در آغاز باید گفت منفی بینی با سوءظن تفاوت دارد; زیرا منفی بینی، واقعیّت موجود را به شکلی نابجا گزارش می کند، در حالی که در سوءظن، واقعیّتی در کار نیست و شاید آن گمان، بی پایه باشد. منفی بینی به این معناست که فرد در دیدن و بازگو کردن واقعیّت ها و پدیده های موجود، به جای داشتن دید مثبت و نگاه به جنبه های پسندیده و ایده آل موضوع، به جنبه ی زشت، بد، ناخوش آیند و ناپسند آن می پردازد. برای نمونه، در بیان واقعیّت لیوانی که تا نیمه آب دارد، به سوی دیگر قضیه می نگرد و می گوید: لیوان نصف است. سخن این جاست که مثبت و منفی، خوب و بد، زشت و زیبا در هر موضوعی، واقعیّت دارد، ولی فرد منفی باف بیشتر به جنبه ی ناخوش آیند توجه می کند. در مقابل، فردی که به سوءظن دچار است، واقعیّت را نمی گوید یا آن چه می گوید، با واقعیت، هم آهنگی ندارد; یعنی افزون بر داشتن دید منفی، گاه این برداشت با واقعیّت خارجی نیز هم آهنگ نیست. در این بحث بیشتر به مفهوم و راه کارهای درمان سوءظن می پردازیم; زیرا جامعه ی امروز ما بیشتر به سوءظن دچار است. سوءظن عبارت است از حالتی ذهنی که به راه کارهای علمی مستند نیست و به برداشت ذهنی نابجا و ناپسند و گاه خلاف واقع می انجامد. سوءظن، علم و یقین نیست، بلکه پنداری ناخوش آیند است و از دیدی پسندیده، مثبت و خرسند کننده برخوردار نیست. راه کارهای درمان سوءظن را می توان چنین برشمرد: 1. رویارویی با واقعیت نخستین راه کار درمان این حالت زشت، رو به رو کردن فرد با واقعیّت است. برای نمونه، اگر کسی با تکیه بر دلایل سست، می گوید حسین در امتحان قبول نشده است، باید کارنامه ی قبولی حسین را به او نشان داد. اگر چندین بار چنین برخوردی با این گونه افراد صورت بگیرد، کم کم در شیوه ی اندیشیدن و خبرگیری خود، تجدیدنظر می کنند و هر سخنی را به آسانی نمی پذیرند. 2. دلیل خواستن باید از چنین افرادی، دلیل بخواهیم; یعنی به محض این که با تکیه بر مدارک و دلایل ظنّی (غیر علمی) سخنی بر زبان راندند، باید گفت: چرا چنین می گویید؟ دلیل شما برای گفتن این سخن چیست؟ بدین ترتیب، او چاره ای جز ارایه ی دلیل ندارد. از آن جا که می دانیم سخن او بدون پشتوانه ی علمی است، می توانیم به آسانی، اعتبار آن را زیر سؤال ببریم و ادلّه ی او را نقد کنیم. در این حالت، وی با ذهن خود درگیر می شود و چون از گشودن گره آن ناتوان است، به ناچار حقیقت را خواهد پذیرفت. همان گونه که گذشت، اگر در چند مورد پیاپی با این افراد، چنین برخوردی شود، اندک اندک از این حالت دست خواهند کشید. 3. برشمردن دلایل نقضی برای ردّ سوءظن طرف مقابل در این روش، بدون درخواست دلیل و مدرک و بدون رو به رو کردن فرد با واقعیّت، عقیده ی او را به طور موقت می پذیریم، ولی می گوییم: اگر این عقیده ی شما درست است، پس با این واقعیّت چه می کنید؟ برای نمونه، اگر وی بر این باور است که فلان شخص مرده است، از او دلیل و مدرک نمی خواهیم، بلکه می گوییم پس آن فردی که آن جا نشسته است و غذا می خورد یعنی همان فرد مورد نظر کیست؟ با این شیوه، فرد در اندیشه ی خود تجدید نظر خواهد کرد; زیرا با مسلّمات و پدیده هایی رو به رو می شود که چاره ای جز پذیرش آن ها ندارد. پذیرش این واقعیت نیز به معنای دست کشیدن از سوءظن است. 4. هشدار دادن درباره ی پی آمدهای منفی تکیه بر پندار یاد شده چنان چه خود فرد به غیر علمی بودن سخنان خویش، آگاهی دارد، برشمردن پی آمدهای منفیِ تکیه کردن بر گمان و بیان داستان ها، حکایت ها و آیات و روایاتی در برحذرداشتن انسان ها از گمان های نادرست، سودمند خواهد بود. این راه کار به تنبیه و آگاهی فرد می انجامد و به او هشدار می دهد که دیگر به ظن و مدارک غیرعلمی تکیه نکند. آشکار است که اگر این شیوه با بیانی ادبی و بهره گیری از تمثیل و حکایت همراه باشد، همانند پند سودمند تا ژرفای جان آدمی نفوذ می کند و بر رفتار او اثر می گذارد. به امید آن که بشر از پیروی از گمان های بیهوده، دست بشوید; زیرا دریچه های هدایت تنها در پرتو پیروی از دانش، به روی بشر گشوده خواهد شد.
در آغاز باید گفت منفی بینی با سوءظن تفاوت دارد; زیرا منفی بینی، واقعیّت موجود را به شکلی نابجا گزارش می کند، در حالی که در سوءظن، واقعیّتی در کار نیست و شاید آن گمان، بی پایه باشد.
منفی بینی به این معناست که فرد در دیدن و بازگو کردن واقعیّت ها و پدیده های موجود، به جای داشتن دید مثبت و نگاه به جنبه های پسندیده و ایده آل موضوع، به جنبه ی زشت، بد، ناخوش آیند و ناپسند آن می پردازد. برای نمونه، در بیان واقعیّت لیوانی که تا نیمه آب دارد، به سوی دیگر قضیه می نگرد و می گوید: لیوان نصف است.
سخن این جاست که مثبت و منفی، خوب و بد، زشت و زیبا در هر موضوعی، واقعیّت دارد، ولی فرد منفی باف بیشتر به جنبه ی ناخوش آیند توجه می کند. در مقابل، فردی که به سوءظن دچار است، واقعیّت را نمی گوید یا آن چه می گوید، با واقعیت، هم آهنگی ندارد; یعنی افزون بر داشتن دید منفی، گاه این برداشت با واقعیّت خارجی نیز هم آهنگ نیست.
در این بحث بیشتر به مفهوم و راه کارهای درمان سوءظن می پردازیم; زیرا جامعه ی امروز ما بیشتر به سوءظن دچار است.
سوءظن عبارت است از حالتی ذهنی که به راه کارهای علمی مستند نیست و به برداشت ذهنی نابجا و ناپسند و گاه خلاف واقع می انجامد. سوءظن، علم و یقین نیست، بلکه پنداری ناخوش آیند است و از دیدی پسندیده، مثبت و خرسند کننده برخوردار نیست.
راه کارهای درمان سوءظن را می توان چنین برشمرد:
1. رویارویی با واقعیت
نخستین راه کار درمان این حالت زشت، رو به رو کردن فرد با واقعیّت است. برای نمونه، اگر کسی با تکیه بر دلایل سست، می گوید حسین در امتحان قبول نشده است، باید کارنامه ی قبولی حسین را به او نشان داد. اگر چندین بار چنین برخوردی با این گونه افراد صورت بگیرد، کم کم در شیوه ی اندیشیدن و خبرگیری خود، تجدیدنظر می کنند و هر سخنی را به آسانی نمی پذیرند.
2. دلیل خواستن
باید از چنین افرادی، دلیل بخواهیم; یعنی به محض این که با تکیه بر مدارک و دلایل ظنّی (غیر علمی) سخنی بر زبان راندند، باید گفت: چرا چنین می گویید؟ دلیل شما برای گفتن این سخن چیست؟
بدین ترتیب، او چاره ای جز ارایه ی دلیل ندارد. از آن جا که می دانیم سخن او بدون پشتوانه ی علمی است، می توانیم به آسانی، اعتبار آن را زیر سؤال ببریم و ادلّه ی او را نقد کنیم. در این حالت، وی با ذهن خود درگیر می شود و چون از گشودن گره آن ناتوان است، به ناچار حقیقت را خواهد پذیرفت. همان گونه که گذشت، اگر در چند مورد پیاپی با این افراد، چنین برخوردی شود، اندک اندک از این حالت دست خواهند کشید.
3. برشمردن دلایل نقضی برای ردّ سوءظن طرف مقابل
در این روش، بدون درخواست دلیل و مدرک و بدون رو به رو کردن فرد با واقعیّت، عقیده ی او را به طور موقت می پذیریم، ولی می گوییم: اگر این عقیده ی شما درست است، پس با این واقعیّت چه می کنید؟ برای نمونه، اگر وی بر این باور است که فلان شخص مرده است، از او دلیل و مدرک نمی خواهیم، بلکه می گوییم پس آن فردی که آن جا نشسته است و غذا می خورد یعنی همان فرد مورد نظر کیست؟
با این شیوه، فرد در اندیشه ی خود تجدید نظر خواهد کرد; زیرا با مسلّمات و پدیده هایی رو به رو می شود که چاره ای جز پذیرش آن ها ندارد. پذیرش این واقعیت نیز به معنای دست کشیدن از سوءظن است.
4. هشدار دادن درباره ی پی آمدهای منفی تکیه بر پندار یاد شده
چنان چه خود فرد به غیر علمی بودن سخنان خویش، آگاهی دارد، برشمردن پی آمدهای منفیِ تکیه کردن بر گمان و بیان داستان ها، حکایت ها و آیات و روایاتی در برحذرداشتن انسان ها از گمان های نادرست، سودمند خواهد بود. این راه کار به تنبیه و آگاهی فرد می انجامد و به او هشدار می دهد که دیگر به ظن و مدارک غیرعلمی تکیه نکند. آشکار است که اگر این شیوه با بیانی ادبی و بهره گیری از تمثیل و حکایت همراه باشد، همانند پند سودمند تا ژرفای جان آدمی نفوذ می کند و بر رفتار او اثر می گذارد. به امید آن که بشر از پیروی از گمان های بیهوده، دست بشوید; زیرا دریچه های هدایت تنها در پرتو پیروی از دانش، به روی بشر گشوده خواهد شد.
- [سایر] برای رفع سوء ظن ها و بدبینی ها باید چه کار کرد؟
- [سایر] راهکار مقابله با سوء ظنّ چیست؟
- [سایر] با توجه به اینکه خداوند خود فرموده از کارهایی که سوء ظن مردم را برمیانگیزد پرهیز کنید! چرا در تولد حضرت عیسی(ع) کاری شد که همه نسبت به حضرت مریم(س) سوء ظن پیدا کردند؟
- [سایر] چه عواملی سبب سوء ظن و بدبینی بین همسران می شود؟
- [سایر] چرا در قانون، مردان به راحتی می توانند بر اساس سوء ظن به همسر خود بدون ترس از مجازات او را به قتل برسانند؟
- [آیت الله سیستانی] رابطه با یک دختر نامحرم اگر یک رابطه سالم و بدون سوء ظن باشد و تصمیم به ازدواج داشته باشند آیا اذن پدر لازم است؟
- [سایر] منافذ پوست صورتم بازه و روی بینی و اطراف بینی جوش سر سیاه دارم برای رفع جوشها و بسته شدن منافذ پوستم چه راه هایی وجود دارد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا در مواردی که هدف عقلایی در کار است، مثلا در مقام مشورت دیگران، می توانیم سوء ظن خود را نسبت به شخصی باز گو کنیم؟ مثلا در جایی دزدی یا قتلی صورت گرفته، و ما احتمال می دهیم که دزد یا قاتل فلان شخص باشد. در این صورت چنانچه در مقام مشورت و بازجویی نیروهای انتظامی از ما، و یا حتّی ابتداءاً سوء ظن خود را نسبت به آن شخص بازگو کنیم، چه حکمی دارد؟
- [آیت الله سبحانی] هرگاه دختری پس از عقد دائم و قبل از دخول، طلاق بگیرد در سه صورت ذیل حکم مهریه را بیان فرمایید: الف. درخواست طلاق از ناحیه دختر به جهت سوء ظن به شوهر باشد; ب. درخواست طلاق از ناحیه مرد به جهت سوء ظن و یا یقین به تماس تلفنی دختر با نامحرم قبل از ازدواج باشد; ج. درخواست طلاق از ناحیه مرد به جهت ارتباط نامشروع قبل از ازدواج باشد؟
- [سایر] حکم عقل درباره لزوم داشتن سوء ظن یا حسن ظن نسبت به انسانها چیست؟ و تفاوت حسن ظن با خودفریبی چیست؟ چگونه می توانیم این دو را از هم تفکیک کنیم؟ و چرا ما نسبت به حوادث صدر اسلام و نسبت به بعضی از صحابه رسول خدا(ص) حسن ظنّ نداریم؟ پیامبر(ص) فرموده است: (فعل برادرت را بر بهترین وجه حمل کن) و همانطور درباره اسامه بن زید خواندهایم که پیامبر وقتی وی کسی را به قتل رساند فرمود: (مگر شما از دلش خبر داشتی؟) حال چرا ما نسبت به فعل ابوبکر و عمر زمانی که پیامبر کاغذی برای نوشتن وصیتنامه خواستند و آنان امتناع کردند، حسن ظن نداریم؟
- [آیت الله اردبیلی] اگر بدعتی در اسلام واقع شود، اظهار حق و انکار باطل واجب است و این وجوب، نسبت به عالمان شدیدتر است و اگر سکوت علمای اعلام موجب هتک مقام علم و موجب سوء ظن به علمای اسلام شود، اظهار حق به هر نحوی که ممکن باشد واجب است، اگرچه بدانند تأثیر نمیکند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه بدعتی در اسلام واقع شود (مانند منکراتی که دولتهای ناصالح به نام اسلام انجام می دهند) بر همه، مخصوصاً علمای دین واجب است حق را اظهار و باطل را انکار کنند و اگر سکوت علمای دین موجب هتک مقام علم، یا سوء ظن به علمای اسلام شود، اظهار حق به هر نحوی که ممکن باشد واجب است، هرچند بدانند تاثیر نمی کند.
- [آیت الله مظاهری] ظن و شک و سهو در نماز عید فطر و قربان حکم ظن و شک و سهو در نمازهای مستحبّی را دارد.
- [آیت الله مظاهری] کسی که نمیداند حالتی که برایش پیدا شده شک است یا ظن، باید به احکام شک عمل کند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] احکامی که درباره شک و سهو و ظن در نمازهای واجب روزانه گفته شد، در سایر نمازهای واجب نیز عیناً وجود دارد، مثلاً اگر در نماز آیات شک کند که یک رکعت خوانده یا دورکعت چون شک او در نماز دو رکعتی است نماز باطل می شود، همچنین سایر احکام شک و سهو و ظن.
- [آیت الله اردبیلی] اگر آب دهان و بینی در داخل دهان یا بینی به خون برسد و بعد از خارج شدن به خون آلوده نباشد پاک است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسی که نمی داند حالتی که برای او پیدا شده است شک است یا ظن باید به احکام شک عمل کند.
- [آیت الله مظاهری] صفت حسادت که رذیله مهمّی است، گرچه معصیت است، ولی پروردگار عالم تا بر طبق آن عملی انجام نگیرد، مؤاخذه نمیکند، بنابراین در خصوص حسد نه سائر رذائل، معصیت و حرمت مربوط به اعمالی است که از آن سرچشمه میگیرد، و تا عملی بر طبق آن انجام نگیرد، بخشیده شده است و ضرر به عدالت هم نمیزند، و همچنین است سوء ظنّ به دیگران اگر صرف خطور در دل باشد و استقرار نداشته باشد، و نظیر خطور گناه که همین حکم را دارد. صفحه 374
- [آیت الله اردبیلی] باید مهریّه برای طرفین عقد (زن و شوهر) به نحوی که رفع جهالت بشود، معلوم باشد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] شستن داخل بینی و مقداری از لب و چشم که در وقت بستن دیده نمیشود واجب نیست و شستن ظاهر بینی و مقداری از لب و چشم که در وقت بستن دیده میشود لازم است.