شیخ مفید (متوفای 413 ه ق) نه تنها خود نیابت عامه و ولایت فقهی ان دوران را در دست داشت ؛ که طلایه دار صفوف مقدم نظریه پردازان نیابت فقیه از امام معصوم علیه السلام در آغاز سه سده نخستین دوره غیبت کبری محسوب می شود. آنچه روشن است اینکه پس از غیبت کبری فقهای شیعی راه امامان خود را ادامه دادند و در فقه، کلام و تمامی علوم اسلامی، زبانزد خاص و عام دوران و حتی اعصار بعد از خود شدند. (محمد بن محمد بن نعمان) ملقب به شیخ مفید و معروف به ابن المعلم از جمله این عالمان بزرگ دینی است. شیخ مفید از علمای قرن 4 و 5 هجری است و در عصر آل بویه می زیست، ابن شهرآشوب مازندرانی در نقلی عنوان می کند که لقب مفید را امام زمان(عج) به شیخ مفید اعطا کرده است. در یکی از توقیعات که در 23 ذی الحجه 412 هجری قمری به دست شیخ مفید رسید ؛ امام زمان(عج) می فرماید، (من عبدالله مرابط فی سبیله الی ملهم الحق ودلیله)؛ (نامه ای از بنده خدا و آن کسی که پیوسته در راه او در حرکت است و هیچ گاه از راه حق منحرف نمی شود به کسی که از حق متعال الهام می گیرد.) در ادامه همین نامه، امام زمان(ع) ویژگی های اخلاقی و عرفانی شیخ مفید را بیان می کند. حضرت می نویسد: (بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیک ایها الناصر للحق)؛ (سلام بر تو، ای کسی که یار حق هستی)؛ (الداعی الی کلمة الصدق)؛ (و پیوسته مردم را به راستی و پیروی از مسیر صحیح و کلمه صدق دعوت می کنی) که در اینجا منظور از (صدق) که در توقیع شریف آمده، این است که شیخ مفید کسی است که مردم را به سوی توحید، قرآن و ولایت دعوت می کند. حضرت ولی عصر(عج) در فرازهایی دیگر این توقیع به اوصاف تعبدی و معنوی شیخ پرداخته و می فرماید: (ما مناجات و راز و نیاز و توجه مخصوص تو نسبت به خدا را دیدیم، خداوند در سایه عنایتی که در ارتباط با اولیاء و دوستانش به تو مرحمت فرموده از شما حفاظت و نگهداری فرماید و از شر دشمنان و بدخواهان در امان دارد.) و باز حضرت در معرفی شیخ مفید، او را به عنوان دوست واقعی و خالص معرفی می کند و می فرماید: (ایها الولی المخلص، المجاهد فینا الضالین) یعنی (ای دوست واقعی و خالص ما که در راه ما با ستمگران و ظالمان مبارزه می کنی) که این فرمایش اشاره ای به مبارزات فرهنگی و عقیدتی شیخ مفید دارد. امام زمان(عج) شیخ مفید را به عنوان الهام گیرنده ای از حق و دلیل و راهنمای حق و به عنوان یار وفادار مهدی، مبارزه کننده با دشمنان و ظالمان، محرم اسرار و رازدار امام زمان، به عنوان کسی که مأمور ابلاغ پیام های حضرت به مردم است، کسی که عالمی عامل و با تقوا و با اخلاص و شخصیتی مفید و پرفیض است، معرفی می کند. اولین فقیهی که به نظام ولایت فقیه در کتب فقهی خود به ویژه کتاب (المقنعه) به عنوان یک نظام الهی اشاره می کند و تمام تلاش های خود را برای تحکیم مبانی و موادی این نظام الهی به کار می برد، فقیه بزرگوار و متکلم عظیم الشأن مرحوم شیخ مفید است. وی اختیارات ولی فقیه را مطلقه دانسته و در کتاب (امر به معروف و نهی از منکر) بحث ولایت و جواب تصدی فقیه را بر اقامه و اجرای حدود شرع و حتی جهاد با کفار الزامی دانسته است و واجب می داند که باید از فقیه پشتیبانی کرد که البته بعد از آن برخی از علما این نظریه را تقویت و حمایت کردند. (شیخ مفید) در مطالبی که از اصول نظریه ولایت فقیه آورده است آشکارا حکومت بر جامعه را از (سلاطین عرفی) نفی می کند و آن را از آنِ فقهای جامع شرایط می داند: 1 هنگامی که سلطان عادل برای ولایت در آنچه ذکر کردم در این ابواب وجود نداشت، برای فقهای اهل حقّ عادل صاحب رأی، عقل و فضل است که ولایت آنچه بر عهده سلطان عادل است، برعهده گیرند. 2 هر کس که برای ولایت چه از نظر علم به احکام و چه از نظر اموری که اداره مردم به آن بستگی دارد (مدیریت و تدبیر) عاجز باشد، تصدی این منصب بر او حرام می باشد و اگر پذیرفت گناهکار است؛ زیرا از جانب کسی که ولایت از آنِ اوست مأذون نیست و هر عملی انجام دهد مورد مؤاخذه و حسابرسی و هر جنایتی مرتکب شود مورد بازخواست قرار می گیرد. 3 هر کس از اهل حق از طرف ظالم به امارت و حکومت بر مردم منصوب شود در ظاهر از طرف او منصوب شده، امّا (باید این گونه تصور کند که) در حقیقت از جانب صاحب الامر و با اجازه و تجویز او امیر می باشد نه از طرف آن ظالمِ سلطه گرِ گمراه که نافرمان است. بنابراین در حدّ امکان باید حد را بر فجّار و اهل ضلال و اهل گناه از غیر شیعه نیز اجرا نماید؛ این خود از بزرگترین جهادهاست. بر این اساس شیخ مفید به ولایت مطلقه فقیه معتقد است؛ زیرا می گوید: (آنچه بر عهده سلطان عادل است بر عهده گیرند.) ما آنچه بر عهده امام معصوم علیه السلام می دانیم ولایت نُه گانه ای است که معمولاً در کتب مربوط به ولایت فقیه مذکور است. porseman.org
شیخ مفید (متوفای 413 ه ق) نه تنها خود نیابت عامه و ولایت فقهی ان دوران را در دست داشت ؛ که طلایه دار صفوف مقدم نظریه پردازان نیابت فقیه از امام معصوم علیه السلام در آغاز سه سده نخستین دوره غیبت کبری محسوب می شود. آنچه روشن است اینکه پس از غیبت کبری فقهای شیعی راه امامان خود را ادامه دادند و در فقه، کلام و تمامی علوم اسلامی، زبانزد خاص و عام دوران و حتی اعصار بعد از خود شدند. (محمد بن محمد بن نعمان) ملقب به شیخ مفید و معروف به ابن المعلم از جمله این عالمان بزرگ دینی است. شیخ مفید از علمای قرن 4 و 5 هجری است و در عصر آل بویه می زیست، ابن شهرآشوب مازندرانی در نقلی عنوان می کند که لقب مفید را امام زمان(عج) به شیخ مفید اعطا کرده است. در یکی از توقیعات که در 23 ذی الحجه 412 هجری قمری به دست شیخ مفید رسید ؛ امام زمان(عج) می فرماید، (من عبدالله مرابط فی سبیله الی ملهم الحق ودلیله)؛ (نامه ای از بنده خدا و آن کسی که پیوسته در راه او در حرکت است و هیچ گاه از راه حق منحرف نمی شود به کسی که از حق متعال الهام می گیرد.) در ادامه همین نامه، امام زمان(ع) ویژگی های اخلاقی و عرفانی شیخ مفید را بیان می کند. حضرت می نویسد: (بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیک ایها الناصر للحق)؛ (سلام بر تو، ای کسی که یار حق هستی)؛ (الداعی الی کلمة الصدق)؛ (و پیوسته مردم را به راستی و پیروی از مسیر صحیح و کلمه صدق دعوت می کنی) که در اینجا منظور از (صدق) که در توقیع شریف آمده، این است که شیخ مفید کسی است که مردم را به سوی توحید، قرآن و ولایت دعوت می کند. حضرت ولی عصر(عج) در فرازهایی دیگر این توقیع به اوصاف تعبدی و معنوی شیخ پرداخته و می فرماید: (ما مناجات و راز و نیاز و توجه مخصوص تو نسبت به خدا را دیدیم، خداوند در سایه عنایتی که در ارتباط با اولیاء و دوستانش به تو مرحمت فرموده از شما حفاظت و نگهداری فرماید و از شر دشمنان و بدخواهان در امان دارد.) و باز حضرت در معرفی شیخ مفید، او را به عنوان دوست واقعی و خالص معرفی می کند و می فرماید: (ایها الولی المخلص، المجاهد فینا الضالین) یعنی (ای دوست واقعی و خالص ما که در راه ما با ستمگران و ظالمان مبارزه می کنی) که این فرمایش اشاره ای به مبارزات فرهنگی و عقیدتی شیخ مفید دارد. امام زمان(عج) شیخ مفید را به عنوان الهام گیرنده ای از حق و دلیل و راهنمای حق و به عنوان یار وفادار مهدی، مبارزه کننده با دشمنان و ظالمان، محرم اسرار و رازدار امام زمان، به عنوان کسی که مأمور ابلاغ پیام های حضرت به مردم است، کسی که عالمی عامل و با تقوا و با اخلاص و شخصیتی مفید و پرفیض است، معرفی می کند.
اولین فقیهی که به نظام ولایت فقیه در کتب فقهی خود به ویژه کتاب (المقنعه) به عنوان یک نظام الهی اشاره می کند و تمام تلاش های خود را برای تحکیم مبانی و موادی این نظام الهی به کار می برد، فقیه بزرگوار و متکلم عظیم الشأن مرحوم شیخ مفید است. وی اختیارات ولی فقیه را مطلقه دانسته و در کتاب (امر به معروف و نهی از منکر) بحث ولایت و جواب تصدی فقیه را بر اقامه و اجرای حدود شرع و حتی جهاد با کفار الزامی دانسته است و واجب می داند که باید از فقیه پشتیبانی کرد که البته بعد از آن برخی از علما این نظریه را تقویت و حمایت کردند.
(شیخ مفید) در مطالبی که از اصول نظریه ولایت فقیه آورده است آشکارا حکومت بر جامعه را از (سلاطین عرفی) نفی می کند و آن را از آنِ فقهای جامع شرایط می داند:
1 هنگامی که سلطان عادل برای ولایت در آنچه ذکر کردم در این ابواب وجود نداشت، برای فقهای اهل حقّ عادل صاحب رأی، عقل و فضل است که ولایت آنچه بر عهده سلطان عادل است، برعهده گیرند.
2 هر کس که برای ولایت چه از نظر علم به احکام و چه از نظر اموری که اداره مردم به آن بستگی دارد (مدیریت و تدبیر) عاجز باشد، تصدی این منصب بر او حرام می باشد و اگر پذیرفت گناهکار است؛ زیرا از جانب کسی که ولایت از آنِ اوست مأذون نیست و هر عملی انجام دهد مورد مؤاخذه و حسابرسی و هر جنایتی مرتکب شود مورد بازخواست قرار می گیرد.
3 هر کس از اهل حق از طرف ظالم به امارت و حکومت بر مردم منصوب شود در ظاهر از طرف او منصوب شده، امّا (باید این گونه تصور کند که) در حقیقت از جانب صاحب الامر و با اجازه و تجویز او امیر می باشد نه از طرف آن ظالمِ سلطه گرِ گمراه که نافرمان است. بنابراین در حدّ امکان باید حد را بر فجّار و اهل ضلال و اهل گناه از غیر شیعه نیز اجرا نماید؛ این خود از بزرگترین جهادهاست.
بر این اساس شیخ مفید به ولایت مطلقه فقیه معتقد است؛ زیرا می گوید: (آنچه بر عهده سلطان عادل است بر عهده گیرند.) ما آنچه بر عهده امام معصوم علیه السلام می دانیم ولایت نُه گانه ای است که معمولاً در کتب مربوط به ولایت فقیه مذکور است.
porseman.org
- [سایر] آیا امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ملزم به پیروی از ولی فقیه می باشد؟
- [سایر] منابع مفید در مورد امام مهدی ( عج ) معرفی کنید؟
- [سایر] نایبان عام امام زمان(عج) مانند سید رضی(ره)، امام خمینی(ره) چگونه انتخاب می شدند؟ و به آنها چه می گفتند؟ (مانند زمان حال که به نایب امام زمان(عج)، ولی فقیه گفته می شود.)
- [سایر] چگونه ولی فقیه نایب امام زمان علیه السلام است؟
- [سایر] سلام، نواب خاص امام زمان(عج) چه کسانی بودند؟
- [سایر] حضرت مهدی (عج) در نامه آخرشان به شیخ مفید (ره) چه مطالبی را متذکر شدهاند؟
- [سایر] سند دو توقیع صادر شده از امام مهدی علیه السلام بر شیخ مفید رحمة الله علیه چگونه قابل اثبات است ؟
- [سایر] آیا شیخ مفید در هر دو غیبت صغری و کبری، از جانب امام زمان (عج) نامه دریافت نموده است؟
- [سایر] روایت امام زمان(عج) درمورد شرایط ولی فقیه را می خواستم؟
- [سایر] چگونه میتوانید ثابت کنید که «ولی فقیه»، نایب و جانشین امام زمان (عج) است؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) که نماز جمعه واجب تعیینی نیست خرید و فروش و سایر معاملات هنگام اقامه نماز جمعه حرام نیست.
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] السلام علیْک ایها النبی و رحْمة الله و برکاته: سلام بر توای پیغمبر و رحمت خدا و برکات او بر تو باد. السلاْم علیْنا و علی عباد الله الصالحین: سلام بر ما و بر تمام بندگان صالح خدا. السلام علیْکمْ و رحْمة الله و برکاته: سلام بر شما ای جمعیت نمازگزاران و رحمت و برکات او بر شما باد.
- [امام خمینی] - ترجمه تشهد و سلام (الحمد لله اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له )، یعنی ستایش،مخصوص پروردگار است و شهادت می دهم که خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یگانه است و شریک ندارد. (و اشهد ان محمدا عبده و رسوله )، یعنی شهادت می دهم که محمد صلی الله علیه و آله بنده خدا و فرستاده اوست. (اللهم صل علی محمد و آل محمد)، یعنی خدایا رحمت بفرست بر محمد و آل محمد. (و تقبل شفاعته و ارفع درجته ) یعنی قبول کن شفاعت پیغمبر را و درجه آن حضرت را نزد خود بلند کن. (السلام علیک ایها النبی و رحمة الله و برکاته )، یعنی سلام بر تو ای پیغمبر و رحمت و برکات خدا بر تو باد. (السلام علینا و علی عباد الله الصالحین )، یعنی سلام از خداوند عالم بر نمازگزاران و تمام بندگان خوب او. (السلام علیکم و رحمة الله و برکاته ) یعنی سلام و رحمت و برکات خداوند بر شما مؤمنین باد.
- [آیت الله اردبیلی] (اَشْهَدُ أنْ لا إلهَ إلاَّ اللّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ) یعنی: (شهادت میدهم که هیچ معبودی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یگانه است و شریک ندارد.) (وَأشْهَدُ أنَّ مُحَمَّدا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ) یعنی: (شهادت میدهم که محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم بنده خدا و فرستاده اوست.) (أللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ) یعنی: (خدایا بر محمد و آل محمد رحمت فرست.) (وَتَقَبَّلْ شَفاعَتَهُ وَارْفَعْ دَرَجَتَهُ) یعنی: (و شفاعت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم را قبول کن و مقام آن حضرت را نزد خود بلند فرما.) (اَلسَّلامُ عَلَیْکَ أیُّهَا النَّبِیُّ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ) یعنی: (سلام بر تو ای پیامبر و رحمت و برکات خدا بر تو باد.) (اَلسَّلامُ عَلَیْنا وَعَلی عِبادِ اللّهِ الصّالِحینَ) یعنی: (سلام خداوند بر ما نمازگزاران و تمام بندگان نیکوکار او باد.) (اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ) یعنی: (سلام و رحمت و برکات خداوند بر شما باد.)
- [آیت الله وحید خراسانی] ترجمه تشهد و سلام الحمد لله اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له یعنی ستایش مخصوص الله است شهادت می دهم که نیست خدایی معبودی مگر الله که یگانه است و شریک ندارد و اشهد ان محمدا عبده و رسوله یعنی و شهادت می دهم که محمد صلی الله علیه واله وسلم بنده او و فرستاده اوست اللهم صل علی محمد و ال محمد یعنی خدایا رحمت بفرست بر محمد و ال محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته یعنی و قبول کن شفاعت پیغمبر را و درجه او را بلند کن السلام علیک ایها النبی و رحمه الله و برکاته یعنی درود و سلام بر تو ای پیغمبر و رحمت و برکات الله بر تو باد السلام علینا و علی عباد الله الصالحین یعنی درود و سلام الله بر ما نمازگزاران و تمام بندگان شایسته او السلام علیکم و رحمه الله و برکاته یعنی درود و سلام و رحمت و برکات الله بر شما باد و مقصود از کلمه شما مراد واقعی از این کلمه باشد هر چند به حسب مستفاد از بعض روایات دو ملک راست و چپ و مومنین می باشد
- [آیت الله جوادی آملی] .دریافت کننده خمس، امام ( ع)و در غیبت آن , فقیه جامع الشرایط و حاکم شرع است و مکلف , بدون اجازه از آنان نمی تواند آن را به موارد مصرف برساند . به تعبیر دیگر , همه خمس , اعم از سهم امام ( ع) و سهم سادات, در اختیار منصب امامت (شخصیت حقوقی) است. در زمان غیبت حضرت ولیّ عصر (عج) ،فقیه جامع الشرایط, جانشین شخصیت حقوقیِ امامت است، بنابراین در زمان غیبت باید تمام خمس را به فقیه جامع الشرای ط تحویل داد و هرگونه دخل و ت صرف در خمس (سهم امام( ع) و سهم سادات) باید با اجازه او باشد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] غسلهای مستحب در شرع اسلام بسیار فراوان است و از جمله، غسلهای زیر است: 1 غسل جمعه که از مهمترین و مؤکّدترین غسلهای مستحب محسوب می شود و بهتر است که حتّی الامکان آن را ترک نکنند، وقت آن از اذان صبح روز جمعه است تا ظهر و اگر تا ظهر انجام نشود احتیاط آن است که بدون نیّت ادا و قضا و به قصد مافی الذّمّه تا عصر جمعه به جا آورند، و اگر در روز جمعه غسل نکنند مستحبّ است از صبح شنبه تا غروب، قضای آن را به جا آورند و کسی که می ترسد در روز جمعه آب پیدا نکند می تواند روز پنجشنبه غسل را به نیّت مقدّم داشتن انجام دهد. همچنین در صورتی که احتمال دهد روز جمعه موفّق نشود تقدم آن مانعی ندارد. 2 غسل شبهای ماه مبارک رمضان و آن عبارت است از غسل شب اول ماه و تمام شبهای فرد (مانند شب سوم، پنجم و...) و از شب بیست یکم مستحب است همه شب غسل کنند، وقت این غسلها تمام شب است، هرچند بهتر است که همراه غروب آفتاب به جا آورند، ولی از شب بیست و یکم تا آخر ماه میان نماز مغرب و عشا انجام دهند و احتیاط آن است که تمام غسلهای ماه مبارک و غسلهایی را که در مسائل آینده می آید به قصد رجاء یعنی به امید مطلوبیت پروردگار به جا آورند. 3 غسل روز عید فطر و عید قربان و وقت آن از اذان صبح عید است تا غروب و بهتر است آن را پیش از نماز عید به جا آورند. 4 غسل شب عید فطر و وقت آن از اول مغرب است تا اذان صبح و بهتر است در اول شب به جا آورند. 5 غسل روز هشتم و نهم ذی الحجه که روز (ترویه) و روز (عرفه) نام دارد. 6 غسل روز (اول، نیمه، بیست و هفتم (روز مبعث) و آخر ماه رجب). 7 غسل روز هیجدهم ذی الحجه (عید غدیر). 8 غسل روز پانزدهم شعبان (میلاد ولی عصر عجل الله تعالی فرجه) و هفدهم ربیع الاول (میلاد پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله)) و غسل روز عید نوروز. 9 غسل بچه ای که تازه به دنیا آمده است. 10 غسل زنی که برای غیر شوهرش بوی خوش استعمال کرده و غسل کسی که در حال مستی خوابیده است. 11 غسل کسی که به تماشای کسی که به دار آویخته اند رفته و آن را دیده است، اما اگر تصادفا نگاهش بر او بیفتد، یا برای مطلب لازمی مانند شهادت دادن رفته باشد غسل ندارد. 12 غسل توبه یعنی هرگاه بعد از ارتکاب گناهی توبه کند، غسل به جا می آورد.