چرا انسان هر قدر هم که تلاش کند باز هم نمی تواند حق خداوند را ادا کند؟
امیر مومنان علی(ع) می فرماید: (و حسابگران (زبردست) هرگز نتوانند نعمت هایش را شماره کنند) وَ لا یُحْصی نَعْمائَهُ الْعادُونَ.(1) زیرا نعمت های مادّی و معنوی، ظاهری و باطنی، فردی و جمعی او از آن برتر و بیشتر است که قابل احصا باشد. به عنوان نمونه بدن یک انسان از سلولها و یاخته های بی حدّ و حصری تشکیل شده (10 میلیون میلیارد به طور متوسّط!) که هر کدام یک موجود زنده است با ساختمان پیچیده اش و هر یک نعمتی است از نعمتهای پروردگار که شمارش آنها در ده ها هزار سال نیز ممکن نیست. وقتی انسان نتواند تنها این بخش کوچک از نعمت های الهی را شماره کند، چگونه می تواند آن همه نعمتهای بیرونی چه در جنبه های مادّی یا معنوی را شماره کند؟ اصولا ما از همه نعمت های او آگاه نیستیم که بخواهیم آنها را شماره کنیم؟ بسیاری از نعمتهای او سراسر وجود ما را احاطه کرده و چون هرگز از ما سلب نمی شود، پی به وجود آنها نمی بریم زیرا وجود نعمت همیشه بعد از فقدان آن شناخته می شود. اضافه بر این، هر قدر دامنه علم و دانش انسان توسعه می یابد، به مواهب جدید و نعمت های تازه ای از خداوند دست می یابد. سپس در جمله ای زیبا می فرماید: (و تلاشگران و کوشش کنندگان حقّ او را ادا نمی کنند هر چند خود را به زحمت بیفکنند) وَلا یُؤدّی حَقَّهُ الُمجْتَهِدونَ(2) این جمله در حقیقت نتیجه ای است از جمله سابق، زیرا وقتی نتوان نعمتهای او را احصا کرد، چگونه می توان حق او را ادا نمود؟ و به تعبیر دیگر حقّ او به اندازه عظمت ذات اوست و شکر و حمد ما به مقدار توان ناچیز ماست و به همین دلیل این، جوابگوی آن نخواهد بود. نه تنها در مقام عمل از مدح و ثنا و ادای حقّ او عاجزند که در مقام اندیشه و تفکّر نیز از درک ذاتش ناتوانند.(3) پی نوشتها: 1. نهج البلاغه، خطبه اول. 2. همان 3. پیام امام علی(ع)، ج1، ص 73. منبع:سایت انوار طاها
عنوان سوال:

چرا انسان هر قدر هم که تلاش کند باز هم نمی تواند حق خداوند را ادا کند؟


پاسخ:

امیر مومنان علی(ع) می فرماید: (و حسابگران (زبردست) هرگز نتوانند نعمت هایش را شماره کنند) وَ لا یُحْصی نَعْمائَهُ الْعادُونَ.(1)
زیرا نعمت های مادّی و معنوی، ظاهری و باطنی، فردی و جمعی او از آن برتر و بیشتر است که قابل احصا باشد. به عنوان نمونه بدن یک انسان از سلولها و یاخته های بی حدّ و حصری تشکیل شده (10 میلیون میلیارد به طور متوسّط!) که هر کدام یک موجود زنده است با ساختمان پیچیده اش و هر یک نعمتی است از نعمتهای پروردگار که شمارش آنها در ده ها هزار سال نیز ممکن نیست. وقتی انسان نتواند تنها این بخش کوچک از نعمت های الهی را شماره کند، چگونه می تواند آن همه نعمتهای بیرونی چه در جنبه های مادّی یا معنوی را شماره کند؟ اصولا ما از همه نعمت های او آگاه نیستیم که بخواهیم آنها را شماره کنیم؟ بسیاری از نعمتهای او سراسر وجود ما را احاطه کرده و چون هرگز از ما سلب نمی شود، پی به وجود آنها نمی بریم زیرا وجود نعمت همیشه بعد از فقدان آن شناخته می شود. اضافه بر این، هر قدر دامنه علم و دانش انسان توسعه می یابد، به مواهب جدید و نعمت های تازه ای از خداوند دست می یابد.
سپس در جمله ای زیبا می فرماید: (و تلاشگران و کوشش کنندگان حقّ او را ادا نمی کنند هر چند خود را به زحمت بیفکنند) وَلا یُؤدّی حَقَّهُ الُمجْتَهِدونَ(2)
این جمله در حقیقت نتیجه ای است از جمله سابق، زیرا وقتی نتوان نعمتهای او را احصا کرد، چگونه می توان حق او را ادا نمود؟ و به تعبیر دیگر حقّ او به اندازه عظمت ذات اوست و شکر و حمد ما به مقدار توان ناچیز ماست و به همین دلیل این، جوابگوی آن نخواهد بود. نه تنها در مقام عمل از مدح و ثنا و ادای حقّ او عاجزند که در مقام اندیشه و تفکّر نیز از درک ذاتش ناتوانند.(3)

پی نوشتها:
1. نهج البلاغه، خطبه اول.
2. همان
3. پیام امام علی(ع)، ج1، ص 73.
منبع:سایت انوار طاها





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین