امدادهای الهی در جنگ بدر چه بوده و چگونه شامل حال مسلمانان شد؟
از آیات قرآنی چنین برمی‌آید که سنت الهی، بر یاری کردن مؤمنان و کسانی است که خالصانه در راه خداوند تلاش می‌کنند چنان که می‌فرماید: (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدامَکُمْ)(1) (ای کسانی که ایمان آورده‌اید اگر خداوند را یاری کنید، خداوند نیز شما را یاری می‌کند و گام‌هایتان را استوار می‌گرداند). این سنّت، نه در آخرت که در همین زندگانی دنیوی جریان دارد: (إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا)(2) (ما فرستادگان خود و کسانی را که ایمان آورده‌اند، در زندگانی دنیا حتماً یاری می‌کنیم). جنگ بدر، مصداق محک زدن این وعده‌های الهی بود چرا که گروهی اندک، تنها به انگیزه یاری دین خدا و مقابله با مشرکان- با کمترین تجهیزات و فقط با پشتوانه ایمان خود راهی صحنه نبرد شدند و خداوند نیز با نزول امدادهای غیبی خود، آنان را یاری و پیروزشان کرد. این امدادها به حدی بود که در جنگ‌های بعدی با این وسعت، کمتر شاهد آن می‌باشیم و از این رو شاید بتوان گفت که: نزول آنها تابعی از کیفیت انگیزه‌و نیز چگونگی توکّل مؤمنان بر خداوند باشد. قرآن درباره وظایف مؤمنان می‌فرماید: (وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ)(3) (در مقابل مشرکان هر آنچه می‌توانید نیرو و ساز و برگ تهیه کنید). با این حال باید تکیه گاه اصلی خود را ذات اقدس الهی قرار دهند و هرگاه توکّل آنان تنها بر این نیروهای مادّی باشد، به همان مقدار یاری خداوند را از دست داده و به وادی شکست نزدیک خواهند شد همان‌طور که در جنگ حنین- که نیروهای آنان زیادتر از سپاه دشمن بود چنین شد و اگر یاری خاص خداوند در آن بحبوحه نبود، مسلمانان متّکی به سلاح و غیر متوکّل به خداوند، دچار شکست قطعی می‌شدند.(4) (لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللَّهُ فِی مَواطِنَ کَثِیرَةٍ وَ یَوْمَ حُنَیْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْکُمْ کَثْرَتُکُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْکُمْ شَیْئاً وَ ضاقَتْ عَلَیْکُمُ الْأَرْضُ بِما رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّیْتُمْ مُدْبِرِینَ ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ سَکِینَتَهُ عَلی رَسُولِهِ وَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ وَ أَنْزَلَ جُنُوداً لَمْ تَرَوْها وَ عَذَّبَ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ ذلِکَ جَزاءُ الْکافِرِینَ) در مورد چگونگی نزول امدادهای الهی در جنگ بدر، تذکر این نکته لازم است که گرچه اراده خداوندی- طبق آیه (إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ)(5) عین تحقّق مراد است اما سنت الهی بر این جریان دارد که هر امری را از راه اسباب خاص خود، به انجام رساند تا قانون‌مندی نظام هستی را خدشه‌دار نسازد. البته اسباب و علل، منحصر به علل مادّی نیست و نزول امدادهای غیبی نیز جزو سلسله علل حوادث به شمار می‌آید که می‌توان با توجّه به آیات قرآنی، به صورت ضابطه‌مند از آن بهره گرفت. امدادهای الهی نازل شده در جنگ بدر را می‌توان با استفاده از آیات قرآنی چنین برشمرد: یک. نزول فرشتگان از آیه قرآن استفاده می‌شود که خداوند، با فرستادن هزار فرشته به استغاثه پیامبرصلی الله علیه وآله و مسلمانان پاسخ داد و آنان را یاری کرد: (إِذْ تَسْتَغِیثُونَ رَبَّکُمْ فَاسْتَجابَ لَکُمْ أَنِّی مُمِدُّکُمْ بِأَلْفٍ مِنَ الْمَلائِکَةِ مُرْدِفِینَ)(6) از آیه بعدی چنین برمی‌آید که نزول فرشتگان، نه به منظور کشتن کافران، که به جهت ابلاغ بشارت الهی و نیز تقویت اطمینان مؤمنان بوده است: (وَ ما جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْری وَ لِتَطْمَئِنَّ بِهِ قُلُوبُکُمْ)(7) در سوره (آل عمران)، پس از آنکه خداوند به نزول امدادهای خود در جنگ بدر تصریح کرده است سخن از فرستادن سه هزار فرشته به میان آورده و متذکّر شده است: در صورت پایداری و پیشه کردن تقوای الهی، این نزول فرشتگان حتّی تا رقم پنج هزار خواهد رسید و در پایان این نکته را یادآور شده که این امر، برای بشارت و اطمینان دل‌های مؤمنان انجام گرفته است.(8) در کتاب‌های تاریخی، گزارش‌هایی از قول حضرت علی‌علیه السلام و دیگران نقل شده که حاکی از مشاهده سپاه ملائکه است در حالی که رهبری گروه‌های هزار نفره آنان به عهده فرشتگان بزرگی همچون جبرئیل، میکائیل و اسرافیل بوده است.(9) دو. فراگرفتن خواب سبک مسلمانان روز دوازدهم ماه مبارک رمضان، از شهر مدینه به سمت بدر راه افتادند(10) و فاصله 153 کیلومتری مدینه تا بدر(11) را در مدت پنج روز طی کرده، خسته و کوفته به این سرزمین رسیدند. در آنجا با دیدن انبوه دشمن، دچار اضطراب و واهمه شدند و قطعاً اگر با این حال نبرد را آغاز می‌کردند، شکست می‌خوردند. اما خداوند اضطراب را از آنان برطرف کرد و به منظور تجدید قوا، خواب سبک و آرام‌بخشی را بر آنان مسلّط ساخت و آنان را در پناه امن خود قرار داد چنان‌که می‌فرماید: (إِذْ یُغَشِّیکُمُ النُّعاسَ أَمَنَةً مِنْهُ)(12) طبق گزارش‌های تاریخی، این خواب به گونه‌ای آرامش‌بخش و شیرین بود که برخی از مسلمانان در خواب، محتلم شده و نیاز به غسل جنابت پیدا کردند.(13) سه. نزول باران در آغاز صف‌آرایی دو سپاه، دسترسی مسلمانان به آب، با دشواری‌هایی همراه بود. از طرف دیگر عدّه‌ای از مسلمانان، به واسطه خواب، دچار جنابت شده و از جهت روانی، خوش نمی‌داشتند که با این حالت، به نبرد بپردازند و احیاناً به شهادت برسند. در اینجا بود که خداوند در شب هفدهم، باران پربرکتی فروفرستاد تا مسلمانان بتوانند با انجام غسل جنابت، خود را از پلیدی (احتلام) رها سازند(14). خداوند با نزول آیه (وَ یُنَزِّلُ عَلَیْکُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً لِیُطَهِّرَکُمْ بِهِ وَ یُذْهِبَ عَنْکُمْ رِجْزَ الشَّیْطانِ)(15)، به این امداد الهی اشاره می‌کند. همچنین گفته شده است: نزول باران باعث شد تا زمین رملی محل استقرارمسلمانان، سفت و محکم شود وبرعکس زمین زیرپای مشرکان به صورت گل‌آلود و باتلاقی درآید.(16) این امر یکی از علل پیروزی مسلمانان به شمار می‌آید. چهار. افکندن رعب در دل مشرکان (رعب)، یکی از امدادهای غیبی است که خداوند در طول تاریخ، به منظور یاری رساندن مؤمنان و ایجاد زمینه شکست در سپاه مشرکان، آن را به کار برده است. بدین ترتیب کمی ساز و برگ جنگی مؤمنان را جبران کرده و نشان داده است اصلی‌ترین عنصر در شکست یا پیروزی یک سپاه، اقتدار و روحیه آن است و چه بسیار سپاه‌های مجهز و تا دندان مسلّحی که به علت نداشتن روحیه و ترسیدن، شکست خورده‌اند. از آیه‌ای برمی‌آید که: نفس شرک و عدم اتکال به خداوند، علّت افکنده شدن رعب در دل‌های آنان است و این یک سنّت مستمرّ و جاری در طول تاریخ است: (سَنُلْقِی فِی قُلُوبِ الَّذِینَ کَفَرُوا الرُّعْبَ بِما أَشْرَکُوا بِاللَّهِ)(17) همچنین در آیات قرآن، مواردی هست که کاربرد این عامل را در بعضی از غزوه‌های پیامبر اکرم‌صلی الله علیه وآله به روشنی نشان می‌دهد چنان که آیه (وَ قَذَفَ فِی قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ فَرِیقاً تَقْتُلُونَ وَ تَأْسِرُونَ فَرِیقاً)(18)، اشاره به (غزوه بنی‌قریظه) و آیه (فَأَتاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَیْثُ لَمْ یَحْتَسِبُوا وَ قَذَفَ فِی قُلُوبِهِمُ الرُّعْب)(19)، اشاره به (غزوه بنی نضیر) دارد. در جنگ بدر نیز خداوند با آیه (سَأُلْقِی فِی قُلُوبِ الَّذِینَ کَفَرُوا الرُّعْب)(20)، به نقش آن، در پیروزی مسلمانان و شکست کافران اشاره می‌کند. پی‌نوشت‌ (1) محمد (47)، آیه 7. (2) غافر (40)، آیه 51. (3) انفال (8)، آیه 60. (4) توبه (9)، آیه 25 و 62 (5) یس (36)، آیه 82. (6) انفال (8)، آیه 9. (7) همان، آیه 10. برای اطلاع بیشتر ر. ک: المیزان، ج 9، ص 21. (8) آل عمران (3)، آیات 123- 126. (9) المغازی، ج 1، ص 57 ابن هشام، السیرة النبویة، ج 2، ص 633. (10) المغازی، ج 1، ص 21. (11) پیشوایی، تاریخ اسلام، ص 227. (12) انفال (8)، آیه 10. (13) المغازی، ج 2، ص 54. (14) المیزان، ج 9، ص 22. (15) انفال (8)، آیه 10. (16) المیزان، ج 9، ص 22 المغازی، ج 1، ص 54 طبقات، ج 2، ص 12. (17) آل‌عمران (3)، آیه 151. (18) احزاب (33)، آیه 26:) خداوند در دل‌های دشمنان رعب افکند و شما عده‌ای را می‌کشتید و عده‌ای را اسیر گرفتید (. (19) حشر (59)، آیه 2:) خداوند از راهی که آنان) دشمنان (گمان نمی‌بردند، بر آنان وارد شد و در دل‌هایشان رعب افکند (. (20) انفال (8)، آیه 8:) به زودی در دل‌های کافران رعب می‌افکنم (.
عنوان سوال:

امدادهای الهی در جنگ بدر چه بوده و چگونه شامل حال مسلمانان شد؟


پاسخ:

از آیات قرآنی چنین برمی‌آید که سنت الهی، بر یاری کردن مؤمنان و کسانی است که خالصانه در راه خداوند تلاش می‌کنند چنان که می‌فرماید: (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدامَکُمْ)(1) (ای کسانی که ایمان آورده‌اید اگر خداوند را یاری کنید، خداوند نیز شما را یاری می‌کند و گام‌هایتان را استوار می‌گرداند).
این سنّت، نه در آخرت که در همین زندگانی دنیوی جریان دارد: (إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا)(2) (ما فرستادگان خود و کسانی را که ایمان آورده‌اند، در زندگانی دنیا حتماً یاری می‌کنیم).
جنگ بدر، مصداق محک زدن این وعده‌های الهی بود چرا که گروهی اندک، تنها به انگیزه یاری دین خدا و مقابله با مشرکان- با کمترین تجهیزات و فقط با پشتوانه ایمان خود راهی صحنه نبرد شدند و خداوند نیز با نزول امدادهای غیبی خود، آنان را یاری و پیروزشان کرد.
این امدادها به حدی بود که در جنگ‌های بعدی با این وسعت، کمتر شاهد آن می‌باشیم و از این رو شاید بتوان گفت که: نزول آنها تابعی از کیفیت انگیزه‌و نیز چگونگی توکّل مؤمنان بر خداوند باشد. قرآن درباره وظایف مؤمنان می‌فرماید: (وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ)(3) (در مقابل مشرکان هر آنچه می‌توانید نیرو و ساز و برگ تهیه کنید). با این حال باید تکیه گاه اصلی خود را ذات اقدس الهی قرار دهند و هرگاه توکّل آنان تنها بر این نیروهای مادّی باشد، به همان مقدار یاری خداوند را از دست داده و به وادی شکست نزدیک خواهند شد همان‌طور که در جنگ حنین- که نیروهای آنان زیادتر از سپاه دشمن بود چنین شد و اگر یاری خاص خداوند در آن بحبوحه نبود، مسلمانان متّکی به سلاح و غیر متوکّل به خداوند، دچار شکست قطعی می‌شدند.(4) (لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللَّهُ فِی مَواطِنَ کَثِیرَةٍ وَ یَوْمَ حُنَیْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْکُمْ کَثْرَتُکُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْکُمْ شَیْئاً وَ ضاقَتْ عَلَیْکُمُ الْأَرْضُ بِما رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّیْتُمْ مُدْبِرِینَ ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ سَکِینَتَهُ عَلی رَسُولِهِ وَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ وَ أَنْزَلَ جُنُوداً لَمْ تَرَوْها وَ عَذَّبَ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ ذلِکَ جَزاءُ الْکافِرِینَ)
در مورد چگونگی نزول امدادهای الهی در جنگ بدر، تذکر این نکته لازم است که گرچه اراده خداوندی- طبق آیه (إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ)(5) عین تحقّق مراد است اما سنت الهی بر این جریان دارد که هر امری را از راه اسباب خاص خود، به انجام رساند تا قانون‌مندی نظام هستی را خدشه‌دار نسازد. البته اسباب و علل، منحصر به علل مادّی نیست و نزول امدادهای غیبی نیز جزو سلسله علل حوادث به شمار می‌آید که می‌توان با توجّه به آیات قرآنی، به صورت ضابطه‌مند از آن بهره گرفت.
امدادهای الهی نازل شده در جنگ بدر را می‌توان با استفاده از آیات قرآنی چنین برشمرد:
یک. نزول فرشتگان
از آیه قرآن استفاده می‌شود که خداوند، با فرستادن هزار فرشته به استغاثه پیامبرصلی الله علیه وآله و مسلمانان پاسخ داد و آنان را یاری کرد: (إِذْ تَسْتَغِیثُونَ رَبَّکُمْ فَاسْتَجابَ لَکُمْ أَنِّی مُمِدُّکُمْ بِأَلْفٍ مِنَ الْمَلائِکَةِ مُرْدِفِینَ)(6)
از آیه بعدی چنین برمی‌آید که نزول فرشتگان، نه به منظور کشتن کافران، که به جهت ابلاغ بشارت الهی و نیز تقویت اطمینان مؤمنان بوده است: (وَ ما جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْری وَ لِتَطْمَئِنَّ بِهِ قُلُوبُکُمْ)(7)
در سوره (آل عمران)، پس از آنکه خداوند به نزول امدادهای خود در جنگ بدر تصریح کرده است سخن از فرستادن سه هزار فرشته به میان آورده و متذکّر شده است: در صورت پایداری و پیشه کردن تقوای الهی، این نزول فرشتگان حتّی تا رقم پنج هزار خواهد رسید و در پایان این نکته را یادآور شده که این امر، برای بشارت و اطمینان دل‌های مؤمنان انجام گرفته است.(8)
در کتاب‌های تاریخی، گزارش‌هایی از قول حضرت علی‌علیه السلام و دیگران نقل شده که حاکی از مشاهده سپاه ملائکه است در حالی که رهبری گروه‌های هزار نفره آنان به عهده فرشتگان بزرگی همچون جبرئیل، میکائیل و اسرافیل بوده است.(9)
دو. فراگرفتن خواب سبک
مسلمانان روز دوازدهم ماه مبارک رمضان، از شهر مدینه به سمت بدر راه افتادند(10) و فاصله 153 کیلومتری مدینه تا بدر(11) را در مدت پنج روز طی کرده، خسته و کوفته به این سرزمین رسیدند. در آنجا با دیدن انبوه دشمن، دچار اضطراب و واهمه شدند و قطعاً اگر با این حال نبرد را آغاز می‌کردند، شکست می‌خوردند.
اما خداوند اضطراب را از آنان برطرف کرد و به منظور تجدید قوا، خواب
سبک و آرام‌بخشی را بر آنان مسلّط ساخت و آنان را در پناه امن خود قرار داد چنان‌که می‌فرماید: (إِذْ یُغَشِّیکُمُ النُّعاسَ أَمَنَةً مِنْهُ)(12)
طبق گزارش‌های تاریخی، این خواب به گونه‌ای آرامش‌بخش و شیرین بود که برخی از مسلمانان در خواب، محتلم شده و نیاز به غسل جنابت پیدا کردند.(13)
سه. نزول باران
در آغاز صف‌آرایی دو سپاه، دسترسی مسلمانان به آب، با دشواری‌هایی همراه بود. از طرف دیگر عدّه‌ای از مسلمانان، به واسطه خواب، دچار جنابت شده و از جهت روانی، خوش نمی‌داشتند که با این حالت، به نبرد بپردازند و احیاناً به شهادت برسند.
در اینجا بود که خداوند در شب هفدهم، باران پربرکتی فروفرستاد تا مسلمانان بتوانند با انجام غسل جنابت، خود را از پلیدی (احتلام) رها سازند(14). خداوند با نزول آیه (وَ یُنَزِّلُ عَلَیْکُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً لِیُطَهِّرَکُمْ بِهِ وَ یُذْهِبَ عَنْکُمْ رِجْزَ الشَّیْطانِ)(15)، به این امداد الهی اشاره می‌کند. همچنین گفته شده است: نزول باران باعث شد تا زمین رملی محل استقرارمسلمانان، سفت و محکم شود وبرعکس زمین زیرپای مشرکان به صورت گل‌آلود و باتلاقی درآید.(16) این امر یکی از علل پیروزی مسلمانان به شمار می‌آید.
چهار. افکندن رعب در دل مشرکان
(رعب)، یکی از امدادهای غیبی است که خداوند در طول تاریخ، به منظور یاری رساندن مؤمنان و ایجاد زمینه شکست در سپاه مشرکان، آن را به کار برده است. بدین ترتیب کمی ساز و برگ جنگی مؤمنان را جبران کرده و نشان داده است اصلی‌ترین عنصر در شکست یا پیروزی یک سپاه، اقتدار و روحیه آن است و چه بسیار سپاه‌های مجهز و تا دندان مسلّحی که به علت نداشتن روحیه و ترسیدن، شکست خورده‌اند.
از آیه‌ای برمی‌آید که: نفس شرک و عدم اتکال به خداوند، علّت افکنده شدن رعب در دل‌های آنان است و این یک سنّت مستمرّ و جاری در طول تاریخ است: (سَنُلْقِی فِی قُلُوبِ الَّذِینَ کَفَرُوا الرُّعْبَ بِما أَشْرَکُوا بِاللَّهِ)(17)
همچنین در آیات قرآن، مواردی هست که کاربرد این عامل را در بعضی از غزوه‌های پیامبر اکرم‌صلی الله علیه وآله به روشنی نشان می‌دهد چنان که آیه (وَ قَذَفَ فِی قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ فَرِیقاً تَقْتُلُونَ وَ تَأْسِرُونَ فَرِیقاً)(18)، اشاره به (غزوه بنی‌قریظه) و آیه (فَأَتاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَیْثُ لَمْ یَحْتَسِبُوا وَ قَذَفَ فِی قُلُوبِهِمُ الرُّعْب)(19)، اشاره به (غزوه بنی نضیر) دارد.
در جنگ بدر نیز خداوند با آیه (سَأُلْقِی فِی قُلُوبِ الَّذِینَ کَفَرُوا الرُّعْب)(20)، به نقش آن، در پیروزی مسلمانان و شکست کافران اشاره می‌کند.
پی‌نوشت‌
(1) محمد (47)، آیه 7.
(2) غافر (40)، آیه 51.
(3) انفال (8)، آیه 60.
(4) توبه (9)، آیه 25 و 62
(5) یس (36)، آیه 82.
(6) انفال (8)، آیه 9.
(7) همان، آیه 10. برای اطلاع بیشتر ر. ک: المیزان، ج 9، ص 21.
(8) آل عمران (3)، آیات 123- 126.
(9) المغازی، ج 1، ص 57 ابن هشام، السیرة النبویة، ج 2، ص 633.
(10) المغازی، ج 1، ص 21.
(11) پیشوایی، تاریخ اسلام، ص 227.
(12) انفال (8)، آیه 10.
(13) المغازی، ج 2، ص 54.
(14) المیزان، ج 9، ص 22.
(15) انفال (8)، آیه 10.
(16) المیزان، ج 9، ص 22 المغازی، ج 1، ص 54 طبقات، ج 2، ص 12.
(17) آل‌عمران (3)، آیه 151.
(18) احزاب (33)، آیه 26:) خداوند در دل‌های دشمنان رعب افکند و شما عده‌ای را می‌کشتید و عده‌ای را اسیر گرفتید (.
(19) حشر (59)، آیه 2:) خداوند از راهی که آنان) دشمنان (گمان نمی‌بردند، بر آنان وارد شد و در دل‌هایشان رعب افکند (.
(20) انفال (8)، آیه 8:) به زودی در دل‌های کافران رعب می‌افکنم (.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین