چگونه می توانیم ظرفیت وجودی خود را در مقابل رفتار دیگران افزایش دهیم ؟
برای افزایش ظرفیت و به اصطلاح داشتن سعه صدر باید به این نکته توجه کرد که کم ظرفیتی نتیجه داشتن روحی کوچک و عدم سعه وجودی است. اگر کسی در زندگی هدفی پست و غیرعالی و همتی کوتاه داشت و قدر و قیمت خود را درک نکرد و مقصد عالی انسانی رادرست تصور ننمود و یا فراموش کرد برای چه مقصودی خلق شده و به چه رتبه‌ای از کمال و عظمت می‌تواند برسد، همانند بچه‌ای که در برخورد با اسباب بازی پرزرق و برق آن را گم شده خود به حساب می‌آورد و به آن سرگرم شده و از همه چیز غافل می‌گردد، این انسان کوتاه نظرو بی‌همت نیز وقتی به چرب و شیرینی از ظواهر دنیوی مثل مال و مقام و شهرت و منصب که رسید، تصورش بر این است که بالاتر و ارزشمندتر از این امور در عالم یافت نمی‌شود و اینجاست که به تصور سوار شدن بر مرکبِ مراد، به همه پشت می‌کند و نسبت به همه بی‌اعتنا می‌گردد وبا یک احترام از روی چاپلوسی و فریب، باد به غبغب انداخته و دیگر خدا را بنده نیست. شاید بهترین تعبیر در مورد با ظرفیت بودن را قرآن کریم بیان فرموده: فَمَنْ یردالله ان یهدیه یشرح صدره للاسلام (زمر، آیه 22) (اگر خداوند بخواهد کسی را هدایت کند، قلبش رابرای پذیرش اسلام، گشاده می‌کند و ظرفیت فهم اسلام و معارف و احکام آن و عمل به دستوراتش را به او عنایت می‌کند و نیز دعای پیامبر بزرگ الهی یعنی حضرت موسی(ع) چنین است: قال ربّ اشرح لی صدری (طه، آیه25) (خداوندا سینه مرا گشاده و ظرفیت مرا افزون فرما). اگر انسان به درستی و در سایه راهنمایی‌های اولیای الهی که نهایت شرح صدر و سعه وجودی و ظرفیت را داشته‌اند، به ارزش وجودی خود پی‌ببرد، معنای خلیفة‌اللهی انسان را در یابد وبفهمد که موجودی ابدی و جاودانه است و خودش، معمارِ وجودِ خویش و سازنده سعادت وشقاوت خود می‌باشد و در مقامِ عمل نیز به تدریج این ظرفیت را با تخلّق به اخلاقی الهی در خود ایجاد نماید مثلاً اگر صبور نیست، صبر را به خود بندد و خود را شبیه انسان صابر کند و صبر را در عمل تجربه کند و یا گر اهل جود و سخا نیست ادای انسان سخی را درآورد و با تحمیلو سختی، در مواردی بخشید و عطا را تمرین کند، در پرتو آن عقیده و جهان‌بینی و تصور درست هدف و مقصود، کم‌کم، سعد وجودی می‌یابد و ظرفیت کوچک او گسترش می‌یابد و در اثر تمرین تدریجی و تقویت اراده و تعمیق اعتقادات درست و اصیل، خود را به سادگی گم نمی‌کند وچون عظمتِ خالق هستی و حقارت و بیچارگی و ناتوانی خویش را درست ادراک نموده، به کسی بزرگی نمی‌فروشد و چون دنیا و همه مقامات و دارایی‌های آن را ناچیز و فانی می‌داند و همه را پرتوی از جمال ازلی و ابدی الهی به حساب می‌آورد، وقتی به پُستی و نانِ چربی رسید، آنرا وسیله‌ای برای خدمت به مردم و راهی برای اظهار بندگی به شمار می‌آورد و نگاه استقلالی به آن نمی‌اندازد و همه ارزش‌ها را در آن خلاصه نمی‌کند. eporsesh.com
عنوان سوال:

چگونه می توانیم ظرفیت وجودی خود را در مقابل رفتار دیگران افزایش دهیم ؟


پاسخ:

برای افزایش ظرفیت و به اصطلاح داشتن سعه صدر باید به این نکته توجه کرد که کم ظرفیتی نتیجه داشتن روحی کوچک و عدم سعه وجودی است. اگر کسی در زندگی هدفی پست و غیرعالی و همتی کوتاه داشت و قدر و قیمت خود را درک نکرد و مقصد عالی انسانی رادرست تصور ننمود و یا فراموش کرد برای چه مقصودی خلق شده و به چه رتبه‌ای از کمال و عظمت می‌تواند برسد، همانند بچه‌ای که در برخورد با اسباب بازی پرزرق و برق آن را گم شده خود به حساب می‌آورد و به آن سرگرم شده و از همه چیز غافل می‌گردد، این انسان کوتاه نظرو بی‌همت نیز وقتی به چرب و شیرینی از ظواهر دنیوی مثل مال و مقام و شهرت و منصب که رسید، تصورش بر این است که بالاتر و ارزشمندتر از این امور در عالم یافت نمی‌شود و اینجاست که به تصور سوار شدن بر مرکبِ مراد، به همه پشت می‌کند و نسبت به همه بی‌اعتنا می‌گردد وبا یک احترام از روی چاپلوسی و فریب، باد به غبغب انداخته و دیگر خدا را بنده نیست.
شاید بهترین تعبیر در مورد با ظرفیت بودن را قرآن کریم بیان فرموده: فَمَنْ یردالله ان یهدیه یشرح صدره للاسلام (زمر، آیه 22) (اگر خداوند بخواهد کسی را هدایت کند، قلبش رابرای پذیرش اسلام، گشاده می‌کند و ظرفیت فهم اسلام و معارف و احکام آن و عمل به دستوراتش را به او عنایت می‌کند و نیز دعای پیامبر بزرگ الهی یعنی حضرت موسی(ع) چنین است: قال ربّ اشرح لی صدری (طه، آیه25) (خداوندا سینه مرا گشاده و ظرفیت مرا افزون فرما).
اگر انسان به درستی و در سایه راهنمایی‌های اولیای الهی که نهایت شرح صدر و سعه وجودی و ظرفیت را داشته‌اند، به ارزش وجودی خود پی‌ببرد، معنای خلیفة‌اللهی انسان را در یابد وبفهمد که موجودی ابدی و جاودانه است و خودش، معمارِ وجودِ خویش و سازنده سعادت وشقاوت خود می‌باشد و در مقامِ عمل نیز به تدریج این ظرفیت را با تخلّق به اخلاقی الهی در خود ایجاد نماید مثلاً اگر صبور نیست، صبر را به خود بندد و خود را شبیه انسان صابر کند و صبر را در عمل تجربه کند و یا گر اهل جود و سخا نیست ادای انسان سخی را درآورد و با تحمیلو سختی، در مواردی بخشید و عطا را تمرین کند، در پرتو آن عقیده و جهان‌بینی و تصور درست هدف و مقصود، کم‌کم، سعد وجودی می‌یابد و ظرفیت کوچک او گسترش می‌یابد و در اثر تمرین تدریجی و تقویت اراده و تعمیق اعتقادات درست و اصیل، خود را به سادگی گم نمی‌کند وچون عظمتِ خالق هستی و حقارت و بیچارگی و ناتوانی خویش را درست ادراک نموده، به کسی بزرگی نمی‌فروشد و چون دنیا و همه مقامات و دارایی‌های آن را ناچیز و فانی می‌داند و همه را پرتوی از جمال ازلی و ابدی الهی به حساب می‌آورد، وقتی به پُستی و نانِ چربی رسید، آنرا وسیله‌ای برای خدمت به مردم و راهی برای اظهار بندگی به شمار می‌آورد و نگاه استقلالی به آن نمی‌اندازد و همه ارزش‌ها را در آن خلاصه نمی‌کند.
eporsesh.com





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین