یکی از پرسشهای مهم در زمینهی اخلاق که برای بیشتر جوانان مطرح است، این است که چگونه میتوان از رذایل اخلاقی فاصله گرفت و به فضایل اخلاقی نزدیک شد؟ چگونه میتوان خود را از اخلاق رذیله دور کرد و به صفات حمیده آراسته نمود؟ اصلاح اخلاق هر چند برای قشر جوان، امری دشوار مینماید، ولی با بروز و ظهور برخی حوادث تلخ و مصایب زندگی، از مهمترین دغدغههای ذهنی آنان است؛ چرا که جوان، طالب کمال و سعادت خویش است و نیک میداند که با فساد اخلاقی و رفتار ناشایست، به این مطلوب نخواهد رسید و اگر با تبعیت و پیروی از هوای نفس، به ناهنجاریهای اخلاقی دست میزند، یا به خاطر جهالت و غفلت است و یا به جهت ضعف اراده؛ اما به هر حال این پرسش در ذهن او مطرح است و در باطن و درون خود، خواهان اصلاح رفتار و اخلاق خویش است. راه حلی که بزرگان دین در این مقام ارائه دادهاند، میتواند عامل مؤثری برای اصلاح و بازسازی اخلاق به حساب آید. علاّمه طباطبایی(ره) میفرمایند: اصلاح اخلاق و هوای نفس و تحصیل ملکات فاضله، تنها و تنها یک راه دارد، آن هم عبارت است از: تکرار عمل صالح و مداومت بر آن؛ البته عملی که مناسب با آن خوی پسندیده است، باید آن عمل را آن قدر تکرار کند و در موارد جزئی که پیش میآید آن را انجام دهد تا رفته رفته اثرش در نفس روی هم قرار گیرد و در صفحهی دل نقش بندد و زوال نپذیرد. این تکرار عمل از دو طریق دست میدهد. 1. لحاظ کردن فواید دنیایی، فضایل و فواید علوم و آرایی که مردم آن را میستایند؛ مثلاً میگویند: عفت نفس و قناعت (کنترل شهوات نفسانی و اکتفا به آنچه خود دارد) دو وصف پسندیده است؛ چون فواید خوبی دارد، آدمی را در دنیا عزت میدهد و در چشم همگان، بزرگ جلوه نموده و نزد عموم محترم میسازد. این طریقه همان طریقهای است که علم اخلاق قدیم، یعنی اخلاق یونان بر آن اساس، بنا شده و قرآن، اخلاق را از این طریق استعمال نکرده و زیربنای آن را مدح و ذم مردم قرار نداده و ملاک را مدح و ذم اجتماعی نمیداند. 2. اصلاح اخلاق بدین صورت است که آدمی فواید آخرتی را در نظر بگیرد و این طریقه، روش قرآن است که ذکرش در قرآن مکرر آمده است؛ به عنوان نمونه، میتوان به آیه 10 سورهی زمر، آیهی 22 سورهی ابراهیم، آیهی 257 سورهی بقره و آیهی 22 سورهی حدید اشاره کرد.[1] از مفاد آیات مزبور چنین برمیآید که انسان نتایج و آثار اعمال و ملکات روحی خود را به صورت مجسم، فردای قیامت خواهد دید؛ یعنی همین ملکات درونی و اعمال ظاهری، تجسم عینی و خارجی پیدا میکند و او را متنعّم یا معذّب خواهد کرد؛ به عنوان مثال آیهی 10 سورهی زمر میفرماید: ای پیامبر، بگو ای بندگانی که به خدا ایمان آوردهاید، خدا ترس و پرهیزکار باشید. برای کسانی که در این دنیا خوبی کنند، خوبی هست و زمین خدا بسیار پهناور است؛ همانا صابران به حد کامل و بدون حساب پاداش داده خواهند شد. و یا در آیهی 22 سورهی ابراهیم آمده است: و چون حکم به پایان رسد، در آن حال شیطان گوید: خدا شما را به حق و راستی وعده داد و من شما را وعده دادم؛ پس خلف وعده کردم و برای من علیه شما هیچ حجت و دلیلی نبود؛ مگر این که شما را به باطل دعوت کردم و شما مرا اجابت کردید، پس امروز شما ابلهان که سخن بیدلیل مرا پذیرفتید مرا ملامت نکنید؛ بلکه نفس پر طمع خود را ملامت کنید که امروز نه شما فریادرس من توانید بود و نه من فریادرس شما. من به شرکی که شما به اغوای من آوردید، معتقد نیستم. آری در این روز، ستمکاران عالم را عذاب دردناک خواهد بود. فردی که میخواهد در مقام اصلاح آداب و رفتار خویش برآید، توجه به آثار و نتایج اخروی میتواند تأثیر به سزایی در او داشته باشد؛ چون وقتی که خداوند اخلاق زشت را مذمت میکند و دارندگان چنین اخلاقی را تهدید به آتش دوزخ مینماید، قطعاً هر عاقلی عزم بر ترک و دوری آن را اختیار میکند و یا وقتی که ذات حق، اخلاق پسندیده و نیکو را میستاید، شخص بر انجام آن تحریص و تشویق میشود؛ البته این شیوه اختصاص به مکتب انسانساز اسلام ندارد؛ بلکه در سایر ادیان الهی و کتب آسمانی از قبیل تورات و انجیل، بدان تأکید شده است. پی نوشت: 1. تفسیر المیزان، ج 1، ص 369 380 . منبع: جوانان و پرسشهای اخلاقی، مصطفی خلیلی، ناشر: مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه(بهار 1381)
یکی از پرسشهای مهم در زمینهی اخلاق که برای بیشتر جوانان مطرح است، این است که چگونه میتوان از رذایل اخلاقی فاصله گرفت و به فضایل اخلاقی نزدیک شد؟ چگونه میتوان خود را از اخلاق رذیله دور کرد و به صفات حمیده آراسته نمود؟
اصلاح اخلاق هر چند برای قشر جوان، امری دشوار مینماید، ولی با بروز و ظهور برخی حوادث تلخ و مصایب زندگی، از مهمترین دغدغههای ذهنی آنان است؛ چرا که جوان، طالب کمال و سعادت خویش است و نیک میداند که با فساد اخلاقی و رفتار ناشایست، به این مطلوب نخواهد رسید و اگر با تبعیت و پیروی از هوای نفس، به ناهنجاریهای اخلاقی دست میزند، یا به خاطر جهالت و غفلت است و یا به جهت ضعف اراده؛ اما به هر حال این پرسش در ذهن او مطرح است و در باطن و درون خود، خواهان اصلاح رفتار و اخلاق خویش است.
راه حلی که بزرگان دین در این مقام ارائه دادهاند، میتواند عامل مؤثری برای اصلاح و بازسازی اخلاق به حساب آید. علاّمه طباطبایی(ره) میفرمایند:
اصلاح اخلاق و هوای نفس و تحصیل ملکات فاضله، تنها و تنها یک راه دارد، آن هم عبارت است از: تکرار عمل صالح و مداومت بر آن؛ البته عملی که مناسب با آن خوی پسندیده است، باید آن عمل را آن قدر تکرار کند و در موارد جزئی که پیش میآید آن را انجام دهد تا رفته رفته اثرش در نفس روی هم قرار گیرد و در صفحهی دل نقش بندد و زوال نپذیرد. این تکرار عمل از دو طریق دست میدهد.
1. لحاظ کردن فواید دنیایی، فضایل و فواید علوم و آرایی که مردم آن را میستایند؛ مثلاً میگویند: عفت نفس و قناعت (کنترل شهوات نفسانی و اکتفا به آنچه خود دارد) دو وصف پسندیده است؛ چون فواید خوبی دارد، آدمی را در دنیا عزت میدهد و در چشم همگان، بزرگ جلوه نموده و نزد عموم محترم میسازد. این طریقه همان طریقهای است که علم اخلاق قدیم، یعنی اخلاق یونان بر آن اساس، بنا شده و قرآن، اخلاق را از این طریق استعمال نکرده و زیربنای آن را مدح و ذم مردم قرار نداده و ملاک را مدح و ذم اجتماعی نمیداند.
2. اصلاح اخلاق بدین صورت است که آدمی فواید آخرتی را در نظر بگیرد و این طریقه، روش قرآن است که ذکرش در قرآن مکرر آمده است؛ به عنوان نمونه، میتوان به آیه 10 سورهی زمر، آیهی 22 سورهی ابراهیم، آیهی 257 سورهی بقره و آیهی 22 سورهی حدید اشاره کرد.[1]
از مفاد آیات مزبور چنین برمیآید که انسان نتایج و آثار اعمال و ملکات روحی خود را به صورت مجسم، فردای قیامت خواهد دید؛ یعنی همین ملکات درونی و اعمال ظاهری، تجسم عینی و خارجی پیدا میکند و او را متنعّم یا معذّب خواهد کرد؛ به عنوان مثال آیهی 10 سورهی زمر میفرماید:
ای پیامبر، بگو ای بندگانی که به خدا ایمان آوردهاید، خدا ترس و پرهیزکار باشید. برای کسانی که در این دنیا خوبی کنند، خوبی هست و زمین خدا بسیار پهناور است؛ همانا صابران به حد کامل و بدون حساب پاداش داده خواهند شد.
و یا در آیهی 22 سورهی ابراهیم آمده است:
و چون حکم به پایان رسد، در آن حال شیطان گوید: خدا شما را به حق و راستی وعده داد و من شما را وعده دادم؛ پس خلف وعده کردم و برای من علیه شما هیچ حجت و دلیلی نبود؛ مگر این که شما را به باطل دعوت کردم و شما مرا اجابت کردید، پس امروز شما ابلهان که سخن بیدلیل مرا پذیرفتید مرا ملامت نکنید؛ بلکه نفس پر طمع خود را ملامت کنید که امروز نه شما فریادرس من توانید بود و نه من فریادرس شما. من به شرکی که شما به اغوای من آوردید، معتقد نیستم. آری در این روز، ستمکاران عالم را عذاب دردناک خواهد بود.
فردی که میخواهد در مقام اصلاح آداب و رفتار خویش برآید، توجه به آثار و نتایج اخروی میتواند تأثیر به سزایی در او داشته باشد؛ چون وقتی که خداوند اخلاق زشت را مذمت میکند و دارندگان چنین اخلاقی را تهدید به آتش دوزخ مینماید، قطعاً هر عاقلی عزم بر ترک و دوری آن را اختیار میکند و یا وقتی که ذات حق، اخلاق پسندیده و نیکو را میستاید، شخص بر انجام آن تحریص و تشویق میشود؛ البته این شیوه اختصاص به مکتب انسانساز اسلام ندارد؛ بلکه در سایر ادیان الهی و کتب آسمانی از قبیل تورات و انجیل، بدان تأکید شده است.
پی نوشت:
1. تفسیر المیزان، ج 1، ص 369 380 .
منبع: جوانان و پرسشهای اخلاقی، مصطفی خلیلی، ناشر: مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه(بهار 1381)
- [سایر] آیا صرف ارائه طریق در اصلاح اخلاق و تهذیب نفس کافی است؟
- [آیت الله علوی گرگانی] آیا زن میتواند در صورتی که شوهرش مشکل اخلاقی دارد از او تمکین نکند تا خود را اصلاح نماید؟
- [سایر] درباره اخلاق توضیح دهید. اخلاق یعنی چه؟
- [سایر] منشا اخلاق در کجاست ؟ نسبت دین و اخلاق چیست ؟
- [سایر] فرق میان اخلاق و علم اخلاق چیست؟ کدام جامع تر است؟ کدام تعریف درباره علم اخلاق جامع تر است؟
- [سایر] مراد از اخلاق دنیوی یا سکولار چیست و چه تفاوتهایی با اخلاق دینی دارد؟
- [آیت الله خامنه ای] آیا خرید و فروش و تولید خمیر اصلاح که کاربرد اصلی آن برای اصلاح ریش است ولی گاهی برای اصلاح غیر از آن هم بکار می رود، جایز است؟
- [سایر] تعریف و مصادیق اخلاق فردی را بیان کنید؟ تعریف و مصادیق اخلاق اجتماعی را بیان کنید؟ و فرق آن با اخلاق فردی چیست؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] آیا دایی یا عموی جوان میتواند دختر خواهر یا دختر برادر خود را که جوان است، ببوسد؟
- [سایر] انواع اصلاح در قرآن کریم کداماند؟
- [آیت الله خوئی] اگر گاو و گوسفند و شتری که دارد، همه مریض یا معیوب یا پیر باشند، میتواند زکات را از خود آنها بدهد. ولی اگر همه سالم و بیعیب و جوان باشند، نمیتواند زکات آنها را مریض یا معیوب یا پیر بدهد، بلکه اگر بعضی از آنها سالم و بعضی مریض، و دستهای معیوب و دست دیگر بیعیب، و مقداری پیر و مقداری جوان باشند، احتیاط واجب آن است که برای زکات آنها سالم و بیعیب و جوان بدهد.
- [امام خمینی] اگر گاو و گوسفند و شتری که دارد همه مریض یا معیوب یا پیر باشند، میتواند زکات را از خود آنها بدهد. ولی اگر همه سالم و بیعیب و جوان باشند نمیتواند زکات آنها را مریض، یا معیوب، یا پیر بدهد. بلکه اگر بعضی از آنهاسالم و بعضی مریض و دستهای معیوب و دست? دیگر بیعیب، و مقداری پیر و مقداری جوان باشند، احتیاط واجب آن است که برای زکات آنها سالم و بیعیب و جوان بدهد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر گاو و گوسفند و شتری که دارد همه مریض یا معیوب یا پیر باشند، میتواند زکات را از خود آنها بدهد، ولی اگر همه سالم و بیعیب و جوان باشند، نمیتواند زکات آنها را از بیمار یا معیوب یا پیر بدهد، بلکه اگر بعضی از آنها بیمار و برخی سالم و دستهای معیوب و دسته دیگر بیعیب و مقداری پیر و مقداری جوان باشند، احتیاط واجب آن است که برای زکات آنها سالم و بیعیب و جوان را بدهد.
- [آیت الله بروجردی] اگر گاو و گوسفند و شتری که دارد همه مریض یا معیوب یا پیر باشند، میتواند زکات را از خود آنها بدهد، ولی اگر همه سالم و بیعیب و جوان باشند، نمیتواند زکات آنها را مریض، یا معیوب یا پیر بدهد، بلکه اگر بعضی از آنها سالم و بعضی مریض و دسته ای معیوب و دسته دیگری بیعیب و مقداری پیر و مقداری جوان باشند، احتیاط واجب آن است که برای زکات آنها سالم و بیعیب و جوان بدهد.
- [آیت الله سیستانی] اگر گاو و گوسفند و شتری که دارد همه مریض یا معیوب یا پیر باشند ، میتواند زکات را از خود آنها بدهد ، ولی اگر همه سالم و بی عیب و جوان باشند ، نمیتواند زکات آنها را مریض یا معیوب یا پیر بدهد ، بلکه اگر بعضی از آنها سالم و بعضی مریض ، و دستهای معیوب و دسته دیگر بی عیب ، و مقداری پیر و مقداری جوان باشند ، احتیاط واجب آن است که برای زکات آنها سالم و بی عیب و جوان بدهد .
- [آیت الله مظاهری] توبه از اعانت بر گناه پشیمانی از گذشته و تصمیم بر ترک و اصلاح خود است، و اگر ضرری از اعانت او بر کسی یا بر اسلام وارد شده، اگر میتواند باید جبران نماید.
- [آیت الله مظاهری] اگر گاو، گوسفند و شتری که دارد همه مریض یا معیوب یا پیر باشند، میتواند زکات را از خود آنها بدهد، ولی اگر همه سالم و بیعیب و جوان باشند نمیتواند زکات آنها را مریض، معیوب یا پیر بدهد، بلکه اگر بعضی از آنها سالم و بعضی مریض و دستهای معیوب و دسته دیگر بی عیب و مقداری پیر و مقداری جوان باشند، باید حدّ متوسّط را مراعات کند.
- [آیت الله خوئی] شوهر نمیتواند بیش از چهار ماه با عیال دائمی جوان خود نزدیکی را ترک کند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر گاو و گوسفند و شتری که دارد همه سالم و بیعیب و جوان باشند، نمیتواند زکات آنها را مریض یا معیوب یا پیر بدهد، بلکه اگر بعضی از آنها سالم و بعضی مریض و دستهای معیوب و دسته دیگر بیعیب و مقداری پیر و مقداری جوان باشند، احتیاط آن است که برای زکات آنها سالم و بیعیب و جوان بدهد، بلکه بنا بر احتیاط در صورتی که همه مریض یا معیوب یا پیر هم باشند، برای زکات آنها سالم و بیعیب و جوان بدهد.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر گاو و گوسفند و شتری که دارد همه مریض یا معیوب یا پیر باشند ، می تواند زکوه را از خود آنها بدهد . ولی اگر همه سالم و بی عیب و جوان باشند نمی تواند زکوه آنها را مریض ، معیوب ، یا پیر بدهد . بلکه اگر بعضی از آنها سالم و بعضی مریض و دسته ای معیوب و دستة دیگر بی عیب و مقداری پیر و مقداری جوان باشند ، احتیاط واجب آن است که برای زکوه آنها سالم و بی عیب و جوان بدهد .