کلمه ی معاد از عود به معنای بازگشت می آید و منظور از معاد این است که انسان بعد از موت ، لباس حیات می پوشد و این حالت فیزیکی برمی گردد و حی خواهد شد . تعبیر قرآن این است که بعد از این که شما زندگی دنیا را تمام کردید میت می شوید .همه ی انسانها به جز شهدا ( مقتولین در راه خدا) میت می شوند . شهدا در هنگام شهادت میت می شوند و بلافاصله لباس آخرت می پوشند . قرآن می فرماید : بل احیاء عند ربهم یرزقون . خدا در سوره ی بقره آیه بیست و هشت می فرماید : شما قبل از بدنیا آمدن میت بودید ،خدا شما را احیا کرد و بعد از مرگ خدا این حی را از شما می گیرد و شما میت می شوید . انسان در عالم ذر میت بوده است و انسان به اختیار خودش به دنیا آمد یعنی انسان خودش انتخاب کرد و ما هیچ کدام جبراً به دنیا نیامدیم . با توجه به اینکه این دنیا ظرف امانتی است که خدا برای ما تعیین کرده است و ما با اختیارخودمان آنرا پذیرفتیم ، ورود به این دوره و ظرف امانت را ما قبول کردیم . بعد از مرگ همه به جز شهدا وارد عالم دیگری بنام برزخ می شوند .در سوره ی مومنون داریم که شما بعد از زندگی دنیا شما میت می شوید . بعد از برزخ دوباره لباس حیات می پوشیم و وارد قیامت می شویم . قرآن تاکید می کند که ما بعد از اینکه دوره ی برزخ را تمام می کنیم و وارد قیامت می شویم ، دوره ی برزخ را فراموش می کنیم و هیچ گاه آنرا به یاد نمی آوریم همچنان که انسان عالم ذر را به یاد نمی آورد . حالت موت انسان ، حالت خواب را دارد و انسان چیزهایی را به یاد می آورد ولی قسمت کمی از آن را انسان به یاد دارد . خدا خواسته که ما آن عالم را درک کنیم که خواب به یادمان می آید . انسان وقتی بیهوش می شود ( بیهوشی هم خواب غلیظ است ) از بیهوشی چیزی یادش نمی آید . در دنیا ما حی هستیم و روح این مَرکب را در اختیار دارد و اراده ی خودش را از طریق این مَرکب به ظهور می رساند . می میریم و دوباره میت می شویم ، وارد دنیایی می شویم که روح تنهاست و احساس می کند . ممکن است که برای کسی زود بگذرد و برای کسی سالها طول بکشد و این بسته به جریاناتی است که برای او پیش بیاورند . بعضی ها در برزخ در امنیت هستند ، بعضی ها در لذت یا رنج هستند . اینها مبتنی بر رفتار دنیای آنها است . خدا در آخر سوره ی واقعه مردم را به سه دسته تقسیم می کند . کسانی که مقرب درگاه الهی هستند از همان لحظه که می میرند وارد بهشت می شوند و کسانی که اصحاب یمین هستند در سلامت هستند و اصحاب شمال که از تکذیب کنندگان معاد بودند با آتش مواجه می شوند . در روز قیامت وقتی ما بیدار می شویم ، برزخ را فراموش می کنیم ولی دنیا را به یاد می آوریم . یعنی ما زندگی دنیا را ادامه می دهیم . اگر من ده سال در دنیا باشم ، ده سال و یک روز دیگر در قیامت خواهم بود . ما وقتی از خواب بیدار می شویم دیگر کاری به خواب نداریم و دغدغه های قبل از خواب به یاد ما می آید . اگر انسانی پنج روزهم بیهوش باشد ، وقتی بیدار می شود ، دغدغه های قبل از بیهوشی را دارد و در قیامت دقیقا این طوری است . خدا یکی از پیامبر الهی را صد سال میرانید و بعد او را زنده کرد . به او گفتند که چند وقت اینجا هستی ؟ گفت : یک روز خواب بودم . این ماجرا برای اصحاب کهف اتفاق افتاد . خدا به شهدا در قیامت نوعی ابزار به آنها می دهد . برادر امیرالمومنین جعفر در جنگ موته شهید شدند . پیامبر گفت که دیدم خدا به او دو تا بال داده است و با ملائکه پرواز می کند یعنی یک بدنی شبیه به فرشتگان به شهدا می دهند و در قیامت ، دوباره با همان بدن زنده می شود.
معاد چیست ؟
کلمه ی معاد از عود به معنای بازگشت می آید و منظور از معاد این است که انسان بعد از موت ، لباس حیات می پوشد و این حالت فیزیکی برمی گردد و حی خواهد شد . تعبیر قرآن این است که بعد از این که شما زندگی دنیا را تمام کردید میت می شوید .همه ی انسانها به جز شهدا ( مقتولین در راه خدا) میت می شوند . شهدا در هنگام شهادت میت می شوند و بلافاصله لباس آخرت می پوشند . قرآن می فرماید : بل احیاء عند ربهم یرزقون . خدا در سوره ی بقره آیه بیست و هشت می فرماید : شما قبل از بدنیا آمدن میت بودید ،خدا شما را احیا کرد و بعد از مرگ خدا این حی را از شما می گیرد و شما میت می شوید . انسان در عالم ذر میت بوده است و انسان به اختیار خودش به دنیا آمد یعنی انسان خودش انتخاب کرد و ما هیچ کدام جبراً به دنیا نیامدیم . با توجه به اینکه این دنیا ظرف امانتی است که خدا برای ما تعیین کرده است و ما با اختیارخودمان آنرا پذیرفتیم ، ورود به این دوره و ظرف امانت را ما قبول کردیم . بعد از مرگ همه به جز شهدا وارد عالم دیگری بنام برزخ می شوند .در سوره ی مومنون داریم که شما بعد از زندگی دنیا شما میت می شوید . بعد از برزخ دوباره لباس حیات می پوشیم و وارد قیامت می شویم . قرآن تاکید می کند که ما بعد از اینکه دوره ی برزخ را تمام می کنیم و وارد قیامت می شویم ، دوره ی برزخ را فراموش می کنیم و هیچ گاه آنرا به یاد نمی آوریم همچنان که انسان عالم ذر را به یاد نمی آورد . حالت موت انسان ، حالت خواب را دارد و انسان چیزهایی را به یاد می آورد ولی قسمت کمی از آن را انسان به یاد دارد . خدا خواسته که ما آن عالم را درک کنیم که خواب به یادمان می آید . انسان وقتی بیهوش می شود ( بیهوشی هم خواب غلیظ است ) از بیهوشی چیزی یادش نمی آید . در دنیا ما حی هستیم و روح این مَرکب را در اختیار دارد و اراده ی خودش را از طریق این مَرکب به ظهور می رساند . می میریم و دوباره میت می شویم ، وارد دنیایی می شویم که روح تنهاست و احساس می کند . ممکن است که برای کسی زود بگذرد و برای کسی سالها طول بکشد و این بسته به جریاناتی است که برای او پیش بیاورند . بعضی ها در برزخ در امنیت هستند ، بعضی ها در لذت یا رنج هستند . اینها مبتنی بر رفتار دنیای آنها است . خدا در آخر سوره ی واقعه مردم را به سه دسته تقسیم می کند . کسانی که مقرب درگاه الهی هستند از همان لحظه که می میرند وارد بهشت می شوند و کسانی که اصحاب یمین هستند در سلامت هستند و اصحاب شمال که از تکذیب کنندگان معاد بودند با آتش مواجه می شوند . در روز قیامت وقتی ما بیدار می شویم ، برزخ را فراموش می کنیم ولی دنیا را به یاد می آوریم . یعنی ما زندگی دنیا را ادامه می دهیم . اگر من ده سال در دنیا باشم ، ده سال و یک روز دیگر در قیامت خواهم بود . ما وقتی از خواب بیدار می شویم دیگر کاری به خواب نداریم و دغدغه های قبل از خواب به یاد ما می آید . اگر انسانی پنج روزهم بیهوش باشد ، وقتی بیدار می شود ، دغدغه های قبل از بیهوشی را دارد و در قیامت دقیقا این طوری است . خدا یکی از پیامبر الهی را صد سال میرانید و بعد او را زنده کرد . به او گفتند که چند وقت اینجا هستی ؟ گفت : یک روز خواب بودم . این ماجرا برای اصحاب کهف اتفاق افتاد . خدا به شهدا در قیامت نوعی ابزار به آنها می دهد . برادر امیرالمومنین جعفر در جنگ موته شهید شدند . پیامبر گفت که دیدم خدا به او دو تا بال داده است و با ملائکه پرواز می کند یعنی یک بدنی شبیه به فرشتگان به شهدا می دهند و در قیامت ، دوباره با همان بدن زنده می شود.
- [سایر] به چه دلیل حتماً باید معاد باشد و چه نیازی به معاد است؟
- [سایر] یکی از دلایل منکران معاد شبهه اعاده معدوم است، اعاده معدوم و رابطه آن با معاد چیست؟
- [سایر] معاد چگونه است؟
- [سایر] .علتهای انکار معاد چیست؟
- [سایر] معاد جسمانی چگونه ممکن است ؟
- [سایر] براهین اثبات معاد کدامند؟
- [سایر] معاد چه زمانی اتفاق میافتد؟
- [سایر] معاد جسمانی است یا روحانی؟
- [سایر] ادله امکان و وقوع معاد کدامند؟
- [سایر] چرا معاد جزو اصول دین است؟
- [آیت الله خوئی] مسلمانی که منکر خدا یا پیغمبر یا معاد یا از فرقههائی بوده باشد که در مسألة (2406) گفته شد و یا حکم ضروری دین یعنی حکمی را که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند مثل واجب بودن نماز و روزه درصورتی که بداند آن حکم ضروری دین است انکار کند مرتد میشود، و احکامی که در مسائل آینده ذکر میشود بر او مترتب است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسی که ضروری دین اسلام یعنی چیزی را که همه مسلمانان می دانند (مانند معاد روز قیامت و واجب بودن نماز و روزه و امثال آن) را منکر شود، چنانچه ضروری بودن آن را بداند، کافر است و اگر در ضروری بودن آن شک دارد کافر نیست، ولی احتیاط مستحب آن است که از او اجتناب شود.
- [آیت الله نوری همدانی] مسلمانی که منکر خدا یا معاد یا پیغمبر شود ، یا حکم ضروری دین ، یعنی حکمی را که مسلمانان جزء دین اسلام می دانند ، مثل واجب بودن نماز و روزه انکار کند ، در صورتی که بداند آن حکم ضروری دین است و انکار آن ، انکار نبوّت پیغمبر ( صلّی الله علیه وآله ) است ، مرتّد است .
- [آیت الله سبحانی] فردی که به حد تکلیف رسیده ولی معترف به وجود خدا و یا وحدانیّت و یا نبوت پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) یا معاد(روز قیامت) نباشد بنابر احتیاط واجب نجس است. و همچنین اگر کسی یکی از احکام ضروری اسلام (مانند وجوب نماز و روزه و حج) را انکار کند و در نظر او ملازم با انکار یکی از امور یادشده باشد، نیز نجس می باشد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] مسلمانی که منکر خدا یا پیغمبر یا معاد یا از فرقه هائی بوده باشد که در مسأله (2406) گفته شد و یا حکم ضروری دین؛ یعنی حکمی را که مسلمانان جزء دین اسلام می دانند مثل واجب بودن نماز و روزه؛ در صورتی که بداند آن حکم ضروری دین است انکار کند مرتد می شود و احکامی که در مسائل آینده ذکر می شود بر او مترتب است.
- [آیت الله مظاهری] کافر (کسی که منکر خدا یا معاد است، یا برای خدا شریک قرار میدهد، یا پیامبری حضرت خاتم الانبیا محمد بن عبداللَّه صلی الله علیه وآله وسلم را قبول ندارد، یا در یکی از اینها شک داشته باشد، یا ضروری دین یعنی چیزی را که مثل نماز و روزه مسلمانان جزو دین اسلام میدانند منکر شود، در صورتی که بداند انکار آن چیز به انکار خدا یا توحید یا نبوت برمیگردد) احکام مسلمانان را ندارد، مثلاً نمیتواند زن مسلمان بگیرد، و نباید در قبرستان مسلمانان دفن شود.
- [آیت الله خوئی] کافر یعنی کسی که منکر خدا یا معاد است، یا برای خدا شریک قرار میدهد، و همچنین غلاة (یعنی آنهایی که یکی از ائمه علیهم السلام را خدا خوانده یا بگویند خدا در او حلول کرده است) و خوارج و نواصب (یعنی آنهائی که با ائمه علیم السلام اظهار دشمنی مینمایند) نجساند، و همچنین است کسی که به نبوت یا یکی از ضروری دین یعنی چیزی را که مثل نماز و روزه مسلمانان جزو دین اسلام میدانند چنانچه بداند آن چیز ضروری دین است منکر شود. و أما اهل کتاب (یعنی یهود و نصاری) که پیغمبری حضرت خاتم الانبیاء محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم) را قبول ندارند نیز بنابر مشهور نجس میباشند. و این قول موافق احتیاط است، پس اجتناب از آنها نیز لازم است.
- [آیت الله وحید خراسانی] کافر یعنی کسی که منکر خدا یا رسالت حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه واله وسلم یا معاد است یا شاک در خدا و رسول است یا برای خدا شریک قرار می دهد یا در و حدانیت خدا شک دارد نجس است و همچنین است خوارج یعنی کسانی که بر امام معصوم علیه السلام خروج کنند و غلات یعنی انهایی که قایل به خدایی یکی از ایمه علیهم السلام می باشند یا بگویند خدا در او حلول کرده است و نواصب یعنی کسانی که دشمن یکی از ایمه علیهم السلام یا حضرت فاطمه زهراء علیها السلام باشند و کسی که یکی از ضروریات دین را مثل نماز و روزه با علم به این که ضروری دین است منکر شود و اما اهل کتاب یعنی یهود و نصاری اقوی طهارت انها است هر چند احوط اجتناب است
- [آیت الله جوادی آملی] .اسلام, اصولی دارد; مانند توحید، نبوت و معاد, و فروعی مانند نماز، روزه و..., و مسلمان باید برپایه دلیلِ هر چند ساده, به اصول دین یقین داشته باشد و تقلید در اصول دین, جایز نیست. احکام ضروری فروع دین; مانند واجب بودن نماز, مورد تقلید نیست. در احکام غیر ضروری و موضوعاتی که نیاز به استنباط دارد, باید طبق اجتهاد یا احتیاط و یا تقلید عمل کرد. احتیاط, آن است که اگر کسی یقین دارد عملی حرام نیست .بلکه واجب یا مستحب است، آن را انجام دهد و اگر یقین دارد که عملی واجب نیست؛ بلکه حرام یا مکروه است، آن را ترک کند. احتیاط, برای مجتهد و غیر مجتهد, جایز است. کسی که مجتهد نیست و نخواست احتیاط کند, باید از مجتهد واجد شرایط تقلید کند.
- [آیت الله نوری همدانی] شایسته است امام خطیب در خطبة نماز جمعه مصالح دین و دنیای مسلمین را تَذکّر دهد ومردم را در جریان مسائل زیانبار و سودمند کشورهای اسلامی وغیر اسلامی قرار دهد ونیازهای مسلمین را در اَمر معاد ومعاش تذکر دهد و از امور سیاسی واقتصادی آنچه را که در استقلال وکیان مسلمین نقش مُهِمّی دارد گوشزد کند وکیفیّت روابط آنان را با سائر مِلَل بیان نماید ومردم را از دخالتهای دُوَل ستمگر و اِسْتعمارگر در امور سیاسی واقتصادی مسلمین که مُنْجَرْ به استعمارو استثمار آنها می شود بر حَذَرْ دارد . خلاصه نماز جمعه ودو خطبة آن ، نظیر حجّ ومراکز تجمّع آن ونماز های عید فطر وقربان وغیره ، از سنگرهای بزرگی است که مُتأسِّفانه مسلمانان از وظائف مُهمّ سیاسی خود در آن غافل مانده اند ، چنانچه از سایر پایگاه های عظیم سیاست اسلامی هم غافلند .اسلام دین سیاست ، آن هم در همة شئون آن است وکسی که در احکام قضائی ، سیاسی ، اجتماعی واقتصادی اسلام اندکی تَأمّل کند مُتوجّه این معنی می شود .هر کس گمان کند دین از سیاست جدا است ، جاهلی است که نه اسلام را می شناسد ونه سیاست را.