شرح حدیث: ماه رمضان فرصتی است برای خودسازی روحی و آسایش جسم و استراحت دستگاه هاضمه و تنظیم سوخت و سوز بدن. در روایات معده (خانه ی بیماریها) معرفی شده است و (پرهیز) هم اساس و پایه ی همه ی درمانها. این جاست که نقش (روزه درمانی) در تندرستی روشن می شود. اگر امروز روزه و امساک را شیوه ای در معالجه ی بیماریها می دانند، خاصیت (تندرستی) که رهاورد روزه است، قرنها پیش در رهنمودهای دینی آمده است. در کلام نورانی پیامبر خداست: (صُوموا تَصَّحوا؛ روزه بگیرید، تا تندرست شوید. ) فرصت مغتنم ماه رمضان هم برکات و آثار جسمی و سلامتی دارد، هم تقویت اراده و تصفیه ی روح و تهذیب نفس است و هم روحیّه ی نوع دوستی و مهرورزی به مردم و دستگیری از محرومان و نیازمندان را تقویت می کند. از رهاوردهای جسمی و روحی روزه غافل نشویم. پی نوشت: (1)غررالحکم، ج2، ص 27 منبع: حکمت های علوی و ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام علی (علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستانه قدس رضوی، چاپ سوم (1391).
لطفا این حدیث را شرح دهید. امام علی(علیه السلام) فرمودند: ألصیّام اَحَدُ الصَّحَّتَیِنِ؛ روزه گرفتن یکی از دو تندرستی است. (1)
شرح حدیث:
ماه رمضان فرصتی است برای خودسازی روحی و آسایش جسم و استراحت دستگاه هاضمه و تنظیم سوخت و سوز بدن.
در روایات معده (خانه ی بیماریها) معرفی شده است و (پرهیز) هم اساس و پایه ی همه ی درمانها. این جاست که نقش (روزه درمانی) در تندرستی روشن می شود.
اگر امروز روزه و امساک را شیوه ای در معالجه ی بیماریها می دانند، خاصیت (تندرستی) که رهاورد روزه است، قرنها پیش در رهنمودهای دینی آمده است.
در کلام نورانی پیامبر خداست: (صُوموا تَصَّحوا؛ روزه بگیرید، تا تندرست شوید. )
فرصت مغتنم ماه رمضان هم برکات و آثار جسمی و سلامتی دارد، هم تقویت اراده و تصفیه ی روح و تهذیب نفس است و هم روحیّه ی نوع دوستی و مهرورزی به مردم و دستگیری از محرومان و نیازمندان را تقویت می کند.
از رهاوردهای جسمی و روحی روزه غافل نشویم.
پی نوشت:
(1)غررالحکم، ج2، ص 27
منبع: حکمت های علوی و ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام علی (علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستانه قدس رضوی، چاپ سوم (1391).
- [سایر] لطفا این حدیث را شرح دهید. امام علی علیه السلام فرمودند: اَلْغِیْبَةُ جُهْدُ الْعاجِزِ؛ غیبت کردن آخرین تلاش افراد ناتوان است.(1)
- [سایر] لطفا این حدیث را شرح دهید. امام علی علیه السلام فرمودند: اَلْغیبَةُ جُهْدُ الْعاجِزِ؛ غیبت کردن آخرین تلاش افراد ناتوان است(1).
- [سایر] لطفا این حدیث را شرح دهید. امام علی علیه السلام فرمودند: مِلاکُ الدّینِ مُخالَفَةُ الْهَوی؛ معیار دینداری مخالفت با هوای نفس است»(1).
- [سایر] لطفا این حدیث را شرح دهید. امام علی علیه السلام فرمودند: اَلْعَیْنُ رائِدُ الْقَلْبِ؛ چشم پیشقراول و دیده بان قلب است (1).
- [سایر] لطفا این حدیث را شرح دهید. امام علی علیه السلام فرمودند: فی سَعَةِ الاَْخْلاقِ کُنُوزُ الاَْرْزاقِ؛ اخلاق خوش کلید گنج های روزی است(1).
- [سایر] لطفا این حدیث را شرح دهید. امام علی علیه السلام فرمودند: اَلْنّاسُ اَعْداءُ جَهِلُواْ؛ مردم دشمن چیزهایی هستند که نمی دانند.(1)
- [سایر] لطفا این حدیث را شرح دهید. امام علی علیه السلام فرمودند: لِکُلِّ شَیْء آفَةٌ؛ هر چیزی آفتی دارد (در هر کار مراقب آفت ها باشید)(1).
- [سایر] لطفا این حدیث را شرح دهید. امام علی علیه السلام فرمودند: خَیْرُ النّاسِ قُضاةُ الْحَقِّ ؛ بهترین مردم کسانی هستند که به حق داوری کنند.(1)
- [سایر] لطفا این حدیث را شرح دهید. امام علی (علیه السلام) فرمودند: اَلإمامَهُ نِظامُ الاُمَّهِ؛ امامت و رهبری سامان بخش امّت است. (1)
- [سایر] لطفا این حدیث را شرح دهید. امام علی (علیه السلام) فرمودند: لانِعمَهَ اَهنأ مِن الأمنِ؛ هیچ نعمتی گواراتر از «امنیّت» نیست. (1)
- [آیت الله مکارم شیرازی] احتیاط واجب آن است که صیغه طلاق مبارات را به طریق زیر بخوانند، اگر خود شوهر صیغه را می خواند و مثلاً اسم زن (فاطمه) است می گوید: (بارأْت زوْجتی فاطمة علی ما بذلتْ فهی طالقٌ) یعنی مبارات کردم(1) زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رها است (و اگر چیزی غیر مهر را می دهد باید آن را نام ببرد) و در صورتی که وکیل مرد بخواهد صیغه را بخواند می گوید: (بارأْت زوْجة موکلی فاطمة علی ما بذلتْ فهی طالقٌ) البته قبلاً باید زن مهر خود بلکه چیزی کمتر از آن را به شوهر در برابر طلاق مبارات بخشیده باشد. 1. یعنی از هم جدا شدیم.
- [آیت الله وحید خراسانی] نماز خواندن در حرم امامان علیهم السلام مستحب است بلکه از بعضی روایات استفاده می شود که نماز در حرم مطهر حضرت امیر المومنین علیه السلام و سیدالشهداء علیه السلام افضل از مسجد است
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن (فاطمه) باشد، باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها، فَهِیَ طالِقٌ) یعنی: (طلاق مبارات دادم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رهاست) و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها، فَهِیَ طالِقٌ) یعنی: (طلاق مبارات دادم زن موکّلم فاطمه را در برابر مهر او، پس او رهاست) و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (عَلی مَهْرِها)، (بِمَهرِها) بگوید، اشکال ندارد و اگر مالی را که زن بخشیده مقداری از مهر باشد، باید به جای (مَهرِها) بگوید: (عَلی هَذَا الْمِقْدارِ مِنْ مَهْرِها) و اگر مالی که زن بخشیده از مهر نباشد باید به جای آن بگوید: (عَلی ما بَذَلَتْ).
- [آیت الله اردبیلی] اذان دارای هیجده جمله است که به ترتیب عبارتند از: (اَللّهُ أکْبَرُ)(1) چهار مرتبه و (أَشْهَدُ أنْ لا إلهَ إلاَّ اللّهُ(2)، أَشْهَدُ أنَّ مُحَمَّدا رَسُولُ اللّهِ(3)، حَیَّ عَلَی الصَّلاةِ(4)، حَیَّ عَلَی الْفَلاحِ(5)، حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَلِ(6)، اَللّهُ أکْبَرُ، لا إلهَ إلاَّ اللّهُ(7)) هر یک دو مرتبه و اقامه دارای هفده جمله است، یعنی دو مرتبه (اَللّهُ أکْبَرُ) از اوّل اذان و یک مرتبه (لا إلهَ إلاَّ اللّهُ) از آخر آن کم میشود و بعد از گفتن (حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَلِ) باید دو مرتبه (قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ)(8) به آن اضافه نمود.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، بگوید: )بارَأْتُ زَوْجَتی فاطِمََْ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِقٌ( یعنی مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او پس او رهاست، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: )بارَأتُ زَوْجََْ مُوَکِّلی فاطِمََْ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِقٌ( و در هر دو صورت اگر به جای کلمه )عَلی مَهْرِها( )بِمَهْرِها( بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. یعنی از زنم فاطمه در مقابل مهر او جدا شدم پس او رهاست، و اگر دیگری را وکیل کند وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةُ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی مهرها) (لمهرها) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله سبحانی] اگر خود زن و مرد بخواهند صیغه عقد موقت را بخوانند، بعد از آن که مدت و مهر را معین کردند، چنانچه زن بگوید: (زَوَّجْتُکَ نَفْسِی الی الاجل المعلوم عَلَی المَهْرِ المَعْلُومِ)، بعد بدون فاصله مرد بگوید: (قَبِلْتُ التزویجَ الی الاجلِ المعلومِ علی المهرِ المعلومِ)، صحیح است. و اگر دیگری را وکیل کنند و اول وکیل زن به وکیل مرد بگوید: (مَتَّعْتُ مُوَکِّلَتِی مُوَکّلَکَ الی الاجل المعلوم عَلَی المَهْرِ المَعْلُومِ)، پس بدون فاصله وکیل مرد بگوید: (قَبِلْتُ ذلک لِمُوَکِّلِی) صحیح می باشد.
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ)؛ یعنی مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او پس او رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ) و در هر دو صورت اگر به جای کلمة (عَلی مَهْرِها) (بمَهْرها) بگوید اشکال ندارد.
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغ? مبارات را بخواند چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: ب?ارَأتُ زَوْجَتِی ف?اطِمَةَ عَلی? مَهْرِه?ا فَهِیَ ط?الِقٌ یعنی مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او پس او رها است، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیلباید بگوید: ب?ارَأتُ زَوْجَةَ مُوکِّلی ف?اطِمَةَ عَلی? مَهْرِه?ا فَهِیَ ط?الِقٌ و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (عَلی? مَهْرِه?ا) (بِمَهْرها) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله سبحانی] اگر صیغه عقد دائم را خود زن و مرد بخوانند و اول زن بگوید: (زَوَّجْتُکَ نَفْسِی عَلَی الصَّداقِ المَعْلُوم) (یعنی خود را زن تو نمودم، به مهری که معیّن شده). پس از آن بدون فاصله مرد بگوید: (قَبِلْتُ التَّزْوِیجَ علی الصَّداقِ المعلومِ) (یعنی قبول کردم ازدواج را با همان مهر معلوم) عقد صحیح است و اگر دیگری را وکیل کنند که از طرف آنها صیغه عقد را بخواند چنانچه مثلاً اسم مرد احمد و اسم زن فاطمه باشد و وکیل زن بگوید: (زَوَّجْتُ مُوَکِّلَتِی فاطِمَةَ مُوَکِّلِکَ اَحْمَدَ عَلَی الصَّداقِ المَعْلُومِ). پس بدون فاصله وکیل مرد بگوید: (قَبِلْتُ التَّزویج لِمُوَکِّلِی اَحْمَدَ عَلَی الصَّداقِ الْمَعْلُومِ) صحیح می باشد. دستور خواندن عقد موقت