حکومت حضرت مهدی علیه السلام تجلّی قدرت لایتناهی خداوند است. اراده و خواست خداست که به این بندۀ صالحش چنان قدرتی دهد تا یادآور خاطره تمام پیامبران باشد. اینک به معرّفی میراث پیامبران که نزد امام مهدی علیه السلام وجود دارد، میپردازیم: 1- عمامه و پیراهن رسول خدا صلّی الله علیه و آله حضرت مهدی علیه السلام هنگام ظهور، عمامه سفید جدّش پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله را بر سر می نهد(1) و پیراهن خون آلود او را – در جنگ احد – می پوشد. امام صادق علیه السلام به یعقوب بن شعیب فرمود: ( آیا نمی خواهی پیراهن قائم آل محمّد علیهم السلام راکه در روز ظهور به تن می کند، به تو نشان دهم؟) عرض کردم : آری. آن حضرت صندوقی را خواست که برای او آوردند و پیراهنی از آن بیرون آورد و در مقابل یعقوب باز کرد. یعقوب می گوید: ناگاه چشمم به آستین چپ پیراهن افتاد که آغشته به خون بود. آن حضرت فرمود: (این پیراهن رسول خدا صلی الله علیه و آله است. روزی که دندان های پیشین آن حضرت را شکستند، این پیراهن را پوشیده بود. حضرت قائم علیه السلام با همین پیراهن قیام می کند). یعقوب می گوید: خون ها را بوسیدم و به چشم کشیدم. آن گاه امام پیراهن را پیچید و در جای خود قرار داد.(2) 2- زره و شمشیر ذوالفقار پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله امام صادق علیه السلام داشتن سلاح های رسول خدا صلی الله علیه و آله را از نشانه های امامت می داند. حارثه بن المغیره نصری گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: امام به چه چیز شناخته می شود؟ آن حضرت فرمود: (به سکینه و وقار). عرض کردم: و دیگر به چه چیز؟ آن حضرت فرمود: (او را به وسیله شناختن حلال و حرام و نیاز مردم به او و بی نیازی او از مردم و سلاح پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نزد او می شناسی).(3) 3- پرچم رسول خدا صلی الله علیه و آله این پرچم را جبرئیل در روز بدر برای آن حضرت آورد و با به اهتزاز درآمدنش مسلمانان پیروز شدند، همراه حضرت مهدی علیه السلام خواهد بود. حضرت علی علیه السلام نیز این پرچم را در بصره به اهتزاز درآورد و چشم فتنه را کور کرد. مؤمنان اصرار ورزیدند تا حضرت علی علیه السلام آن پرچم را در صفّین به اهتزاز درآورد، ولی آن حضرت نپذیرفت و فرمود: (این پرچمی است که بعد از من، کسی جز حضرت قائم علیه السلام آن را به اهتزاز درنمیآورد).(4) حضرت امام سجاد علیه السلام به ابوخالد کابلی فرمود: (گویا می بینم صاحب شما بر بلندی نجف در پشت کوفه قرارگرفته است، در حالی که پرچم رسول خدا صلی الله علیه و آله را برافراشته است و آن را به سوی هیچ گروهی نمی برد مگر آن که خداوند نابودشان می سازد).(5) 4- عصای حضرت موسی علیه السلام امام باقر علیه السلام فرمود:( عصای موسی علیه السلام پیش از آن که در دست حضرت موسی علیه السلام باشد، عصای حضرت آدم علیه السلام بود. سپس به حضرت شعیب علیه السلام و بعد به حضرت موسی علیه السلام رسید و اکنون این عصا نزد ماست. رنگ این عصا همچنان سبز است و همان شکل اول خود باقی است. اگر از آن بپرسی، پاسخ می دهد: این عصا برای قائم ما عجّل الله فرجه الشریف ذخیره گردیده است. او با عصا همان کاری می کند که حضرت موسی علیه السلام انجام داد).(6) 5- سنگ حضرت موسی علیه السلام سنگی که حضرت موسی علیه السلام برآن زد و چشمه های آب ازآن روان شد، نزد امام مهدی علیه السلام است. وقتی آن حضرت به سوی کوفه حرکت می کند، یکی از یاورانش فریاد می زند: هیچ کس آب و غذا برندارد. آن گاه سنگ حضرت موسی علیه السلام را بر شتر می نهند و همراه خود می برند. در هیچ منزلی فرود نمی آیند مگر آن که چشمه ای از آن سنگ روان می شود و گرسنگان بی نیاز و تشنگان سیراب می شوند.(7) 6- تابوت سکینه این همان صندوقی است که خداوند برای مادر موسی علیه السلام فرستاد تا نوزادش را در آن قرار دهد و در دریا رها کند. حضرت موسی علیه السلام در پایان عمر، لوح هاوزره و همه آثار نبوّتش را در آن قرارداد.(8) به گفته برخی محقّقان، تمثال های پیامبران خدا در این تابوت جای داشت. بنی اسرائیل این تابوت را در جنگ ها با خود حمل می کرد و در پرتو آن، پیروزی به دست می آورد.(9) قائم آل محمّد علیهم السلام هنگام ظهور و رفتن به سوی بیت المقدس، آن تابوت را همراه خاتم سلیمان و لوح های موسی علیه السلام بیرون می آورد.(10) 7- مجموعه ای دیگر از آثار پیامبران امام صادق علیه السلام فرمود: (لوح ها و عصای موسی و خاتم سلیمان علیهماالسلام نزد من است، ظرفی که حضرت موسی علیه السلام در آن برای خدا قربانی می کرد، تابوتی که فرشتگان آن را حمل کردند و آوردند، و نیز نامی که پیامبر برای حفظ مسلمانان از تیرهای مشرکان آن را در میان صف های لشکر قرار می داد، پیش من است).(11) 8- کتاب های آسمانی تمام کتاب های آسمانی توسّط پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به اهل بیت علیهم السلام انتقال یافت. اکنون همه آنها در اختیار آخرین ذخیره الهی است. روزی که حضرت بقیّه الله عجّل الله فرجه الشریف به فرمان پروردگار از پس پرده غیبت بیرون آید، تمام آنها را با خود می آورد. امام صادق علیه السلام فرمود: (خداوند هیچ چیز به پیامبران نداد مگر این که آن را به حضرت محمّد صلی الله علیه و آله نیز عطا کرد. آن صحفی که قرآن درباره اش فرمود: صحف ابراهیم و موسی نزد ماست).(12) 9- قرآنی که حضرت علی علیه السلام آن را گردآورد روزی که رسول خدا صلی الله علیه و آله دارفانی را وداع گفت، حضرت علی علیه السلام به سفارش وی در خانه نشست تا قرآن را گردآورد. او پس از پایان کار، قرآن را به مسجد برد و به ابوبکر عرضه کرد. عمر گفت: ای علی! این قرآن را به جای خود برگردان، ما نیازی به آن نداریم. حضرت علی علیه السلام آن را گرفت و به خانه برگشت. هنگامی که عمر به خلافت رسید. روزی به علی علیه السلام گفت: اگر بخواهی می توانی قرآنی که نزد ابوبکر آوردی، اکنون بیاوری تا گرد آن جمع شویم. حضرت فرمود: (هیهات! راهی برای رسیدن به آن نیست. من در زمان ابوبکر چنان کردم تا بر شما اتمام حجّت کرده باشم و در روز قیامت نگویید: ما از این غافل بودیم، یا برای ما نیاوردی. اکنون این قرآن نزد من است و جز پاکان و جانشینان من کسی به آن دست نمی زند). عمر گفت: آیا زمانی برای اظهار این قرآن وجود دارد؟ حضرت فرمود: (آری! هنگامی که قائم از فرزندانم ظهور کند).(13) همچنین تمام کتاب ها و نوشته های معصومین علیهم السلام به نام های صحیفه جامعه(14) که املای رسول خدا و خطّ حضرت علی علیهماالسلام بود، کتاب علی(15)، مصحف فاطمه(16)، جفر ابیض(17)، جفر احمر(18) و صحیفه هایی که نام تمام پیامبران، پادشاهان و پیروان اهل بیت علیهم السلام بر آن نوشته است، نزد امام عصر قرار دارد. شایان ذکر است که قرآن کنونی، همان قرآنی است که امام علی علیه السلام آن را به دستور پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله جمع کرد و می خواست آن را عرضه کند که با مخالفت شدید عمر بن خطاب روبهرو گردید. پینوشتها: 1. عقد الدرر7، ص279. 2. الغیبة، نعمانی، ص243. 3. همان، ص242. 4. معجم احادیث الامام المهدی، ج3، ص386. 5. همان، ص201. 6. بصائر الدرجات، ص183. 7. همان، ص188. 8. الشیعه والرجعه، ج1، ص164. 9. همان، ص183. 10. بصائر الدرجات، ص175. 11. همان، ص135. 12. همان. 13. الشیعه والرجعه،ج1، ص419. 14. بصائرالرجات، ص142. 15. همان، ص147. 16. همان، ص151. 17. معجم الامام المهدی، ج3، ص388. 18. بصائر الدرجات، ص151. منبع: پورتال جامع مهدویت
حکومت حضرت مهدی علیه السلام تجلّی قدرت لایتناهی خداوند است. اراده و خواست خداست که به این بندۀ صالحش چنان قدرتی دهد تا یادآور خاطره تمام پیامبران باشد. اینک به معرّفی میراث پیامبران که نزد امام مهدی علیه السلام وجود دارد، میپردازیم:
1- عمامه و پیراهن رسول خدا صلّی الله علیه و آله
حضرت مهدی علیه السلام هنگام ظهور، عمامه سفید جدّش پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله را بر سر می نهد(1) و پیراهن خون آلود او را – در جنگ احد – می پوشد.
امام صادق علیه السلام به یعقوب بن شعیب فرمود: ( آیا نمی خواهی پیراهن قائم آل محمّد علیهم السلام راکه در روز ظهور به تن می کند، به تو نشان دهم؟)
عرض کردم : آری. آن حضرت صندوقی را خواست که برای او آوردند و پیراهنی از آن بیرون آورد و در مقابل یعقوب باز کرد.
یعقوب می گوید: ناگاه چشمم به آستین چپ پیراهن افتاد که آغشته به خون بود. آن حضرت فرمود: (این پیراهن رسول خدا صلی الله علیه و آله است. روزی که دندان های پیشین آن حضرت را شکستند، این پیراهن را پوشیده بود. حضرت قائم علیه السلام با همین پیراهن قیام می کند).
یعقوب می گوید: خون ها را بوسیدم و به چشم کشیدم. آن گاه امام پیراهن را پیچید و در جای خود قرار داد.(2)
2- زره و شمشیر ذوالفقار پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
امام صادق علیه السلام داشتن سلاح های رسول خدا صلی الله علیه و آله را از نشانه های امامت می داند. حارثه بن المغیره نصری گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: امام به چه چیز شناخته می شود؟ آن حضرت فرمود: (به سکینه و وقار).
عرض کردم: و دیگر به چه چیز؟ آن حضرت فرمود: (او را به وسیله شناختن حلال و حرام و نیاز مردم به او و بی نیازی او از مردم و سلاح پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نزد او می شناسی).(3)
3- پرچم رسول خدا صلی الله علیه و آله
این پرچم را جبرئیل در روز بدر برای آن حضرت آورد و با به اهتزاز درآمدنش مسلمانان پیروز شدند، همراه حضرت مهدی علیه السلام خواهد بود. حضرت علی علیه السلام نیز این پرچم را در بصره به اهتزاز درآورد و چشم فتنه را کور کرد. مؤمنان اصرار ورزیدند تا حضرت علی علیه السلام آن پرچم را در صفّین به اهتزاز درآورد، ولی آن حضرت نپذیرفت و فرمود: (این پرچمی است که بعد از من، کسی جز حضرت قائم علیه السلام آن را به اهتزاز درنمیآورد).(4)
حضرت امام سجاد علیه السلام به ابوخالد کابلی فرمود: (گویا می بینم صاحب شما بر بلندی نجف در پشت کوفه قرارگرفته است، در حالی که پرچم رسول خدا صلی الله علیه و آله را برافراشته است و آن را به سوی هیچ گروهی نمی برد مگر آن که خداوند نابودشان می سازد).(5)
4- عصای حضرت موسی علیه السلام
امام باقر علیه السلام فرمود:( عصای موسی علیه السلام پیش از آن که در دست حضرت موسی علیه السلام باشد، عصای حضرت آدم علیه السلام بود. سپس به حضرت شعیب علیه السلام و بعد به حضرت موسی علیه السلام رسید و اکنون این عصا نزد ماست. رنگ این عصا همچنان سبز است و همان شکل اول خود باقی است. اگر از آن بپرسی، پاسخ می دهد: این عصا برای قائم ما عجّل الله فرجه الشریف ذخیره گردیده است. او با عصا همان کاری می کند که حضرت موسی علیه السلام انجام داد).(6)
5- سنگ حضرت موسی علیه السلام
سنگی که حضرت موسی علیه السلام برآن زد و چشمه های آب ازآن روان شد، نزد امام مهدی علیه السلام است. وقتی آن حضرت به سوی کوفه حرکت می کند، یکی از یاورانش فریاد می زند: هیچ کس آب و غذا برندارد. آن گاه سنگ حضرت موسی علیه السلام را بر شتر می نهند و همراه خود می برند. در هیچ منزلی فرود نمی آیند مگر آن که چشمه ای از آن سنگ روان می شود و گرسنگان بی نیاز و تشنگان سیراب می شوند.(7)
6- تابوت سکینه
این همان صندوقی است که خداوند برای مادر موسی علیه السلام فرستاد تا نوزادش را در آن قرار دهد و در دریا رها کند. حضرت موسی علیه السلام در پایان عمر، لوح هاوزره و همه آثار نبوّتش را در آن قرارداد.(8)
به گفته برخی محقّقان، تمثال های پیامبران خدا در این تابوت جای داشت. بنی اسرائیل این تابوت را در جنگ ها با خود حمل می کرد و در پرتو آن، پیروزی به دست می آورد.(9)
قائم آل محمّد علیهم السلام هنگام ظهور و رفتن به سوی بیت المقدس، آن تابوت را همراه خاتم سلیمان و لوح های موسی علیه السلام بیرون می آورد.(10)
7- مجموعه ای دیگر از آثار پیامبران
امام صادق علیه السلام فرمود: (لوح ها و عصای موسی و خاتم سلیمان علیهماالسلام نزد من است، ظرفی که حضرت موسی علیه السلام در آن برای خدا قربانی می کرد، تابوتی که فرشتگان آن را حمل کردند و آوردند، و نیز نامی که پیامبر برای حفظ مسلمانان از تیرهای مشرکان آن را در میان صف های لشکر قرار می داد، پیش من است).(11)
8- کتاب های آسمانی
تمام کتاب های آسمانی توسّط پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به اهل بیت علیهم السلام انتقال یافت. اکنون همه آنها در اختیار آخرین ذخیره الهی است. روزی که حضرت بقیّه الله عجّل الله فرجه الشریف به فرمان پروردگار از پس پرده غیبت بیرون آید، تمام آنها را با خود می آورد.
امام صادق علیه السلام فرمود: (خداوند هیچ چیز به پیامبران نداد مگر این که آن را به حضرت محمّد صلی الله علیه و آله نیز عطا کرد. آن صحفی که قرآن درباره اش فرمود: صحف ابراهیم و موسی نزد ماست).(12)
9- قرآنی که حضرت علی علیه السلام آن را گردآورد
روزی که رسول خدا صلی الله علیه و آله دارفانی را وداع گفت، حضرت علی علیه السلام به سفارش وی در خانه نشست تا قرآن را گردآورد. او پس از پایان کار، قرآن را به مسجد برد و به ابوبکر عرضه کرد. عمر گفت: ای علی! این قرآن را به جای خود برگردان، ما نیازی به آن نداریم. حضرت علی علیه السلام آن را گرفت و به خانه برگشت. هنگامی که عمر به خلافت رسید. روزی به علی علیه السلام گفت: اگر بخواهی می توانی قرآنی که نزد ابوبکر آوردی، اکنون بیاوری تا گرد آن جمع شویم. حضرت فرمود: (هیهات! راهی برای رسیدن به آن نیست. من در زمان ابوبکر چنان کردم تا بر شما اتمام حجّت کرده باشم و در روز قیامت نگویید: ما از این غافل بودیم، یا برای ما نیاوردی. اکنون این قرآن نزد من است و جز پاکان و جانشینان من کسی به آن دست نمی زند).
عمر گفت: آیا زمانی برای اظهار این قرآن وجود دارد؟
حضرت فرمود: (آری! هنگامی که قائم از فرزندانم ظهور کند).(13)
همچنین تمام کتاب ها و نوشته های معصومین علیهم السلام به نام های صحیفه جامعه(14) که املای رسول خدا و خطّ حضرت علی علیهماالسلام بود، کتاب علی(15)، مصحف فاطمه(16)، جفر ابیض(17)، جفر احمر(18) و صحیفه هایی که نام تمام پیامبران، پادشاهان و پیروان اهل بیت علیهم السلام بر آن نوشته است، نزد امام عصر قرار دارد.
شایان ذکر است که قرآن کنونی، همان قرآنی است که امام علی علیه السلام آن را به دستور پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله جمع کرد و می خواست آن را عرضه کند که با مخالفت شدید عمر بن خطاب روبهرو گردید.
پینوشتها:
1. عقد الدرر7، ص279.
2. الغیبة، نعمانی، ص243.
3. همان، ص242.
4. معجم احادیث الامام المهدی، ج3، ص386.
5. همان، ص201.
6. بصائر الدرجات، ص183.
7. همان، ص188.
8. الشیعه والرجعه، ج1، ص164.
9. همان، ص183.
10. بصائر الدرجات، ص175.
11. همان، ص135.
12. همان.
13. الشیعه والرجعه،ج1، ص419.
14. بصائرالرجات، ص142.
15. همان، ص147.
16. همان، ص151.
17. معجم الامام المهدی، ج3، ص388.
18. بصائر الدرجات، ص151.
منبع: پورتال جامع مهدویت
- [سایر] چه نشانههایی از پیامبران (ع) در امام مهدی (عج) وجود دارد؟
- [سایر] چه شباهتی بین پیامبران (ع) و حضرت مهدی (عج) است؟
- [سایر] شباهتهای امام مهدی (عج) با امام حسین (ع) چیست؟
- [سایر] امام مهدی (عج) چگونه به یاد امام حسین (ع) هستند؟
- [سایر] امام زمان (عج) درباره اهلبیت (ع) چه فرمودهاند؟
- [سایر] امام زمان (عج) در مورد فضیلت تربت امام حسین (ع) چه فرمودند؟
- [سایر] امام زمان (عج) چگونه از دشمنان اهلبیت (ع) انتقام میگیرند؟
- [سایر] چه شباهتهایی میان پیامبران الهی و امام زمان (عج) وجود دارد؟
- [سایر] آیا ظهور امام زمان (عج) به علت شهادت امام حسین (ع) به تأخیر افتاده است؟
- [سایر] آیا حکومت امام حسین (ع) بعد از حکومت امام زمان (عج) آخرین حکومت است؟
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانان باید در مورد اشخاص مجهول که ملبس به لباس علما و طلاب هستند تحقیق نمایند اگر به مقامی دیگر غیر از مقام علما و مجتهدین که نواب حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه می باشند ارتباط داشته باشند از آنها کناره گرفته و از ضلالت و اضلال آن ها بپرهیزند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله جوادی آملی] .دریافت کننده خمس، امام ( ع)و در غیبت آن , فقیه جامع الشرایط و حاکم شرع است و مکلف , بدون اجازه از آنان نمی تواند آن را به موارد مصرف برساند . به تعبیر دیگر , همه خمس , اعم از سهم امام ( ع) و سهم سادات, در اختیار منصب امامت (شخصیت حقوقی) است. در زمان غیبت حضرت ولیّ عصر (عج) ،فقیه جامع الشرایط, جانشین شخصیت حقوقیِ امامت است، بنابراین در زمان غیبت باید تمام خمس را به فقیه جامع الشرای ط تحویل داد و هرگونه دخل و ت صرف در خمس (سهم امام( ع) و سهم سادات) باید با اجازه او باشد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [امام خمینی] "اشهد ان علیا ولی الله" جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعداز "اشهد ان محمدا رسول الله" به قصد قربت گفته شود. ترجمه اذان و اقامه "الله اکبر" یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند."اشهد ان لا اله الا الله" یعنی شهادت می دهم که غیر خدایی که یکتا و بی همتا است، خدای دیگری سزاوار پرستش نیست. "اشهد ان محمدا رسول الله" یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبد الله صلی الله علیه و آله و سلم، پیغمبر و فرستاده خدا است. "اشهد ان علیا امیر المؤمنین ولی الله" یعنی شهادت می دهم که حضرت علی علیه الصلاة و السلام، امیر المؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. "حی علی الصلاه"یعنی بشتاب برای نماز. "حی علی الفلاح" یعنی بشتاب برای رستگاری. "حی علی خیرالعمل" یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. "قد قامت الصلاه" یعنی به تحقیق نماز برپا شد. "لا اله الا الله" یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بی همتا است.
- [آیت الله نوری همدانی] اشهدً انّ علیاً ولیً اللهِ جزء اذان و اقامه نیست ولی خوب است بعد از اشهدً انّ محمداً رسولُ اللهِ ، به قصد قربت گفته شود . و چون در امثال زمان ما ، شعا ر تشیع محسوب می شود در هر جا که اظهار این شعار مستحسن و لازم باشد ، گفتن آن هم مستحسن و لازم است . ترجمه اذان و اقامه اللهَ اکبرً یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند اشهدً ان لا الهَ الاّ اللهً یعنی شهادت می دهم که غیر خدائی که یکتا و بی همتا است خدای دیگر سزاوار پرستش نیست . اشَهدً انّ محمداً رسولُ اللهِ یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی علیه و آله و سلم پیغمبر و فرستادة خداست . اشهدً ان علیاً امیر المؤمنینَ ولیّ الله یعنی شهادت می دهم که حضرت علی (علیه الصلاهَ و السلام ) امیر المؤمنین ولی خدا بر همة خلق است حیّ علیَ الصلاهِ یعنی بشتاب برای نماز . حیّ علی الفلاحِ یعنی بشتاب برای رستگاری . حیّ علی خیرِ العملِ یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است . قَد قامتِ الصلاهُ یعنی بتحقیق نماز بر پا شد . لا الهَ الاّ اللهُ یعنی خدائی سزاوار پرستش نیست مگر خدائی که یکتا و بی همتا است .
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اشهد ان علیا ولی اللّه جزو اذان و اقامه نیست؛ ولی خوب است بعد از اشهد ان محمدا رسول اللّه به قصد قربت گفته شود. ترجمه اذان و اقامه اللّه اکبر: یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. اشهد ان لا اله الا اللّه: یعنی شهادت می دهم که خدائی سزاوار پرستش نیست جز خدائی که یکتا و بی همتا است. اشهد ان محمدا رسول اللّه: یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبداللّه (ص) پیغمبر و فرستاده خدا است. اشهد ان علیا امیر المؤمنین ولی اللّه: یعنی شهادت می دهم که حضرت علی علیه الصلاه و السلام امیر مؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حی علی الصلاه: یعنی بشتاب برای نماز. حی علی الفلاح: یعنی بشتاب برای رستگاری. حی علی خیر العمل: یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قد قامت الصلاه: یعنی به تحقیق نماز بر پا شد. لا اله الا اللّه: یعنی خدائی سزاوار پرستش نیست مگر خدائی که یکتا و بی همتا است.