بدیهی است که روح از این جسم که سالها با او مأنوس و همراه بوده است جدا شده و جسم رو به فنا و نابودی می رود اما روح در جسم لطیفی قرار می گیرد که بسیاری از عوارض جسم مادی را ندارد ولی فقط یک شباهت به جسم دارد که عنصری است که روح در آن قرار می گیرد. لذا نه مادی محض است و نه کاملاً مجرد مانند روح، بلکه دارای یک تجرّد برزخی است که به آن (بدن مثالی) و یا (قالب مثالی) می گویند که شبیه به این بدن است ولی لطیف و نورانی و خالی از مواد و عناصر شناخته شده ی این جهان مادی. روایتی از امام صادق (ع) در تأیید این مطلب می فرماید: (فَاذا قبَضتهُ الله عزّوجلّ صَیَّر تلکَ الرّوحَ فی قالب کقالب فی الدُّنیا) (1)، هنگامی که خداوند قبض روح مؤمنی را می کند او را در قالبی هم چون قالبش در دنیا قرار می دهند. لذا جسم مثالی، چنانچه از نامش پیداست شبیه به همین بدن است ولی این ماده ی کثیف عنصری را ندارد و جسمی است لطیف و نورانی و خالی از مواد و عناصر شناخته شده ی این جهان مادی. پی نوشت: 1- فروغ کافی، ج3، ص 244، حدیث 6. منبع: تصویر برزخ و برزخیان در قرآن کریم، فاطمه کریمی، انتشارات جامعه القرآن الکریم
بعد از اثبات عالم برزخ و بقای روح، روح انسان چگونه در این عالم به حیات خود ادامه می دهد؟
بدیهی است که روح از این جسم که سالها با او مأنوس و همراه بوده است جدا شده و جسم رو به فنا و نابودی می رود اما روح در جسم لطیفی قرار می گیرد که بسیاری از عوارض جسم مادی را ندارد ولی فقط یک شباهت به جسم دارد که عنصری است که روح در آن قرار می گیرد. لذا نه مادی محض است و نه کاملاً مجرد مانند روح، بلکه دارای یک تجرّد برزخی است که به آن (بدن مثالی) و یا (قالب مثالی) می گویند که شبیه به این بدن است ولی لطیف و نورانی و خالی از مواد و عناصر شناخته شده ی این جهان مادی. روایتی از امام صادق (ع) در تأیید این مطلب می فرماید: (فَاذا قبَضتهُ الله عزّوجلّ صَیَّر تلکَ الرّوحَ فی قالب کقالب فی الدُّنیا) (1)، هنگامی که خداوند قبض روح مؤمنی را می کند او را در قالبی هم چون قالبش در دنیا قرار می دهند. لذا جسم مثالی، چنانچه از نامش پیداست شبیه به همین بدن است ولی این ماده ی کثیف عنصری را ندارد و جسمی است لطیف و نورانی و خالی از مواد و عناصر شناخته شده ی این جهان مادی.
پی نوشت:
1- فروغ کافی، ج3، ص 244، حدیث 6.
منبع: تصویر برزخ و برزخیان در قرآن کریم، فاطمه کریمی، انتشارات جامعه القرآن الکریم
- [سایر] عالم برزخ چه عالمی است؟ آیا جسم هم در عالم برزخ است یا فقط روح انسان در این عالم است؟
- [سایر] آیا انسانها در برزخ به حیات و زندگی خویش ادامه می دهند؟
- [سایر] روح انسان بعد از مرگ در قالب حیوان در می آید یا در برزخ است؟
- [سایر] در قرآن کریم آمده "کُلُّ مَنْ عَلَیْها فانٍ" که بر اساس آن انسان ها فانی هستند، ولی در جای دیگر داریم که یک بعد از وجود انسان روح است که بعد از مرگ به حیات ادامه می دهد. حال آیا انسان فانی است و روزی نابود می شود یا جاودان است و همیشه حیات دارد؟
- [سایر] چرا به عالم برزخ، عالم خیال می گویند؟
- [سایر] آیا وجود برزخ با دلایل عقلی نیز قابل اثبات است؟
- [سایر] فلسفه ی وجود عالم برزخ (عالم میان دنیا و آخرت) چیست؟
- [سایر] آیا همانطور که بدن انسان به شرایط دنیا عادت میکند، بعد از مردن، روح انسان نیز به برزخ خو میگیرد یا اینکه شرایط برزخ لحظه به لحظه تازگی دارد؟
- [سایر] آیا مرگ پایان زندگی است، یا انسان بعد از مرگ به حیات خود ادامه می دهد؟
- [سایر] فلسفهی وجود عالم برزخ )عالم میان دنیا و آخرت( چیست؟
- [آیت الله جوادی آملی] .طلاکاری مسجد, مکروه است; نیز تصویر صورت های دارای روح, مانند انسان و حیوان, کراهت دارد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر جزئی از حیوان نجس العین را به بدن انسان زنده وصل کنند در صورتی که بیمار مضطر به چنین عملی باشد مانعی ندارد و بعد از حلول حیات در آن، جزء بدن انسان محسوب می شود و طاهر است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اجزایی را که روح دارد اگر از بدن انسان یا حیوان زنده جدا کنند نجس است، هرچند گوشت کمی باشد.
- [آیت الله علوی گرگانی] بنابر احتیاط واجب زینت کردن مسجد به طلا حرام و همچنین بنابر احتیاط واجب، نباید صورت چیزهایی که مثل انسان وحیوان روح دارد، در مسجد نقش کنند ونقاشی چیزهائی که روح ندارد مثل گل وبوته مکروه است.
- [آیت الله وحید خراسانی] زینت کردن مسجد به طلا و صورت چیزهایی که مثل انسان و حیوان روح دارد بنابر احتیاط واجب جایز نیست و نقاشی چیزهایی که روح ندارد مثل گل و بوته مکروه است
- [آیت الله فاضل لنکرانی] بنابر احتیاط واجب نباید مسجد را به طلا زینت کنند و همچنین نباید بنابر احتیاط صورت چیزهائی که مثل انسان و حیوان روح دارد در مسجد نقش کنند، ولی نقّاشی چیزهائی که روح ندارد، مثل گل و بوته مکروه است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] انسان باید زکات فطره را به قصد قربت یعنی برای انجام فرمان خداوند عالم بدهد و موقعی که آن را می دهد، نیّت دادن فطره نماید.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] انسان باید زکاه فطره را به قصد قربت (یعنی برای انجام فرمان خداوند عالم) بدهد و موقعی که آن را می دهد؛ نیت دادن فطره نماید.
- [آیت الله بروجردی] انسان باید زکات فطره را به قصد قربت یعنی برای انجام فرمان خداوند عالم بدهد و موقعی که آن را میدهد، نیت دادن فطره نماید.
- [آیت الله بروجردی] انسان باید زکات فطره را به قصد قربت یعنی برای انجام فرمان خداوند عالم بدهد و موقعی که آن را میدهد، نیت دادن فطره نماید.