هیچ انسانی در گام اول منکر اختیار و توانایی انتخاب خود نمی شود. چون همه آن را با تمام وجود می یابند. هیچ کس در وسط دچار شک نمی شود که آیا می توانم خود را از خطر تصادف برهانم یا خیر! بلکه همه می دانند که می توانند و اقدام می کنند. و کسانی که دچار شبهه جبر می شوند، به این دلیل است که توانایی هضم مسائل مختلف را ندارند. و در مقابل بعضی حقایق، نمی توانند درک کنند چگونه اختیارشان با آن مساله قابل جمع است. به عنوان نمونه عده ای وقتی که قدرت بیکران خداوند را دیدند و توحید فاعلی را فهمیدند، تصور کردند که انسان مجبور آفریده شده است یعنی فاعل کارهای انسان خداوند است و انسان هیچ اراده ای ندارد اما با اندک توجهی غلط بودن این اندیشه روشن می شود؛ چون خدای تعالی عادل است و انسان را جزا می دهد! پس معلوم است که انسان، اختیار دارد که از او بازخواست می شود و در مقابل اعمالش مسئول است. دانشمندان الهی با راهنمایی از عقل وکمک گرفتن از روایات امامان معصوم"ع" معتقدند: انسان نه مجبور است که فقط ابزار کار باشد وهیچ اختیاری ازخود نداشته باشد ونه مستقل که خداوند او را به حال خود رها کرده باشد.[1] انسان یک موجود ضعیف است یک موجود نیازمند و فقیر و فقیر به معنای کسی است که نمی تواند روی پای خود بایستد وخداوند می فرماید: (یا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَی اللَّهِ [فاطر/15] ای مردم همه شما درمقابل خدا فقیر هستید.) فقیر به معنی بی پول نیست، بلکه فقیر به کسی می گویند که ستون فقراتش شکسته است و قدرت قیام ندارد معنی اصلی فقیر این است که انسان در پیشگاه ذات مقدس خداوند مهره های کمرش شکسته است اگرکسی نباشد دست او را بگیرد هرگز قدرت قیام ندارد. ما درنماز می خوانیم "بحول لله وقوته اقوم واقعد" که یک اصل اعتقادی است و مخصوص نماز نیست بلکه درتمام زندگی ما جاری است. و می گوئیم "ایاک نستعین" (فقط از تو کمک می جوییم) چون ما به تنهایی نمی توانیم کارهایمان را انجام دهیم. و تا قدرت الهی نباشد، قدرت بر اقدام هیچ کاری نداریم. که خدای تعالی این قدرت را به ما داده است و ما در قبال انتخاب هایمان مسئول هستیم. یکی از دلایل واضح اختیار انسان این است که ما با مراجعه به خودمان می بینیم: برای انجام یک کار مهم مدت ها فکر کرده مشورت می کنیم وبررسی می کنیم که آیا این کار خوب است یا بد واگر کار را انجام دادیم وب د درآمد پشیمان شده و یا احیاناً مورد سرزنش دیگران قرار می گیریم و اگر خوب دربیاید خوشحال شده و مورد ستایش دیگران قرار می گیریم و این نشان دهنده این است که ما مختار هستیم . [1]. آموزش عقاید، ج1، استاد مصباح.
هیچ انسانی در گام اول منکر اختیار و توانایی انتخاب خود نمی شود. چون همه آن را با تمام وجود می یابند. هیچ کس در وسط دچار شک نمی شود که آیا می توانم خود را از خطر تصادف برهانم یا خیر! بلکه همه می دانند که می توانند و اقدام می کنند.
و کسانی که دچار شبهه جبر می شوند، به این دلیل است که توانایی هضم مسائل مختلف را ندارند. و در مقابل بعضی حقایق، نمی توانند درک کنند چگونه اختیارشان با آن مساله قابل جمع است.
به عنوان نمونه عده ای وقتی که قدرت بیکران خداوند را دیدند و توحید فاعلی را فهمیدند، تصور کردند که انسان مجبور آفریده شده است یعنی فاعل کارهای انسان خداوند است و انسان هیچ اراده ای ندارد اما با اندک توجهی غلط بودن این اندیشه روشن می شود؛ چون خدای تعالی عادل است و انسان را جزا می دهد! پس معلوم است که انسان، اختیار دارد که از او بازخواست می شود و در مقابل اعمالش مسئول است.
دانشمندان الهی با راهنمایی از عقل وکمک گرفتن از روایات امامان معصوم"ع" معتقدند: انسان نه مجبور است که فقط ابزار کار باشد وهیچ اختیاری ازخود نداشته باشد ونه مستقل که خداوند او را به حال خود رها کرده باشد.[1]
انسان یک موجود ضعیف است یک موجود نیازمند و فقیر و فقیر به معنای کسی است که نمی تواند روی پای خود بایستد وخداوند می فرماید:
(یا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَی اللَّهِ [فاطر/15] ای مردم همه شما درمقابل خدا فقیر هستید.)
فقیر به معنی بی پول نیست، بلکه فقیر به کسی می گویند که ستون فقراتش شکسته است و قدرت قیام ندارد معنی اصلی فقیر این است که انسان در پیشگاه ذات مقدس خداوند مهره های کمرش شکسته است اگرکسی نباشد دست او را بگیرد هرگز قدرت قیام ندارد. ما درنماز می خوانیم "بحول لله وقوته اقوم واقعد" که یک اصل اعتقادی است و مخصوص نماز نیست بلکه درتمام زندگی ما جاری است. و می گوئیم "ایاک نستعین" (فقط از تو کمک می جوییم) چون ما به تنهایی نمی توانیم کارهایمان را انجام دهیم. و تا قدرت الهی نباشد، قدرت بر اقدام هیچ کاری نداریم. که خدای تعالی این قدرت را به ما داده است و ما در قبال انتخاب هایمان مسئول هستیم.
یکی از دلایل واضح اختیار انسان این است که ما با مراجعه به خودمان می بینیم: برای انجام یک کار مهم مدت ها فکر کرده مشورت می کنیم وبررسی می کنیم که آیا این کار خوب است یا بد واگر کار را انجام دادیم وب د درآمد پشیمان شده و یا احیاناً مورد سرزنش دیگران قرار می گیریم و اگر خوب دربیاید خوشحال شده و مورد ستایش دیگران قرار می گیریم و این نشان دهنده این است که ما مختار هستیم .
[1]. آموزش عقاید، ج1، استاد مصباح.
- [سایر] آیا انسان مجبور است یا مختار؟
- [سایر] آیا انسان مجبور است یا مختار؟
- [سایر] چگونه انسان مختار است با اینکه خلقتش بدون رضایتش بوده؟
- [سایر] آیا واقعیت دارد که ابراهیم اشتر به مختار ثقفی خیانت کرد و بعد از شکت مختار به مصعب بن زبیر پیوست؟
- [سایر] با توجه به اینکه در کتابهای تاریخ نوشته شده که مختار مردم را به سوی محمد دعوت می کرد آیا مختار مورد تأیید ائمه هست یا نه؟
- [سایر] با توجه به اینکه در کتابهای تاریخ نوشته شده که مختار مردم را به سوی محمد دعوت می کرد آیا مختار مورد تأیید ائمه هست یا نه؟
- [سایر] حرمله چگونه بدست مختار ثقفی کشته شد؟
- [سایر] آیا قانون های جبری، با کرامت انسان و مختار بودن او منافات ندارد؟
- [سایر] مختار ثقفی روز عاشورا چرا در کربلا حضور نداشت؟
- [سایر] آیا امام سجاد(ع) قیام مختار را تأیید کرد؟ وقتی مختار به حکومت رسید قول داد که بعد از کشتن قاتلین شهدای کربلا حکومت را به شورایی میسپارد تا آنان حاکم را انتخاب کنند. چرا مختار این حرف را زد؟ چرا ایشان بعد از کشتن قاتلین شهدای کربلا و شکست دادن ارتش شام، حکومت را به امام سجاد(ع) ندادند؟
- [آیت الله سیستانی] آخر وقت نماز عشا برای شخص مختار همچنان که گذشت نصف شب است . و شب از اول غروب است تا طلوع فجر .
- [آیت الله مظاهری] مدّعی باید بالغ و رشید و مختار باشد و برای خود یا کسی که او را وکیل کرده یا کسی که مدّعی بر او ولایت دارد، اقامه دعوی نماید.
- [آیت الله مظاهری] کسی که قسم میخورد باید بالغ، عاقل، رشید، مختار و معتقد به قسم باشد و به طور قطع و جدّ و جزم قسم بخورد و در مجلس قضاوت بعد از خواستن قاضی باشد.
- [آیت الله مظاهری] مراد از بیّنه شهادت دو مرد مؤمن، بالغ، رشید، عاقل، عادل، مختار و حلالزادهای است که عیوبی که موجب سلب اطمینان میشود (جنون ادواری، سهو و خطای مفرط و مانند اینها) نداشته باشند و شهادت آنها با قطع و جزم و جدّ بعد از خواستن قاضی باشد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر فراموش کند که روزه است و جماع نماید، یا با او جماع نمایند به طوری که از اختیار او خارج باشد روزه او باطل نمیشود، ولی چنانچه در بین جماع یادش بیاید، یا در بین مختار شود، باید فوراً از حال جماع خارج شود، و اگر خارج نشود، روزه او باطل است، و همچنین اگر خودش از ترس جماع کند روزهاش باطل میشود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] کسی که وصیت می کند باید عاقل و بالغ و مختار باشد ولی بچّه ای که به سن ده سالگی رسیده اگر وصیت به کارهای نیک در رابطه با خویشاوندان نسبی خودش بنماید نافذ است و نیز وصیت سفیه در اموالش نافذ نیست.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر چیزی ندارد که در نماز عورت خود را با آن بپوشاند، واجب است اگر چه به کرایه یا خریداری باشد، تهیه نماید ولی اگر تهیه آن به قدری پول لازم دارد که نسبت به دارایی او زیاد است، یا طوری است که اگر پول را به مصرف لباس برساند، بحال او ضرر دارد مختار است به دستوری که برای برهنگان گفته شد نماز بخواند، یا تحمل ضرر کند و با لباس نماز بخواند.
- [آیت الله جوادی آملی] .فروشنده و خریدار باید دارای اوصاف زیر باشند : 1 .بالغ باشند. 2 عاقل ب اشند, نه دیوانه. 3 .رشید باشند , نه سفیه . 4 .قصد جدّی نسبت به معامله داشته باشند, نه شوخی. 5 .مجبور دیگری نباشند, بلکه مختار باشند. 6 .مالک یا ولیّ یا وصی، یا قیّم و یا وکیل مالکِ عوض یا معوّض باشند. 7 حقّ تصرف در مال خود را داشته باشند , پس ورشکستهای که ب ر اثر حکم حاکم شرع از تصرف در اموال خود ممنوع است , نمیتواند نسبت به مال خویش معامله کند , هرچند میتواند مال دیگران را با اذن آنها بفروشد یا با آن چیزی بخرد.
- [آیت الله مظاهری] آبی که عاصم بوده اگر انسان شک کند هنوز عاصم است یا نه، حکم آب عاصم را دارد مثلاً آبی که به اندازه کر بوده اگر انسان شک کند از کر کمتر شده یا نه، مثل آب کر است. و آبی که عاصم نبوده اگر انسان شک کند عاصم شده یا نه، حکم آب عاصم را ندارد، مثلاً آبی که کمتر از کر بوده و انسان شک دارد به مقدار کر شده یا نه، حکم آب کر را ندارد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . کسی که نشسته نماز می خواند، اگر شکی کند که مختار است برای آن یک رکعت نماز احتیاط ایستاده یا دو رکعت نشسته بخواند، باید یک رکعت نشسته را به جا آورد، و هم چنین اگر شکی کند که معین است برای آن یک رکعت نماز احتیاط ایستاده بخواند، یک رکعت نشسته به جای یک رکعت ایستاده کافی است. و هم چنین دو رکعت نشسته به جای دو رکعت ایستاده، و لکن در مثل دو و سه احتیاط مستحب، جمع بین یک رکعت نشسته و دو رکعت نشسته، و دوباره خواندن نماز است.