یکی از تدابیر اسلام برای جلوگیری از طلاق که از طریق عاطفه به کار برده و در حقیقت، نوعی مجازات است، قانون محلل است. اگر مردی، زن خود را طلاق داد و بعد در (عدّه) رجوع کرد یا بعد از انقضای عده، با او ازدواج کرد، آن گاه باردیگر او را طلاق داد و باز در عده رجوع کرد یا بعد از انقضای عده، با او ازدواج کرد، سپس برای نوبت سوم، طلاق را تکرار کرد، دیگر حق ندارد برای بار چهارم با آن زن ازدواج کند؛ مگر آنکه آن زن با مرد دیگری ازدواج کرده باشد و آن ازدواج به طور طبیعی منجر به طلاق یا فوت زوج شده باشد. آن ازدواج دیگر، قطعا باید دایم باشد، نه موقت. باید عادی و طبیعی هم باشد؛ یعنی نمی توانند از اول به شرط طلاق ازدواج کنند. همچنین باید زن با شوهر جدید هم بستر شده باشد. در آیه 229 سوره مبارکه بقره می فرماید: (طلاق فقط دوبار است. سپس یا به شایستگی نگه داشتن و یا به نیکی رها کردن). قرآن [پس از آن] توضیحی درباره مهر می دهد که مرد حق ندارد از مهر، چیزی پس بگیرد مگر به عنوان خلع. آن گاه می گوید: (اگر نوبت سوم، آن زن را طلاق داد، دیگر آن زن بر آن مرد حلال نمی شود تا آن زن با مرد دیگری ازدواج کند. اگر آن مرد دیگر آن زن را طلاق داد، مانعی نیست که زن و مرد اول، بار دیگر ازدواج کنند به شرط آنکه گمان ببرند حدود خدا را به پا می دارند و به شرایط عمل می کنند. اینهاست مقررات و حدود الهی، برای مردمی که می دانند). از امام هشتم درباره فلسفه این حکم پرسش شد که به چه علت اگر مردی سه بار زن خویش را طلاق داد، دیگر آن زن بر او حرام است مگر آنکه مرد دیگری با آن زن ازدواج کند و طلاق دهد یا بمیرد؟ امام فرمود: (برای اینکه آن مرد سه بار در کاری وارد شد که مورد کراهت خداوندی است. خداوند به این سبب این مجازات را مقرر کرد که مردم طلاق را سبک نشمارند و زنان را آزار نرسانند؛ یعنی بدانند مانند جامه ای نیست که مرد هرساعتی خواست، آن را بپوشد و هر ساعتی خواست، آن را بکند).1 اکنون، یا باید نظر کلیسای کاتولیک را [پذیرفت] که چون ازدواج، پیمان مقدسی است، طلاق به هیچ وجه نباید در کار باشد. یا نقطه مقابل آن را قبول [کرد]؛ یعنی طلاق را آن قدر سبک بشماریم که در هر شرایطی این پیمان، قابل فسخ باشد و عملاً هر مرد و هر زن در طول عمرش ده ها بار ازدواج کند و طلاق بدهد و طلاق بگیرد؛ آن چنان که در زندگی هنرپیشگان هالیوود دیده می شود. [از سویی ]جلو طلاق را به کلی نباید گرفت و [از سوی دیگر،] با زور هم نمی توان اجتماع خانوادگی را که یک اجتماع طبیعی و عاطفی است، حفظ کرد. قانون محلل در جلوگیری از طلاق تأثیر بسزایی داشته و همواره به شکل یک تهدید دردناک جلو چشم مردان بوده است. مردانی که یک درصد احتمال می داده اند که به سراغ زن اول خود خواهند رفت، از مبادرت به طلاق سوم خودداری کرده اند و به همین دلیل است که بسیار کم اتفاق افتاده است که چنین نیازی پیدا شود و کار به محلل بکشد. هرکدام از ما در طول عمر خود، طلاقی را که نیاز به محلل پیدا کرده باشد [یا اصلاً] سراغ ندارد یا اگر سراغ داشته باشد، حتما از یک واقعه و دو واقعه [بیشتر نیست]. کدام مجازات است که این قدر قدرت جلوگیری داشته باشد. www.irc.ir
یکی از تدابیر اسلام برای جلوگیری از طلاق که از طریق عاطفه به کار برده و در حقیقت، نوعی مجازات است، قانون محلل است. اگر مردی، زن خود را طلاق داد و بعد در (عدّه) رجوع کرد یا بعد از انقضای عده، با او ازدواج کرد، آن گاه باردیگر او را طلاق داد و باز در عده رجوع کرد یا بعد از انقضای عده، با او ازدواج کرد، سپس برای نوبت سوم، طلاق را تکرار کرد، دیگر حق ندارد برای بار چهارم با آن زن ازدواج کند؛ مگر آنکه آن زن با مرد دیگری ازدواج کرده باشد و آن ازدواج به طور طبیعی منجر به طلاق یا فوت زوج شده باشد. آن ازدواج دیگر، قطعا باید دایم باشد، نه موقت. باید عادی و طبیعی هم باشد؛ یعنی نمی توانند از اول به شرط طلاق ازدواج کنند. همچنین باید زن با شوهر جدید هم بستر شده باشد.
در آیه 229 سوره مبارکه بقره می فرماید: (طلاق فقط دوبار است. سپس یا به شایستگی نگه داشتن و یا به نیکی رها کردن).
قرآن [پس از آن] توضیحی درباره مهر می دهد که مرد حق ندارد از مهر، چیزی پس بگیرد مگر به عنوان خلع. آن گاه می گوید: (اگر نوبت سوم، آن زن را طلاق داد، دیگر آن زن بر آن مرد حلال نمی شود تا آن زن با مرد دیگری ازدواج کند. اگر آن مرد دیگر آن زن را طلاق داد، مانعی نیست که زن و مرد اول، بار دیگر ازدواج کنند به شرط آنکه گمان ببرند حدود خدا را به پا می دارند و به شرایط عمل می کنند. اینهاست مقررات و حدود الهی، برای مردمی که می دانند).
از امام هشتم درباره فلسفه این حکم پرسش شد که به چه علت اگر مردی سه بار زن خویش را طلاق داد، دیگر آن زن بر او حرام است مگر آنکه مرد دیگری با آن زن ازدواج کند و طلاق دهد یا بمیرد؟ امام فرمود: (برای اینکه آن مرد سه بار در کاری وارد شد که مورد کراهت خداوندی است. خداوند به این سبب این مجازات را مقرر کرد که مردم طلاق را سبک نشمارند و زنان را آزار نرسانند؛ یعنی بدانند مانند جامه ای نیست که مرد هرساعتی خواست، آن را بپوشد و هر ساعتی خواست، آن را بکند).1
اکنون، یا باید نظر کلیسای کاتولیک را [پذیرفت] که چون ازدواج، پیمان مقدسی است، طلاق به هیچ وجه نباید در کار باشد. یا نقطه مقابل آن را قبول [کرد]؛ یعنی طلاق را آن قدر سبک بشماریم که در هر شرایطی این پیمان، قابل فسخ باشد و عملاً هر مرد و هر زن در طول عمرش ده ها بار ازدواج کند و طلاق بدهد و طلاق بگیرد؛ آن چنان که در زندگی هنرپیشگان هالیوود دیده می شود. [از سویی ]جلو طلاق را به کلی نباید گرفت و [از سوی دیگر،] با زور هم نمی توان اجتماع خانوادگی را که یک اجتماع طبیعی و عاطفی است، حفظ کرد.
قانون محلل در جلوگیری از طلاق تأثیر بسزایی داشته و همواره به شکل یک تهدید دردناک جلو چشم مردان بوده است. مردانی که یک درصد احتمال می داده اند که به سراغ زن اول خود خواهند رفت، از مبادرت به طلاق سوم خودداری کرده اند و به همین دلیل است که بسیار کم اتفاق افتاده است که چنین نیازی پیدا شود و کار به محلل بکشد. هرکدام از ما در طول عمر خود، طلاقی را که نیاز به محلل پیدا کرده باشد [یا اصلاً] سراغ ندارد یا اگر سراغ داشته باشد، حتما از یک واقعه و دو واقعه [بیشتر نیست]. کدام مجازات است که این قدر قدرت جلوگیری داشته باشد.
www.irc.ir
- [سایر] شبهه: زنان در اسلام برده همسرانشان هستند که باید برای همسرانشان کار کنند.
- [سایر] علت تاءکید مکرر حضرت امام (ره ) بر تحقق اسلام در قوانین کشور و رفتار کارگزاران چیست ؟
- [سایر] چرا اسلام اجازه برده داری را داد؟
- [سایر] فلسفه برده داری خصوصا در اسلام چیست؟
- [سایر] شبهه: چرا اسلام نظام برده داری را تنفیذ کرد؟
- [سایر] آیا داشتن کنیز و برده در اسلام تأیید شده است؟
- [سایر] چرا در اسلام برده داری و کنیزداری ممنوع نشد؟
- [سایر] چرا اسلام برده داری را مجاز دانسته است؟
- [سایر] برده داری در اسلام مورد تایید بوده است یا نه؟
- [سایر] آیا برده داری ارمغان اسلام برای ایران بوده است؟
- [آیت الله نوری همدانی] اگر روزة رمضان را عمداً نگیرد و در روز مکرر جماع کند کفاره هم مکرر می شود ولی اگر چند مرتبه کار دیگری که روزه را باطل می کند انجام دهد مثلاً چند مرتبه غذا بخورد یک کفاره کافی است .
- [آیت الله سیستانی] اگر روزه رمضان را عمداً نگیرد و در روز مکرّر جماع یا استمناء کند ، کفاره مکرّر نمیشود ؛ و همچنین اگر چند مرتبه کار دیگری که روزه را باطل میکند انجام دهد ، مثلاً چند مرتبه غذا بخورد یک کفاره کافی است .
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر روزه رمضان را عمدا نگیرد و در روز مکرر جماع یا استمناء کند؛ کفاره مکرر نمی شود. و اگر چند مرتبه کار دیگری که روزه را باطل می کند انجام دهد؛ مثلا چند مرتبه غذا بخورد یک کفاره کافی است.
- [آیت الله بروجردی] اگر روزهی رمضان را عمداً نگیرد و در روز مکرّر جماع کند، بنا بر احتیاط واجب کفاره هم مکرّر میشود، ولی اگر چند مرتبه کار دیگری که روزه را باطل میکند انجام دهد مثلاً چند مرتبه غذا بخورد یک کفاره کافی است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر روزه ماه رمضان را عمداً نگیرد و در روز مکررّ جماع یا استمنا کند، کفاره هم مکرر میشود؛ ولی اگر چند مرتبه کار دیگری که روزه را باطل میکند انجام دهد؛ مثلاً چند مرتبه غذا بخورد، یا هم غذا خورده و هم با مایع روان اماله کند، یک کفاره کافی است.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر روزه رمضان را عمداً نگیرد و در روز مکرر جماع کند، بنابر احتیاط واجب کفّاره هم مکرر میشود ولی اگر چند مرتبه کار دیگری که روزه را باطل میکند انجام دهد، مثلاً چند مرتبه غذا بخورد، یک کفّاره کافی است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر روزه رمضان را عمداً نگیرد و در روز مکرر جماع کند، بنابر احتیاط واجب کفاره هم مکرر می شود. ولی اگر چند مرتبه کار دیگری که روزه را باطل می کند انجام دهد، مثلاً چند مرتبه غذا بخورد، یک کفاره کافی است.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر روزه ماه رمضان را عمدا نگیرد و در روز مکرر جماع یا استمناء کند بنابر احتیاط واجب کفاره هم مکرر می شود ولی اگر چند مرتبه کار دیگری از مفطرات روزه را انجام دهد مثلا چند مرتبه غذا بخورد یک کفاره کافیست
- [آیت الله بهجت] پدر و جد پدری دیوانه در صورتی که مفسده و ضرری در کار نباشد، میتوانند زن او را طلاق بدهند.
- [آیت الله وحید خراسانی] مرد مسلمان زاده هرچند یکی از پدر و مادرش مسلمان باشند اگر مرتد شود زنش بر او حرام می شود و باید به مقدار عده وفات که در احکام طلاق می اید عده نگه دارد