طبق روایات بسیاری که از معصومین نقل شده است پنج موضوع در هنگام مرگ برای انسان آشکار می شود: 1- دیدن جایگاه خود در بهشت یا دوزخ، چنانچه در تفسیر آیه ی مبارکه ی (اذا بَلغت الحلقوم)(1) (به هنگامی که نفس به گلوی انسان می رسد)، امام صادق (ع) فرمودند: وقتی که نفس به گلوی انسان می رسد جایگاه خود را در بهشت می بیند و می گوید مرا به دنیا برگردانید تا به خانواده خود اطلاع دهم و به او می گویند: راهی برای بازگشت وجود ندارد. (2). 2- دیدن ملک الموت و ملائکه های دیگر: روایتی است که می فرماید: وقتی هنگام جان دادن فرا می رسد چهار ملک بر انسان وارد می شود و با او سخن می گویند، اولی می گوید: السلام علیک، من مُوَکِّل روزی تو هستم که باید روزی تو را جمع کنم و من سر تا سر زمین را گشتم، از مغرب تا مشرق، روزی برایت پیدا نکردم ولو یک لقمه تا آن که داخل این ساعت گردیدم و دومی می گوید: السلام علیک، من موکل بر آشامیدنی های تو هستم و سرتاسر زمین را گشتم آشامیدنی برای تو پیدا نکردم تا این که داخل در این ساعت شدم. و سومی می گوید: السلام علیک، من موکل نفس تو هستم از مشرق تا مغرب زمین را گشتم و نفسی برای تو پیدا نکردم و چهارمی می گوید: السلام علیک، من موکل اجل ها و عمر تو می باشم و تمام زمین را گشتم قوت زندگانی از برای تو نیافتم تا این که داخل در این ساعت شدم. و بعد از اینها (کرام الکاتبین) بر محتضر وارد می شود و می فرماید: من موکل زیان توأم، هرچه گفته ای ضبط کرده ام بعد از آن یک لوح سیاهی بیرون می آورد و به او نشان می دهد و به محتضر میگوید به این لوح نگاه کن آنگاه عرق محتضر جاری شده و به سمت راست و چپ می نگرد تا لوح خوانده نشود (کرام الکاتبین) این صحیفه را بر بالش محتضر می گذارد و می رود و بعد از آن (ملک الموت) داخل می شود و در حالیکه در طرف راست او (ملائکه رحمت) و در طرف چپ او (ملائکه عذاب) قرار دارند و هر کدام سعی می کنند، روح را به جانب خود بکشانند تا آنکه روح بنده به حلق می رسد و ملک الموت آن را میگیرد و بعد اگر اهل سعادت بود او را تسلیم ملائکه رحمت می کند و اگر اهل شقاوت بود رح میّت را به ملائکه عذاب می سپارند و سرانجام ملائکه روح میت را تحویل گرفته و به آسمان می برند. (3) 3- رؤیت پیامبر اکرم (ص) ائمه اطهار (ع)، در ذیل تفسیر آیه ی مبارکه (الا انَّ اولیاءَ الله لا خوفٌ علیهم و لا هم یَحزَنُونَ امَنوا و کانوا یَتَّقون)، آگاه باشید دوستان و اولیای خدا، نه ترسی دارند و نه غمگین می شوند همانها که ایمان آوردند و از مخالفت خداوند پرهیز می کردند. (4) از امام صادق (ع) منقول است که فرمودند: هیچ انسان با ایمانی چشم از جهان نمی پوشد مگر اینکه رسول اکرم (ص) و امام علی (ع) را می بیند که به او بشارت می دهند. (5) 4- تجسّم شیطان بر او: روایتی است از امام صادق (ع) که می فرمایند: هیچ کس نیست در هنگام مرگ، مگر آنکه ابلیس، اعوان و یارانش را می فرستد که او را وادار به کفر کنند و در دینش تشکیک بیندازد تا آن که روح از بدنش مفارقت کند و اگر محتضر مؤمن باشد، شیطان قدرت ندارد که ایمان او را زایل کند. 5- پنجمین موردی که برای انسان در هنگام سکرات موت آشکار می شود، تجسّم اولاد و اموال است روایتی از امام علی (ع) است که می فرمایند: برای شخص محتضر مال و اولاد و عملش ممثّل میشود پس به مالش می گوید: تو برای من چه می کنی؟ می گوید: از من بیش از کفنت بهره نمی گیری، و به اولادش می گوید: شما برای من چه می کنید؟ تو را به گورت وارد می کنیم. آنگاه به عملش می گوید: تو با من چه می کنی؟ گوید: همه جا قرین و ملازم تو هستم. (6) پی نوشت: 1- واقعه 51. 2- معاد یا آخرین سیر تکاملی انسان، ص 142. 3- انیس العارفین، ص 17، 18. 4- یونس 61، 62. 5- تفسیر نمونه، ج8، ص 240. 6- کلم الطیب، ص 660. منبع: تصویر برزخ و برزخیان در قرآن کریم، فاطمه کریمی، انتشارات جامعه القرآن الکریم
طبق روایات بسیاری که از معصومین نقل شده است پنج موضوع در هنگام مرگ برای انسان آشکار می شود:
1- دیدن جایگاه خود در بهشت یا دوزخ، چنانچه در تفسیر آیه ی مبارکه ی (اذا بَلغت الحلقوم)(1) (به هنگامی که نفس به گلوی انسان می رسد)، امام صادق (ع) فرمودند: وقتی که نفس به گلوی انسان می رسد جایگاه خود را در بهشت می بیند و می گوید مرا به دنیا برگردانید تا به خانواده خود اطلاع دهم و به او می گویند: راهی برای بازگشت وجود ندارد. (2).
2- دیدن ملک الموت و ملائکه های دیگر: روایتی است که می فرماید: وقتی هنگام جان دادن فرا می رسد چهار ملک بر انسان وارد می شود و با او سخن می گویند، اولی می گوید: السلام علیک، من مُوَکِّل روزی تو هستم که باید روزی تو را جمع کنم و من سر تا سر زمین را گشتم، از مغرب تا مشرق، روزی برایت پیدا نکردم ولو یک لقمه تا آن که داخل این ساعت گردیدم و دومی می گوید: السلام علیک، من موکل بر آشامیدنی های تو هستم و سرتاسر زمین را گشتم آشامیدنی برای تو پیدا نکردم تا این که داخل در این ساعت شدم. و سومی می گوید: السلام علیک، من موکل نفس تو هستم از مشرق تا مغرب زمین را گشتم و نفسی برای تو پیدا نکردم و چهارمی می گوید: السلام علیک، من موکل اجل ها و عمر تو می باشم و تمام زمین را گشتم قوت زندگانی از برای تو نیافتم تا این که داخل در این ساعت شدم. و بعد از اینها (کرام الکاتبین) بر محتضر وارد می شود و می فرماید: من موکل زیان توأم، هرچه گفته ای ضبط کرده ام بعد از آن یک لوح سیاهی بیرون می آورد و به او نشان می دهد و به محتضر میگوید به این لوح نگاه کن آنگاه عرق محتضر جاری شده و به سمت راست و چپ می نگرد تا لوح خوانده نشود (کرام الکاتبین) این صحیفه را بر بالش محتضر می گذارد و می رود و بعد از آن (ملک الموت) داخل می شود و در حالیکه در طرف راست او (ملائکه رحمت) و در طرف چپ او (ملائکه عذاب) قرار دارند و هر کدام سعی می کنند، روح را به جانب خود بکشانند تا آنکه روح بنده به حلق می رسد و ملک الموت آن را میگیرد و بعد اگر اهل سعادت بود او را تسلیم ملائکه رحمت می کند و اگر اهل شقاوت بود رح میّت را به ملائکه عذاب می سپارند و سرانجام ملائکه روح میت را تحویل گرفته و به آسمان می برند. (3)
3- رؤیت پیامبر اکرم (ص) ائمه اطهار (ع)، در ذیل تفسیر آیه ی مبارکه (الا انَّ اولیاءَ الله لا خوفٌ علیهم و لا هم یَحزَنُونَ امَنوا و کانوا یَتَّقون)، آگاه باشید دوستان و اولیای خدا، نه ترسی دارند و نه غمگین می شوند همانها که ایمان آوردند و از مخالفت خداوند پرهیز می کردند. (4) از امام صادق (ع) منقول است که فرمودند: هیچ انسان با ایمانی چشم از جهان نمی پوشد مگر اینکه رسول اکرم (ص) و امام علی (ع) را می بیند که به او بشارت می دهند. (5)
4- تجسّم شیطان بر او: روایتی است از امام صادق (ع) که می فرمایند: هیچ کس نیست در هنگام مرگ، مگر آنکه ابلیس، اعوان و یارانش را می فرستد که او را وادار به کفر کنند و در دینش تشکیک بیندازد تا آن که روح از بدنش مفارقت کند و اگر محتضر مؤمن باشد، شیطان قدرت ندارد که ایمان او را زایل کند.
5- پنجمین موردی که برای انسان در هنگام سکرات موت آشکار می شود، تجسّم اولاد و اموال است روایتی از امام علی (ع) است که می فرمایند: برای شخص محتضر مال و اولاد و عملش ممثّل میشود پس به مالش می گوید: تو برای من چه می کنی؟ می گوید: از من بیش از کفنت بهره نمی گیری، و به اولادش می گوید: شما برای من چه می کنید؟ تو را به گورت وارد می کنیم. آنگاه به عملش می گوید: تو با من چه می کنی؟ گوید: همه جا قرین و ملازم تو هستم. (6)
پی نوشت:
1- واقعه 51.
2- معاد یا آخرین سیر تکاملی انسان، ص 142.
3- انیس العارفین، ص 17، 18.
4- یونس 61، 62.
5- تفسیر نمونه، ج8، ص 240.
6- کلم الطیب، ص 660.
منبع: تصویر برزخ و برزخیان در قرآن کریم، فاطمه کریمی، انتشارات جامعه القرآن الکریم
- [سایر] سکرات مرگ چیست؟
- [سایر] سکرات مرگ به چه معناست؟
- [سایر] در آخر سوره واقعه اشاره شده است که انسان بعد از مرگ بلافاصله نتیجه اعمال خود را می بیند! آیا این مسئله با سکرات مرگ منافات ندارد؟
- [سایر] در آخر سوره واقعه اشاره شده است که انسان بعد از مرگ بلافاصله نتیجه اعمال خود را می بیند! آیا این مسئله با سکرات مرگ منافات ندارد؟
- [سایر] با سلام؛ در آخر سوره واقعه اشاره شده است که بلافاصله بعد از مرگ انسان نتیجه اعمال خود را می بیند که یا در رفاه کامل واقع می شود و یا در عذاب جحیم، و از طرف دیگر بحث سکرات مرگ مطرح است که حتی پیامبران را نیز شامل می شود، جمع بین این دو را چگونه ارزیابی می نمایید؟
- [سایر] سکرات موت یعنی چه؟
- [سایر] با مردن چه حقیقتی بر انسان آشکار می گردد؟
- [سایر] چرا خداوند برای انسان ها دشمن آشکار(شیطان) را آفرید؟
- [سایر] غمرات و سکرات موت چه حالاتی هستند؟
- [سایر] انسان بعد از مرگ کجا میرود آیا روح انسان بعد مرگ با ما ارتباط دارد؟
- [آیت الله سیستانی] شراب نجس است ، و غیر آن از چیزهایی که انسان را مست میکند نجس نیست .
- [آیت الله علوی گرگانی] جائز نیست انسان در مرگ کسی صورت وبدن را بخراشد وبخود لطمه بزند.
- [آیت الله مظاهری] جایز نیست انسان در مرگ کسی صورت و بدن را بخراشد و به خود لطمه بزند.
- [آیت الله سبحانی] جایز نیست، انسان در مرگ کسی صورت و بدن را بخراشد و به خود لطمه بزند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] خوردن چیزی که موجب مرگ می شود یا برای انسان ضرر کلّی دارد حرام است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] جائز نیست انسان در مرگ کسی صورت و بدن را بخراشد و به خود لطمه بزند.
- [آیت الله بروجردی] جائز نیست انسان در مرگ کسی صورت و بدن را بخراشد و به خود لطمه بزند.
- [آیت الله علوی گرگانی] بهتر است زکاْ را آشکار وصدقه مستحبّی را مخفی بدهد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . جایز نیست، انسان در مرگ کسی صورت و بدن را بخراشد و به خود لطمه بزند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] خوردن چیزی که موجب مرگ می شود یا برای انسان ضرر کلی دارد حرام است.