مسائل دین از یک نظر گاه قابل تقسیم به دو بخش "معارف اعتقادی" و "احکام عملی" است. در احکام عملی که جای تعبّد و عمل است افزون بر قطع و اطمینان، مظنّه خاص نیز راهگشاست. بنابراین، کلام معصومین (علیهمالسلام) حتی اگر به صورت "خبر واحد" باشد و همراه با قراین قطعآور نباشد، در مسائل عملی و فرعی، حجّت تعبّدی است، چه در احکام الزامی (وجوب و حرمت) و چه در احکام غیر الزامی (استحباب و کراهت). این بخش در علم اصول فقه به خوبی تبیین شده است. اما آنچه در این جا مورد بحث قرار میگیرد حجیّت سخنان معصومین (علیهمالسلام) در بخش معارف اعتقادی است که ظن و گمان در آنها اعتباری ندارد و قابل تعبّد نیست، بلکه باید در آن به قطع و یقین دست یافت تا نَفْس آرام بگیرد و آن را بپذیرد. قرآن کریم، چنانکه گذشت، در تبیین معارف دین اوّلین پایگاه و به تعبیر حدیث شریف ثقلین "ثقل اکبر" است و میزانی الهی برای ارزیابی محتوای احادیث غیر قطعی معصومین است. اما سخنان معصومین (علیهمالسلام) در بخش معارف اعتقادی دو دسته است: 1 روایاتی که در ارکان سهگانه خود، دارای جزم و یقین است؛ یعنی در "اصل صدور" و "جهت صدور" و "دلالت بر محتوا" قطعی است؛ یعنی از نظر سند، خبر متواتر یا خبر واحد محفوف به قرینه قطعی است و از نظر جهت صدور نیز قطعاً میدانیم در صدد بیان معارف واقعی است و از روی تقیه صادر نشده است و در دلالت نیز نصّ است، نه ظاهر. این گونه روایات گرچه اندک است، ولی بر اثر یقینآور بودن آن، در معارف دین راهگشا و حجّت است و میتوان در اثبات مسائل اصولی(1) از آن مدد گرفت. اگر کسی در محضر معصوم (علیهالسلام) باشد و تقیهای در میان نباشد و معصوم (علیهالسلام) در صدد بیان واقعیت باشد، در چنین موردی میتوان سخن معصوم را حدّ وسط برهان قرار داد و به یقین رسید و این گونه ادله نقلی با براهین عقلی تفاوتی جز در اجمال و تفصیل ندارد. 2 روایات و ادلّه نقلی که در ارکان سهگانه مزبور فاقد یقین است و در نتیجه یقینآور نبوده، بلکه تنها مفید ظن و گمان است. این گونه روایات ناظر به سه بخش است: الف: معارف اصول دین، همانند اصل توحید، نبوّت و معاد و اصل وجود بهشت و جهنّم. در این گونه معارف که از اصول دین است و اعتقاد به آن ضروری است و یقین و جزم در آن معتبر است، با ادلّه نقلی ظنی نمیتوان به یقین دست یافت و از این رو این گونه از ادلّه نقلی در این بخش حجّت نیست. ب: معارفی که از اصول دین نیست تا اعتقاد تفصیلی به آنها ضروری باشد، بلکه ایمان اجمالی درباره آنها کافی و کارساز است؛ مانند این که حقیقت عرش، کرسی، لوح، قلم و فرشته چیست. در این بخش انسان میتواند به علم اجمالی و یقین مجمل نه مفصل قانع شود. بنابراین، در این موارد میتوان به ایمان اجمالی بسنده کرد و مفاد روایت ظنّی را نیز در حدّ احتمال پذیرفت. ج: معارفی که نه از اصول دین است و نه از قسم دوم، بلکه بیانگر مسائل علمی و آیات الهی در خلقت است، مانند این که آسمانها و زمین در آغاز آفرینش "رتق" و بسته بوده، سپس "فتق" و گشوده شده است(2). اخبار و روایاتی که مبیّن این بخش از معارف است نه ثمره عملی دارد و نه جزمِ علمی در آنها معتبر است. در این بخش نیز روایات غیر قطعی در حدّ احتمال قابل پذیرش است، ولی حجّت تعبّدی نیست؛ زیرا ادلّه حجیّت خبر واحد راجع به مسائل عملی و تعبدی است و در مسائل علمی نمیتوان کسی را بدون حصول مبادی تصدیقی متعبّد به علم کرد. 1 به استثنای اصل اثبات مبدأ که تنها با دلیل عقلی قابل اثبات است و نه تنها با دلیل نقلی اثبات نمی شود، بلکه با معجزه نیز قابل اثبات نیست؛ زیرا معجزه برای تثبیت "دَعْوی" است، نه اثبات صحّت "دعوت" به اصل مبدأ. محتوای دعوت تا آنجا که به اثبات اصل مبدأ بازمیگردد تنها با دلیل عقلی باید اثبات شود و از آن پس حتی در مسائل مربوط به توحید می توان به سخن معصوم (علیهالسلام) استناد کرد. 2 سوره انبیاء، آیه 30. مأخذ: ( تفسیر تسنیم، ج 1، ص 156)
مسائل دین از یک نظر گاه قابل تقسیم به دو بخش "معارف اعتقادی" و "احکام عملی" است. در احکام عملی که جای تعبّد و عمل است افزون بر قطع و اطمینان، مظنّه خاص نیز راهگشاست. بنابراین، کلام معصومین (علیهمالسلام) حتی اگر به صورت "خبر واحد" باشد و همراه با قراین قطعآور نباشد، در مسائل عملی و فرعی، حجّت تعبّدی است، چه در احکام الزامی (وجوب و حرمت) و چه در احکام غیر الزامی (استحباب و کراهت).
این بخش در علم اصول فقه به خوبی تبیین شده است. اما آنچه در این جا مورد بحث قرار میگیرد حجیّت سخنان معصومین (علیهمالسلام) در بخش معارف اعتقادی است که ظن و گمان در آنها اعتباری ندارد و قابل تعبّد نیست، بلکه باید در آن به قطع و یقین دست یافت تا نَفْس آرام بگیرد و آن را بپذیرد.
قرآن کریم، چنانکه گذشت، در تبیین معارف دین اوّلین پایگاه و به تعبیر حدیث شریف ثقلین "ثقل اکبر" است و میزانی الهی برای ارزیابی محتوای احادیث غیر قطعی معصومین است.
اما سخنان معصومین (علیهمالسلام) در بخش معارف اعتقادی دو دسته است:
1 روایاتی که در ارکان سهگانه خود، دارای جزم و یقین است؛ یعنی در "اصل صدور" و "جهت صدور" و "دلالت بر محتوا" قطعی است؛ یعنی از نظر سند، خبر متواتر یا خبر واحد محفوف به قرینه قطعی است و از نظر جهت صدور نیز قطعاً میدانیم در صدد بیان معارف واقعی است و از روی تقیه صادر نشده است و در دلالت نیز نصّ است، نه ظاهر.
این گونه روایات گرچه اندک است، ولی بر اثر یقینآور بودن آن، در معارف دین راهگشا و حجّت است و میتوان در اثبات مسائل اصولی(1) از آن مدد گرفت. اگر کسی در محضر معصوم (علیهالسلام) باشد و تقیهای در میان نباشد و معصوم (علیهالسلام) در صدد بیان واقعیت باشد، در چنین موردی میتوان سخن معصوم را حدّ وسط برهان قرار داد و به یقین رسید و این گونه ادله نقلی با براهین عقلی تفاوتی جز در اجمال و تفصیل ندارد.
2 روایات و ادلّه نقلی که در ارکان سهگانه مزبور فاقد یقین است و در نتیجه یقینآور نبوده، بلکه تنها مفید ظن و گمان است. این گونه روایات ناظر به سه بخش است:
الف: معارف اصول دین، همانند اصل توحید، نبوّت و معاد و اصل وجود بهشت و جهنّم. در این گونه معارف که از اصول دین است و اعتقاد به آن ضروری است و یقین و جزم در آن معتبر است، با ادلّه نقلی ظنی نمیتوان به یقین دست یافت و از این رو این گونه از ادلّه نقلی در این بخش حجّت نیست.
ب: معارفی که از اصول دین نیست تا اعتقاد تفصیلی به آنها ضروری باشد، بلکه ایمان اجمالی درباره آنها کافی و کارساز است؛ مانند این که حقیقت عرش، کرسی، لوح، قلم و فرشته چیست. در این بخش انسان میتواند به علم اجمالی و یقین مجمل نه مفصل قانع شود. بنابراین، در این موارد میتوان به ایمان اجمالی بسنده کرد و مفاد روایت ظنّی را نیز در حدّ احتمال پذیرفت.
ج: معارفی که نه از اصول دین است و نه از قسم دوم، بلکه بیانگر مسائل علمی و آیات الهی در خلقت است، مانند این که آسمانها و زمین در آغاز آفرینش "رتق" و بسته بوده، سپس "فتق" و گشوده شده است(2). اخبار و روایاتی که مبیّن این بخش از معارف است نه ثمره عملی دارد و نه جزمِ علمی در آنها معتبر است. در این بخش نیز روایات غیر قطعی در حدّ احتمال قابل پذیرش است، ولی حجّت تعبّدی نیست؛ زیرا ادلّه حجیّت خبر واحد راجع به مسائل عملی و تعبدی است و در مسائل علمی نمیتوان کسی را بدون حصول مبادی تصدیقی متعبّد به علم کرد.
1 به استثنای اصل اثبات مبدأ که تنها با دلیل عقلی قابل اثبات است و نه تنها با دلیل نقلی اثبات نمی شود، بلکه با معجزه نیز قابل اثبات نیست؛ زیرا معجزه برای تثبیت "دَعْوی" است، نه اثبات صحّت "دعوت" به اصل مبدأ. محتوای دعوت تا آنجا که به اثبات اصل مبدأ بازمیگردد تنها با دلیل عقلی باید اثبات شود و از آن پس حتی در مسائل مربوط به توحید می توان به سخن معصوم (علیهالسلام) استناد کرد.
2 سوره انبیاء، آیه 30.
مأخذ: ( تفسیر تسنیم، ج 1، ص 156)
- [سایر] رابطه معارف تجربی با معارف فلسفی و دینی را بنویسید؟
- [سایر] اعجاز قرآن از نظر معارف چگونه است؟
- [سایر] در کتاب (تاریخ الغیبة الکبری)، مرحوم سیّد محمّد صدر چندین بار اشاره شده است که (قبول نداشتن برخی از بخشی از فقرات یک روایت، مانع از پذیرش مابقی آن روایت نمی شود) (ص 167، ترجمه سیّد حسن افتخارزاده، نشر نیک معارف). آیا این مطلب درست است؟ اگر بخشی از یک روایت با اصول ثابت شده (توسّط عقل یا نقل) منافات داشت و در نتیجه رد شد، آیا سایر بخش های آن روایت هم زیر سؤال نمی رود؟
- [سایر] برخی از معارف قرآنی را بیان کنید؟
- [سایر] تفاوت قرآن با کتب علمی، در تبیین معارف چیست؟
- [سایر] آیا قرآن در حجیت و تبیین معارف مستقل است؟
- [سایر] اعجاز قرآن از نظر بیان معارف عقلی چگونه است؟
- [سایر] قرآن از چه شیوههایی در تبیین معارف استفاده میکند؟
- [سایر] اصول اعتقادی علویه چیست؟
- [سایر] چرا حضرت مهدی (عج) در پرده غیبت می باشند و اگر مسئله امامت باشد و حجتیت حضرت مهدی باشد باید حی و حاضر در بین مردم باشند و رهبری کنند پس چرا نیستند؟
- [آیت الله بروجردی] اگر از کافر یا کسی که به دادن خمس اعتقادی ندارد، مالی به دست انسان آید، واجب نیست خمس آن را بدهد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اعانت و کمک و همکاری با نشریات صحیح و مورد اعتماد، از وظایف مهمه است و از اموری است که سبب تعمیم و توسعه معارف و تبلیغات اسلامی می شود.
- [آیت الله مظاهری] در غیر فروعات فقهیه مانند پرداخت وجوهات شرعیّه و تعیین قیّم یا سرپرست برای اوقاف و یا تعیین وصی برای کسی که وصی ندارد، رجوع به اعلم یا رجوع به مرجع تقلید شخص، لازم نیست و رجوع به مجتهد جامع الشرایط کفایت میکند. ______ 1) در بخش سوّم این رساله، مباحث مربوط به اصول دین تحت عنوان (اصول اعتقادی) آمده است.
- [آیت الله سیستانی] در روایات معتبره وارد است ، که نماز با جماعت بیست و پنج درجه افضل از نماز فرادی است .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر کافر یا کسی که به خمس اعتقادی ندارد چیزی را به انسان هدیه بدهد انسان مالک آن می شود و لازم نیست خمس آن را بدهد. بلی اگر آنچه را که گرفته در طول سال صرف مؤونه او نشود و از درآمد سال او زیاد بیاید باید خمس آن را بپردازد.
- [آیت الله خوئی] در روایات معتبره وارد است که نماز با جماعت بیست و پنج درجه افضل از نماز فرادا است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] برای زنها نماز خواندن در خانه بهتر است و در حدیث شریف از امام جعفر صادق علیهالسلام آمده است که: (خیر مساجد نساءکم البیوت).
- [آیت الله شبیری زنجانی] در روایات معتبره وارد شده است که ثواب نماز با جماعت بیست و پنج برابر نماز فرادی، یعنی نمازی که تنها خوانده شود، است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] نماز در حرم امامان(علیهم السلام) مستحب است، بلکه در حدیث آمده نماز در حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) برابر با دویست هزار نماز است.
- [آیت الله سیستانی] سلام کردن مستحب است . و در روایت است که سواره به پیاده ، و ایستاده به نشسته ، و کوچکتر به بزرگتر ، سلام کند .