عصمت پیامبران و امامان علیهم السلام از ابتدای تولد می باشد. از آن جا که خداوند متعال می دانست عدّه ای از بندگانش به اختیار خویش بیش از دیگران و در بالاترین حد ممکن، از اراده، توان و استعداد خود در جهت عبودیت پروردگار و مبارزه با هواهای نفسانی بهره برداری می کنند؛ از روی تفضّل این پاداش و موهبت ویژه را به آنان عطا فرمود و آنها را از علم و اراده ای برخوردار ساخت که به واسطه آن به (مصونیت کامل و مطلق) برسند. بنابراین اعطای این موهبت، معلول شایستگی های اختیاری آنان است؛ نه محصول استعداد جبری ایشان. در دعای ندبه می خوانیم: (اللهم لک الحمد علی ماجری... لنفسک و دینک... بعد ان شرطت علیهم الزهد فی درجات هذه الدنیا الدنیة و زخرفها و زبرجها فشرطوا لک ذلک و علمت منهم الوفاء به فقبلتهم و قربتهم و قدمت لهم الذکر العلیّ والثناء الجلی واهبطت علیهم ملائکتک و کرمتهم بوحیک و رفدتهم بعلمک و جعلتهم الذریعة الیک...)؛ (خدایا حمد و ثنا برای توست... تو با آنان شرط نمودی که نسبت به زینت و زیورهای دنیا بی اعتنا باشند. [و جز به مقام قرب تو نیندیشند] آنها نیز این شرط را پذیرفتند. و چون می دانستی که به این شرط عمل خواهند کرد، آنان را پذیرفتی و مقرّب خویش ساختی. و [به جهت همین شایستگی]... فرشتگان را بر ایشان نازل فرمودی. با وحی خود آنان را گرامی داشتی و از علم بی کران خویش بهره هاشان دادی). با توجّه به تحلیل (اصل عصمت)، می توان چرایی عصمت در دوران کودکی معصومان را به چند دلیل، بیان کرد: 1. عصمت پاداشی عصمت در طفولیت، به عنوان پاداشی برای عصمت اختیاری در بزرگسالی است؛ یعنی، وقتی خداوند متعال می داند که فردی در آینده زندگی خود، چه مسیری را انتخاب می کند؛ به میزان حُسن انتخاب او و تلاش مداوم آینده اش، وی را از نخستین روز زندگی، مورد لطف و عنایت قرار می دهد و از لغزش ها برای همیشه مصون می دارد. 2. عصمت برای مسئولیت براساس آنچه در نصوص دینی آمده است خداوند معصومان را برای ایفای بزرگترین رسالت یعنی نبوّت و امامت برگزیده است. چنین رسالت سنگینی نیازمند جاذبه فوق العاده، اطمینان کامل مردم و بستن راه هرگونه شک و تردید در بنیاد الهی مأموریت آنان است. بدون شک چنین جاذبه و اطمینانی آن گاه پدید می آید که پیامبران نه تنها از گناه، که از هرگونه خطا و لغزش، آن هم در همه عمر، یعنی از کودکی در امان باشند و هرگز رفتار سویی از آنان سر نزده باشد. در غیر این صورت مردم نسبت به آنان تردید نموده و در اصل دعوی نبوّت و رسالت دچار شک خواهند شد. 3. رسالت و امامت در طفولیت برخی از پیامبران و امامان علیهم السلام در دوران کودکی مأموریت الهی خود را دریافت و به انسان ها اعلام نموده و یا در راستای ایفای آن همّت گماشته اند. از همین رو همه دلایلی که لزوم عصمت در دوران نبوّت و امامت را اثبات می کند بر ضرورت عصمت آنان در کودکی گواهی می دهد. بهترین دلیل بر اثبات وقوع آن است؛ چنان که حضرت عیسی و حضرت یحیی علیهماالسلام در کودکی به پیامبری رسیدند.1 امام جواد علیه السلام در هفت یا نه سالگی به امامت رسیدند. امام هادی علیه السلام در هشت یا نه سالگی به امامت رسیدند. امام زمان(عج) در چهار یا پنج سالگی به امامت رسیدند.2 پی نوشت: 1. مریم 19، آیه 30. 2. ارشاد، شیخ مفید، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، چاپ سوم، 1399ق، صص319-317 و 366 - 327. منبع: www.porseman.org
عصمت پیامبران و امامان علیهم السلام از ابتدای تولد می باشد. از آن جا که خداوند متعال می دانست عدّه ای از بندگانش به اختیار خویش بیش از دیگران و در بالاترین حد ممکن، از اراده، توان و استعداد خود در جهت عبودیت پروردگار و مبارزه با هواهای نفسانی بهره برداری می کنند؛ از روی تفضّل این پاداش و موهبت ویژه را به آنان عطا فرمود و آنها را از علم و اراده ای برخوردار ساخت که به واسطه آن به (مصونیت کامل و مطلق) برسند. بنابراین اعطای این موهبت، معلول شایستگی های اختیاری آنان است؛ نه محصول استعداد جبری ایشان.
در دعای ندبه می خوانیم: (اللهم لک الحمد علی ماجری... لنفسک و دینک... بعد ان شرطت علیهم الزهد فی درجات هذه الدنیا الدنیة و زخرفها و زبرجها فشرطوا لک ذلک و علمت منهم الوفاء به فقبلتهم و قربتهم و قدمت لهم الذکر العلیّ والثناء الجلی واهبطت علیهم ملائکتک و کرمتهم بوحیک و رفدتهم بعلمک و جعلتهم الذریعة الیک...)؛ (خدایا حمد و ثنا برای توست... تو با آنان شرط نمودی که نسبت به زینت و زیورهای دنیا بی اعتنا باشند. [و جز به مقام قرب تو نیندیشند] آنها نیز این شرط را پذیرفتند. و چون می دانستی که به این شرط عمل خواهند کرد، آنان را پذیرفتی و مقرّب خویش ساختی. و [به جهت همین شایستگی]... فرشتگان را بر ایشان نازل فرمودی. با وحی خود آنان را گرامی داشتی و از علم بی کران خویش بهره هاشان دادی).
با توجّه به تحلیل (اصل عصمت)، می توان چرایی عصمت در دوران کودکی معصومان را به چند دلیل، بیان کرد:
1. عصمت پاداشی
عصمت در طفولیت، به عنوان پاداشی برای عصمت اختیاری در بزرگسالی است؛ یعنی، وقتی خداوند متعال می داند که فردی در آینده زندگی خود، چه مسیری را انتخاب می کند؛ به میزان حُسن انتخاب او و تلاش مداوم آینده اش، وی را از نخستین روز زندگی، مورد لطف و عنایت قرار می دهد و از لغزش ها برای همیشه مصون می دارد.
2. عصمت برای مسئولیت
براساس آنچه در نصوص دینی آمده است خداوند معصومان را برای ایفای بزرگترین رسالت یعنی نبوّت و امامت برگزیده است. چنین رسالت سنگینی نیازمند جاذبه فوق العاده، اطمینان کامل مردم و بستن راه هرگونه شک و تردید در بنیاد الهی مأموریت آنان است. بدون شک چنین جاذبه و اطمینانی آن گاه پدید می آید که پیامبران نه تنها از گناه، که از هرگونه خطا و لغزش، آن هم در همه عمر، یعنی از کودکی در امان باشند و هرگز رفتار سویی از آنان سر نزده باشد. در غیر این صورت مردم نسبت به آنان تردید نموده و در اصل دعوی نبوّت و رسالت دچار شک خواهند شد.
3. رسالت و امامت در طفولیت
برخی از پیامبران و امامان علیهم السلام در دوران کودکی مأموریت الهی خود را دریافت و به انسان ها اعلام نموده و یا در راستای ایفای آن همّت گماشته اند. از همین رو همه دلایلی که لزوم عصمت در دوران نبوّت و امامت را اثبات می کند بر ضرورت عصمت آنان در کودکی گواهی می دهد.
بهترین دلیل بر اثبات وقوع آن است؛ چنان که حضرت عیسی و حضرت یحیی علیهماالسلام در کودکی به پیامبری رسیدند.1
امام جواد علیه السلام در هفت یا نه سالگی به امامت رسیدند.
امام هادی علیه السلام در هشت یا نه سالگی به امامت رسیدند.
امام زمان(عج) در چهار یا پنج سالگی به امامت رسیدند.2
پی نوشت:
1. مریم 19، آیه 30.
2. ارشاد، شیخ مفید، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، چاپ سوم، 1399ق، صص319-317 و 366 - 327.
منبع: www.porseman.org
- [سایر] آیا پیامبران در کودکی نیز از عصمت برخوردارند؟ چرا؟
- [سایر] آیا انبیا در کودکی معصوم بوده اند؟
- [سایر] آیا انبیاء از کودکی معصوم بوده اند؟
- [سایر] عامل عصمت در پیامبران چیست؟
- [سایر] چه دلایلی بر عصمت پیامبران وجود دارد؟
- [سایر] عصمت پیامبران علیهم السلام را با دلایل قرآنی اثبات کنید؟
- [سایر] دلیل عصمت پیامبر اکرم(ص) و دیگر پیامبران الهی چیست؟
- [سایر] دلایل عقلی عصمت پیامبران و امامان ( علیهم السلام ) را بگویید؟
- [سایر] دلایل عقلی و نقلی عصمت پیامبران را بفرمایید؟
- [سایر] رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از کودکی امام بودند؟ 14 معصوم (علیهم السلام) همه از کودکی امام بودند یا استثناء هم داشته؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] انسان نباید جلوتر از قبر پیغمبر و امام(علیه السلام)نماز بخواند و بنابر احتیاط مستحب مساوی قبر مطهّر معصوم نماز نخواند.
- [آیت الله اردبیلی] اگر مسلمانی به یکی از چهارده معصوم علیهمالسلام در حال اختیار و سلامت عقل دشنام دهد یا با آنان دشمنی داشته باشد، نجس است.
- [آیت الله بهجت] تبعیت آن است که چیز نجسی به واسطه پاک شدن چیز نجسِ دیگر ، پاک شود ؛ و همین طور است کودکی که در جنگ با مسلمانان از کفار اسیر می شود ، که به سبب تبعیت مسلمان اسیر کننده پاک می گردد .
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه زنی کودکی را شیر دهد به برادرهای آن بچه محرم نمی شود و نیز خویشان آن زن به برادر و خواهرهای بچه ای که شیر خورده محرم نمی شوند.
- [آیت الله مظاهری] اگر منی مرد را در رحم زنش وارد نمودند چه به وجه حلال یا حرام، و از آن، کودکی متولد شد، این کودک مال مرد و زن است و همه احکام فرزند را دارد.
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر بین نمازگزار و قبر معصوم(ع) دیوار و مانند آن حاجبی باشد که مانع صدق هتک حرمت است , اقامه نماز حرام نیست؛ ولی ضریح یا پردهای که روی قبر شریف قرار دارد, حاجب نخواهند بود. شرط پنجم
- [آیت الله اردبیلی] محجوران چهار دسته هستند: اوّل: کودکی که هنوز بالغ نشده است. دوم: دیوانه. سوم: سفیه، یعنی کسی که در امور مالی نفع و ضرر خود را به خوبی تشخیص نمیدهد و دارایی خود را در امور بیهوده مصرف میکند، اگرچه حاکم شرع هم او را از تصرّف منع نکرده باشد. چهارم: ورشکستهای که حکم ورشکستگی او توسّط حاکم شرع صادر شده است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است کودکی که خوب و بد را تمیز می دهد به نماز خواندن و سایر عبادتها عادت دهند، بلکه مستحب است او را به قضای نماز تشویق کنند (البته نباید این کار به صورتی انجام گیرد که موجب ناراحتی و بیزاری او از نماز گردد).
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر انسان با زنی که کودکی را شیر کامل داده، ازدواج کند و با آن زن نزدیکی نماید دیگر نمیتواند دختر آن زن و اولاد و نوادگانش را - ولو رضاعی باشند - برای خود عقد کند؛ هر چند آن زن از زوجیت او خارج شود.
- [آیت الله اردبیلی] غسل بچّه مسلمان، اگرچه از زنا باشد، واجب است و غسل، کفن و دفن کافر و اولاد او جایز نیست و کسی که از کودکی دیوانه بوده و به حال دیوانگی بالغ شده، چنانچه پدر و مادر او یا یکی از آنان مسلمان باشند، باید او را غسل داد و اگر هیچ کدام از آنان مسلمان نباشند، غسل دادن او جایز نیست.