کار در نگاه دین چه جایگاهی را به خود اختصاص داده است؟
بی کاری، در اسلام مردود و مطرود است و کار به عنوان یک امر مقدّس شناخته شده است. در زبان دین، وقتی می خواهند تقدس چیزی را بیان کنند، به این صورت بیان می کنند که خداوند فلان چیز را دوست دارد. مثلاً در حدیث وارد شده است: (اِنَّ اللّهَ یُحِبُّ المُومِنَ المُحتَرِف؛ خداوند مؤمنی را که دارای یک حرفه است و بدان اشتغال دارد، دوست دارد) یا اینکه گفته اند: (اَلکادُّ عَلی عِیالِهِ کَالمُجاهِدِ فی سَبیلِ اللّهِ؛ کسی که خود را برای اداره زندگی[اهل و عیالش] به مشقّت می اندازد، مانند کسی است که در راه خدا جهاد می کند.) آن حدیث نبوی معروف نیز فرموده است: (مَلعون مَن اَلقی کَلَّهُ عَلَی النّاسِ)؛ هر کسی که بی کار بگردد و سنگینی [اقتصادی] خود را بر دوش مردم بیاندازد، ملعون است و لعنت خدا شامل اوست. این حدیث در وسائل و بعضی کتب دیگر است. حدیث دیگری در (بحار) و برخی کتب دیگر هست که وقتی در حضور مبارک رسول الله صلی الله علیه و آله درباره کسی سخن می گفتند که فلانی چنین و چنان است، حضرت می پرسید: کارش چیست؟ اگر می گفتند کار ندارد، می فرمود: (سَقَطَ مِن عَینی؛ یعنی در چشم من دیگر ارزشی ندارد). در این زمینه متون زیادی داریم. در همین کتاب کوچک (داستان راستان) از حکایات و داستان های کوچکی که از پیامبر و امیرالمؤمنین علی علیه السلام و دیگر ائمه علیهم السلام نقل کرده ایم، فهمیده می شود که چقدر کار کردن و کار داشتن از نظر پیشوایان اسلام مقدّس است. درست برعکس آن چیزی است که در میان برخی متصوّفه و زاهد مآبان و احیانا در فکر خود ما رسوخ داشته است که کار را فقط در صورت بیچارگی و ناچاری درست می دانیم. یعنی هر کسی که کاری دارد، می گوییم این بیچاره محتاج است و مجبور است که کار کند. فی حدّ ذاته، آن چیزی که آن را توفیق و مقدس می شمارند، بی کاری است که خوشا به حال کسانی که نیاز ندارند کاری داشته باشند. حال کسی که بیچاره است، دیگر چه کار می توان کرد؟! در صورتی که اصلاً مسئله نیاز و بی نیازی مطرح نیست. اولاً کار یک وظیفه است. حدیث (مَلعُون مَن اَلقی کَلَّهُ عَلَی النّاسِ) ناظر به این جهت است، ولی ما اکنون درباره کار از این نظر بحث نمی کنیم که کار یک وظیفه اجتماعی است و اجتماع حقّی برگردن انسان دارد و یک فرد هرچه مصرف می کند، محصول کار دیگران است. اگر نظریه مارکسیست ها را بپذیریم، اساسا ثروت و ارزش و هر چیزی که ارزش دارد، تمام ارزشش به کاری بستگی دارد که در راه ایجاد آن انجام گرفته است. یعنی کالا و کالا بودن کالا در واقع تجسّم کاری است که روی آن انجام شده است. حال اگر این نظریه صد در صد درست نباشد،1 باز هر چیزی که انسان مصرف می کند، دست کم مقداری از ارزش آن در برابر کاری است که روی آن انجام گرفته است. لباسی که می پوشیم، غذایی که می خوریم، کفشی که به پا می کنیم، مسکنی که در آن زندگی می کنیم، هرچه را که نظر کنیم، می بینیم در نتیجه کار دیگران غرق هستیم. کتابی که جلومان گذاشته و مطالعه می کنیم، محصول کار دیگران است؛ آنکه تألیف کرده؛ آنکه کاغذ ساخته؛ آنکه چاپ کرده؛ آنکه جلد نموده و غیره. انسان در اجتماعی که زندگی می کند، در محصول کار دیگران غرق است و به هر بهانه ای بخواهد، از زیر بار کار شانه خالی کند، همان فرموده پیامبر است که سنگینی او روی دوش دیگران هست بدون اینکه کوچک ترین سنگینی از دیگران به دوش گرفته باشد.2 1 . استاد شهید در نوشته های اقتصادی خود ثابت کرده که این نظریه مردود است و کار فقط یکی از منشأهای ارزشی به شمار می رود. 2 . تعلیم و تربیت در اسلام، علامه شهید مرتضی مطهری(ره)، صص 411 413. www.irc.ir
عنوان سوال:

کار در نگاه دین چه جایگاهی را به خود اختصاص داده است؟


پاسخ:

بی کاری، در اسلام مردود و مطرود است و کار به عنوان یک امر مقدّس شناخته شده است. در زبان دین، وقتی می خواهند تقدس چیزی را بیان کنند، به این صورت بیان می کنند که خداوند فلان چیز را دوست دارد. مثلاً در حدیث وارد شده است: (اِنَّ اللّهَ یُحِبُّ المُومِنَ المُحتَرِف؛ خداوند مؤمنی را که دارای یک حرفه است و بدان اشتغال دارد، دوست دارد) یا اینکه گفته اند: (اَلکادُّ عَلی عِیالِهِ کَالمُجاهِدِ فی سَبیلِ اللّهِ؛ کسی که خود را برای اداره زندگی[اهل و عیالش] به مشقّت می اندازد، مانند کسی است که در راه خدا جهاد می کند.) آن حدیث نبوی معروف نیز فرموده است: (مَلعون مَن اَلقی کَلَّهُ عَلَی النّاسِ)؛ هر کسی که بی کار بگردد و سنگینی [اقتصادی] خود را بر دوش مردم بیاندازد، ملعون است و لعنت خدا شامل اوست. این حدیث در وسائل و بعضی کتب دیگر است. حدیث دیگری در (بحار) و برخی کتب دیگر هست که وقتی در حضور مبارک رسول الله صلی الله علیه و آله درباره کسی سخن می گفتند که فلانی چنین و چنان است، حضرت می پرسید: کارش چیست؟ اگر می گفتند کار ندارد، می فرمود: (سَقَطَ مِن عَینی؛ یعنی در چشم من دیگر ارزشی ندارد). در این زمینه متون زیادی داریم. در همین کتاب کوچک (داستان راستان) از حکایات و داستان های کوچکی که از پیامبر و امیرالمؤمنین علی علیه السلام و دیگر ائمه علیهم السلام نقل کرده ایم، فهمیده می شود که چقدر کار کردن و کار داشتن از نظر پیشوایان اسلام مقدّس است. درست برعکس آن چیزی است که در میان برخی متصوّفه و زاهد مآبان و احیانا در فکر خود ما رسوخ داشته است که کار را فقط در صورت بیچارگی و ناچاری درست می دانیم. یعنی هر کسی که کاری دارد، می گوییم این بیچاره محتاج است و مجبور است که کار کند. فی حدّ ذاته، آن چیزی که آن را توفیق و مقدس می شمارند، بی کاری است که خوشا به حال کسانی که نیاز ندارند کاری داشته باشند. حال کسی که بیچاره است، دیگر چه کار می توان کرد؟!
در صورتی که اصلاً مسئله نیاز و بی نیازی مطرح نیست. اولاً کار یک وظیفه است. حدیث (مَلعُون مَن اَلقی کَلَّهُ عَلَی النّاسِ) ناظر به این جهت است، ولی ما اکنون درباره کار از این نظر بحث نمی کنیم که کار یک وظیفه اجتماعی است و اجتماع حقّی برگردن انسان دارد و یک فرد هرچه مصرف می کند، محصول کار دیگران است. اگر نظریه مارکسیست ها را بپذیریم، اساسا ثروت و ارزش و هر چیزی که ارزش دارد، تمام ارزشش به کاری بستگی دارد که در راه ایجاد آن انجام گرفته است. یعنی کالا و کالا بودن کالا در واقع تجسّم کاری است که روی آن انجام شده است. حال اگر این نظریه صد در صد درست نباشد،1 باز هر چیزی که انسان مصرف می کند، دست کم مقداری از ارزش آن در برابر کاری است که روی آن انجام گرفته است. لباسی که می پوشیم، غذایی که می خوریم، کفشی که به پا می کنیم، مسکنی که در آن زندگی می کنیم، هرچه را که نظر کنیم، می بینیم در نتیجه کار دیگران غرق هستیم. کتابی که جلومان گذاشته و مطالعه می کنیم، محصول کار دیگران است؛ آنکه تألیف کرده؛ آنکه کاغذ ساخته؛ آنکه چاپ کرده؛ آنکه جلد نموده و غیره. انسان در اجتماعی که زندگی می کند، در محصول کار دیگران غرق است و به هر بهانه ای بخواهد، از زیر بار کار شانه خالی کند، همان فرموده پیامبر است که سنگینی او روی دوش دیگران هست بدون اینکه کوچک ترین سنگینی از دیگران به دوش گرفته باشد.2
1 . استاد شهید در نوشته های اقتصادی خود ثابت کرده که این نظریه مردود است و کار فقط یکی از منشأهای ارزشی به شمار می رود.
2 . تعلیم و تربیت در اسلام، علامه شهید مرتضی مطهری(ره)، صص 411 413.
www.irc.ir





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین