چند گروه از ذمّیان درعین بهره مندی از جمیع مزایا و حقوق قرارداد ذمّه از دادن جزیه معاف اند که عبارت اند از: اطفال و افراد نابالغ که تابع پدران خود هستند، زنان به تبعیّت از شوهران خود از مزایای قرارداد ذمّه بهره مند می گردند [1] زنان و دختران بی همسر، مستمندان، پیرمردان، فقرا، افراد نابینا و زمین گیر، بیماران بی بضاعت، راهب ها و دیرنشینان که از راه صدقات زندگی می کنند، کشیشان و سایر روحانیون و افرادی که به کار عبادت پرداخته اند و دیوانگان و کسانی که مشاعر خود را از دست داده و یا بر اثر ضعف ادراک و تشخیص، جزء ابلهان محسوب می شوند. هم چنین افراد دیگری نیز از پرداخت جزیه معاف اند: 1. در صورتی که معاف نمودن گروه های یهودی یا مسیحی و یا زردشتی موجب زیاد شدن علاقه ی آنها به اسلام و پیوستن به صفوف مسلمین شود و الزام آنها بر دادن جزیه تمایل آنان را به دشمنان برانگیزد، اینان از پرداخت جزیه معاف اند. 2. هر وقت مسلمانان دیگر قادر بر انجام مسئولیت های قرارداد ذمّه نباشند، پرداخت جزیه از ذمّیان منتفی می شود. 3. اگر مسلمانان به کمک نظامی اهل ذمّه نیاز پیدا کردند، طی یک پیمان مشترک دفاعی از پرداخت جزیه معاف می شوند. 4. هر فردی از اهل ذمّه اگر شهادتین (شهادت بر یگانگی خداوند و بر بعثت پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) از جانب او) را بگوید و مسلمان شود از پرداخت جزیه معاف می گردد؛ زیرا اسلام آنچه را مربوط به ماقبل اسلام است بی اثر می کند و از بین می برد[2] (الاسلام یَجُبُّ ما قبله). 5. فوت ذمّی، قبل از فرارسیدن موعدِ مقرّرِ پرداخت جزیه، موجب اسقاط جزیه می شود. قابل ذکر است برای این که ارزش انسانیِ این پیمان برای اهل ذمّه و بی ارزشی منافع مالی و مادی آن برای مسلمین روشن شود، کافی است به کیفیت پیمان های نظامی و دفاعیِ دنیای امروز نظری بیفکنیم. در دنیای امروز، غرامت و عوض مالی به مقدار شگفت انگیزی از دولتی که باید طبق پیمان، مورد حمایت نظامی قرار گیرد، دریافت می شود. چه بسا دولتی که باید مورد حمایت قرار گیرد منابع سرشار زیرزمینی خود از قبیل نفت، معادن و... را در پای این پیمان از دست می دهد و احیاناً به بهانه ی دفاع، از طرف نیروهای دولت متعهّد! اشغال می گردد و خودش خطر بزرگی برای کشور کوچک هم پیمان محسوب می شود. تنها فایده ی این پیمان های نظامی و دفاعی این بود که در بسیاری از اوقات، در مواقعی که کشور متعهّد بزرگ در خطر حمله و تجاوز قرار می گرفت، کشور هم پیمان را سپربلای خود قرار می داد و در برخی موارد، موجودیّت خود را به قیمت نابودی آن حفظ می نمود. استعمار به شکل سابقش از بین رفته و به صورت های دیگر، از جمله در زیر ماسک فریبنده ی پیمان های نظامی و دفاعی نه تنها پایدار مانده، بلکه بر قدرت و خطر آن نیز افزوده شده است).[3] پی نوشتها: [1]. ابن قدامه، المغنی، ش10، ص581 به بعد، به نقل از ابن قیّم،احکام اهل الذمّه. [2]. ناصر مکارم شیرازی، القواعد الفقهیّه، ج 2، ص 171 188. [3]. ر.ک: عباسعلی عمید زنجانی، حقوق اقلیّتها، ص 119 141. منبع: اسلام و اقلیّت های مذهبی، محمد باقر طاهری، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1384).
چند گروه از ذمّیان درعین بهره مندی از جمیع مزایا و حقوق قرارداد ذمّه از دادن جزیه معاف اند که عبارت اند از:
اطفال و افراد نابالغ که تابع پدران خود هستند، زنان به تبعیّت از شوهران خود از مزایای قرارداد ذمّه بهره مند می گردند [1] زنان و دختران بی همسر، مستمندان، پیرمردان، فقرا، افراد نابینا و زمین گیر، بیماران بی بضاعت، راهب ها و دیرنشینان که از راه صدقات زندگی می کنند، کشیشان و سایر روحانیون و افرادی که به کار عبادت پرداخته اند و دیوانگان و کسانی که مشاعر خود را از دست داده و یا بر اثر ضعف ادراک و تشخیص، جزء ابلهان محسوب می شوند.
هم چنین افراد دیگری نیز از پرداخت جزیه معاف اند:
1. در صورتی که معاف نمودن گروه های یهودی یا مسیحی و یا زردشتی موجب زیاد شدن علاقه ی آنها به اسلام و پیوستن به صفوف مسلمین شود و الزام آنها بر دادن جزیه تمایل آنان را به دشمنان برانگیزد، اینان از پرداخت جزیه معاف اند.
2. هر وقت مسلمانان دیگر قادر بر انجام مسئولیت های قرارداد ذمّه نباشند، پرداخت جزیه از ذمّیان منتفی می شود.
3. اگر مسلمانان به کمک نظامی اهل ذمّه نیاز پیدا کردند، طی یک پیمان مشترک دفاعی از پرداخت جزیه معاف می شوند.
4. هر فردی از اهل ذمّه اگر شهادتین (شهادت بر یگانگی خداوند و بر بعثت پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) از جانب او) را بگوید و مسلمان شود از پرداخت جزیه معاف می گردد؛ زیرا اسلام آنچه را مربوط به ماقبل اسلام است بی اثر می کند و از بین می برد[2] (الاسلام یَجُبُّ ما قبله).
5. فوت ذمّی، قبل از فرارسیدن موعدِ مقرّرِ پرداخت جزیه، موجب اسقاط جزیه می شود.
قابل ذکر است برای این که ارزش انسانیِ این پیمان برای اهل ذمّه و بی ارزشی منافع مالی و مادی آن برای مسلمین روشن شود، کافی است به کیفیت پیمان های نظامی و دفاعیِ دنیای امروز نظری بیفکنیم. در دنیای امروز، غرامت و عوض مالی به مقدار شگفت انگیزی از دولتی که باید طبق پیمان، مورد حمایت نظامی قرار گیرد، دریافت می شود.
چه بسا دولتی که باید مورد حمایت قرار گیرد منابع سرشار زیرزمینی خود از قبیل نفت، معادن و... را در پای این پیمان از دست می دهد و احیاناً به بهانه ی دفاع، از طرف نیروهای دولت متعهّد! اشغال می گردد و خودش خطر بزرگی برای کشور کوچک هم پیمان محسوب می شود. تنها فایده ی این پیمان های نظامی و دفاعی این بود که در بسیاری از اوقات، در مواقعی که کشور متعهّد بزرگ در خطر حمله و تجاوز قرار می گرفت، کشور هم پیمان را سپربلای خود قرار می داد و در برخی موارد، موجودیّت خود را به قیمت نابودی آن حفظ می نمود. استعمار به شکل سابقش از بین رفته و به صورت های دیگر، از جمله در زیر ماسک فریبنده ی پیمان های نظامی و دفاعی نه تنها پایدار مانده، بلکه بر قدرت و خطر آن نیز افزوده شده است).[3]
پی نوشتها:
[1]. ابن قدامه، المغنی، ش10، ص581 به بعد، به نقل از ابن قیّم،احکام اهل الذمّه.
[2]. ناصر مکارم شیرازی، القواعد الفقهیّه، ج 2، ص 171 188.
[3]. ر.ک: عباسعلی عمید زنجانی، حقوق اقلیّتها، ص 119 141.
منبع: اسلام و اقلیّت های مذهبی، محمد باقر طاهری، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1384).
- [سایر] آیا قرارداد پرداخت جزیه با غیر مسلمین عادلانه است؟
- [سایر] آیا برخورد تحقیرآمیز با اهل کتاب هنگام دریافت جزیه(مالیات مخصوص) با زندگی مسالمتآمیز با آنان منافات ندارد؟
- [سایر] چرا هم اکنون جزیة اهل کتاب گرفته نمیشود و چرا خمس معاملات زمین که کافر از مسلمین میخرد گرفته نمیشود؟
- [سایر] مقدار جزیه چقدر است؟ چرا در زمان ما در بلاد اسلامی از غیرمسلمین جزیه گرفته نمی شود؟
- [آیت الله خامنه ای] آیا اهل کتابی که در کشورهای اسلامی زندگی می کنند، حکم اهل ذمّه را دارند؟
- [سایر] آیا جزیه عقوبت کفر است؟
- [سایر] دیدگاه امام علی(ع) در برخورد با اهل ذمه چیست؟
- [سایر] «اهل رده» در صدر اسلام به چه گروه گفته می شد؟
- [سایر] قدریه یا اهل قدر یا قدریون چه کسانی یا چه گروه هایی هستند؟
- [سایر] اسلام نسبت به چه اقوام و مذاهبی امر به جهاد با آنان داده است تا اسلام بیاورند یا کشته شوند؟ و نسبت به چه ملیت هایی حکم به جهاد داده تا اسلام آورده یا جزیه پرداخت کنند؟
- [آیت الله جوادی آملی] .در توزیع سهم سادات (خمس ) میان اَ یتام , مساکین و ابنالسبیل, لازم نی ست به تمام افراد از آنان بپرازند, بلکه اگر به بعضی از افراد آن ها پرداخت شود کافی است , همچنین لازم نیست سهم سادات (خمس) را به هر سه گروه (ایتام، مساکین و ابن السبیل) بپرازند، بلکه اگر به یکی از آن سه گروه داده شود, کافی است. شروط موارد مصرف
- [آیت الله مکارم شیرازی] گروه سوم عمو و عمه و دایی و خاله و اولاد آنان است که اگر از گروه اول و دوم کسی نباشد آنها ارث می برند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] جواب سلام کسی که از روی مسخره یا شوخی سلام می کند واجب نیست، و احتیاط واجب آن است که در جواب سلام مرد و زن غیر مسلمان اهل ذمه بگوید (علیک).
- [آیت الله نوری همدانی] کسی که خمس بدهکار است نمی تواند آن را به ذمّه بگیرد یعنی خود را بدهکار اهل خمس بداند و در تمام مال تصّرف کند و چنانچه تصرّف کند و آن مال تَلَف شود ، باید خمس آن را بدهد .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . کسی که خمس بدهکار است، نمیتواند آن را به ذمه بگیرد، یعنی خود را بدهکار اهل خمس بداند، و در تمام مال تصرف کند، و چنانچه تصرف کند، و آن مال تلف شود، باید خمس آن را بدهد.
- [آیت الله بروجردی] کسی که خمس بدهکار است، نمیتواند آن را به ذمّه بگیرد یعنی خود را بدهکار اهل خمس بداند و در تمام مال تصرف کند و چنانچه تصرف کند و آن مال تلف شود، باید خمس آن را بدهد.
- [آیت الله خوئی] کسی که خمس بدهکار است، نمیتواند آن را به ذمه بگیرد، یعنی خود را بدهکار اهل خمس بداند و در تمام مال تصرف کند، و چنانچه تصرف کند و آن مال تلف شود، باید خمس آن را بدهد.
- [امام خمینی] کسی که خمس بدهکار است، نمی تواند آن را به ذمه بگیرد، یعنی خود را بدهکار اهل خمس بداند و در تمام مال تصرف کند، و چنانچه تصرف کند و آن مال تلف شود، باید خمس آن را بدهد.
- [آیت الله سیستانی] کسی که خمس بدهکار است نمیتواند آن را به ذمّه بگیرد ، یعنی خود را بدهکار اهل خمس بداند و در تمام مال تصرف کند ، و چنانچه تصرف کند و آن مال تلف شود ، باید خمس آن را بدهد .
- [آیت الله شبیری زنجانی] کسی که در مال وی خمس میباشد نمیتواند آن را به ذمّه بگیرد، یعنی خود را بدهکار اهل خمس بداند و در تمام مال تصرّف کند و چنانچه تصرّف کند و آن مال تلف شود، باید خمس آن را بدهد.