قرآن کریم هدایت و اضلال را به خداوند نسبت داده و میفرماید: (یُضلّ الله من یشاء و یهدی من ‌یشاء)(1) خداوند هر کسی را بخواهد گمراه و هر که را بخواهد هدایت میکند. با رجوع به قرآن و ارجاع آیات ‌به یکدیگر دو نوع هدایت به خداوند نسبت داده میشود اول: هدایت عمومی و دوم: هدایت پاداشی.‌ هدایت عمومی، هدایت فراگیر و همگانی است که شامل همهٔ انسانها میشود مانند قرآن که در ‌وصف آن آمده است (هدی للنّاس) هدایت برای مردم است. هدایت عمومی، هدایتی ابتدایی است؛ کسی ‌که به هدایت ابتدایی پاسخ مثبت بدهد و به دنبال آن حرکت نماید و کسی که به قرآن معتقد شده و به حکم ‌آن آشنا گردد و در خدمت قرآن قرار گیرد از هدایت پاداشی بهره میبرد.‌ هدایت تشریعی، هدایتی عمومی است و بدون استثنا همهٔ انسانها را در بر میگیرد، لیکن هدایت ‌پاداشی هدایت تکوینی است و کسی که از آن بهرهمند شود وسایل رسیدن به مقصد به او اعطا میشود. ‌قلب او به طرف کارهای خیر نرم و ملایم میشود و نسبت به شر تنفر پیدا میکند و به آن گرایش پیدا ‌نمیکند.‌ هدایت پاداشی در تعابیر قرآنی مختص کسانی است که به هدایتهای تشریعی پاسخ مثبت میدهند، ‌مانند: (یَهدی الیه من أناب)(2) کسی که به سوی خداوند بازگردد و انابه نماید بسوی او هدایت میشود ‌و یا (ان تُطیعوه تهتدوا)(3) اگر او را اطاعت نمایید، هدایت میشوید و همچنین: (مَن یُؤمن بالله یَهدِ ‌قلبه)(4) کسی که ایمان به خداوند بیاورد دل او را هدایت مینماید.‌ آیات بسیاری از قرآن کریم ناظر به این مطلب است که اگر کسی ایمان بیاورد و مقداری بر آنچه ایمان ‌آورد، عمل نماید قلب او به آسانی به طرف خیر حرکت میکند و معارف دینی را نیک میفهمد.‌ هدایت پاداشی ایجاد علاقه و گرایش و تهیّهٔ توفیق و وسایل و مانند آن است.‌ اضلال و گمراه کردن خداوند برخلاف هدایت نمودن او به دو قسم تقسیم نمیشود بلکه برای اضلال بیش ‌از یک قسم نیست، زیرا خداوند معاذ الله اضلال ابتدایی ندارد و کسی را در ابتدا گمراه نکرده و فریب ‌نمیدهد، اضلال خداوند همواره کیفری است و اضلال کیفری شامل کسانی میشود که علیرغم هدایت ‌ابتدایی، که شامل عقل، فطرت و الهام فجور و تقوی از درون و وحی تشریعی و کتابهای آسمانی، رسالت و ‌امامت از بیرون، دین را پشت سر گذارده و از ندای فطرت اعراض نموده و به طرف گناه حرکت مینماید. ‌خداوند سبحان به انسان خاطی و گناهکار ابتدا فرصت توبه و انابه و بازگشت را اعطا میکند و او اگر از این ‌مهلت نیز استفاده نکند به اضلال الهی گرفتار میگردد.‌ قرآن کریم که اضلال را به مشیت الهی نسبت میدهد در برخی از آیات مشیّت خداوند را توضیح داده و ‌میفرماید: (و ما یُضلّ به الاّ الفاسقین)(5) یعنی؛ او با آن جز فاسقان را گمراه نمیکند.‌ اضلال خداوند بر خلاف هدایت امری وجودی نیست، چه این که ضلالت نیز در قبال هدایت عدم ملکه ‌است، ضلالت یک امر وجودی نیست تا خداوند به کسی اعطا نماید بلکه بهرهٔ نداشتن از الطاف الهی است.‌ خداوند، گرایش، علاقه، انس، اسباب و وسایل، دوست خوب، استاد خوب، شاگرد خوب و شرایط مناسب ‌را به فاسق اعطا نمیکند و امکان بهرهوری از این امور را از او سلب مینماید و او را به حال خود رها میکند ‌و به این ترتیب هواهای نفسانی بر او چیره شده و زمام زندگانی او را به دست گرفته و در اختیار شیطان قرار ‌میدهد. او دَرِ رحمت خود را بر انسان گمراه میبندد. و در سورهٔ مبارکهٔ فاطر به این حقیقت اشاره شده ‌است که: (ما یَفتح الله للناس من رحمةٍ فَلا مُمسِک لها و ما یُمسک فلا مرسل له من بعده و هو ‌العزیز الحکیم)(6).‌ آنچه را که خداوند از رحمت بر بندگان خود بگشاید بازدارندهای برای آن نیست و آنچه را او باز دارد، ‌گشایندهای ندارد و خداوند شکستناپذیر و حکیم است. ‌ ‌(1) سورهٔ مدثر، آیهٔ 31 و سورهٔ ابراهیم، آیهٔ 4. ‌ ‌(2) سورهٔ رعد، آیهٔ 27.‌ ‌(3) سورهٔ نور، آیهٔ 54.‌ ‌(4) سورهٔ تغابن، آیهٔ 11.‌ ‌(5) سورهٔ بقره، آیهٔ 26.‌ ‌(6) سورهٔ فاطر، آیهٔ 2.‌ ( آیةالله جوادی آملی )
هدایت و اضلال در قرآن چگونه به خداوند نسبت داده میشود؟
قرآن کریم هدایت و اضلال را به خداوند نسبت داده و میفرماید: (یُضلّ الله من یشاء و یهدی من یشاء)(1) خداوند هر کسی را بخواهد گمراه و هر که را بخواهد هدایت میکند. با رجوع به قرآن و ارجاع آیات به یکدیگر دو نوع هدایت به خداوند نسبت داده میشود اول: هدایت عمومی و دوم: هدایت پاداشی.
هدایت عمومی، هدایت فراگیر و همگانی است که شامل همهٔ انسانها میشود مانند قرآن که در وصف آن آمده است (هدی للنّاس) هدایت برای مردم است. هدایت عمومی، هدایتی ابتدایی است؛ کسی که به هدایت ابتدایی پاسخ مثبت بدهد و به دنبال آن حرکت نماید و کسی که به قرآن معتقد شده و به حکم آن آشنا گردد و در خدمت قرآن قرار گیرد از هدایت پاداشی بهره میبرد.
هدایت تشریعی، هدایتی عمومی است و بدون استثنا همهٔ انسانها را در بر میگیرد، لیکن هدایت پاداشی هدایت تکوینی است و کسی که از آن بهرهمند شود وسایل رسیدن به مقصد به او اعطا میشود. قلب او به طرف کارهای خیر نرم و ملایم میشود و نسبت به شر تنفر پیدا میکند و به آن گرایش پیدا نمیکند.
هدایت پاداشی در تعابیر قرآنی مختص کسانی است که به هدایتهای تشریعی پاسخ مثبت میدهند، مانند: (یَهدی الیه من أناب)(2) کسی که به سوی خداوند بازگردد و انابه نماید بسوی او هدایت میشود و یا (ان تُطیعوه تهتدوا)(3) اگر او را اطاعت نمایید، هدایت میشوید و همچنین: (مَن یُؤمن بالله یَهدِ قلبه)(4) کسی که ایمان به خداوند بیاورد دل او را هدایت مینماید.
آیات بسیاری از قرآن کریم ناظر به این مطلب است که اگر کسی ایمان بیاورد و مقداری بر آنچه ایمان آورد، عمل نماید قلب او به آسانی به طرف خیر حرکت میکند و معارف دینی را نیک میفهمد.
هدایت پاداشی ایجاد علاقه و گرایش و تهیّهٔ توفیق و وسایل و مانند آن است.
اضلال و گمراه کردن خداوند برخلاف هدایت نمودن او به دو قسم تقسیم نمیشود بلکه برای اضلال بیش از یک قسم نیست، زیرا خداوند معاذ الله اضلال ابتدایی ندارد و کسی را در ابتدا گمراه نکرده و فریب نمیدهد، اضلال خداوند همواره کیفری است و اضلال کیفری شامل کسانی میشود که علیرغم هدایت ابتدایی، که شامل عقل، فطرت و الهام فجور و تقوی از درون و وحی تشریعی و کتابهای آسمانی، رسالت و امامت از بیرون، دین را پشت سر گذارده و از ندای فطرت اعراض نموده و به طرف گناه حرکت مینماید. خداوند سبحان به انسان خاطی و گناهکار ابتدا فرصت توبه و انابه و بازگشت را اعطا میکند و او اگر از این مهلت نیز استفاده نکند به اضلال الهی گرفتار میگردد.
قرآن کریم که اضلال را به مشیت الهی نسبت میدهد در برخی از آیات مشیّت خداوند را توضیح داده و میفرماید: (و ما یُضلّ به الاّ الفاسقین)(5) یعنی؛ او با آن جز فاسقان را گمراه نمیکند.
اضلال خداوند بر خلاف هدایت امری وجودی نیست، چه این که ضلالت نیز در قبال هدایت عدم ملکه است، ضلالت یک امر وجودی نیست تا خداوند به کسی اعطا نماید بلکه بهرهٔ نداشتن از الطاف الهی است.
خداوند، گرایش، علاقه، انس، اسباب و وسایل، دوست خوب، استاد خوب، شاگرد خوب و شرایط مناسب را به فاسق اعطا نمیکند و امکان بهرهوری از این امور را از او سلب مینماید و او را به حال خود رها میکند و به این ترتیب هواهای نفسانی بر او چیره شده و زمام زندگانی او را به دست گرفته و در اختیار شیطان قرار میدهد. او دَرِ رحمت خود را بر انسان گمراه میبندد. و در سورهٔ مبارکهٔ فاطر به این حقیقت اشاره شده است که: (ما یَفتح الله للناس من رحمةٍ فَلا مُمسِک لها و ما یُمسک فلا مرسل له من بعده و هو العزیز الحکیم)(6).
آنچه را که خداوند از رحمت بر بندگان خود بگشاید بازدارندهای برای آن نیست و آنچه را او باز دارد، گشایندهای ندارد و خداوند شکستناپذیر و حکیم است.
(1) سورهٔ مدثر، آیهٔ 31 و سورهٔ ابراهیم، آیهٔ 4.
(2) سورهٔ رعد، آیهٔ 27.
(3) سورهٔ نور، آیهٔ 54.
(4) سورهٔ تغابن، آیهٔ 11.
(5) سورهٔ بقره، آیهٔ 26.
(6) سورهٔ فاطر، آیهٔ 2.
( آیةالله جوادی آملی )
- [سایر] معنای اضلال خداوند، در قرآن چیست؟
- [سایر] در توضیح المسائل آمده است که: قرآن کریم نباید به دست کفار داده شود و اگر در دست کافری دیده شود، باید از او گرفت. با این حال اگر کافر قرآن را نخواند چطور هدایت می شود؟ مگر خداوند نمی فرماید که قرآن برای هدایت انسان ها نازل شده است؟
- [سایر] تفسیر هدایت و ضلالت الهی چیست؟
- [سایر] چرا خداوند فاسقان را هدایت نمیکند؟
- [سایر] چرا خداوند فاسقان را هدایت نمی کند؟
- [سایر] آیا شیطان از خدا مهربان تر نیست؛ چرا که او برای فریب دادن همه انسان ها می کوشد، اما خدا بین بندگانش فرق می گذارد. در خیلی از جاهای قرآن گفته شده که خدا هرکه را بخواهد هدایت می کند و هر که را نخواهد گمراه می کند. خدا مرد را بر زن برتری داده و نمونه این تبعیض ها در قرآن بسیار است.
- [سایر] چرا فروش قرآن که کتاب هدایت است، به غیر مسلمانان ممنوع است، آیا این عمل جلوگیری از هدایت آنان نیست؟
- [سایر] آیا هدف قرآن فقط هدایت انسان است؟ چرا؟
- [سایر] شیوه های گوناگون هدایت در قرآن کدام اند؟
- [سایر] دیدگاه قرآن نسبت به حاکمیت بندگان شایستة خدا بر زمین چیست؟
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر بر جایی از بدن ایه قران یا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد چنانچه بخواهد غسل ترتیبی به جا اورد باید اب را طوری به بدن برساند که مس ان نوشته نشود و همچنین است اگر بخواهد وضوی ترتیبی بگیرد و بر بعض اعضای وضو ایه قران باشد و همچنین بنابر احتیاط واجب اگر اسم خداوند متعال باشد و در غسل و وضو مراعات احتیاط نسبت به اسماء انبیا و ایمه و حضرت زهرا علیهم السلام مستحب است
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر بر جایی از بدن ایه قران یا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد چنانچه بخواهد غسل ترتیبی به جا اورد باید اب را طوری به بدن برساند که مس ان نوشته نشود و همچنین است اگر بخواهد وضوی ترتیبی بگیرد و بر بعض اعضای وضو ایه قران باشد و همچنین بنابر احتیاط واجب اگر اسم خداوند متعال باشد و در غسل و وضو مراعات احتیاط نسبت به اسماء انبیا و ایمه و حضرت زهرا علیهم السلام مستحب است
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر روزه دار دروغی را به خدا و پیغمبر نسبت دهد، بنابر احتیاط واجب کفّاره جمع بر او واجب میشود.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر دروغی را که دیگری ساخته عمداً به خدا و پیغمبر نسبت دهد روزه اش اشکال دارد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر روزهدار عمداً دروغی را به خدا یا پیغمبر صلی الله علیه و آله یا امام علیهمالسلام نسبت دهد بنا بر احتیاط، کفاره تخییری بر او واجب میشود.
- [آیت الله سبحانی] اگر روزه دار دروغی را به خدا و پیغمبر(صلی الله علیه وآله وسلم) نسبت دهد، یک کفاره بر او واجب است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه روزه دار نسبت دروغ به خدا و پیغمبر(صلی الله علیه وآله) دهد یک کفاره کافی است و کفاره جمع لازم نیست.
- [آیت الله سیستانی] اگر روزهدار دروغی را به خدا و پیغمبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم عمداً نسبت دهد کفاره ندارد ولی ، احتیاط مستحب آن است که کفاره بدهد .
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر روزه دار به گفتن یا به نوشتن یا به اشاره و مانند اینها به خدا و پیغمبر صلی الله علیه واله وسلم و ایمه معصومین علیهم السلام عمدا خبری را به دروغ نسبت بدهد اگر چه فورا بگوید دروغ گفتم یا توبه کند روزه او باطل است و نسبت دادن به دروغ به سایر پیغمبران و اوصیای انان علی نبینا و اله و علیهم السلام بنابر احتیاط واجب روزه را باطل می کند مگر این که ان نسبت برگردد به خداوند متعال که در این صورت روزه اش باطل است و همچنین است نسبت دادن به دروغ به حضرت زهراء علیها السلام مگر این که ان نسبت برگردد به خداوند متعال و حضرت رسول صلی الله علیه واله وسلم و ایمه علیهم السلام که در این صورت روزه اش باطل است
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانان باید در مورد اشخاص مجهول که ملبس به لباس علما و طلاب هستند تحقیق نمایند اگر به مقامی دیگر غیر از مقام علما و مجتهدین که نواب حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه می باشند ارتباط داشته باشند از آنها کناره گرفته و از ضلالت و اضلال آن ها بپرهیزند.