قطع روانی و منطقی در تفسیر متون مقدس چه نقشی دارند؟
برای تفسیر متون مقدسْ صراط مستقیمی وجود دارد و پیمودن آن نیز ممکن است و عدّه‌ای از مفسّران هم به طیّ آن کامیاب شده‌اند. توفیق رهنوردی چنین صراطی، وقف عصر و مصر و نسل و نژاد ویژه‌ای نیست. برای تفسیر معارف نظری متون مقدّس سرمایه‌های علمی خاصی لازم است. مفسر نسبت به مبادی تصدیقی تفسیر گاهی یقین دارد و گاهی شک؛ یقین مفسّر نسبت به برخی مبادی تصدیقی، یا منطقی است که به استناد مبادی برهان پدید می‌آید یا روانی که محصول خصلتهای نفسانی و اوصاف روانی شخص اوست. همچنین اگر مفسّر درباره برخی از مبادی تصدیقیْ شک داشته باشد، تردید او یا منطقی است که بر اثر تکافؤ ادلّه و تضارب آرای متساوی در مسئله‌ای پدید می‌آید و با رجحان دلیل و افزایش برهانِ یک طرف زایل می‌گردد و یا روانی است که نتیجه صفاتِ درونی و خصوصیاتِ روانیِ شخصِ شاک است. گرچه قطع منطقی و قطع روانی هر یک راه ویژه خود را در ثبوت و سقوط طیّ می‌کند و هر کدام از راه مخصوص پدید می‌آید و از راه خاص رخت بر می‌بندد، لیکن تأثیر تکوینی و طبیعی آنها یکسان است؛ یعنی انسانِ قاطع، مادامی که به چیز معیّنی قطع دارد، از لحاظ روانی به مقتضای قطع خود سخن می‌گوید و تفسیر و عمل می‌کند؛ خواه قطع او منطقی باشد یا روانی. در علم اصول فقه بخشی از بحثهای "قطع قطّاع" ناظر به حجیّت و عدم حجیّت قطع قاطعان روانی است؛ زیرا غالب قطّاعها بر اثر خصوصیتهای نفسانی به سرعت قطع مبتلا می‌شوند و راه علاج آن را روانشناس ماهر و روان‌کاو قاهر و درون‌سنجِ صائب آشناست. تفسیر مَتْنِ مقدّس اگر به استناد قطع روانی انجام شد، محصولی جز اقناع قطّاعان روانی ندارد؛ زیرا فاقد مبادی فکری است و از این رو قابل انتقال علمی به دیگران نیست. آنچه ماء مَعین و چشمه جاری است، قطع منطقی است که بر اثرِ داشتنِ مبادیِ استدلالْ قابلِ سرایت به پژوهندگان دیگر است. شکِّ در مبادی تصدیقی نیز همانند قطعْ چه منطقی باشد و چه روانی، دارای اثر مخصوص خود است؛ یعنی سبب تزلزل در تصمیم‌گیری و نَوَسانِ در عزم و اراده است. انسان شاکّ مادامی که گرفتار این حالت است، هرگز در تفسیر متن به نتیجه‌ای روشن نمی‌رسد و هماره با احتمال، شاید، لَیْت و لعلّ می‌گذراند. مأخذ: ( تفسیر تسنیم، ج 1، ص 212)
عنوان سوال:

قطع روانی و منطقی در تفسیر متون مقدس چه نقشی دارند؟


پاسخ:

برای تفسیر متون مقدسْ صراط مستقیمی وجود دارد و پیمودن آن نیز ممکن است و عدّه‌ای از مفسّران هم به طیّ آن کامیاب شده‌اند. توفیق رهنوردی چنین صراطی، وقف عصر و مصر و نسل و نژاد ویژه‌ای نیست.
برای تفسیر معارف نظری متون مقدّس سرمایه‌های علمی خاصی لازم است. مفسر نسبت به مبادی تصدیقی تفسیر گاهی یقین دارد و گاهی شک؛ یقین مفسّر نسبت به برخی مبادی تصدیقی، یا منطقی است که به استناد مبادی برهان پدید می‌آید یا روانی که محصول خصلتهای نفسانی و اوصاف روانی شخص اوست. همچنین اگر مفسّر درباره برخی از مبادی تصدیقیْ شک داشته باشد، تردید او یا منطقی است که بر اثر تکافؤ ادلّه و تضارب آرای متساوی در مسئله‌ای پدید می‌آید و با رجحان دلیل و افزایش برهانِ یک طرف زایل می‌گردد و یا روانی است که نتیجه صفاتِ درونی و خصوصیاتِ روانیِ شخصِ شاک است.
گرچه قطع منطقی و قطع روانی هر یک راه ویژه خود را در ثبوت و سقوط طیّ می‌کند و هر کدام از راه مخصوص پدید می‌آید و از راه خاص رخت بر می‌بندد، لیکن تأثیر تکوینی و طبیعی آنها یکسان است؛ یعنی انسانِ قاطع، مادامی که به چیز معیّنی قطع دارد، از لحاظ روانی به مقتضای قطع خود سخن می‌گوید و تفسیر و عمل می‌کند؛ خواه قطع او منطقی باشد یا روانی.
در علم اصول فقه بخشی از بحثهای "قطع قطّاع" ناظر به حجیّت و عدم حجیّت قطع قاطعان روانی است؛ زیرا غالب قطّاعها بر اثر خصوصیتهای نفسانی به سرعت قطع مبتلا می‌شوند و راه علاج آن را روانشناس ماهر و روان‌کاو قاهر و درون‌سنجِ صائب آشناست.
تفسیر مَتْنِ مقدّس اگر به استناد قطع روانی انجام شد، محصولی جز اقناع قطّاعان روانی ندارد؛ زیرا فاقد مبادی فکری است و از این رو قابل انتقال علمی به دیگران نیست. آنچه ماء مَعین و چشمه جاری است، قطع منطقی است که بر اثرِ داشتنِ مبادیِ استدلالْ قابلِ سرایت به پژوهندگان دیگر است. شکِّ در مبادی تصدیقی نیز همانند قطعْ چه منطقی باشد و چه روانی، دارای اثر مخصوص خود است؛ یعنی سبب تزلزل در تصمیم‌گیری و نَوَسانِ در عزم و اراده است. انسان شاکّ مادامی که گرفتار این حالت است، هرگز در تفسیر متن به نتیجه‌ای روشن نمی‌رسد و هماره با احتمال، شاید، لَیْت و لعلّ می‌گذراند.

مأخذ: ( تفسیر تسنیم، ج 1، ص 212)





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین