برای پاسخ به این سؤال باید معنای بی نهایت بودن خدا و رابطۀ موجودات عالم با خدا روشن گردد. معنای بی نهایت بودن خدا این است که ذات خدا ذاتی است نامتناهی از هر جهت و دارای تمام کمالات.[1] و وجود او از هر جهت که فرض کنیم نامحدود است، جایی نیست که نباشد، زمانی نیست که وجود نداشته باشد، کمالی نیست که دارا نباشد[2] لذا ذات خدا هیچ حد و مرزی ندارد و به فرمودۀ قرآن کریم "هُوَ اللَّهُ فِی السَّماواتِ وَ فِی الْأَرْضِ"[3] و " فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ[4]، خدا در همه جا وجود داشته و محدود به حد و مرز خاصی نیست و از جمله، فوق زمان و مکان است، اما معنای بی نهایت بودن خدا این نیست که خدا همۀ مکان ها را اشغال کرده باشد بلکه اساسا هیچ مکانی را اشغال نکرده است زیرا این جسم (موجود دارای ابعاد سه گانه طول، عرض، ارتفاع) است که مکان اشغال می کند و خداوند جسم نیست تا مکانی را اشغال نماید. استاد مکارم شیرازی می فرماید: اما این که خدا جسم نیست به خاطر این است که هر جسمی محدود است، محدود از نظر زمان، مکان، کیفیات و خواص و آثار و هر جسمی ابعاد معینی دارد در حالی که ذات خداوند وجودی است از هر نظر بی پایان و نامحدود و بدیهی است چنین وجودی را نمی توان در ابعاد جسم و در زندان زمان و مکان محصور کرد.[5] اما در پاسخ به این سؤال که چرا خداوند نامحدود و نامتناهی است باید گفت: اولا؛ از آنجایی که واجب الوجود باید کمال مطلق باشد، یعنی واجد همۀ کمالات باشد، لازمۀ آن عدم محدودیت است زیرا اگر واجب الوجود محدود باشد لازمه اش ترکیب از وجود و عدم است و در جای خود ثابت شده که ترکیب نشان از نیازمندی و احتیاج است و لازمۀ احتیاج نیز امکان است؛ و حال آنکه چنین مطلبی در ذاتی که ما برای خدا ثابت کردیم (که او واجب الوجود است) راه ندارد و در واقع خلاف فرض است.[6] ثانیاً؛ در جای خود ثابت شده است که حق تعالی، وجود محض و واقعیت محض است، و محدودیت یعنی ترکیب از وجود و عدم؛ بنابراین وجود محض با محدودیت نمی سازد و مطلق کمال نمی تواند دارای محدودیت باشد. پی نوشتها: [1] مکارم شیرازی ،ناصر ، عقیده یک مسلمان، مطبوعاتی هدف، چاپ اول، ص 38. [2] مکارم شیرازی ،ناصر ، خدا را چگونه بشناسیم، انتشارات محمدی (ص)، 1343، ص 42. [3] انعام، 3. [4] بقره، 155. [5] مکارم شیرازی، ناصر، عقیده یک مسلمان، ص 43. [6] رک: مجموعه پرسش های دانشجویی، خداشناسی و فرجام شناسی، دفتر نشر معارف، بهار 82، ص 71، با کمی تغییر و حذف و اضافات. منبع: http://farsi.islamquest.net
اثبات کنید که چرا خداوند باید نامحدود باشد؟
برای پاسخ به این سؤال باید معنای بی نهایت بودن خدا و رابطۀ موجودات عالم با خدا روشن گردد.
معنای بی نهایت بودن خدا این است که ذات خدا ذاتی است نامتناهی از هر جهت و دارای تمام کمالات.[1] و وجود او از هر جهت که فرض کنیم نامحدود است، جایی نیست که نباشد، زمانی نیست که وجود نداشته باشد، کمالی نیست که دارا نباشد[2] لذا ذات خدا هیچ حد و مرزی ندارد و به فرمودۀ قرآن کریم "هُوَ اللَّهُ فِی السَّماواتِ وَ فِی الْأَرْضِ"[3] و " فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ[4]، خدا در همه جا وجود داشته و محدود به حد و مرز خاصی نیست و از جمله، فوق زمان و مکان است، اما معنای بی نهایت بودن خدا این نیست که خدا همۀ مکان ها را اشغال کرده باشد بلکه اساسا هیچ مکانی را اشغال نکرده است زیرا این جسم (موجود دارای ابعاد سه گانه طول، عرض، ارتفاع) است که مکان اشغال می کند و خداوند جسم نیست تا مکانی را اشغال نماید. استاد مکارم شیرازی می فرماید: اما این که خدا جسم نیست به خاطر این است که هر جسمی محدود است، محدود از نظر زمان، مکان، کیفیات و خواص و آثار و هر جسمی ابعاد معینی دارد در حالی که ذات خداوند وجودی است از هر نظر بی پایان و نامحدود و بدیهی است چنین وجودی را نمی توان در ابعاد جسم و در زندان زمان و مکان محصور کرد.[5]
اما در پاسخ به این سؤال که چرا خداوند نامحدود و نامتناهی است باید گفت:
اولا؛ از آنجایی که واجب الوجود باید کمال مطلق باشد، یعنی واجد همۀ کمالات باشد، لازمۀ آن عدم محدودیت است زیرا اگر واجب الوجود محدود باشد لازمه اش ترکیب از وجود و عدم است و در جای خود ثابت شده که ترکیب نشان از نیازمندی و احتیاج است و لازمۀ احتیاج نیز امکان است؛ و حال آنکه چنین مطلبی در ذاتی که ما برای خدا ثابت کردیم (که او واجب الوجود است) راه ندارد و در واقع خلاف فرض است.[6]
ثانیاً؛ در جای خود ثابت شده است که حق تعالی، وجود محض و واقعیت محض است، و محدودیت یعنی ترکیب از وجود و عدم؛ بنابراین وجود محض با محدودیت نمی سازد و مطلق کمال نمی تواند دارای محدودیت باشد.
پی نوشتها:
[1] مکارم شیرازی ،ناصر ، عقیده یک مسلمان، مطبوعاتی هدف، چاپ اول، ص 38.
[2] مکارم شیرازی ،ناصر ، خدا را چگونه بشناسیم، انتشارات محمدی (ص)، 1343، ص 42.
[3] انعام، 3.
[4] بقره، 155.
[5] مکارم شیرازی، ناصر، عقیده یک مسلمان، ص 43.
[6] رک: مجموعه پرسش های دانشجویی، خداشناسی و فرجام شناسی، دفتر نشر معارف، بهار 82، ص 71، با کمی تغییر و حذف و اضافات.
منبع: http://farsi.islamquest.net
- [سایر] اثبات کنید که چرا خداوند باید نامحدود باشد؟
- [سایر] اثبات کنید که چرا خداوند باید نامحدود باشد؟
- [سایر] با توجّه به اینکه خداوند نامحدود است، آیا ما می توانیم صفات نامحدود او را درک کنیم؟
- [سایر] آیا نامحدود بودن خدا به معنای مبهم بودن آن است؟
- [سایر] من وجود دارم پس بدنم (وجودم) مکانی را احاطه کرده و خداوند نامحدود است حال آیا من (وجود من) خدا را محدود نمی کند و هزاران اشیاء دیگر که وجود دارند اگر خدا نامحدود است پس این همه وجود در کجا هستند؟
- [سایر] سلام، آیا مطلق هر چیز نامحدود است؟ برای نشان دادن نامحدود بودن وجود، یکی از راهها قاعده مطلق وجود است. حال اگر مطلق هر چیز نامحدود است، مطلق صندلی یا مطلق کابینت یا مطلق کمد و ... هم نامحدود هستند؟ لطفاً توضیح دهید، ممنون
- [سایر] خدا کیه ؟ چه طوری میشه خدا رو اثبات کرد؟
- [سایر] براهین اثبات وجود خداوند را بیان کنید؟
- [سایر] لطفا یگانگی خداوند را برای من اثبات کنید؛ وجود خداوند برای من مسلّم است؟
- [سایر] لطفاً یگانگی خداوند را برای من اثبات کنید (وجود خداوند برای من مسلّم است)؟
- [آیت الله مظاهری] اگر برای اثبات جرم احتیاج به تشریح بدن میّت شود، با اذن ولی او یا حاکم شرع جایز است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] قسم دو نوع است: الف: قسم برای انجام یا ترک کاری در آینده. ب: قسم برای اثبات یا نفی چیزی.
- [آیت الله مظاهری] اگر برای تشویق و ترغیب در اثبات حقّی یا از بین بردن باطلی به کسی چیزی دهند، رشوه نیست و مانعی ندارد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر به بدهکاری خود اقرار نماید ولی بگوید: (آن را پرداخت کردهام)، بدهکاری او ثابت میشود، ولی پرداخت آن را باید اثبات نماید.
- [آیت الله مظاهری] هیچکدام از علوم غریبه حجّیت ندارد و چیزی بهواسطه آن اثبات نمیشود، گرچه بهواسطه آنها یقین حاصل شود، زیرا یقینی حجّت است که از راه متعارف پیدا شود.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسانی که برای اثبات مطلبی قسم می خورند اگر حرف آنها راست باشد قسم خوردن مکروه است و اگر دروغ باشد حرام و از گناهان کبیره است، ولی اگر مجبور شود که برای نجات خود یا مسلمانان دیگری از شر ظالمی قسم دروغ بخورد اشکال ندارد، بلکه گاه واجب می شود و این نوع قسم خوردن که برای اثبات مطلبی است غیر از قسمی است که در مسائل پیش گفته شد که برای انجام کار یا ترک کاری بود.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسانی که برای اثبات مطلبی قسم می خورند اگر حرف آنها راست باشد قسم خوردن مکروه است و اگر دروغ باشد حرام و از گناهان کبیره است، ولی اگر مجبور شود که برای نجات خود یا مسلمانان دیگری از شر ظالمی قسم دروغ بخورد اشکال ندارد، بلکه گاه واجب می شود و این نوع قسم خوردن که برای اثبات مطلبی است غیر از قسمی است که در مسائل پیش گفته شد که برای انجام کار یا ترک کاری بود.
- [آیت الله جوادی آملی] .اثبات سیادت افراد یا به وسیله شهادت دو مرد عادل است؛ یا به این است که در شهر خو د مشهور و معروف به سیادت باشد , بنابراین هر کس ادعا کند که سیّد است، کافی نیست. حکم سادات واجب النفقه
- [آیت الله مظاهری] در اثبات زنا و لواط باید چهار مرد یا سه مرد و دو زن شهادت دهند ولی در سایر امور شهادت دو مرد یا یک مرد و دو زن کافی است.
- [آیت الله اردبیلی] اگر زن و شوهر در وسایل خانه با هم اختلاف کنند خواه در حال همسری و خواه بعد از جدایی در صورتی که دلیل معتبری برای اثبات مدّعای خود متنداشته باشند، وسایل و لباسهای مردانه متعلّق به شوهر و وسایل و لباسهای زنانهعلّق به زن خواهد بود و آنچه هم برای زنان و هم برای مردان به کار میرود، میان آن دو مشترک میباشد مگر این که کلّیّه وسایل، اعمّ از مردانه و زنانه، در دست یکی از آنان باشد که در این صورت مال وی محسوب میشود و کسی که اسباب و وسایل در دست او نیست، اگر ادّعایی داشته باشد باید اثبات کند یا دو شاهد عادل بیاورد.