درباره زندگینامه و خاندان علامه مجلسی توضیحاتی بدهید.
علامه مجلسی در زمان شاه عباس اول که مردی با سیاست و با کفایت و در عین حال، مردی سنگدل و بی رحم بود متولد شد. زمانیکه شاه صفی پس از او به حکومت رسید، عراق از قلمرو حکومت ایران جدا شد. پس از شاه صفی، شاه عباس دوم که 9 سال داشت به حکومت رسید و در مجلس تاجگذاری او بود که علامه از او خواست شراب خواری و فروش آن و برخی اعمال منکر دیگر ممنوع شود. او هم به توصیه های علامه عمل کرد، اما رفته رفته، او نیز چون دیگر شاهان آلوده شراب و... شد. اوضاع سیاسی علمای بزرگوار شیعه در طول تاریخ با وجود فشارها و محرومیت ها و اختناقهای فراوان زحمات ارزنده ای کشیده و آثاری گرانبها به یادگار نهاده اند. آنان با خون دل خوردن ها و زحمات طاقت فرسا نهال تشیع را آبیاری نمودند و این میراث عظیم پیامبر صلی الله علیهوآله را به ما رساندند. در این بین هر گاه اوضاع نسبتا مساعدی فراهم می شد و فشارها بر علیه شیعیان کم می شد شاهد شکوفایی بی نظیر فقها و علما و فیلسوفان شیعه هستیم. از جمله این موقعیتها عصر شیخ مفید و شیخ طوسی را در حکومت آل بویه می توان برشمرد. همچنین دوره صفویه و زمان علامه مجلسی شاهدی صادق بر این گفتار است. علامه مجلسی با عنایت به انتساب شاهان صفویه به تشیع و اینکه آنان خود را منسوب به ائمه اطهار علیهم السلام می دانستند بیشترین استفاده را در جنبه های مختلف نمود. تألیف بزرگترین دائرة المعارف حدیث شیعه در غیر چنین زمانی و با عدم امکانات اقتصادی بسیار دشوار می نمود. تولد علّامه محمد باقر مجلسی به سال 1037 هجری مساوی با عدد ابجدی جمله (جامع کتاب بحارالانوار) چشم به جهان گشود. پدرش مولا محمد تقی مجلسی از شاگردان بزرگ شیخ بهایی و در علوم اسلامی از سرآمدان روزگار خود به شمار می‌رفت. وی دارای تألیفات بسیاری از جمله (احیاء الاحادیث فی شرح تهذیب الحدیث) است. (مادرش دختر صدرالدین محمد عاشوری) است که خود از پرورش یافتگان خاندان علم و فضیلت بود. خاندان علامه مجلسی خاندان علامه مجلسی از جمله پر افتخارترین خاندانهای شیعه در قرون اخیر است. در این خانواده نزدیک به یکصد عالم وارسته و بزرگوار دیده می شود و از نزدیکان علامه پس از بررسی تنها علم و فضل مشاهده می کنیم: 1 - جد بزرگ علامه، عالم بزرگوار حافظ، ابو نعیم اصفهانی صاحب کتابهایی چون(تاریخ اصفهان) و (حلیة الأولیاء) است. 2 - پدر علامه، مولی محمد تقی مجلسی، معروف به مجلسی اول (1003 - 1070 هجری) صاحب کرامات و مقامات معنوی و روحی بلند است. او محدث و فقیهی بزرگ است و کتابهایی نیز تألیف نموده است. محمد تقی مجلسی شاگرد شیخ بهایی و میر داماد است. او در علوم مختلف اسلامی تبحر داشته و در زمان خویش مرجعیت تقلید را به عهده داشته است. وی در کنار مرجعیت، از اقامه نماز جمعه و جماعت نیز غفلت نمی کرد و امام جمعه اصفهان بود. از جمله پرورش یافتگان مکتبش می توان به:علامه مجلسی (که بیشترین استفاده را از پدر خویش برده است)، آقا حسین خوانساری و ملا صالح مازندرانی اشاره نمود. 3 - علامه دو برادر داشت که آنها نیز مردانی متقی و زاهد بودند به نامهای ملا عزیز اللّه و ملا عبد اللّه، که برای تبلیغ و نشر علوم اهل بیت علیهم السلام به هندوستان رفت و ساکن آنجا گردید. 4 - خاندان علامه مجلسی نه تنها مردانی عالم و دانشمند به جامعه تحویل داده، بلکه زنان این خاندان نیز پا به پای مردان خویش قدم برداشته اند. علامه مجلسی چهار خواهر داشت که آنان نیز هر یک دارای تألیفات و تحقیقات ارزنده ای در علوم اسلامی می باشند. از جمله تألیفات آنان می توان به:شرح کافی، المشترکات فی الرجال، شرح شرایع الإسلام، شرح مطالع و شرح قصیده دعبل خزائی اشاره نمود. همسران این زنان عالم و بزرگوار نیز از علمای بزرگ بودند. کسانی همچون ملا صالح مازندرانی، ملا میرزای شیروانی، ملا علی استرآبادی و میرزا محمد فسایی. 5 - علامه مجلسی دارای 5 پسر بود که همگی از محضر علم و معارف پدر بهره مند شدند و به مدارجی بالا دست یافتند. 6 - دامادهای علامه هم که 5 نفر بودند از طلاب و فضلای آن زمان بودند و علامه با عنایتی خاص نسبت به دامادها، دختران خویش را به ازدواج آنان درمی آورد.علاوه بر اینها خاندانهای بزرگی از علمای آن عصر مرتبط با علامه مجلسی بودند، مانند وحید بهبهانی، بحر العلوم، طباطبایی بروجردی، میرزا عبد الله افندی صاحب ریاض العلما، شهرستانی و... مقام علمی علامه مجلسی آنچنان شهرتی در علوم مختلف اسلامی دارد که محتاج هیچ بیان و توضیحی نیست. نام علامه مجلسی چون آفتابی بر آسمان فقاهت و اجتهاد می درخشد.علامه مجلسی از جمله بزرگانی است که از جامعیت خاصی برخوردار بود. او در علوم مختلف اسلامی مانند تفسیر، حدیث، فقه، اصول، تاریخ، رجال و درایه سرآمد عصر بود. نگاهی اجمالی به مجموعه عظیم بحار الأنوار این نکته را بخوبی آشکار می سازد. این علوم در کنار علوم عقلی همچون فلسفه، منطق، ریاضیات، ادبیات، لغت، جغرافیا، طب، نجوم و علوم غریبه از او شخصیتی ممتاز و بی نظیر ساخته است.نظری گذرا به (کتاب السماء و العالم) در بحار الأنوار این جامعیت را بخوبی نمایان می سازد.برخی علامه مجلسی را در طول تاریخ اسلامی از حیث جامعیت در علوم و فنون گوناگون بی نظیر دانسته اند.علامه ریزبینی و نکته سنجی های بسیار زیبایی پیرامون روایات مشکل دارد. بیانهای علامه در ذیل روایات و آیات قرآن بسیار دقیق و زیبا است و کمتر می توان در آنها خطا و اشتباهی یافت. علامه مجلسی، علاوه بر علومی چون روایات اهل بیت علیهم السلام در فقه نیز تبحری بالا داشته، گرچه اکثر مجلدات فقهی بحار مجال پاکنویس شدن نیافته است. تحصیلات علامه از همان اوان کودکی تحت تربیت و تعلیم پدر دانشمند و در سایه توجه خاص آن بزرگوار، پرورش پیدا نمود و با هوش سرشار و استعداد خدادادی و پشتکار مخصوص به تحصیل علوم متداوله عصر در حوزه علمی اصفهان پرداخت. و با توجه به توانایی ذاتی در مدت کوتاهی مراحل مختلف علمی و تحصیلی را طی کرده و سپس به گرد آوری علم حدیث و آثار اهل بیت عصمت و طهارت دل بست و تحقیق و پژوهش عمیقانه در آن فن شریف مبذول داشت و تلاش خود را در این مورد متمرکز نموده تمام اوقاتش را صرف آن کرد تا اینکه منشأ تحولی بزرگ در روزگار خود گردید. دعای خیر پدر از ملا محمد تقی مجلسی پدر علامه مجلسی نقل کرده اند که فرمود : در یکی از شبها بعد از نماز شب یک حالت خوشی به من دست داد که فهمیدم هر حاجتی از خدا بخواهم بر آورده می شود و فکر کردم، در امور دنیا و آخرت چه چیز از خدا مسئلت بنمایم ناگاه صدای گریه محمد باقر از گهواره بلند شد. عرض کردم الهی به حق محمد و آل محمد (صل الله علیه وآله) این طفل را مروج دین خودت و نشر کننده احکام سید رسولانت قرار بده و او را موفق کن به توفیقاتی که انتهایی برای آن نباشد, شکی نیست که دعای والد در حق این فرزند شایسته مستجاب و به درجات عالیه دست یافت. آفتابی بر منبر مجلسی که در مدرسه ملا عبدالله به اقامه نماز و تدریس اشتغال داشت بعد از رحلت پدر بزرگوارش در مسجد جامع اصفهان به اقامه نماز و درس دادن مشغول گشت.)[8] در پای درس او بیش از هزار طلبه می‌نشستند و از نور علم و معرفت دل‌های خود را جلا می‌دادند. سید نعمت الله جزایری که نامی‌ترین شاگرد اوست، می‌گوید: (با آنکه در سن جوانی به سر می‌برد چنان در علوم تتبع کرده بود که احدی از علمای زمانش به آن پایه نرسیده بودند.)[9] (هنگامی که در مسجد جامع اصفهان مردم را موعظه می‌کرد هیچ کس فصیح‌تر و خوش کلام تر از او ندیدم. حدیثی که شب مطالعه می‌کردم چون صبح از او می‌شنیدم چنان بیان می‌کرد که گویی هرگز آن را نشنیده‌ام.)‌[10] تواضع و بزرگمنشی او چنان بود که بسیاری از بزرگان حوزه برای نشان دادن ارادت خود به او و شناساندن ارزش علّامه به طلاب جوان گاهی به پای درس ایشان حاضر می شدند. (شیخ محمد فاضل – با اینکه مجلس درس و مباحثه داشت – به حوزه درس علّامه حاضر می‌شد و عملاً به طلاب درس تواضع می‌آموخت و علّامه نیز در مقابل به شاگردانش اظهار می‌داشت استفاده او از من کمتر از استفاده من از اوست بلکه استفاده من از او بیشتر است.)[11] سفر با سلاح قلم علّامه هیچگاه در سفر، قلم – این سلاح حوزوی – را از خود جدا نمی‌ساخت و همواره آن را چون دل خویش صیقل می داد و با آن به راز و نیاز می‌پرداخت. (علّامه جلد بیست و دوم بحار الانوار را در نجف اشرف بعد از مراجعت از سفر حج تألیف نمود.[15]) و (در مراجعت از سفر خراسان در بین راه ترجمه خطبه امام رضا (علیه‌السلام) و رساله وجیزه رجب را نگاشت.)[16] هنگام سفرهای علّامه طلاب فرصت را غنیمت می‌شمردند و با او همراه می‌شدند تا در فضایی ساده و دوستانه سعادت واقعی را در کلام او جستجو کنند ( میر محمد خاتون آبادی می‌گوید: من در اوان کودکی در تحصیل حکمت و معقول حریص بودم و تمام اوقات عمر خود را در آن مصروف می‌داشتم تا آنکه در راه حج به صحبت علّامه مولی محمد باقر مجلسی مشرف گردیدم و با او ارتباط نزدیک یافتم و از نور علم و هدایتش رهبری شدم و به تحصیل و تتبع در کتب فقه و حدیث و علوم مشغول شدم و مدت چهل سال بقیه عمرم را از فیوضات او بهره‌مند شدم.)[17] ( در روزهایی که علامه در مشهد مقدس برای زیارت مشرف بود جمعی انبوه از علماء فضلا و طلاب جهت استفاده از علوم او تقاضای درس حدیث می‌کردند و علّامه مجلسی چهل حدیث (اربعون حدیث) را در این ایام نوشت.) هنگامی که علّامه شرح اربعین را به اتمام رساند یکی از فضلای اهل سنت بعد از دیدن کتاب از راه انصاف و محبت گفت: ما گمان می‌کردیم پایه علمی علّامه مجلسی منحصر به ترجمه کتاب از عربی به فاسی است تا اینکه کتاب (اسماء و العالم) بحار و (شرح اربعین) او را دیدم، دانستم که علّامه مجلسی دانایی است که مافوق او در علم نمی‌باشد.) غروب غمگین عالم خستگی ناپذیر مرحوم علامه مجلسی (رحمة الله علیه) پس از عمری در راستای احیای احادیث گرانبهای اهل بیتعصمت و طهارت (علیهم السلام) سپری شد بالاخره در 27 رمضان سال 1111 ق. وفات نمود و پیکر پاک ایشان در کنار مسجد جامع اصفهان و در کنار مزار پدر فرزانه اش محمد تقی مجلسی سپرده شد.[18] محراب بحار علّامه مجلسی با خود چنین اندیشید که باید گهرهای گرانبهای اهل بیت (علیهم‌السلام) را که از اطراف و اکناف جمع کرده است در قالب محرابی زیبا به نام (بحارالانورا) بگنجاند تا نه تنها طلاب بلکه تمام شیعیان در این محراب به سوی قبله دلها یعنی کلام اهل بیت به نماز عشق بایستند و بدین وسیله راه را از چاه و درست را از نادرست تشخیص دهند تا هر زمان هر مکتبی درباره هر مطلبی کلامی از اهل بیت خواست شیعیان با انگشت اشاره محراب زیبای (بحار) را نشانه روند. از این رو دست به کاری عظیم زد و شروع به نگارش این دایرة المعارف بزرگ تشیع کرد. علّامه در مقدمه بحارالانوار چنین می‌نگارد: (درآغاز کار به مطالعه کتابهای معروف و متداول پرداختم وبعد از آن به کتابهای دیگری که در طی اعصار گذشته به علل مختلف متروک و مهجور مانده بود رو آوردم. هر جا که نسخه حدیثی بود سراغ گرفتم و به هر قیمتی که ممکن شد بهره‌برداری می‌کردم. شرق و غرب را جویا گشتم تا نسخه‌های بسیار گرد آوری نمودم. در این مهم دینی جماعتی از برادران مذهبی مرا یاری نمودند و به شهرها و قصبه‌ها و بلاد دور سرکشیدند تا به فضل الهی مصادر لازم را به دست آوردند … بعد از تصحیح و تنقیح کتابها بر محتوای آنها واقف شدم، نظم و ترتیب کتاب‌ها را نامناسب دیدم و دسته بندی احادیث را در فصل‌ها و ابواب متنوع راهگشای محققان و پژوهشگران نیافتم. از این رو به ترتیب فهرستی همت گماشتم که از هر جهت جالب و مفید باشد. در سال 1070 هجری این فهرست را نا تمام رها کردم و از فهرست بندی سایر کتابها دست کشیدم که اقبال عمومی را مطلوب ندیدم و سران جامعه را فاسد و نامطبوع دیدم… . ترسیدم که در روزگاری بعد از من باز هم نسخه‌های تکثیر شده من در طاق نسیان متروک و مهجور شود و یا مصیبتی از ستم غارتگران زحمات مرا در تهیه نسخه‌ها بر باد دهد، لذا راه خود را عوض کردم – از خدا یاری طلبیدم – و به کتاب بحارالانوار پرداختم. … در این کتاب پربار قریب 3000 باب طی 48 کتاب علمی خواهید یافت که شامل هزاران حدیث است، شما در این کتاب برای اولین بار با نام برخی از کتابها آشنا می‌شوید که سابقه علمی ندارند و طرح آن کاملاً تازه است. پس ای برادران دینی که ولایت امامان را در دل و ثنای آنان را بر زبان دارید به سوی این خوان نعمت بشتابید و با اعتراف و یقین کتاب مرا دست به دست ببرید و با اعتماد کامل به آن چنگ بزنید و از آنان نباشید که آنچه را در دل ندارند بر زبان می‌آورند.)[12] اما فرصت کم و مشاغل زیاد او مانع از آن شد که به تصحیح روایات بپردازد. به همین علت در مقدمه چنین نگاشت: (در نظر دارم که اگر مرگ مهلت دهد و فضل الهی مساعدت نماید شرح کاملی متضمن بر بسیاری از مقاصدی که در مصنفات سایر علما باشد بر آن (بحارالانوار) بنویسم و برای استفاده خردمندان ، قلم را به قدر کافی پیرامون آن به گردش درآورم.)[13] علامه مجلسی قدرت تصحیح روایات و احادیث را به خوبی دارا بود همان گونه که این قدرت و ژرف نگری خود را در مراة‌العقول به نمایش گذارده است. حضرت امام خمینی (ره) درباره بحارالانوار می‌فرماید: (بحار خزانه همه اخباری است که به پیشوایان اسلام نسبت داده شده، چه درست باشد یا نادرست، در آن کتابهایی هست که خود صاحب بحار آنها را درست نمی‌داند و او نخواسته کتاب علمی بنویسد تا کسی اشکال کند که چرا این کتاب‌ها را فراهم کردی!). [14] کتابخانه علامه مجلسی با توجه به کتاب بحار الانوار و با توجه به وصیت نامه ایشان که اسامی چندین کتابخانه را ذکر می کند که کتاب های آنها به ایشان منتقل شده است از آن جمله: 1)کتابخانه علامه مولی محمد تقی مجلسی پدر بزرگوار 2)کتابخانه حافظ کاظم 3)کتابخانه سید محمد علی 4)کتابخانه شاه ابو تراب 5)کتابخانه سید حسن آل یراق 6)کتابخانه میرزا غیاث و غیره عظمت و اهمییت این کتابخانه معلوم می شود و چنان چه مشهور است علامه مجلسی 200 اصل از اصول چهار صد گانه معتبر نزد شیعه را در اختیار داشته است. پس از وفات علامه مجلسی کتابهایش بین اولاد او تقسیم شد و به قانون طبیعت در اندک مدتی متلاشی گردید و هریک از آن کتب به کتابخانهای منتقل شد. آلبرت اینشتن و علامه مجلسی آلبرت اینشتین(فوت 1955 م) در رساله ی پایانی عمر خود با عنوان: "دی ارکلرونگ" Die Erkla"rung - von: Albert Einstein – 1954 یعنی:"بیانیه" که در سال 1954 آن را در امریکا و به آلمانی نوشته است - اسلام را بر تمامی ادیان جهان ترجیح میدهد و آن را کاملترین ومعقولترین دین می داند. این رساله در حقیقت همان نامه نگاری محرمانه ی اینشتین با آیت الله العظمی بروجردی (فوت1340ش =1961م) است که توسط مترجمین برگزیده شاه ایران محرمانه صورت پذیرفته است اینشتین در این رساله "نظریه نسبیت" خود را با آیاتی از قرآن کریم و احادیثی از (نهج البلاغه) وبیش از همه (بحارالانوار) علامه مجلسی (که از عربی به انگلیسی توسط حمید رضا پهلوی (فوت1371ش) و.. .ترجمه وتحت نظر آیت الله بروجردی شرح می شده) تطبیق داده و نوشته که هیچ جا در هیچ مذهبی چنین احادیث پر مغزی یافت نمیشود وتنها این مذهب شیعه است که احادیث پیشوایان آن نظریه ی پیچیده "نسبیت" را ارائه داده ولی اکثر دانشمندان نفهمیده اند از آنجمله حدیثی است که علامه ی مجلسی در مورد معراج جسمانی رسول اکرم(ص) نقل میکند که: هنگام برخاستن از زمین دامن یا پای مبارک پیامبر به ظرف آبی میخورد و آن ظرف واژگون میشود.اما پس از اینکه پیامبر اکرم(ص) از معراج جسمانی باز میگردند مشاهده میکنند که پس از گذشت این همه زمان هنوز آب آن ظرف در حال ریختن روی زمین است ...اینشتین این حدیث را از گرانبهاترین بیانات علمی پیشوایان شیعه در زمینه ی "نسبیت زمان" دانسته و شرح فیزیکی مفصلی بر آن مینویسد...همچنین اینشتین در این رساله "معاد جسمانی" را از راه فیزیکی اثبات میکند(علاوه بر قانون سوم نیوتون=عمل وعکس العمل). او فرمول ریاضی معاد جسمانی را عکس فرمول معروف "نسبیت ماده و انرژی" میداند:یعنی اگر حتی بدن ما تبدیل به انرژی شده باشد دوباره عینا" به ماده تبدیل شده و زنده خواهد شد. او همچنین در همین رساله عقیده ی به "وحدت وجود" را از خرافات های شایع شده توسط ملا صدرا تلقی کرده و آن را از دیدگاه "فیزیک کلاسیک" و "فیزیک نسبیتی" به شدت مورد حمله قرار می دهد ...بطور خلاصه: او میگوید: هر موجودی دارای حیطه و مرز فیزیکی خاص خود است(حیز وجودی) که امکان ندارد با موجود یا وجود دیگری اتحاد یا وحدت داشته یا بیابد...در رابطه با "عقل" نیز با کمال شگفتی - انیشتین نظریه ی اخباریون شیعه را ( که عقل را نسبی میدانند و در حریم شرع و دین آن را بکار نمیبرند) صحیح دانسته و میگوید: حق با اخباری های شما ست وهنوز زود است که مردم این را بفهمند..در ادامه نیز فرمول ریاضی خاصی برای "عقل نظری بشر" ارائه داده و "نسبیت" آن را اثبات میکند... . اینشتین در این کتاب همواره از آیت الله بروجردی با احترام و به لفظ"بروجردی بزرگ" یاد کرده و از شادروان پروفسور حسابی نیز بارها با لفظ"حسابی عزیز" یاد کرده است. 3000000دلار بهای خرید این رساله توسط پروفسورابراهیم مهدوی( مقیم لندن) با کمک یکی از اعضاء شرکت اتومبیل" بنز" از یک عتیقه فروش یهودی بوده و دستخط اینشتین در تمامی صفحات این کتابچه توسط خطشناسی رایانه ای چک شده و تایید گشته که او این رساله را به دست خود نوشته است. اصل نسخه ی این رساله اکنون جهت مسائل امنیتی به صندوق امانات سری لندن - بخش امانات پروفسور ابراهیم مهدوی- سپرده شده و نگهداری میشود... علامه مجلسی و مباحث کلامی محققان و اندیشمندان راه های وصول به حقیقت را از چهار طریق یاد کرده اند: حکمت مشایی بنیانگذاراین مکتب ارسطودر 322 قبل از میلاد مسیح بوده و چون عقاید خود را در حین راه رفتن برای شاگردان خود بیان می کرد بعدها پیروان این مکتب در جهان اسلامی به مشاییان مشهور شدند. در حکمت مشایی اصل داوری با عقل و استدلال است. درقرن پنجم هجری این مکتب به وسیله ابن سینا در جهان اسلام رواج یافت مباحث کلامی ( متکلمان) : در علم کلام تفکر و دلایل عقلی منطبق با شرع و فقه راهنمای طالب معرفت است. بزرگانی چون علامه مجلسی – شیخ مفید – خواجه نصیر الدین طوسی – مقدس اردبیلی بدین علم شهرت دارند حکمت اشراقی : موسس این مکتب شیخ شهاب الدین سهروردی در قرن ششم هجری بوده است. حکمت عرفانی : در این حکمت رسیدن به حقیقت از طریق علم و عقل , غیر ممکن است و عقل جزیی و حسابگر را در آن راهی نیست. سالک تنها راه رسیدن به حقیقت را کشف و شهود می شمارد و نزدیکترین راه برای رسیدن به معرفت حق را اشراقات قلبی می داند. حکایتی درباره ریا و اخلاص ازعلامه مجلسی حکایتی را درباره علامه مجلسی نقل می کنند که نمی دانم تا چه حد درست است، ولی به هر حال، پیام این داستان واقعیت دارد، گرچه به این شکل هم اتفاق نیافتاده باشد. نقل می کنند پس از رحلت مرحوم علامه مجلسی، ایشان را در خواب دیدند و پرسیدند چه چیزی موجب نجات شما شد و از بین این همه خدمت هایی که انجام داده اید و کتابهایی که نوشته اید و تدریس هایی که داشته اید، کدام برای شما نافع تر بود؟ ایشان فرمودند: هیچ کدام از کارهایی که انجام دادم آن اثری را که انتظار داشتم به همراه نیاورد و هنگام حساب، هر کدام نقص و ایرادی داشت. پرسیدند پس چه چیزی دست شما را گرفت؟ فرمود: روزی از کوچه ای رد می شدم و سیبی در دستم بود. در این حال زنی هم (که گویا یهودی بوده) در حالی که بچه ای در بغل داشت از آنجا عبور می کرد. کودک نگاهش به سیبی که در دستم بود افتاد و من از حرکات او فهمیدم تلاش دارد سیب را از دست من بگیرد. مادرش که متوجه شد، او را منع کرد و دستش را کشید. من برای شاد کردن آن کودک، جلو رفتم و آن سیب را به او دادم. در این دنیا به من گفتند کار صد در صد خالص تو همین یک کار بود که هیچ شائبه ای از تملق سلطان، شهرت و فضل علمی خود را به رخ دیگران کشیدن و ... نداشت! آن سیب را فقط برای رضای خدا دادم تا دل آن کودک شاد شود. علوم علامه مجلسی این عالم بزرگوار به کلیه علومی که مجتهدان بدان نیاز دارند از قبیل صرف و نحو و معانی بیان و لغت و ریاضی و فلسفه و حکمت و تاریخ و تفسیروحدیث و رجال و درایه و اصول فقه و کلام احاطه کامل داشتند و در بیشتر آنها صاحب نظر بوده است. محل سکونت محل سکونت:محل منزل علامه مجلسی به طور قطع و یقین معلوم نیست اما بر حسب قرائن محل آن در کوچه امام جمعه در جنب مسجد جامع قرار داشته است. مقام علمی‌ ایشان شیفته مقام اجتماعی و نفوذ در حکومت و مردم نگردیده بلکه در سایه دانش اندوزی از محضر بزرگانی همچون پدرش محمد تقی مجلسی در علوم نقلی و مرحوم آقا حسین خوانساری در علوم عقلی لقب پر افتخار علامه را از بزرگانی همچون وحید بهبهانی ، علامه بحر العلوم و شیخ اعظم انصاری اخذ کرد. این بزرگان که هریک دریایی متلاطم از علوم و معارف اسلامی هستند با دیدن مقام و منزلت علامه مجلسی این لقب را در مورد او به کار بردند، علاوه بر موارد فوق علامه از طرف مولا محمد صالح مازندرانی (متوفای 1086 هجری) ملا محسن فیض کاشانی (متوفای 1091 هجری)سید علی خان مدنی صاحب شرح معروف بر صحیفه سجادیه علیه‌السلام (متوفای 1120 هجری) شیخ حرّ عاملی مؤلف کتاب وسائل الشیعه (متوفای 1104 هجری) صاحب اجازه و مشایخ نقل او می‌باشند. زیرا ایشان از جمله بزرگانی بود که از جامعیت خاصی در علوم مختلف برخوردار بود، که نگاهی اجمالی به مجموعه عظیم بحار الأنوار این نکته را بخوبی آشکار می‌سازد. وی در علوم مختلف اسلامی مانند تفسیر، حدیث، فقه، اصول، تاریخ، رجال و درایه سرآمد عصر بود، این علوم در کنار علوم عقلی همچون فلسفه، منطق، ریاضیات، ادبیات، لغت، جغرافیا، طب، نجوم و علوم غریبه از او شخصیتی ممتاز و بی‌نظیر ساخته بود. که نظری گذرا به (کتاب السماء و العالم) در بحار الأنوار این جامعیت را بخوبی نمایان می‌سازد. برخی جامعیت وی در علوم و فنون گوناگون را در طول تاریخ اسلامی بی‌نظیر دانسته‌اند. ایشان روشی معتدل ما بین اصولی و اخباری داشت. او در عین اینکه محدثی بزرگ بود به علوم عقلی هم توجهی خاص داشت. ایشان از جمله بزرگانی است که علوم عقلی همچون فلسفه را خوانده و از اساتید این علوم محسوب می‌گشته ولی در عین حال همه چیز را در منبع و سرچشمه وحی یافته بود و تمام همت خویش را به نشر روایات معصومین علیهم‌السلام اختصاص داد. تنها حساسیت علامه به انحرافات در دین بود. او که در زمان خویش شیوع صوفیگری را می‌دید دست به مبارزه‌ای قاطعانه با تصوف زد و در این مسیر با استعانت از اهل بیت علیهم‌السلام به پیروزی چشمگیری نائل شد. علامه ریزبینی و نکته سنجی‌های بسیار زیبایی پیرامون روایات مشکل داشته. بیانهای ایشان در ذیل روایات و آیات قرآن بسیار دقیق و زیبا است، کمتر می‌توان در آنها خطا و اشتباهی یافت. ایشان علاوه بر علومی چون روایات اهل بیت علیهم‌السلام در فقه نیز تبحری بالا داشته، تا جائیکه نام مجلسی در آسمان فقاهت و اجتهاد درخشش خاصی به خود گرفته است، گرچه اکثر مجلدات فقهی بحار مجال پاکنویس شدن نیافته است. علامه مجلسی بعد از تکمیل تحصیلات خود در فنون و علوم مختلف از فقه، حدیث، رجال، کلام، حکمت، و ریاضی و غیره با واقع بینی مخصوصی به تحقیق در اخبار اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم‌السلام) پرداخت، و با استفاده از استعداد فوق العاده و نفوذ معنوی و شرایط مقتضی و قدرت سلطان وقت، شاه سلیمان صفوی به جمع آوری کتابهای مربوطه و مدارک لازمه از هر مرز و بوم همت گماشت، و با این امکانات و اطلاعات وسیع خود و کمک شاگردانی مبرز که همه از بزرگان و معاریف بودند، شالودة بنای عظیم کتاب (بحار الانوار) را که به حقیقت دائره المعارف شیعه شناخته شده، پایه گذاری گشت. و احادیث اهل بیت علیهم السلام را از هر گوشه و کنار که به دست می آمد سوای کتب اربعه (کافی، من لا یحضره الفقیه، تهذیب، و استبصار) در آن ثبت و ضبط نمود. منزلت اجتماعی‌ علامه مجلسی علاوه بر نفوذ در دربار، در میان عامه مردم نیز از نفوذ بی‌سابقه‌ای برخوردار بود. وی قاضی و حاکم در مشاجرات و دعاوی بود. تمام امور دینی زیر نظر مستقیم وی انجام می‌گشت، تمام وجوهات به محضر ایشان فرستاده می‌شد، سرپرستی درماندگان ، ایتام و... را نیز برعهده داشت. ایشان در سایه علم سرشار و نفوذ معنوی و بیان سحر انگیز خود مردم را از میخانه و قهوه‌خانه‌ها به مساجد کشاند تا جائیکه در زمان وی مساجد از رونق خاصی برخوردار گردید. خصوصا در ماه مبارک رمضان و شبهای قدر جمعیت بی‌سابقه‌ای به مساجد روی می‌آوردند. وفات علامه محمد باقر مجلسی آن محقق پر کار و عالم نامدار پس از عمری پر برکت که سراسر وقف خدمتگزاری به علم و دین و دانش و فرهنگ در جهان اسلام گردید , عاقبت در سن 73 سالگی و در آخرین روزهای ماه مبارک رمضان سال 1111 ه.ق در شهر دانش پرور اصفهان، چشم از جهان فرو بست و به سرای باقی شتافت. هر چند بعضی وفات او را در 27 ماه رمضان سال 1110 می نویسند قبر شریفش در جامع اصفهان کنار پدر بزرگوارش زیارتگاه است لقب علامه علامه مجلسی پس از رحلت پدر بزرگوارش ، به جای او در مسجد جامع اصفهان اقامه نماز جماعت می نمود ایشان از زمان شاه عباس دوم تا زمان شاه سلطان حسین دارای مقام و قدرت مطلق دینی بود و تا آخرین روزهای حیاتش این قدرت و نفوذ همچنان رو به افزایش و تعالی می رفت ، به همین مناسبت از جانب سلاطین صفوی عنوان شیخ الاسلامی که عالی ترین درجه روحانیت در آن عصر بود به وی اعطا گردید. شیخ الاسلام بالاترین و مهمترین منصب دینی و اجرایی در آن عصر بود.او قاضی و حاکم در مشاجرات و دعاوی بود. تمام امور دینی زیر نظر مستقیم او انجام می گشت و تمام وجوهات به محضر او فرستاده می شد شیخ الاسلام سرپرستی درماندگان و ایتام و... را نیز برعهده داشت.نکته مهم در اینجا آن است که علامه این منصب را با اصرار و التماس شاه پذیرفت و در همان مجلس، شاه چند بار کلمه التماس را بر زبان آورد تا علامه راضی به پذیرفتن این منصب گردد.علامه تا پایان عمر خویش عهده دار این وظیفه مهم بود. علامه، محمد باقر مجلسی این لقب پر افتخار را از بزرگانی همچون وحید بهبهانی، علامه بحر العلوم و شیخ اعظم انصاری اخذ کرده است. این بزرگان که هریک دریایی متلاطم از علوم و معارف اسلامی هستند با دیدن مقام و منزلت علامه مجلسی این لقب را در مورد او به کار بردند و به حق او علامه عصر خویش بود. شهرت و لقب:علامه مجلسی را به عناوین زیر یاد کرده اند: 1)آخوند مجلسی 2)صاحب بحارالانوار 3)علامه مجلسی 4)فاضل مجلسی 5)مجلسی اصفهانی 6)مجلسی ثانی 7)مجلسی دوم 8)مجلسی(به طور مطلق) 9)محدث مجلسی تألیفات علامه مجلسی محقق پر کاری بود که در عمر شریف خویش لحظه ای از تألیف و تحقیق نیاسود و توانست کتابخانه بزرگی را که یادگار نیاکانش بود غنی تر و پر بارتر ساخته و جهت استفاده علاقه مندان در اختیار دانش پژوهان قرار دهد ، او برای به دست آوردن کتب نادر و کمیاب به کشورهای دیگر از جمله یمن مسافرت نمود. به دست توانای علامه مجلسی کتب زیادی نگارش یافت که به دو بخش ، تألیفات فارسی و عربی قابل تقسیم است. ‌ ایشان در عمر 73 ساله خویش بیش از یکصد کتاب به زبان فارسی و عربی نوشت که اولین آنها کتاب الأوزان و المقادیر یا میزان المقادیر و آخرین تألیف ایشان هم کتاب حق الیقین است، تعداد کتابهای علامه مجلسی را به زبانهای فارسی و عربی حدود 200 جلد کتاب می باشد که اگر سایر تالیفات ایشان را نیز به سبک جدید چاپ کنند کلیه تالیفات او را می توانبالغ بر 300 جلد به قطع وزیری و هر جلدی 400 صفحه تضمین کرد. بحار الانواردر 110 جلد مراه العقول در 25 جلد و ملاف الاختیاردر 16 جلد از مهمترین آثار اوو همگی به زبان عربی است جالب این است که تاریخ وفات وی به حساب ابجد معادل است با "جامع کتاب بحارالانوار" از میان آثار فارسی مجلسی 5 کتاب از همه مهمتر می باشد:حق الیقین در اعتقادات عین الحیاة در اخلاق حلیلة المتقین در آداب و احکام حیاة قلوب در تاریخ پیامبرانو جلاالعلوم در تاریخ امامان. علاوه بر اینها برخی کتب علامه عبارتند از: 1-بحار الأنوار، که یک مجموعه بزرگ روایی و تاریخی 110 جلدی است و در ضمن آن تفسیر بسیاری از آیات قرآن کریم هم آمده است. 2-مرآة العقول، شرح کافی ثقة الاسلام کلینی است در 26 جلد. 3-ملاذ الأخیار، شرح تهذیب شیخ طوسی است در 16 جلد. 4-الفرائد الطریفة، شرح صحیفه سجادیه علیه‌السلام است. -5 شرح أربعین حدیث، که از بهترین کتب در این موضوع می‌باشد. 6-حق الیقین، در اعتقادات است و به زبان فارسی نوشته شده. علامه چندین کتاب کلامی دیگر نیز دارد. 7-زاد المعاد، در اعمال و ادعیه ماهها (فارسی) 8-تحفة الزائر، در زیارات (فارسی) 9-عین الحیاة، شامل مواعظ و حکم برگرفته از آیات و روایات معصومین علیهم‌السلام (فارسی) 10-صراط النجاة 11-حلیة المتقین، در آداب و مستحبات روزانه و در طول زندگی (فارسی) 12-حیاة القلوب در تاریخ پیامبران و ائمه علیهم‌السلام در سه جلد (فارسی) 13-مشکاة الأنوار، که مختصر حیات القلوب است (فارسی) در آداب قرائت قرآن و دعا 14-جلاء العیون در تاریخ و مصائب اهل بیت علیهم‌السلام (فارسی) 15-توقیعات امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف همراه با ترجمه آنها 16-کتب فراوانی بعنوان ترجمه احادیث خاص مانند ترجمه توحید مفضل و... 17-کتبی در موضوع ترجمه ادعیه و زیارات همچون زیارت جامعه کبیره و دعای سمات و... 18-رساله‌های فراوان فقهی که به جهت اختصار از آنها نام نمی‌بریم کتابهایی نیز در موضوعات مختلف از قبیل تفسیر، رجال، تراجم و... از علامه به یادگار مانده است. مراه العقول فی شرح اخبار الرسول در شرح اصول کافی الوجیزه فی الرجال الفوائد الطریقه فی شرح الصحیفه السجادیه رساله الاوزان المسائل الهندیه رساله اعتقادات رساله فی الشکوک مقیاس المصابیح ربیع الاساییع رساله در شکوک رساله دیات رساله در اوقات رساله در جفر رساله در بهشت و دوزخ رساله اختیارات ایام ترجمه عهدنامه امیرالمومنین (ع ) به مالک اشتر شرح های دعای جوشن کبیر رساله در رجعت رساله در آداب نماز رساله در آداب نماز نکته قابل توجه در آثار علامه مجلسی آن است که ایشان اکثر عناوین کتبش را کتابهای فارسی تشکیل می‌دهد و این نکته توجه علامه را به هدایت جامعه خویش که فارسی زبان بودند بخوبی نشان می‌دهد. صرف نظر از تألیف و تصنیف و تحقیق و آنهمه مراتب علمی و فقهی و ادبی و حکمی، که در تألیفاتش بکاربرده است، بالغ بر یک میلیون و چهار صد هزار بیت شعر نیز گفته است که اگر بر همه روزهای عمر علامه مجلسی ( از ابتدای تولد تا انتهای عمر ) تقسیم شود 53 بیت در روز خواهد بود شاگردان علامه بیش از یکهزار نفر از طلاب و دانش پژوهان از محضر پر فیض علامه مجلسی استفاده نموده اند. علامه اجازهای فراوانی نیز به شاگردان خویش داده است. از جمله شاگردان علامه اند: 1 - سید نعمت اللّه جزائری 2 - جعفر بن عبد اللّه کمره ای اصفهانی 3 - زین العابدین بن شیخ حرّ عاملی 4 - سلیمان بن عبد الله ماحوزی بحرانی 5 - شیخ عبد الرزاق گیلانی 6 - عبد الرضا کاشانی 7 - محمد باقر بیابانکی 8 - میرزا عبد الله افندی اصفهانی مؤلف محترم ریاض العلماء 9 - سید علی خان مدنی مؤلف گرانقدر ریاض السالکین (شرح صحیفه سجادیه علیه السلام) 10 - شیخ حرّ عاملی 11 - ملا سیما، محمد بن اسماعیل فسایی شیرازی 12 - محمد بن حسن، فاضل هندی و... اساتید متأسفانه با آنکه اطلاعات ما در مورد زندگی علامه مجلسی فراوان است، پیرامون اساتید او اطلاع کمی در دست داریم. البته مشایخ روایت علامه را می شناسیم اما اینکه علامه محضر درسی چه کسانی را درک کرده مبهم است. از جمله اساتید و مشایخ نقل علامه اند: 1 - پدرش محمد تقی مجلسی (متوفای 1070 هجری) که استاد علامه در علوم نقلی بوده است. 2 - مرحوم آقا حسین خوانساری (متوفای 1098 هجری)، فرزند آقا جمال که استاد علامه در علوم عقلی بوده است. این دو بزرگوار اساتید علامه هستند، اما مشایخ نقل او: 3 - مولا محمد صالح مازندرانی (متوفای 1086 هجری) 4 - ملا محسن فیض کاشانی (متوفای 1091 هجری) 5 - سید علی خان مدنی صاحب شرح معروف بر صحیفه سجادیه علیه السلام (متوفای 1120 هجری) 6 - شیخ حرّ عاملی مؤلف کتاب وسائل الشیعه (متوفای 1104 هجری). لازم به ذکر است که این دو تن علاوه بر اجازه هایی که به علامه داده اند از ایشان اجازه هم گرفته اند بنا بر این جزء شاگردان علامه نیز محسوب می گردند. منبع: www.majlesi.net
عنوان سوال:

درباره زندگینامه و خاندان علامه مجلسی توضیحاتی بدهید.


پاسخ:

علامه مجلسی در زمان شاه عباس اول که مردی با سیاست و با کفایت و در عین حال، مردی سنگدل و بی رحم بود متولد شد. زمانیکه شاه صفی پس از او به حکومت رسید، عراق از قلمرو حکومت ایران جدا شد. پس از شاه صفی، شاه عباس دوم که 9 سال داشت به حکومت رسید و در مجلس تاجگذاری او بود که علامه از او خواست شراب خواری و فروش آن و برخی اعمال منکر دیگر ممنوع شود. او هم به توصیه های علامه عمل کرد، اما رفته رفته، او نیز چون دیگر شاهان آلوده شراب و... شد.
اوضاع سیاسی
علمای بزرگوار شیعه در طول تاریخ با وجود فشارها و محرومیت ها و اختناقهای فراوان زحمات ارزنده ای کشیده و آثاری گرانبها به یادگار نهاده اند. آنان با خون دل خوردن ها و زحمات طاقت فرسا نهال تشیع را آبیاری نمودند و این میراث عظیم پیامبر صلی الله علیهوآله را به ما رساندند. در این بین هر گاه اوضاع نسبتا مساعدی فراهم می شد و فشارها بر علیه شیعیان کم می شد شاهد شکوفایی بی نظیر فقها و علما و فیلسوفان شیعه هستیم. از جمله این موقعیتها عصر شیخ مفید و شیخ طوسی را در حکومت آل بویه می توان برشمرد. همچنین دوره صفویه و زمان علامه مجلسی شاهدی صادق بر این گفتار است.
علامه مجلسی با عنایت به انتساب شاهان صفویه به تشیع و اینکه آنان خود را منسوب به ائمه اطهار علیهم السلام می دانستند بیشترین استفاده را در جنبه های مختلف نمود. تألیف بزرگترین دائرة المعارف حدیث شیعه در غیر چنین زمانی و با عدم امکانات اقتصادی بسیار دشوار می نمود.
تولد
علّامه محمد باقر مجلسی به سال 1037 هجری مساوی با عدد ابجدی جمله (جامع کتاب بحارالانوار) چشم به جهان گشود. پدرش مولا محمد تقی مجلسی از شاگردان بزرگ شیخ بهایی و در علوم اسلامی از سرآمدان روزگار خود به شمار می‌رفت. وی دارای تألیفات بسیاری از جمله (احیاء الاحادیث فی شرح تهذیب الحدیث) است. (مادرش دختر صدرالدین محمد عاشوری) است که خود از پرورش یافتگان خاندان علم و فضیلت بود.
خاندان علامه مجلسی
خاندان علامه مجلسی از جمله پر افتخارترین خاندانهای شیعه در قرون اخیر است. در این خانواده نزدیک به یکصد عالم وارسته و بزرگوار دیده می شود و از نزدیکان علامه پس از بررسی تنها علم و فضل مشاهده می کنیم:
1 - جد بزرگ علامه، عالم بزرگوار حافظ، ابو نعیم اصفهانی صاحب کتابهایی چون(تاریخ اصفهان) و (حلیة الأولیاء) است.
2 - پدر علامه، مولی محمد تقی مجلسی، معروف به مجلسی اول (1003 - 1070 هجری) صاحب کرامات و مقامات معنوی و روحی بلند است. او محدث و فقیهی بزرگ است و کتابهایی نیز تألیف نموده است. محمد تقی مجلسی شاگرد شیخ بهایی و میر داماد است. او در علوم مختلف اسلامی تبحر داشته و در زمان خویش مرجعیت تقلید را به عهده داشته است. وی در کنار مرجعیت، از اقامه نماز جمعه و جماعت نیز غفلت نمی کرد و امام جمعه اصفهان بود. از جمله پرورش یافتگان مکتبش می توان به:علامه مجلسی (که بیشترین استفاده را از پدر خویش برده است)، آقا حسین خوانساری و ملا صالح مازندرانی اشاره نمود.
3 - علامه دو برادر داشت که آنها نیز مردانی متقی و زاهد بودند به نامهای ملا عزیز اللّه و ملا عبد اللّه، که برای تبلیغ و نشر علوم اهل بیت علیهم السلام به هندوستان رفت و ساکن آنجا گردید.
4 - خاندان علامه مجلسی نه تنها مردانی عالم و دانشمند به جامعه تحویل داده، بلکه زنان این خاندان نیز پا به پای مردان خویش قدم برداشته اند. علامه مجلسی چهار خواهر داشت که آنان نیز هر یک دارای تألیفات و تحقیقات ارزنده ای در علوم اسلامی می باشند. از جمله تألیفات آنان می توان به:شرح کافی، المشترکات فی الرجال، شرح شرایع الإسلام، شرح مطالع و شرح قصیده دعبل خزائی اشاره نمود. همسران این زنان عالم و بزرگوار نیز از علمای بزرگ بودند. کسانی همچون ملا صالح مازندرانی، ملا میرزای شیروانی، ملا علی استرآبادی و میرزا محمد فسایی.
5 - علامه مجلسی دارای 5 پسر بود که همگی از محضر علم و معارف پدر بهره مند شدند و به مدارجی بالا دست یافتند.
6 - دامادهای علامه هم که 5 نفر بودند از طلاب و فضلای آن زمان بودند و علامه با عنایتی خاص نسبت به دامادها، دختران خویش را به ازدواج آنان درمی آورد.علاوه بر اینها خاندانهای بزرگی از علمای آن عصر مرتبط با علامه مجلسی بودند، مانند وحید بهبهانی، بحر العلوم، طباطبایی بروجردی،
میرزا عبد الله افندی صاحب ریاض العلما، شهرستانی و... مقام علمی علامه مجلسی آنچنان شهرتی در علوم مختلف اسلامی دارد که محتاج هیچ بیان و توضیحی نیست. نام علامه مجلسی چون آفتابی بر آسمان فقاهت و اجتهاد می درخشد.علامه مجلسی از جمله بزرگانی است که از جامعیت خاصی برخوردار بود. او در علوم مختلف اسلامی مانند تفسیر، حدیث، فقه، اصول، تاریخ، رجال و درایه سرآمد عصر بود. نگاهی اجمالی به مجموعه عظیم بحار الأنوار این نکته را بخوبی آشکار می سازد. این علوم در کنار علوم عقلی همچون فلسفه، منطق، ریاضیات، ادبیات، لغت، جغرافیا، طب، نجوم و علوم غریبه از او شخصیتی ممتاز و بی نظیر ساخته است.نظری گذرا به (کتاب السماء و العالم) در بحار الأنوار این جامعیت را بخوبی نمایان می سازد.برخی علامه مجلسی را در طول تاریخ اسلامی از حیث جامعیت در علوم و فنون گوناگون بی نظیر دانسته اند.علامه ریزبینی و نکته سنجی های بسیار زیبایی پیرامون روایات مشکل دارد. بیانهای علامه در ذیل روایات و آیات قرآن بسیار دقیق و زیبا است و کمتر می توان در آنها خطا و اشتباهی یافت. علامه مجلسی، علاوه بر علومی چون روایات اهل بیت علیهم السلام در فقه نیز تبحری بالا داشته، گرچه اکثر مجلدات فقهی بحار مجال پاکنویس شدن نیافته است.
تحصیلات
علامه از همان اوان کودکی تحت تربیت و تعلیم پدر دانشمند و در سایه توجه خاص آن بزرگوار، پرورش پیدا نمود و با هوش سرشار و استعداد خدادادی و پشتکار مخصوص به تحصیل علوم متداوله عصر در حوزه علمی اصفهان پرداخت.
و با توجه به توانایی ذاتی در مدت کوتاهی مراحل مختلف علمی و تحصیلی را طی کرده و سپس به گرد آوری علم حدیث و آثار اهل بیت عصمت و طهارت دل بست و تحقیق و پژوهش عمیقانه در آن فن شریف مبذول داشت و تلاش خود را در این مورد متمرکز نموده تمام اوقاتش را صرف آن کرد تا اینکه منشأ تحولی بزرگ در روزگار خود گردید.
دعای خیر پدر
از ملا محمد تقی مجلسی پدر علامه مجلسی نقل کرده اند که فرمود : در یکی از شبها بعد از نماز شب یک حالت خوشی به من دست داد که فهمیدم هر حاجتی از خدا بخواهم بر آورده می شود و فکر کردم، در امور دنیا و آخرت چه چیز از خدا مسئلت بنمایم ناگاه صدای گریه محمد باقر از گهواره بلند شد. عرض کردم الهی به حق محمد و آل محمد (صل الله علیه وآله) این طفل را مروج دین خودت و نشر کننده احکام سید رسولانت قرار بده و او را موفق کن به توفیقاتی که انتهایی برای آن نباشد, شکی نیست که دعای والد در حق این فرزند شایسته مستجاب و به درجات عالیه دست یافت.
آفتابی بر منبر
مجلسی که در مدرسه ملا عبدالله به اقامه نماز و تدریس اشتغال داشت بعد از رحلت پدر بزرگوارش در مسجد جامع اصفهان به اقامه نماز و درس دادن مشغول گشت.)[8] در پای درس او بیش از هزار طلبه می‌نشستند و از نور علم و معرفت دل‌های خود را جلا می‌دادند. سید نعمت الله جزایری که نامی‌ترین شاگرد اوست، می‌گوید:
(با آنکه در سن جوانی به سر می‌برد چنان در علوم تتبع کرده بود که احدی از علمای زمانش به آن پایه نرسیده بودند.)[9] (هنگامی که در مسجد جامع اصفهان مردم را موعظه می‌کرد هیچ کس فصیح‌تر و خوش کلام تر از او ندیدم. حدیثی که شب مطالعه می‌کردم چون صبح از او می‌شنیدم چنان بیان می‌کرد که گویی هرگز آن را نشنیده‌ام.)‌[10] تواضع و بزرگمنشی او چنان بود که بسیاری از بزرگان حوزه برای نشان دادن ارادت خود به او و شناساندن ارزش علّامه به طلاب جوان گاهی به پای درس ایشان حاضر می شدند. (شیخ محمد فاضل – با اینکه مجلس درس و مباحثه داشت – به حوزه درس علّامه حاضر می‌شد و عملاً به طلاب درس تواضع می‌آموخت و علّامه نیز در مقابل به شاگردانش اظهار می‌داشت استفاده او از من کمتر از استفاده من از اوست بلکه استفاده من از او بیشتر است.)[11]
سفر با سلاح قلم
علّامه هیچگاه در سفر، قلم – این سلاح حوزوی – را از خود جدا نمی‌ساخت و همواره آن را چون دل خویش صیقل می داد و با آن به راز و نیاز می‌پرداخت. (علّامه جلد بیست و دوم بحار الانوار را در نجف اشرف بعد از مراجعت از سفر حج تألیف نمود.[15]) و (در مراجعت از سفر خراسان در بین راه ترجمه خطبه امام رضا (علیه‌السلام) و رساله وجیزه رجب را نگاشت.)[16]
هنگام سفرهای علّامه طلاب فرصت را غنیمت می‌شمردند و با او همراه می‌شدند تا در فضایی ساده و دوستانه سعادت واقعی را در کلام او جستجو کنند ( میر محمد خاتون آبادی می‌گوید: من در اوان کودکی در تحصیل حکمت و معقول حریص بودم و تمام اوقات عمر خود را در آن مصروف می‌داشتم تا آنکه در راه حج به صحبت علّامه مولی محمد باقر مجلسی مشرف گردیدم و با او ارتباط نزدیک یافتم و از نور علم و هدایتش رهبری شدم و به تحصیل و تتبع در کتب فقه و حدیث و علوم مشغول شدم و مدت چهل سال بقیه عمرم را از فیوضات او بهره‌مند شدم.)[17]
( در روزهایی که علامه در مشهد مقدس برای زیارت مشرف بود جمعی انبوه از علماء فضلا و طلاب جهت استفاده از علوم او تقاضای درس حدیث می‌کردند و علّامه مجلسی چهل حدیث (اربعون حدیث) را در این ایام نوشت.) هنگامی که علّامه شرح اربعین را به اتمام رساند یکی از فضلای اهل سنت بعد از دیدن کتاب از راه انصاف و محبت گفت: ما گمان می‌کردیم پایه علمی علّامه مجلسی منحصر به ترجمه کتاب از عربی به فاسی است تا اینکه کتاب (اسماء و العالم) بحار و (شرح اربعین) او را دیدم، دانستم که علّامه مجلسی دانایی است که مافوق او در علم نمی‌باشد.)
غروب غمگین
عالم خستگی ناپذیر مرحوم علامه مجلسی (رحمة الله علیه) پس از عمری در راستای احیای احادیث گرانبهای اهل بیتعصمت و طهارت (علیهم السلام) سپری شد بالاخره در 27 رمضان سال 1111 ق. وفات نمود و پیکر پاک ایشان در کنار مسجد جامع اصفهان و در کنار مزار پدر فرزانه اش محمد تقی مجلسی سپرده شد.[18]
محراب بحار
علّامه مجلسی با خود چنین اندیشید که باید گهرهای گرانبهای اهل بیت (علیهم‌السلام) را که از اطراف و اکناف جمع کرده است در قالب محرابی زیبا به نام (بحارالانورا) بگنجاند تا نه تنها طلاب بلکه تمام شیعیان در این محراب به سوی قبله دلها یعنی کلام اهل بیت به نماز عشق بایستند و بدین وسیله راه را از چاه و درست را از نادرست تشخیص دهند تا هر زمان هر مکتبی درباره هر مطلبی کلامی از اهل بیت خواست شیعیان با انگشت اشاره محراب زیبای (بحار) را نشانه روند. از این رو دست به کاری عظیم زد و شروع به نگارش این دایرة المعارف بزرگ تشیع کرد.
علّامه در مقدمه بحارالانوار چنین می‌نگارد: (درآغاز کار به مطالعه کتابهای معروف و متداول پرداختم وبعد از آن به کتابهای دیگری که در طی اعصار گذشته به علل مختلف متروک و مهجور مانده بود رو آوردم. هر جا که نسخه حدیثی بود سراغ گرفتم و به هر قیمتی که ممکن شد بهره‌برداری می‌کردم. شرق و غرب را جویا گشتم تا نسخه‌های بسیار گرد آوری نمودم. در این مهم دینی جماعتی از برادران مذهبی مرا یاری نمودند و به شهرها و قصبه‌ها و بلاد دور سرکشیدند تا به فضل الهی مصادر لازم را به دست آوردند … بعد از تصحیح و تنقیح کتابها بر محتوای آنها واقف شدم، نظم و ترتیب کتاب‌ها را نامناسب دیدم و دسته بندی احادیث را در فصل‌ها و ابواب متنوع راهگشای محققان و پژوهشگران نیافتم. از این رو به ترتیب فهرستی همت گماشتم که از هر جهت جالب و مفید باشد. در سال 1070 هجری این فهرست را نا تمام رها کردم و از فهرست بندی سایر کتابها دست کشیدم که اقبال عمومی را مطلوب ندیدم و سران جامعه را فاسد و نامطبوع دیدم… . ترسیدم که در روزگاری بعد از من باز هم نسخه‌های تکثیر شده من در طاق نسیان متروک و مهجور شود و یا مصیبتی از ستم غارتگران زحمات مرا در تهیه نسخه‌ها بر باد دهد، لذا راه خود را عوض کردم – از خدا یاری طلبیدم – و به کتاب بحارالانوار پرداختم.
… در این کتاب پربار قریب 3000 باب طی 48 کتاب علمی خواهید یافت که شامل هزاران حدیث است، شما در این کتاب برای اولین بار با نام برخی از کتابها آشنا می‌شوید که سابقه علمی ندارند و طرح آن کاملاً تازه است.
پس ای برادران دینی که ولایت امامان را در دل و ثنای آنان را بر زبان دارید به سوی این خوان نعمت بشتابید و با اعتراف و یقین کتاب مرا دست به دست ببرید و با اعتماد کامل به آن چنگ بزنید و از آنان نباشید که آنچه را در دل ندارند بر زبان می‌آورند.)[12]
اما فرصت کم و مشاغل زیاد او مانع از آن شد که به تصحیح روایات بپردازد. به همین علت در مقدمه چنین نگاشت: (در نظر دارم که اگر مرگ مهلت دهد و فضل الهی مساعدت نماید شرح کاملی متضمن بر بسیاری از مقاصدی که در مصنفات سایر علما باشد بر آن (بحارالانوار) بنویسم و برای استفاده خردمندان ، قلم را به قدر کافی پیرامون آن به گردش درآورم.)[13]
علامه مجلسی قدرت تصحیح روایات و احادیث را به خوبی دارا بود همان گونه که این قدرت و ژرف نگری خود را در مراة‌العقول به نمایش گذارده است.
حضرت امام خمینی (ره) درباره بحارالانوار می‌فرماید: (بحار خزانه همه اخباری است که به پیشوایان اسلام نسبت داده شده، چه درست باشد یا نادرست، در آن کتابهایی هست که خود صاحب بحار آنها را درست نمی‌داند و او نخواسته کتاب علمی بنویسد تا کسی اشکال کند که چرا این کتاب‌ها را فراهم کردی!). [14]
کتابخانه علامه مجلسی
با توجه به کتاب بحار الانوار و با توجه به وصیت نامه ایشان که اسامی چندین کتابخانه را ذکر می کند که کتاب های آنها به ایشان منتقل شده است از آن جمله:
1)کتابخانه علامه مولی محمد تقی مجلسی پدر بزرگوار
2)کتابخانه حافظ کاظم
3)کتابخانه سید محمد علی
4)کتابخانه شاه ابو تراب
5)کتابخانه سید حسن آل یراق
6)کتابخانه میرزا غیاث و غیره
عظمت و اهمییت این کتابخانه معلوم می شود و چنان چه مشهور است علامه مجلسی 200 اصل از اصول چهار صد گانه معتبر نزد شیعه را در اختیار داشته است. پس از وفات علامه مجلسی کتابهایش بین اولاد او تقسیم شد و به قانون طبیعت در اندک مدتی متلاشی گردید و هریک از آن کتب به کتابخانهای منتقل شد.
آلبرت اینشتن و علامه مجلسی
آلبرت اینشتین(فوت 1955 م) در رساله ی پایانی عمر خود با عنوان: "دی ارکلرونگ" Die Erkla"rung - von: Albert Einstein – 1954 یعنی:"بیانیه" که در سال 1954 آن را در امریکا و به آلمانی نوشته است - اسلام را بر تمامی ادیان جهان ترجیح میدهد و آن را کاملترین ومعقولترین دین می داند. این رساله در حقیقت همان نامه نگاری محرمانه ی اینشتین با آیت الله العظمی بروجردی (فوت1340ش =1961م) است که توسط مترجمین برگزیده شاه ایران محرمانه صورت پذیرفته است اینشتین در این رساله "نظریه نسبیت" خود را با آیاتی از قرآن کریم و احادیثی از (نهج البلاغه) وبیش از همه (بحارالانوار) علامه مجلسی (که از عربی به انگلیسی توسط حمید رضا پهلوی (فوت1371ش) و.. .ترجمه وتحت نظر آیت الله بروجردی شرح می شده) تطبیق داده و نوشته که هیچ جا در هیچ مذهبی چنین احادیث پر مغزی یافت نمیشود وتنها این مذهب شیعه است که احادیث پیشوایان آن نظریه ی پیچیده "نسبیت" را ارائه داده ولی اکثر دانشمندان نفهمیده اند از آنجمله حدیثی است که علامه ی مجلسی در مورد معراج جسمانی رسول اکرم(ص) نقل میکند که: هنگام برخاستن از زمین دامن یا پای مبارک پیامبر به ظرف آبی میخورد و آن ظرف واژگون میشود.اما پس از اینکه پیامبر اکرم(ص) از معراج جسمانی باز میگردند مشاهده میکنند که پس از گذشت این همه زمان هنوز آب آن ظرف در حال ریختن روی زمین است ...اینشتین این حدیث را از گرانبهاترین بیانات علمی پیشوایان شیعه در زمینه ی "نسبیت زمان" دانسته و شرح فیزیکی مفصلی بر آن مینویسد...همچنین اینشتین در این رساله "معاد جسمانی" را از راه فیزیکی اثبات میکند(علاوه بر قانون سوم نیوتون=عمل وعکس العمل). او فرمول ریاضی معاد جسمانی را عکس فرمول معروف "نسبیت ماده و انرژی" میداند:یعنی اگر حتی بدن ما تبدیل به انرژی شده باشد دوباره عینا" به ماده تبدیل شده و زنده خواهد شد. او همچنین در همین رساله عقیده ی به "وحدت وجود" را از خرافات های شایع شده توسط ملا صدرا تلقی کرده و آن را از دیدگاه "فیزیک کلاسیک" و "فیزیک نسبیتی" به شدت مورد حمله قرار می دهد ...بطور خلاصه: او میگوید: هر موجودی دارای حیطه و مرز فیزیکی خاص خود است(حیز وجودی) که امکان ندارد با موجود یا وجود دیگری اتحاد یا وحدت داشته یا بیابد...در رابطه با "عقل" نیز با کمال شگفتی - انیشتین نظریه ی اخباریون شیعه را ( که عقل را نسبی میدانند و در حریم شرع و دین آن را بکار نمیبرند) صحیح دانسته و میگوید: حق با اخباری های شما ست وهنوز زود است که مردم این را بفهمند..در ادامه نیز فرمول ریاضی خاصی برای "عقل نظری بشر" ارائه داده و "نسبیت" آن را اثبات میکند... . اینشتین در این کتاب همواره از آیت الله بروجردی با احترام و به لفظ"بروجردی بزرگ" یاد کرده و از شادروان پروفسور حسابی نیز بارها با لفظ"حسابی عزیز" یاد کرده است.
3000000دلار بهای خرید این رساله توسط پروفسورابراهیم مهدوی( مقیم لندن) با کمک یکی از اعضاء شرکت اتومبیل" بنز" از یک عتیقه فروش یهودی بوده و دستخط اینشتین در تمامی صفحات این کتابچه توسط خطشناسی رایانه ای چک شده و تایید گشته که او این رساله را به دست خود نوشته است. اصل نسخه ی این رساله اکنون جهت مسائل امنیتی به صندوق امانات سری لندن - بخش امانات پروفسور ابراهیم مهدوی- سپرده شده و نگهداری میشود...
علامه مجلسی و مباحث کلامی
محققان و اندیشمندان راه های وصول به حقیقت را از چهار طریق یاد کرده اند:
حکمت مشایی بنیانگذاراین مکتب ارسطودر 322 قبل از میلاد مسیح بوده و چون عقاید خود را در حین راه رفتن برای شاگردان خود بیان می کرد بعدها پیروان این مکتب در جهان اسلامی به مشاییان مشهور شدند. در حکمت مشایی اصل داوری با عقل و استدلال است. درقرن پنجم هجری این مکتب به وسیله ابن سینا در جهان اسلام رواج یافت
مباحث کلامی ( متکلمان) : در علم کلام تفکر و دلایل عقلی منطبق با شرع و فقه راهنمای طالب معرفت است. بزرگانی چون علامه مجلسیشیخ مفید – خواجه نصیر الدین طوسیمقدس اردبیلی بدین علم شهرت دارند
حکمت اشراقی : موسس این مکتب شیخ شهاب الدین سهروردی در قرن ششم هجری بوده است.
حکمت عرفانی : در این حکمت رسیدن به حقیقت از طریق علم و عقل , غیر ممکن است و عقل جزیی و حسابگر را در آن راهی نیست. سالک تنها راه رسیدن به حقیقت را کشف و شهود می شمارد و نزدیکترین راه برای رسیدن به معرفت حق را اشراقات قلبی می داند.
حکایتی درباره ریا و اخلاص ازعلامه مجلسی
حکایتی را درباره علامه مجلسی نقل می کنند که نمی دانم تا چه حد درست است، ولی به هر حال، پیام این داستان واقعیت دارد، گرچه به این شکل هم اتفاق نیافتاده باشد. نقل می کنند پس از رحلت مرحوم علامه مجلسی، ایشان را در خواب دیدند و پرسیدند چه چیزی موجب نجات شما شد و از بین این همه خدمت هایی که انجام داده اید و کتابهایی که نوشته اید و تدریس هایی که داشته اید، کدام برای شما نافع تر بود؟ ایشان فرمودند: هیچ کدام از کارهایی که انجام دادم آن اثری را که انتظار داشتم به همراه نیاورد و هنگام حساب، هر کدام نقص و ایرادی داشت. پرسیدند پس چه چیزی دست شما را گرفت؟ فرمود: روزی از کوچه ای رد می شدم و سیبی در دستم بود. در این حال زنی هم (که گویا یهودی بوده) در حالی که بچه ای در بغل داشت از آنجا عبور می کرد. کودک نگاهش به سیبی که در دستم بود افتاد و من از حرکات او فهمیدم تلاش دارد سیب را از دست من بگیرد. مادرش که متوجه شد، او را منع کرد و دستش را کشید. من برای شاد کردن آن کودک، جلو رفتم و آن سیب را به او دادم. در این دنیا به من گفتند کار صد در صد خالص تو همین یک کار بود که هیچ شائبه ای از تملق سلطان، شهرت و فضل علمی خود را به رخ دیگران کشیدن و ... نداشت! آن سیب را فقط برای رضای خدا دادم تا دل آن کودک شاد شود.
علوم علامه مجلسی
این عالم بزرگوار به کلیه علومی که مجتهدان بدان نیاز دارند از قبیل صرف و نحو و معانی بیان و لغت و ریاضی و فلسفه و حکمت و تاریخ و تفسیروحدیث و رجال و درایه و اصول فقه و کلام احاطه کامل داشتند و در بیشتر آنها صاحب نظر بوده است.
محل سکونت
محل سکونت:محل منزل علامه مجلسی به طور قطع و یقین معلوم نیست اما بر حسب قرائن محل آن در کوچه امام جمعه در جنب مسجد جامع قرار داشته است.
مقام علمی‌
ایشان شیفته مقام اجتماعی و نفوذ در حکومت و مردم نگردیده بلکه در سایه دانش اندوزی از محضر بزرگانی همچون پدرش محمد تقی مجلسی در علوم نقلی و مرحوم آقا حسین خوانساری در علوم عقلی لقب پر افتخار علامه را از بزرگانی همچون وحید بهبهانی ، علامه بحر العلوم و شیخ اعظم انصاری اخذ کرد. این بزرگان که هریک دریایی متلاطم از علوم و معارف اسلامی هستند با دیدن مقام و منزلت علامه مجلسی این لقب را در مورد او به کار بردند، علاوه بر موارد فوق علامه از طرف مولا محمد صالح مازندرانی (متوفای 1086 هجری) ملا محسن فیض کاشانی (متوفای 1091 هجری)سید علی خان مدنی صاحب شرح معروف بر صحیفه سجادیه علیه‌السلام (متوفای 1120 هجری) شیخ حرّ عاملی مؤلف کتاب وسائل الشیعه (متوفای 1104 هجری) صاحب اجازه و مشایخ نقل او می‌باشند. زیرا ایشان از جمله بزرگانی بود که از جامعیت خاصی در علوم مختلف برخوردار بود، که نگاهی اجمالی به مجموعه عظیم بحار الأنوار این نکته را بخوبی آشکار می‌سازد. وی در علوم مختلف اسلامی مانند تفسیر، حدیث، فقه، اصول، تاریخ، رجال و درایه سرآمد عصر بود، این علوم در کنار علوم عقلی همچون فلسفه، منطق، ریاضیات، ادبیات، لغت، جغرافیا، طب، نجوم و علوم غریبه از او شخصیتی ممتاز و بی‌نظیر ساخته بود. که نظری گذرا به (کتاب السماء و العالم) در بحار الأنوار این جامعیت را بخوبی نمایان می‌سازد. برخی جامعیت وی در علوم و فنون گوناگون را در طول تاریخ اسلامی بی‌نظیر دانسته‌اند.
ایشان روشی معتدل ما بین اصولی و اخباری داشت. او در عین اینکه محدثی بزرگ بود به علوم عقلی هم توجهی خاص داشت. ایشان از جمله بزرگانی است که علوم عقلی همچون فلسفه را خوانده و از اساتید این علوم محسوب می‌گشته ولی در عین حال همه چیز را در منبع و سرچشمه وحی یافته بود و تمام همت خویش را به نشر روایات معصومین علیهم‌السلام اختصاص داد. تنها حساسیت علامه به انحرافات در دین بود. او که در زمان خویش شیوع صوفیگری را می‌دید دست به مبارزه‌ای قاطعانه با تصوف زد و در این مسیر با استعانت از اهل بیت علیهم‌السلام به پیروزی چشمگیری نائل شد.
علامه ریزبینی و نکته سنجی‌های بسیار زیبایی پیرامون روایات مشکل داشته. بیانهای ایشان در ذیل روایات و آیات قرآن بسیار دقیق و زیبا است، کمتر می‌توان در آنها خطا و اشتباهی یافت. ایشان علاوه بر علومی چون روایات اهل بیت علیهم‌السلام در فقه نیز تبحری بالا داشته، تا جائیکه نام مجلسی در آسمان فقاهت و اجتهاد درخشش خاصی به خود گرفته است، گرچه اکثر مجلدات فقهی بحار مجال پاکنویس شدن نیافته است.
علامه مجلسی بعد از تکمیل تحصیلات خود در فنون و علوم مختلف از فقه، حدیث، رجال، کلام، حکمت، و ریاضی و غیره با واقع بینی مخصوصی به تحقیق در اخبار اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم‌السلام) پرداخت، و با استفاده از استعداد فوق العاده و نفوذ معنوی و شرایط مقتضی و قدرت سلطان وقت، شاه سلیمان صفوی به جمع آوری کتابهای مربوطه و مدارک لازمه از هر مرز و بوم همت گماشت، و با این امکانات و اطلاعات وسیع خود و کمک شاگردانی مبرز که همه از بزرگان و معاریف بودند، شالودة بنای عظیم کتاب (بحار الانوار) را که به حقیقت دائره المعارف شیعه شناخته شده، پایه گذاری گشت. و احادیث اهل بیت علیهم السلام را از هر گوشه و کنار که به دست می آمد سوای کتب اربعه (کافی، من لا یحضره الفقیه، تهذیب، و استبصار) در آن ثبت و ضبط نمود.
منزلت اجتماعی‌
علامه مجلسی علاوه بر نفوذ در دربار، در میان عامه مردم نیز از نفوذ بی‌سابقه‌ای برخوردار بود. وی قاضی و حاکم در مشاجرات و دعاوی بود. تمام امور دینی زیر نظر مستقیم وی انجام می‌گشت، تمام وجوهات به محضر ایشان فرستاده می‌شد، سرپرستی درماندگان ، ایتام و... را نیز برعهده داشت. ایشان در سایه علم سرشار و نفوذ معنوی و بیان سحر انگیز خود مردم را از میخانه و قهوه‌خانه‌ها به مساجد کشاند تا جائیکه در زمان وی مساجد از رونق خاصی برخوردار گردید. خصوصا در ماه مبارک رمضان و شبهای قدر جمعیت بی‌سابقه‌ای به مساجد روی می‌آوردند.
وفات
علامه محمد باقر مجلسی آن محقق پر کار و عالم نامدار پس از عمری پر برکت که سراسر وقف خدمتگزاری به علم و دین و دانش و فرهنگ در جهان اسلام گردید , عاقبت در سن 73 سالگی و در آخرین روزهای ماه مبارک رمضان سال 1111 ه.ق در شهر دانش پرور اصفهان، چشم از جهان فرو بست و به سرای باقی شتافت. هر چند بعضی وفات او را در 27 ماه رمضان سال 1110 می نویسند قبر شریفش در جامع اصفهان کنار پدر بزرگوارش زیارتگاه است
لقب علامه
علامه مجلسی پس از رحلت پدر بزرگوارش ، به جای او در مسجد جامع اصفهان اقامه نماز جماعت می نمود ایشان از زمان شاه عباس دوم تا زمان شاه سلطان حسین دارای مقام و قدرت مطلق دینی بود و تا آخرین روزهای حیاتش این قدرت و نفوذ همچنان رو به افزایش و تعالی می رفت ، به همین مناسبت از جانب سلاطین صفوی عنوان شیخ الاسلامی که عالی ترین درجه روحانیت در آن عصر بود به وی اعطا گردید.
شیخ الاسلام بالاترین و مهمترین منصب دینی و اجرایی در آن عصر بود.او قاضی و حاکم در مشاجرات و دعاوی بود. تمام امور دینی زیر نظر مستقیم او انجام می گشت و تمام وجوهات به محضر او فرستاده می شد شیخ الاسلام سرپرستی درماندگان و ایتام و... را نیز برعهده داشت.نکته مهم در اینجا آن است که علامه این منصب را با اصرار و التماس شاه پذیرفت و در همان مجلس، شاه چند بار کلمه التماس را بر زبان آورد تا علامه راضی به پذیرفتن این منصب گردد.علامه تا پایان عمر خویش عهده دار این وظیفه مهم بود.
علامه،
محمد باقر مجلسی این لقب پر افتخار را از بزرگانی همچون وحید بهبهانی، علامه بحر العلوم و شیخ اعظم انصاری اخذ کرده است. این بزرگان که هریک دریایی متلاطم از علوم و معارف اسلامی هستند با دیدن مقام و منزلت علامه مجلسی این لقب را در مورد او به کار بردند و به حق او علامه عصر خویش بود.
شهرت و لقب:علامه مجلسی را به عناوین زیر یاد کرده اند:
1)آخوند مجلسی 2)صاحب بحارالانوار 3)علامه مجلسی 4)فاضل مجلسی 5)مجلسی اصفهانی 6)مجلسی ثانی 7)مجلسی دوم 8)مجلسی(به طور مطلق) 9)محدث مجلسی
تألیفات
علامه مجلسی محقق پر کاری بود که در عمر شریف خویش لحظه ای از تألیف و تحقیق نیاسود و توانست کتابخانه بزرگی را که یادگار نیاکانش بود غنی تر و پر بارتر ساخته و جهت استفاده علاقه مندان در اختیار دانش پژوهان قرار دهد ، او برای به دست آوردن کتب نادر و کمیاب به کشورهای دیگر از جمله یمن مسافرت نمود. به دست توانای علامه مجلسی کتب زیادی نگارش یافت که به دو بخش ، تألیفات فارسی و عربی قابل تقسیم است. ‌
ایشان در عمر 73 ساله خویش بیش از یکصد کتاب به زبان فارسی و عربی نوشت که اولین آنها کتاب الأوزان و المقادیر یا میزان المقادیر و آخرین تألیف ایشان هم کتاب حق الیقین است، تعداد کتابهای علامه مجلسی را به زبانهای فارسی و عربی حدود 200 جلد کتاب می باشد که اگر سایر تالیفات ایشان را نیز به سبک جدید چاپ کنند کلیه تالیفات او را می توانبالغ بر 300 جلد به قطع وزیری و هر جلدی 400 صفحه تضمین کرد.
بحار الانواردر 110 جلد مراه العقول در 25 جلد و ملاف الاختیاردر 16 جلد از مهمترین آثار اوو همگی به زبان عربی است جالب این است که تاریخ وفات وی به حساب ابجد معادل است با "جامع کتاب بحارالانوار"
از میان آثار فارسی مجلسی 5 کتاب از همه مهمتر می باشد:حق الیقین در اعتقادات عین الحیاة در اخلاق حلیلة المتقین در آداب و احکام حیاة قلوب در تاریخ پیامبرانو جلاالعلوم در تاریخ امامان.
علاوه بر اینها برخی کتب علامه عبارتند از:
1-بحار الأنوار، که یک مجموعه بزرگ روایی و تاریخی 110 جلدی است و در ضمن آن تفسیر بسیاری از آیات قرآن کریم هم آمده است.
2-مرآة العقول، شرح کافی ثقة الاسلام کلینی است در 26 جلد.
3-ملاذ الأخیار، شرح تهذیب شیخ طوسی است در 16 جلد.
4-الفرائد الطریفة، شرح صحیفه سجادیه علیه‌السلام است.
-5 شرح أربعین حدیث، که از بهترین کتب در این موضوع می‌باشد.
6-حق الیقین، در اعتقادات است و به زبان فارسی نوشته شده. علامه چندین کتاب کلامی دیگر نیز دارد.
7-زاد المعاد، در اعمال و ادعیه ماهها (فارسی)
8-تحفة الزائر، در زیارات (فارسی)
9-عین الحیاة، شامل مواعظ و حکم برگرفته از آیات و روایات معصومین علیهم‌السلام (فارسی)
10-صراط النجاة
11-حلیة المتقین، در آداب و مستحبات روزانه و در طول زندگی (فارسی)
12-حیاة القلوب در تاریخ پیامبران و ائمه علیهم‌السلام در سه جلد (فارسی)
13-مشکاة الأنوار، که مختصر حیات القلوب است (فارسی) در آداب قرائت قرآن و دعا
14-جلاء العیون در تاریخ و مصائب اهل بیت علیهم‌السلام (فارسی)
15-توقیعات امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف همراه با ترجمه آنها
16-کتب فراوانی بعنوان ترجمه احادیث خاص مانند ترجمه توحید مفضل و...
17-کتبی در موضوع ترجمه ادعیه و زیارات همچون زیارت جامعه کبیره و دعای سمات و...
18-رساله‌های فراوان فقهی که به جهت اختصار از آنها نام نمی‌بریم کتابهایی نیز در موضوعات مختلف از قبیل تفسیر، رجال، تراجم و... از علامه به یادگار مانده است.
مراه العقول فی شرح اخبار الرسول در شرح اصول کافی
الوجیزه فی الرجال
الفوائد الطریقه فی شرح الصحیفه السجادیه
رساله الاوزان
المسائل الهندیه
رساله اعتقادات
رساله فی الشکوک
مقیاس المصابیح
ربیع الاساییع
رساله در شکوک
رساله دیات
رساله در اوقات
رساله در جفر
رساله در بهشت و دوزخ
رساله اختیارات ایام
ترجمه عهدنامه امیرالمومنین (ع ) به مالک اشتر
شرح های دعای جوشن کبیر
رساله در رجعت
رساله در آداب نماز
رساله در آداب نماز
نکته قابل توجه در آثار علامه مجلسی آن است که ایشان اکثر عناوین کتبش را کتابهای فارسی تشکیل می‌دهد و این نکته توجه علامه را به هدایت جامعه خویش که فارسی زبان بودند بخوبی نشان می‌دهد.
صرف نظر از تألیف و تصنیف و تحقیق و آنهمه مراتب علمی و فقهی و ادبی و حکمی، که در تألیفاتش بکاربرده است، بالغ بر یک میلیون و چهار صد هزار بیت شعر نیز گفته است که اگر بر همه روزهای عمر علامه مجلسی ( از ابتدای تولد تا انتهای عمر ) تقسیم شود 53 بیت در روز خواهد بود
شاگردان علامه
بیش از یکهزار نفر از طلاب و دانش پژوهان از محضر پر فیض علامه مجلسی استفاده نموده اند. علامه اجازهای فراوانی نیز به شاگردان خویش داده است.
از جمله شاگردان علامه اند:
1 - سید نعمت اللّه جزائری
2 - جعفر بن عبد اللّه کمره ای اصفهانی
3 - زین العابدین بن شیخ حرّ عاملی
4 - سلیمان بن عبد الله ماحوزی بحرانی
5 - شیخ عبد الرزاق گیلانی
6 - عبد الرضا کاشانی
7 - محمد باقر بیابانکی
8 - میرزا عبد الله افندی اصفهانی مؤلف محترم ریاض العلماء
9 - سید علی خان مدنی مؤلف گرانقدر ریاض السالکین (شرح صحیفه سجادیه علیه السلام)
10 - شیخ حرّ عاملی
11 - ملا سیما، محمد بن اسماعیل فسایی شیرازی
12 - محمد بن حسن، فاضل هندی و...
اساتید
متأسفانه با آنکه اطلاعات ما در مورد زندگی علامه مجلسی فراوان است، پیرامون اساتید او اطلاع کمی در دست داریم. البته مشایخ روایت علامه را می شناسیم اما اینکه علامه محضر درسی چه کسانی را درک کرده مبهم است.
از جمله اساتید و مشایخ نقل علامه اند:
1 - پدرش محمد تقی مجلسی (متوفای 1070 هجری) که استاد علامه در علوم نقلی بوده است.
2 - مرحوم آقا حسین خوانساری (متوفای 1098 هجری)، فرزند آقا جمال که استاد علامه در علوم عقلی بوده است.
این دو بزرگوار اساتید علامه هستند، اما مشایخ نقل او:
3 - مولا محمد صالح مازندرانی (متوفای 1086 هجری)
4 - ملا محسن فیض کاشانی (متوفای 1091 هجری)
5 - سید علی خان مدنی صاحب شرح معروف بر صحیفه سجادیه علیه السلام (متوفای 1120 هجری)
6 - شیخ حرّ عاملی مؤلف کتاب وسائل الشیعه (متوفای 1104 هجری).
لازم به ذکر است که این دو تن علاوه بر اجازه هایی که به علامه داده اند از ایشان اجازه هم گرفته اند بنا بر این جزء شاگردان علامه نیز محسوب می گردند.
منبع: www.majlesi.net





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین