تفاوت اعتقاد به معاد و عدم آن , در جهت دادن به فعالیتهای زندگی را شرح دهید ؟
شناخت هدف نهایی زندگی , نقش اساسی را در جهت دادن به فعالیتها و انتخاب وگزینش کارها , ایفاء می کند و در واقع عامل اصلی در تعیین خط مشی زندگی را , نوع نگرش و بینش و شناخت انسان نسبت به حقیقت خود و کمال و سعادتش , تشکیل می دهد ,و کسی که حقیقت خود را تنها مجموعه ای عناصر مادی و فعل و انفعالات پیچیده آنهامی پندارد و حیات خود را منحصر به چند روزه زندگی دنیا می پندارد و حیات خود رامنحصر به چند روزه زندگی دنیا می انگارد و لذت و سعادت و کمالی را ورای بهره های مربوط به همین زندگی نمی شناسد , رفتارهای خود را بگونه ای تنظیم می کند که تنهانیازهای دنیوی و خواسته های این جهانیش را تامین کند ( سودجوئی از هر راه و به هر وسیله ممکن )ولی کسی که حقیقت خود را فراتر از پدیده های مادی می داند و مرگ را پایان زندگی ندانسته , آن را نقطه انتقال از جهان گذرا به جهان جاودانی می شناسد و رفتارهای شایسته خود را وسیله ای برای رسیدن به سعادت و کمال ابدی می شمارد , برنامه زندگیش را به گونه ای طرح و اجراء می کند که هر چه بیشتر و بهتر برای زندگی ابدیش سودمند باشد . و از سوی دیگر سختیها وناکامیهای زندگی دنیا او را دل سرد وناامید نمی کند و از تلاش در راه انجام وظایف و کسب سعادت و کمال ابدی بازنمی دارد . تاثیرات این دو نوع انسان شناسی , منحصر به زندگی فردی نیست , بلکه در زندگی اجتماعی و رفتارهای متقابل افراد نسبت به یکدیگر نیز تاثیر بسزایی دارد واعتقاد به حیات اخروی و پاداش و کیفر ابدی نقش مهمی را در رعایت حقوق دیگران واحسان و ایثار نسبت به نیازمندان بازی می کند و در جامعه ای که چنین اعتقادی زنده باشد برای اجرای قوانین و مقررات عادلانه و جلوگیری از ظلم و تجاوز به دیگران ,کمتر نیاز به اعمال زور و فشار خواهد بود و طبعا در صورتی که این اعتقاد جهانی و همگانی شود , مشکلات بین المللی هم بصورت چشمگیری کاهش خواهد یافت . www.eporsesh.com
عنوان سوال:

تفاوت اعتقاد به معاد و عدم آن , در جهت دادن به فعالیتهای زندگی را شرح دهید ؟


پاسخ:

شناخت هدف نهایی زندگی , نقش اساسی را در جهت دادن به فعالیتها و انتخاب وگزینش کارها , ایفاء می کند و در واقع عامل اصلی در تعیین خط مشی زندگی را , نوع نگرش و بینش و شناخت انسان نسبت به حقیقت خود و کمال و سعادتش , تشکیل می دهد ,و کسی که حقیقت خود را تنها مجموعه ای عناصر مادی و فعل و انفعالات پیچیده آنهامی پندارد و حیات خود را منحصر به چند روزه زندگی دنیا می پندارد و حیات خود رامنحصر به چند روزه زندگی دنیا می انگارد و لذت و سعادت و کمالی را ورای بهره های مربوط به همین زندگی نمی شناسد , رفتارهای خود را بگونه ای تنظیم می کند که تنهانیازهای دنیوی و خواسته های این جهانیش را تامین کند ( سودجوئی از هر راه و به هر وسیله ممکن )ولی کسی که حقیقت خود را فراتر از پدیده های مادی می داند و مرگ را پایان زندگی ندانسته , آن را نقطه انتقال از جهان گذرا به جهان جاودانی می شناسد و رفتارهای شایسته خود را وسیله ای برای رسیدن به سعادت و کمال ابدی می شمارد , برنامه زندگیش را به گونه ای طرح و اجراء می کند که هر چه بیشتر و بهتر برای زندگی ابدیش سودمند باشد . و از سوی دیگر سختیها وناکامیهای زندگی دنیا او را دل سرد وناامید نمی کند و از تلاش در راه انجام وظایف و کسب سعادت و کمال ابدی بازنمی دارد . تاثیرات این دو نوع انسان شناسی , منحصر به زندگی فردی نیست , بلکه در زندگی اجتماعی و رفتارهای متقابل افراد نسبت به یکدیگر نیز تاثیر بسزایی دارد واعتقاد به حیات اخروی و پاداش و کیفر ابدی نقش مهمی را در رعایت حقوق دیگران واحسان و ایثار نسبت به نیازمندان بازی می کند و در جامعه ای که چنین اعتقادی زنده باشد برای اجرای قوانین و مقررات عادلانه و جلوگیری از ظلم و تجاوز به دیگران ,کمتر نیاز به اعمال زور و فشار خواهد بود و طبعا در صورتی که این اعتقاد جهانی و همگانی شود , مشکلات بین المللی هم بصورت چشمگیری کاهش خواهد یافت .
www.eporsesh.com





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین