آیا همه پیامبران در قیامت، شفاعت‌کننده قوم خود هستند؟
بلی. حضرت موسی (ع) می‌تواند در قیامت از خداوند برای تبهکاران طلب مغفرت کند. چنانکه در دنیا هم راه توبه و طلب آمرزش را به قوم خود گوشزد کرد و گفت: (یا قَوْم اِنَّکُم ظَلَمتُم اَنفُسَکم بِاتّخاذِکم العِجْل فَتُوبوا الی بارئِکم) بقره/54 و درباره خود وبرادرش می‌گوید: (...رَبّ اغْفر لی وَلأخی وَ أَدْخِلنا فِی رَحمَتک وَ أَنتَ أَرْحَم الرّاحِمین اعراف/151 و برای همه، چنین دعا می‌کند: (فَاَغْفِر لَنا وَ اَرْحِمْنا وَ اَنْت َخَیرُ الغافِرِین وَاَکْتُب لَنا فی هذِه الدُّنیا حَسنةً وَ فِی الاخِرة اِنّا هُدْنا اِلیْک) اعراف/155 ؛ ما را بیامرز و بر ما رحم کن که تو بهترین آمرزندگانی و برای ما در دنیا نیکی و در آخرت نیز خیر مقرّر کن که ما به سوی تو گرویده‌ایم. درباره عیسای مسیح (ع) نیز این دو تعبیر هست، یکی آن که رسالتی پیدا کرده تا مردم را از تاریکیها به نور بیاورد و دیگر آن که در قیامت هم برای مبتلایان به عذاب طلب مغفرت می‌کند. خدای سبحان، در قیامت به حضرت عیسی می‌فرماید: آیا تو به مردم گفتی، که من و مادرم را به عنوان دو معبود بپرستید؟ آن حضرت عرض می‌کند: تو از شریک منزّهی. اگر گفته باشم تحقیقاً تو آن را می‌دانستی، تو بر آنچه درجان من است، آگاهی و من بر آنچه در ذات توست بی اطلاعم. تو دانای هر غیبی و من نگفتم، مگر چیزی را که تو مرا به آن واداشتی که به آنان بگویم: خدایی را که پروردگار من و شماست، بپرستید و من تا هنگامی که در میان آنان بودم، شاهد اعمالشان بودم. بعد از آن که مرا توفّی کردی و به حضور تو آمدم، تو رقیب بر آنان بودی. آنگاه با رعایت ادب دعا می‌گوید: اگر اینها را عذاب کنی، عبد تواند و تو مولای اینها هستی و حق داری و اگر آنان را آمرزیدی، تو عزیز و حکیمی و می‌دانی چه کسی را بیامرزی و چقدر رحمت نازل کنی و چون تو عزیزی، پس نفوذنا پذیری و کسی نمی‌تواند به تو اعتراض کند که چرا آنان را آمرزیدی: (اِنْ تُعَذِبهُم فَاِنَّهُم عِبادک وَ اِنْ تَغْفِر لَهُم فَاِنَّک أنَتَ الغَزیز الحَکیم) مائده/118. عیسای مسیح (ع) تا در میان امت بود، تلاش می‌کرد تا قومش را با دفع عذاب یا رفع عقاب هدایت کند. پس از رحلت هم از خداوند مسئلت می‌کند تا گناهان کسانی را که به تباهی مبتلا شدند، ببخشاید. درباره حضرت ابراهیم نیز چنین آمده است: (رَبُّ اِنَّهنَّ أَظْلِلْنَ ْ کَثِیراً مِنَ النّاس فَمَن تَبعِنی فَاِنَّه مِنّیِ وَ مَن عَصانی فَاِنَّک غَفُورٌ رَحیمٌ) ابراهیم/36 . ابراهیم خلیل، راه پرهیز از گناه و دفع خطر عذاب را به مردم نشان داد وبرای بر طرف کردن عذابی که بر اثر عصیان متوجه آنها شده است، به خداوند عرض می‌کند: خدایا از گناه آنان که مرا نافرمانی کردند درگذر، چون تو بخشنده و مهربانی. حضرت ابراهیم به عمویش آزر که سمت سرپرستی او را در دوران کودکی داشت، می‌گفت: (یا أَبَت اِنّی قَد جاءَنی مِن الِعلْم ما لَمْ یَأتِک فَاتَّبِعنی أَهْدِک صِراطاً سَویّاً) مریم/43 ؛ علمی به من عطا شده که به تو داده نشد، پس از من اطاعت کن، تا تو را هدایت کنم؛ یعنی تو را از عذاب برهانم و از ظلمت به نور علم و عدل بکشانم. منظور حضرت ابراهیم از احتجاجهایی که با قومش یا نمرود یا آزر داشت هدایت آنان و دفع خطر عقاب یا رفع آن بود، زیرا همه احتجاجها برای نفی و ثنیّت و بت پرستی بود، که عامل خطر و سبب استحقاق عذاب است. حضرت ابراهیم (ع) می‌گوید: (فَمَن تَبِعنی فَاِنّه مِنّی وَ مَنْ عَصانی فَاِنّک غَفُور رَحیم)؛ اگر کسی تابع دیانت و رسالت من شد، از من محسوب می‌شود و کسی که مرا معصیت کرد و راهش از صراط مستقیم جدا شد، تو بخشنده‌ای. یعنی اگر کسی اصل توحید را قبول کرد، لیکن به گناه تن در داد، از گناهانش بگذر. این درخواست برای رفع عقاب است، آنهم در زمینه‌ای که استحقاق شفاعت و طلب آمرزش وجود داشته باشد. و گرنه انبیا بدون اذن خدا، چیزی را از حضرتش نمی‌خواهند. ادب دعا هم این است که آنان چیزی را مسئلت کنند که امکان داشته باشد، و موردش نیز مرضیّ و مأذون حق باشد زیرا خصیصه فنای کار عبد سالک در فعل خدا همین است که هرگز از خود پیشنهادی ندهد. www.eporsesh.com
عنوان سوال:

آیا همه پیامبران در قیامت، شفاعت‌کننده قوم خود هستند؟


پاسخ:

بلی. حضرت موسی (ع) می‌تواند در قیامت از خداوند برای تبهکاران طلب مغفرت کند. چنانکه در دنیا هم راه توبه و طلب آمرزش را به قوم خود گوشزد کرد و گفت: (یا قَوْم اِنَّکُم ظَلَمتُم اَنفُسَکم بِاتّخاذِکم العِجْل فَتُوبوا الی بارئِکم) بقره/54 و درباره خود وبرادرش می‌گوید: (...رَبّ اغْفر لی وَلأخی وَ أَدْخِلنا فِی رَحمَتک وَ أَنتَ أَرْحَم الرّاحِمین اعراف/151 و برای همه، چنین دعا می‌کند: (فَاَغْفِر لَنا وَ اَرْحِمْنا وَ اَنْت َخَیرُ الغافِرِین وَاَکْتُب لَنا فی هذِه الدُّنیا حَسنةً وَ فِی الاخِرة اِنّا هُدْنا اِلیْک) اعراف/155 ؛ ما را بیامرز و بر ما رحم کن که تو بهترین آمرزندگانی و برای ما در دنیا نیکی و در آخرت نیز خیر مقرّر کن که ما به سوی تو گرویده‌ایم.
درباره عیسای مسیح (ع) نیز این دو تعبیر هست، یکی آن که رسالتی پیدا کرده تا مردم را از تاریکیها به نور بیاورد و دیگر آن که در قیامت هم برای مبتلایان به عذاب طلب مغفرت می‌کند.
خدای سبحان، در قیامت به حضرت عیسی می‌فرماید: آیا تو به مردم گفتی، که من و مادرم را به عنوان دو معبود بپرستید؟ آن حضرت عرض می‌کند: تو از شریک منزّهی. اگر گفته باشم تحقیقاً تو آن را می‌دانستی، تو بر آنچه درجان من است، آگاهی و من بر آنچه در ذات توست بی اطلاعم. تو دانای هر غیبی و من نگفتم، مگر چیزی را که تو مرا به آن واداشتی که به آنان بگویم: خدایی را که پروردگار من و شماست، بپرستید و من تا هنگامی که در میان آنان بودم، شاهد اعمالشان بودم.
بعد از آن که مرا توفّی کردی و به حضور تو آمدم، تو رقیب بر آنان بودی. آنگاه با رعایت ادب دعا می‌گوید: اگر اینها را عذاب کنی، عبد تواند و تو مولای اینها هستی و حق داری و اگر آنان را آمرزیدی، تو عزیز و حکیمی و می‌دانی چه کسی را بیامرزی و چقدر رحمت نازل کنی و چون تو عزیزی، پس نفوذنا پذیری و کسی نمی‌تواند به تو اعتراض کند که چرا آنان را آمرزیدی: (اِنْ تُعَذِبهُم فَاِنَّهُم عِبادک وَ اِنْ تَغْفِر لَهُم فَاِنَّک أنَتَ الغَزیز الحَکیم) مائده/118.
عیسای مسیح (ع) تا در میان امت بود، تلاش می‌کرد تا قومش را با دفع عذاب یا رفع عقاب هدایت کند. پس از رحلت هم از خداوند مسئلت می‌کند تا گناهان کسانی را که به تباهی مبتلا شدند، ببخشاید.
درباره حضرت ابراهیم نیز چنین آمده است: (رَبُّ اِنَّهنَّ أَظْلِلْنَ ْ کَثِیراً مِنَ النّاس فَمَن تَبعِنی فَاِنَّه مِنّیِ وَ مَن عَصانی فَاِنَّک غَفُورٌ رَحیمٌ) ابراهیم/36 . ابراهیم خلیل، راه پرهیز از گناه و دفع خطر عذاب را به مردم نشان داد وبرای بر طرف کردن عذابی که بر اثر عصیان متوجه آنها شده است، به خداوند عرض می‌کند: خدایا از گناه آنان که مرا نافرمانی کردند درگذر، چون تو بخشنده و مهربانی.
حضرت ابراهیم به عمویش آزر که سمت سرپرستی او را در دوران کودکی داشت، می‌گفت: (یا أَبَت اِنّی قَد جاءَنی مِن الِعلْم ما لَمْ یَأتِک فَاتَّبِعنی أَهْدِک صِراطاً سَویّاً) مریم/43 ؛ علمی به من عطا شده که به تو داده نشد، پس از من اطاعت کن، تا تو را هدایت کنم؛ یعنی تو را از عذاب برهانم و از ظلمت به نور علم و عدل بکشانم. منظور حضرت ابراهیم از احتجاجهایی که با قومش یا نمرود یا آزر داشت هدایت آنان و دفع خطر عقاب یا رفع آن بود، زیرا همه احتجاجها برای نفی و ثنیّت و بت پرستی بود، که عامل خطر و سبب استحقاق عذاب است.
حضرت ابراهیم (ع) می‌گوید: (فَمَن تَبِعنی فَاِنّه مِنّی وَ مَنْ عَصانی فَاِنّک غَفُور رَحیم)؛ اگر کسی تابع دیانت و رسالت من شد، از من محسوب می‌شود و کسی که مرا معصیت کرد و راهش از صراط مستقیم جدا شد، تو بخشنده‌ای. یعنی اگر کسی اصل توحید را قبول کرد، لیکن به گناه تن در داد، از گناهانش بگذر. این درخواست برای رفع عقاب است، آنهم در زمینه‌ای که استحقاق شفاعت و طلب آمرزش وجود داشته باشد. و گرنه انبیا بدون اذن خدا، چیزی را از حضرتش نمی‌خواهند. ادب دعا هم این است که آنان چیزی را مسئلت کنند که امکان داشته باشد، و موردش نیز مرضیّ و مأذون حق باشد زیرا خصیصه فنای کار عبد سالک در فعل خدا همین است که هرگز از خود پیشنهادی ندهد.
www.eporsesh.com





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین