یکی از مردان نامی تاریخ اسلام بالاخص تاریخ شیعه که به خاطر اقدام درست و خداپسندانه اش دل اهل بیت و خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله را بعد از واقعة عاشورا شاد کرد مردی است از تبار ثقیف و از شیعیان آل علی علیه السلام که در همیشة تاریخ جایگاه خاصی نزد علمای شیعه و مورخین دارد. اما اینکه چرا از ایشان به طور شایسته یاد نمی شود شاید منظور این باشد که چرا در منابع تاریخی یادی از مختار به تناسب اقداماتش نمی شود؟ باید خاطرنشان کرد که در منابع تاریخی شیعه در اکثر منابعی که به واقعة عاشورا و تاریخ زندگانی امام حسین علیه السلام پرداخته به اقدام مختار هم اشاره شده است. نیز به جملاتی که در تحسین عمل مختار از ائمة معصومین علیهم السلام وارد شده پرداخت گردیده است، که این خود شایسته ترین یادی است که امام معصوم علیه السلام از یک شیعه خالص می کند. از لابلای روایات بسیاری بر می آید که امامان و پیشوایان مذهبی همواره نسبت به مختار اظهار علاقة فراوان می کردند و از اقدام او در انتقام گرفتن از قاتلین امام حسین علیه السلام و اصحابش علیهم السلام مسرور بوده اند. امام باقر علیه السلام فرمودند: (مختار را بد نگوئید که او دشمن ما را کشت و انتقام خون ما را گرفت.)[1] در جای دیگر به پسر مختار می فرماید: (خدا پدرت را بیامرزد، حق ما را از هر که بر او حق داشتیم گرفت.)[2] و همچنین زمانی که سر عبیدالله بن زیاد را به مدینه نزد امام سجاد علیه السلام آوردند امام فرمودند: (که هیچ کس از بنی هاشم نبود مگر اینکه به مختار درود فرستاد و در حق وی دعا کرد و نسبت به وی سخن نیک گفت.)[3] و یا اینکه ابن عباس در جواب ابن زبیر که مختار را کذاب می خواند گفت: (او کسی است که قاتلان ما را کشته، انتقام خون ما را گرفته، دل های ما را تسکین داده و پاداش چنین کسی از سوی ما این نیست که او را دشنام دهیم.)[4] اما از آنجا که مختار ضربات زیادی بر پیکر امویان و زبیر زده و همچنین در برابر اشراف کوفه از موالی - ایرانیان مسلمان شده که نزد اشراف عرب نسبت به اعراب از جایگاه پایین تری برخوردار بودند- در سپاه خود استفاده کرد لذا مورخین سنی مذهب و طرفداران گروه های ذکر شده نسبت ها و تهمت های ناروائی به مختار زده و رواج می دادند که باعث کم فروغ شدن اقدام مختار می شد. البته این نسبت ها اغلب بعد از مرگ مختار به او داده شده، اتهاماتی چون ادعای نبوت، ادعای مهدویت برای محمد ابن حنفیه و یا تاسیس فرقة کیسانیه و شایعتر از همه دادن لقب (کذاب) به مختار است که در تمام متون اهل تسنن و دشمنان اهل بیت علیهم السلام و کینه توزان آمده است.[5] همان طور که بیان شد روایات وارده در کتب تاریخی شیعه و سنی در رابطه با مختار دو دسته هست، یک دسته که کاملا اقدام مختار را ستایش کرده و او را از شیعیان مخلص اهل بیت علیهم السلام و از معارضین امویان شمرده است. اما دستة دیگر از روایات که از طرف دشمنان مطرح شده و تا مدت ها هم رواج داشت نسبت های مختلف را به او داده اند و این شائبه را در اذهان ایجاد کرده که مختار به خاطر اغراض شخصی دست به این اقدام زده و از این عمل بهره برداری سیاسی کرده است. البته اگر مختار در زمان قیام توابین که در کوفه بود با آنها همدست می شد جلو این شایعات نیز گرفته می شد. اما اگر منظور یاد شایسته است که در مراسم و سوگواری ها یادی از مختار نمی شود باید گفت که این هم نسبت به مناطق مختلف متفاوت است در برخی مناطق تعزیه خوانی هایی قیام مختار و اقدام او را به صورت نمایش ارائه می دهند، البته شاید رسانه های گروهی در این زمینه اطلاع رسانی خوب و مبسوطی نداشته باشند ولی همان طور که گفته شد در منابع مختلف از زبان معصومین علیهم السلام و بزرگان مذهبی و علماء و دانشمندان دینی از اقدام مختار به فراخور نامش یاد شده و ذکر این نکته لازم است که تمام قیام ها بعد از قیام امام حسین علیه السلام تحت الشعاع این قیام بود. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. در کربلا چه گذشت، ترجمة نفس المهموم، شیخ عباس قمی، مترجم محمد باقر کمره ای. 2. جنبش های شیعی در تاریخ اسلام، هاشم معروف الحسینی، ترجمة محمد صادق عارف. 3. تاریخ طبری، ج 4، ترجمة ابوالقاسم پاینده. 4. ماهیت قیام مختار، تالیف اردکانی. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . عالمی، محمدعلی، حسین نفس مطمئنه، تهران، انتشارات هاد، چاپ اول، 1372، ص 39. [2] . مجلسی. بحارالانوار، بیروت، موسسه وفاء، چاپ دوم، 1403، ج 45، ص 351. [3] . محمد بن سعد. طبقات الکبری، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، 1405، ج5، ص 285. [4] . بلاذری، انساب الاشراف، بیروت، 1397، ج2، ص 287. [5] . جعفریان، رسول، تاریخ خلفاء، تهران، نشر الهادی، چاپ اول، 1377، ص 531.
چرا از مختار ثقفی که به خون خواهی امام حسین علیه السلام تمام قاتلین ایشان را کشت، به طور شایسته یاد نمی شود؟
یکی از مردان نامی تاریخ اسلام بالاخص تاریخ شیعه که به خاطر اقدام درست و خداپسندانه اش دل اهل بیت و خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله را بعد از واقعة عاشورا شاد کرد مردی است از تبار ثقیف و از شیعیان آل علی علیه السلام که در همیشة تاریخ جایگاه خاصی نزد علمای شیعه و مورخین دارد.
اما اینکه چرا از ایشان به طور شایسته یاد نمی شود شاید منظور این باشد که چرا در منابع تاریخی یادی از مختار به تناسب اقداماتش نمی شود؟ باید خاطرنشان کرد که در منابع تاریخی شیعه در اکثر منابعی که به واقعة عاشورا و تاریخ زندگانی امام حسین علیه السلام پرداخته به اقدام مختار هم اشاره شده است. نیز به جملاتی که در تحسین عمل مختار از ائمة معصومین علیهم السلام وارد شده پرداخت گردیده است، که این خود شایسته ترین یادی است که امام معصوم علیه السلام از یک شیعه خالص می کند. از لابلای روایات بسیاری بر می آید که امامان و پیشوایان مذهبی همواره نسبت به مختار اظهار علاقة فراوان می کردند و از اقدام او در انتقام گرفتن از قاتلین امام حسین علیه السلام و اصحابش علیهم السلام مسرور بوده اند. امام باقر علیه السلام فرمودند: (مختار را بد نگوئید که او دشمن ما را کشت و انتقام خون ما را گرفت.)[1] در جای دیگر به پسر مختار می فرماید: (خدا پدرت را بیامرزد، حق ما را از هر که بر او حق داشتیم گرفت.)[2] و همچنین زمانی که سر عبیدالله بن زیاد را به مدینه نزد امام سجاد علیه السلام آوردند امام فرمودند: (که هیچ کس از بنی هاشم نبود مگر اینکه به مختار درود فرستاد و در حق وی دعا کرد و نسبت به وی سخن نیک گفت.)[3] و یا اینکه ابن عباس در جواب ابن زبیر که مختار را کذاب می خواند گفت: (او کسی است که قاتلان ما را کشته، انتقام خون ما را گرفته، دل های ما را تسکین داده و پاداش چنین کسی از سوی ما این نیست که او را دشنام دهیم.)[4]
اما از آنجا که مختار ضربات زیادی بر پیکر امویان و زبیر زده و همچنین در برابر اشراف کوفه از موالی - ایرانیان مسلمان شده که نزد اشراف عرب نسبت به اعراب از جایگاه پایین تری برخوردار بودند- در سپاه خود استفاده کرد لذا مورخین سنی مذهب و طرفداران گروه های ذکر شده نسبت ها و تهمت های ناروائی به مختار زده و رواج می دادند که باعث کم فروغ شدن اقدام مختار می شد. البته این نسبت ها اغلب بعد از مرگ مختار به او داده شده، اتهاماتی چون ادعای نبوت، ادعای مهدویت برای محمد ابن حنفیه و یا تاسیس فرقة کیسانیه و شایعتر از همه دادن لقب (کذاب) به مختار است که در تمام متون اهل تسنن و دشمنان اهل بیت علیهم السلام و کینه توزان آمده است.[5] همان طور که بیان شد روایات وارده در کتب تاریخی شیعه و سنی در رابطه با مختار دو دسته هست، یک دسته که کاملا اقدام مختار را ستایش کرده و او را از شیعیان مخلص اهل بیت علیهم السلام و از معارضین امویان شمرده است. اما دستة دیگر از روایات که از طرف دشمنان مطرح شده و تا مدت ها هم رواج داشت نسبت های مختلف را به او داده اند و این شائبه را در اذهان ایجاد کرده که مختار به خاطر اغراض شخصی دست به این اقدام زده و از این عمل بهره برداری سیاسی کرده است. البته اگر مختار در زمان قیام توابین که در کوفه بود با آنها همدست می شد جلو این شایعات نیز گرفته می شد.
اما اگر منظور یاد شایسته است که در مراسم و سوگواری ها یادی از مختار نمی شود باید گفت که این هم نسبت به مناطق مختلف متفاوت است در برخی مناطق تعزیه خوانی هایی قیام مختار و اقدام او را به صورت نمایش ارائه می دهند، البته شاید رسانه های گروهی در این زمینه اطلاع رسانی خوب و مبسوطی نداشته باشند ولی همان طور که گفته شد در منابع مختلف از زبان معصومین علیهم السلام و بزرگان مذهبی و علماء و دانشمندان دینی از اقدام مختار به فراخور نامش یاد شده و ذکر این نکته لازم است که تمام قیام ها بعد از قیام امام حسین علیه السلام تحت الشعاع این قیام بود.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. در کربلا چه گذشت، ترجمة نفس المهموم، شیخ عباس قمی، مترجم محمد باقر کمره ای.
2. جنبش های شیعی در تاریخ اسلام، هاشم معروف الحسینی، ترجمة محمد صادق عارف.
3. تاریخ طبری، ج 4، ترجمة ابوالقاسم پاینده.
4. ماهیت قیام مختار، تالیف اردکانی.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . عالمی، محمدعلی، حسین نفس مطمئنه، تهران، انتشارات هاد، چاپ اول، 1372، ص 39.
[2] . مجلسی. بحارالانوار، بیروت، موسسه وفاء، چاپ دوم، 1403، ج 45، ص 351.
[3] . محمد بن سعد. طبقات الکبری، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، 1405، ج5، ص 285.
[4] . بلاذری، انساب الاشراف، بیروت، 1397، ج2، ص 287.
[5] . جعفریان، رسول، تاریخ خلفاء، تهران، نشر الهادی، چاپ اول، 1377، ص 531.
- [سایر] آیا امام سجاد(ع) قیام مختار را تأیید کرد؟ وقتی مختار به حکومت رسید قول داد که بعد از کشتن قاتلین شهدای کربلا حکومت را به شورایی میسپارد تا آنان حاکم را انتخاب کنند. چرا مختار این حرف را زد؟ چرا ایشان بعد از کشتن قاتلین شهدای کربلا و شکست دادن ارتش شام، حکومت را به امام سجاد(ع) ندادند؟
- [سایر] آیا واقعیت دارد که ابراهیم اشتر به مختار ثقفی خیانت کرد و بعد از شکت مختار به مصعب بن زبیر پیوست؟
- [سایر] فرزند حضرت علی(ع) به نام عبید الله بن علی چرا توسط مختار فرزند ابو عبید کشته شد؟ لطفاً ماجرا را شرح دهید.
- [سایر] آیا صحت دارد که مختار ثقفی به عمویش پیشنهاد داد تا امام حسن(علیه السلام) را به معاویه تحویل دهند؟
- [سایر] آیا کشته شدن یکی از فرزندان امام علی(علیه السلام) توسط مختار ثقفی در جنگ با مصعب صحت دارد؟
- [سایر] انسان موجودی مختار است یا مجبور؟
- [سایر] با توجه به اینکه در کتابهای تاریخ نوشته شده که مختار مردم را به سوی محمد دعوت می کرد آیا مختار مورد تأیید ائمه هست یا نه؟
- [سایر] با توجه به اینکه در کتابهای تاریخ نوشته شده که مختار مردم را به سوی محمد دعوت می کرد آیا مختار مورد تأیید ائمه هست یا نه؟
- [سایر] حرمله چگونه بدست مختار ثقفی کشته شد؟
- [سایر] نظر امامسجاد علیه السلام درباره مختار و قیام او چه بود؟
- [آیت الله سیستانی] آخر وقت نماز عشا برای شخص مختار همچنان که گذشت نصف شب است . و شب از اول غروب است تا طلوع فجر .
- [آیت الله مظاهری] مدّعی باید بالغ و رشید و مختار باشد و برای خود یا کسی که او را وکیل کرده یا کسی که مدّعی بر او ولایت دارد، اقامه دعوی نماید.
- [آیت الله مظاهری] کسی که قسم میخورد باید بالغ، عاقل، رشید، مختار و معتقد به قسم باشد و به طور قطع و جدّ و جزم قسم بخورد و در مجلس قضاوت بعد از خواستن قاضی باشد.
- [آیت الله مظاهری] مراد از بیّنه شهادت دو مرد مؤمن، بالغ، رشید، عاقل، عادل، مختار و حلالزادهای است که عیوبی که موجب سلب اطمینان میشود (جنون ادواری، سهو و خطای مفرط و مانند اینها) نداشته باشند و شهادت آنها با قطع و جزم و جدّ بعد از خواستن قاضی باشد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر فراموش کند که روزه است و جماع نماید، یا با او جماع نمایند به طوری که از اختیار او خارج باشد روزه او باطل نمیشود، ولی چنانچه در بین جماع یادش بیاید، یا در بین مختار شود، باید فوراً از حال جماع خارج شود، و اگر خارج نشود، روزه او باطل است، و همچنین اگر خودش از ترس جماع کند روزهاش باطل میشود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] کسی که وصیت می کند باید عاقل و بالغ و مختار باشد ولی بچّه ای که به سن ده سالگی رسیده اگر وصیت به کارهای نیک در رابطه با خویشاوندان نسبی خودش بنماید نافذ است و نیز وصیت سفیه در اموالش نافذ نیست.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر چیزی ندارد که در نماز عورت خود را با آن بپوشاند، واجب است اگر چه به کرایه یا خریداری باشد، تهیه نماید ولی اگر تهیه آن به قدری پول لازم دارد که نسبت به دارایی او زیاد است، یا طوری است که اگر پول را به مصرف لباس برساند، بحال او ضرر دارد مختار است به دستوری که برای برهنگان گفته شد نماز بخواند، یا تحمل ضرر کند و با لباس نماز بخواند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . کسی که نشسته نماز می خواند، اگر شکی کند که مختار است برای آن یک رکعت نماز احتیاط ایستاده یا دو رکعت نشسته بخواند، باید یک رکعت نشسته را به جا آورد، و هم چنین اگر شکی کند که معین است برای آن یک رکعت نماز احتیاط ایستاده بخواند، یک رکعت نشسته به جای یک رکعت ایستاده کافی است. و هم چنین دو رکعت نشسته به جای دو رکعت ایستاده، و لکن در مثل دو و سه احتیاط مستحب، جمع بین یک رکعت نشسته و دو رکعت نشسته، و دوباره خواندن نماز است.
- [آیت الله جوادی آملی] .فروشنده و خریدار باید دارای اوصاف زیر باشند : 1 .بالغ باشند. 2 عاقل ب اشند, نه دیوانه. 3 .رشید باشند , نه سفیه . 4 .قصد جدّی نسبت به معامله داشته باشند, نه شوخی. 5 .مجبور دیگری نباشند, بلکه مختار باشند. 6 .مالک یا ولیّ یا وصی، یا قیّم و یا وکیل مالکِ عوض یا معوّض باشند. 7 حقّ تصرف در مال خود را داشته باشند , پس ورشکستهای که ب ر اثر حکم حاکم شرع از تصرف در اموال خود ممنوع است , نمیتواند نسبت به مال خویش معامله کند , هرچند میتواند مال دیگران را با اذن آنها بفروشد یا با آن چیزی بخرد.
- [آیت الله سیستانی] وقت نماز مغرب و عشا برای شخص مختار تا نیمه شب امتداد دارد ، و أما برای شخص مضطر که یا از روی فراموشی یا به سبب خواب یا حیض و مانند اینها نماز را پیش از نیمه شب نخوانده وقت نماز مغرب و عشا تا طلوع فجر ادامه دارد . ولی در هر صورت در حال التفات ، ترتیب بین آن دو معتبر است ، یعنی نماز عشا در صورتی که با التفات ، قبل از نماز مغرب خوانده شود باطل است ، مگر اینکه از وقت بیش از مقدار اداء نماز عشا نمانده باشد که در این صورت لازم است نماز عشا را قبل از نماز مغرب بخواند .