از آن جا که خداوند فیاض علی الاطلاق است و فیضش دائمی است، این فیاضیت اقتضای آفرینش علی الدوام و پی در پی را دارد و هر چه را که لایق آفرینش است می آفریند. فیاض و جواد بودن خداوند با آفریدن و ایجاد کردن محقق می‌شود. پس لازمۀ فیاض بودن آفریدن است. خدای متعال هیچ گاه منع فیض نکرده و نمی کند، بلکه فیضش همیشه ساری و جاری است؛ زیرا خداوند نه ابتدا دارد و نه انتها، بلکه او همیشه بوده و خواهد بود، در نتیجه فیض خدا هم همیشه بوده و خواهد بود، منتها فیض خدا در هر زمانی به ایجاد نسلی بوده است، و این نسل موجود طبق بیان آیات و روایات از ذریۀ آدمی است که از خاک و آب خلق شده است. در تفسیر صافی ذیل آیه 15 سورۀ ق: "آیا ما از آفرینش نخستین عاجز ماندیم (که قادر بر آفرینش رستاخیز نباشیم)؟! ولی آنها (با این همه دلایل روشن) باز در آفرینش جدید تردید دارند".[1] روایتی از امام باقر (ع) نقل شده است که دقیقاً پاسخ همین پرسش است. از امام باقر درباره خلقت انسان های جدید پس از انسان های موجود سؤال شد، آن حضرت چنین پاسخ فرمود: "هنگامی که خداوند عمر این نسل از آدم و این عالم به پایان رساند و اهل بهشت را در بهشت و جهنمیان را در جهنم ساکن کرد، دنیایی جدید با انسان های جدید، بدون این که از پدر و مادری متولد شده باشند، خلق خواهد کرد. انسان های موحد که عبادت خدا می کنند. برای آنها زمینی غیر از این زمین ایجاد می کند که بر روی آن سکنا گزینند و آسمانی که در لوای آن پناه گیرند. شما خیال میکنید که خدا بشری غیر از شما یعنی نسل آدم ابوالبشر نیاورده است؟ بله به خدا سوگند خداوند هزار هزار عالم و هزار هزار آدم خلق کرده است ... . پس مطابق آنچه که در صدر این حدیث آمده، پس از پایان این جهان، آفرینش تمام نخواهد شد، بلکه آفرینش انسان های جدید با زمین و آسمانی جدید خواهد بود.[2] پی نوشتها: [1] "أَ فَعَیینا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فی‌ لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدیدٍ". [2] شیخ صدوق، خصال، ج 2، 652، جامعه مدرسین، قم، 1403ق؛ فیض کاشانی، محسن، تفسیرالصافی، ج 5، ص 60، "انه سئل هذه الآیة فقال تأویل ذالک، ان الله تعالی اذا افنی هذا الخلق و هذه العالم و سکن اهل الجنة الجنة و اهل النار النار جدد الله عالماً غیر هذا العالم و جدد خلقاٌ من غیر فحولة و لا اناث یعبدونه و یوحدونه و خلق لهم ارضاٌ غیر هذه الارض تحملهم و سماء غیر هذه السماء تظلهم، لعلک تری ان الله انها خلق هذا العالم الواحد، تری ان الله لم یخلق بشراً غیرکم، بلی و الله لقد خلق الف الف عالم و الف الف آدم، ... ". منبع: http://farsi.islamquest.net
پس از روز قیامت، آیا خداوند متعال جهان دیگری همراه با انسان های دیگر خلق می کند که در آن جا زندگی کنند و روز رستاخیز داشته با شند؟
از آن جا که خداوند فیاض علی الاطلاق است و فیضش دائمی است، این فیاضیت اقتضای آفرینش علی الدوام و پی در پی را دارد و هر چه را که لایق آفرینش است می آفریند. فیاض و جواد بودن خداوند با آفریدن و ایجاد کردن محقق میشود. پس لازمۀ فیاض بودن آفریدن است.
خدای متعال هیچ گاه منع فیض نکرده و نمی کند، بلکه فیضش همیشه ساری و جاری است؛ زیرا خداوند نه ابتدا دارد و نه انتها، بلکه او همیشه بوده و خواهد بود، در نتیجه فیض خدا هم همیشه بوده و خواهد بود، منتها فیض خدا در هر زمانی به ایجاد نسلی بوده است، و این نسل موجود طبق بیان آیات و روایات از ذریۀ آدمی است که از خاک و آب خلق شده است.
در تفسیر صافی ذیل آیه 15 سورۀ ق: "آیا ما از آفرینش نخستین عاجز ماندیم (که قادر بر آفرینش رستاخیز نباشیم)؟! ولی آنها (با این همه دلایل روشن) باز در آفرینش جدید تردید دارند".[1] روایتی از امام باقر (ع) نقل شده است که دقیقاً پاسخ همین پرسش است.
از امام باقر درباره خلقت انسان های جدید پس از انسان های موجود سؤال شد، آن حضرت چنین پاسخ فرمود: "هنگامی که خداوند عمر این نسل از آدم و این عالم به پایان رساند و اهل بهشت را در بهشت و جهنمیان را در جهنم ساکن کرد، دنیایی جدید با انسان های جدید، بدون این که از پدر و مادری متولد شده باشند، خلق خواهد کرد. انسان های موحد که عبادت خدا می کنند. برای آنها زمینی غیر از این زمین ایجاد می کند که بر روی آن سکنا گزینند و آسمانی که در لوای آن پناه گیرند. شما خیال میکنید که خدا بشری غیر از شما یعنی نسل آدم ابوالبشر نیاورده است؟ بله به خدا سوگند خداوند هزار هزار عالم و هزار هزار آدم خلق کرده است ... . پس مطابق آنچه که در صدر این حدیث آمده، پس از پایان این جهان، آفرینش تمام نخواهد شد، بلکه آفرینش انسان های جدید با زمین و آسمانی جدید خواهد بود.[2]
پی نوشتها:
[1] "أَ فَعَیینا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فی لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدیدٍ".
[2] شیخ صدوق، خصال، ج 2، 652، جامعه مدرسین، قم، 1403ق؛ فیض کاشانی، محسن، تفسیرالصافی، ج 5، ص 60، "انه سئل هذه الآیة فقال تأویل ذالک، ان الله تعالی اذا افنی هذا الخلق و هذه العالم و سکن اهل الجنة الجنة و اهل النار النار جدد الله عالماً غیر هذا العالم و جدد خلقاٌ من غیر فحولة و لا اناث یعبدونه و یوحدونه و خلق لهم ارضاٌ غیر هذه الارض تحملهم و سماء غیر هذه السماء تظلهم، لعلک تری ان الله انها خلق هذا العالم الواحد، تری ان الله لم یخلق بشراً غیرکم، بلی و الله لقد خلق الف الف عالم و الف الف آدم، ... ".
منبع: http://farsi.islamquest.net
- [سایر] پس از روز قیامت، آیا خداوند متعال جهان دیگری همراه با انسان های دیگر خلق می کند که در آن جا زندگی کنند و روز رستاخیز داشته با شند؟
- [سایر] چرا خداوند این جهان را زود تر خلق نکرده بود؟ چه کسی خدا را خلق کرده است؟
- [سایر] با اینکه خدا بی نیاز است چرا جهان را خلق کرده است؟
- [سایر] خداوند متعال قبل از آفرینش جهان به چه کاری مشغول بوده؟
- [سایر] از منظر دینی چرا زندگی دنیا همراه با رنج و درد خلق شده است؟
- [آیت الله نوری همدانی] الف اینکه می گویند خلقت آدم پس از خلقت انسان بوده یعنی چه ؟ آیا انسان با آدم فرق دارد ؟ ب خداوند می فرماید که (ای محمّد ! اگر تو نبودی جهان را خلق نمی کردم ) لطفا بفرمایید که چرا خداوند ، جهان را آفریده و بعد از یک مدتی بسیار طولانی آدم را خلق کرده و باز بعد از یک مدت طولانی پیامبر( صلی الله علیه و آله وسلم ) را فرستاده و بعد ایشان را از این جهان بردند ، چرا خداوند از همان ابتدا پیامبر را خلق نفرمودند ؟
- [سایر] آیا دانش انسان در جهان آخرت با او همراه است؟
- [سایر] وقتی می گوییم خدا این جهان را خلق کرده است فرض را بر این گذاشته ایم که این جهان قبلا نبوده است و خداوند بعدا آنرا خلق کرده است. ما از کجا می دانیم این جهان و یا شکل دیگری از آن قبلا نبوده است. این موضوع اول باید ثابت شود.
- [سایر] خداوند خلق میکند انسان هم این کار را میکند! فرق بین این دو خلق چیست؟
- [سایر] این سخن چگونه رد میشود: خدا جهان را خلق کرده و آنرا رها ساخته، حال نمیدانیم خدا زنده هست یا نیست، اصلاً اهمیتی ندارد؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] لازم نیست انسان نیّت روزه را به زبان آورد یا از قلب خود بگذراند؛ مثلاً در قلب خود بگوید: فردا را روزه میگیرم قربةً الی اللَّه، بلکه همین قدر که با قصد برای خداوند متعال از اذان صبح تا مغرب کاری که روزه را باطل میکند انجام ندهد کافیست
- [آیت الله اردبیلی] وضو عملی است شامل شستن و مسح کردن برخی از اعضای بدن که انسان به دستور خداوند متعال و برای تقرّب به او انجام میدهد و خود به تنهایی عبادت و مستحب و موجب تطهیر قلب است و طهارت حاصل از وضو از شرایط صحت نماز و طواف است.
- [آیت الله مظاهری] مکروه است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند کنند. ______ 1) آیا تو بر پیمانی - که با آن ما را ترک کردی - وفاداری؟ پیمان بر شهادت به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست و به اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و رسول اوست و سید پیامبران و خاتم آنان است و به اینکه علی علیه السلام امیر مومنان و سید امامان و امامی است که خداوند متعال، فرمانبرداری از او را بر همه عالمیان واجب فرموده است و به اینکه حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و قائم آل محمد - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان مومنان و حجّتهای خداوند بر همه خلائق و امامان تو هستند، که پیشروان هدایت و نیکوکاری هستند. 2) هنگامی که دو فرشته نزدیک به خداوند (نکیر و منکر) که فرستادگان از جانب خدای متعالند، به سوی تو آمدند و از تو در مورد خدایت و پیامبرت و دینت و کتابت و قبلهات و امامانت سوال کردند،پس نترس و اندوهگین نشو و در جواب آنان بگو: خداوند، پروردگار من و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، پیامبر من و اسلام، دین من و قرآن، کتاب من و کعبه، قبله من و امیر مومنان علی بن ابی طالب، امام من و حسن بن علی، امام من و حسین بن علی، امام من و زین العابدین، امام من و محمد باقر، امام من و جعفر صادق، امام من، و موسی کاظم، امام من و علی رضا، امام من و محمد جواد امام من و علی هادی، امام من و حسن عسکری، امام من و حجّت منتظَر، امام من میباشند، اینان - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان و سروران و رهبران و شفیعان من میباشند، در دنیا و آخرت به آنان دوستی میورزم و از دشمنان آنان دوری میجویم، سپس بدان ای فلان فرزند فلان. 3) بدرستی که خداوند متعال، بهترین پروردگار و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، بهترین پیامبر و امیر مومنان علی بن ابی طالب و فرزندان معصوم او یعنی دوازده امام، بهترین امامان هستند و آنچه را محمد صلی الله علیه وآله وسلم آورده است حقّ است و مرگ حقّ است و سوال منکر و نکیر در قبر حقّ است و برانگیخته شدن (برای روز قیامت)، حقّ است و رستاخیز، حقّ است و صراط، حقّ است و میزان (اعمال)، حقّ است و تطایر کتب، حقّ است و بهشت، حقّ است و جهنم، حقّ است و آن ساعت معهود (روز قیامت)، خواهد آمد و هیچ تردیدی در آن نیست و به تحقیق خداوند متعال کسانی را، که در قبرها هستند، بر خواهد انگیخت. 4) خداوند تو را بر قول ثابت، پایدار فرماید و به راه مستقیم هدایت فرماید و بین تو و امامان تو در جایگاهی از رحمتش، شناخت ایجاد فرماید. 5) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را با برهانی از خودت روبرو گردان، خداوندا (درخواست میکنیم)عفو تو را، عفو تو را. 6) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را از جانب خودت با رضوان روبرو کن و قبر او را از بخشایش خودت آرام فرما، رحمتی که بوسیله آن از مهربانی هر کس دیگری بی نیاز گردد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] وطن بر دو قسم است: 1 وطن اصلی، یعنی جایی که وطن پدر و مادر یا یکی از آنها باشد و انسان همراه آنها در آنجا مدتی زندگی کرده باشد و چه در آنجا متولد شده باشد یا در جای دیگر. 2 وطن غیر اصلی، یعنی جایی که انسان با اختیار خود به عنوان وطن انتخاب کند که در دو صورت محقق می شود: الف: جایی را برای زندگی خود انتخاب کند و قصد داشته باشد تا آخر عمر در آنجا بماند. ب: جایی را برای زندگی خود انتخاب کند و قصد رفتن از آنجا را نداشته باشد و آن قدر آنجا بماند که عرفاً او را اهل آنجا بدانند. بنابراین کسی که قصد داشته باشد مدتی هر چند طولانی در محلی بماند و بعد به جای دیگر برود آنجا وطن او نمی شود.
- [آیت الله شبیری زنجانی] روزی را که انسان شک دارد آخر شعبان است یا اول رمضان، واجب نیست روزه بگیرد و اگر بخواهد روزه بگیرد، باید به نیت روزه قضا یا روزه مستحبی و مانند آن روزه بگیرد و نمیتواند نیت روزه ماه رمضان کند بلکه ظاهراً نمیتواند قصد کند آنچه را که فعلاً خداوند متعال از او خواسته است انجام میدهد یا چنین نیت کند که اگر ماه رمضان است روزه ماه رمضان و اگر ماه رمضان نیست روزه قضا یا روزه مستحبی و مانند آن باشد و در صورتی که به نیّت روزه قضا یا روزه مستحبی و مانند آن روزه بگیرد، بعد معلوم شود ماه رمضان بوده، از ماه رمضان حساب میشود.
- [آیت الله مظاهری] پیش از داخل شدن در حرم مکّه، شهر مکّه، مسجد الحرام، کعبه، حرم مدینه، شهر مدینه، مسجد پیغمبرصلی الله علیه وآله وسلم و حرم امامانعلیهم السلام، مستحب است انسان غسل کند، و اگر در یک روز چند مرتبه مشرف شود یک غسل کافی است، و کسی که میخواهد در یک روز داخل حرم مکّه و مسجدالحرام و کعبه شود، اگر به نیّت همه یک غسل کند کافی است. و نیز اگر در یک روز بخواهد داخل حرم مدینه و شهر مدینه و مسجد پیغمبرصلی الله علیه وآله وسلم شود، یک غسل برای همه کفایت میکند و برای زیارت پیغمبر و امامان از دور یا نزدیک و برای حاجت خواستن از خداوند عالم و همچنین برای توبه و نشاط به جهت عبادت و برای سفر رفتن خصوصاً سفر زیارت حضرت سیّد الشهداءعلیه السلام مستحب است انسان غسل کند و اگر یکی از غسلهایی را که در این مسئله گفته شد به جا آورد و بعد کاری کند که وضو را باطل مینماید مثلاً بخوابد، غسل او تا یک شبانه روز باطل نمیشود ولی برای نماز و مانند آن باید وضو بگیرد. _______ 1) شهادت میدهم بر اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست، و بر اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده خداوند و پیامبر اوست. خداوندا درود فرست بر محمد و آل محمد و مرا از توبه کنندگان و پاکان قرار ده.
- [آیت الله اردبیلی] نماز مهمترین اعمال دین است که اگر مورد قبول درگاه خداوند متعال واقع شود، عبادتهای دیگر نیز قبول میشوند و اگر نماز پذیرفته نشود، اعمال دیگر نیز قبول نمیشوند. همان گونه که اگر انسان هر شبانه روز پنج نوبت در نهر آبی شستشو کند چرکی در بدن او باقی نمیماند، نمازهای پنجگانه نیز انسان را از گناهان و پلیدیها پاک میکنند. سزاوار است که انسان نماز را در اوّل وقت بخواند و کسی که نماز را کم ارزش و سبک میشمارد، مانند کسی است که نماز نمیخواند. خداوند در ابتدای سوره بقره نماز را از ویژگیهای پرهیزگاران و سبب برخورداری از هدایت قرآنی و در سوره مؤمنون مراقبت بر انجام نماز و خشوع در هنگام نماز را از ویژگیهای مؤمنان بر شمرده است و پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرموده: کسی که به نماز اهمیت ندهد و آن را سبک شمارد، سزاوار عذاب آخرت است. روزی حضرت در مسجد تشریف داشتند؛ مردی وارد و مشغول نماز شد و رکوع و سجود خود را به طور کامل بجا نیاورد. حضرت فرمودند: اگر این مرد در حالی که نمازش به این نحو است از دنیا برود، به دین من از دنیا نرفته است! پس انسان باید مراقب باشد که با عجله و شتابزدگی نماز نخواند و در حال نماز به یاد خدا و با خضوع، خشوع و وقار باشد و متوجه باشد که با چه کسی سخن میگوید و خود را در مقابل عظمت و بزرگی خداوند متعال بسیار کوچک و ناچیز ببیند. همچنین نمازگزار باید توبه و استغفار نماید و گناهانی را که مانع قبول شدن نمازند، مانند حسد، کبر، غیبت، خوردن مال حرام، آشامیدن مسکرات و ندادن خمس و زکات، بلکه هر معصیتی را ترک کند. همچنین سزاوار است اعمالی را که ثواب نماز را کم میکند، بجا نیاورد، مثلاً در حال خوابآلودگی و خودداری از ادرار به نماز نایستد و در هنگام نماز ه آسمان نگاه نکند و نیز اعمالی را که ثواب نماز را زیاد میکند بجا آورد، مثلاً انگشتری عقیق به دست کند و لباس پاکیزه بپوشد و شانه و مسواک کند و خود را خوشبو نماید.
- [آیت الله مظاهری] کسی که نماز میّت را به جماعت میخواند باید تکبیرها و دعاهای آن را هم بخواند. ______ 1) شهادت میدهم به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال و اینکه محمد(ص) پیام آور خداوند است. 2) پروردگارا دورد فرست بر محمد و آل محمد. 3) پروردگارا رحمت آور بر مردان با ایمان و بر زنان با ایمان. 4) خداوندا رحمت آور بر این مرد میت. 5) خداوندا رحمت آور بر این زن میت. 6) شهادت میدهم به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال که یکتاست و هیچ شریکی برای او نیست و شهادت میدهم به اینکه محمدصلی الله علیه وآله وسلم بنده خداوند و پیام آور اوست که خداوند او را در حالی که بشارت دهنده و بیم دهنده به حقمیباشد، در پیشاپیش قیامت به پیامبری مبعوث فرموده است. 7) پروردگارا درود فرست بر محمد و آل محمد و برکت آور بر محمد و آل محمد و رحمت آور بر محمد و آل محمد، همانند بهترین درود و برکت و رحمت که بر ابراهیم و آل ابراهیم فرستادی، به درستی که تو ستایش شده بزرگواری. و درود فرست بر همه پیامبران و شهیدان و صدّیقین و همه بندگان صالح خداوند. 8) خداوندا رحمت آور بر مردان با ایمان و زنان با ایمان و بر مردان مسلمان و زنان مسلمان، آنان که زندهاند و آنان که مردهاند، و میان ما و آنان به وسیله نیکیها وابستگی ایجاد فرما، به درستی که تو اجابت کننده همه دعاهایی و به تحقیق که تو بر هر امری قادری. 9) پروردگارا بدرستی که این میّت، بنده تو و فرزند بنده تو و فرزند خادمه توست که اینک بر تو وارد شده است و تو بهترین میزبانی. خداوندا بدرستی که ما به جز نیکی از این میّت چیزی نمیدانیم و تو از ما به او آگاهتری. خداوندا اگر او در زمره نیکوکاران است پس بر نیکی او بیافزا و اگر در شمار گناهکاران است پس از او در گذر و او را ببخش. بار الها او را در بالاترین مقامات در نزد خودت قرار ده و برای بازماندگان او در میان خاکیان، جانشین باش و با او مهربانی کن بحقّ رحمتت ای مهربانترین مهربانان. 10) به پاورقی ( 2 ) مراجعه شود.
- [آیت الله شبیری زنجانی] قسم چند شرط دارد: اوّل: کسی که قسم میخورد باید ممیّز و عاقل باشد و از روی قصد و اختیار قسم بخورد، پس قسم خوردن غیر ممیّز و دیوانه و مست و کسی که مجبورش کردهاند درست نیست ولی اگر کسی که مجبورش کردهاند بعداً قسمی را که خورده اجازه دهد، صحیح خواهد شد و نیز اگر در حال عصبانی بودن بیقصد یا بیاختیار قسم بخورد صحیح نیست و قسم بچه ممیّز بدون اذن یا اجازه ولیّ صحیح نیست. دوم: کاری را که قسم میخورد انجام دهد باید واجب یا مستحبّ باشد و کاری را که قسم میخورد ترک کند باید واجب و مستحبّ نباشد، بنابراین اگر کاری انجام و ترک آن از هر جهتی یکسان باشد اگر ترک آن را قسم بخورد باید به قسم خود عمل نماید و اگر انجام آن را قسم بخورد لازم نیست انجام دهد. سوم: به یکی از اسمهای خداوند عالم قسم بخورد که به غیر ذات مقدّس او گفته نمیشود؛ مانند (خدا) و (اللَّه) و نیز اگر به اسمی قسم بخورد که به غیر خدا هم میگویند ولی به قدری به خدا گفته میشود که هر وقت کسی آن اسم را بگوید ذات مقدّس حقّ در نظر میآید، مثل آن که به خالق و رازق قسم بخورد صحیح است و نیز اگر به قرینهای به خدای متعال قسم بخورد صحیح است و بنا بر احتیاط بیقرینه هم صحیح است. چهارم: قسمخوردن را به وسیلهای همچون گفتار یا نوشتار یا اشاره کردن انشاء کند و ظاهراً لازم نیست قسم را به زبان آورد ولی نام خداوند را باید به زبان آورد و نوشتن آن یا اشاره به آن کفایت نمیکند و آدم لال اگر با اشاره قسم بخورد و به خداوند عالم اشاره کند صحیح است. پنجم: عملکردن به قسم برای او ممکن باشد و اگر موقعی که قسم میخورد ممکن باشد و بعداً از عمل به آن عاجز شود، از وقتی که عاجز میشود قسم او به هم میخورد و اگر عمل کردن به نذر با ضرر یا حرج (یعنی مشقّت زیادی که معمولاً آن را تحمّل نمیکنند) همراه باشد، مانع از صحّت قسم نیست، آری گاه تحمّل ضرر یا حرج از نظر شرع ناپسند است که در این صورت قسم به علّت دارا نبودن شرط دوم صحیح نیست.
- [آیت الله اردبیلی] (حج) زیارت کردن خانه خداوند متعال و انجام دادن اعمالی است که دستور دادهاند در آنجا بجا آورده شود و در تمام عمر بر هر کسی که شرایط ذیل را دارا باشد، یک مرتبه واجب میشود: اوّل:آن که بالغ باشد.دوم:آن که عاقل و آزاد باشد.سوم:به واسطه رفتن به حجّ =============================================================================== 1 آل عمران(3):96 و 97 نهج البلاغه، خطبه 1. 2 مائده(5):97. 3 وسائل الشیعة، چاپ آل البیت، باب 1 از (أبواب وجوب الحجّ و شرائطه)،ح18،ج11،ص14. مجبور نشود کار حرامی را که اهمیّت آن در شرع مقدّس از حجّ بیشتر است انجام دهد، یا عمل واجبی را که از حجّ مهمتر است ترک نماید.چهارم:آن که مستطیع باشد و شرایط استطاعت عبارت است از: 1 آن که توشه راه و چیزهایی را که بر حسب حال خود در سفر به آن احتیاج دارد و در کتاب (مناسک حجّ و عمره) گفته شده دارا باشدو نیز وسیله سفر یا مالی که بتواند آنها را تهیّه کند، داشته باشد. 2 سلامت مزاج و توانایی آن را داشته باشد که بتواند به مکّه برود و اعمال حجّ را بجا آورد. 3 در راه مانعی از رفتن و برگشتن نباشد و اگر راه را بسته باشند یا انسان بترسد که در راه جان یا عرض او از بین برود یا مال او را ببرند، حجّ بر او واجب نیست، ولی اگر از راه دیگری بتواند برود اگرچه دورتر باشد در صورتی که مشقّت زیاد نداشته باشد و یا موجب ضرر قابل توجه به وی نگردد، باید از آن راه برود. 4 به اندازه بجا آوردن اعمال حجّ وقت داشته باشد. 5 مخارج کسانی را که خرجی آنان بر او واجب است، مثل زن و بچّه ومخارج افرادی را که مردم خرجی دادن به آنها را لازم میدانند، داشته باشد. 6 بعد از برگشتن از حجّ، کسب، زراعت، عایدی ملک، یا راه دیگری برای تأمین معاش خود داشته باشد که مجبور نشود به زحمت زندگی کند.