آیا معجزه بر خلاف قانون علیت نیست؟
هرچند این توهّم برای بعضی پیدا شده که اگر ما معجزات را بپذیریم باید اصل علیت را به کلّی برهم زنیم و قبول کنیم که ممکن است معلولی بدون هیچ گونه علتی وجود پیدا کند، و این موضوعی است که هیچ عالم و دانشمندی نمی تواند آن را بپذیرد. آیه الله مکارم در این زمینه می گوید: یقیناً اصل علّیت جزء اصول مسلّم علوم بشری است و در فلسفه نیز این موضوع جزء ابتدایی ترین و مسلّم ترین مسائل محسوب می شود که هیچ حادثه ای بدون علّت امکان وجود ندارد، قائلین به معجزه این اصل مسلّم را انکار نمی کنند. بنابراین برخلاف این توهم و پندار، معجزات حتماً دارای علّت هستند. ممکن است این علّت، علّت ماورای طبیعی باشد، زیرا عالم منحصر به عالم مادّه و طبیعت نیست و یا حتّی ممکن است یک علت طبیعی ناشناخته باشد، یعنی علتی که شناخت آن برای افراد بشر بدون اتّکای بر علم و قدرت پروردگار امکان پذیر نیست. بنابراین هرگاه انسانی به این عامل طبیعی ناشناخته دست پیدا کند حتماً متّکی به یک نیروی الهی است. معجزات انبیاء ممکن است از نوع اول باشد یا از نوع دوم، زیرا هر دو برای اثبات ارتباط آنها با خدا یکسان است. قرآن مجید نیز کراراً روی قانون علیت تکیه کرده و آن را به عنوان یک اصل مسلّم، چه در عالم طبیعت و آفرینش، و چه در زندگی اجتماعی انسان ها، و چه در زندگی فردی و خصوصی هر انسانی، پذیرفته، و آیات بی شماری در این زمینه وجود دارد، بنابراین هرگز نمی گوید معجزات معلول بدون علّت هستند.(1) علامه طباطبایی هم در این رابطه می‌فرماید: جمله آخر آیه (وَ مَنْ یَتَقِ اللهَ یَجْعَل لَهُ مُخرَجاً وَ یَرزُقُه مِنْ حَیْثُ لا یَحتَسِبْ وَ مَنْ یَتَوَکّل عَلی الله فَهُوَ حَسْبُه انَّ اللهَ بالِغ أمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللهُ لِکُلِّ شَیءٍ قَدراً) (2) (هر کس خدا ترس شود خدا راه را بر او می‌گشاید و از آنجایی که گمان نبرد به او روزی عطا کند و هر کس بر خدا توکل کند خداوند او را کفایت می‌کند همانا خداوند رساننده امرش همت و بر هر چیز قدر و اندازه‌ای مقرّر داشته است.) یعنی جمله (قَدْ جَعَلَ اللهُ لِکُلِّ شَیءٍ قَدرا) که مطالب، قبل خود را تعلیل می‌کند و می‌فهماند که به چه جهت (خدا به کارهای متوکلین و متقین می‌رسد؟) دلالت دارد بر اینکه در مورد معجزه نیز خداوند پای اسباب و علل را به میان می‌آورد چون به طور عموم فرموده خدا برای هر چیزی که تصوّر کنی حدّی و اندازه‌ای و مسیری معین کرده است.(3) آیه الله سبحانی نیز می فرماید: نبودن علت مادی متعارف و شایع برای معجزه انکار قانون علیّت ونفی علت از اساس نیست آنچه در مورد معجزه نفی می‌شود علل مادی متعارفی است که انسان همیشه در زندگی با آن روبرو بوده است و نفی کردن علت مادی از معجزه به معنای نفی مطلق علت از معجزه نیست.(4) پی نوشتها: 1. پیام قرآن ، مکارم شیرازی ج 7، ص 278. 2. سوره طلاق، آیه 3 3. ، المیزان، علامه طباطبائی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1365، چ چهارم، ج 1، ص 75؛ ترجمه المیزان، سید محمد باقر موسوی همدانی، قم، انتشارات اسلامی، 1375، چ هشتم، ج 1، ص 121 4. الالهیات، سبحانی، قم، موسسه امام صادق (ع) 1417 ه ق، چ چهارم، ج 3، ص 74 منبع:سایت انوار طاها
عنوان سوال:

آیا معجزه بر خلاف قانون علیت نیست؟


پاسخ:

هرچند این توهّم برای بعضی پیدا شده که اگر ما معجزات را بپذیریم باید اصل علیت را به کلّی برهم زنیم و قبول کنیم که ممکن است معلولی بدون هیچ گونه علتی وجود پیدا کند، و این موضوعی است که هیچ عالم و دانشمندی نمی تواند آن را بپذیرد.
آیه الله مکارم در این زمینه می گوید: یقیناً اصل علّیت جزء اصول مسلّم علوم بشری است و در فلسفه نیز این موضوع جزء ابتدایی ترین و مسلّم ترین مسائل محسوب می شود که هیچ حادثه ای بدون علّت امکان وجود ندارد، قائلین به معجزه این اصل مسلّم را انکار نمی کنند.
بنابراین برخلاف این توهم و پندار، معجزات حتماً دارای علّت هستند. ممکن است این علّت، علّت ماورای طبیعی باشد، زیرا عالم منحصر به عالم مادّه و طبیعت نیست و یا حتّی ممکن است یک علت طبیعی ناشناخته باشد، یعنی علتی که شناخت آن برای افراد بشر بدون اتّکای بر علم و قدرت پروردگار امکان پذیر نیست. بنابراین هرگاه انسانی به این عامل طبیعی ناشناخته دست پیدا کند حتماً متّکی به یک نیروی الهی است.
معجزات انبیاء ممکن است از نوع اول باشد یا از نوع دوم، زیرا هر دو برای اثبات ارتباط آنها با خدا یکسان است.
قرآن مجید نیز کراراً روی قانون علیت تکیه کرده و آن را به عنوان یک اصل مسلّم، چه در عالم طبیعت و آفرینش، و چه در زندگی اجتماعی انسان ها، و چه در زندگی فردی و خصوصی هر انسانی، پذیرفته، و آیات بی شماری در این زمینه وجود دارد، بنابراین هرگز نمی گوید معجزات معلول بدون علّت هستند.(1)
علامه طباطبایی هم در این رابطه می‌فرماید: جمله آخر آیه (وَ مَنْ یَتَقِ اللهَ یَجْعَل لَهُ مُخرَجاً وَ یَرزُقُه مِنْ حَیْثُ لا یَحتَسِبْ وَ مَنْ یَتَوَکّل عَلی الله فَهُوَ حَسْبُه انَّ اللهَ بالِغ أمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللهُ لِکُلِّ شَیءٍ قَدراً) (2) (هر کس خدا ترس شود خدا راه را بر او می‌گشاید و از آنجایی که گمان نبرد به او روزی عطا کند و هر کس بر خدا توکل کند خداوند او را کفایت می‌کند همانا خداوند رساننده امرش همت و بر هر چیز قدر و اندازه‌ای مقرّر داشته است.)
یعنی جمله (قَدْ جَعَلَ اللهُ لِکُلِّ شَیءٍ قَدرا) که مطالب، قبل خود را تعلیل می‌کند و می‌فهماند که به چه جهت (خدا به کارهای متوکلین و متقین می‌رسد؟) دلالت دارد بر اینکه در مورد معجزه نیز خداوند پای اسباب و علل را به میان می‌آورد چون به طور عموم فرموده خدا برای هر چیزی که تصوّر کنی حدّی و اندازه‌ای و مسیری معین کرده است.(3)
آیه الله سبحانی نیز می فرماید: نبودن علت مادی متعارف و شایع برای معجزه انکار قانون علیّت ونفی علت از اساس نیست آنچه در مورد معجزه نفی می‌شود علل مادی متعارفی است که انسان همیشه در زندگی با آن روبرو بوده است و نفی کردن علت مادی از معجزه به معنای نفی مطلق علت از معجزه نیست.(4)

پی نوشتها:
1. پیام قرآن ، مکارم شیرازی ج 7، ص 278.
2. سوره طلاق، آیه 3
3. ، المیزان، علامه طباطبائی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1365، چ چهارم، ج 1، ص 75؛ ترجمه المیزان، سید محمد باقر موسوی همدانی، قم، انتشارات اسلامی، 1375، چ هشتم، ج 1، ص 121
4. الالهیات، سبحانی، قم، موسسه امام صادق (ع) 1417 ه ق، چ چهارم، ج 3، ص 74
منبع:سایت انوار طاها





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین