اگر این گونه برخورد فرزند شما، با همسالان خاصی است، ارتباطش را با آنان قطع یا کم کنید و در صورت عدم امکان قطع ارتباط، راهکارهای ذیل را به اجرا درآورید: 1. از بین بردن زمینه ها: کودکان را با فعالیت های خاصی چون کاردستی، نقاشی، بازی های فکری، دیدن فیلم و... سرگرم کنید تا زمینه های درگیری و کتک کاری از بین برود. 2. آموزش سازگاری: نقش همسال او را بازی کنید و در قالب بازی، برخورد درست و بدون خشونت را به او بیاموزید. استفاده از داستان نیز می تواند در این آموزش مؤثر باشد. 3. توجه بیشتر در حالت عادی: احتمال این که دعواها و کتک کاری های او برای جلب توجه باشد، وجود دارد؛ بنابراین، زمان عادی و غیر این رفتار، توجه بیشتری به او داشته باشید تا نیازش برآورده شود. 4. استفاده از شیوه حواس پرت کردن: کودک شما در سنی است که هنوز می توان حواسش را پرت کرد؛ بنابراین، با نظارت بر بازی کودک و همسالان در صورت مشاهده عصبانیت او و آغاز درگیری، حواس او را با خوراکی یا فیلم و ... پرت کنید( ر.ک: ص 106). 5. استفاده از ساز و کارهای بازدارنده: در صورت آغاز درگیری و کتک کاری، به شیوه های ذیل می توانید او را از این رفتار باز دارید: أ. از شانه هایش بگیرید؛ به چشم هایش نگاه کنید و قاطعانه بگویید: نزن! ب. حدود 10 تا 15 دقیقه آن دو را از هم جدا کنید و بعد به فرزند خود، امکان انتخاب بدهید که یا با آرامش و بدون دعوا بازی کند یا از ادامه بازی محروم خواهد شد. با توجه به علاقه کودکان به بازی با همسالان، او راه دوم را برمی گزیند. ج. از محرومیت و جریمه استفاده کنید. مناسب ترین جریمه برای او این است که در مقابل هر بار درگیری، یک روز از بازی با همسالان محروم شود. منبع: کتاب نسیم مهر(2)، حجت الاسلام حسین دهنوی، انتشارات خادم الرضا(علیه السلام)/1388
فرزند 4 ساله ام با همسالان خود دعوا می کند و آن ها را کتک می زند. با این رفتار او چگونه مقابله کنم؟
اگر این گونه برخورد فرزند شما، با همسالان خاصی است، ارتباطش را با آنان قطع یا کم کنید و در صورت عدم امکان قطع ارتباط، راهکارهای ذیل را به اجرا درآورید:
1. از بین بردن زمینه ها: کودکان را با فعالیت های خاصی چون کاردستی، نقاشی، بازی های فکری، دیدن فیلم و... سرگرم کنید تا زمینه های درگیری و کتک کاری از بین برود.
2. آموزش سازگاری: نقش همسال او را بازی کنید و در قالب بازی، برخورد درست و بدون خشونت را به او بیاموزید. استفاده از داستان نیز می تواند در این آموزش مؤثر باشد.
3. توجه بیشتر در حالت عادی: احتمال این که دعواها و کتک کاری های او برای جلب توجه باشد، وجود دارد؛ بنابراین، زمان عادی و غیر این رفتار، توجه بیشتری به او داشته باشید تا نیازش برآورده شود.
4. استفاده از شیوه حواس پرت کردن: کودک شما در سنی است که هنوز می توان حواسش را پرت کرد؛ بنابراین، با نظارت بر بازی کودک و همسالان در صورت مشاهده عصبانیت او و آغاز درگیری، حواس او را با خوراکی یا فیلم و ... پرت کنید( ر.ک: ص 106).
5. استفاده از ساز و کارهای بازدارنده: در صورت آغاز درگیری و کتک کاری، به شیوه های ذیل می توانید او را از این رفتار باز دارید:
أ. از شانه هایش بگیرید؛ به چشم هایش نگاه کنید و قاطعانه بگویید: نزن!
ب. حدود 10 تا 15 دقیقه آن دو را از هم جدا کنید و بعد به فرزند خود، امکان انتخاب بدهید که یا با آرامش و بدون دعوا بازی کند یا از ادامه بازی محروم خواهد شد. با توجه به علاقه کودکان به بازی با همسالان، او راه دوم را برمی گزیند.
ج. از محرومیت و جریمه استفاده کنید. مناسب ترین جریمه برای او این است که در مقابل هر بار درگیری، یک روز از بازی با همسالان محروم شود.
منبع: کتاب نسیم مهر(2)، حجت الاسلام حسین دهنوی، انتشارات خادم الرضا(علیه السلام)/1388
- [سایر] دختر 3 ساله ام، دختر خاله 2/5 ساله اش را کتک می زند. برای از بین بردن این رفتار کمکم کنید.
- [سایر] آیا ارتباط کودک 4/5 ساله با همسالان لازم است و اگر همسالان مطلوب در دسترس نباشند، چه باید کرد؟
- [سایر] فرزند 3 ساله ام، اسباب بازی هایش را به همسالان نمی دهد. آیا اشکالی دارد؟ اگر این رفتار، غیر طبیعی است، چگونه می توان آن را از بین برد؟
- [سایر] کودک 10 ساله ام به شدت برادر 6 ساله اش را کتک می زند. آیا راهی وجود دارد که بدرفتاری او را اصلاح کنم؟
- [سایر] از ترس اثار منفی دوستان و همسالان فرزند نوجوانم بر او، مانع ارتباطش با آنان در خارج از منزل میشوم. آیا این رفتار درست است؟
- [سایر] از ترس بدآموزی های همسالان، پسر 9 ساله ام را از دیدار آن ها محروم می کنم. آیا این رفتار من درست است؟
- [سایر] پسری 4 ساله دارم که من و پدرش را به ویژه در حضور دیگران کتک میزند و پرخاشگری میکند.
- [سایر] از ترس آثار منفی دوستان و همسالان فرزند نوجوانم بر او، مانع ارتباطش با آنان در خارج از منزل می شوم. آیا این رفتار درست است؟
- [سایر] فرزند 6 ساله ام نابینا است و من نمی دانم چگونه باید با او رفتار کنم. لطفاً راهنمایی ام کنید.
- [سایر] فرزند 2 سالهام اسباببازیهایش را به همسالان خود نمیدهد. علت چیست و آیا میشود این روحیه را از بین برد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] چند چیز کفالت را به هم می زند: 1 طلب طلبکار داده شود.2 طلبکار از طلب خود بگذرد. 3 بدهکار بمیرد. 4 بدهکار یا شخصی را که متهم است به دست طلبکار یا مدعی بدهند. 5 طلبکار حق خود را از کفیل ساقط کند. 6 کفیل بمیرد. 7 صاحب حق طلب خود را به وسیله حواله یا طور دیگر به شخص دیگری واگذار کند.
- [آیت الله مظاهری] شهادت پنج دسته پذیرفته نمیشود گرچه دارای شرایط بیّنه باشند: 1 - شهادت شریک برای شریک در مالی که شریک هستند. 2 - شهادت وصی در چیزهایی که در اختیار اوست. 3 - شهادت خویشان مانند پدر و فرزند. 4 - شهادت دشمن علیه دشمن خود. 5 - شهادت مدّعی برای ادعای خود نظیر قذف (شهادت کسی که به دیگری نسبت زنا بدهد در مورد زنا).
- [آیت الله مظاهری] اگر پدر و مادر کافر یا گناهکار باشند، فرزند نباید پیروی در کفر آنها یا گناه آنها داشته باشد، بلکه اگر میتواند باید با لطف و مهربانی و با تسلّط بر اعصاب و صبر بر تندی آنها نهی از منکر کند، و اگر نهی از منکر اثر نداشت و یا نهی از منکر موجب غضب و تندی آنها شد، نهی از منکر لازم نیست و واجب است از نظر قرآن شریف، رفتار اولاد با آنها کریمانه و با تلطّف و مهربانی باشد: (وَ صاحِبْهُما فِی الدُّنْیا مَعْرُوفا)[2] (و در دنیا به خوبی با پدر و مادر معاشرت کنید.) صفحه 411
- [آیت الله مظاهری] بعد از ولادت نوزاد هفت مورد مستحب است: 1 - غسل دادن نوزاد. 2 - پوشاندن جامه سفید به او. 3 - گفتن اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ او. 4 - برداشتن کام او با تربت حضرت ابی عبداللَّه الحسینعلیه السلام یا با آب فرات یا آب باران یا خرما. 5 - انتخاب نام خوب برای او، مخصوصاً نام چهارده معصومعلیهم السلام . 6 - دادن ولیمه. 7 - تراشیدن سر او و به وزن موهای سر او طلا یا نقره صدقه دادن. 8 - عقیقه دادن (یعنی کشتن شتر یا گاو یا گوسفند) و آن از مستحبّات مؤکّد است و بهتر است شرایط قربانی (حیوان سالم و بیعیب و چاق و پرگوشت و اقلاً شتر پنج ساله و گاو دو ساله و گوسفند یک ساله باشد) در آن رعایت شود و استخوانهای آن را نشکنند، و خوب است عقیقه برای پسر، نر و برای دختر، ماده باشد، و عقیقه را آب گوشت کنند و عدّهای را (حدّاقلّ ده نفر) دعوت کنند تا از آن بخورند و خوب است پدر و مادر از آن نخورند.
- [آیت الله بهجت] جنسی که میفروشند و چیزی که عوض آن میگیرند پنج شرط دارد: 1 مقدار آن با وزن یا پیمانه یا عدد و مانند اینها معلوم باشد.؛ 2 بتواند آن را تحویل دهد، بنابراین فروختن اسبی که فرار کرده است، صحیح نیست؛ 3 خصوصیاتی را که در جنس و عوض هست و بهواسطه آنها میل مردم به معامله فرق میکند، معین نماید؛ 4 مال در رهن یا گرو نباشد، مگر اینکه از مالک آن اجازه فروش داشته باشد؛ 5 خود جنس را بفروشد نه منفعت آن را، پس اگر مثلاً منفعت یک ساله خانه را بفروشد، صحیح نیست؛ ولی چنانچه خریدار به جای پول، منفعت ملک خود را بدهد، مثلاً فرشی را از کسی بخرد و عوض آن منفعت یک سال خانه خود را به او واگذار کند، اشکال ندارد، و احکام اینها در مسائل آینده گفته خواهد شد.
- [آیت الله مظاهری] برای امر به معروف و نهی از منکر مراتبی است: مرتبه اوّل: اهمیّت دادن به واجبات و اجتناب از منکرات است به طوری که دیگران از رفتار او متنبه شوند و واجبات را به جا آورند و گناهان را ترک کنند، و این مرتبه از بهترین مراتب است و تأثیر آن هم زیاد است مخصوصاً پدر و مادر در خانه، و معلم در مدرسه، و بزرگان در اجتماع. مرتبه دوّم: امر و نهی به زبان است که واجب است اهل معصیت را نهی کنند و تارک واجب را به آوردن واجب امر کنند. مرتبه سوّم: با شخص معصیت کار طوری عمل شود که بفهمد برای ارتکاب او به معصیت، با او این نحو عمل شده است، مثل اینکه از او رو برگرداند یا با چهره عبوس با او ملاقات کند یا با او ترک مراوده کند. مرتبه چهارم: توسّل به زور و جبر است، پس اگر اطمینان داشته باشد که ترک منکر نمیکند یا واجب را به جا نمیآورد مگر با اعمال زور و جبر، واجب است لکن باید تجاوز از قدر لازم نکند. مرتبه پنجم: اگر توقف داشته باشد جلوگیری از معصیت بر جرح و کتک زدن و سخت گرفتن بر شخص معصیت کار و در مضیقه قرار دادن او، جایز است، لکن لازم است مراعات شود که زیادهروی نشود و لازم است در این امر و نظیر آن اجازه از مجتهد جامع الشرایط گرفته شود.
- [آیت الله سیستانی] کسی که باید زکات گاو و گوسفند و شتر را بدهد ، اگر زکات آنها را از مال دیگرش بدهد ، تا وقتی شماره آنها از نصاب کم نشده ، همه ساله باید زکات را بدهد ، و اگر از خود آنها بدهد و از نصاب اول کمتر شوند ، زکات بر او واجب نیست ، مثلاً کسی که چهل گوسفند دارد ، اگر از مال دیگرش زکات آنها را بدهد ، تا وقتی که گوسفندهای او از چهل کم نشده ، همه ساله باید یک گوسفند بدهد ، و اگر از خود آنها بدهد ، تا وقتی به چهل نرسیده ، زکات بر او واجب نیست . زکات مال تجارت مالی که انسان به عقد معاوضه مالک میشود ، و برای تجارت و منفعت بردن نگاه میدارد باید بنابر احتیاط واجب با چند شرط زکات آن را بدهد و آن یک چهلم است : 1 مالک بالغ و عاقل باشد . 2 مال حداقل به اندازه (15) مثقال طلای مسکوک یا (15) مثقال نقره مسکوک قیمت داشته باشد . 3 یک سال از وقتی که قصد منفعت بردن کرده است بر آن مال گذشته باشد . 4 قصد منفعت بردن در تمام سال باقی باشد ، پس اگر در میان سال از آن قصد منصرف شود ، و مثلاً قصد صرف آن را در مؤنه نماید ، زکات واجب نیست . 5 مالک بتواند در تمام سال در آن تصرف کند . 6 در تمام سال به مقدار سرمایه یا بیشتر از آن ، خریدار داشته باشد ، پس اگر در قسمتی از سال به مقدار سرمایه ، خریدار نداشته باشد ، واجب نیست زکات آن را بدهد .
- [آیت الله مکارم شیرازی] سر بریدن حیوان پنج شرط دارد: 1 ذبح کننده بنابر احتیاط واجب باید مسلمان باشد، ناصبی ها یعنی کسانی که با اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه وآله) دشمنی دارند در حکم کفارند. 2 باید سر حیوان را با جسم تیزی که از آهن، یا فلز دیگر باشد ببرند، ولی اگر احتیاج به ذبح باشد و آهن پیدا نشود، یا اگر سر حیوان را نبرند می میرد و دسترسی به آهن نیست، با هر چیز تیزی که رگها را بتواند جدا کند (مانند شیشه و سنگ و چوب تیز) می شود آن را ذبح کرد. 3 در موقع سر بریدن باید جلو بدن حیوان رو به قبله باشد و اگر عمداً رو به قبله نکنند حیوان حرام می شود، ولی اگر از روی فراموشی یا ندانستن مسأله یا اشتباه کردن قبله، حیوان را به سمتی غیر از قبله سر ببرند حرام نیست. 4 هنگام سر بریدن باید نام خدا را ببرد همین قدر که بگوید (بسم الله) یا (سبْحان الله) یا بگوید (لا اله الا الله) کافی است و به زبان فارسی یا هر زبان دیگر نیز جایز است، ولی اگر بدون قصد سر بریدن نام خدا را ببرد کافی نیست و در صورتی که از روی فراموشی نام خدا را نبرد اشکال ندارد. 5 باید حیوان بعد از سر بریدن حرکتی کند اگر چه مثلاً چشم یا دم خود را حرکت دهد یا پای خود را به زمین زند که معلوم شود زنده بوده و احتیاط واجب آن است که خون به مقدار کافی از آن بیرون بریزد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] جنسی را که می فروشند و چیزی را که عوض آن می گیرند چند شرط دارد: 1 باید مقدار آن معلوم باشد، به وسیله وزن، یا پیمانه، یا شماره و عدد. 2 توانایی بر تحویل آن را داشته باشند، بنابراین فروختن حیوانی که فرار کرده، صحیح نیست، حتی اگر چیزی را به آن ضمیمه کنند(بنابر احتیاط). 3 صفات و خصوصیاتی را که در آنهاست و در ارزش جنس و میل مردم به معامله اثر دارد معین نمایند. 4 شخص دیگری در جنس یا عوض آن حقی نداشته باشد، بنابر این مالی را که نزد کسی گرو گذاشته اند بدون اجازه او نمی توان فروخت و نیز خریدار می تواند به جای پول، منفعت ملک خود را بدهد، مثلاً فرشی از کسی بخرد و در عوض آن منافع یک ساله خانه خود را به او واگذار کند. خریدار و فروشنده در تعیین نرخ کالا آزادند، ولی اگر این آزادی در مواردی سبب فساد و اختلال نظام اقتصادی جامعه اسلامی گردد، حاکم شرع در چنین مواردی می تواند تعیین نرخ کند و مردم را به آن ملزم سازد.
- [آیت الله بهجت] سر بریدن حیوان پنج شرط دارد: 1 کسی که سر حیوان را میبُرد، چه مرد باشد یا زن و یا بچه ممیز، باید مسلمان باشد و اظهار دشمنی با اهلبیت پیغمبر صلیاللهعلیهوآله نکند. و مرتدّ از مسلمین، غُلاة، خوارج و منکر ضروریات اسلام، محکوم به حکم کافر است. 2 سر حیوان را با چیزی ببرند که از آهن باشد، ولی چنانچه آهن پیدا نشود و طوری باشد که اگر سر حیوان را نبرند میمیرد، یا ذبح آن حیوان عرفاً برای انسان ضرورت داشته باشد، با چیز تیزی که چهار رگ آن را جدا کند، مانند شیشه و سنگ تیز، میشود سر آن را برید. بلکه اگر آلت ذبح غیر آهن باشد ولی در حدّت و استحکام و تیزی و اطّرادِ تا آخر ذبح مثل آهن باشد به نحو یقین، بعید نیست به الغاء خصوصیت ملحق به آهن باشد. 3 در موقع سر بریدن، جلو بدن حیوان رو به قبله باشد، و کسی که میداند باید رو به قبله سر ببرد، اگر عمداً حیوان را رو به قبله نکند، حیوان حرام میشود، ولی اگر فراموش کند، یا مسئله را نداند، یا قبله را اشتباه کند، یا نداند قبله کدام طرف است، یا نتواند حیوان را رو به قبله کند، بنابر اظهر، اشکال ندارد. 4 وقتی میخواهد سر حیوان را ببرد، یا کارد به گلویش بگذارد، به نیت سر بریدن، نام خدا را ببرد و همینقدر که بگوید (بسم اللّه) کافی است، و اگر بدون قصد سر بریدن، نام خدا را ببرد آن حیوان، بنابر اظهر پاک نمیشود و گوشت آن هم حرام است، ولی اگر از روی فراموشی نام خدا را نبرد، اشکال ندارد. 5 حیوان بعد از سر بریدن حرکتی بکند، اگرچه مثلاً چشم یا دُم خود را حرکت دهد، یا پای خود را به زمین زند که معلوم شود زنده بوده، و لازم نیست خون از بدنش خارج شود.