دموکراسی را می توان از چند نظر تقسیم کرد. کهن ترین نوع آن دموکراسی مستقیم بود که ابتدا در دولت شهرهای یونان، به خصوص در آتن (قرن پنجم) ظاهر شد و در آن عموم مردم، به جز زنان و بردگان، مستقیماً در وضع قوانین شرکت می کردند. برای امور اجرایی نیز، مردم به نوبت عهده دار سمت ها می شدند و دادرسان را با قرعه انتخاب می کردند. البته افلاطون این نوع حکومت را مطلقاً رد می کرد و شاگردش ارسطو نیز آن را به عنوان شرّ کم تر می پذیرفت. دموکراسی مستقیم هنوز در بعضی از کانتون های سوییس به صورت مراجعه ی دایمی به آرای عمومی و در بعضی کشورهای دیگر در حالت های استثنایی اعمال می شود.[1] از انواع دیگر دموکراسی، دموکراسی کلاسیک، دموکراسی تکاملی رادیکال و دموکراسی مشارکتی هستند که می توان همه ی آن ها را زیر عنوان (دموکراسی مستقیم) طبقه بندی کرد. البته ناهمگونی های میان آن ها را نباید نادیده گرفت؛[2] بنابراین در دموکراسی مستقیم یا مشارکتی، شهروندان مستقیماً در نظام تصمیم گیری درباره ی مسائل عمومی دخالت دارند. نوع دیگر دموکراسی که مدل های معاصر را در خود دارد، دموکراسی غیرمستقیم است که دموکراسی لیبرالی یا پارلمانی نیز خوانده می شود، و آن نوعی نظام حکومتیِ شامل مسئولان منتخب است که در چارچوب حکومت قانون، نمایندگی منافع و دیدگاه های شهروندان را بر عهده دارند.[3] دموکراسی لیبرالی یا پارلمانی دو قسمت عمده دارد: دموکراسی تکاملی و دموکراسی حمایتی. دموکراسی مشارکتی، تعاملی رادیکال، قانونی و تکثرگرایی را می توان زیر عنوان دموکراسی تکاملی قرار داد؛ چنان که دموکراسی رقابتی نخبه گرا و دموکراسی قانونی انواعی از دموکراسی حمایتی به شمار می آیند. [4] [5] در نگاهی دیگر، دموکراسی به دموکراسی سیاسی، دموکراسی اجتماعی و دموکراسی اقتصادی تقسیم می شود. دموکراسی سیاسی در عمل به معنای حکومت اکثریت، یا نصف به اضافه ی یکِ مجموع رأی دهندگان است. از مفهوم سیاسی دموکراسی دو برداشت متضاد وجود دارد: اول، مطلق انگاشتن اراده ی اکثریت و تحمیل آن بر همه است که نتیجه ی آن، دموکراسی مارکسیستی، زیر عنوان (دموکراسی های توده ای) و در شکل (دیکتاتوری پرولتاریا) مجسم می شود. دوم، دموکراسی لیبرالی است که عبارت است از: لزوم شرکت آزادانه ی افراد در ظاهر ساختن آن اراده و امکان دادن به اقلیت که به اکثریت تبدیل شود.[6] دموکراسی هدایت شده نوع دیگری از دموکراسی است که بعضی از کشورهای قاره ی آسیا، به ویژه اندونزی و پاکستان، دست به آزمایش هایی برای انطباق آن با شرایط اجتماعی خود زده اند. در عین حال دموکراسی های باثبات نیز در این قسمت از جهان، یعنی هند و ژاپن و مانند آن ها قرار دارند.[7] پی نوشتها: [1]. محبوب شهبازی، تقدیر مردم سالاری ایرانی، ص 7، مقدمه ی حسین بشیریه. [2]. دیوید هیلد، مدل های دموکراسی، ص 9. [3]. همان ، ص 18. [4]. همان. [5]. همان، ص 20. [6]. همان، ص 87. [7]. همان، ص 89 و 90. منبع: اسلام و دموکراسی، نصرالله سخاوتی، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1383)
مهم ترین مدل های دموکراسی کدام اند؟
دموکراسی را می توان از چند نظر تقسیم کرد. کهن ترین نوع آن دموکراسی مستقیم بود که ابتدا در دولت شهرهای یونان، به خصوص در آتن (قرن پنجم) ظاهر شد و در آن عموم مردم، به جز زنان و بردگان، مستقیماً در وضع قوانین شرکت می کردند. برای امور اجرایی نیز، مردم به نوبت عهده دار سمت ها می شدند و دادرسان را با قرعه انتخاب می کردند. البته افلاطون این نوع حکومت را مطلقاً رد می کرد و شاگردش ارسطو نیز آن را به عنوان شرّ کم تر می پذیرفت. دموکراسی مستقیم هنوز در بعضی از کانتون های سوییس به صورت مراجعه ی دایمی به آرای عمومی و در بعضی کشورهای دیگر در حالت های استثنایی اعمال می شود.[1]
از انواع دیگر دموکراسی، دموکراسی کلاسیک، دموکراسی تکاملی رادیکال و دموکراسی مشارکتی هستند که می توان همه ی آن ها را زیر عنوان (دموکراسی مستقیم) طبقه بندی کرد. البته ناهمگونی های میان آن ها را نباید نادیده گرفت؛[2] بنابراین در دموکراسی مستقیم یا مشارکتی، شهروندان مستقیماً در نظام تصمیم گیری درباره ی مسائل عمومی دخالت دارند. نوع دیگر دموکراسی که مدل های معاصر را در خود دارد، دموکراسی غیرمستقیم است که دموکراسی لیبرالی یا پارلمانی نیز خوانده می شود، و آن نوعی نظام حکومتیِ شامل مسئولان منتخب است که در چارچوب حکومت قانون، نمایندگی منافع و دیدگاه های شهروندان را بر عهده دارند.[3] دموکراسی لیبرالی یا پارلمانی دو قسمت عمده دارد: دموکراسی تکاملی و دموکراسی حمایتی. دموکراسی مشارکتی، تعاملی رادیکال، قانونی و تکثرگرایی را می توان زیر عنوان دموکراسی تکاملی قرار داد؛ چنان که دموکراسی رقابتی نخبه گرا و دموکراسی قانونی انواعی از دموکراسی حمایتی به شمار می آیند. [4] [5]
در نگاهی دیگر، دموکراسی به دموکراسی سیاسی، دموکراسی اجتماعی و دموکراسی اقتصادی تقسیم می شود. دموکراسی سیاسی در عمل به معنای حکومت اکثریت، یا نصف به اضافه ی یکِ مجموع رأی دهندگان است. از مفهوم سیاسی دموکراسی دو برداشت متضاد وجود دارد: اول، مطلق انگاشتن اراده ی اکثریت و تحمیل آن بر همه است که نتیجه ی آن، دموکراسی مارکسیستی، زیر عنوان (دموکراسی های توده ای) و در شکل (دیکتاتوری پرولتاریا) مجسم می شود. دوم، دموکراسی لیبرالی است که عبارت است از: لزوم شرکت آزادانه ی افراد در ظاهر ساختن آن اراده و امکان دادن به اقلیت که به اکثریت تبدیل شود.[6]
دموکراسی هدایت شده نوع دیگری از دموکراسی است که بعضی از کشورهای قاره ی آسیا، به ویژه اندونزی و پاکستان، دست به آزمایش هایی برای انطباق آن با شرایط اجتماعی خود زده اند. در عین حال دموکراسی های باثبات نیز در این قسمت از جهان، یعنی هند و ژاپن و مانند آن ها قرار دارند.[7]
پی نوشتها:
[1]. محبوب شهبازی، تقدیر مردم سالاری ایرانی، ص 7، مقدمه ی حسین بشیریه.
[2]. دیوید هیلد، مدل های دموکراسی، ص 9.
[3]. همان ، ص 18.
[4]. همان.
[5]. همان، ص 20.
[6]. همان، ص 87.
[7]. همان، ص 89 و 90.
منبع: اسلام و دموکراسی، نصرالله سخاوتی، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1383)
- [سایر] میتوان گفت ایران حکومت تک حزبیست و اصطلاحی که به عنوان حزب در ایران رایج است، در واقع فراکسیون هایی از حزب جمهوری اسلامی هستند. در نتیجه انتخابات و دموکراسی در ایران آزاد نیست؟دموکراسی باید جامع باشد تا تمام اقشار و افکار جامعه آزادانه به حزب مورد نظر خود رای بدهند. و این هیچ ربطی به بیگانگی این مدل ندارد؟
- [سایر] آیا نظام دموکراسی را میتوان مورد قبول اسلام دانست و اسلام را دین دموکراسی خواند؟
- [آیت الله علوی گرگانی] نگه داشتن ریش مدل پروفسوری چگونه است؟
- [سایر] آیا دموکراسی مستقیم بر غیرمستقیم برتری دارد؟
- [سایر] پیشینه ی دموکراسی در ایران چگونه است؟
- [سایر] آیا ماهیت دموکراسی، همان لیبرالیسم است؟
- [سایر] رابطه بین حکومت دینی با جمهوریت و دموکراسی بر چه اساسی است؟ آیا حکومت دینی با جمهوریت و دموکراسی تعارض دارد؟
- [سایر] آیا اسلام درباره مدل کفش هم نظر خاصی دارد؟
- [سایر] مدل بانکداری اسلامی منطبق بر فقه شیعه کدام است؟
- [سایر] آیا نظام دموکراسی را میتوان مورد قبول اسلام دانست و اسلام را دین دموکراسی خواند؟
- [آیت الله جوادی آملی] .خیار غبن که مغبون میتواند معامله را به هم بزند , در صورتی است که تفاوت قیمت، مورد اهمیت باشد و مغبون از آن تفاوتِ مهم, آگاه نباشد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . همکاری و شرکت با مؤسسات فرهنگی بیگانگان و فِرَق ضاله که از عوامل مهم استعمار و تضعیف مسلمین و تقویت کفار بوده و هست جایز نیست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] نگاه کردن به زن نامحرم برای شناختن او به منظور شهادت دادن در دادگاه و امور مهم و لازمی از این قبیل جایز است.
- [آیت الله اردبیلی] اگر حفظ عضو مهم و مؤثّری از مسلمان، متوقّف بر قطع عضو میّت مسلمان باشد، در این صورت نیز بنابر اقوی قطع و پیوند آن عضو جایز است، بخصوص اگر خودِ میّت به آن وصیّت کرده باشد.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر جلوگیری از گناه متوقف بر گرفتن دست گناهکار یا خارج کردن وی از محل انجام گناه یا گرفتن ابزار گناه یا تصرف در آن باشد، جایز بلکه واجب است انجام شود; ولی نابود کردن اموال محترم او جایز نیست وموجب ضمان است; مگر آنکه جلوگیری از گناه مهم به آن وابسته باشد که ظاهراً در این صورت ضامن نیست.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] انسان می تواند در هر شب از ماه رمضان برای روزه فردای آن نیت کند و بهتر است که شب اول ماه هم نیت روزه همه ماه را بنماید و آنچه مهم است این است که مقارن اذان صبح هر روز نیت روزه ولو ارتکازاً داشته باشد.
- [آیت الله جوادی آملی] .هرگاه پوشیدن لباس غصبی در حال نماز حرام نباشد , مانند آنکه حفظ جان یا سلامت یا امر مهمّ مالی متوقف بر پوشیدن آن باشد، چون هیچ جزئی از اجزای نماز مستلزم تصرّف حرام نیست، نماز در این ح ال, صحیح است.
- [آیت الله اردبیلی] به طور کلّی سرگرمیهای گوناگون اگر همراه با کار حرام یا مستلزم حرام نباشند، اشکال ندارد؛ بنابر این گوشدادن و دیدن برنامههای سینما، تئاتر، رادیو، تلویزیون، ماهواره و مانند آن، چنانچه مستلزم فساد افکار و اخلاق فرد یا جامعه و یا ترویج باطل نباشد، اشکال ندارد؛ ولی باید مواظب باشند مانع از کارهای واجب و مهم نشود و مخصوصا نسبت به کودکان دقّت بیشتری اعمال گردد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر یکی از زن یا شوهر، بچّه بخواهد و دیگری نخواهد، در صورتی که هیچ کدام عذر موجّه و شرعی نداشته باشند، حقّ کسی که بچّه میخواهد مقدّم است، مگر این که طرف دیگر به طور صریح یا ضمنی جزء عقد ازدواج شرط کرده باشد که بچهدار نشوند؛ ولی چنانچه زن عذر موجّه و شرعی داشته باشد، مثل این که باردار شدن برای او ضرر جانی مهم داشته باشد، شوهر نمیتواند بچّهدار شدن را به او تحمیل نماید.
- [آیت الله مکارم شیرازی] ک: شایسته است خطیب ملبس به عمامه و عبا باشد و بر عصا یا مانند آن تکیه کند و قبل از شروع به خطبه، به مأمومین سلام کند و سزاوار است مسائل مهم سیاسی و اجتماعی و اخلاقی مسلمین و جهان اسلام و آن منطقه را برای مردم شرح دهد و آنها را به وظایفشان در برابر این مسائل آشنا سازد و در برابر توطئه های دشمنان به آنها هشدار دهد. پس خطیب باید حداکثر استفاده را از خطبه ها برای تهذیب نفوس مردم و آگاه ساختن آنها از مسائل مهم روز بنماید که یکی از اهداف اصلی خطبه ها همین است. خطبه ها را با عبارات فصیح و گویا و بلیغ و مؤثر و نافذ ایراد نماید تا خطبه ها تأثیر لازم را در نفوس مسلمین بگذارد و از این فریضه عبادی سیاسی بهره گیری کامل شود; هرگز به سراغ مسائل تفرقه انداز نرود و مسلمین را به وحدت در مقابل دشمنان دعوت نماید و احتیاط واجب آن است که نمازگزاران هنگام ایراد خطبه با طهارت باشند و رو به امام نشینند و سکوت را رعایت کنند و به خطبه ها گوش فرا دهند، ولی اگر عمداً سخن بگویند، نماز جمعه آنها باطل نمی شود، هر چند کار خلافی کرده اند.