از آیات قرآن کریم استفاده می‌شود که انبیاء گذشته در میان قوم خود رسالت داشته‌اند چرا ما باید برای آنان احترام قائل باشیم؟
با مطالعه بر آثار تاریخی و احوالات پیامبران در قرآن مجید به این نکته می‌رسیم که همة انبیاء از حضرت آدم تا حضرت خاتم صلّی الله علیه و آله یک برنامة خاصی را دنبال می‌کردند. محتوای رسالت دینی‌شان، تبیین و تشریع مجموعة معارف و احکام و قوانین و برنامه‌های سازندة انسانی و اخلاقیاتی است که به سوی آن دعوت می‌کردند. حال در هر مقطع زمانی با توجه به خصوصیات و رفتارهای آن قوم، ممکن است یک سری برنامه‌های انبیاء با همدیگر تفاوت جزئی داشته باشد. ما می‌خواهیم به این نکته پی ببریم که قداست همة انبیاء و پیامبران نزد پیامبران بعدی از احترام و شخصیت ویژه‌ای برخوردار بود. مطالعة این اصول کلی؛ این واقعیت را روشن می سازد که به طور مکرر در آیات قرآن آمده است که (در میان پیامبران خدا تفاوت نیست و نباید میان آنها جدائی افکند)[1]مسلم است که این هماهنگی هرگز منافاتی با نسخ ادیان به وسیلة یکدیگر ندارد. می‌فرماید: (لانفرّقُ بین احدٍ منهُم و نحنُ لهُ مُسلِمُونَ)؛[2] ما هیچ فرقی میان احدی از آنها نمی‌گذاریم و در برابر فرمان خدا تسلیم هستیم. همین مضمون در دو آیة دیگر از قرآن کریم (آیه 285 سوره بقره و آیه 152 سوره نساء) خود گواه این مطلب است که (مؤمنان واقعی کسانی هستند که میان پیامبران الهی تفاوتی نمی‌گذارند و به تعلیمات همة آنها ایمان دارند)؛ این گواه روشنی است بر یگانگی اصول کلی تعلیمات آنها. چرا چنین نباشد در حالی که همه از سوی خدای واحد مبعوث شده‌اند و مأموریت آنها یکسان است و اصول معارف الهیة و اصول سعادت بشر همه جا یکی است. اینها چیزی نیست که با گذشت زمان دگرگون گردد، هر چند جزئیات آن ممکن است دگرگون شود. مطلب بعدی اینکه همة پیامبران الهی گواهی بر صدق پیامبران بعدی را می‌دادند و مژدة آمدن آنها را بیان می‌کردند، چنانچه هم در قرآن و هم در روایات این مطلب آمده است. از آن جمله در مورد بشارت حضرت مسیح علیه السّلام نسبت به ظهور پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله چنان که در آیة 6 سورة صف می‌خوانیم: ( وَ إِذْ قالَ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ یا بَنِی إِسْرائِیلَ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْراةِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ یَأْتِی مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ...)؛ بیاد آرید هنگامی را که عیسی بن مریم علیه السّلام گفت: ای بنی‌اسرائیل من فرستادة خدا به سوی شما هستم در حالی که تصدیق کننده کتابی می‌باشم که قبل از من فرستاده شده، (یعنی تورات) و بشارت دهنده به رسولی که هستم که بعد از من می‌آید و نام او احمد است. و در چند جای دیگر قرآن مانند سورة مبارکه نساء،‌ آیة 163 و سورة اعراف، آیة 157 بیان شده است. در روایات اسلامی نیز به این مسأله اشاره شده است که انبیاء پیشین بشارت به انبیاء بعد می‌دادند. مولا امیر المؤمنین علیه السّلام می‌فرماید: (من سابقٍ سُمّیَ لهُ من بعدهُ او غابرٍ عرّفَهُ مَن قبلَهُ)؛[3] پیامبرانی که بعضی بشارت به ظهور پیامبر بعد دادند و بعضی از طریق پیامبر پیشین شناخته شده بودند، این تعبیر که هر دو سوی قضیه را روشن ساخته، گویاترین تعبیر در این زمینه است. در حدیث مشروحی از امام محمد باقر علیه السّلام نیز تصریح به این مطلب شده است، می‌فرماید: (و بشّرَ آدمَ بِنُوحٍ).[4] آدم علیه السّلام بشارت به ظهور نوح علیه السّلام داد و در جای دیگر می‌فرماید: (و بشّرَ نوحٌ ساماً بهودٍ)؛[5] نوح علیه السّلام فرزند خودش سام را بشارت به ظهور هود داد. پس همان طور که قرآن مجید آمده است، در میان پیامبران خدا هیچ تفاوتی نیست و نباید میان آنها جدائی افکند و همچنین بشارت انبیاء به آمدن پیامبران بعدی و تصدیق پیامبران قبلی، همة آنها نسبت به همدیگر احترام و منزلت والایی را حفظ می‌کردند. بنابراین پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله کامل کنندة همة ادیان الهی است. لذا چون قداست آنها پیش پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله از اهمیت فوق العاده‌ای برخوردار بود ما هم به تبع پیامبر اکرم باید قداست و احترام همه انبیاء الهی را حفظ کنیم. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. پیام قرآن، ج 7، اثر آیت الله مکارم شیرازی. 2. نهج البلاغه امیرالمؤمنین علی علیه السّلام ، تر جمه محمد دشتی. 3. دانستنیهای قرآن، مصطفی اسرار. -------------------------------------------------------------------------------- [1]. بقره/136. [2] . آل عمران/84. [3] . نهج البلاغه، خطبه اوّل. [4] . مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، قم، انتشارات مطبوعاتی هدف، 1374، ج 7، ص 315. [5] . همان.
عنوان سوال:

از آیات قرآن کریم استفاده می‌شود که انبیاء گذشته در میان قوم خود رسالت داشته‌اند چرا ما باید برای آنان احترام قائل باشیم؟


پاسخ:

با مطالعه بر آثار تاریخی و احوالات پیامبران در قرآن مجید به این نکته می‌رسیم که همة انبیاء از حضرت آدم تا حضرت خاتم صلّی الله علیه و آله یک برنامة خاصی را دنبال می‌کردند. محتوای رسالت دینی‌شان، تبیین و تشریع مجموعة معارف و احکام و قوانین و برنامه‌های سازندة انسانی و اخلاقیاتی است که به سوی آن دعوت می‌کردند. حال در هر مقطع زمانی با توجه به خصوصیات و رفتارهای آن قوم، ممکن است یک سری برنامه‌های انبیاء با همدیگر تفاوت جزئی داشته باشد.
ما می‌خواهیم به این نکته پی ببریم که قداست همة انبیاء و پیامبران نزد پیامبران بعدی از احترام و شخصیت ویژه‌ای برخوردار بود. مطالعة این اصول کلی؛ این واقعیت را روشن می سازد که به طور مکرر در آیات قرآن آمده است که (در میان پیامبران خدا تفاوت نیست و نباید میان آنها جدائی افکند)[1]مسلم است که این هماهنگی هرگز منافاتی با نسخ ادیان به وسیلة یکدیگر ندارد. می‌فرماید: (لانفرّقُ بین احدٍ منهُم و نحنُ لهُ مُسلِمُونَ)؛[2] ما هیچ فرقی میان احدی از آنها نمی‌گذاریم و در برابر فرمان خدا تسلیم هستیم. همین مضمون در دو آیة دیگر از قرآن کریم (آیه 285 سوره بقره و آیه 152 سوره نساء) خود گواه این مطلب است که (مؤمنان واقعی کسانی هستند که میان پیامبران الهی تفاوتی نمی‌گذارند و به تعلیمات همة آنها ایمان دارند)؛ این گواه روشنی است بر یگانگی اصول کلی تعلیمات آنها. چرا چنین نباشد در حالی که همه از سوی خدای واحد مبعوث شده‌اند و مأموریت آنها یکسان است و اصول معارف الهیة و اصول سعادت بشر همه جا یکی است. اینها چیزی نیست که با گذشت زمان دگرگون گردد، هر چند جزئیات آن ممکن است دگرگون شود.
مطلب بعدی اینکه همة پیامبران الهی گواهی بر صدق پیامبران بعدی را می‌دادند و مژدة آمدن آنها را بیان می‌کردند، چنانچه هم در قرآن و هم در روایات این مطلب آمده است. از آن جمله در مورد بشارت حضرت مسیح علیه السّلام نسبت به ظهور پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله چنان که در آیة 6 سورة صف می‌خوانیم: ( وَ إِذْ قالَ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ یا بَنِی إِسْرائِیلَ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْراةِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ یَأْتِی مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ...)؛ بیاد آرید هنگامی را که عیسی بن مریم علیه السّلام گفت: ای بنی‌اسرائیل من فرستادة خدا به سوی شما هستم در حالی که تصدیق کننده کتابی می‌باشم که قبل از من فرستاده شده، (یعنی تورات) و بشارت دهنده به رسولی که هستم که بعد از من می‌آید و نام او احمد است. و در چند جای دیگر قرآن مانند سورة مبارکه نساء،‌ آیة 163 و سورة اعراف، آیة 157 بیان شده است.
در روایات اسلامی نیز به این مسأله اشاره شده است که انبیاء پیشین بشارت به انبیاء بعد می‌دادند. مولا امیر المؤمنین علیه السّلام می‌فرماید: (من سابقٍ سُمّیَ لهُ من بعدهُ او غابرٍ عرّفَهُ مَن قبلَهُ)؛[3] پیامبرانی که بعضی بشارت به ظهور پیامبر بعد دادند و بعضی از طریق پیامبر پیشین شناخته شده بودند، این تعبیر که هر دو سوی قضیه را روشن ساخته، گویاترین تعبیر در این زمینه است. در حدیث مشروحی از امام محمد باقر علیه السّلام نیز تصریح به این مطلب شده است، می‌فرماید: (و بشّرَ آدمَ بِنُوحٍ).[4] آدم علیه السّلام بشارت به ظهور نوح علیه السّلام داد و در جای دیگر می‌فرماید: (و بشّرَ نوحٌ ساماً بهودٍ)؛[5] نوح علیه السّلام فرزند خودش سام را بشارت به ظهور هود داد.
پس همان طور که قرآن مجید آمده است، در میان پیامبران خدا هیچ تفاوتی نیست و نباید میان آنها جدائی افکند و همچنین بشارت انبیاء به آمدن پیامبران بعدی و تصدیق پیامبران قبلی، همة آنها نسبت به همدیگر احترام و منزلت والایی را حفظ می‌کردند. بنابراین پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله کامل کنندة همة ادیان الهی است. لذا چون قداست آنها پیش پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله از اهمیت فوق العاده‌ای برخوردار بود ما هم به تبع پیامبر اکرم باید قداست و احترام همه انبیاء الهی را حفظ کنیم.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. پیام قرآن، ج 7، اثر آیت الله مکارم شیرازی.
2. نهج البلاغه امیرالمؤمنین علی علیه السّلام ، تر جمه محمد دشتی.
3. دانستنیهای قرآن، مصطفی اسرار.
--------------------------------------------------------------------------------
[1]. بقره/136.
[2] . آل عمران/84.
[3] . نهج البلاغه، خطبه اوّل.
[4] . مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، قم، انتشارات مطبوعاتی هدف، 1374، ج 7، ص 315.
[5] . همان.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین