بیش از هزار سال است که مورخان دربارة (ابن سبأ) قلم فرسائی کرده و به او و پیروانش کارهای شگفت انگیز و بزرگی نسبت میدهند. حال باید دید که ( ابن سبأ) کیست و چه کارهایی انجام داده است. مورخان در مورد ابن سبأ مینویسند: او مردی یهودی از اهل صنعاء یمن، در زمان عثمان صورتاً و به حسب ظاهر اسلام آورد، ولی در پنهانی مکر و حیله میان مسلمانان بکار میبرد و در شهرهای بزرگ اسلامی مانند شام، کوفه، بصره، و مصر گردش کرده، در مجامع مسلمین حاضر میشد و مردم را تبلیغ مینمود بر اینکه پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله را نیز مانند عیسی بن مریم رجعتی است. و هم چنان که هر پیغمبری وصیی داشت، وصی محمد صلّی الله علیه و آله هم علی است و عثمان حق این وصی را غصب کرده و دربارة وی ستم نموده است، پس باید قیام کرد و حق را به اهلش بازگردانید. مورخان نام قهرمان این داستان را (عبدالله بن سبأ) گذاشته و چنین ادعا کردند این شخص مبلغین خود را به شهرهای اسلامی فرستاده و دستورشان داد که به بهانة امر به معروف و نهی از منکر، فرمانداران وقت را بکوبند. در نتیجه عدهای زیادی از مسلمانان به وی گرویده و از برنامه او تبعیت کردند، تاجایی که بعضی از اصحاب عالیقدر رسول خدا و تابعین بزرگوار امثال: ابوذر، عمار بن یاسر و مالک اشتر و دیگران سران مسلمین را از آنها شمردهاند و این افسانه را تا زمان وقوع جنگ جمل که مسبب اصلی این جنگ را او میدانند ادامه داده و بعد از آن دیگر از سرنوشت آن سخنی به میان نمی آورند. حال بیش از ده قرن است که تاریخ نویسان این افسانه را به صورت تاریخ صحیح مینویسند و هرچه از عمر این افسانه بیشتر میگذرد شهرت بیشتری پیدا میکند و افراد، با اغراض متفاوتی به این افسانه رنگ و بوی خاصی داده اند. رشید رضا، از متأخرین در این مورد چنین میگوید: (شیعهگری به نام خلیفه چهارم علی رضی الله عنه، آغاز ایجاد تفرقة دینی و سیاسی امت محمدی گردید و اولین کسی که اصول تشیع را از خود ساخت یک یهودی به نام عبدالله بن سبا بود که با نیرنگ میان این امت تفرقه ایجاد کرد و دین و دنیای آنان را تباه گردانید).[1] رشید رضا مدرک این داستان خیالی را کتاب تاریخ ابن اثیر سنی مذهب ذکر میکند! و ابن اثیر ضمن نقل این افسانه هیچ اشارهای بر این که این داستان را از چه مصدری آورده نمیکند.[2] و افراد دیگری مثل ابن کثیر[3]، ابن خلدون[4]، بستانی، احمد امین، حسن ابراهیم، و نویسندگان دیگر سنی مذهب به این افسانه شهرت عجیبی دادند که مدرک همة آنها به تاریخ طبری برمیگردد و طبری هم این داستان را از (سیف بن عمر) نقل میکند، که از نظر رجالی (سیف) مورد تأیید نمیباشد. چون سیف نه تنها این افسانه را ساخته بلکه او افسانههایی ساخته که قریب به 150 تن از قهرمانان این افسانهها به هیچ وجه پا به عرصه وجود نگذاشتهاند و فقط اندیشه سیف بن عمر است که آنها را آفریده است! بیشتر علماء رجال در مورد ضعف روایات او تأکید دارند. یحیی بن معین درباره او گفته است: (حدیث او ضعیف و سست است) نسائی گفته (ضعیف است، نه مورد اعتماد است و نه امین...) ابو داود گفته (بیارزش است و بسیار دورغگو...) و بیش از دوازده نفر از بزرگان رجال احادیث او را بسیار ضعیف و خودش را دروغگو نامیدند. پس از این مطالب نتیجه میگیریم که داستانی که به عنوان عبدالله بن سبأ علماء نقل میکنند پایه و اساس استواری ندارند و بر مبنای تحقیق پیریزی نگردیده است. زیرا روایات مربوط به این شخص در اصل به وسیلة سیف بن عمر نقل گردیده و به کتب و مدارک اسلامی راه یافته است که حال سیف هم معلوم شد به طوری که او یک فرد مرموز، دروغگو و افسانه سازی بیش نبوده است. پس تا اینجا به این نتیجه رسیدیم که از نظر علمای شیعه عبدالله بن سبا یک شخصیت افسانهای است و هیچ ربطی به تشیع ندارد و سازندگان و اشاعه کنندگان این افسانه طبق فرمایش علامه عسگری انگیزههای مختلفی داشتند، زیرا: 1. افسانه عبدالله سبا، انتقاد و ایرادهائی را که به صحابه پیامبر صلّی الله علیه و آله متوجه میگردید، پرده پوشی مینماید، و آنها را پاک و مبرا میسازد. 2. این افسانه به مخالفین حکومت خلفا که شیعیان خاندان عصمت میباشند و در تمام دوران خلفای عثمانی و تا به امروز مخالفت حکومتهای عصر خود بودهاند نسبت کفر و الحاد داده و آنها را به خارج شدن از دین و آیین معرفی مینماید و این جعلیات و افسانهها در تمام عصور به ضد شیعه و برای کوبیدن آنها بوده است.[5] لذا همین انگیزهها بوده که این افسانه را بوجود آورده و به آن شهرت اجماعی داده است. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. عبدالله بن سبا: علامه عسکری. 2. تاریخ تشیع: کانوزیان 3. پیدایش و گسترش تشیع: محمد باقر صدر، ترجمه مهدی زندیه. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . سید رشید رضی، الشیعه و السنة، ص 4 6. [2] . ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، دار الصادر بیروت، ج 3، ص 95. [3] . ابن کثیر، البدایة و النهایة، مکتبة المعارف البیروت، ج 7، ص 167. [4] . ابن خلدون، المبتدا و الخبر، دار احیاء التراث العربی بیروت، ج 2، ص 425. [5] . عسکری، سیدمرتضی، عبدالله بن سبأ و دیگر افسانههای تاریخی، انتشارات کوکب، ج 3، ص 251.
بیش از هزار سال است که مورخان دربارة (ابن سبأ) قلم فرسائی کرده و به او و پیروانش کارهای شگفت انگیز و بزرگی نسبت میدهند. حال باید دید که ( ابن سبأ) کیست و چه کارهایی انجام داده است. مورخان در مورد ابن سبأ مینویسند:
او مردی یهودی از اهل صنعاء یمن، در زمان عثمان صورتاً و به حسب ظاهر اسلام آورد، ولی در پنهانی مکر و حیله میان مسلمانان بکار میبرد و در شهرهای بزرگ اسلامی مانند شام، کوفه، بصره، و مصر گردش کرده، در مجامع مسلمین حاضر میشد و مردم را تبلیغ مینمود بر اینکه پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله را نیز مانند عیسی بن مریم رجعتی است. و هم چنان که هر پیغمبری وصیی داشت، وصی محمد صلّی الله علیه و آله هم علی است و عثمان حق این وصی را غصب کرده و دربارة وی ستم نموده است، پس باید قیام کرد و حق را به اهلش بازگردانید.
مورخان نام قهرمان این داستان را (عبدالله بن سبأ) گذاشته و چنین ادعا کردند این شخص مبلغین خود را به شهرهای اسلامی فرستاده و دستورشان داد که به بهانة امر به معروف و نهی از منکر، فرمانداران وقت را بکوبند. در نتیجه عدهای زیادی از مسلمانان به وی گرویده و از برنامه او تبعیت کردند، تاجایی که بعضی از اصحاب عالیقدر رسول خدا و تابعین بزرگوار امثال: ابوذر، عمار بن یاسر و مالک اشتر و دیگران سران مسلمین را از آنها شمردهاند و این افسانه را تا زمان وقوع جنگ جمل که مسبب اصلی این جنگ را او میدانند ادامه داده و بعد از آن دیگر از سرنوشت آن سخنی به میان نمی آورند.
حال بیش از ده قرن است که تاریخ نویسان این افسانه را به صورت تاریخ صحیح مینویسند و هرچه از عمر این افسانه بیشتر میگذرد شهرت بیشتری پیدا میکند و افراد، با اغراض متفاوتی به این افسانه رنگ و بوی خاصی داده اند.
رشید رضا، از متأخرین در این مورد چنین میگوید: (شیعهگری به نام خلیفه چهارم علی رضی الله عنه، آغاز ایجاد تفرقة دینی و سیاسی امت محمدی گردید و اولین کسی که اصول تشیع را از خود ساخت یک یهودی به نام عبدالله بن سبا بود که با نیرنگ میان این امت تفرقه ایجاد کرد و دین و دنیای آنان را تباه گردانید).[1]
رشید رضا مدرک این داستان خیالی را کتاب تاریخ ابن اثیر سنی مذهب ذکر میکند! و ابن اثیر ضمن نقل این افسانه هیچ اشارهای بر این که این داستان را از چه مصدری آورده نمیکند.[2] و افراد دیگری مثل ابن کثیر[3]، ابن خلدون[4]، بستانی، احمد امین، حسن ابراهیم، و نویسندگان دیگر سنی مذهب به این افسانه شهرت عجیبی دادند که مدرک همة آنها به تاریخ طبری برمیگردد و طبری هم این داستان را از (سیف بن عمر) نقل میکند، که از نظر رجالی (سیف) مورد تأیید نمیباشد. چون سیف نه تنها این افسانه را ساخته بلکه او افسانههایی ساخته که قریب به 150 تن از قهرمانان این افسانهها به هیچ وجه پا به عرصه وجود نگذاشتهاند و فقط اندیشه سیف بن عمر است که آنها را آفریده است!
بیشتر علماء رجال در مورد ضعف روایات او تأکید دارند. یحیی بن معین درباره او گفته است: (حدیث او ضعیف و سست است) نسائی گفته (ضعیف است، نه مورد اعتماد است و نه امین...) ابو داود گفته (بیارزش است و بسیار دورغگو...) و بیش از دوازده نفر از بزرگان رجال احادیث او را بسیار ضعیف و خودش را دروغگو نامیدند.
پس از این مطالب نتیجه میگیریم که داستانی که به عنوان عبدالله بن سبأ علماء نقل میکنند پایه و اساس استواری ندارند و بر مبنای تحقیق پیریزی نگردیده است. زیرا روایات مربوط به این شخص در اصل به وسیلة سیف بن عمر نقل گردیده و به کتب و مدارک اسلامی راه یافته است که حال سیف هم معلوم شد به طوری که او یک فرد مرموز، دروغگو و افسانه سازی بیش نبوده است.
پس تا اینجا به این نتیجه رسیدیم که
از نظر علمای شیعه عبدالله بن سبا یک شخصیت افسانهای است و هیچ ربطی به تشیع ندارد و سازندگان و اشاعه کنندگان این افسانه طبق فرمایش علامه عسگری انگیزههای مختلفی داشتند، زیرا:
1. افسانه عبدالله سبا، انتقاد و ایرادهائی را که به صحابه پیامبر صلّی الله علیه و آله متوجه میگردید، پرده پوشی مینماید، و آنها را پاک و مبرا میسازد.
2. این افسانه به مخالفین حکومت خلفا که شیعیان خاندان عصمت میباشند و در تمام دوران خلفای عثمانی و تا به امروز مخالفت حکومتهای عصر خود بودهاند نسبت کفر و الحاد داده و آنها را به خارج شدن از دین و آیین معرفی مینماید و این جعلیات و افسانهها در تمام عصور به ضد شیعه و برای کوبیدن آنها بوده است.[5] لذا همین انگیزهها بوده که این افسانه را بوجود آورده و به آن شهرت اجماعی داده است.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. عبدالله بن سبا: علامه عسکری.
2. تاریخ تشیع: کانوزیان
3. پیدایش و گسترش تشیع: محمد باقر صدر، ترجمه مهدی زندیه.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . سید رشید رضی، الشیعه و السنة، ص 4 6.
[2] . ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، دار الصادر بیروت، ج 3، ص 95.
[3] . ابن کثیر، البدایة و النهایة، مکتبة المعارف البیروت، ج 7، ص 167.
[4] . ابن خلدون، المبتدا و الخبر، دار احیاء التراث العربی بیروت، ج 2، ص 425.
[5] . عسکری، سیدمرتضی، عبدالله بن سبأ و دیگر افسانههای تاریخی، انتشارات کوکب، ج 3، ص 251.
- [سایر] آیا مذهب تشیع به وسیله عبد اللّه بن سبا تأسیس شده است؟
- [سایر] علمای شیعه در برخورد با آنچه در تاریخ راجع به عبدالله بن سبأ بیان شده است - با استناد به اینکه در سلسله راویان این نقل (سیف بن عمر) قرار دارد – آنرا مردود میدانند و او را دروغپردازی مشهور معرفی میکنند. تقاضا دارم، نمونههایی از این دروغپردازیها را که منجر به شهرت وی به این صفت گردیده است، با ذکر منابع بیان فرمایید.
- [سایر] منظور از نفس زکیه در علایم ظهور کیست؟درباره رجعت امامان لطفا توضیح دهید. سید یمانی کیست؟
- [سایر] امامان شیعه هرگز مدعی امامت نبودهاند و امامت را شیعیان به آنها نسبت میدهند، جواب چیست؟
- [سایر] آیا ابن عباس شاگرد امام علی(ع) بوده است؟ با سند از شیعه و اهل سنت.
- [سایر] آیا امام حسین (ع) فرزندی به نام علی اصغر داشته ؟ و آیا نام دیگر علی اصغر عبدالله بوده ؟
- [سایر] قتل نفس زکیه به عنوان نشانههای ظهور امام زمان(عج)؛ به چه معناست؟ آیا (نفس زکیه) نام مستعار است و معنای دیگری دارد؟
- [سایر] در رابطه با قتل نفس زکیه توضیح دهید ؟
- [سایر] آیا ابن عباس در پایان عمرش به معاویه پیوست؟
- [سایر] محمد بن عبدالله نفس زکیّه کیست؟
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر نذر کند به زیارت یکی از امامان مثلا به زیارت حضرت ابی عبدالله علیه السلام مشرف شود چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطه عذری نتواند ان امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلا به زیارت حضرت ابی عبداللّه (ع) مشرف شود؛ چنانچه به زیارت امام دیگری برود کافی نیست و اگر به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند؛ چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر برای غسل دادن میت مرد، مرد پیدا نشود، زنانی که با او نسبت دارند و محرمند، مثل مادر و خواهر و عمه و خاله، یا به واسطه ازدواج با او محرم شدهاند، مثل عروس و مادرزن، یا به واسطه شیر خوردن با او محرم شدهاند غسلش میدهند و بنا بر احتیاط در هنگام غسل باید لباس یا چیزی که بدن او را بپوشاند بر او باشد و نیز اگر برای غسل میت زن، زن دیگری نباشد، مردهایی که با او نسبت دارند و محرمند، یا به واسطه ازدواج یا شیر خوردن با او محرم شدهاند او را غسل میدهند و بنا بر احتیاط او را با لباس غسل دهند.
- [آیت الله اردبیلی] ملاک برای (سیّد بودن)، نسبت داشتن با (هاشم بن عبد مناف) جدّ دوم گرامی پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم از ناحیه پدر میباشد؛ پس کسی که فقط مادرش سیّد است میتواند از زکات غیر سیّد استفاده کند.
- [آیت الله اردبیلی] در هر موردی که جعاله در اثر جهالت یا نبودن سایر شرایط باطل شود، شخص عامل مستحقّ اجرةالمثل یعنی اجرتی که معمولاً برای مثل آن کار میدهند میباشد و اگر اجرت قرارداد شده با اجرةالمثل تفاوت داشته باشد، نسبت به مقدار زاید آن مصالحه نمایند، ولی اگر عمل را به قصد مجّانی انجام داده باشد، چیزی طلبکار نیست.
- [آیت الله اردبیلی] باید سه روز اوّل حیض پشت سر هم باشد، پس اگر مثلاً دو روز خون ببیند و یک روز پاک شود و دوباره یک روز خون ببیند، حیض نیست ولی پس از سه روز اوّل، پشت سر هم بودن خون شرط نیست. =============================================================================== 1 زن قرشیه زنی است که نسبت او از طرف پدر به (نضر بن کنانه) که یکی از اجداد پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم است، میرسد؛ بنابراین زنانی که نسبت آنان به پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم میرسد قرشیه و سیده هستند.
- [آیت الله جوادی آملی] .فروشنده و خریدار باید دارای اوصاف زیر باشند : 1 .بالغ باشند. 2 عاقل ب اشند, نه دیوانه. 3 .رشید باشند , نه سفیه . 4 .قصد جدّی نسبت به معامله داشته باشند, نه شوخی. 5 .مجبور دیگری نباشند, بلکه مختار باشند. 6 .مالک یا ولیّ یا وصی، یا قیّم و یا وکیل مالکِ عوض یا معوّض باشند. 7 حقّ تصرف در مال خود را داشته باشند , پس ورشکستهای که ب ر اثر حکم حاکم شرع از تصرف در اموال خود ممنوع است , نمیتواند نسبت به مال خویش معامله کند , هرچند میتواند مال دیگران را با اذن آنها بفروشد یا با آن چیزی بخرد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر چیزی ندارد که در نماز عورت خود را با آن بپوشاند، واجب است اگر چه به کرایه یا خریداری باشد، تهیه نماید ولی اگر تهیه آن به قدری پول لازم دارد که نسبت به دارایی او زیاد است، یا طوری است که اگر پول را به مصرف لباس برساند، بحال او ضرر دارد مختار است به دستوری که برای برهنگان گفته شد نماز بخواند، یا تحمل ضرر کند و با لباس نماز بخواند.
- [آیت الله اردبیلی] زمینهای موات اصلی جزء (اَنفال) هستند و اختیار آن در زمان حضور امام معصوم علیهالسلام به دست اوست و آن حضرت هرگونه صلاح بداند در آنها تصرّف میکند و اجازه احیا میدهد یا به افراد تملیک کرده و یا اجاره میدهد و در زمان غیبت امام علیهالسلام ، مسلمانان میتوانند آنها را احیا کنند، ولی بنابر احتیاط واجب باید از حاکم شرع اجازه بگیرند و هر کس هر قسمتی را احیا کند، نسبت به آن سزاوارتر است و دیگران حقّ مزاحمت او را ندارند.
- [آیت الله اردبیلی] همانگونه که در احکام انفال گفته شد، هر مالی که عرفا مالیّت داشته ولی مالک نداشته باشد و منفعت آن متعلّق به عموم مردم باشد، جزء انفال است و برای تصرّف در انفال در عصر غیبت امام معصوم علیهالسلام ، بنابر احتیاط باید از حاکم شرعی اجازه گرفته شود؛ ولی برای تصرّفاتی که معمولاً مردم بدون اجازه انجام میدهند و سیره در مورد آنان وجود دارد مثل ماهیگیری برای رفع نیازهای شخصی و یا چراندن دام در مراتع اجازه گرفتن لازم نیست و این گونه موارد در حکم مباحات میباشند.