برای افزایش ظرفیت و به اصطلاح داشتن سعه صدر باید به این نکته توجه کرد که کم ظرفیتی نتیجه داشتن روحی کوچک و عدم سعه وجودی است. اگر کسی در زندگی هدفی پست و غیرعالی و همتی کوتاه داشت و قدر و قیمت خود را درک نکرد و مقصد عالی انسانی رادرست تصور ننمود و یا فراموش کرد برای چه مقصودی خلق شده و به چه رتبه‌ای از کمال و عظمت می‌تواند برسد، همانند بچه‌ای که در برخورد با اسباب بازی پرزرق و برق آن را گم شده خود به حساب می‌آورد و به آن سرگرم شده و از همه چیز غافل می‌گردد، این انسان کوتاه نظرو بی‌همت نیز وقتی به چرب و شیرینی از ظواهر دنیوی مثل مال و مقام و شهرت و منصب که رسید، تصورش بر این است که بالاتر و ارزشمندتر از این امور در عالم یافت نمی‌شود و اینجاست که به تصور سوار شدن بر مرکبِ مراد، به همه پشت می‌کند و نسبت به همه بی‌اعتنا می‌گردد وبا یک احترام از روی چاپلوسی و فریب، باد به غبغب انداخته و دیگر خدا را بنده نیست. شاید بهترین تعبیر در مورد با ظرفیت بودن را قرآن کریم بیان فرموده: فَمَنْ یردالله ان یهدیه یشرح صدره للاسلام (زمر، آیه 22) (اگر خداوند بخواهد کسی را هدایت کند، قلبش رابرای پذیرش اسلام، گشاده می‌کند و ظرفیت فهم اسلام و معارف و احکام آن و عمل به دستوراتش را به او عنایت می‌کند و نیز دعای پیامبر بزرگ الهی یعنی حضرت موسی(ع) چنین است: قال ربّ اشرح لی صدری (طه، آیه25) (خداوندا سینه مرا گشاده و ظرفیت مرا افزون فرما). اگر انسان به درستی و در سایه راهنمایی‌های اولیای الهی که نهایت شرح صدر و سعه وجودی و ظرفیت را داشته‌اند، به ارزش وجودی خود پی‌ببرد، معنای خلیفة‌اللهی انسان را در یابد وبفهمد که موجودی ابدی و جاودانه است و خودش، معمارِ وجودِ خویش و سازنده سعادت وشقاوت خود می‌باشد و در مقامِ عمل نیز به تدریج این ظرفیت را با تخلّق به اخلاقی الهی در خود ایجاد نماید مثلاً اگر صبور نیست، صبر را به خود بندد و خود را شبیه انسان صابر کند و صبر را در عمل تجربه کند و یا گر اهل جود و سخا نیست ادای انسان سخی را درآورد و با تحمیلو سختی، در مواردی بخشید و عطا را تمرین کند، در پرتو آن عقیده و جهان‌بینی و تصور درست هدف و مقصود، کم‌کم، سعد وجودی می‌یابد و ظرفیت کوچک او گسترش می‌یابد و در اثر تمرین تدریجی و تقویت اراده و تعمیق اعتقادات درست و اصیل، خود را به سادگی گم نمی‌کند وچون عظمتِ خالق هستی و حقارت و بیچارگی و ناتوانی خویش را درست ادراک نموده، به کسی بزرگی نمی‌فروشد و چون دنیا و همه مقامات و دارایی‌های آن را ناچیز و فانی می‌داند و همه را پرتوی از جمال ازلی و ابدی الهی به حساب می‌آورد، وقتی به پُستی و نانِ چربی رسید، آنرا وسیله‌ای برای خدمت به مردم و راهی برای اظهار بندگی به شمار می‌آورد و نگاه استقلالی به آن نمی‌اندازد و همه ارزش‌ها را در آن خلاصه نمی‌کند. eporsesh.com
برای افزایش ظرفیت و به اصطلاح داشتن سعه صدر باید به این نکته توجه کرد که کم ظرفیتی نتیجه داشتن روحی کوچک و عدم سعه وجودی است. اگر کسی در زندگی هدفی پست و غیرعالی و همتی کوتاه داشت و قدر و قیمت خود را درک نکرد و مقصد عالی انسانی رادرست تصور ننمود و یا فراموش کرد برای چه مقصودی خلق شده و به چه رتبهای از کمال و عظمت میتواند برسد، همانند بچهای که در برخورد با اسباب بازی پرزرق و برق آن را گم شده خود به حساب میآورد و به آن سرگرم شده و از همه چیز غافل میگردد، این انسان کوتاه نظرو بیهمت نیز وقتی به چرب و شیرینی از ظواهر دنیوی مثل مال و مقام و شهرت و منصب که رسید، تصورش بر این است که بالاتر و ارزشمندتر از این امور در عالم یافت نمیشود و اینجاست که به تصور سوار شدن بر مرکبِ مراد، به همه پشت میکند و نسبت به همه بیاعتنا میگردد وبا یک احترام از روی چاپلوسی و فریب، باد به غبغب انداخته و دیگر خدا را بنده نیست.
شاید بهترین تعبیر در مورد با ظرفیت بودن را قرآن کریم بیان فرموده: فَمَنْ یردالله ان یهدیه یشرح صدره للاسلام (زمر، آیه 22) (اگر خداوند بخواهد کسی را هدایت کند، قلبش رابرای پذیرش اسلام، گشاده میکند و ظرفیت فهم اسلام و معارف و احکام آن و عمل به دستوراتش را به او عنایت میکند و نیز دعای پیامبر بزرگ الهی یعنی حضرت موسی(ع) چنین است: قال ربّ اشرح لی صدری (طه، آیه25) (خداوندا سینه مرا گشاده و ظرفیت مرا افزون فرما).
اگر انسان به درستی و در سایه راهنماییهای اولیای الهی که نهایت شرح صدر و سعه وجودی و ظرفیت را داشتهاند، به ارزش وجودی خود پیببرد، معنای خلیفةاللهی انسان را در یابد وبفهمد که موجودی ابدی و جاودانه است و خودش، معمارِ وجودِ خویش و سازنده سعادت وشقاوت خود میباشد و در مقامِ عمل نیز به تدریج این ظرفیت را با تخلّق به اخلاقی الهی در خود ایجاد نماید مثلاً اگر صبور نیست، صبر را به خود بندد و خود را شبیه انسان صابر کند و صبر را در عمل تجربه کند و یا گر اهل جود و سخا نیست ادای انسان سخی را درآورد و با تحمیلو سختی، در مواردی بخشید و عطا را تمرین کند، در پرتو آن عقیده و جهانبینی و تصور درست هدف و مقصود، کمکم، سعد وجودی مییابد و ظرفیت کوچک او گسترش مییابد و در اثر تمرین تدریجی و تقویت اراده و تعمیق اعتقادات درست و اصیل، خود را به سادگی گم نمیکند وچون عظمتِ خالق هستی و حقارت و بیچارگی و ناتوانی خویش را درست ادراک نموده، به کسی بزرگی نمیفروشد و چون دنیا و همه مقامات و داراییهای آن را ناچیز و فانی میداند و همه را پرتوی از جمال ازلی و ابدی الهی به حساب میآورد، وقتی به پُستی و نانِ چربی رسید، آنرا وسیلهای برای خدمت به مردم و راهی برای اظهار بندگی به شمار میآورد و نگاه استقلالی به آن نمیاندازد و همه ارزشها را در آن خلاصه نمیکند.
eporsesh.com
- [سایر] چگونه می توانیم ظرفیت وجودی را آنچنان افزایش داد که از هدایت معنوی ائمة اطهار علیهم السّلام بیشتر از آنچه که هست برخوردار شد؟
- [سایر] ظرفیت وجودی هر فرد چه زمانی و چگونه تعیین می شود؟
- [سایر] روشهای افزایش رفتار مطلوب در دانش آموزان رابیان کنید.
- [سایر] آیا انسان ظرفیت عشق به خداوند را دارد؟
- [سایر] چگونه ظرفیت ها بزرگتر شده و تغییر پیدا می کند ؟
- [سایر] آیا همه انسانها ظرفیت عدالت و عصمت را دارند؟
- [سایر] فلسفه وجودی موجودات غیبی چیست؟
- [سایر] فلسفه وجودی شفاعت در قیامت چیست؟
- [سایر] منظور از برهان وجودی آنسلم چیست؟
- [سایر] فلسفه وجودی ورزش از نظر اسلام چیست؟
- [آیت الله جوادی آملی] .داد و ستد کالای وزنی با پیمانهای که بیانگر وزن باشد, صحیح است؛ مثلاً با پیمانه ای که ظرفیّت یک لیتر شیر را دارد، می توان ده لیتر شیر را با پر کردن ده بار آن، معامله کرد.
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر کسی کالایی را برای تجارت در اختیار داشت و در وسط سال, قیمت آن افزایش یافت و آن را نفروخت , در پایان سال , قیمت آن تنزّل کرد، خمسِ افزایش قیمت وسط سال، واجب نیست، اگرچه عدم فروش در وسط سال، برای گرانتر شدن و غیر آن باشد.
- [آیت الله اردبیلی] هر جنس و مالی که یک بار خُمس آن داده شود، دیگر خُمس به آن تعلّق نمیگیرد، مگر این که رشد کرده یا قیمت آن افزایش یابد که مقدار رشد کرده یا افزایش یافته، متعلّق خمس است؛ ولی اگر رشد قیمت بر اثر کاهش ارزش پول باشد به گونهای که درآمد و غنیمت محسوب نشود خُمس آن لازم نیست.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] زن از قیمت اموال غیر منقول در حال فوت متوفی ارث میبرد بنابر این اگر بعد از فوت میت اموال افزایش قیمت داشت زن از قیمت افزوده شده ارث نمیبرد همانطور که از سایر نماءات و منافع ان ارث نمیبرد البته در صورت افزایش قیمت مصالحه با زن میت بسیار پسندیده است خصوصا اگر ندادن قیمت به جهت تاخیر ورثه صورت گرفته باشد.
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر در مسأله به فتوای مرجع تقلیدی عمل کرد و بعد از وفات وی در همان مسأله به فتوای مجتهد مطلق زنده رفتار نمود، دوباره نمیتواند آن را برابر فتوای مرجع متوفّا انجام دهد, مگر آنکه مجتهد مطلقِ زنده, در آنمسأله, فقط احتیاط کرده و مقلّد مدتی برابر آن عمل کرده باشد; در این حال, مقلّد میتواند دوباره به فتوای مرجع متوفّا رفتار کند.
- [آیت الله اردبیلی] مرد با رعایت جهات زیر میتواند دو یا سه و یا حدّ اکثر چهار همسر دائم برای خود اختیار کند: اوّل:بتواند بین همسران خود به عدالت رفتار نماید. دوم:توانایی اداره بیش از یک خانواده را داشته باشد. پس اگر مرد نتواند بین همسران خود به عدالت رفتار نماید و یا نتواند آنان را تأمین نماید، نباید بیش از یک همسر برای خود اختیار کند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه حیوانی مانند گوسفند را غصب کند و از بین برود چنانچه در مدتی که نزد او بوده چاق شده سپس از بین رفته است، باید افزایش قیمت آن را که به خاطر چاقی بوده نیز بدهد.
- [آیت الله علوی گرگانی] کسی که در نماز مخصوصی مثلاً در نماز ظهر زیاد شک میکند اگر در نماز دیگر مثلاً در نماز عصر شک کند، باید به دستور شک رفتار نماید.
- [آیت الله نوری همدانی] کسی که در نماز مخصوصی مثلاً در نماز ظهر زیاد شک می کند اگر در نماز دیگر مثلاً عصر شک کند ، باید به دستور شک رفتار نماید .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . حسن سلوک و رفتار مسلمان با بیگانه و مسلمان، باید بر اساس تعالیم اسلام در نهایت اعتدال و خیرخواهی برای همه خلق باشد.