در آخرت، پذیرفته شدن همه اعمال در گرو پذیرفته شدن نماز است. آیا این امر با عدالت خداوند سازگار است؟
برای روشن شدن پاسخ این پرسش باید مقدماتی را بیان کنیم تا پاسخ مشخص شود. مقدمه اول: حسن و قبح و یا به عبارتی دیگر خوبی و بدی دو قسم است: الف) حسن و قبح فعلی ب) حسن و قبح فاعلی حسن و قبح فعلی بدین معناست که کاری آثار مطلوب یا نامطلوب داشته باشد، بی آنکه انگیزه و غرض انجام دهنده (فاعل) را در نظر بگیریم. برای مثال، کسی که به درخت تشنه ای آب می دهد و سنگی را از محل عبور مردم کنار می زند، عملش نیک است؛ حسن فاعلی، یعنی اینکه شخصی هدفش خوب، و قبح فاعلی، یعنی شخصی غرض و هدفش بد باشد. در انجام یک عمل، ممکن است هم حسن فعلی و هم حسن فاعلی یا یکی از این دو وجود داشته باشد. همچنین ممکن است، یک عمل نه حسن فعلی داشته باشد و نه حُسن فاعلی. با توجه به این مقدمه باید گفت وضعیتی کسی که نماز نمی خواند، ولی کارهای نیک انجام می دهد، به دو گونه است: گاهی وجوب نماز را انکار می کند، درحالی که از ضرورت نماز در دین باخبر است. در این صورت، هیچ عمل نیکی از این شخص پذیرفته نمی شود؛ چون می داند انکار وجوب نماز با انکار خدا برابر است. بنابراین، کار نیک او فقط حُسن فعلی دارد و حسن فاعلی ندارد؛ او کار را برای خدا انجام نداده تا انتظار پاداش داشته باشد. گاهی نیز شخص، منکر نماز نیست، بلکه از روی تنبلی یا سهل انگاری نماز نمی خواند. چنین شخصی اگر کارهای نیک دیگری مثل روزه یا زکات یا کمک به فقیران انجام دهد، کارهایش تا حدی پذیرفته می شود؛ یعنی به سبب روزه گرفتن یا پرداختن زکات، به او پاداش های دیگری غیر از بهشت داده می شود. بنابراین، روایتی که می گوید: (اول چیزی که در قیامت محاسبه می شود نماز است. اگر پذیرفته شود، بقیه اعمال پذیرفته می شود و اگر پذیرفته نشود، دیگر اعمال پذیرفته نمی شود)، به درجه های بالا یعنی ورود به بهشت مربوط می شود. www.irc.ir
عنوان سوال:

در آخرت، پذیرفته شدن همه اعمال در گرو پذیرفته شدن نماز است. آیا این امر با عدالت خداوند سازگار است؟


پاسخ:

برای روشن شدن پاسخ این پرسش باید مقدماتی را بیان کنیم تا پاسخ مشخص شود.
مقدمه اول: حسن و قبح و یا به عبارتی دیگر خوبی و بدی دو قسم است:
الف) حسن و قبح فعلی
ب) حسن و قبح فاعلی
حسن و قبح فعلی بدین معناست که کاری آثار مطلوب یا نامطلوب داشته باشد، بی آنکه انگیزه و غرض انجام دهنده (فاعل) را در نظر بگیریم. برای مثال، کسی که به درخت تشنه ای آب می دهد و سنگی را از محل عبور مردم کنار می زند، عملش نیک است؛
حسن فاعلی، یعنی اینکه شخصی هدفش خوب، و قبح فاعلی، یعنی شخصی غرض و هدفش بد باشد. در انجام یک عمل، ممکن است هم حسن فعلی و هم حسن فاعلی یا یکی از این دو وجود داشته باشد. همچنین ممکن است، یک عمل نه حسن فعلی داشته باشد و نه حُسن فاعلی.
با توجه به این مقدمه باید گفت وضعیتی کسی که نماز نمی خواند، ولی کارهای نیک انجام می دهد، به دو گونه است: گاهی وجوب نماز را انکار می کند، درحالی که از ضرورت نماز در دین باخبر است. در این صورت، هیچ عمل نیکی از این شخص پذیرفته نمی شود؛ چون می داند انکار وجوب نماز با انکار خدا برابر است. بنابراین، کار نیک او فقط حُسن فعلی دارد و حسن فاعلی ندارد؛ او کار را برای خدا انجام نداده تا انتظار پاداش داشته باشد.
گاهی نیز شخص، منکر نماز نیست، بلکه از روی تنبلی یا سهل انگاری نماز نمی خواند. چنین شخصی اگر کارهای نیک دیگری مثل روزه یا زکات یا کمک به فقیران انجام دهد، کارهایش تا حدی پذیرفته می شود؛ یعنی به سبب روزه گرفتن یا پرداختن زکات، به او پاداش های دیگری غیر از بهشت داده می شود. بنابراین، روایتی که می گوید: (اول چیزی که در قیامت محاسبه می شود نماز است. اگر پذیرفته شود، بقیه اعمال پذیرفته می شود و اگر پذیرفته نشود، دیگر اعمال پذیرفته نمی شود)، به درجه های بالا یعنی ورود به بهشت مربوط می شود.
www.irc.ir





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین