در رابطه با این سئوال مناسب است به تبیین چند مطلب پرداخته شود. الف) معنای خوش خلقی و بدخلقی. ب) اهمیت خوش خلقی در روایات و آیات قرآن. ج) آثار و پیامدهای حسن خلق. د) درمان سوء خلق. الف) معنای خوش خلقی و بدخلقی: حسن خلق به معنی خاص، آن است که انسان با گشاده روئی و چهرة شاد و زبان نرم و ملایم با مردم روبرو شود، و در هر جا و با هر کسی با خوش روئی برخورد کند، به عکس، کج خلقی و ترش روئی آن است که سخنان خشن و خشک و فاقد لطف و محبت داشته باشد و طوری برخورد کند که باعث نفرت عموم مردم باشد.[1] در حدیث جامع و جالبی از امام صادق علیه السلام در تعریف حسن خلق چنین آمده است، یکی از یاران امام پرسید: (ما حَدّ‌ حسنِ الخلقِ؛ تعریف حسن خلق چیست؟) امام علیه السلام فرمود: (تَلینُ جانبک و تُطَیِب کلامُکُ و تلقی اَخاکُ بِبشرٍ حَسَنٍ؛ با نرمش و مدارا با مردم رفتار کنی و سخن خویش را پاکیزه گردانی، و برادرت را با خوش رویی ملاقات کنی).[2] ب) اهمیت خوش خلقی در روایات و آیات قرآن: در زمینة خوش خلقی و برخورد خوب با همة مردم، روایات فراوانی در منابع اسلامی وجود دارد. در حدیثی از پیامبر صلّی الله علیه و آله میخوانیم که فرمود: (اَکثَر ما تَلِج بِهِ اُمتی الجَنَّة التقوی و حُسن الخلق؛ بیشترین چیزی که امت من به سبب آن وارد بهشت میشوند تقوی و حسن خلق است).[3] در حدیث دیگری حضرت علی علیه السلام فرمود: (اَکمَلُکم ایماناً اَحسُنکم خُلقاً؛ کاملترین شما از نظر ایمان کسی است که اخلاقش نیکوتر باشد).[4] در حدیثی از پیامبر گرامی اسلام میخوانیم که فرمود: (حسن خلق محبت و دوستی را تثبیت میکند و دلهای پراکنده را به هم پیوندی میزند.)[5] و در حدیث دیگری از مولای متقیان علی علیه السلام است که فرمودند: (حسن خلق روزیها را فراوان میکند و بر محبت دوستان میافزاید).[6] قرآن کریم میفرماید: (وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً وَ أَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ؛ با مردم با نیکی و خوبی برخورد کنید و نماز را بپا دارید و زکات را بدهید).[7] ج) آثار و پیامدهای حُسْن خلق: از آثار و برکات حسن خلق این است که مایة جلب محبت و صفا میشود و دیگر اینکه حسن خلق و خوشرویی شهرها را آباد و عمرها را زیاد میکند چرا که ویرانی آبادیها بر اثر کشمکشها و پرخاشگری است. هرگاه پرخاشگری جای خود را به خوشرویی و حسن خلق دهد، الفت و مودت و اتحاد که سرچشمة هر گونه آبادی و خیر و برکتی است حاصل میشود. افزون بر آن خوش خلقی باعث آرامش روح و مانع بروز فشارهای روحی میباشد و از طرف دیگر ثواب حسن خلق همسان با مجاهد در راه خداست و در روایات آمده که ثواب اخلاق نیکو همانند کسی است که همیشه روزه دار است، حسن خلق باعث موفقیت در مدیریت منزل، اجتماع، اداره و غیره است و رمز موفقیت مدیران توانا به خاطر حسن خلق آنان است.[8] و در مقابل سوء خلق از مهمترین عوامل نفرت و انزجار و پراکندگی است و کسانی که به این درد مبتلا هستند غالباً در جامعه منزوی میشوند و در روایات شریف مذمت زیادی از سوء خلق شده است.[9] در حدیثی از پیامبر گرامی اسلام صلّی الله علیه و آله آمده که فرمود: (از سوء خلق پرهیز کنید که این عمل سرانجام صاحب خود را به آتش دوزخ گرفتار میکند).[10] و در روایتی نورانی از علی علیه السلام میخوانیم که فرمود: (لا وحشَةَ اَوحَشُ مِن سْوءِ الخُلق؛ وحشتی بدتر از سوء خلق نیست).[11] د) درمان سوء خلق: سوء خلق یکی از بدترین و مزاحمترین صفات است که آثار مرگباری در زندگی انسان و اطرافیان او دارد و افق زندگی را تیره و تار و شهد حیات را در کام انسان مبدل به شرنگ میکند بنابراین کسانی که گرفتار این رذیله اخلاقی هستند باید هر چه زودتر اقدام کنند از جمله اینکه مبتلایان به این صفت باید همه روزه در عواقب شوم آن تفکر و اندیشه کنند و روایات مطرح شده دربارة بداخلاقی را مکرر مرور کنند و آثار شوم بداخلاقی را در زندگی مبتلایان به آن مشاهده کنند که چگونه مردم از آنها متنفر میشوند، و دیگر اینکه خوش خلقی را هر چند بصورت تصنعی پیشة خود سازند تا این امر عادت و ملکه شود و بدخلقیهای خود را هر روز یادداشت کرده و سعی کنند هر روز یکی را حذف کنند. و سعی کنند از عوامل بوجود آورند بدخلقی دوری کنند و به اموری دیگر مشغول شوند و برای خود سرگرمی داشته باشند و توجه زیادی به نکات ریز زندگی کنند. دیگر اینکه همه روزه به خود تلقین کنند که من بداخلاق نیستم و دارای حسن خلقم این تلقین تدریجاً اثری میگذارد و جوانههای حسن خلق نمایان میشود. از رفیقان و دوستان بدخلق دوری جوید و قطع رابطه کند و سعی کند با افراد با حوصله و خوش اخلاق ارتباط ایجاد کند. و دیگر اینکه سعی کند بیشتر از توان خود کار نکند و گرسنگی نکشد چون اینها باعث پرخاشگری میشود.[12] و سعی کند ارادة قوی داشته باشد و تصمیم بر ترک این عادت بگیرد. سعی کنید از کارها و فکرها و مکانهایی که غضب او را بر میانگیزد و ناراحتش میکند پرهیز کند و سعی کند در مسائل ریز و جزئی زندگی وارد نشود تا باعث تحریک هیجاناتش بشود و خود را با مسائل معنوی مشغول کنند و همواره به این فکر باشد که نکند من الآن بمیرم و اطرافیان به خاطر بدخلقی من از من راضی نباشند. منابع برای مطالعه بیشتر 1 محمد رضا مهدوی کنی، نقطههای آغاز در اخلاق اسلامی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1374. 2. ناصر مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ج 3، انتشارات مدرسه امام علی بن ابیطالب، 1380. 3. علی مشکینی، درسهای اخلاق، نشر الهادی، 1376. 4. فیض کاشانی، راه روشن، (ترجمه کتاب محجة البیضاء)، ج 5، انتشارات آستان قدس رضوی، 1372. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . علی مشکینی، درسهای اخلاق، انتشارات الهادی، 1376. [2] . بحار الانوار، ج 68، ص 389، ح 42. [3] . اصول کافی، ج 2، ص 100، ح 6. [4] . بحار الانوار، ج 68، ص 287، ح 34. [5] . بحار الانوار، ج 74، ص 148، ح 71. [6] . غرر الحکم، ج 6، ص 399. [7] . بقره، 83. [8] . ناصر مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ج 3، انتشارات مدرسه امام علی بن ابیطالب علیه السلام ، 1380. [9] . مولی مهدی نراقی، جامع السعادات، (مترجم جلال الدین مجتبوی) انتشارات حکمت، 1366. [10] . بحار الانوار، ج 68، ص 383. [11] . شرح غرر، ج 6، ص 400. [12] . ناصر مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ج 3، انتشارات مدرسة امام علی بن ابیطالب علیه السلام ، 1380.
در رابطه با این سئوال مناسب است به تبیین چند مطلب پرداخته شود.
الف) معنای خوش خلقی و بدخلقی. ب) اهمیت خوش خلقی در روایات و آیات قرآن. ج) آثار و پیامدهای حسن خلق. د) درمان سوء خلق.
الف) معنای خوش خلقی و بدخلقی: حسن خلق به معنی خاص، آن است که انسان با گشاده روئی و چهرة شاد و زبان نرم و ملایم با مردم روبرو شود، و در هر جا و با هر کسی با خوش روئی برخورد کند، به عکس، کج خلقی و ترش روئی آن است که سخنان خشن و خشک و فاقد لطف و محبت داشته باشد و طوری برخورد کند که باعث نفرت عموم مردم باشد.[1]
در حدیث جامع و جالبی از امام صادق علیه السلام در تعریف حسن خلق چنین آمده است، یکی از یاران امام پرسید: (ما حَدّ حسنِ الخلقِ؛ تعریف حسن خلق چیست؟) امام علیه السلام فرمود: (تَلینُ جانبک و تُطَیِب کلامُکُ و تلقی اَخاکُ بِبشرٍ حَسَنٍ؛ با نرمش و مدارا با مردم رفتار کنی و سخن خویش را پاکیزه گردانی، و برادرت را با خوش رویی ملاقات کنی).[2]
ب) اهمیت خوش خلقی در روایات و آیات قرآن:
در زمینة خوش خلقی و برخورد خوب با همة مردم، روایات فراوانی در منابع اسلامی وجود دارد.
در حدیثی از پیامبر صلّی الله علیه و آله میخوانیم که فرمود: (اَکثَر ما تَلِج بِهِ اُمتی الجَنَّة التقوی و حُسن الخلق؛ بیشترین چیزی که امت من به سبب آن وارد بهشت میشوند تقوی و حسن خلق است).[3]
در حدیث دیگری حضرت علی علیه السلام فرمود: (اَکمَلُکم ایماناً اَحسُنکم خُلقاً؛ کاملترین شما از نظر ایمان کسی است که اخلاقش نیکوتر باشد).[4]
در حدیثی از پیامبر گرامی اسلام میخوانیم که فرمود: (حسن خلق محبت و دوستی را تثبیت میکند و دلهای پراکنده را به هم پیوندی میزند.)[5]
و در حدیث دیگری از مولای متقیان علی علیه السلام است که فرمودند: (حسن خلق روزیها را فراوان میکند و بر محبت دوستان میافزاید).[6]
قرآن کریم میفرماید: (وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً وَ أَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ؛ با مردم با نیکی و خوبی برخورد کنید و نماز را بپا دارید و زکات را بدهید).[7]
ج) آثار و پیامدهای حُسْن خلق:
از آثار و برکات حسن خلق این است که مایة جلب محبت و صفا میشود و دیگر اینکه حسن خلق و خوشرویی شهرها را آباد و عمرها را زیاد میکند چرا که ویرانی آبادیها بر اثر کشمکشها و پرخاشگری است. هرگاه پرخاشگری جای خود را به خوشرویی و حسن خلق دهد، الفت و مودت و اتحاد که سرچشمة هر گونه آبادی و خیر و برکتی است حاصل میشود. افزون بر آن خوش خلقی باعث آرامش روح و مانع بروز فشارهای روحی میباشد و از طرف دیگر ثواب حسن خلق همسان با مجاهد در راه خداست و در روایات آمده که ثواب اخلاق نیکو همانند کسی است که همیشه روزه دار است، حسن خلق باعث موفقیت در مدیریت منزل، اجتماع، اداره و غیره است و رمز موفقیت مدیران توانا به خاطر حسن خلق آنان است.[8]
و در مقابل سوء خلق از مهمترین عوامل نفرت و انزجار و پراکندگی است و کسانی که به این درد مبتلا هستند غالباً در جامعه منزوی میشوند و در روایات شریف مذمت زیادی از سوء خلق شده است.[9]
در حدیثی از پیامبر گرامی اسلام صلّی الله علیه و آله آمده که فرمود: (از سوء خلق پرهیز کنید که این عمل سرانجام صاحب خود را به آتش دوزخ گرفتار میکند).[10]
و در روایتی نورانی از علی علیه السلام میخوانیم که فرمود: (لا وحشَةَ اَوحَشُ مِن سْوءِ الخُلق؛ وحشتی بدتر از سوء خلق نیست).[11]
د) درمان سوء خلق:
سوء خلق یکی از بدترین و مزاحمترین صفات است که آثار مرگباری در زندگی انسان و اطرافیان او دارد و افق زندگی را تیره و تار و شهد حیات را در کام انسان مبدل به شرنگ میکند بنابراین کسانی که گرفتار این رذیله اخلاقی هستند باید هر چه زودتر اقدام کنند از جمله اینکه مبتلایان به این صفت باید همه روزه در عواقب شوم آن تفکر و اندیشه کنند و روایات مطرح شده دربارة بداخلاقی را مکرر مرور کنند و آثار شوم بداخلاقی را در زندگی مبتلایان به آن مشاهده کنند که چگونه مردم از آنها متنفر میشوند، و دیگر اینکه خوش خلقی را هر چند بصورت تصنعی پیشة خود سازند تا این امر عادت و ملکه شود و بدخلقیهای خود را هر روز یادداشت کرده و سعی کنند هر روز یکی را حذف کنند. و سعی کنند از عوامل بوجود آورند بدخلقی دوری کنند و به اموری دیگر مشغول شوند و برای خود سرگرمی داشته باشند و توجه زیادی به نکات ریز زندگی کنند.
دیگر اینکه همه روزه به خود تلقین کنند که من بداخلاق نیستم و دارای حسن خلقم این تلقین تدریجاً اثری میگذارد و جوانههای حسن خلق نمایان میشود.
از رفیقان و دوستان بدخلق دوری جوید و قطع رابطه کند و سعی کند با افراد با حوصله و خوش اخلاق ارتباط ایجاد کند.
و دیگر اینکه سعی کند بیشتر از توان خود کار نکند و گرسنگی نکشد چون اینها باعث پرخاشگری میشود.[12]
و سعی کند ارادة قوی داشته باشد و تصمیم بر ترک این عادت بگیرد.
سعی کنید از کارها و فکرها و مکانهایی که غضب او را بر میانگیزد و ناراحتش میکند پرهیز کند و سعی کند در مسائل ریز و جزئی زندگی وارد نشود تا باعث تحریک هیجاناتش بشود و خود را با مسائل معنوی مشغول کنند و همواره به این فکر باشد که نکند من الآن بمیرم و اطرافیان به خاطر بدخلقی من از من راضی نباشند.
منابع برای مطالعه بیشتر
1 محمد رضا مهدوی کنی، نقطههای آغاز در اخلاق اسلامی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1374.
2. ناصر مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ج 3، انتشارات مدرسه امام علی بن ابیطالب، 1380.
3. علی مشکینی، درسهای اخلاق، نشر الهادی، 1376.
4. فیض کاشانی، راه روشن، (ترجمه کتاب محجة البیضاء)، ج 5، انتشارات آستان قدس رضوی، 1372.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . علی مشکینی، درسهای اخلاق، انتشارات الهادی، 1376.
[2] . بحار الانوار، ج 68، ص 389، ح 42.
[3] . اصول کافی، ج 2، ص 100، ح 6.
[4] . بحار الانوار، ج 68، ص 287، ح 34.
[5] . بحار الانوار، ج 74، ص 148، ح 71.
[6] . غرر الحکم، ج 6، ص 399.
[7] . بقره، 83.
[8] . ناصر مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ج 3، انتشارات مدرسه امام علی بن ابیطالب علیه السلام ، 1380.
[9] . مولی مهدی نراقی، جامع السعادات، (مترجم جلال الدین مجتبوی) انتشارات حکمت، 1366.
[10] . بحار الانوار، ج 68، ص 383.
[11] . شرح غرر، ج 6، ص 400.
[12] . ناصر مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ج 3، انتشارات مدرسة امام علی بن ابیطالب علیه السلام ، 1380.
- [سایر] حسن خلق در خانواده از نظر اسلام را توضیح دهید؟
- [سایر] راهکارهای خوش اخلاقی در زندگی چیست؟ و خوش خلقی چه آثار دنیوی و اخروی دارد؟(لطفاً از آیات و احادیث هم استفاده کنید). اگر کتابهای خوبی مربوط به خوش اخلاقی که در حد فهم عموم نوشته شده باشد، معرّفی کنید.
- [سایر] خداوند خلق میکند انسان هم این کار را میکند! فرق بین این دو خلق چیست؟
- [سایر] تاریخچه کوتاهی از زندگی امام حسن مجتبی علیهالسلام بیان کنید؟
- [سایر] از منظر دینی چرا زندگی دنیا همراه با رنج و درد خلق شده است؟
- [سایر] زندگی امام حسن عسکری علیه السلام و شهادت آن جناب را بیان کنید؟
- [سایر] آیا آنچه درباره ماجرا و علت صلح حسن بن علی(ع) و معاویه آمده است، دارای سند بوده و میتوان پذیرفت یا خیر؟ در تاریخ طبری چنین آمده: (اولین کسی که با حسن بیعت کرد قیس بن سعد بود. قیس بن سعد سردار سپاهی بود که علی با چهل هزار نفر برای نگهبانی از عربان در آذربایجان آماده کرده بود. سپس حسن با لشگر به سوی مدائن حرکت کرد و قیس بن سعد را به همراه دوازده هزار نفر به سمت مسکن جایی که معاویه با سپاه شام در آنجا اردو زده بود روانه کرد. در این میان که حسن در مدائن اردو زده بود در میان سپاه شایعه شد که قیس بن سعد کشته شده و لشگر حسن شروع به فرار کردند و سراپرده حسن را غارت نمودند آنچنانکه برای بردن فرشی که زیر پای خود داشت به وی ضربت زدند. چون حسن پراکندگی کار خود بدید پیک نزد معاویه فرستاد و طلب صلح کرد).
- [سایر] اولین موجودی که خدا خلق کرده، چه موجودی بوده است؟ خدا قبل از پیدایش موجودات، چه کار کرده است؟
- [سایر] اگر بنا بود که انسان در بهشت زندگی کند، چرا زمین و هرچه در آسمانها و زمین هست از جمله حیوانات منقرض شده برای او خلق شده است؟
- [سایر] آیا واژه «الارض» در آیه «هُوَ الَّذی خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمیعاً»، به معنای مطلق محل زندگی است؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . درجه دوم از امر به معروف و نهی از منکر آن است که اگر مرتکب منکر، با اظهار کراهت، ترک معصیت نکرد، با حُسن خلق و کلام حسن او را امر به ترک منکر نماید، و مصالح ترک منکر و فعل معروف و مفاسد عکس آن را بیان کند تا مرتکب، متنبه شود، و ترک معصیت بنماید، و اگر به همین مقدار، مرتکب متنبه شد و معصیت را ترک کرد، اداء وظیفه شده است.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر انسان کسی را برای کاری وکیل کند وچیزی برای او قرار بگذارد بعد از انجام آن کار، چیزی را که قرار گذاشته باید به او بدهد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر انسان کسی را برای کاری وکیل کند و چیزی برای او قرار بگذارد، بعد از انجام آن کار، چیزی را که قرار گذاشته باید به او بدهد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر انسان کسی را برای کاری وکیل کند و چیزی برای او قرار بگذارد؛ بعد از انجام آن کار؛ چیزی را که قرار گذاشته باید به او بدهد.
- [آیت الله بروجردی] اگر انسان کسی را برای کاری وکیل کند و چیزی برای او قرار بگذارد، بعد از انجام آن کار، چیزی را که قرار گذاشته باید به او بدهد.
- [آیت الله خوئی] اگر انسان کسی را برای کاری وکیل کند و چیزی برای او قرار بگذارد بعد از انجام آن کار، چیزی را که قرار گذاشته باید به او بدهد.
- [آیت الله وحید خراسانی] پیش از ان که عامل شروع به کار کند جاعل می تواند از قرار خود برگردد
- [آیت الله مکارم شیرازی] خونی که از لثه یا جای دیگر دهان بیرون می آید هرگاه در آب دهان حل شود و از بین برود پاک است و فرو بردن آب دهان نیز در این صورت جایز است، ولی عمداً این کار را نکند.
- [آیت الله وحید خراسانی] بعد از ان که عامل شروع به کار کرد اگر جاعل بخواهد از قرار خود برگردد اشکال دارد
- [آیت الله سیستانی] اگر انسان کسی را برای کاری وکیل کند و چیزی برای او قرار بگذارد ، بعد از انجام آن کار ، چیزی را که قرار گذاشته است ، باید به او بدهد .