با مردن چه حقیقتی بر انسان آشکار می گردد؟
جهان آفرینش و هر آنچه در آن است، تحت تدبیر الهی است و انسان هم که جزئی از عالم وجود است از این امر مستثنا نیست. همه ی موجودات به سوی نهایت و غایتی در حرکت اند و همه را خدا هدایت و رهبری می کند. تأثیرات اسباب و علل بر موجودات عالم هستی، از آنِ خودشان نیست و تمام آن به پروردگار عالم منتهی می شود. انسان چون در این دنیا سکنا گزیده و با این زندگی اُنس گرفته است زینت حیات دنیا و لذایذ آن او را متوجه خود می کند، به گونه ای که به همین ظواهر و اسباب و علل مادی تمسّک می جوید و آنها را مستقل در تأثیر می بیند. لذا وقتی لحظه ی مرگش فرامی رسد اولین واقعیتی که برایش آشکار می شود بطلان دنیا و مافیها است؛ او درمی یابد که تمام عادات و رسومات دنیایی اش و هر آنچه واقعیت می انگاشته، اوهام و سرابی بیش نبوده و همه برای او تمام شده است.[1] قرآن کریم دراین باره می فرماید: (وَ لَقَدْ جِئْتُمُونا فُرادی کَما خَلَقْناکُمْ أَوَّلَ مَرَّة وَ تَرَکْتُمْ ما خَوَّلْناکُمْ وَراءَ ظُهُورِکُمْ وَ ما نَری مَعَکُمْ شُفَعاءَکُمُ الَّذِینَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِیکُمْ شُرَکاءُ لَقَدْ تَقَطَّعَ بَیْنَکُمْ وَ ضَلَّ عَنْکُمْ ما کُنْتُمْ تَزْعُمُونَ)؛[2] و محقّقاً شما یکایک (برای حساب) به سوی ما باز می آیید بدان گونه که اول شما را بیافریدیم و آنچه از مال و جاه به شما داده بودیم (که سبب غرور شما بود) همه را پشت سر می افکنید و آن شفیعان که به خیال باطل به نفع خود می پنداشتید همه نابود می شوند و میان شما و آنها جدایی می افتد. پی نوشتها: [1]. ر.ک: محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج 7، ص 286، و عبدالله جوادی آملی، صورت و سیرت انسان در قرآن، ص 240. [2]. سوره ی انعام، آیه ی 94. منبع: مرگ، واقعیت ناشناخته، محسن میرزاپور، نشر انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1383).
عنوان سوال:

با مردن چه حقیقتی بر انسان آشکار می گردد؟


پاسخ:

جهان آفرینش و هر آنچه در آن است، تحت تدبیر الهی است و انسان هم که جزئی از عالم وجود است از این امر مستثنا نیست. همه ی موجودات به سوی نهایت و غایتی در حرکت اند و همه را خدا هدایت و رهبری می کند. تأثیرات اسباب و علل بر موجودات عالم هستی، از آنِ خودشان نیست و تمام آن به پروردگار عالم منتهی می شود.
انسان چون در این دنیا سکنا گزیده و با این زندگی اُنس گرفته است زینت حیات دنیا و لذایذ آن او را متوجه خود می کند، به گونه ای که به همین ظواهر و اسباب و علل مادی تمسّک می جوید و آنها را مستقل در تأثیر می بیند.
لذا وقتی لحظه ی مرگش فرامی رسد اولین واقعیتی که برایش آشکار می شود بطلان دنیا و مافیها است؛ او درمی یابد که تمام عادات و رسومات دنیایی اش و هر آنچه واقعیت می انگاشته، اوهام و سرابی بیش نبوده و همه برای او تمام شده است.[1]
قرآن کریم دراین باره می فرماید:
(وَ لَقَدْ جِئْتُمُونا فُرادی کَما خَلَقْناکُمْ أَوَّلَ مَرَّة وَ تَرَکْتُمْ ما خَوَّلْناکُمْ وَراءَ ظُهُورِکُمْ وَ ما نَری مَعَکُمْ شُفَعاءَکُمُ الَّذِینَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِیکُمْ شُرَکاءُ لَقَدْ تَقَطَّعَ بَیْنَکُمْ وَ ضَلَّ عَنْکُمْ ما کُنْتُمْ تَزْعُمُونَ)؛[2] و محقّقاً شما یکایک (برای حساب) به سوی ما باز می آیید بدان گونه که اول شما را بیافریدیم و آنچه از مال و جاه به شما داده بودیم (که سبب غرور شما بود) همه را پشت سر می افکنید و آن شفیعان که به خیال باطل به نفع خود می پنداشتید همه نابود می شوند و میان شما و آنها جدایی می افتد.
پی نوشتها:
[1]. ر.ک: محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج 7، ص 286، و عبدالله جوادی آملی، صورت و سیرت انسان در قرآن، ص 240.
[2]. سوره ی انعام، آیه ی 94.
منبع: مرگ، واقعیت ناشناخته، محسن میرزاپور، نشر انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1383).





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین