پاسخ از حضرت آیت اللّه العظمی مکارم شیرازی (دامت برکاته): خانواده یعنی پدر، مادر، برادران و خواهران، خویشان درجه دوم مانند عمو، دایی، عمه و خاله می توانند در مورد انتخاب همسر به دختر و پسری که قصد ازدواج دارند کمک کنند. اینها چون سرد و گرم روزگار را چشیده اند و تجربه های بیشتری دارند می توانند درباره جوانی که به خواستگاری دخترشان آمده، یا درباره دختری که قصد دارند برای پسرشان خواستگاری کنند، خوب تحقیق نمایند و تمام نقاط مثبت و منفی او را طبق معیارهای اسلامی به دست آورند و همه را بدون کم و زیاد و بدون گزاف گویی و پرده پوشی، در اختیار آن جوان قرار دهند و تصمیم گیری را برعهده خودش بگذارند و اگر خودش نمی تواند تصمیم بگیرد و از آنها نظرخواهی کرد، منصفانه و بدون اعمال غرض، مصلحت او را بیان کنند، اما باز هم تصمیم گیری را بر عهده خودش بگذارند. به شما خانواده ها توصیه می شود به این نکته توجه داشته باشید که پسر و دختر می خواهند عمری را با هم زندگی کنند نه شما، آنها هستند که باید همدیگر را بشناسند، بنابراین شما نتیجه تحقیقات را در اختیارشان بگذارید و نظر خودتان را بیان کنید. ولی تصمیم گیری را بر عهده خود آنها بگذارید. این رسم انصاف و عدالت نیست که پدر و مادر بدون نظرخواهی از دختر و پسر درباره ازدواج شان تصمیم بگیرند و آنها را در برابر عمل انجام شده قرار دهند و زندگی آینده آنها را قرین ناراحتی و تلخ کامی و آه و ناله قرار دهند. به نظر من این گناهی است بس بزرگ که در قیامت هم بی مؤاخذه نخواهد بود. به نامه زیر توجه کنید: دوشیزه ... در نامه اش می نویسد: دختری هستم دانشجو و در سنی قرار گرفته ام که موقعیت های زیادی جهت ازدواج برایم پیش آمده، ولی پدر و مادرم هرکدام به نحوی مانع ازدواج من شده اند. البته نه این که فکر کنید که خواستگار ایرادی داشته است بلکه آنها دلایلی را مطرح می کنند که به نظرم هرگز موفق به ازدواج نخواهم شد. در صورتی که این افراد مؤمن و از نظر موقعیت اجتماعی هم خوب بوده اند. و اصلاً وقتی کسی به خواستگاری می آید حتی بدون سؤال کردن به آنها جواب منفی می دهند. و این برایشان به صورت عادت درآمده است؛ حتی نظر مرا هم نمی خواهند. من توقع دارم حداقل از من هم نظرخواهی کنند و اجازه دهند که من هم در سرنوشت آینده ام تصمیم بگیرم. باید بگویم که قلباً از آنها بسیار دل گیر هستم چون به روشنی می بینم که چگونه آینده مرا نامعلوم کرده اند، و گاهی اوقات در دلم احساس می کنم که از آنها خوشم نمی آید. چون فکر می کنم کسانی دارند آینده تعیین می کنند که در آینده نقشی در زندگی من ندارند. خواهر شما... به نامه دیگر نیز توجه کنید: آقای... در نامه اش می نویسد: حدود پنج سال قبل تصمیم گرفتم ازدواج کنم. مادرم و خواهرم و زنی دیگر را برای دیدن دختری به خانه آنها فرستادم. وقتی برگشتند گفتند نسبتاً خوب است. در این بین مادرم به نقص کوچکی اشاره کرد لیکن جوری بیان کرد که به نظر مهم نیامد. لذا بنده گفتم مهم نیست و اشکالی ندارد. ازدواج انجام گرفت ولی از همان شب اول تا به امروز که در حدود پنج سال از این جریان می گذرد پیوسته یک ناراحتی دامن گیر من شده است. مادرم گرچه به اصل نقص اشاره کرد ولی متأسفانه خوب توضیح نداد. لذا آن صفا و صمیمیتی که باید در بین خانواده باشد در بین ما وجود ندارد. با این که دارای دو بچه هستیم ولی متأسفانه به همسرم محبت و علاقه ای ندارم. در عین حال سعی می کنم اخلاق اسلامی را رعایت کنم و تا حال هم کوتاهی نکرده ام. گاهی فکر می کنم بهتر است از هم جدا شویم ولی پیش خودم احساس شرمندگی می کنم ... . منبع: makarem.ir
پاسخ از حضرت آیت اللّه العظمی مکارم شیرازی (دامت برکاته):
خانواده یعنی پدر، مادر، برادران و خواهران، خویشان درجه دوم مانند عمو، دایی، عمه و خاله می توانند در مورد انتخاب همسر به دختر و پسری که قصد ازدواج دارند کمک کنند. اینها چون سرد و گرم روزگار را چشیده اند و تجربه های بیشتری دارند می توانند درباره جوانی که به خواستگاری دخترشان آمده، یا درباره دختری که قصد دارند برای پسرشان خواستگاری کنند، خوب تحقیق نمایند و تمام نقاط مثبت و منفی او را طبق معیارهای اسلامی به دست آورند و همه را بدون کم و زیاد و بدون گزاف گویی و پرده پوشی، در اختیار آن جوان قرار دهند و تصمیم گیری را برعهده خودش بگذارند و اگر خودش نمی تواند تصمیم بگیرد و از آنها نظرخواهی کرد، منصفانه و بدون اعمال غرض، مصلحت او را بیان کنند، اما باز هم تصمیم گیری را بر عهده خودش بگذارند. به شما خانواده ها توصیه می شود به این نکته توجه داشته باشید که پسر و دختر می خواهند عمری را با هم زندگی کنند نه شما، آنها هستند که باید همدیگر را بشناسند، بنابراین شما نتیجه تحقیقات را در اختیارشان بگذارید و نظر خودتان را بیان کنید. ولی تصمیم گیری را بر عهده خود آنها بگذارید. این رسم انصاف و عدالت نیست که پدر و مادر بدون نظرخواهی از دختر و پسر درباره ازدواج شان تصمیم بگیرند و آنها را در برابر عمل انجام شده قرار دهند و زندگی آینده آنها را قرین ناراحتی و تلخ کامی و آه و ناله قرار دهند. به نظر من این گناهی است بس بزرگ که در قیامت هم بی مؤاخذه نخواهد بود.
به نامه زیر توجه کنید:
دوشیزه ... در نامه اش می نویسد:
دختری هستم دانشجو و در سنی قرار گرفته ام که موقعیت های زیادی جهت ازدواج برایم پیش آمده، ولی پدر و مادرم هرکدام به نحوی مانع ازدواج من شده اند. البته نه این که فکر کنید که خواستگار ایرادی داشته است بلکه آنها دلایلی را مطرح می کنند که به نظرم هرگز موفق به ازدواج نخواهم شد. در صورتی که این افراد مؤمن و از نظر موقعیت اجتماعی هم خوب بوده اند. و اصلاً وقتی کسی به خواستگاری می آید حتی بدون سؤال کردن به آنها جواب منفی می دهند. و این برایشان به صورت عادت درآمده است؛ حتی نظر مرا هم نمی خواهند. من توقع دارم حداقل از من هم نظرخواهی کنند و اجازه دهند که من هم در سرنوشت آینده ام تصمیم بگیرم. باید بگویم که قلباً از آنها بسیار دل گیر هستم چون به روشنی می بینم که چگونه آینده مرا نامعلوم کرده اند، و گاهی اوقات در دلم احساس می کنم که از آنها خوشم نمی آید. چون فکر می کنم کسانی دارند آینده تعیین می کنند که در آینده نقشی در زندگی من ندارند. خواهر شما...
به نامه دیگر نیز توجه کنید:
آقای... در نامه اش می نویسد:
حدود پنج سال قبل تصمیم گرفتم ازدواج کنم. مادرم و خواهرم و زنی دیگر را برای دیدن دختری به خانه آنها فرستادم. وقتی برگشتند گفتند نسبتاً خوب است. در این بین مادرم به نقص کوچکی اشاره کرد لیکن جوری بیان کرد که به نظر مهم نیامد. لذا بنده گفتم مهم نیست و اشکالی ندارد. ازدواج انجام گرفت ولی از همان شب اول تا به امروز که در حدود پنج سال از این جریان می گذرد پیوسته یک ناراحتی دامن گیر من شده است. مادرم گرچه به اصل نقص اشاره کرد ولی متأسفانه خوب توضیح نداد. لذا آن صفا و صمیمیتی که باید در بین خانواده باشد در بین ما وجود ندارد. با این که دارای دو بچه هستیم ولی متأسفانه به همسرم محبت و علاقه ای ندارم. در عین حال سعی می کنم اخلاق اسلامی را رعایت کنم و تا حال هم کوتاهی نکرده ام. گاهی فکر می کنم بهتر است از هم جدا شویم ولی پیش خودم احساس شرمندگی می کنم ... .
منبع: makarem.ir
- [سایر] نقش استخاره در انتخاب همسر چیست؟
- [سایر] نقش استخاره و کتاب باز کردن در انتخاب همسر؟
- [سایر] نقش و جایگاه ایمان در انتخاب همسر و زندگی چیست و چه تاثیراتی در زندگی دارد؟
- [سایر] من در انتخاب همسر بسیار سختگیرم. میخواهم بدانم در مسأله ازدواج تا چه حد باید سخت گرفت؟
- [سایر] همسر من بر انتخاب نامی نامناسب برای فرزندمان اصرار دارد. نام کودک تا چه حد میتواند بر شخصیت او در آینده اثرگذار باشد؟
- [سایر] بنا به شرایطی به این نتیجه رسیدم که باید ازدواج کنم ولی فعلا نمیتونم این قضیه رو با خانواده مطرح کنم. حالا چند تا سوال برام پیش اومده : 1- برای انتخاب همسر مهم ترین ویژگی که باید به اون توجه کرد چیه؟ 2- راه بهتر انتخاب همسر اینه که خودم یه نفر رو برای آشنایی بیشتر انتخاب کنم یا این کارو به خانواده بسپارم؟ 3- از طریق یه آگهی که جلوی دانشگاهمون پخش میکردن با یه سایت همسر یابی آشنا شدم. می خواستم بدونم آیا میشه همسر آینده رو از این طریق پیدا کرد؟ اگه بله چرا؟ اگه نه چرا؟
- [سایر] نقش تربیتی خانواده چقدر است؟
- [سایر] نقش صداقت در خانواده چیست؟
- [سایر] راه صحیح انتخاب همسر چیست؟
- [سایر] نقش همسران در تحکیم نظام خانواده چیست؟
- [آیت الله مظاهری] اگر مرد یا زن مسلمانی کافر شود و دوباره مسلمان شود میتواند با همان همسر اوّلی به عقد جدید ازدواج کند گرچه آن زن هنوز در عدّه باشد، چنانکه میتوانند همسر جدید انتخاب کنند.
- [آیت الله مظاهری] لازم است مخصوصاً بر پدر و مادر که برای پسران و دختران خود که احتیاج به همسر دارند، همسر انتخاب کنند و در روایات ما ثواب فراوانی بر این کار مترتّب شده است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است در شوهر دادن دختری که به حد بلوغ رسیده تعجیل کنند، همچنین درمورد زن دادن به پسرانی که نیاز به همسر دارند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] همسر موقت می تواند بدون اجازه شوهر از خانه بیرون رود یا کاری در خارج خانه برای خود انتخاب کند، مگر این که به خاطر بیرون رفتنش حق شوهر از بین برود.
- [آیت الله اردبیلی] تشریفات منزل و زندگی و هزینه اِیاب و ذهاب و میهمانیهای انسان و خانواده او، اگر از حدّ متعارف و شأن او بیشتر نباشند، خُمس ندارند و اگر از حدّ متعارف و شأن او بیشتر باشند، باید خُمس زاید بر متعارف را بپردازد و شأن افراد به حسب زمانها و شهرها و اوضاع معیشت عمومی مردم متفاوت میباشد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . پدر و جد پدری می توانند برای فرزند نابالغ، یا دیوانه خود که به حال دیوانگی بالغ شده است همسر انتخاب کند، و بعد از آن که آن طفل بالغ شد، یا دیوانه عاقل گردید، اگر ازدواجی که برای او کرده اند، مفسده ای نداشته، نمی تواند آن را به هم بزند و اگر مفسده ای داشته، می تواند آن را به هم بزند
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . پدر و جد پدری میتوانند برای فرزند نابالغ یا دیوانه خود که به حال دیوانگی بالغ شده است همسر انتخاب کنند، و بعد از آن که آن طفل بالغ شد یا دیوانه عاقل گردید، اگر ازدواجی که برای او کردهاند مفسدهای نداشته، نمیتواند آن را به هم بزند و اگر مفسدهای داشته، میتواند آن را به هم بزند.
- [آیت الله سبحانی] دختری که به حد بلوغ رسیده و رشیده است یعنی مصلحت خود را تشخیص می دهد; اگر بخواهد شوهر کند، چنانچه باکره باشد، باید از پدر یا جد پدری خود اجازه بگیرد و اجازه مادر و برادر لازم نیست. ولی اگر همسر مناسبی برای دختر پیدا شود و پدر مخالفت کند، اذن او شرط نیست.
- [آیت الله سبحانی] دختری که به حد بلوغ رسیده و رشیده است یعنی مصلحت خود را تشخیص می دهد; اگر بخواهد شوهر کند، چنانچه باکره باشد، باید از پدر یا جد پدری خود اجازه بگیرد و اجازه مادر و برادر لازم نیست. ولی اگر همسر مناسبی برای دختر پیدا شود و پدر مخالفت کند، اذن او شرط نیست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسب و کار و تلاش برای زندگی از طریق تجارت و زراعت و صنعت و مانند آن برای کسانی که مخارج همسر و فرزند خود را ندارند واجب است، همچنین برای حفظ نظام و تأمین احتیاجات جامعه اسلامی، و در غیر این صورت، مستحب مؤکد است، مخصوصاً برای کمک به فقرا و یا وسعت بخشیدن به زندگی خانواده.