کلمه بداء هم دربارة انسانها بهکار می‌رود، و هم خداوند متعال، که دو معنای کاملاً متفاوت از همدیگر دارند. وقتی این کلمه را برای انسانها بهکار می‌بریم، منظور ما همان تغییر اراده است. مثل اینکه ما تصمیم جدی برای مسافرت داشته باشیم، و اندکی پیش از مسافرت بفهمیم این سفر خطر دارد، و رفتن به آن به صلاح نیست، و از رفتن پشیمان بشویم. در این حالت می‌گوییم که برای ما بداء حاصل شد؛ زیرا از باطن قضایا خبر نداشتیم و الا از همان اول چنین تصمیمی نمی‌گرفتیم. چنین معنایی هیچگاه دربارة خداوند متعال مصداق پیدا نمی‌کند، چون نمی‌توانیم بگوییم، نعوذبالله، خدا نمی‌دانست کار ضرر دارد و بعداً فهمید، و تصمیمش عوض شد. بدائی که در مورد خداوند متعال استفاده می‌شود همان (اظهار پس از خفا)ست که با مثالی آن را برای شما توضیح می‌دهم. یکی از انبیای قوم بنی‌اسراییل، در شب اول ازدواج یک عروس و داماد، به پیروان خود گفت: فردا جنازة این دو را از خانه بیرون خواهند آورد. صبح فردا مردم در نهایت ناباوری دیدند که آنها نمرده‌اند. از آن پیامبر توضیح خواستند و او هم از خداوند توضیح خواست. به او خطاب شد؛ مرگ آنها معلق بود، نه حتمی، و چون همان شب صدقه دادند، مرگشان به تأخیر افتاد. به مریدانت بگو اگر می‌خواهند مطمئن شوند، که قرار بوده اینها کشته شوند، بروند زیر رختخواب آنها، ماری را که قرار بوده قاتلشان باشد، ببینند. این همان بداء در مورد خداوند است که خداوند یک طرف قضیه را برای ما بیان کرده و طرف دیگر را نگفته تا جایگاه آن معلوم شود. خداوند از ابتدا می‌دانست این دو جوان قرار نیست امشب بمیرند و تقدیرشان را با صدقه دادن عوض خواهند کرد، لیکن فقط نیمة اول مطلب بیان میشود، تا مردم قدر و ارزش صدقه دادن را در ادامة جریان بفهمند. این را هم بگویم که صدقه دادن برطرف کردن نیاز فقرا و خیریه‌ها نیست، بلکه در واقع، ما نیازهایی از قبیل دفع بلا را از خود دفع می‌کنیم، و اگر چنین راههایی برای برطرف کردن این نیاز نداشتیم، خود ما دچار مشکل می‌شدیم؛ نه فقرا و مستمندان. جریان تغییر قبله هم، از این دست بود و خداوند متعال، از ابتدا می‌دانستند که قبلة جاوید مسلمانان، کعبه است، نه بیت‌المقدس؛ ولی چند سالی فقط لازم بود تا مسلمانان قدر و ارزش آن را بفهمند. آیه‌ای را که در ابتدای بحث خواندم، در همین رابطه است؛ آیة شریفه می‌فرماید: یمحوالله ما یشاء ویثبت وعنده أمّ الکتاب.1 خدا، هرچه را بخواهد، محو یا اثبات میکند و امّ الکتاب، نزد اوست. یعنی، خداوند آنچه را بخواهد، محو می‌کند، و یا آنچه را وجود نداشته، اثبات کرده و به وجود می‌آورد. بیت‌المقدس را که قبله بود، از قبله بودن می‌اندازد و کعبه را که تا این زمان قبله نبود، قبله می‌کند. بعد هم در ادامه‌اش می‌فرماید: (ام‌ الکتاب) نزد خداست؛ یعنی خدا، همه چیز را از اول می‌داند، ولی چون مصلحت نیست همه‌اش را بیان نمی‌کند. 1. سوره رعد(13)، آیه 39.
کلمه بداء هم دربارة انسانها بهکار میرود، و هم خداوند متعال، که دو معنای کاملاً متفاوت از همدیگر دارند. وقتی این کلمه را برای انسانها بهکار میبریم، منظور ما همان تغییر اراده است. مثل اینکه ما تصمیم جدی برای مسافرت داشته باشیم، و اندکی پیش از مسافرت بفهمیم این سفر خطر دارد، و رفتن به آن به صلاح نیست، و از رفتن پشیمان بشویم. در این حالت میگوییم که برای ما بداء حاصل شد؛ زیرا از باطن قضایا خبر نداشتیم و الا از همان اول چنین تصمیمی نمیگرفتیم. چنین معنایی هیچگاه دربارة خداوند متعال مصداق پیدا نمیکند، چون نمیتوانیم بگوییم، نعوذبالله، خدا نمیدانست کار ضرر دارد و بعداً فهمید، و تصمیمش عوض شد.
بدائی که در مورد خداوند متعال استفاده میشود همان (اظهار پس از خفا)ست که با مثالی آن را برای شما توضیح میدهم.
یکی از انبیای قوم بنیاسراییل، در شب اول ازدواج یک عروس و داماد، به پیروان خود گفت: فردا جنازة این دو را از خانه بیرون خواهند آورد. صبح فردا مردم در نهایت ناباوری دیدند که آنها نمردهاند. از آن پیامبر توضیح خواستند و او هم از خداوند توضیح خواست. به او خطاب شد؛ مرگ آنها معلق بود، نه حتمی، و چون همان شب صدقه دادند، مرگشان به تأخیر افتاد. به مریدانت بگو اگر میخواهند مطمئن شوند، که قرار بوده اینها کشته شوند، بروند زیر رختخواب آنها، ماری را که قرار بوده قاتلشان باشد، ببینند. این همان بداء در مورد خداوند است که خداوند یک طرف قضیه را برای ما بیان کرده و طرف دیگر را نگفته تا جایگاه آن معلوم شود.
خداوند از ابتدا میدانست این دو جوان قرار نیست امشب بمیرند و تقدیرشان را با صدقه دادن عوض خواهند کرد، لیکن فقط نیمة اول مطلب بیان میشود، تا مردم قدر و ارزش صدقه دادن را در ادامة جریان بفهمند. این را هم بگویم که صدقه دادن برطرف کردن نیاز فقرا و خیریهها نیست، بلکه در واقع، ما نیازهایی از قبیل دفع بلا را از خود دفع میکنیم، و اگر چنین راههایی برای برطرف کردن این نیاز نداشتیم، خود ما دچار مشکل میشدیم؛ نه فقرا و مستمندان.
جریان تغییر قبله هم، از این دست بود و خداوند متعال، از ابتدا میدانستند که قبلة جاوید مسلمانان، کعبه است، نه بیتالمقدس؛ ولی چند سالی فقط لازم بود تا مسلمانان قدر و ارزش آن را بفهمند.
آیهای را که در ابتدای بحث خواندم، در همین رابطه است؛ آیة شریفه میفرماید:
یمحوالله ما یشاء ویثبت وعنده أمّ الکتاب.1
خدا، هرچه را بخواهد، محو یا اثبات میکند و امّ الکتاب، نزد اوست.
یعنی، خداوند آنچه را بخواهد، محو میکند، و یا آنچه را وجود نداشته، اثبات کرده و به وجود میآورد. بیتالمقدس را که قبله بود، از قبله بودن میاندازد و کعبه را که تا این زمان قبله نبود، قبله میکند. بعد هم در ادامهاش میفرماید: (ام الکتاب) نزد خداست؛ یعنی خدا، همه چیز را از اول میداند، ولی چون مصلحت نیست همهاش را بیان نمیکند.
1. سوره رعد(13)، آیه 39.
- [سایر] شبهه: شیعه معتقد به بداء درباره خداست اما از نظر قرآن، مسئله بداء مردود است.
- [سایر] بداء چیست؟ آیا ممکن است که خدا پشیمان شود؟
- [سایر] بداء یعنی چه؟ آیا ممکن است در علائم حتمی ظهور امام زمان (عج) بداء حاصل شود؟
- [سایر] طرح مسئله علم دینی از چه اهمیتی برخوردار است؟ و انگیزههای طرح این مسئله کداماند؟
- [سایر] بحث رجعت و بداء را توضیح دهید؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] به نام خدا سلام لطفا درباره ی ؛بداء؛ این که به چه معناست و تفاوت شیعه و سنی در اعتقاد به آن در چیست ؟ توضیح بفرمائید.
- [سایر] قرآن کلام خدا یا کلام بشر؟
- [سایر] قرآن کلام خدا یا کلام بشر؟
- [سایر] مفهوم بدا، لوح محفوظ کتاب مبین، لوح محو و اثبات، چیست؟
- [سایر] بهترین راه برای جمع بین علم و ایمان چیست؟ بطوری که نه از ساحت علم کم شود و نه از ساحت معرفت (دینی و معنویت)، چه پیشنهادی میکنید؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه روزه دار نسبت دروغ به خدا و پیغمبر(صلی الله علیه وآله) دهد یک کفاره کافی است و کفاره جمع لازم نیست.
- [آیت الله مظاهری] اگر مجتهد اعلم در مسئلهای فتوی دهد مقلّد آن مجتهد نمیتواند در آن مسئله به فتوای مجتهد دیگر عمل کند، ولی اگر فتوی ندهد و بفرماید احتیاط آن است که فلان طور عمل شود، مقلّد باید یا به این احتیاط که احتیاط واجبش میگویند عمل کند، یا به فتوای مجتهدی که علم او از مجتهد اعلم کمتر و از مجتهدهای دیگر بیشتر است عمل نماید، و همچنین است اگر مجتهد اعلم بفرماید مسئله محل تأمّل یا محل اشکال است.
- [آیت الله مظاهری] شرط سوّم: باید لباس نمازگزار از اجزای حیوان مردهای که خون جهنده دارد نباشد و اگر کسی عمداً و در حال اختیار و با دانستن اینکه لباس او از مردار است و با علم به مسئله، در آن نماز بخواند نماز او باطل است ولی اگر سهواً یا در حال ناچاری یا ندانستن اینکه لباس او از مردار است یا ندانستن مسئله باشد اشکال ندارد.
- [آیت الله مظاهری] شرط چهارم: لباس نمازگزار باید از حیوان حرام گوشت نباشد و اگر کسی عمداً و در حال اختیار و با دانستن اینکه لباس او از حیوان حرام گوشت است و با علم به مسئله در آن نماز بخواند نماز او باطل است ولی اگر سهواً یا در حال ناچاری یا ندانستن اینکه لباس او از حیوان حرام گوشت است یا ندانستن مسئله باشد اشکال ندارد.
- [آیت الله مظاهری] شرط پنجم و ششم: پوشیدنلباسطلاباف و ابریشمخالصبرایمرد حرام و نماز با آن باطل است و اگر کسی عمداً و در حال اختیار و با دانستن اینکه لباس او طلاباف یا ابریشم خالص است و با علم به مسئله، نماز در آن بخواند نماز او باطل است ولی اگر سهواً یا در حال ناچاری یا ندانستن اینکه لباس او طلاباف یا ابریشم خالص است یاندانستن مسئله باشد اشکال ندارد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر روزه دار دروغی را به خدا و پیغمبر صلی الله علیه و آله نسبت دهد بنابر احتیاط کفاره جمع که تفصیل آن در مسأله پیش گفته شد بر او لازم می شود.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر روزه دار دروغی را به خدا و پیغمبر صلی الله علیه واله وسلم و ایمه معصومین علیهم السلام عمدا نسبت دهد بنابر احتیاط کفاره جمع که تفصیل ان در مساله پیش گذشت بر او واجب می شود
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر روزه دار دروغی را به خدا و پیغمبر (ص) عمدا نسبت دهد؛ بنا بر احتیاط؛ کفاره جمع که تفصیل آن در مسأله پیش گفته شد بر او واجب می شود.
- [آیت الله اردبیلی] اگر روزهدار دروغی را به خدا و پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم و یا جانشینان آن حضرت علیهمالسلام نسبت دهد، بنابر احتیاط کفاره جمع، به تفصیلی که در مسأله پیش گفته شد، بر او واجب میشود.
- [آیت الله خوئی] اگر روزهدار دروغی را به خدا و پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) عمداً نسبت دهد، بنابر احتیاط کفارة جمع که تفصیل آن در مسأل پیش گفته شد بر او واجب میشود.