شب قدر در نزد اهل سنت چه شبی است؟ از جمله موارد اختلاف نظر در کتب روایی و آثار مفسران اهل سنت، که سرانجام اجماع عالمان این مذهب برآن مهر خاتمت می نهد، موضوع (زمان شب قدر) است.شب قدر، اگر چه در تواتر روایات شیعی، قطعاً از شب های دهه سوم ماه مبارک رمضان شمرده می شود و تردید در آن نیز به دلیل روایات منقول از معصومان(ع) و نیز تفاوت تفاسیر روایات است، اما از این حیث که شبی خارج از ماه رمضان نیست، مورد اجماع کلی و قطعی است ولی در میراث روایی و تفسیری اهل سنت، ابتدا در این خصوص و سپس در قطعی بودن جایگاه این شب در ماه رمضان تردید و تفاوت وجود دارد.دسته ای از روایات، همچون روایت مشهور ابوحنیفه در (شرح الازهار) ، بر این اعتقاد تأکید می کنند که شب قدر قطعاً نمی تواند در این دهه باشد، بلکه در تمامی شب های سال پنهان است.این روایت، که در ضمن مسئله ای فقهی وارد شده، چنین است: (شب قدر، در میان شب های سال پنهان است و اگر کسی طلاق همسرش را مشروط به وقوع آن در شب قدر نماید، بدون گذشت یک سال کامل، طلاق واقع نشده است) (1). در حقیقت، این روایت و روایات مشابه، مانند روایت (عبدالله بن مسعود) با این مضمون که (تنها کسی می تواند شب قدر را درک کند که یکسال تمام شب زنده داری کرده باشد) (2)، بر موضوع پنهان بودن زمان شب قدر تأکید دارد و این بدان معناست که احتمال قرار داشتن شب قدر در یکی از شب های دهه آخر رمضان، منتفی و حداقل، به لحاظ احتمال، با شب های دیگر سال برابر است. اما در مقابل از ماوردی در (الحاوی الکبیر) روایتی سراغ داریم با این مضمون: (در این که شب قدر در دهه سوم ماه رمضان است، تردیدی بین عالمان نباید باشد؛ چه، ابوذر از رسول الله روایت کرده است که این شب در دهه پایانی ماه رمضان است) (3)؛ نیز روایت عبدالله بن عمر از رسول خدا(ص) که فرموده است: (شب قدر را در دهه پایانی رمضان بجویید) (4). شاید بتوان روایت عایشه از احوال پیامبر اسلام(ص) در دهه پایانی ماه رمضان را نیز تأکیدی بر این جایگاه زمانی شمرد: (آن گاه که دهه آخر رمضان فرا می رسید، رسول خدا شب ها را بیدار بود و اهل خود را نیز بیدار می داشت و از زنان دوری می جست) (5) و نیز روایت (ابن عمر) از اعتکاف پیامبر در دهه پایانی ماه مبارک رمضان را که در (صحیح مسلم) آمده است: (پیامبر دهه پایانی ماه رمضان را در اعتکاف بودند) (6). در یک نتیجه گیری کلی علاوه قول به نامعلوم بودن درکل سال می توان گفت: روایات و مباحث متفاوتی در این موضوع در منابع اهل سنت هست که در یک طبقه بندی کلی به سه دسته روایات تأکید کننده بر شب بیست و یکم، شب بیست و سوم و شب بیست و هفتم تقسیم می شوند. البته روایات بسیار ضعیفی نیز مبنی بر شب قدر بودن شب هفدهم وجود دارد؛ ازجمله روایت ابن عباس در (درالمنثور) (7). بیشترین تأکید در منابع روایی سنّی، بر شب بیست و سوم است و البته این تنها در منابع آمده است و اما در عمل، امروزه، به استناد روایات مربوط به شب بیست و هفتم، این احتمال قوی تر از احتمال های دیگر دانسته شده و اعمال ویژه شب قدر نیز در میان اهل سنت، به طور خاص در این شب صورت می پذیرد. برخی روایات در منابع اهل سنت در این زمینه را مرور می کنیم: در (صحیح مسلم) آمده است: (گفته شده شب بیست و سوم، شب قدر است و این، قول بسیاری صحابه و تابعین است) (8). در روایتی از ابن عمر منقول است که فردی نزد پیامبر آمد و عرض کرد که در خواب دیده است شب قدر، هفت روز مانده به پایان رمضان است. پیامبر فرمود: (خواب های شما که بر قدر بودن بیست و سوم توافق دارند صحیح اند و هر کس خواست شب زنده داری قدر را درک کند، این شب را احیا نگهدارد )(9). روایت منقول از سعید بن جبیر در( درالمنثور)مؤید همین نظر است(10). داستان معروف( عبدالله بن انیس جُهنی )و( شب جهنی )نیز، که به تکرار در منابع اهل سنت و شیعه نقل شده است، بر شب بیست و سوم ماه رمضان به عنوان شب قدر تأکید می کند. چکیده این داستان چنین است: عبدالله بن انیس از تیره(جهنیه )که رمه داری بادیه نشین بود، به دلیل دوری از مدینه، امکان حضور دایم در مدینه را نداشت. روزی خدمت رسول خدا رسید و احوال خویش را باز گفت که به دلیل دوری مسافت، امکان حضور دایم در شب های رمضان و احیا نگه داشتن در مدینه را ندارد و از پیامبر خواست تا شب قدر را برای او معین کند تا در آن شب در مدینه حضور یابد. پیامبر در پاسخ وی فرمود:( شب بیست و سوم ماه رمضان )و از آن پس، شب بیست و سوم به عنوان شب قدر و( شب جهنی )معروف شد(11). دسته ای دیگر از روایات و تفاسیر اهل سنت، بر شب قدر بودن شب های بیست و یکم و بیست و هفتم حکایت دارند. قول دوم از این دسته روایات، یعنی شب قدر بودن بیست و هفتم، تقریباً پذیرفته تر از قول اول است؛ اگر چه با قول اول نیز، به لحاظ تعدد روایات و تفاسیر سندی در برابر است، اما به جهت اقبال خاص، امروزه شایع تر از دیدگاه دیگرِ مورد اهتمام اهل سنت است. البته شب های بیست و سوم و بیست و یکم نیز مانند آنچه در بین شیعیان متداول است، در بین اهل سنت محل اهتمام و توجه است. روایات متعددی نیز شب بیست و هفتم را شب قدر می دانند که می توان با مراجعه به کتب روایی، تفاسیر آنها را مشاهده کرد. اگر تأکید و یقین منقول از( ابیّ بن کعب )در ضمن روایت منقول از وی در صحیح مسلم که می گوید( ابّی قسم یاد کرده است شب قدر شب بیست و هفتم است؛ زیرا به روایت پیامبر در بامداد شب قدر، خورشید کم رونق و کم رمق و بدون پرتوهای چندان طلوع می کند) (12) را به روایات دیگر مثل روایتی منقول از پیامبر(ص) توسط عایشه که:( شب قدر را در شب بیست و هفتم بجویید )و روایت های مشابه دیگر ضمیمه کنیم، تقریباً احتمالی که برای روایات شب بیست و سوم به دست می آمد، برای این شب نیز قابل تصور است. البته تأکید بر این شب از سوی اهل سنت، بدون دلیل دیگری و شاید در پی آمدِ عرف رایج بین عالمان و عامیان، ترجیح بلامرجحی است که یافتن دلیل برای آن حوصله بررسی متون فراوانی را- آن هم بدون اعتماد به رسیدن به نتیجه قطعی- می طلبد. به هرحال بین شب بیست و سوم، که روایات معروف اهل سنت و شیعه به صورت مشترک بدان اشاره دارند، و بین شب بیست و هفتم، تأکید و تردیدی خاص وجود ندارد، مگر تفاوت نظری که به آن اشاره شد. در مجموع، به نظر می رسد حاصل جمع روایات و وجه غالب آنها و دیگر تفاسیر اهل سنت، نخست بر مسئله زمان شب قدر در ماه رمضان و سپس بر قرار داشتن این شب در دهه سوم اتفاق دارند و وجوه دیگر، با وجود تعدد سندی و اقبال به آن ها، به لحاظ ضعف در برابر این دسته روایات و تفاسیر منقول، معتبر نیستند. پی نوشت ها: 1. عبدالله بن المفتاح، شرح الازهار، قاهره، ج،1ص57. 2. جلال الدین سیوطی، الدرّالمنثور، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، قم، ج،6ص376. 3. ماوردی، الحاوی الکبیر، ص 483. 4. درّ المنثور، ج،6ص372. 5. المغنی، ج،3 ص179. 6. شرح نووی بر صحیح مسلم، ج،8 ص66. 7. درّ المنثور، ج،6 ص376. 8. صحیح مسلم، ج،8 ص58. 9. مجمع البیان، ج،10 ص 410. 10. درّ المنثور، ج،6 ص373. 11. همان. 12. صحیح مسلم، ج،8 ص65.
شب قدر در نزد اهل سنت چه شبی است؟
از جمله موارد اختلاف نظر در کتب روایی و آثار مفسران اهل سنت، که سرانجام اجماع عالمان این مذهب برآن مهر خاتمت می نهد، موضوع (زمان شب قدر) است.شب قدر، اگر چه در تواتر روایات شیعی، قطعاً از شب های دهه سوم ماه مبارک رمضان شمرده می شود و تردید در آن نیز به دلیل روایات منقول از معصومان(ع) و نیز تفاوت تفاسیر روایات است، اما از این حیث که شبی خارج از ماه رمضان نیست، مورد اجماع کلی و قطعی است ولی در میراث روایی و تفسیری اهل سنت، ابتدا در این خصوص و سپس در قطعی بودن جایگاه این شب در ماه رمضان تردید و تفاوت وجود دارد.دسته ای از روایات، همچون روایت مشهور ابوحنیفه در (شرح الازهار) ، بر این اعتقاد تأکید می کنند که شب قدر قطعاً نمی تواند در این دهه باشد، بلکه در تمامی شب های سال پنهان است.این روایت، که در ضمن مسئله ای فقهی وارد شده، چنین است: (شب قدر، در میان شب های سال پنهان است و اگر کسی طلاق همسرش را مشروط به وقوع آن در شب قدر نماید، بدون گذشت یک سال کامل، طلاق واقع نشده است) (1).
در حقیقت، این روایت و روایات مشابه، مانند روایت (عبدالله بن مسعود) با این مضمون که (تنها کسی می تواند شب قدر را درک کند که یکسال تمام شب زنده داری کرده باشد) (2)، بر موضوع پنهان بودن زمان شب قدر تأکید دارد و این بدان معناست که احتمال قرار داشتن شب قدر در یکی از شب های دهه آخر رمضان، منتفی و حداقل، به لحاظ احتمال، با شب های دیگر سال برابر است.
اما در مقابل از ماوردی در (الحاوی الکبیر) روایتی سراغ داریم با این مضمون: (در این که شب قدر در دهه سوم ماه رمضان است، تردیدی بین عالمان نباید باشد؛ چه، ابوذر از رسول الله روایت کرده است که این شب در دهه پایانی ماه رمضان است) (3)؛ نیز روایت عبدالله بن عمر از رسول خدا(ص) که فرموده است: (شب قدر را در دهه پایانی رمضان بجویید) (4).
شاید بتوان روایت عایشه از احوال پیامبر اسلام(ص) در دهه پایانی ماه رمضان را نیز تأکیدی بر این جایگاه زمانی شمرد: (آن گاه که دهه آخر رمضان فرا می رسید، رسول خدا شب ها را بیدار بود و اهل خود را نیز بیدار می داشت و از زنان دوری می جست) (5) و نیز روایت (ابن عمر) از اعتکاف پیامبر در دهه پایانی ماه مبارک رمضان را که در (صحیح مسلم) آمده است: (پیامبر دهه پایانی ماه رمضان را در اعتکاف بودند) (6).
در یک نتیجه گیری کلی علاوه قول به نامعلوم بودن درکل سال می توان گفت: روایات و مباحث متفاوتی در این موضوع در منابع اهل سنت هست که در یک طبقه بندی کلی به سه دسته روایات تأکید کننده بر شب بیست و یکم، شب بیست و سوم و شب بیست و هفتم تقسیم می شوند.
البته روایات بسیار ضعیفی نیز مبنی بر شب قدر بودن شب هفدهم وجود دارد؛ ازجمله روایت ابن عباس در (درالمنثور) (7).
بیشترین تأکید در منابع روایی سنّی، بر شب بیست و سوم است و البته این تنها در منابع آمده است و اما در عمل، امروزه، به استناد روایات مربوط به شب بیست و هفتم، این احتمال قوی تر از احتمال های دیگر دانسته شده و اعمال ویژه شب قدر نیز در میان اهل سنت، به طور خاص در این شب صورت می پذیرد.
برخی روایات در منابع اهل سنت در این زمینه را مرور می کنیم: در (صحیح مسلم) آمده است: (گفته شده شب بیست و سوم، شب قدر است و این، قول بسیاری صحابه و تابعین است) (8).
در روایتی از ابن عمر منقول است که فردی نزد پیامبر آمد و عرض کرد که در خواب دیده است شب قدر، هفت روز مانده به پایان رمضان است.
پیامبر فرمود: (خواب های شما که بر قدر بودن بیست و سوم توافق دارند صحیح اند و هر کس خواست شب زنده داری قدر را درک کند، این شب را احیا نگهدارد )(9).
روایت منقول از سعید بن جبیر در( درالمنثور)مؤید همین نظر است(10).
داستان معروف( عبدالله بن انیس جُهنی )و( شب جهنی )نیز، که به تکرار در منابع اهل سنت و شیعه نقل شده است، بر شب بیست و سوم ماه رمضان به عنوان شب قدر تأکید می کند.
چکیده این داستان چنین است: عبدالله بن انیس از تیره(جهنیه )که رمه داری بادیه نشین بود، به دلیل دوری از مدینه، امکان حضور دایم در مدینه را نداشت. روزی خدمت رسول خدا رسید و احوال خویش را باز گفت که به دلیل دوری مسافت، امکان حضور دایم در شب های رمضان و احیا نگه داشتن در مدینه را ندارد و از پیامبر خواست تا شب قدر را برای او معین کند تا در آن شب در مدینه حضور یابد.
پیامبر در پاسخ وی فرمود:( شب بیست و سوم ماه رمضان )و از آن پس، شب بیست و سوم به عنوان شب قدر و( شب جهنی )معروف شد(11).
دسته ای دیگر از روایات و تفاسیر اهل سنت، بر شب قدر بودن شب های بیست و یکم و بیست و هفتم حکایت دارند. قول دوم از این دسته روایات، یعنی شب قدر بودن بیست و هفتم، تقریباً پذیرفته تر از قول اول است؛ اگر چه با قول اول نیز، به لحاظ تعدد روایات و تفاسیر سندی در برابر است، اما به جهت اقبال خاص، امروزه شایع تر از دیدگاه دیگرِ مورد اهتمام اهل سنت است. البته شب های بیست و سوم و بیست و یکم نیز مانند آنچه در بین شیعیان متداول است، در بین اهل سنت محل اهتمام و توجه است. روایات متعددی نیز شب بیست و هفتم را شب قدر می دانند که می توان با مراجعه به کتب روایی، تفاسیر آنها را مشاهده کرد.
اگر تأکید و یقین منقول از( ابیّ بن کعب )در ضمن روایت منقول از وی در صحیح مسلم که می گوید( ابّی قسم یاد کرده است شب قدر شب بیست و هفتم است؛ زیرا به روایت پیامبر در بامداد شب قدر، خورشید کم رونق و کم رمق و بدون پرتوهای چندان طلوع می کند) (12) را به روایات دیگر مثل روایتی منقول از پیامبر(ص) توسط عایشه که:( شب قدر را در شب بیست و هفتم بجویید )و روایت های مشابه دیگر ضمیمه کنیم، تقریباً احتمالی که برای روایات شب بیست و سوم به دست می آمد، برای این شب نیز قابل تصور است.
البته تأکید بر این شب از سوی اهل سنت، بدون دلیل دیگری و شاید در پی آمدِ عرف رایج بین عالمان و عامیان، ترجیح بلامرجحی است که یافتن دلیل برای آن حوصله بررسی متون فراوانی را- آن هم بدون اعتماد به رسیدن به نتیجه قطعی- می طلبد.
به هرحال بین شب بیست و سوم، که روایات معروف اهل سنت و شیعه به صورت مشترک بدان اشاره دارند، و بین شب بیست و هفتم، تأکید و تردیدی خاص وجود ندارد، مگر تفاوت نظری که به آن اشاره شد. در مجموع، به نظر می رسد حاصل جمع روایات و وجه غالب آنها و دیگر تفاسیر اهل سنت، نخست بر مسئله زمان شب قدر در ماه رمضان و سپس بر قرار داشتن این شب در دهه سوم اتفاق دارند و وجوه دیگر، با وجود تعدد سندی و اقبال به آن ها، به لحاظ ضعف در برابر این دسته روایات و تفاسیر منقول، معتبر نیستند.
پی نوشت ها:
1. عبدالله بن المفتاح، شرح الازهار، قاهره، ج،1ص57.
2. جلال الدین سیوطی، الدرّالمنثور، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، قم، ج،6ص376.
3. ماوردی، الحاوی الکبیر، ص 483.
4. درّ المنثور، ج،6ص372.
5. المغنی، ج،3 ص179.
6. شرح نووی بر صحیح مسلم، ج،8 ص66.
7. درّ المنثور، ج،6 ص376.
8. صحیح مسلم، ج،8 ص58.
9. مجمع البیان، ج،10 ص 410.
10. درّ المنثور، ج،6 ص373.
11. همان.
12. صحیح مسلم، ج،8 ص65.
- [سایر] سلام لطفا توضیح دهید که چرا در مذهب اهل سنت ارتباط امام زمان با شب قدر پذیرفته نیست؟
- [سایر] لطفا توضیح دهید که چرا در مذهب اهل سنت، ارتباط امام زمان با شب قدر پذیرفته نیست؟
- [سایر] چرا شب قدر، شب نزول قرآن کریم بین مسلمین مورد اختلاف است؟ چرا شیعه شبهای 19، 21 و 23 و اهل سنت شبهای 23 و 27 را شب قدر می دانند؟
- [سایر] اهل تسنن میگویند اهل بیت سنی هستند؟
- [سایر] آیا محی الدین عربی سنی است؟ اگر بله چرا این قدر فلاسفه و عرفای شیعه از او تجلیل می کنند؟
- [سایر] اهل تسنن شب احیاء دارند؟ اگه دارند چه ادعیه هایی می خوانند؟
- [سایر] خواندن نماز شب از چه سنّی برای جوانان مناسب است تا به آنان فشار وارد نشود؟
- [سایر] خواستم بدانم که: چه فرقی و چه شباهتهایی بین سنی ناصبی و سنی وهابی و سنی سلفی وجود دارد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] کدام یک از موارد زیر صحیح است؟ الف) شهادت اهل سنّت علیه اهل تشیّع در دعاوی مالی یا کیفری (چنان چه خواهان سنّی مذهب، و خوانده شیعه باشد). ب) شهادت اهل سنّت علیه اهل سنّت در دعاوی مالی یا کیفری (چنانچه خواهان و خوانده هر دو سنی باشند.) ج) شهادت اهل سنّت در دعاوی مالی یا کیفری (چنانچه خواهان و خوانده هر دو شیعه باشند; لیکن شهودشان سنّی باشد.) د) شهادت اهل سنّت به نفع اهل تشیّع (چنانچه خواهان شیعه، و خوانده سنّی مذهب باشد.) ه) شهادت اهل کتاب له یا علیه مسلمانان.
- [سایر] از نظر اهل تسنّن مقام خلفاءبالاتر است یا ائمه اربعه اهل سنت؟
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت، زن از همه تَرَکه شوهر اعمّ از منقول و غیرمنقول مانند زمین و غیره، ارث میبرد. حال آنکه از نظر مذهب امامیه، زن از اصل زمین یا قیمت آن ارث نمیبرد و تنها از قیمت بنا و درختان ارث میبرد، نه اصل آنها. بنابراین اگر مذهب اهل سنّت بر شیعه نافذ باشد به گونهای که زن سنّی مذهب از زمین و اصل بنا و درختان ارث ببرد، در صورتی که دیگر ورثه امامی مذهب باشند، زن امامی مذهب نیز میتواند میراثی را که از زمین و اصل بنا و درختان به او میرسد، بگیرد که سایر ورثه اهل سنت باشند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] چنانچه یکی از اولاد از نظر سنّی بزرگتر و دیگری از جهت بلوغ بزرگتر باشد قضاء نماز بر اولّی واجب است.
- [آیت الله سیستانی] نظر اهل سنّت آن است که مازاد سهمالارث میراث بر آن، به عَصَبه میت مانند برادر او داده میشود. لکن نظر مذهب امامیه خلاف آن است، مثلاً اگر مردی بمیرد و تنها دختری و برادری داشته باشد، از نظر امامیه باید نیمی از ارث را به دختر به عنوان سهمالارث و نیم دیگر را به عنوان ردّ به او بپردازند و به برادر میت سهمی تعلّق نمیگیرد. لکن نظر اهل سنّت آن است که در این فرض نیمی از ارث میت به برادر پرداخت میشود، چون که از عصبه میت به شمار میرود. حال اگر مذهب اهل سنّت بر وارث امامی مذهب نافذ باشد و مازاد سهمالارث به او پرداخت نشود، عصبه میت اگر امامی مذهب باشند، میتوانند از باب قاعده مقاصّه نوعی، مازاد سهمالارث وارثِ سنّی مذهب را بگیرند.
- [آیت الله وحید خراسانی] خانه ای را که مثلا مسافر و زوار در ان منزل می کنند و معلوم نیست چقدر در ان می مانند اگر به طور اجاره قرار بگذارند که مثلا شبی یک تومان بدهند چون مدت اجاره را معلوم نکرده اند اجاره نسبت به غیر از شب اول صحیح نیست و صاحب خانه بعد از شب اول هر وقت بخواهد می تواند انها را بیرون کند ولی بعد از شب اول با رضایت صاحب خانه استفاده از منزل اشکال ندارد
- [آیت الله خوئی] هرگاه چیزی که پیدا کرده نشانهای دارد که به واسط آن میتواند صاحبش را پیدا کند، اگرچه بداند صاحب آن سنی یا کافری است که اموالش محترم است، در صورتی که قیمت آن چیز به یک درهم برسد باید از روزی که آن را پیدا کرده تا یک سال در محل اجتماع مردم اعلان کند.
- [آیت الله اردبیلی] پیروی از امر پدر و مادر در غیر از انجام کارهای حرام و ترک کارهای واجب عینی(1) بنابر احتیاط لازم است و مخالفت آنان اگر موجب آزار و بیاحترامی به آنان شود، حرام است و فرزندان در هر سنی که باشند، باید به پدر و مادر خود احترام بگذارند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] هرگاه چیزی که پیدا کرده؛ نشانه ای دارد که به واسطه آن می تواند صاحبش را پیدا کند؛ اگرچه بداند صاحب آن سنی یا کافری است که اموالش محترم است؛ در صورتی که قیمت آن چیز به مقدار یک درهم برسد؛ باید از روزی که آن را پیدا کرده تا یک سال در محل اجتماع مردم اعلان کند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحبّ است در شوهر دادن دختری که بالغه است (یعنی مکلّف شده) و به سنی رسیده که حیض دیدن وی متعارف است، عجله کنند، از حضرت صادق علیهالسلام روایت شده که یکی از سعادتهای مرد آن است که دخترش در خانه او حیض نبیند.
- [آیت الله سیستانی] خانهای را که غربا و زوّار در آن منزل میکنند و معلوم نیست چقدر در آن میمانند ، اگر قرار بگذارند که مثلاً شبی یک تومان بدهند و صاحب خانه راضی شود ، استفاده از آن خانه اشکال ندارد ، ولی چون مدت اجاره را معلوم نکردهاند ، اجاره نسبت به غیر از شب اول صحیح نیست ، و صاحب خانه بعد از شب اول هر وقت بخواهد میتواند آنها را بیرون کند . مسائل متفرقه اجاره
- [آیت الله شبیری زنجانی] خانهای را که افراد غریب و زوّار در آن منزل میکنند و معلوم نیست چند شب در آن میمانند، اگر قرار بگذارند که مثلاً شبی ده هزار تومان بدهند و صاحب خانه راضی باشد، استفاده از آن خانه اشکال ندارد؛ ولی چون مدّت اجاره را معلوم نکردهاند، به عنوان اجاره صحیح نیست و صاحب خانه هر وقت بخواهد میتواند آنان را بیرون کند؛ امّا اجاره نسبت به شب اوّل که مقدار قطعی اجاره است صحیح میباشد، مگر آن که اجارهکنندگان در صورتی به اجاره شب اوّل راضی باشند که اجاره شبهای بعد نیز صحیح باشد که در این صورت با باطل بودن اجاره شبهای بعد، اجاره شب اول هم باطل است.