اهداف و فواید نبوت چیست؟
همانطور که میدانیم هدف نهایی همه پیامبران،راهنمایی بشر جهت شناخت خدا، قرب به حضرت حق، توحید و کمال انسان بود. این هدف، همان هدف آفرینش انسان است. هدف های دیگر، هدف های میانی و برای تحقق این هدف نهایی است. در اینجا چند نمونه از این اهداف بیان می‌گردد. (در ضمن دقت داشته باشیم که به این اهداف بعد از تحقق ، فواید هم گفته می‌شود . و پیامبران هم تمام تلاش خود را برای تحقق اهدافشان مبذول کردند.) اهداف و فواید نبوت : 1- تعلیم دست نیافتنی هایی قرآن کریم, تعلیم و تربیت را از اهداف فرستادن پیامبران دانسته است(کما ارسلنا فیکم رسولاً منکم یتلو علیکم آیاتنا و یزکیکم و یعلّمکم الکتاب و الحکمه و یعلّمکم ما لم تکونوا تعلمون آن سان که در میان شما فرستاده ای از خودتان روانه کردیم تا آیات ما را بر شما بخواند و شما را پاک کند و به شما کتاب و حکمت آموزد و آنچه را نمی توانستید بدانید به شما یاد دهد) ( بقره آیه151) جمله (و یعلّمکم ما لم تکونوا تعلمون) از معارف و حقایقی خبر می دهد که فکر و اندیشه انسان, باهمه پیشرفت او در علم و صنعت از دسترسی به آن ها ناتوان است و تنها از طریق نبوت و دست آوردهای وحی می توان بر آن ها آگاه شد . اگرپیامبران الهی نباشند ,خردهای اولین و آخرین, از ادراک دریای ژرف توحید و معاد بی بهره اند. .مثلا عقل از کجا بفهمد که قیامت, پنجاه ایستگاه و موقف دارد و ... . عقل ودانش بشری, هر قدر که پیشرفت و تکامل یابد نمی‌تواند از جزئیات این مسائل آگاه شود. به طور کلی عقل برهانی به تنهایی برای فهمیدن همه احکام و حِکَم کافی نیست و الا اگر کافی بود, خداوند در آیة 165 سورة نساء نمی فرمود :(رسلاً مبشرین و منذرین لئلاّ یکون علی الله حجه بعد الرسول و کان الله عزیزاً حکیما پیامبرانی را فرستاد که بشارت گر و بیم دهنده بودند تابرای مردم, پس از فرستادن پیامبران, در مقابل خدا حجتی نباشد و خداوند توانا و حکیم است ).(نساء آیة 165). اگر عقل و خرد, به تنهایی برای هدایت بشر کافی بود و به نبوت و وحی نیازی نبود, خداوند در قیامت, تبهکاران را به دوزخ می برد و به آنان می فرمود: من با دادن عقل, حجت را بر شما تمام کردم ؛ در حالی که خداوند می فرماید : ما برای اتمام حجت پیامبران را فرستادیم تا کسی نتواند در صحنه معاد بر خداوند احتجاج کند . بنا براین، تعقّل در عین لزوم به تنهایی کافی نیست و در بسیار ی از آموزه ها به تنهایی راه به جایی نمی برد ؛ چنان که آموزه های وحیانی نیز بدون به کار گیری تعقّل و آموزه های عقلانی نتیجه نمی دهد. از این رو, ایمان و تعقّل ,دو دست و بازوی توانمند, و دو بال تیز پرواز برای رسیدن به سعادت دنیا و آخرت به حساب می آید . بنا براین برا ی رسیدن به هدایت وسعادت, صرف اتّکا به عقل بشری و آرای عمومی و بی نیازی از وحی, پندار ی خام وجاهلانه است ، بلکه نیاز به پیامبرانی داریم که وحی خدا را به ما برسانند.( برای مطالعه بیشتر ر.ک: آیت الله جوادی آملی وحی و نبوت در قرآن , ص 169http://sibtayn.com/f , ) 2- دعوت به یکتاپرستی و مبارزه با شرک و بت‌پرسی. خداوند در سوره نحل ، آیه 12می فرماید : (وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ در میان هر امتی رسولی را برانگیختیم تا آنان را به یکتاپرستی بخواند و از پرستش طاغوت باز دارد .) علاوه بر این آیه شریفه ، در آیاتی که سرگذشت پیامبران الهی بیان شده است نیز دعوت به توحید و یکتاپرستی به عنوان هدفی که در سرلوحه دعوت پیامبران قرار داشته ، یاد شده است، چنانکه در بیان سرگذشت حضرت نوح، هود، صالح، شعیب علیهم السلام آمده است که آنان به قوم خود می گفتند: (یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَکُمْ مِنْ إِلهٍ غَیْرُهُ)(ر.ک: المؤمنون آیه 23، هود آیات 84 و 61، 50 ، الأعراف آیات: 59 ، 59 ، 73، 85) 3- داوری در اختلافات و منازعات . در یکی از آیات قرآن می‌خوانیم:(کانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیَما اخْتَلَفُوا فِیهِ مردم (در آغاز) یک دسته بودند (و تضادی در میان آنها وجود نداشت. بتدریج جوامع و طبقات پدید آمد و اختلافات و تضادهایی در میان آنها پیدا شد، در این حال) خداوند، پیامبران را برانگیخت تا مردم را بشارت و بیم دهند و کتاب آسمانی، که به سوی حق دعوت می‌کرد، با آنها نازل نمود تا در میان مردم، در آنچه اختلاف داشتند، داوری کند. (افراد باایمان، در آن اختلاف نکردند) تنها (گروهی از) کسانی که کتاب را دریافت داشته بودند، و نشانه‌های روشن به آنها رسیده بود، به خاطر انحراف از حق و ستمگری، در آن اختلاف کردند. خداوند، آنهایی را که ایمان آورده بودند، به حقیقت آنچه مورد اختلاف بود، به فرمان خودش، رهبری نمود. (امّا افراد بی‌ایمان، هم چنان در گمراهی و اختلاف، باقی ماندند.) و خدا، هر کس را بخواهد، به راه راست هدایت می‌کند). (بقره 213) طبق این آیه شریفه براحتی می‌توان فهمید که یکی از اهداف بعثت انبیا داوری در اختلافات بود. 4- برپایی قسط و عدل در جامعه بشری . خداوند متعال می‌فرماید:(لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمِیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ یعنی : ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حقّ از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند و آهن را نازل کردیم که در آن نیروی شدید و منافعی برای مردم است، تا خداوند بداند چه کسی او و رسولانش را یاری می‌کند بی‌آنکه او را ببینند خداوند قویّ و شکست‌ناپذیر است! (حدید آیة 25) برای برپایی عدالت در جامعه، دو مؤلفه لازم است: یکی تشخیص مصادیق عدل، دوم، انگیزه برای اجرای عدل. عقل آدمی به صورت یک کبرای کلی، می فهمد و حکم می کند که (عدل نیکواست) و (ظلم زشت است). اما در تشخیص همه مصادیق عدل ناتوان است. پیامبران، صغراها و مصادیق عدل را از طریق وحی برای مردم تبیین می کنند. پس از پی بردن به مصادیق عدالت، باید در انسان انگیزه اجرای عدالت و عمل به قسط باشد. تا انگیزه نباشد، آدمی به برپایی قسط قیام نمی کند. عقل انسان برای انگیزش آدمی کافی نیست. پیامبران با بیان پیامدهای دنیوی و اخروی بی عدالتی و ظلم و تبیین معاد برای انسان ها، زمینه ایجاد انگیزه را فراهم می کنند و حجت را برای انسان تمام می نمایند. (ر.ک: عبدالله جوادی آملی، تفسیر موضوعی قرآن کریم، وحی و نبوت در قرآن، ج 3، ص 174; عبدالله نصری، مبانی رسالت انبیا در قرآن، ص 3739. ، /www.maarefquran.com ) 5- تعلیم و تربیت. تعلیم و تربیت در چند آیه از قرآن کریم به عنوان یکی از اهداف نبوت بیان شده است. چنان‌که می‌فرماید: (لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَی الْمُؤْمِنینَ إِذْ بَعَثَ فیهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی‌ ضَلالٍ مُبینٍ خداوند بر مؤمنان منت نهاد هنگامی که در میان آنها، پیامبری از خودشان برانگیخت که آیات او را بر آنها بخواند، و آنها را پاک کند و کتاب و حکمت بیاموزد هر چند پیش از آن، در گمراهی آشکاری بودند) (آل عمران، آیه 164) تعلیم و تربیت از اساسی‌ترین ارکان سعادت فرد و جامعه بشری است و پیامبران الهی برای راهنمایی بشر به مسیر سعادت و کمال برانگیخته شده‌اند و بزرگترین معلمان و مربیان بشر بوده‌اند ؛ چرا که معارف واحکام الهی را به بشر آموختند وبا قول و عمل خویش در جهت پیراستن جامعه از پلیدی‌ها و زشتی‌ها گام برداشته و در طول تاریخ بهترین اسوه‌های معرفت و فضیلت برای بشر بوده‌اند. 6- تشکیل حکومت همانطور که قبلا بیان شد، هدف نهایی همه پیامبران،راهنمایی بشر جهت شناخت خدا، قرب به حضرت حق، توحید و کمال انسان است. این هدف، همان هدف آفرینش انسان است. هدف های دیگر، هدف های میانی و برای تحقق این هدف نهایی است. یکی از این هدف‌های میانی تشکیل حکومت است تا در پرتو بهتر بتوان به هدف آفرینش نزدیک شد. در این که چه تعداد پیامبران تشکیل حکومت داده بودند، به تحقیق نمی توان سخن گفت، اما از برخی آیه های قرآن این نکته به دست می آید که آنان در صدد تشکیل حکومت بوده اند. این آیه ها چند دسته اند: الف) آیه هایی که هدف بعثت پیامبران را عدالت اجتماعی می داند; مانند آیه 25 سوره حدید. بی تردید بدون تشکیل حکومت نمی توان عدالت را در جامعه گستراند. ب) آیه هایی که هدف بعثت پیامبران را دعوت به توحید و دوری از طاغوت ها می داند; مانند آیه 36 سوره نحل. با تشکیل حکومت است که می توان طاغوت ها را در جامعه نابود ساخت و توحید را در همه ابعادش و در حیات فردی و اجتماعی انسان ها حاکم نمود. ج) وجود احکام اجتماعی در آیین پیامبران که بدون تشکیل حکومت قابل اجرا نیستند. آیا احکامی مانند امر به معروف و نهی از منکر (به معنای وسیع آن) جهاد، قضاوت، حدود، دیات، قصاص و ... بدون حکومت قابل اجرااست؟! د) آیه هایی که به حکومت و ولایت پیامبر اکرم(ص) تصریح دارد مانند (اَلنَّبِیُّ اَولی بِالمُؤمِنینَ مِن اَنفُسِهِم ... پیامبر به مؤمنان از خودشان اولی و سزاوارتر است ... ) (احزاب آیة 6) بنابراین، حکومت و ولایت از شئون نبوت است و نمی توان گفت که پیامبران به دنیای مردم کار نداشته، تنها هدف آنان خدا و قیامت است.( ر.ک: فصلنامه کتاب نقد، ش 2 و 3. بهار و تابستان 76، ص 300 306، www.maarefquran.com ) در پایان روایتی از امام صادق علیه السلام در زمینه فلسفه بعثت پیامبران نقل میکنیم. ایشان در روایتی می‌فرمایند: ما به وجود خدای حکیم عقیده داریم، خداوند جسم نیست تا انسان‌ها با مشاهده اوبا او گفتگو کنند و راه هدایت را از او فراگیرند ، و نیز همه انسان‌ها این شایستگی را ندارند که از طریق وحی با خداوند ارتباط برقرار کنند ؛ بدین جهت باید خداوند سفیرانی داشته باشد که آن چه خیر و صلاح بشر را برآورده می‌کند، به آنان بیاموزند و آنان پیامبران الهی‌اند.(ر.ک: اصول کافی، ج 1، کتاب الحجة، باب اول، روایت اول) porseman.org
عنوان سوال:

اهداف و فواید نبوت چیست؟


پاسخ:

همانطور که میدانیم هدف نهایی همه پیامبران،راهنمایی بشر جهت شناخت خدا، قرب به حضرت حق، توحید و کمال انسان بود. این هدف، همان هدف آفرینش انسان است. هدف های دیگر، هدف های میانی و برای تحقق این هدف نهایی است. در اینجا چند نمونه از این اهداف بیان می‌گردد.
(در ضمن دقت داشته باشیم که به این اهداف بعد از تحقق ، فواید هم گفته می‌شود . و پیامبران هم تمام تلاش خود را برای تحقق اهدافشان مبذول کردند.)
اهداف و فواید نبوت :
1- تعلیم دست نیافتنی هایی
قرآن کریم, تعلیم و تربیت را از اهداف فرستادن پیامبران دانسته است(کما ارسلنا فیکم رسولاً منکم یتلو علیکم آیاتنا و یزکیکم و یعلّمکم الکتاب و الحکمه و یعلّمکم ما لم تکونوا تعلمون آن سان که در میان شما فرستاده ای از خودتان روانه کردیم تا آیات ما را بر شما بخواند و شما را پاک کند و به شما کتاب و حکمت آموزد و آنچه را نمی توانستید بدانید به شما یاد دهد) ( بقره آیه151) جمله (و یعلّمکم ما لم تکونوا تعلمون) از معارف و حقایقی خبر می دهد که فکر و اندیشه انسان, باهمه پیشرفت او در علم و صنعت از دسترسی به آن ها ناتوان است و تنها از طریق نبوت و دست آوردهای وحی می توان بر آن ها آگاه شد . اگرپیامبران الهی نباشند ,خردهای اولین و آخرین, از ادراک دریای ژرف توحید و معاد بی بهره اند. .مثلا عقل از کجا بفهمد که قیامت, پنجاه ایستگاه و موقف دارد و ... . عقل ودانش بشری, هر قدر که پیشرفت و تکامل یابد نمی‌تواند از جزئیات این مسائل آگاه شود.
به طور کلی عقل برهانی به تنهایی برای فهمیدن همه احکام و حِکَم کافی نیست و الا اگر کافی بود, خداوند در آیة 165 سورة نساء نمی فرمود :(رسلاً مبشرین و منذرین لئلاّ یکون علی الله حجه بعد الرسول و کان الله عزیزاً حکیما پیامبرانی را فرستاد که بشارت گر و بیم دهنده بودند تابرای مردم, پس از فرستادن پیامبران, در مقابل خدا حجتی نباشد و خداوند توانا و حکیم است ).(نساء آیة 165). اگر عقل و خرد, به تنهایی برای هدایت بشر کافی بود و به نبوت و وحی نیازی نبود, خداوند در قیامت, تبهکاران را به دوزخ می برد و به آنان می فرمود: من با دادن عقل, حجت را بر شما تمام کردم ؛ در حالی که خداوند می فرماید : ما برای اتمام حجت پیامبران را فرستادیم تا کسی نتواند در صحنه معاد بر خداوند احتجاج کند . بنا براین، تعقّل در عین لزوم به تنهایی کافی نیست و در بسیار ی از آموزه ها به تنهایی راه به جایی نمی برد ؛ چنان که آموزه های وحیانی نیز بدون به کار گیری تعقّل و آموزه های عقلانی نتیجه نمی دهد. از این رو, ایمان و تعقّل ,دو دست و بازوی توانمند, و دو بال تیز پرواز برای رسیدن به سعادت دنیا و آخرت به حساب می آید
. بنا براین برا ی رسیدن به هدایت وسعادت, صرف اتّکا به عقل بشری و آرای عمومی و بی نیازی از وحی, پندار ی خام وجاهلانه است ، بلکه نیاز به پیامبرانی داریم که وحی خدا را به ما برسانند.( برای مطالعه بیشتر ر.ک: آیت الله جوادی آملی وحی و نبوت در قرآن , ص 169http://sibtayn.com/f , )
2- دعوت به یکتاپرستی و مبارزه با شرک و بت‌پرسی.
خداوند در سوره نحل ، آیه 12می فرماید :
(وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ در میان هر امتی رسولی را برانگیختیم تا آنان را به یکتاپرستی بخواند و از پرستش طاغوت باز دارد .)
علاوه بر این آیه شریفه ، در آیاتی که سرگذشت پیامبران الهی بیان شده است نیز دعوت به توحید و یکتاپرستی به عنوان هدفی که در سرلوحه دعوت پیامبران قرار داشته ، یاد شده است، چنانکه در بیان سرگذشت حضرت نوح، هود، صالح، شعیب علیهم السلام آمده است که آنان به قوم خود می گفتند: (یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَکُمْ مِنْ إِلهٍ غَیْرُهُ)(ر.ک: المؤمنون آیه 23، هود آیات 84 و 61، 50 ، الأعراف آیات: 59 ، 59 ، 73، 85)
3- داوری در اختلافات و منازعات .
در یکی از آیات قرآن می‌خوانیم:(کانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیَما اخْتَلَفُوا فِیهِ مردم (در آغاز) یک دسته بودند (و تضادی در میان آنها وجود نداشت. بتدریج جوامع و طبقات پدید آمد و اختلافات و تضادهایی در میان آنها پیدا شد، در این حال) خداوند، پیامبران را برانگیخت تا مردم را بشارت و بیم دهند و کتاب آسمانی، که به سوی حق دعوت می‌کرد، با آنها نازل نمود تا در میان مردم، در آنچه اختلاف داشتند، داوری کند. (افراد باایمان، در آن اختلاف نکردند) تنها (گروهی از) کسانی که کتاب را دریافت داشته بودند، و نشانه‌های روشن به آنها رسیده بود، به خاطر انحراف از حق و ستمگری، در آن اختلاف کردند. خداوند، آنهایی را که ایمان آورده بودند، به حقیقت آنچه مورد اختلاف بود، به فرمان خودش، رهبری نمود. (امّا افراد بی‌ایمان، هم چنان در گمراهی و اختلاف، باقی ماندند.) و خدا، هر کس را بخواهد، به راه راست هدایت می‌کند). (بقره 213)
طبق این آیه شریفه براحتی می‌توان فهمید که یکی از اهداف بعثت انبیا داوری در اختلافات بود.

4- برپایی قسط و عدل در جامعه بشری .
خداوند متعال می‌فرماید:(لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمِیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ یعنی : ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حقّ از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند و آهن را نازل کردیم که در آن نیروی شدید و منافعی برای مردم است، تا خداوند بداند چه کسی او و رسولانش را یاری می‌کند بی‌آنکه او را ببینند خداوند قویّ و شکست‌ناپذیر است! (حدید آیة 25)
برای برپایی عدالت در جامعه، دو مؤلفه لازم است: یکی تشخیص مصادیق عدل، دوم، انگیزه برای اجرای عدل. عقل آدمی به صورت یک کبرای کلی، می فهمد و حکم می کند که (عدل نیکواست) و (ظلم زشت است). اما در تشخیص همه مصادیق عدل ناتوان است. پیامبران، صغراها و مصادیق عدل را از طریق وحی برای مردم تبیین می کنند. پس از پی بردن به مصادیق عدالت، باید در انسان انگیزه اجرای عدالت و عمل به قسط باشد. تا انگیزه نباشد، آدمی به برپایی قسط قیام نمی کند. عقل انسان برای انگیزش آدمی کافی نیست. پیامبران با بیان پیامدهای دنیوی و اخروی بی عدالتی و ظلم و تبیین معاد برای انسان ها، زمینه ایجاد انگیزه را فراهم می کنند و حجت را برای انسان تمام می نمایند. (ر.ک: عبدالله جوادی آملی، تفسیر موضوعی قرآن کریم، وحی و نبوت در قرآن، ج 3، ص 174; عبدالله نصری، مبانی رسالت انبیا در قرآن، ص 3739. ، /www.maarefquran.com )

5- تعلیم و تربیت.
تعلیم و تربیت در چند آیه از قرآن کریم به عنوان یکی از اهداف نبوت بیان شده است. چنان‌که می‌فرماید:
(لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَی الْمُؤْمِنینَ إِذْ بَعَثَ فیهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی‌ ضَلالٍ مُبینٍ خداوند بر مؤمنان منت نهاد هنگامی که در میان آنها، پیامبری از خودشان برانگیخت که آیات او را بر آنها بخواند، و آنها را پاک کند و کتاب و حکمت بیاموزد هر چند پیش از آن، در گمراهی آشکاری بودند) (آل عمران، آیه 164)
تعلیم و تربیت از اساسی‌ترین ارکان سعادت فرد و جامعه بشری است و پیامبران الهی برای راهنمایی بشر به مسیر سعادت و کمال برانگیخته شده‌اند و بزرگترین معلمان و مربیان بشر بوده‌اند ؛ چرا که معارف واحکام الهی را به بشر آموختند وبا قول و عمل خویش در جهت پیراستن جامعه از پلیدی‌ها و زشتی‌ها گام برداشته و در طول تاریخ بهترین اسوه‌های معرفت و فضیلت برای بشر بوده‌اند.
6- تشکیل حکومت
همانطور که قبلا بیان شد، هدف نهایی همه پیامبران،راهنمایی بشر جهت شناخت خدا، قرب به حضرت حق، توحید و کمال انسان است. این هدف، همان هدف آفرینش انسان است. هدف های دیگر، هدف های میانی و برای تحقق این هدف نهایی است.
یکی از این هدف‌های میانی تشکیل حکومت است تا در پرتو بهتر بتوان به هدف آفرینش نزدیک شد.
در این که چه تعداد پیامبران تشکیل حکومت داده بودند، به تحقیق نمی توان سخن گفت، اما از برخی آیه های قرآن این نکته به دست می آید که آنان در صدد تشکیل حکومت بوده اند.
این آیه ها چند دسته اند: الف) آیه هایی که هدف بعثت پیامبران را عدالت اجتماعی می داند; مانند آیه 25 سوره حدید. بی تردید بدون تشکیل حکومت نمی توان عدالت را در جامعه گستراند. ب) آیه هایی که هدف بعثت پیامبران را دعوت به توحید و دوری از طاغوت ها می داند; مانند آیه 36 سوره نحل. با تشکیل حکومت است که می توان طاغوت ها را در جامعه نابود ساخت و توحید را در همه ابعادش و در حیات فردی و اجتماعی انسان ها حاکم نمود. ج) وجود احکام اجتماعی در آیین پیامبران که بدون تشکیل حکومت قابل اجرا نیستند. آیا احکامی مانند امر به معروف و نهی از منکر (به معنای وسیع آن) جهاد، قضاوت، حدود، دیات، قصاص و ... بدون حکومت قابل اجرااست؟! د) آیه هایی که به حکومت و ولایت پیامبر اکرم(ص) تصریح دارد مانند (اَلنَّبِیُّ اَولی بِالمُؤمِنینَ مِن اَنفُسِهِم ... پیامبر به مؤمنان از خودشان اولی و سزاوارتر است ... ) (احزاب آیة 6) بنابراین، حکومت و ولایت از شئون نبوت است و نمی توان گفت که پیامبران به دنیای مردم کار نداشته، تنها هدف آنان خدا و قیامت است.( ر.ک: فصلنامه کتاب نقد، ش 2 و 3. بهار و تابستان 76، ص 300 306، www.maarefquran.com )
در پایان روایتی از امام صادق علیه السلام در زمینه فلسفه بعثت پیامبران نقل میکنیم. ایشان در روایتی می‌فرمایند: ما به وجود خدای حکیم عقیده داریم، خداوند جسم نیست تا انسان‌ها با مشاهده اوبا او گفتگو کنند و راه هدایت را از او فراگیرند ، و نیز همه انسان‌ها این شایستگی را ندارند که از طریق وحی با خداوند ارتباط برقرار کنند ؛ بدین جهت باید خداوند سفیرانی داشته باشد که آن چه خیر و صلاح بشر را برآورده می‌کند، به آنان بیاموزند و آنان پیامبران الهی‌اند.(ر.ک: اصول کافی، ج 1، کتاب الحجة، باب اول، روایت اول)
porseman.org





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین