آیا باور به جهان آخرت در تعلیمات ادیان گذشته نیز بوده است؟
گرایش به ماندن، خواست فطری انسان هاست و این آرمان در قالب باور به سرای آخرت می گنجد؛ چنان که بن مایه ی اکثر ادیان، وحی و نبوت، و برنامه ی مشترک آنها توجه دادن به مبدأ و معاد بوده است. شواهد تاریخی، آثار به جا مانده از انسان های پیشین و باور پیروان موجود ادیان گوناگون، همه و همه، اصل فطری مذکور را تأیید می کند که به چند نمونه اشاره می کنیم: 1. در دوران بسیار قدیم، مصریان عقیده داشتند که خدایان آسمان، ارواح رستگاران و محبوبان (مانند سلاطین و امرا) را به سرزمین ستارگان می برند تا در آن جا از دستبرد فنا محفوظ بمانند. آنان در قبرها زورق های مجهز می گذاشتند تا ارواح اموات به وسیله ی آنها از دریای مشرق عبور کنند و به سفینه ی خدای آفتاب برسند.[1] اعتقاد به عالم آخرت، از عصر پیدایش انسان مسئول مطرح بوده و در طی زمان، خرافاتی بر آن افزوده شده است. هربرت اسپنسر، جامعه شناس معروف، می نویسد: با این که انسان ها در آغاز پیدایش، قدرت تفکر نداشتند، ولی در همان حال به فراخور استعداد، عالم پس از مرگ را درک می کردند.[2] ویل دورانت نیز می نویسد: مهم ترین مشخصه ی دین مصری اهمیتی بود که در آن به اندیشه ی خلود داده می شد؛ و در مورد انسان و گیاهان به رستاخیز معتقد بودند.[3] 2. یکی از باورهای ثابت ادیان هندویی، اعتقاد به تناسخ است. آیین برهمن که ریشه ی عمیقی در تاریخ تمدن بشری دارد، برای توجیه معاد و پاسخ به نیاز فطری بشر، به این باور پناهنده شده است. این باور حاکی از آن است که برگشت به زندگی جدید، اصل مشترک تمام ادیان است.[4] 3. آیین بودا که حدود ده قرن قبل از میلاد مسیح(علیه السلام) مطرح بوده سرانجام زندگی دنیایی را این گونه ترسیم می کند: کسانی که کاملا پاک شده اند به عالم قدس می پیوندند؛ اما کسانی که ناقص و گنهکارند آن قدر در این دنیا می روند و باز می گردند، تا کاملا پاک شده، به عالم قدس بپیوندند.[5] 4. آیین زرتشت نیز بر این عقیده است که: روزی این جهان هستی به آخر خواهد رسید و رستاخیز عام واقع خواهد شد؛ در آن روز خوبی ها و بدی ها را شمار خواهند کرد و برای امتحان بدکاران و نیکوکاران جایگاهی پر از آتش به وجود می آید که نیکان آتش را گوارا و مهربان می یابند؛ حتی به جزئیات معاد، از قبیل محاکمه و پل صراط و ترازوی اعمال و... باور دارند.[6] 5. اندیشه های معادباوری در کتاب تورات و انجیل نیز مشهود است؛ چنان که در تورات آمده است: مردگان تو زنده خواهند شد و اموات برمی خیزند، ای شما که ساکنان در خاکید، بیدار شده ترنم نمایید؛ چون که شبنم تو، مثل شبنم گیاه است و زمین، اموات را بیرون خواهد انداخت.[7] در انجیل نیز آمده است: خواهش پدر، که مرا فرستاد، این است که هر چه به من بخشید، من هیچ چیز آن را ضایع نکنم، بلکه در روز باز پسین آن را برخیزانم.[8] پی نوشتها: [1]. جان بی ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه ی علی اصغر حکمت، ص 60. [2]. فرید وجدی، دایرة المعارف، ج2، ص155159، قرن بیستم، کلمه ی آخرت و نیز ر.ک: یحیی نوری، اسلام و عقاید و آرای بشری، ص 46-49. [3]. ویل دورانت، تاریخ تمدن، ترجمه ی احمد آرام، ج1، ص241. [4]. فرید وجدی، همان. [5]. همان، ماده ی بودا؛ و ابوالمعالی محمد بن نعمت، بیان الادیان، تصحیح محمدتقی دانش پژوه، ص 45 47. [6]. جان بی ناس، تاریخ جامع ادیان، ص 464. [7]. جعفر سبحانی، (معاد، انسان و جهان)، مجله مکتب اسلام، ص39، به نقل از: عهد عتیق، کتاب اشعیاء، باب 26، جمله ی 19. [8]. همان، ص 40، به نقل از: انجیل یوحنا، فصل 6، جمله های 39 40. منبع: آخرین سفر، رحیم لطیفی، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1385)
عنوان سوال:

آیا باور به جهان آخرت در تعلیمات ادیان گذشته نیز بوده است؟


پاسخ:

گرایش به ماندن، خواست فطری انسان هاست و این آرمان در قالب باور به سرای آخرت می گنجد؛ چنان که بن مایه ی اکثر ادیان، وحی و نبوت، و برنامه ی مشترک آنها توجه دادن به مبدأ و معاد بوده است.
شواهد تاریخی، آثار به جا مانده از انسان های پیشین و باور پیروان موجود ادیان گوناگون، همه و همه، اصل فطری مذکور را تأیید می کند که به چند نمونه اشاره می کنیم:
1. در دوران بسیار قدیم، مصریان عقیده داشتند که خدایان آسمان، ارواح رستگاران و محبوبان (مانند سلاطین و امرا) را به سرزمین ستارگان می برند تا در آن جا از دستبرد فنا محفوظ بمانند. آنان در قبرها زورق های مجهز می گذاشتند تا ارواح اموات به وسیله ی آنها از دریای مشرق عبور کنند و به سفینه ی خدای آفتاب برسند.[1]
اعتقاد به عالم آخرت، از عصر پیدایش انسان مسئول مطرح بوده و در طی زمان، خرافاتی بر آن افزوده شده است. هربرت اسپنسر، جامعه شناس معروف، می نویسد:
با این که انسان ها در آغاز پیدایش، قدرت تفکر نداشتند، ولی در همان حال به فراخور استعداد، عالم پس از مرگ را درک می کردند.[2]
ویل دورانت نیز می نویسد:
مهم ترین مشخصه ی دین مصری اهمیتی بود که در آن به اندیشه ی خلود داده می شد؛ و در مورد انسان و گیاهان به رستاخیز معتقد بودند.[3]
2. یکی از باورهای ثابت ادیان هندویی، اعتقاد به تناسخ است. آیین برهمن که ریشه ی عمیقی در تاریخ تمدن بشری دارد، برای توجیه معاد و پاسخ به نیاز فطری بشر، به این باور پناهنده شده است. این باور حاکی از آن است که برگشت به زندگی جدید، اصل مشترک تمام ادیان است.[4]
3. آیین بودا که حدود ده قرن قبل از میلاد مسیح(علیه السلام) مطرح بوده سرانجام زندگی دنیایی را این گونه ترسیم می کند:
کسانی که کاملا پاک شده اند به عالم قدس می پیوندند؛ اما کسانی که ناقص و گنهکارند آن قدر در این دنیا می روند و باز می گردند، تا کاملا پاک شده، به عالم قدس بپیوندند.[5]
4. آیین زرتشت نیز بر این عقیده است که:
روزی این جهان هستی به آخر خواهد رسید و رستاخیز عام واقع خواهد شد؛ در آن روز خوبی ها و بدی ها را شمار خواهند کرد و برای امتحان بدکاران و نیکوکاران جایگاهی پر از آتش به وجود می آید که نیکان آتش را گوارا و مهربان می یابند؛ حتی به جزئیات معاد، از قبیل محاکمه و پل صراط و ترازوی اعمال و... باور دارند.[6]
5. اندیشه های معادباوری در کتاب تورات و انجیل نیز مشهود است؛ چنان که در تورات آمده است:
مردگان تو زنده خواهند شد و اموات برمی خیزند، ای شما که ساکنان در خاکید، بیدار شده ترنم نمایید؛ چون که شبنم تو، مثل شبنم گیاه است و زمین، اموات را بیرون خواهد انداخت.[7]
در انجیل نیز آمده است:
خواهش پدر، که مرا فرستاد، این است که هر چه به من بخشید، من هیچ چیز آن را ضایع نکنم، بلکه در روز باز پسین آن را برخیزانم.[8]
پی نوشتها:
[1]. جان بی ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه ی علی اصغر حکمت، ص 60.
[2]. فرید وجدی، دایرة المعارف، ج2، ص155159، قرن بیستم، کلمه ی آخرت و نیز ر.ک: یحیی نوری، اسلام و عقاید و آرای بشری، ص 46-49.
[3]. ویل دورانت، تاریخ تمدن، ترجمه ی احمد آرام، ج1، ص241.
[4]. فرید وجدی، همان.
[5]. همان، ماده ی بودا؛ و ابوالمعالی محمد بن نعمت، بیان الادیان، تصحیح محمدتقی دانش پژوه، ص 45 47.
[6]. جان بی ناس، تاریخ جامع ادیان، ص 464.
[7]. جعفر سبحانی، (معاد، انسان و جهان)، مجله مکتب اسلام، ص39، به نقل از: عهد عتیق، کتاب اشعیاء، باب 26، جمله ی 19.
[8]. همان، ص 40، به نقل از: انجیل یوحنا، فصل 6، جمله های 39 40.
منبع: آخرین سفر، رحیم لطیفی، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1385)





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین