انسان با مرگ از بین نمی رود، بلکه حیاتی نو را آغاز می کند. اگر مرگ را به معنای تعطیل شدن تحریکات قوای ادراکی و حسّی بدانیم، مرگ چیزی جز (فقدان) نخواهد بود؛ چرا که با مرگ تمام اندام و اعضای بدنِ آدمی از جنبش و حرکت بازمی ایستد و دیگر قدرتی برای حرکت دادن دست و پا و چشم و... برای او نمی ماند و این چیزی جز عدم و فنا نخواهد بود؛ پس موت و مرگ از این مَنظر، امری عدمی است و پایان حیات انسان محسوب می شود. امّا می توان از مَنظری دیگر به مرگ نگریست و آن نه مرگ بدن، بلکه انتقال آدمی (روح و نفس او) به جهان دیگر است که در این صورت مرگ امری وجودی خواهد بود؛ چرا که آدمی به حیات خود در جهان دیگری ادامه می دهد، البته با خصوصیاتی متفاوت با جهان مادی. لذا قرآن کریم فرشتگانی را برای مرگ انسان مأمور می کند تا این امر وجودی را تحقق ببخشند. همان گونه که فرشتگانی مأمور رساندن وحی به پیامبران اند، فرشتگانی هم مأمور قبض روح انسان هستند. در حقیقت فرشتگان کارگزاران پروردگارند. در یک مرحله حیات را به انسان می دهند که امری است وجودی و در مرحله ی دیگر ممات و مرگ را برای انسان رقم می زنند که باز هم امری است وجودی؛ چون مرگی که توسط فرشتگان محقق می شود انتقالی بیش نیست.[1] پی نوشتها: [1]. ر.ک: جعفر سبحانی، منشور جاوید، ج 9، ص 210 211 و الالهیات، ج 4، ص 222 و مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج 4، ص 51. منبع: مرگ، واقعیت ناشناخته، محسن میرزاپور، نشر انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1383).
انسان با مرگ از بین نمی رود، بلکه حیاتی نو را آغاز می کند. اگر مرگ را به معنای تعطیل شدن تحریکات قوای ادراکی و حسّی بدانیم، مرگ چیزی جز (فقدان) نخواهد بود؛ چرا که با مرگ تمام اندام و اعضای بدنِ آدمی از جنبش و حرکت بازمی ایستد و دیگر قدرتی برای حرکت دادن دست و پا و چشم و... برای او نمی ماند و این چیزی جز عدم و فنا نخواهد بود؛ پس موت و مرگ از این مَنظر، امری عدمی است و پایان حیات انسان محسوب می شود.
امّا می توان از مَنظری دیگر به مرگ نگریست و آن نه مرگ بدن، بلکه انتقال آدمی (روح و نفس او) به جهان دیگر است که در این صورت مرگ امری وجودی خواهد بود؛ چرا که آدمی به حیات خود در جهان دیگری ادامه می دهد، البته با خصوصیاتی متفاوت با جهان مادی.
لذا قرآن کریم فرشتگانی را برای مرگ انسان مأمور می کند تا این امر وجودی را تحقق ببخشند. همان گونه که فرشتگانی مأمور رساندن وحی به پیامبران اند، فرشتگانی هم مأمور قبض روح انسان هستند. در حقیقت فرشتگان کارگزاران پروردگارند. در یک مرحله حیات را به انسان می دهند که امری است وجودی و در مرحله ی دیگر ممات و مرگ را برای انسان رقم می زنند که باز هم امری است وجودی؛ چون مرگی که توسط فرشتگان محقق می شود انتقالی بیش نیست.[1]
پی نوشتها:
[1]. ر.ک: جعفر سبحانی، منشور جاوید، ج 9، ص 210 211 و الالهیات، ج 4، ص 222 و مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج 4، ص 51.
منبع: مرگ، واقعیت ناشناخته، محسن میرزاپور، نشر انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1383).
- [سایر] آیا مرگ پایان زندگی و تمام شدن هستی است؟
- [سایر] آیا انسانها در برزخ به حیات و زندگی خویش ادامه می دهند؟
- [سایر] چه ایرادی دارد اگر باور کنیم خداوند وجود دارد. انسان وجود دارد، اما مرگ پایان زندگی و تمام شدن هستی است؟
- [سایر] چه ایرادی دارد اگر باور کنیم خداوند وجود دارد. انسان وجود دارد، اما مرگ پایان زندگی و تمام شدن هستی است؟
- [سایر] چه ایرادی دارد اگر باور کنیم خداوند وجود دارد. انسان وجود دارد اما مرگ پایان زندگی و تمام شدن هستی است.
- [سایر] در قرآن کریم آمده "کُلُّ مَنْ عَلَیْها فانٍ" که بر اساس آن انسان ها فانی هستند، ولی در جای دیگر داریم که یک بعد از وجود انسان روح است که بعد از مرگ به حیات ادامه می دهد. حال آیا انسان فانی است و روزی نابود می شود یا جاودان است و همیشه حیات دارد؟
- [سایر] از دیدگاه قرآن انسان دارای چند حیات و چند مرگ است؟
- [سایر] بعد از اثبات عالم برزخ و بقای روح، روح انسان چگونه در این عالم به حیات خود ادامه می دهد؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در مورد مادران بیماری که ادامه حاملگی با حیات مادر مغایرت پیدا می کند و جنین از نظر سنی در وضعیتی است که امکان ادامه حیات وی، خارج از رحم مادر وجود ندارد و بعد از مرگ مادر او هم فوت خواهد نمود، آیا می توان به منظور نجات جان یک نفر یعنی مادر به حاملگی خاتمه داد؟
- [آیت الله بهجت] چه مقدار لازم است که انسان در طول زندگی به یاد مرگ باشد؟ و آیا یاد مرگ موجب افسردگی و رکود در کارهای زندگی نمی شود؟
- [آیت الله نوری همدانی] بعد از مرگ انسان می شود ، برای نماز و عبادتهای دیگر در زندگی بجا نیاورده ، دیگری را اجیر کنند یعنی به او مزد دهند که آنها را بجا آورد . و اگر کسی بدون مزد هم آنها را انجامدهد صحیح است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] بنا بر احتیاط مستحب انسان در مرگ کسی یقه پاره نکند، به خصوص در مرگ غیر پدر و برادر.
- [آیت الله بهجت] بعد از مرگ انسان، میتوان برای نماز و عبادتهای دیگر او که در زمان حیات بهجا نیاورده دیگری را اجیر نمود، یعنی به کسی مزد دهند که آنها را بهجا آورد و اگر او بدون مزد هم آنها را انجام دهد صحیح و مجزی است و در این صورت بر وصی یا ولی اجیر گرفتن لازم نیست.
- [آیت الله شبیری زنجانی] بعد از مرگ انسان میشود نماز و عبادتهای دیگری را که او در زندگی بجا نیاورده، شخص دیگری به جا آورد که به او (نایب) میگویند و عمل او را نیابت مینامند و به کسی که از طرف او عمل را انجام میدهند (منوب عنه) میگویند و در حال حیات انسان تنها در حج و زیارت، نیابت مشروع است به تفصیلی که در جای خود ذکر شده است. و همچنان که نیابت تبرعی و بدون مزد صحیح است، نیابت با اجاره یا جعاله یا شرط ضمن عقد و مانند اینها نیز صحیح میباشد.
- [آیت الله سیستانی] اگر مصرفی را که میت معین کرده، از ثلث مال او بیشتر باشد، و ورثه آن را اجازه نمایند، دیگر نمیتوانند از اجازه خود برگردند، و اگر در حال حیات موصی رد کردند میتوانند پس از مرگ اجازه دهند، ولی اگر پس از مرگ رد کردند، اجازه بعد اثری ندارد.
- [آیت الله علوی گرگانی] جائز نیست انسان در مرگ کسی صورت وبدن را بخراشد وبخود لطمه بزند.
- [آیت الله مظاهری] جایز نیست انسان در مرگ کسی صورت و بدن را بخراشد و به خود لطمه بزند.
- [آیت الله سبحانی] جایز نیست، انسان در مرگ کسی صورت و بدن را بخراشد و به خود لطمه بزند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] خوردن چیزی که موجب مرگ می شود یا برای انسان ضرر کلّی دارد حرام است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] جائز نیست انسان در مرگ کسی صورت و بدن را بخراشد و به خود لطمه بزند.