چگونه در بحث ولایت فقیه به توقیع شریف که از نظر سند مخدوش است تمسّک می‌شود؟
راجع به توقیع شریف، اعتبار و حجیّت آن ثابت است؛ زیرا شیخ ما صدوق (ره) در کتاب (کمال الدین) از شیخ خود( محمد بن محمد بن عصام الکلینی) که از طبقة دهم است روایت کرده است. در اینجا با جملة(رحمه الله) و در موارد دیگر با جمله (رضی الله عنه) از او تجلیل و تعظیم کرده است. در اینجا توقیع شریف را از ( ثقه الاسلام کلینی) و او از (اسحاق بن یعقوب) روایت کرده؛ که او بوسیلة جناب( محمد بن عثمان) رضوان الله تعالی علیه نایب دوّم از نوّاب اربعه، کتابی را که متضمّن سؤالاتی بوده، تقدیم کرده و به خط اشرف حضرت صاحب الامر(ع) توقیعی در جواب دریافت نمود. همچنین (شیخ طوسی) در کتاب (غیبت) این توقیع رفیع را از جماعتی از (جعفر بن محمد بن قولویّه) که از ثقات و اجلاء در حدیث و فقه و صاحب تصنیفات بسیار و از طبقة دهم است، و از (ابی غالب زراری احمد بن محمّد بن سلیمان)، از طبقة دهم، که او نیز از مشایخ و اجلاء است و به جلالت قدر، و کثرت روایت، و (شیخ عصابه)، و القابی غیر از آن، تعظیم و توصیف شده، و از غیر این دو بزرگوار ، روایت فرموده و آن بزرگواران از جناب کلینی، و او از(اسحاق بن یعقوب) که به احتمال قوی برادر کلینی بوده روایت کرده است؛ و از اعتماد(کلینی) به او، و احتجاج (صدوق) و (شیخ طوسی) (محمدون ثلاثه) جلالت قدر وثاقت او نیز معلوم می‌شود. بنابر این نه تنها سند ضعیف نیست، بلکه به نظر می‌رسد که در کمال قوّت و اعتبار است. علاوه بر آن که متن آن که متضمّن جواب از مسایل مهم است نیز بر قوّت و اعتبار آن افزوده است، و اباحة خمس در آن، دلیل بر ضعف آن نمی‌شود، نهایت امر یکی از اخبار، تحلیل و اباحه است که با آن در فقه، مثل سایر روایات، معامله می‌شود. مضافاً بر اینکه معلوم نیست سؤال از مطلق خمس بوده یا از خمس مبتلا به در مورد اماء، و جملة قبل از این جمله که می‌فرماید: (أمّا المُتُلَبّسُونَ بِأَمْوالِنا فَمَنْ اِسْتُحَلَ مِنْها شَیْئاً فَأَکَلَهَ فَإِنَّما یَأْکُلُ النّیرانَ)، (وسائل ج 9/550) نیز قرینه است بر این که سؤال از مطلق خمس نبوده است. بنابراین تعرّض توقیع به صورت اجمال به حکم خمس، شاهدی بر ضعف آن نیست و توقیع رفیع در کمال اعتبار است. eporsesh.com
عنوان سوال:

چگونه در بحث ولایت فقیه به توقیع شریف که از نظر سند مخدوش است تمسّک می‌شود؟


پاسخ:

راجع به توقیع شریف، اعتبار و حجیّت آن ثابت است؛ زیرا شیخ ما صدوق (ره) در کتاب (کمال الدین) از شیخ خود( محمد بن محمد بن عصام الکلینی) که از طبقة دهم است روایت کرده است. در اینجا با جملة(رحمه الله) و در موارد دیگر با جمله (رضی الله عنه) از او تجلیل و تعظیم کرده است.
در اینجا توقیع شریف را از ( ثقه الاسلام کلینی) و او از (اسحاق بن یعقوب) روایت کرده؛ که او بوسیلة جناب( محمد بن عثمان) رضوان الله تعالی علیه نایب دوّم از نوّاب اربعه، کتابی را که متضمّن سؤالاتی بوده، تقدیم کرده و به خط اشرف حضرت صاحب الامر(ع) توقیعی در جواب دریافت نمود. همچنین (شیخ طوسی) در کتاب (غیبت) این توقیع رفیع را از جماعتی از (جعفر بن محمد بن قولویّه) که از ثقات و اجلاء در حدیث و فقه و صاحب تصنیفات بسیار و از طبقة دهم است، و از (ابی غالب زراری احمد بن محمّد بن سلیمان)، از طبقة دهم، که او نیز از مشایخ و اجلاء است و به جلالت قدر، و کثرت روایت، و (شیخ عصابه)، و القابی غیر از آن، تعظیم و توصیف شده، و از غیر این دو بزرگوار ، روایت فرموده و آن بزرگواران از جناب کلینی، و او از(اسحاق بن یعقوب) که به احتمال قوی برادر کلینی بوده روایت کرده است؛ و از اعتماد(کلینی) به او، و احتجاج (صدوق) و (شیخ طوسی) (محمدون ثلاثه) جلالت قدر وثاقت او نیز معلوم می‌شود. بنابر این نه تنها سند ضعیف نیست، بلکه به نظر می‌رسد که در کمال قوّت و اعتبار است.
علاوه بر آن که متن آن که متضمّن جواب از مسایل مهم است نیز بر قوّت و اعتبار آن افزوده است، و اباحة خمس در آن، دلیل بر ضعف آن نمی‌شود، نهایت امر یکی از اخبار، تحلیل و اباحه است که با آن در فقه، مثل سایر روایات، معامله می‌شود.
مضافاً بر اینکه معلوم نیست سؤال از مطلق خمس بوده یا از خمس مبتلا به در مورد اماء، و جملة قبل از این جمله که می‌فرماید: (أمّا المُتُلَبّسُونَ بِأَمْوالِنا فَمَنْ اِسْتُحَلَ مِنْها شَیْئاً فَأَکَلَهَ فَإِنَّما یَأْکُلُ النّیرانَ)، (وسائل ج 9/550) نیز قرینه است بر این که سؤال از مطلق خمس نبوده است. بنابراین تعرّض توقیع به صورت اجمال به حکم خمس، شاهدی بر ضعف آن نیست و توقیع رفیع در کمال اعتبار است.
eporsesh.com





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین