در سورة مریم می‌گوید مسیح علیه السلام در زیر درخت خرما به دنیا آمد (مریم، 22) در حالی که وی در آخور گوسفندان به دنیا آمده است؟ (انجیل)
برای جواب این سؤال بیان امور زیر لازم است: 1 . هویت و شناسنامه انجیل‌های موجود: این نکته مسلم است که حضرت عیسی تعالیم و هر چیز دیگری که تحت عنوان انجیل بر او نازل گردیده بود تحریر نکرد، بلکه آنها را به شاگردان خود تعلیم داده و به آنان دستور فرمود که به اطراف جهان بروند و آنچه را از او آموخته‌اند به دیگران بیاموزند. ولی به مرور زمان عده‌ی زیادی از پیروان حضرت عیسی علیه السلام به نوشتن سیره و زندگینامة او پرداخته و نوشته‌های زیادی در نتیجه این کار آنان بوجود آمد که بنام انجیل معروف گردیدند. و در قرن چهارم میلادی پس از آنکه (کنستانتین اول) امپراطور روم به آئین مسیحیت درآمد با مسیحیان تشکیل انجمن داده و از میان بیش از یکصد و شصت انجیل و نامه‌هایی که تا آن زمان نوشته شده بود (27) نوشته را در چهار بخش که به ترتیب عبارت‌اند از چهار انجیل، زندگینامة مبلغان صدر مسیحیت مشتمل بر یک کتاب، نامه رسولان مشتمل بر (21) نوشته و آیندة کلیسا و مسیحیت مشتمل بر یک کتاب به عنوان عهد جدید به رسمیت شناخته می‌شود.[1] در خصوص چهار انجیل همه مسیحیان معتقدند که این انجیل‌ها زندگینامه و سخنان حضرت عیسی مسیح علیه السلام است که شخصیت‌هایی بنامهای (متی، مرقس، لوقا، و یوحنّا) آنها را نوشته‌اند. و این نکته هم قابل توجه است که انجیل‌های مذکور فقط احادیث حضرت مسیح علیه السلام را آورده و هرگز چیزی از معارف و حکمت‌های خود را به وحی نسبت نمی‌دهند بر خلاف تورات که علاوه بر احادیث و سیره عبارتهایی از وحی را نیز آورده است.[2] و بر این مطلب که انجیل‌ها دست نوشتة بعضی از پیروان حضرت عیسی علیه السلام می‌باشند در ابتدای فصل اول انجیل لوقا به صراحت اشاره شده است.[3] بعد از بیان اجمالی تاریخچه اناجیل اربعه نتایج زیر را می‌توانیم بر آن مترتب کنیم: الف) انجیل‌های چهارگانه و نیز انجیل (برنابا) (که در نزد مسیحیان اعتبار ندارد). کتابهای آسمانی و الهی نبوده بلکه دست‌نوشته‌های مؤلفین آنها می‌باشند. ب) در این انجیل‌ها هیچ چیزی به وحی آسمانی نسبت داده نشده است بلکه فقط به زندگینامة حضرت مسیح علیه السلام و بعضی از کلمات و حکمت‌های آن حضرت پرداخته شده است. پس انجیل‌ها نه تنها کلام خدا نیستند بلکه اساس وحیانی هم ندارند. ج) مسیحیان این چهار انجیل را با وجود اختلافات که در بین آنها وجود دارد ازمیان انجیل‌ها و رساله‌های زیاد دیگر، به عنوان کتاب مقدس انتخاب کرده‌اند. نه اینکه خداوند این کتاب‌ها را با همین اختلافات و تناقضات موجود در آنها، بر حضرت عیسی علیه السلام نازل کرده باشد. د) تألیف انجیل‌های چهارگانه در زمان‌های مختلف صورت گرفته است. انجیل مرقس قدیمی‌ترین و انجیل یوحنّا متأخرترین انجیل می‌باشد.[4] 2 . اختلافات و تناقضات انجیل‌های موجود: اگر به انجیل‌ها مراجعه شود به اختلافات و تناقضات چشمگیری هم از نظر کمیت و هم از حیث مطالب و معانی برخورد خواهیم کرد. در بعضی از این انجیل‌ها مطالب بیشتری نسبت به بعضی دیگر وجود دارد. در بعضی از این کتابها چیزی وجود دارد که در دیگری اصلاً اشاره‌ای به آن نشده است. به عنوان مثال در انجیل مرقس و یوحنّا از ولادت حضرت مسیح علیه السلام و مادر او حضرت مریم علیها السلام هیچ سخنی به میان نیامده است. در انجیل متی به شکل خیلی مختصر از کیفیت حامله شدن حضرت مریم علیها السّلام و تولد حضرت مسیح علیه السلام سخن گفته شده است، اما در انجیل لوقا این داستان به طور مفصل بیان شده است. و در انجیل (برنایا) که در نزد مسیحیت اعتبار ندارد نیز داستان ولادت حضرت مسیح علیه السلام شبیه انجیل (لوقا) بیان شده است. و اما اختلافات آنها از حیث الفاظ و ترتیب کلمات و مطالب، نیازی به توضیح ندارد. علاوه بر این اختلافات، تناقض و تضادهای متعددی در بین این انجیل‌ها وجود دارد. مثلاً در رابطه با همین داستان حضرت مسیح علیه السلام بعد از اینکه متولد می‌شود انجیل متی می‌گوید که یوسف همراه با حضرت مریم و نوزادش از ترس اینکه هرودوس پادشاه یهود او را بکشد، به دستور خداوند به مصر می‌روند و در آنجا تا زمان مرگ پادشاه یهود می‌ماند و بعد از مرگ پادشاه به سوی سرزمین اسرائیل بازگشته و در ناصره ساکن گردیدند.[5] در حالی که در انجیل لوقا می‌گوید بعد از آنکه حضرت مسیح متولد گردید و درهشت روزگی ختنه شد او را به اورشلیم بردند و در آنجا اقامت گزیدند و پس از آنکه یوسف و مریم آداب طفل را موافق با ناموس پروردگار تمام کردند به سوی جلیل و شهر خود که ناصره بود بازگشتند و در آنجا بزرگ شد.[6] 3 . موقعیت اناجیل در برابر قرآن کریم: حال که تا حدودی هویت غیر قابل انکار انجیل‌ها روشن گردید پس هیچ‌کدام از این انجیل‌ها حتی به عنوان کلی انجیل بودن‌شان نمی‌تواند در مقابل قرآن عرض اندام کند تا چه رسد بعضی از مطالب جزئی موجود در آنها، توانائی خدشه بر قرآن را داشته باشد. چون اولاً قرآن کریم کتابی است آسمانی و کلام الهی که با وحی توسط جبرئیل علیه السلام با همه الفاظ و عبارات و چینش کلمات از طرف خداوند بر آخرین پیامبرش نازل گردیده است و ثانیاً قرآن دارای خصوصیاتی است ک هیچ کتاب دیگری ولو از کتب آسمانی هم باشد آن خصوصیات را ندارد. تنها کتابی که از اتقان و اعجاز برخوردار است و هیچ باطلی در آن راه ندارد قرآن است. عقلاء و نیز عقل انسانی اگر به قرآن و تاریخ آن توجه بکند راهی جز پذیرش این مطالب را ندارد. و امروز علوم تجربی نیز با پیشرفتی که در آن حاصل شده است به برخی از حقایق والای قرآن رسیده است. در قرآن هیچ مطلبی پیدا نمی‌شود که با حکم عقل اعم از عقل نظری و عملی منافات داشته باشد. قرآن را فقط خود قرآن می‌تواند معرفی و توصیف کند و لذا می‌فرماید: (ما هیچ چیز را در این کتاب فروگذار نکردیم)[7] و نیز می‌فرماید:‌(قرآن کتاب محکمی است که هیچ‌گونه باطلی نه از پیش او و نه از پشت سر به سراغ آن نمی‌آید، چونکه از سوی خدای حکیم و ستایش شده نازل گردیده است.)[8] قرآن علاوه بر داشتن اعجاز از جهات مختلف، از حیث بیان مطالب تاریخی و امور غیبی نیز دارای اعجاز می‌باشد. قرآن از امور غیبی چه از گذشته و چه از آینده خبر داده است.بیان قصه‌های انبیاء گذشته در قرآن خبر از غیب است. در این رابطه می‌فرماید: (اینها از خبرهای غیب است که به تو وحی می‌کنیم نه تو و نه قومت اینها را پیش از این نمی‌دانستید)[9] و نیز در رابطه با داستان حضرت یوسف علیه السلام شبیه این بیان را دارد. و همین‌طور در رابطه با داستان حضرت مریم علیه السلام می‌فرماید: (این از خبرهای غیب است که به تو وحی می‌کنیم و تو در آن هنگام که قلمهای خود را برای قرعه کشی به آب می‌افکندند تا کدام یک کفالت و سرپرستی مریم را عهده‌دار شوند و نیز به هنگامی که با هم کشمکش و نزاع داشتند حضور نداشتی)[10] و نیز از حوادث آینده مثل پیروزی رومیان بعد از شکست آنان خبر داده است.[11] قرآن آنقدر در نزد مسلمین از اتقان و استحکام برخوردار است که آنرا معیار قبولی یا طرد احادیث نبوی و معصومین علیهم السّلام و کشف جعلی بودن آنها قرار می‌دهند. بعد از اثبات و قبولی این مطالب نسبت به قرآن، عقل با قطع نظر از هر چیز دیگری حکم می‌کند که باید قرآن را در برابر انجیل و هر کتاب دست‌نویس دیگر بشری ترجیج داده و بر آن اعتماد شود پس هر مطلبی نه تنها در انجیل‌های چهارگانه بلکه در هر کتاب دیگری اگر معارض با قرآن و مخالف با نص یا ظاهر آن قرار بگیرد خود به خود بطلان آن ثابت می‌شود و نیازی به استدلال و اقامه برهان و امثال این امور ندارد. و از آن، جز اشتباه نویسنده و عدم درک مؤلف، هیچ نوع استحاله و پایمال شدن حق لازم نمی‌آید. اما اشکالی که در سؤال در رابطه با محل ولادت حضرت عیسی علیه السلام مطرح شده است اولاً باید گفته شود که اختلاف قرآن با انجیل در مسئله داستان ولادت حضرت مسیح علیه السلام منحصر در محل ولادت آن حضرت نمی‌باشد بلکه اختلافات متعدد روشنتر و اساسی‌تر در ابعاد دیگر این داستان بین قرآن و انجیل وجود دارد. مثلاً در برخی موارد نص قرآن و در بعضی دیگر ظاهر قرآن دلالت دارد که کفالت حضرت مریم علیها السلام به عهدة حضرت ذکریا علیه السلام بوده، و نیز حضرت مریم بلافاصله بعد از حامله شدن و بدون طی مدت طبیعی حاملگی عیسی علیه السلام را به دنیا می‌آورد. و تا هنگام ولادت حضرت مسیح کسی از حاملگی آن حضرت اطلاع نداشته و در هنگام ولادت مسیح علیه السلام کسی در کنار او نبوده و بعد از تولد طفل نوزاد زبان به سخن گشوده و شهادت به رسالت و نبوت خود داده است که ظاهر انجیل با تمام این موارد اختلاف و تضاد دارد.[12] اما در مقام جواب اشکالی که در خصوص محل ولادت حضرت مسیح علیه السلام ذکر شده است، ممکن است اولاً گفته شود که در بین قرآن و انجیل در رابطه با محل ولادت حضرت عیسی علیه السلام اختلاف صریح وجود ندارد چون قرآن در این رابطه می‌فرماید: (درد زایمان او را به سوی تنه‌ی درخت خرما کشاند (تا از شدت ناراحتی به آن تکیه دهد) و گفت ای کاش پیش از این مرده و فراموش شده بودم)[13] اما در انجیل متی فقط گفته شده است که حضرت مسیح علیه السلام در بیت لحم یهودیه به دنیا آمده است.[14] و از جای خاصی برای مکان ولادت آن حضرت نام نبرده است. و در انجیل لوقا هم فقط ذکر شده است که حضرت مسیح علیه السلام هنگامی که حضرت مریم علیها السلام و نامزد او یوسف در یهودیه اقامت داشتند متولد شد و بعد از تولد او را با قنداق پیچید و در آخور خواباند.[15] و اینکه در چه محلّ خاصی متولد شد و بعد از چه مدتی او را در آخور خواباند اشاره‌ای به آن نشده است. و هیچ انجیلی حتی انجیل (برنایا) نگفته است که حضرت مسیح علیه السلام همان‌طوری که در سؤال مطرح شده است در آخور متولد گردیده است. ثانیاً: اگر با این توجیهات باز هم تنافی بین انجیل و قرآن کریم در این مسئله رفع نشود مطالب گذشته ما را وادار می‌کنند که بر قرآن اعتماد کرده و بطلان و اشتباه انجیل را در این مسئله نتیجه بگیریم. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1 . مسیحیت‌شناسی مقایسه‌ای، تألیف محمدرضا زیبایی نژاد. 2 . ناسخ التواریخ، تألیف میرزا محمدتقی سپهر. 3 . تفسیر المیزان، ج 13، ذیل آیات 16 ‌35 سوره مریم، و ج 3، ذیل آیات 35 51، علامه طباطبائی. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . ربانی گلپایگانی، علی، ‌تاریخ ادیان و علم کلام، از منشورات مؤسسه امام صادق، بی تا، ص 67. [2] . توفیقی، حسین، کتاب مقدس مسیحیان، از منشورات مؤسسه امام صادق، ص 7. [3] . انجیل لوقا، فصل اول / 1 3. [4] . ربانی، گلپایگانی، علی، تاریخ ادیان و علم کلام، از منشورات مؤسسه امام صادق علیه السلام ، بی تا، ص70. [5] . انجیل متی، فصل دوم / 13 و 14. [6] . انجیل لوقا، باب دوم، آیه 22، 39، 40. [7] . انعام/38. [8] . فصلت/42. [9] . هود/49. [10] . آل عمران/44. [11] . روم‌/2 و 3. [12] . برای تفصیل، ‌اختلافات به قرآن، آل عمران/35 الی 51، مریم/16 ‌ 26، و نیز انجیل متی، لوقاء‌و برنایا مراجعه شود. [13] . مریم/23. [14] . انجیل متی، فصل دوم / 1. [15] . انجیل لوقا، فصل دوم / 7.
عنوان سوال:

در سورة مریم می‌گوید مسیح علیه السلام در زیر درخت خرما به دنیا آمد (مریم، 22) در حالی که وی در آخور گوسفندان به دنیا آمده است؟ (انجیل)


پاسخ:

برای جواب این سؤال بیان امور زیر لازم است:
1 . هویت و شناسنامه انجیل‌های موجود: این نکته مسلم است که حضرت عیسی تعالیم و هر چیز دیگری که تحت عنوان انجیل بر او نازل گردیده بود تحریر نکرد، بلکه آنها را به شاگردان خود تعلیم داده و به آنان دستور فرمود که به اطراف جهان بروند و آنچه را از او آموخته‌اند به دیگران بیاموزند. ولی به مرور زمان عده‌ی زیادی از پیروان حضرت عیسی علیه السلام به نوشتن سیره و زندگینامة او پرداخته و نوشته‌های زیادی در نتیجه این کار آنان بوجود آمد که بنام انجیل معروف گردیدند. و در قرن چهارم میلادی پس از آنکه (کنستانتین اول) امپراطور روم به آئین مسیحیت درآمد با مسیحیان تشکیل انجمن داده و از میان بیش از یکصد و شصت انجیل و نامه‌هایی که تا آن زمان نوشته شده بود (27) نوشته را در چهار بخش که به ترتیب عبارت‌اند از چهار انجیل، زندگینامة مبلغان صدر مسیحیت مشتمل بر یک کتاب، نامه رسولان مشتمل بر (21) نوشته و آیندة کلیسا و مسیحیت مشتمل بر یک کتاب به عنوان عهد جدید به رسمیت شناخته می‌شود.[1]
در خصوص چهار انجیل همه مسیحیان معتقدند که این انجیل‌ها زندگینامه و سخنان حضرت عیسی مسیح علیه السلام است که شخصیت‌هایی بنامهای (متی، مرقس، لوقا، و یوحنّا) آنها را نوشته‌اند. و این نکته هم قابل توجه است که انجیل‌های مذکور فقط احادیث حضرت مسیح علیه السلام را آورده و هرگز چیزی از معارف و حکمت‌های خود را به وحی نسبت نمی‌دهند بر خلاف تورات که علاوه بر احادیث و سیره عبارتهایی از وحی را نیز آورده است.[2]
و بر این مطلب که انجیل‌ها دست نوشتة بعضی از پیروان حضرت عیسی علیه السلام می‌باشند در ابتدای فصل اول انجیل لوقا به صراحت اشاره شده است.[3]
بعد از بیان اجمالی تاریخچه اناجیل اربعه نتایج زیر را می‌توانیم بر آن مترتب کنیم:
الف) انجیل‌های چهارگانه و نیز انجیل (برنابا) (که در نزد مسیحیان اعتبار ندارد). کتابهای آسمانی و الهی نبوده بلکه دست‌نوشته‌های مؤلفین آنها می‌باشند.
ب) در این انجیل‌ها هیچ چیزی به وحی آسمانی نسبت داده نشده است بلکه فقط به زندگینامة حضرت مسیح علیه السلام و بعضی از کلمات و حکمت‌های آن حضرت پرداخته شده است. پس انجیل‌ها نه تنها کلام خدا نیستند بلکه اساس وحیانی هم ندارند.
ج) مسیحیان این چهار انجیل را با وجود اختلافات که در بین آنها وجود دارد ازمیان انجیل‌ها و رساله‌های زیاد دیگر، به عنوان کتاب مقدس انتخاب کرده‌اند. نه اینکه خداوند این کتاب‌ها را با همین اختلافات و تناقضات موجود در آنها، بر حضرت عیسی علیه السلام نازل کرده باشد.
د) تألیف انجیل‌های چهارگانه در زمان‌های مختلف صورت گرفته است. انجیل مرقس قدیمی‌ترین و انجیل یوحنّا متأخرترین انجیل می‌باشد.[4]
2 . اختلافات و تناقضات انجیل‌های موجود: اگر به انجیل‌ها مراجعه شود به اختلافات و تناقضات چشمگیری هم از نظر کمیت و هم از حیث مطالب و معانی برخورد خواهیم کرد. در بعضی از این انجیل‌ها مطالب بیشتری نسبت به بعضی دیگر وجود دارد. در بعضی از این کتابها چیزی وجود دارد که در دیگری اصلاً اشاره‌ای به آن نشده است. به عنوان مثال در انجیل مرقس و یوحنّا از ولادت حضرت مسیح علیه السلام و مادر او حضرت مریم علیها السلام هیچ سخنی به میان نیامده است. در انجیل متی به شکل خیلی مختصر از کیفیت حامله شدن حضرت مریم علیها السّلام و تولد حضرت مسیح علیه السلام سخن گفته شده است، اما در انجیل لوقا این داستان به طور مفصل بیان شده است. و در انجیل (برنایا) که در نزد مسیحیت اعتبار ندارد نیز داستان ولادت حضرت مسیح علیه السلام شبیه انجیل (لوقا) بیان شده است. و اما اختلافات آنها از حیث الفاظ و ترتیب کلمات و مطالب، نیازی به توضیح ندارد.
علاوه بر این اختلافات، تناقض و تضادهای متعددی در بین این انجیل‌ها وجود دارد. مثلاً در رابطه با همین داستان حضرت مسیح علیه السلام بعد از اینکه متولد می‌شود انجیل متی می‌گوید که یوسف همراه با حضرت مریم و نوزادش از ترس اینکه هرودوس پادشاه یهود او را بکشد، به دستور خداوند به مصر می‌روند و در آنجا تا زمان مرگ پادشاه یهود می‌ماند و بعد از مرگ پادشاه به سوی سرزمین اسرائیل بازگشته و در ناصره ساکن گردیدند.[5] در حالی که در انجیل لوقا می‌گوید بعد از آنکه حضرت مسیح متولد گردید و درهشت روزگی ختنه شد او را به اورشلیم بردند و در آنجا اقامت گزیدند و پس از آنکه یوسف و مریم آداب طفل را موافق با ناموس پروردگار تمام کردند به سوی جلیل و شهر خود که ناصره بود بازگشتند و در آنجا بزرگ شد.[6]
3 . موقعیت اناجیل در برابر قرآن کریم: حال که تا حدودی هویت غیر قابل انکار انجیل‌ها روشن گردید پس هیچ‌کدام از این انجیل‌ها حتی به عنوان کلی انجیل بودن‌شان نمی‌تواند در مقابل قرآن عرض اندام کند تا چه رسد بعضی از مطالب جزئی موجود در آنها، توانائی خدشه بر قرآن را داشته باشد. چون اولاً قرآن کریم کتابی است آسمانی و کلام الهی که با وحی توسط جبرئیل علیه السلام با همه الفاظ و عبارات و چینش کلمات از طرف خداوند بر آخرین پیامبرش نازل گردیده است و ثانیاً قرآن دارای خصوصیاتی است ک هیچ کتاب دیگری ولو از کتب آسمانی هم باشد آن خصوصیات را ندارد. تنها کتابی که از اتقان و اعجاز برخوردار است و هیچ باطلی در آن راه ندارد قرآن است. عقلاء و نیز عقل انسانی اگر به قرآن و تاریخ آن توجه بکند راهی جز پذیرش این مطالب را ندارد. و امروز علوم تجربی نیز با پیشرفتی که در آن حاصل شده است به برخی از حقایق والای قرآن رسیده است. در قرآن هیچ مطلبی پیدا نمی‌شود که با حکم عقل اعم از عقل نظری و عملی منافات داشته باشد. قرآن را فقط خود قرآن می‌تواند معرفی و توصیف کند و لذا می‌فرماید: (ما هیچ چیز را در این کتاب فروگذار نکردیم)[7] و نیز می‌فرماید:‌(قرآن کتاب محکمی است که هیچ‌گونه باطلی نه از پیش او و نه از پشت سر به سراغ آن نمی‌آید، چونکه از سوی خدای حکیم و ستایش شده نازل گردیده است.)[8]
قرآن علاوه بر داشتن اعجاز از جهات مختلف، از حیث بیان مطالب تاریخی و امور غیبی نیز دارای اعجاز می‌باشد. قرآن از امور غیبی چه از گذشته و چه از آینده خبر داده است.بیان قصه‌های انبیاء گذشته در قرآن خبر از غیب است. در این رابطه می‌فرماید: (اینها از خبرهای غیب است که به تو وحی می‌کنیم نه تو و نه قومت اینها را پیش از این نمی‌دانستید)[9] و نیز در رابطه با داستان حضرت یوسف علیه السلام شبیه این بیان را دارد. و همین‌طور در رابطه با داستان حضرت مریم علیه السلام می‌فرماید: (این از خبرهای غیب است که به تو وحی می‌کنیم و تو در آن هنگام که قلمهای خود را برای قرعه کشی به آب می‌افکندند تا کدام یک کفالت و سرپرستی مریم را عهده‌دار شوند و نیز به هنگامی که با هم کشمکش و نزاع داشتند حضور نداشتی)[10] و نیز از حوادث آینده مثل پیروزی رومیان بعد از شکست آنان خبر داده است.[11] قرآن آنقدر در نزد مسلمین از اتقان و استحکام برخوردار است که آنرا معیار قبولی یا طرد احادیث نبوی و معصومین علیهم السّلام و کشف جعلی بودن آنها قرار می‌دهند.
بعد از اثبات و قبولی این مطالب نسبت به قرآن، عقل با قطع نظر از هر چیز دیگری حکم می‌کند که باید قرآن را در برابر انجیل و هر کتاب دست‌نویس دیگر بشری ترجیج داده و بر آن اعتماد شود پس هر مطلبی نه تنها در انجیل‌های چهارگانه بلکه در هر کتاب دیگری اگر معارض با قرآن و مخالف با نص یا ظاهر آن قرار بگیرد خود به خود بطلان آن ثابت می‌شود و نیازی به استدلال و اقامه برهان و امثال این امور ندارد. و از آن، جز اشتباه نویسنده و عدم درک مؤلف، هیچ نوع استحاله و پایمال شدن حق لازم نمی‌آید.
اما اشکالی که در سؤال در رابطه با محل ولادت حضرت عیسی علیه السلام مطرح شده است اولاً باید گفته شود که اختلاف قرآن با انجیل در مسئله داستان ولادت حضرت مسیح علیه السلام منحصر در محل ولادت آن حضرت نمی‌باشد بلکه اختلافات متعدد روشنتر و اساسی‌تر در ابعاد دیگر این داستان بین قرآن و انجیل وجود دارد. مثلاً در برخی موارد نص قرآن و در بعضی دیگر ظاهر قرآن دلالت دارد که کفالت حضرت مریم علیها السلام به عهدة حضرت ذکریا علیه السلام بوده، و نیز حضرت مریم بلافاصله بعد از حامله شدن و بدون طی مدت طبیعی حاملگی عیسی علیه السلام را به دنیا می‌آورد. و تا هنگام ولادت حضرت مسیح کسی از حاملگی آن حضرت اطلاع نداشته و در هنگام ولادت مسیح علیه السلام کسی در کنار او نبوده و بعد از تولد طفل نوزاد زبان به سخن گشوده و شهادت به رسالت و نبوت خود داده است که ظاهر انجیل با تمام این موارد اختلاف و تضاد دارد.[12]
اما در مقام جواب اشکالی که در خصوص محل ولادت حضرت مسیح علیه السلام ذکر شده است، ممکن است اولاً گفته شود که در بین قرآن و انجیل در رابطه با محل ولادت حضرت عیسی علیه السلام اختلاف صریح وجود ندارد چون قرآن در این رابطه می‌فرماید: (درد زایمان او را به سوی تنه‌ی درخت خرما کشاند (تا از شدت ناراحتی به آن تکیه دهد) و گفت ای کاش پیش از این مرده و فراموش شده بودم)[13] اما در انجیل متی فقط گفته شده است که حضرت مسیح علیه السلام در بیت لحم یهودیه به دنیا آمده است.[14] و از جای خاصی برای مکان ولادت آن حضرت نام نبرده است. و در انجیل لوقا هم فقط ذکر شده است که حضرت مسیح علیه السلام هنگامی که حضرت مریم علیها السلام و نامزد او یوسف در یهودیه اقامت داشتند متولد شد و بعد از تولد او را با قنداق پیچید و در آخور خواباند.[15] و اینکه در چه محلّ خاصی متولد شد و بعد از چه مدتی او را در آخور خواباند اشاره‌ای به آن نشده است. و هیچ انجیلی حتی انجیل (برنایا) نگفته است که حضرت مسیح علیه السلام همان‌طوری که در سؤال مطرح شده است در آخور متولد گردیده است.
ثانیاً: اگر با این توجیهات باز هم تنافی بین انجیل و قرآن کریم در این مسئله رفع نشود مطالب گذشته ما را وادار می‌کنند که بر قرآن اعتماد کرده و بطلان و اشتباه انجیل را در این مسئله نتیجه بگیریم.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1 . مسیحیت‌شناسی مقایسه‌ای، تألیف محمدرضا زیبایی نژاد.
2 . ناسخ التواریخ، تألیف میرزا محمدتقی سپهر.
3 . تفسیر المیزان، ج 13، ذیل آیات 16 ‌35 سوره مریم، و ج 3، ذیل آیات 35 51، علامه طباطبائی.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . ربانی گلپایگانی، علی، ‌تاریخ ادیان و علم کلام، از منشورات مؤسسه امام صادق، بی تا، ص 67.
[2] . توفیقی، حسین، کتاب مقدس مسیحیان، از منشورات مؤسسه امام صادق، ص 7.
[3] . انجیل لوقا، فصل اول / 1 3.
[4] . ربانی، گلپایگانی، علی، تاریخ ادیان و علم کلام، از منشورات مؤسسه امام صادق علیه السلام ، بی تا، ص70.
[5] . انجیل متی، فصل دوم / 13 و 14.
[6] . انجیل لوقا، باب دوم، آیه 22، 39، 40.
[7] . انعام/38.
[8] . فصلت/42.
[9] . هود/49.
[10] . آل عمران/44.
[11] . روم‌/2 و 3.
[12] . برای تفصیل، ‌اختلافات به قرآن، آل عمران/35 الی 51، مریم/16 ‌ 26، و نیز انجیل متی، لوقاء‌و برنایا مراجعه شود.
[13] . مریم/23.
[14] . انجیل متی، فصل دوم / 1.
[15] . انجیل لوقا، فصل دوم / 7.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین