اختیار
اختیار در چند معنا به کار رفته است:۱. مقابل جبر، ۲. در برابر اکراه، ۳. مقابل ضرورت و اضطرار، ۴. برگزیدن یکی یا بیشتر، از چند چیز. از اختیار به معنای چهارم در باب نکاح سخن رفته است.
چارچوب جبر چیست ؟ چارچوب جبرهمان مقدرات الهی است یعنی خداوند شما را مجبورکرده است که اگر به سلامت خودت فکر نکنی . اگر اسم این جبر است شما مجبور هستی . اما شما مجبور نبودی که رعایت سلامت را نکنی . خدا راه و ارتباط راه با مقصد را جبر کرده است یعنی خدا مقدر کرده است . گندم ز گندم برویَد جو زجو . اگر اسم این جبر است شما مجبور هستید. شما نمی توانید بگویید که من گندم می کارم ولی چون خدابه من اراده داده جو برداشت می کنم . اگر شما گندم می خواهی ، خدا به شما اجازه داده که گندم بکاری ، اگر جو بخواهی اختیار داری که جو بکاری . ما مختار هستیم در آن حوزه ی انتخاب هایی که حدود آنرا خدا تعیین کرده است ولی ما گزینش راههای مختلف را برای آن داریم .