1) شیعه در اصل لغت به معنی پیرو می‌باشد و در اصطلاح به کسانی گفته می‌شود که جانشینی پیغمبر اکرم(ص) را حق اختصاصی خانواده رسالت می‌دانند و در معارف اسلامی پیرو مکتب اهل بیت می‌باشند. این خصوصیت، چه در بعد اندیشه و چه احکام عملی، باورهایویژه‌ای را پی ریخته است که از جمله می‌توان به عدالت خداوند وامامت در جنبه عقاید و تولّی، تبرّی، امر به معروف و نهی از منکر، زکات، و... در بخش مربوط به احکام اشاره کرد. 2) گناه برای همه مؤمنینی به طور مطلق سبب عذاب است، اما اسبابی موجب برداشته شدن عقوبت جهنم می‌شوند از قبیل توبه (انفال / 38)، استغفار (زمر / 54)، اعمال صالح (هود / 114)، دعای مؤمنینبرای میت، شفاعت پیامبر(ص) و دیگر اولیای الهی در روز قیامت، عمل صالح که پس از مرگ شخص برای او انجام گیرد مثل دادن صدقه برای میت، فشار قبر و... 3) روایاتی داریم که ظاهر آن‌ها حاکی از این است که شیعیان در روز قیامت، از جهنم نجات می‌یابند. به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود: الف) عن ابن عبّاس قال: قال رسول الله(ص) بعلی(ع) یا علی شیعتک هم الفائزون یوم القیامة ، (بحار / 65 / 7). ب ) عن ابی عبدالله(ع) انّ رسول الله(ص) قال بعلی(ع) یا علی... و لولا انت و شیعتک ما قام اللّه دین... یا علی انت و شیعتکالقائمون بالقسط... و تنعّمون فی الجنان یا علی ان الجنّة مشتاقة الیک و الی شیعتک و انّ ملائکة العرش المقرّبین یفرحونبقدومهم و الملائکة تستغفر لهم. یا علی شیعتک الذین یخافون اللّه فی السّرو العلانیة ، (همان، ص 40). 4) بدیهی است، آنچه که به یک شیعه، هویّت شیعه بودن می‌بخشد، یدک کشیدن نام شیعه با باطنی بی‌محتوی و میان‌تهی نیست. بلکه هویّت شیعه را پای‌بند عملی به گستره اعتقادی و عملی تشکیل می‌دهد که به عنوان نشان شیعه و وظائف او از سوی رهبران شیعه یعنیمعصومین(ع) بیان شده است. نمی‌توان پذیرفت صرف ادعای همراهی با اهل بیت؛ که مفهوم لغوی شیعه حاکی از آن است، بدون این که سیره آنها در عرصه زندگی او سایه افکن شود، برای نجات از جهنم کافی است. آنچه اساس شیعه بودن را تشکیل می‌دهد، باورهای راسخ و ریشهداری است که منشأ بروز اعمال مبتنی بر آن باورها می‌گردد. وقتی نه معرفتی نسبت به اهل بیت دارد و نه حتی عشق ظاهری خود را عیان می‌کند، بلکه صرفا دلیل وابستگی قومی و قبیله‌ای به گروهی خاص، خود را شیعه می‌پندارد و تنها نشان شیعه بودن او، ارث بردن مذهب ازنیاکان است، و در کنار این عقیده موروثی، سراسر زندگی او را آلودگی‌های صریحا خلاف احکام عملی تشیع، احاطه کرده است، چنین شخصی، دیگر پیرو نیست تا ثمره این پیروی، یعنی بهشت را به چنگ آورد. بله، چنانچه به اهل بیت(ع) عشق می‌ورزد و از صمیم دل به آنان معتقداست اما در پیمودن طریق آنان، کاستیهائی داشته باشد، با توجه به روایات فراوانی که داریم و به دو نمونه از آن‌ها اشاره گردید، بالاخره به بهشت ملحق خواهد شد. مشروط بر این که این کاستیها، به گونه‌ای نباشد که همه تار و پود این عشق و محبّت را بسوزاند و خاکستر کند بهگونه‌ای که دیگر حتی هیچ احساسی نسبت به اهل بیت در کنج دل او باقی بماند. 5) خوب است این نکته را هم اضافه کنیم که هم چنان که ادعای بی‌نشانه و کاملاً میان‌تهی، عامل پیوستن چنین مدعی ای به بهشت نیست، آن دسته از غیر شیعیانی هم که در زمره فرق دیگر اسلامی‌اند اما نه بغض و کینه‌ای نسبت به اهل بیت دارند و نه استدلالی بر ردّ حقانیّتآن‌ها، بلکه صرفا به دلیل مورثی خود را در این حوزه اعتقادی می‌بینند، اینگونه نیست که درباره آن‌ها قضاوت کنیم به دلیل شیعه نبودن، جهنّمی خواهند شد. نه آن ادعای بی نشان و نه این بی‌اعتقادی سست پایه، هیچیک عامل الحاق به بهشت یا جهنّم نیست بلکه دست‌یابی به بهشتو جهنم در گرو محتوی است و شالوده محتوی را نیت و عمل اشخاص پی می‌ریزد. بله، اگر پس از این که حقیقت کاملاً بر او مکشوف گردید اما با وجود بر این، بر عقیده خود سماجت ورزید، حساب او از حساب آن خیل عظیم معتقدان موروثی اهل تسنن و دیگرانجداست. منابعی برای مطالعه بیشتر: الشیعه فی المیزان، محمد جواد مغنیه. eporsesh.com
این که گفته می شود شیعه به بهشت می رود کوتاهی در اعمال آیا خللی در این امر ایجاد می کند؟
1) شیعه در اصل لغت به معنی پیرو میباشد و در اصطلاح به کسانی گفته میشود که جانشینی پیغمبر اکرم(ص) را حق اختصاصی خانواده رسالت میدانند و در معارف اسلامی پیرو مکتب اهل بیت میباشند. این خصوصیت، چه در بعد اندیشه و چه احکام عملی، باورهایویژهای را پی ریخته است که از جمله میتوان به عدالت خداوند وامامت در جنبه عقاید و تولّی، تبرّی، امر به معروف و نهی از منکر، زکات، و... در بخش مربوط به احکام اشاره کرد.
2) گناه برای همه مؤمنینی به طور مطلق سبب عذاب است، اما اسبابی موجب برداشته شدن عقوبت جهنم میشوند از قبیل توبه (انفال / 38)، استغفار (زمر / 54)، اعمال صالح (هود / 114)، دعای مؤمنینبرای میت، شفاعت پیامبر(ص) و دیگر اولیای الهی در روز قیامت، عمل صالح که پس از مرگ شخص برای او انجام گیرد مثل دادن صدقه برای میت، فشار قبر و...
3) روایاتی داریم که ظاهر آنها حاکی از این است که شیعیان در روز قیامت، از جهنم نجات مییابند. به برخی از آنها اشاره میشود:
الف) عن ابن عبّاس قال: قال رسول الله(ص) بعلی(ع) یا علی شیعتک هم الفائزون یوم القیامة ، (بحار / 65 / 7).
ب ) عن ابی عبدالله(ع) انّ رسول الله(ص) قال بعلی(ع) یا علی... و لولا انت و شیعتک ما قام اللّه دین... یا علی انت و شیعتکالقائمون بالقسط... و تنعّمون فی الجنان یا علی ان الجنّة مشتاقة الیک و الی شیعتک و انّ ملائکة العرش المقرّبین یفرحونبقدومهم و الملائکة تستغفر لهم. یا علی شیعتک الذین یخافون اللّه فی السّرو العلانیة ، (همان، ص 40).
4) بدیهی است، آنچه که به یک شیعه، هویّت شیعه بودن میبخشد، یدک کشیدن نام شیعه با باطنی بیمحتوی و میانتهی نیست. بلکه هویّت شیعه را پایبند عملی به گستره اعتقادی و عملی تشکیل میدهد که به عنوان نشان شیعه و وظائف او از سوی رهبران شیعه یعنیمعصومین(ع) بیان شده است. نمیتوان پذیرفت صرف ادعای همراهی با اهل بیت؛ که مفهوم لغوی شیعه حاکی از آن است، بدون این که سیره آنها در عرصه زندگی او سایه افکن شود، برای نجات از جهنم کافی است. آنچه اساس شیعه بودن را تشکیل میدهد، باورهای راسخ و ریشهداری است که منشأ بروز اعمال مبتنی بر آن باورها میگردد. وقتی نه معرفتی نسبت به اهل بیت دارد و نه حتی عشق ظاهری خود را عیان میکند، بلکه صرفا دلیل وابستگی قومی و قبیلهای به گروهی خاص، خود را شیعه میپندارد و تنها نشان شیعه بودن او، ارث بردن مذهب ازنیاکان است، و در کنار این عقیده موروثی، سراسر زندگی او را آلودگیهای صریحا خلاف احکام عملی تشیع، احاطه کرده است، چنین شخصی، دیگر پیرو نیست تا ثمره این پیروی، یعنی بهشت را به چنگ آورد. بله، چنانچه به اهل بیت(ع) عشق میورزد و از صمیم دل به آنان معتقداست اما در پیمودن طریق آنان، کاستیهائی داشته باشد، با توجه به روایات فراوانی که داریم و به دو نمونه از آنها اشاره گردید، بالاخره به بهشت ملحق خواهد شد. مشروط بر این که این کاستیها، به گونهای نباشد که همه تار و پود این عشق و محبّت را بسوزاند و خاکستر کند بهگونهای که دیگر حتی هیچ احساسی نسبت به اهل بیت در کنج دل او باقی بماند.
5) خوب است این نکته را هم اضافه کنیم که هم چنان که ادعای بینشانه و کاملاً میانتهی، عامل پیوستن چنین مدعی ای به بهشت نیست، آن دسته از غیر شیعیانی هم که در زمره فرق دیگر اسلامیاند اما نه بغض و کینهای نسبت به اهل بیت دارند و نه استدلالی بر ردّ حقانیّتآنها، بلکه صرفا به دلیل مورثی خود را در این حوزه اعتقادی میبینند، اینگونه نیست که درباره آنها قضاوت کنیم به دلیل شیعه نبودن، جهنّمی خواهند شد. نه آن ادعای بی نشان و نه این بیاعتقادی سست پایه، هیچیک عامل الحاق به بهشت یا جهنّم نیست بلکه دستیابی به بهشتو جهنم در گرو محتوی است و شالوده محتوی را نیت و عمل اشخاص پی میریزد. بله، اگر پس از این که حقیقت کاملاً بر او مکشوف گردید اما با وجود بر این، بر عقیده خود سماجت ورزید، حساب او از حساب آن خیل عظیم معتقدان موروثی اهل تسنن و دیگرانجداست.
منابعی برای مطالعه بیشتر: الشیعه فی المیزان، محمد جواد مغنیه.
eporsesh.com
- [سایر] آیا فقط شیعه بهشت می رود یا از غیر شیعیان نیز کسانی بهشت خواهند رفت؟
- [آیت الله اردبیلی] آیا زودتر گفتن اذکار و اقوال توسط مأموم نسبت به امام جماعت، خللی در نماز مأموم ایجاد میکند یا نه؟
- [سایر] آیا با ازدواج می توان دین طرف را تغییر داد و آیا خللی در زندگی ایجاد می کند یا خیر ؟
- [سایر] برای مقابله با شبهات و رسیدن به یقینی که هیچ شکی نتواند در آن خللی ایجاد کند غیر از راه مطالعه و تحقیق چه راهی را پیشنهاد میکنید؟
- [سایر] یک شیعی فاسق که گویا حب اهل بیت دارد و یک عالم دینی سنی با هم مقایسه شود آیا شما هم بر این اعتقاد هستید شیخ عالم سنی به جهنم می رود و و آن فاسق به بهشت می رود؟
- [سایر] آیا بهشت مخصوص شیعیان است؟
- [سایر] روح انسان ها، پس از مرگ، به کجا می رود؟ آیا بهشت و جهنم را درک می کند؟ آیا می توان با انجام اعمال صالح، برای آن ها، توشه و ثواب فرستاد؟
- [سایر] آیا بهشت مخصوص شیعیان بوده و غیر شیعه همگی به جهنم می روند؟
- [سایر] اگر با اعمال نیکو به بهشت وارد شویم چه عاقبتی در انتظار ماست. بعدش چی؟
- [سایر] آیا پیروان ادیان دیگر با توجه به انجام کلیه اعمال دینی خود سزاوار بهشت هستند؟
- [آیت الله سیستانی] - در مواردی که جایز است از مسجد بیرون رود، بیشتر از زمانی که برای انجام آن امر لازم است، نباید خارج مسجد نماند. خروج از محل اعتکاف
- [آیت الله سیستانی] کسی که امانت را قبول میکند اگر برای آن ، جای مناسبی ندارد ،باید جای مناسب تهیه نماید ، و طوری آن را نگهداری کند که گفته نشود در نگهداری آن کوتاهی نموده است ، و اگر در این امر کوتاهی کند و تلف شود ، باید عوض آن را بدهد .
- [آیت الله نوری همدانی] اگر در بین سالی که اعلان می کند مال از بین رود ، چنانچه در نگهداری آن کوتاهی کرده ، یا تعّدی یعنی زیاده روی کرده باشد ، باید عوض آن را به صاحبش بدهد ، و اگر کوتاهی نکرده و زیاده روی هم ننموده چیزی بر او واجب نیست .
- [آیت الله سیستانی] اگر به وکالت از حاکم شرع ، یا وکیل او خمس را قبض کند ذمّه او فارغ میشود ، واگر به امر یکی از آنها به شهر دیگری نقل کند وبدون کوتاهی تلف شود ضامن نیست .
- [آیت الله اردبیلی] در صورتی که امر به معروف و نهی از منکر متوقّف به برخورد عملی با افراد و ایجاد محدودیت بر آنها و یا اتلاف مال و یا تعرّض به جان و آبروی آنها باشد، امر به معروف و نهی از منکر باید با اجازه مجتهد آگاه و جامع شرایط انجام گیرد و در صورتی که جامعه بر اساس قانون شرع و یا قانونی که مخالف شرع نیست اداره گردد، برخورد عملی با گناهکار باید با حکم دادگاه صالح انجام پذیرد، بلکه آمر به معروف و ناهی از منکر باید به گونهای عمل کند که ظاهر و باطن این عمل موجب توهین به اسلام و یا هرج و مرج و خودسری نگردد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . کسی که امانت را قبول می کند، اگر در نگهداری آن کوتاهی نکند و تعدی یعنی: زیاده روی هم ننماید و اتفاقاً آن مال تلف شود، ضامن نیست ولی اگر آن را در جایی بگذارد که گمان می رود ظالمی بفهمد و آن را ببرد، چنان چه تلف شود باید عوض آن را به صاحبش بدهد.
- [آیت الله مظاهری] در مسجد و حرم امامانعلیهم السلام شش امر مکروه است: 1 - خوابیدن. 2 - انجام کاری یا صحبتی درباره دنیا. 3 - کثیف نمودن آنجا. 4 - بلند کردن صدا. 5 - راه دادن بچّه و دیوانه (در صورت ایجاد مزاحمت). 6 - وارد شدن کسی که بوی دهان یا لباس یا بدن او مردم را اذیت میکند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] انسان می تواند برای بعضی از کارهای مستحب مانند زیارت قبر پیغمبر(صلی الله علیه وآله) و امامان(علیهم السلام) از طرف زندگان اجیر شود، ولی احتیاط واجب آن است که پول را برای مقدمات کار بگیرد و نیز می تواند اعمال مستحبی را انجام دهد و ثواب آن را به اموات یا زنده ها هدیه نماید.
- [آیت الله اردبیلی] اگر گناهکار جز به جمع ما بین مرتبه اوّل و دوم از انکار، ترک معصیت نکند، جمع واجب است؛ به این نحو که هم از او اعراض کند و ترک معاشرت نماید و با چهره عبوس با او برخورد کند و هم او را با زبان امر به معروف و نهی از منکر کند. * مرتبه سوم: توّسل به زور و جبر؛ پس اگر بداند یا اطمینان داشته باشد که کسی جز با اِعمال زور و جبر ترک منکر نمیکند یا واجب را بجا نمیآورد، این کار واجب است، لکن باید از مقدار لازم تجاوز نکند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسی که امانت را قبول نموده اگر در نگهداری آن کوتاهی نکرده باشد و زیاده روی هم ننماید و اتفاقاً آن مال تلف شود ضامن نیست، ولی اگر به اختیار خودش آن را در جایی بگذارد که گمان می رود ظالمی بفهمد و آن را ببرد، چنانچه تلف شود ضامن است، مگر این که جایی بهتر از آن نداشته باشد و نتواند مال را به صاحبش یا کسی که بهتر حفظ می کند برساند.