الا بذکرالله تطمئن القلوب . گاهی انسان ذکر خدا را می گوید ولی آرام نمی شود و ناامید می شود . این خطر پذیری تا کجاست ؟
ذکر فقط گفتن یک لفظ نیست .یک بخشی از ذکر لفظ است و بخشی از آن در قلب است . گاهی در انسان آنقدر این ارتباط قلبی قوی می شود که حجم مشکل برایش کوچک می شود حتی مشکل برایش حل نمی شود . وقتی شما در حیاط خانه تان یک موزائیک شکسته می بینید ، اگر به روی پشت بام بروید و حیاط را نگاه بکنید دیگر آن ترک را نمی بینید . اگر شما سوار هواپیما بشوید دیگر خانه تان را نمی بینید . گاهی خدا آنقدر شما را بالا می برد که شما مشکل را نمی بینید و شما وارد یک مدار بالاتر می شوید . ذکر ، ما را وارد مدار بالاتر می شود و مشکل ما از جنس مسائل کوچک نمی شود. ائمه که در ذکر و دعا این قدر بالا بودند، آیا مشکلات بشری نداشتند ؟ آنها گرسنگی ، اذیت و بیماری داشته اند ولی این مشکلات در پیش آنها کوچک بوده است . همه گرفتاری دارند و خواهند داشت . اینها مشکلات فیزیکی است .انسان فقط فیزیک نیست . آنچه مخاطب اصلی دین است قلب ماست .اگر اینها به قلب ما سرایت نکند ، یک تعامل فیزیکی است . مشکل یا حل می شود و یا نمی شود ولی انسان در آرامش قلبی هست . کارکرد ذکر مثل کارکرد اسید نیست که ما در جایی بریزیم و اثر لک را از بین ببرد .ما کارهای فیزییک و شیمیایی را از ذکر نمی خواهیم . ما از ذکر تعالی انسان می خواهیم . کسی که ذکر می گوید آنقدر نفوذناپذیر می شود که مشکلات را از راه بیرونی حل می کند اما درون او در آرامش مطلق است .
عنوان سوال:

الا بذکرالله تطمئن القلوب . گاهی انسان ذکر خدا را می گوید ولی آرام نمی شود و ناامید می شود . این خطر پذیری تا کجاست ؟


پاسخ:

ذکر فقط گفتن یک لفظ نیست .یک بخشی از ذکر لفظ است و بخشی از آن در قلب است . گاهی در انسان آنقدر این ارتباط قلبی قوی می شود که حجم مشکل برایش کوچک می شود حتی مشکل برایش حل نمی شود . وقتی شما در حیاط خانه تان یک موزائیک شکسته می بینید ، اگر به روی پشت بام بروید و حیاط را نگاه بکنید دیگر آن ترک را نمی بینید . اگر شما سوار هواپیما بشوید دیگر خانه تان را نمی بینید . گاهی خدا آنقدر شما را بالا می برد که شما مشکل را نمی بینید و شما وارد یک مدار بالاتر می شوید . ذکر ، ما را وارد مدار بالاتر می شود و مشکل ما از جنس مسائل کوچک نمی شود. ائمه که در ذکر و دعا این قدر بالا بودند، آیا مشکلات بشری نداشتند ؟ آنها گرسنگی ، اذیت و بیماری داشته اند ولی این مشکلات در پیش آنها کوچک بوده است .
همه گرفتاری دارند و خواهند داشت . اینها مشکلات فیزیکی است .انسان فقط فیزیک نیست . آنچه مخاطب اصلی دین است قلب ماست .اگر اینها به قلب ما سرایت نکند ، یک تعامل فیزیکی است . مشکل یا حل می شود و یا نمی شود ولی انسان در آرامش قلبی هست . کارکرد ذکر مثل کارکرد اسید نیست که ما در جایی بریزیم و اثر لک را از بین ببرد .ما کارهای فیزییک و شیمیایی را از ذکر نمی خواهیم . ما از ذکر تعالی انسان می خواهیم . کسی که ذکر می گوید آنقدر نفوذناپذیر می شود که مشکلات را از راه بیرونی حل می کند اما درون او در آرامش مطلق است .





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین