سُئِلَ أبو عَبدِاللّه‌ِ علیه‌السلام عَنِ الکُرّاثِ ، فَقالَ : کُلهُ ؛ فَإِنَّ فیهِ أربَعَ خِصالٍ : یُطَیِّبُ النَّکهَةَ ، ویَطرُدُ الرِّیاحَ ، ویَقطَعُ البَواسیرَ ، وهُوَ أمانٌ مِنَ الجُذامِ لِمَن أدمَنَ عَلَیهِ . به نقل از فرات بن اَحنَف: از امام صادق علیه‌السلام ، درباره تره پرسیدند. فرمودند: (آن را بخور ؛ چرا که در آن ، چهار ویژگی است : بوی دهان را خوش می‌سازد ؛ بادها را [از بدن] می‌راند ؛ بواسیر را ریشه کن می‌کند؛ و برای کسی که بر [خوردن] آن مداومت ورزد ، مایه ایمنی از جذام است) . الکافی ، جلد 6 ، صفحه 365 ، حدیث 4 ******* امام صادق علیه‌السلام: شَکا إلَیهِ رَجُلٌ مِن أولِیائِهِ وَجَعَ الطَّحالِ ، وقَد عالَجَهُ بِکُلِّ عِلاجٍ وأنَّهُ یَزدادُ کُلَّ یَومٍ شَرّا حَتّی أشرَفَ عَلَی الهَلَکَةِ . فَقالَ لَهُ : اِشتَرِ بِقِطعَةِ فِضَّةٍ کُرّاثا وَاقلِهِ قَلیا جَیِّدا بِسَمنٍ عَرَبِیٍّ ، وأطعِم مَن بِهِ هذَا الوَجعُ ثَلاثَةَ أیّامٍ ؛ فَإِنَّهُ إذا فَعَلَ ذلِکَ بَرَأَ إن شاءَ اللّه‌ُ تَعالی؛ درباره امام باقر علیه‌السلام: مردی از دوستان وی ، نزد او از درد طحال اظهار ناراحتی کرد ، در حالی که پیش‌تر هر درمانی را برای این درد به کار بسته بود ، اما هر روز بر درد وی افزوده می‌شد تا جایی که در آستانه مرگ قرار گرفته بود . [امام باقر علیه‌السلام ] به او فرمود : (با سکّه‌ای نقره ، قدری تَرِه بخر و آن را در روغن عربی ، کاملاً بجوشان و هر کس را که چنین دردی دارد ، سه روز از این بخوران ؛ چرا که اگر چنین کند ، به خواست خداوند ، بهبود خواهد یافت) . بحار الأنوار، جلد 62، ص171، حدیث 9 ******* عن موسی بن بکر : اِشتَکی غُلامٌ لِأَبِی الحَسَنِ علیه‌السلام فَسَأَلَ عَنهُ ، فَقیلَ : بِهِ طُحالٌ . فَقالَ : أطعِموهُ الکُرّاثَ ثَلاثَةَ أیّامٍ . فَأَطعَمناهُ فَقَعَدَ الدَّمُ ، ثُمَّ بَرَأَ . به نقل از موسی بن بکر: یکی از غلامان امام کاظم علیه‌السلام بیمار شد . امام علیه‌السلام از حال او پرسید . گفتند : بیماریِ طحال گرفته است . فرمود : (سه روز به او تره بخورانید) . آن را به او خوراندیم . پس خون ، فرو نشست و سپس بهبود یافت . الکافی ، جلد 6 ، صفحه 365 ، حدیث 1 ******* عن سَلَمَة : اِشتَکَیتُ بِالمَدینَةِ شَکاةً شَدیدَةً ، فَأَتَیتُ أبَا الحَسَنِ علیه‌السلام ، فَقالَ لی : أراکَ مُصفَرّا؟ قُلتُ : نَعَم ، قالَ علیه‌السلام : کُلِ الکُرّاثَ . فَأَکَلتُهُ فَبَرَأتُ . -به نقل از سَلَمه: در مدینه به دردی سخت ، گرفتار آمدم . نزد امام کاظم علیه‌السلام رفتم . به من فرمود : (تو را زردچهره می‌بینم؟) . گفتم : آری . فرمود : (تره بخور) . تره خوردم و بهبود یافتم . المحاسن ، جلد 2 ، صفحه 316 ، حدیث 2060
تره چه خواصی دارد؟
سُئِلَ أبو عَبدِاللّهِ علیهالسلام عَنِ الکُرّاثِ ، فَقالَ : کُلهُ ؛ فَإِنَّ فیهِ أربَعَ خِصالٍ : یُطَیِّبُ النَّکهَةَ ، ویَطرُدُ الرِّیاحَ ، ویَقطَعُ البَواسیرَ ، وهُوَ أمانٌ مِنَ الجُذامِ لِمَن أدمَنَ عَلَیهِ .
به نقل از فرات بن اَحنَف: از امام صادق علیهالسلام ، درباره تره پرسیدند. فرمودند: (آن را بخور ؛ چرا که در آن ، چهار ویژگی است : بوی دهان را خوش میسازد ؛ بادها را [از بدن] میراند ؛ بواسیر را ریشه کن میکند؛ و برای کسی که بر [خوردن] آن مداومت ورزد ، مایه ایمنی از جذام است) .
الکافی ، جلد 6 ، صفحه 365 ، حدیث 4
*******
امام صادق علیهالسلام:
شَکا إلَیهِ رَجُلٌ مِن أولِیائِهِ وَجَعَ الطَّحالِ ، وقَد عالَجَهُ بِکُلِّ عِلاجٍ وأنَّهُ یَزدادُ کُلَّ یَومٍ شَرّا حَتّی أشرَفَ عَلَی الهَلَکَةِ .
فَقالَ لَهُ : اِشتَرِ بِقِطعَةِ فِضَّةٍ کُرّاثا وَاقلِهِ قَلیا جَیِّدا بِسَمنٍ عَرَبِیٍّ ، وأطعِم مَن بِهِ هذَا الوَجعُ ثَلاثَةَ أیّامٍ ؛ فَإِنَّهُ إذا فَعَلَ ذلِکَ بَرَأَ إن شاءَ اللّهُ تَعالی؛
درباره امام باقر علیهالسلام: مردی از دوستان وی ، نزد او از درد طحال اظهار ناراحتی کرد ، در حالی که پیشتر هر درمانی را برای این درد به کار بسته بود ، اما هر روز بر درد وی افزوده میشد تا جایی که در آستانه مرگ قرار گرفته بود .
[امام باقر علیهالسلام ] به او فرمود : (با سکّهای نقره ، قدری تَرِه بخر و آن را در روغن عربی ، کاملاً بجوشان و هر کس را که چنین دردی دارد ، سه روز از این بخوران ؛ چرا که اگر چنین کند ، به خواست خداوند ، بهبود خواهد یافت) .
بحار الأنوار، جلد 62، ص171، حدیث 9
*******
عن موسی بن بکر :
اِشتَکی غُلامٌ لِأَبِی الحَسَنِ علیهالسلام فَسَأَلَ عَنهُ ، فَقیلَ : بِهِ طُحالٌ .
فَقالَ : أطعِموهُ الکُرّاثَ ثَلاثَةَ أیّامٍ .
فَأَطعَمناهُ فَقَعَدَ الدَّمُ ، ثُمَّ بَرَأَ .
به نقل از موسی بن بکر: یکی از غلامان امام کاظم علیهالسلام بیمار شد . امام علیهالسلام از حال او پرسید .
گفتند : بیماریِ طحال گرفته است .
فرمود : (سه روز به او تره بخورانید) .
آن را به او خوراندیم . پس خون ، فرو نشست و سپس بهبود یافت .
الکافی ، جلد 6 ، صفحه 365 ، حدیث 1
*******
عن سَلَمَة :
اِشتَکَیتُ بِالمَدینَةِ شَکاةً شَدیدَةً ، فَأَتَیتُ أبَا الحَسَنِ علیهالسلام ، فَقالَ لی : أراکَ مُصفَرّا؟
قُلتُ : نَعَم ، قالَ علیهالسلام : کُلِ الکُرّاثَ .
فَأَکَلتُهُ فَبَرَأتُ .
-به نقل از سَلَمه: در مدینه به دردی سخت ، گرفتار آمدم . نزد امام کاظم علیهالسلام رفتم . به من فرمود : (تو را زردچهره میبینم؟) .
گفتم : آری .
فرمود : (تره بخور) .
تره خوردم و بهبود یافتم .
المحاسن ، جلد 2 ، صفحه 316 ، حدیث 2060
- [سایر] خوردن تره تیزک در شب چه خطری دارد؟
- [سایر] مداومت بر خوردن تره چه فایده ای دارد؟
- [سایر] کرفس چه خواصی دارد؟
- [سایر] کاهو چه خواصی دارد؟
- [سایر] قارچ چه خواصی دارد؟
- [سایر] برنج چه خواصی دارد؟
- [سایر] عسل چه خواصی دارد؟
- [سایر] مویز چه خواصی دارد؟
- [سایر] شیر چه خواصی دارد؟
- [سایر] پنیر چه خواصی دارد؟
- [آیت الله خوئی] مالیت مال دو قسم است: یکی آنکه مال ذاتاً دارای منافع و خواصی است که مردم به جهت آن منفعت یا خاصیت به آن رغبت مینمایند و بدین جهت قیمت و ارزش پیدا میکند، مانند خوردنیها، آشامیدنیها، فرشها، ظرفها، اقسام جواهرات و مانند اینها. دیگری آنکه ذاتاً ارزش و مزیتی ندارد بلکه ارزش و قیمتش اعتباری است: مثل تمبرهای پست که دولت برای آنها قیمت معین کرده است از یک ریال کمتر یا بیشتر و آنها را در پستخانه برای مراسلات و در گمرکات و دادسراها برای چسباندن به اظهارنامه و در محاضر رسمی برای اسناد و معاملات و غیر اینها قبول مینماید، و از این جهت ارزش و مالیت پیدا میکند و هر وقت دولت بخواهد که آنها را از مالیت بیندازد روی آنها مهر باطله زده و از اعتبار ساقط مینماید.
- [آیت الله علوی گرگانی] مالیّت مال دو قسم است: یکی آن که مال ذاتاً دارای منافع و خواصّی است که مردم به جهت آن منفعت یا خاصیّت به آن رغبت مینمایند وبدینجهت قیمت وارزش پیدا میکند، مانند خوردنیها، آشامیدنیها، فرشها، ظرفها، اقسام جواهرات ومانند اینها ودیگری آن که ذاتاً ارزش ومزیّتی ندارد بلکه ارزش وقیمتش اعتباری است مثل: تمبرهای پست که دولت برای آنها قیمت معیّن کرده است از یک ریال بیشتر و آنها را در پستخانه برای مراسلات و در گمرکات وداد سراها برای چسباندن باظهارنامهها و در محاضر رسمی برای اسناد معاملات وغیر اینها قبول مینماید، و از اینجهت ارزش ومالیّت پیدا میکند و هر وقت دولت بخواهد که آنها را از مالیّت بیندازد روی آنها مهر باطله زده و از اعتبار ساقط مینماید.