در خصوص یاد خدا توجه به چند نکته ضرورت دارد: 1. ذکر اقسامی دارد؛ مانند ذکر زبانی و قلبی. هر یک از انواع ذکر نیز از نظر کمیت و کیفیت مراتب بی‌ شمار دارد؛ به طوری که هرگز ذکر یک انسان عادی - هر چند ذکر قلبی باشد - با ذکر پیامبر(ص) و ائمه(ع) برابر نیست. 2. تأثیرگذاری ذکر خدا بر دل امری قطعی و حتمی است؛ ولی میزان تأثیر هر علتی به قوت و ضعف آن بستگی دارد. تأثیر علت قوی نیرومند است و تأثیر علت ضعیف ضعیف. با توجه به مراتب متعدد ذکر، میزان تأثیر آن بر افراد نیز بسیار متفاوت است. چه بسا میزان تأثیر مراتب پایین ذکر بسیار نامحسوس باشد. 3. میزان تأثیرپذیری دل‌ها متفاوت است. هراندازه قلب انسان پاک‌تر و از اوصاف زشت و کنش‌های نکوهیده پیراسته‌تر باشد، از تابش انوار الاهی بیش‌تر بهره می ‌برد و اطمینان و سکینه افزون‌تری دریافت می‌ کند. بنابراین، برای اطمینان‌ پذیری بیش‌تر باید به راهکارهای زیر پایبند بود: الف) بسنده نکردن به ذکر زبانی، سرایت دادن آن به قلب و از ژرفای ضمیر و سرائر وجود ذکر خدا گفتن‌ . ب) خالص ساختن ذکر برای خدا و تصفیه آن از شوائب نفسانی مانند ریا و سمعه‌ . ج) پیراستن نفس از عیوب و رذائل و صفا بخشیدن به آن از طریق اجرای صحیح وظایف دینی و ترک گناهان‌ . چند توصیه: 1. با دوستان پاک و با تقوا رفاقت کنید. 2. از دوستانی که حریم حدود الاهی را می ‌شکنند به شدت بپرهیزید. 3. در مجالس دعا و محافل موعظه و نماز جماعت شرکت کنید. 4. ورزش را در برنامه منظم و روزانه خود قرار دهید. 5. برنامه منظم مطالعاتی برای خود قرار دهید و بکوشید فرصت‌های خود را با تفکر و مطالعه مناسب پر کنید. 6. هفته ‌ای یک یا دو روز روزه بگیرید. برای عدم وابستگی به دنیا رعایت امور زیر ضرورت دارد: 1. پرهیز از آرزوهای دور و دراز و سراب گونه‌ 2. پرهیز از شرکت در مجالس پر زرق و برق‌ 3. ساده زیستی در زندگی خویش‌ 4. قرار دادن برنامه‌ های عبادی در زندگی‌ 5. شرکت در مجالس موعظه و منابر 6. معاشرت با خانواده‌ های با معنویت و غیر مجذوب به دنیا 7. شرکت در تشیع جنازه‌ ها و زیارت اهل قبور و تفکر درباره آن‌ها به طوری که موجب عبرت گردد. منبع:سایت انوار طاها
در خصوص یاد خدا توجه به چند نکته ضرورت دارد:
1. ذکر اقسامی دارد؛ مانند ذکر زبانی و قلبی. هر یک از انواع ذکر نیز از نظر کمیت و کیفیت مراتب بی شمار دارد؛ به طوری که هرگز ذکر یک انسان عادی - هر چند ذکر قلبی باشد - با ذکر پیامبر(ص) و ائمه(ع) برابر نیست.
2. تأثیرگذاری ذکر خدا بر دل امری قطعی و حتمی است؛ ولی میزان تأثیر هر علتی به قوت و ضعف آن بستگی دارد. تأثیر علت قوی نیرومند است و تأثیر علت ضعیف ضعیف. با توجه به مراتب متعدد ذکر، میزان تأثیر آن بر افراد نیز
بسیار متفاوت است. چه بسا میزان تأثیر مراتب پایین ذکر بسیار نامحسوس باشد.
3. میزان تأثیرپذیری دلها متفاوت است. هراندازه قلب انسان پاکتر و از اوصاف زشت و کنشهای نکوهیده پیراستهتر باشد، از تابش انوار الاهی بیشتر بهره می برد و اطمینان و سکینه افزونتری دریافت می کند.
بنابراین، برای اطمینان پذیری بیشتر باید به راهکارهای زیر پایبند بود:
الف) بسنده نکردن به ذکر زبانی، سرایت دادن آن به قلب و از ژرفای ضمیر و سرائر وجود ذکر خدا گفتن .
ب) خالص ساختن ذکر برای خدا و تصفیه آن از شوائب نفسانی مانند ریا و سمعه .
ج) پیراستن نفس از عیوب و رذائل و صفا بخشیدن به آن از طریق اجرای صحیح وظایف دینی و ترک گناهان .
چند توصیه:
1. با دوستان پاک و با تقوا رفاقت کنید.
2. از دوستانی که حریم حدود الاهی را می شکنند به شدت بپرهیزید.
3. در مجالس دعا و محافل موعظه و نماز جماعت شرکت کنید.
4. ورزش را در برنامه منظم و روزانه خود قرار دهید.
5. برنامه منظم مطالعاتی برای خود قرار دهید و بکوشید فرصتهای خود را با تفکر و مطالعه مناسب پر کنید.
6. هفته ای یک یا دو روز روزه بگیرید.
برای عدم وابستگی به دنیا رعایت امور زیر ضرورت دارد:
1. پرهیز از آرزوهای دور و دراز و سراب گونه
2. پرهیز از شرکت در مجالس پر زرق و برق
3. ساده زیستی در زندگی خویش
4. قرار دادن برنامه های عبادی در زندگی
5. شرکت در مجالس موعظه و منابر
6. معاشرت با خانواده های با معنویت و غیر مجذوب به دنیا
7. شرکت در تشیع جنازه ها و زیارت اهل قبور و تفکر درباره آنها به طوری که موجب عبرت گردد.
منبع:سایت انوار طاها
- [سایر] ترجیح دادن هوای نفس بر خواست خدا چه پیامدی دارد؟
- [سایر] نیرومندی هوای نفس چه پیامدی دارد؟
- [سایر] چه راه کارهایی برای کنترل شهوت و هوای نفس وجود دارد؟
- [سایر] تفاوت کار کردن برای هوای نفس و کارکردن برای سعادت و راحتی در برزخ و آخرت چیست؟
- [سایر] باسلام بنا بر آیات قرآن کریم برای مقابله با هوای نفس سر کش و ایستادگی در برابر آن چه باید کرد؟(فوری)
- [سایر] دوست دارم پاک باشم و در زندگی دنبال هوای نفس نباشم چطور می توان شهوت خود را در چنین شرایطی کنترل نمود؟
- [سایر] لطفا این حدیث را شرح دهید. امام علی علیه السلام فرمودند: مِلاکُ الدّینِ مُخالَفَةُ الْهَوی؛ معیار دینداری مخالفت با هوای نفس است»(1).
- [آیت الله مظاهری] چگونه با چشم دل خدا را ببینیم ؟
- [سایر] چگونه کسانی مثل علامه طباطبائی که اعتقاد دارند نفس جسمانیة الحدوث (از قبل آفریده نشده) است، معتقدند نفس قبل از دنیا و در عالم ذر وجود داشته است؟
- [سایر] سلام حاج آقا میخواستم لطف کنید یک آیه به من معرفی کنید تا با خوندن مداوم اون از شر هوای نفس و یک گناه کبیره خلاص بشم .ضمنا خواهش میکنم تو نمازاتون برای من دعا کنید بخدا بد جوری درگیرم
- [آیت الله خوئی] دستور سر بریدن حیوان آن است که چهار رگ بزرگ گردن آن را به طور کامل ببرند، و اگر آنها را بشکافند، کافی نیست. و معروف این است که بریدن این چهار رگ در خارج واقع نمیشود مگر از زیر برآمدگی گلو ببرند و آنچهار رگ عبارتند از مجرای تنفس و مجرای خوردن و دو رگ کلفتی که در دو طرف مجرای نفس میباشد.
- [آیت الله اردبیلی] دستور سر بریدن حیوان آن است که چهار رگ بزرگ گردن آن یعنی: (نای (راه نفس))، (مِری (راه غذا)) و دو شاهرگ حیوان را از زیر بر آمدگی گلو به طور کامل ببرند و اگر آنها را بشکافند، کافی نیست.
- [آیت الله سیستانی] دستور سربریدن حیوان آن است که چهار مجری را بطور کامل ببرند : 1 مجرای نفس (حلقوم) . 2 مجرای خوردن (مری) . 3 و 4 دو رگ کلفتی که در دو طرف مری و حلقوم میباشد . و بنابر احتیاط واجب شکافتن آنها ، یا بریدن حلقوم به تنهائی کافی نیست . و بریدن این چهار چیز واقع نمیشود مگر اینکه از زیر مهرهای که حلقوم و مری از آنها جدا میشوند ، ببرند .
- [آیت الله سبحانی] شیوه سر بریدن حیوان آن است که چهار رگ بزرگ گردن آن را، از پائین برآمدگی زیر گلو به طور کامل ببرند. و مقصود از چهار رگ: 1 (مری) که مجرای غذاست 2 (حلقوم) که مجرای نفس است 3 و 4 دو رگ دیگر که به حلقوم احاطه دارند. و اگر آنها را بشکافند کافی نیست.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . دستور سر بریدن حیوان آن است که حلقوم (مجرای نفس) و مری (مجرای غذا) و دو شاهرگ را که در دو طرف حلقوم است، که به آنها اوداج اربعه (چهار رگ) گفته میشود، از پایین برآمدگی زیر گلو بهطور کامل ببرند، و اگر آنها را بشکافند، کافی نیست.
- [آیت الله وحید خراسانی] دستور سر بریدن حیوان ان است که مری که مجرای طعام است و حلقوم که مجرای نفس است و دو رگ محیط به حلقوم را که از اینها به چهار رگ تعبیر می کنند از پایین بر امدگی زیر گلو به طور کامل ببرند و اگر انهارا بشکافند کافی نیست
- [آیت الله فاضل لنکرانی] دستور سر بریدن حیوان آن است که حلقوم (مجرای نفس) و مری (مجرای غذا) و دو شاه رگ را که در دو طرف حلقوم است که به آنها اوداج اربعه (چهار رگ) گفته می شود از پایین برآمدگی زیر گلو به طور کامل ببرند، و اگر آنها را بشکافند کافی نیست.
- [آیت الله شبیری زنجانی] دستور سر بریدن حیوان آن است که حلقوم (مجرای نفس) و مری (مجرای غذا) و دو شاهرگ را که در دو طرف حلقوم است که به آنها اَوداج اربعه (چهار رگ) گفته میشود، از پایین برآمدگی زیر گلو به طور کامل ببرند و اگر آنها را ّّ بشکافند کافی نیست.
- [آیت الله اردبیلی] سر بریدن حیوان پنج شرط دارد: اوّل:کسی که سر حیوان را میبرد مرد باشد یا زن باید مسلمان باشد و اظهار دشمنی با اهل بیت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم نکند و بچّه مسلمان هم اگر ممیّز باشد، یعنی خوب و بد را بفهمد، میتواند سر حیوان را ببرد. دوم:سرِ حیوان را با کارد تیز ببرند و کارد باید از فلزی باشد که معمولاً با آن چاقو میسازند؛ ولی چنانچه پیدا نشود و به گونهای باشد که اگر سر حیوان را نبرند میمیرد، با چیز تیزی که چهار رگ آن را جدا کند، مانند شیشه و سنگ تیز، میشود سر آن را برید. سوم:در هنگام سر بریدن، جلوی بدن حیوان باید رو به قبله باشد و کسی که میداند باید رو به قبله سر ببرد، اگر عمدا حیوان را رو به قبله نکند، حیوان حرام میشود؛ ولی اگر فراموش کند یا مسأله را نداند یا قبله را اشتباه کند یا نداند قبله کدام طرف است یا نتواند حیوان را رو به قبله کند، اشکال ندارد. چهارم:وقتی که میخواهد سر حیوان را ببرد یا کارد به گلویش بگذارد، به نیّت سر بریدن نام خدا را ببرد و همین قدر که بگوید: (بسم الله) کافی است و اگر بدون قصدِ سر بریدن نام خدا را ببرد، آن حیوان پاک نمیشود و گوشت آن هم حرام است، ولی اگر از روی فراموشی نام خدا را نبرد، اشکال ندارد. پنجم:حیوان بعد از سر بریدن حرکتی بکند، اگرچه مثلاً چشم یا دُم خود را حرکت دهد یا پای خود را به زمین بزند تا معلوم شود زنده بوده است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] سر بریدن حیوان پنج شرط دارد: 1 ذبح کننده بنابر احتیاط واجب باید مسلمان باشد، ناصبی ها یعنی کسانی که با اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه وآله) دشمنی دارند در حکم کفارند. 2 باید سر حیوان را با جسم تیزی که از آهن، یا فلز دیگر باشد ببرند، ولی اگر احتیاج به ذبح باشد و آهن پیدا نشود، یا اگر سر حیوان را نبرند می میرد و دسترسی به آهن نیست، با هر چیز تیزی که رگها را بتواند جدا کند (مانند شیشه و سنگ و چوب تیز) می شود آن را ذبح کرد. 3 در موقع سر بریدن باید جلو بدن حیوان رو به قبله باشد و اگر عمداً رو به قبله نکنند حیوان حرام می شود، ولی اگر از روی فراموشی یا ندانستن مسأله یا اشتباه کردن قبله، حیوان را به سمتی غیر از قبله سر ببرند حرام نیست. 4 هنگام سر بریدن باید نام خدا را ببرد همین قدر که بگوید (بسم الله) یا (سبْحان الله) یا بگوید (لا اله الا الله) کافی است و به زبان فارسی یا هر زبان دیگر نیز جایز است، ولی اگر بدون قصد سر بریدن نام خدا را ببرد کافی نیست و در صورتی که از روی فراموشی نام خدا را نبرد اشکال ندارد. 5 باید حیوان بعد از سر بریدن حرکتی کند اگر چه مثلاً چشم یا دم خود را حرکت دهد یا پای خود را به زمین زند که معلوم شود زنده بوده و احتیاط واجب آن است که خون به مقدار کافی از آن بیرون بریزد.