پوشش و عفاف از آن جهت که یک امر فطری است و برای حیات اجتماعی انسان ضرورت دارد، در ادیان و مذاهب الاهی دارای جایگاه خاصی است. تمام ادیان آسمانی، حجاب و پوشش را بر زن واجب و لازم شمرده‌اند و جامعه بشری را به سوی آن فراخوانده‌اند؛ زیرا حیا و لزوم پوشش به طور طبیعی در نهاد زنان به ودیعت نهاده شده و احکام و دستورهای ادیان الاهی هماهنگ و همسو با فطرت انسانی تشریع شده است. بر اساس اصل لزوم هماهنگی و تناسب آفرینش و قانونگذاری،1 خداوند لباس و پوشاک را در لابلای نعمت‌های بیکرانش به بشر ارزانی داشت2 و اشتیاق درونی زنان به )حجاب( را با تشریع قانون پوشش مستحکم ساخت تا گوهرِ هستی )زن( در صدفِ پوشش صیانت گردد و جامعه از فرو افتادن در گرداب فساد و تباهی نجات یابد. بدون تردید جهان بینی و انسان شناسی هر فرهنگ و مکتب، نقش اساسی و مهمّی در انتخاب نوع و کیفیت پوشش دارد.3 بر اساس جهان‌بینی ادیان الاهی که انسان خلیفه خداوند و مرکز و محور جهان هستی است و رسالت کسب معرفت و تهذیب نفس و اصلاح جامعه را بر دوش دارد و حیاتش در جهان آخرت نیز ادامه دارد، باید جسم زن و چشم مرد پوشیده گردد تا غرایز شهوانی مهار و کنترل شود و استعدادهای معنوی و عقلانی بشر در پرتو رهیافت‌های فطری و هدایت‌های وحیانی شکوفا گردد. گرچه انتخاب لباس و پوشاک برآیند اندیشه و اراده آدمی است، ولی بر بینش و اراده انسانی نیز تأثیر می‌گذارد و می‌تواند به عنوان زمینه‌ساز تعالی یا انحطاط فردی و اجتماعی نقش آفرینی نماید. در آیین زرتشت، یهود، مسیحیت و اسلام - که این مقاله به بررسی آنها می‌پردازد - حجاب بر زنان امری لازم بوده است. کتاب‌های مقدس مذهبی، دستورات و احکام دینی، آداب و مراسم و سیره عملی پیروان این ادیان چهارگانه، بهترین شاهد و عالی‌ترین گواه بر اثبات این مدعاست. حجاب در آیین زرتشت نخستین مردمی که به سرزمین ایران آمدند، آریایی‌ها بودند. آنان به دو گروه عمده )مادها( و )پارس‌ها( تقسیم می‌شدند. با اتّحاد مادها، دولت )ماد( تشکیل شد. پس از مدّتی پارس‌ها توانستند دولت ماد را از بین ببرند و سلسله‌های هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان را بنیانگذاری کنند. پژوهش‌ها نشان می‌دهد که زنان ایران زمین از زمان مادها که نخستین ساکنان این دیار بودند، دارای حجاب کاملی، شامل پیراهن بلند چین‌دار، شلوار تا مچ پا و چادر و شنلی بلند بر روی لباس‌ها بوده‌اند.4 این حجاب در دوران سلسله‌های مختلف پارس‌ها نیز معمول بوده است.5 بنابر این، در زمان بعثت زرتشت و قبل و بعد از آن، زنان ایرانی از حجابی کامل برخوردار بوده‌اند. برابر متون تاریخی، در همه آن زمان‌ها پوشاندن موی سر و داشتن لباس بلند و شلوار و چادر رایج بوده است و زنان هر چند با آزادی در محیط بیرون خانه رفت و آمد می‌کردند و همپای مردان به کار می‌پرداختند، ولی این امور با حجاب کامل و پرهیز شدید از اختلاطهای فسادانگیز همراه بوده است. جایگاه فرهنگی پوشش در میان زنان نجیب ایران‌زمین به گونه‌ای است که در دوران سلطه کامل شاهان، هنگامی که خشایارشاه به ملکه )وشی( دستور داد که بدون پوشش به بزم بیاید تا حاضران، زیبایی اندام او را بنگرند، وی امتناع نمود و از انجام فرمان پادشاه سر باز زد و به خاطر این سرپیچی، به حکم دادوَران، عنوان )ملکه ایران( را از دست داد.6 در زمان ساسانیان - که پس از نبوت زرتشت است - افزون بر چادر، پوشش صورت نیز در میان زنان اشراف معمول شد. به گفته ویل دورانت پس از داریوش، زنان طبقات بالای اجتماع، جرأت نداشتند که جز در تختِ روانِ روپوش دار از خانه بیرون بیایند و هرگز به آنان اجازه داده نمی‌شد که آشکارا با مردان آمد و رفت کنند. زنان شوهردار حق نداشتند هیچ مردی حتی پدر و برادرشان را ببینند. در نقش‌هایی که از ایران باستان بر جای مانده است، هیچ صورت زنی دیده نمی‌شود و نامی از ایشان نیامده است.7 تجلیّات پوشش در میان زنان ایران چنان چشم‌گیر است که برخی از اندیشمندان و تمدن‌نگاران، ایران را منبع اصلی ترویج حجاب در جهان معرفی کرده‌اند.8 از آن‌جا که مرکز بعثت )اشو زرتشت( ایران بوده است و آن حضرت در زمینه اصل حجاب و پوشش زنان در جامعه خویش کمبودی نمی‌دیده است، با تأیید حدود و کیفیت حجاب رایج آن دوران، کوشید تا با پندهای، خود ریشه‌های درونی حجاب را تعمیق و مستحکم نموده، عامل درون را ضامن اجرا و پشتوانه استمرار و استواری حجاب معمول قرار دهد. به پند و اندرزهای )اشوزرتشت( بنگرید تا تلاش وی برای تعالی و آموزش مبانی حجاب و بیان لزوم توأم نمودن حجاب ظاهری با عفّت باطنی، روشن‌تر شود؛ او می‌فرماید: ای نوعروسان و دامادان!... با غیرت، در پی زندگانیِ پاک‌منشی بر آیید... .ای مردان و زنان! راه راست را دریابید و پیروی کنید. هیچ گاه گردِ دروغ و خوشی‌های زودگذری که تباه کننده زندگی است، نگردید؛ زیرا لذّتی که با بدنامی و گناه همراه باشد، همچون زهر کشنده‌ای است که با شیرینی درآمیخته و همانند خودش دوزخی است. با این گونه کارها، زندگانی گیتی خود را تباه مسازید. پاداش رهروان نیکی، به کسی می‌رسد که هوا، هوس، خودخواهی و آرزوهای باطل را از خود دور ساخته، بر نفس خویش چیره گردد و کوتاهی و غفلت در این راه، پایانش جز ناله و افسوس نخواهد بود. فریب خوردگانی که دست به کردار زشت زنند، گرفتار بدبختی و نیستی خواهند شد و سرانجامشان خروش و فریاد و ناله است.9 گفتنی است که در دین زرتشت، لباس یا کیفیت خاصی برای حجاب زنان واجب نشده است؛ بلکه لباس رایج آن زمان که شامل لباس بلند، شلوار و سرپوش - یعنی چادر یا شنلی بر روی آن - بوده است، مورد تقریر و تنفیذ قرار گرفته است. هر چند که استفاده از سِدرِه و کُشتی - لباس مذهبی ویژه زرتشتیان - توصیه شده است.10 البته بر هر مرد و زن واجب است که هنگام انجام مراسم عبادی و نیایش، سر خود را بپوشاند. بنا به گفته مؤبد )رستم شهرزادی( پوشش زنان باید به گونه‌ای باشد که هیچ یک از موهای سرِ زن از سرپوش بیرون نباشد. در خرده اوستا، به طور صریح چنین آمده است: )نامی زت واجیم، همگی سر واپوشیم و همگی نماز و کریم بدادار هورمزد؛11 یعنی همگان نامی ز تو بر گوییم و همگان سر خود را می‌پوشیم و آن گاه به درگاه دادار اهورمزدا نماز می‌کنیم(. بر اساس آموزه‌های دینی، یک زرتشتی مؤمن، باید از نگاه ناپاک به زنان دوری جوید و حتی از به کارگیری چنین مردانی خودداری کند. در اندرز )آذربادماراسپند( مؤبد موبدان آمده است: )مرد بدچشم را به معاونت خود قبول مکن12(. پوشش موی سر و داشتن نقاب بر چهره، پس از سقوط ساسانیان نیز ادامه یافته است. به این نمونه بنگرید: پس از فتح ایران، هنگامی که سه تن از دختران کسری، شاهنشاه ساسانی را برای عمر آوردند، شاهزادگان ایرانی همچنان با نقاب، چهره خود را پوشانده بودند. عمر دستور داد تا پوشش از چهره بر گیرند تا خریداران پس از نگاه، پول بیشتری مبذول دارند. دوشیزگان ایرانی خودداری کردند و به سینه مأمور اجرای حکم عمر مشت زده، آنان را از خود دور ساختند. عمر بسیار خشمناک شد؛ ولی امام علی(ع) او را به مدارا و تکریم آنان توصیه فرمود.13 حجاب در آیین یهود همه مؤرخان، از حجاب سخت زنان یهودی سخن گفته‌اند14. ویل دورانت می‌گوید: گفت‌وگوی علنی میان ذکور و اِناث، حتّی بین زن و شوهر از طرف فقهای دین ممنوع گردیده بود.... .دختران را به مدرسه نمی‌فرستادند و در مورد آنها کسب اندکی علم را به ویژه چیز خطرناکی می‌شمردند. با این همه، تدریس خصوصی برای اِناث مجاز بود.15 نپوشاندن موی سر خلافی بود که مرتکب آن را مستوجب طلاق می‌ساخت.16 زندگی جنسی آنان، علیرغمِ تعدد زوجات، به طرز شایان توجّه ، منزّه از خطایا بود. زنان آنان، دوشیزگانی محجوب، همسرانی کوشا، مادرانی پُرزا و امین بودند و از آن‌جا که زود وصلت می‌کردند، فحشا به حدّاقل تخفیف پیدا می‌کرد.17 بدون تردید مبنای حجاب در شریعت یهود، آیات تورات بود که بر حجاب تأکید می‌نمود. کاربرد واژه )چادُر( و )برقع( که به معنای روپوش صورت است، در آن آیات، کیفیت پوشش زنان یهودی را نشان می‌دهد. تورات تشبه مرد و زن به یکدیگر را نهی نموده، می‌گوید:متاع مرد بر زن نباشد و مرد لباس زن را نپوشد؛ زیرا هر که این را کند، مکروه )یَهْوَه( خدای تو ست.18 بی‌حجابی سبب نزول عذاب معرفی شده است؛ خداوند می‌گوید: از این جهت که دختران صهیون متکبرند و با گردن افراشته و غمزات چشم راه می‌روند و به ناز می‌خرامند و به پای‌های خویش خلخال‌ها را به صدا می‌آورند بنابراین خداوند فَرْق سر دختران صهیون را کَلْ خواهد ساخت و خداوند عورت ایشان را برهنه خواهد نمود و در آن روز، خداوند زینت خلخال‌ها و پیشانی‌بندها و هلال‌ها را دور خواهد کرد و گوشوارها و دستبندها و روبندها را و دستارها و زنجیرها و کمربندها و عطردان‌ها و تعویذها را و انگشترها و حلقه‌های بینی را و زخوت نفیسه و رداها و شال‌ها و کیسه‌ها را و آینه‌ها و کتان نازک و عمامه‌ها و برقع‌ها را و واقع می‌شود که به عوض عطریّات، عفونت خواهد شد و به عوض کمربند، ریسمان و به عوض موی‌های بافته، کَلی و به عوض سینه‌بند، زنّار پلاس و به عوض زیبایی، سوختگی خواهد بود مردانت به شمشیر و شجاعانت در جنگ خواهند افتاد و دروازه‌های وی، ناله و ماتم خواهند کرد و او خراب شده، بر زمین خواهد نشست.19 افزون بر موارد فوق، در کتاب مقدس، وجوب پوشاندن موی سر20 لزوم پرهیز از زنان فریبکار و بیگانه21، نهی از لمس و تماس22 و واژه چادر23، نقاب24 و برقع25 آمده است؛ به عنوان نمونه در مورد عروس یهودا می‌خوانیم: پس رخت بیوکی را از خویشتن بیرون کرده، برقعی به رو کشیده و خود را در چادری پوشید و به دروازه عینایم که در راه تمنه است، بنشست.26 در )تلمود( اصلی‌ترین کتاب فقهی که به گفته ویل‌دورانت، اساس تعلیم و تربیت یهود27 است، نیز بر لزوم پوشاندن سر از نامحرمان، لزوم سکوت زن و پرهیز از هرگونه آرایش برای سایر مردها28، پرهیز از نگاه زن به مردان بیگانه، 29 اجتناب از نگاه مرد به زنان نامحرم30 و لزوم پرهیز از هر امر تحریک‌آمیز،31 تأکید شده است. برابر حکم سخت‌گیرانه تلمود، اگر رفتار زن فضیحت‌آمیز باشد، شوهر حق دارد او را بدون پرداخت مبلغ کتوبا(مهریه) طلاق دهد و زنانی که در موارد زیر به رفتار و کردار آنها اشاره می‌شود، ازدواجشان باطل است و مبلغ کتوبا (مهریه) به ایشان تعلّق نمی‌گیرد؛ زنی که از اجرای قوانین دینی یهود سرپیچی می‌کند و فی‌المثل بدون پوشاندن سرِ خود، به میان مردان می‌رود، در کوچه و بازار پشم می‌ریسد و با هر مردی از روی سبک سری به گفت‌وگو می‌پردازد. زنی که در حضور شوهر خود، به والدین او دشنام می‌دهد و زن بلند صدا که در خانه با شوهر خود به صدای بلند درباره امور زناشویی صحبت می‌کند و همسایگانِ او می‌شنوند که چه می‌گوید.32 برخورد حضرت موسی(ع) با دختران شعیب که به آنان فرمود تا پشت سر او حرکت کرده، از پشت سر، او را به منزل پدرشان هدایت کنند، و نیز سیره عملی یهودیان مبنی بر استفاده از چادر و برقع و روبند، تفکیک و جدا بودن محل عبادت زنان از مردان در کنیسه، ناشایسته شمردن اشعاری که در تمجید زیبایی زنان سروده شده است و ایراد خطابه توسط زنان از پشت پرده، بیانگر کیفیت شدید و سخت‌گیرانه حجاب نزد یهودیان است. حجاب در آیین مسیحیت مسیحیت نه تنها احکام شریعت یهود در مورد حجاب را تغییر نداد، بلکه قوانین شدید آن را استمرار بخشید و در برخی موارد، قدم را فراتر نهاد و با سخت‌گیری بیشتری وجوب حجاب را مطرح ساخت؛ زیرا در شریعت یهود، تشکیل خانواده و ازدواج امری مقدس محسوب می‌شد و طبق نوشته ویل دورانت، در سن بیست سالگی اجباری بود؛33 اما از دیدگاه مسیحیت قرون اوّلیه، تجرّد، مقدس شمرده می‌شد.34 بنابر این مسیحیت، برای از بین بردن زمینه هرگونه تحریک و تهییج، زنان را به صورت شدیدتری به رعایت کامل پوشش و دوری از هر گونه آرایش و تزیین فراخواند. برابر متون تاریخی، چادر و روبند، برای همگان - حتّی برای خاتون‌های اشراف - ضروری بود و در اعیاد نیز کسی آن را کنار نمی‌گذاشت؛ بلکه با طلا و نقره و پارچه‌های زربفت آن را تزیین می‌نمودند و حتّی برای تفریح نیز با حجب و حیای کامل در مجالس انس و یا گردش‌هایی دور از چشم نامحرمان، شرکت می‌جستند. انجیل در موارد فراوان، بر وجوب حجاب و پوشش تأکید و پیروانش را به تنزّه از اِعمال شهوت و عفاف فراخوانده است؛ در انجیل می‌خوانیم: همچنین زنان پیر در سیرت متقی باشند و نه غیبت‌گو و نه بنده شراب زیاده، بلکه معلمات تعلیم نیکو تا زنان جوان را خِرَد بیاموزند که شوهر دوست و فرزند دوست باشند و خرداندیش و عفیفه و خانه‌نشین و نیکو و مطیع شوهران خود که مبادا کلام خدا متهم شود35 در )کتاب مقدس( در مورد لزوم آراستگی به حیا و کنار نهادن آرایش ظاهری چنین آمده است: همچنین زنان، خویشتن را بیارایند به لباسِ مزّین به حیا و پرهیز؛ نه به زلف‌ها و طلا و مروارید و رختِ گران‌بها ...زن با سکوت به کمال اطاعت تعلیم گیرد و زن را اجازت نمی‌دهم که تعلیم دهد یا بر شوهر مسلّط شود؛ بلکه در سکوت بماند36 همچنین ای زنان، ... و شما را زینت ظاهری نباشد از بافتن موی و متحلّی شدن به طلا و پوشیدن لباس بلکه انسانیت باطنی قلبی در لباس غیر فاسد، روح حلیم و آرام که نزد خدا گرانبهاست زیرا بدین گونه زنان مقدسه در سابق نیز که متوکل به خدا بودند، خویشتن را زینت می‌نمودند.37 افزون بر موارد پیشین، )عهد جدید( نیز لزوم پوشاندن موی سر، به ویژه در مراسم عبادی،38 لزوم سکوت به ویژه در کلیسا،39 با وقار و امین بودن زن 40و نهی از نگاه ناپاک به بیگانگان را خاطرنشان ساخته، می‌گوید: کسی که به زنی نظر شهوت اندازد، همان دم، در دل خود با او زنا کرده است پس اگر چشم راستت، تو را بلغزاند، قلعش کن و از خود دور انداز؛ زیرا تو را بهتر آن است که عضوی از اعضایت تباه گردد، از آن که تمام بدنت در جهنم افکنده شود41 دستورات دینی پاپ‌ها و کاردینال‌های مسیحی که بر اساس آن پوشاندن صورت الزامی و تزیین موی سر و آرایش آن و تنظیم آنها در آیینه و سوراخ نمودن گوش‌ها و آویختن گلوبند، خلخال، طلا و دستبند قیمتی، رنگ نمودن مو و تغییر صورت ظاهری ممنوع بود، شدت بیشتری رانشان می‌دهد.42 در مورد سیره عملی زنان مسیحی، دائرة المعارف لاروس می‌گوید: دین مسیحی، برای زن، خِمار را باقی نهاد؛ وقتی وارد اروپا شد، آن را نیکو شمرد. زن‌ها در کوچه و وقت نماز، خمار داشتند. در قرون وسطی، خصوصاً قرن نهم، خمار رواج داشت. آستین خمار، شانه زن را پوشیده، تقریباً به زمین می‌رسید. این عادت تا قرن سیزدهم باقی بود.43 ویل دورانت نیز در مورد سیره عملی زنان مسیحی چنین می‌نویسد: ساق پای زنان چیزی نبود که در ملأ عام و یا رایگان به چشم خورد.... البسه بانوان در مجالس تورنه، موضوع مهمّی برای روحانیون بود که کاردینال‌ها، درازی جامه‌های خواتین را معیّن می‌کردند. هنگامی که کشیشان چادر و روبند را یکی از ارکان اخلاقیات عیسوی دانستند، به دستور زن‌ها، چادرها را از مشمش ظریف و حریر زربفت ساختند... .44 تصویرهایی که از پوشاک مسیحیان و زنان اروپا به جا مانده، به وضوح حجاب کامل زنان را نشان می‌دهد.45 حجاب در آیین اسلام بدون شک، پوشش زن در برابر مردان بیگانه، یکی از ضروریات دین اسلام است. قرآن کریم می‌فرماید: )و به بانوان باایمان بگو چشم‌های خود را فروپوشند و عورت‌های خود را از نگاه دیگران پوشیده نگاه دارند و زینت‌های خود را، جز آن مقداری که ظاهر است، آشکار نسازند و روسری‌های خودرا بر سینه خود افکنند و زینت‌های خود را آشکار نسازند؛ مگر برای شوهرانشان، پدرانشان، پدر شوهرانشان، پسرانشان، پسران همسرانشان، برادرانشان، پسر برادرانشان، پسر خواهرانشان، زنان هم‌کیششان، کنیزانشان و مردان سفیهی که تمایلی به زنان ندارند و کودکانی که از امور جنسی بی‌اطلاعند و پاهای خود را بر زمین نکوبند تا زینت‌های پنهانشان آشکار شود و همگی به سوی خداوند توبه کنید ای مؤمنان؛ باشد که رستگار شوید(.46 افزون بر آن، در آیات دیگر، پوشیدگی کامل اندام،47 نیک و شایسته، با وقار و بدور از تحریک سخن گفتن و دوری از آرایش‌های جاهلیت نخستین،48 توصیه شده است. در روایات نیز پوشیدن جامه بدن‌نما و نازک نزد نامحرم49، آرایش و استعمال عطر در خارج از خانه50، اختلاط فساد برانگیز زن و مرد51، دست دادن و مصافحه با نامحرم52و تشبه به جنس مخالف 53 منع شده است و مردان با غیرت،54 به هدایت و کنترل همسر و دختران، عفّت نسبت به زنان مردم55 و دوری از چشم‌چرانی توصیه شده‌اند. پس معلوم شد که تفاوت اساسی حجاب اسلامی با حجاب ادیان گذشته، در این است که اسلام وجوب پوشش زنان را متناسب با شئونات انسان، با تعدیل و نظم مناسب و به دور از افراط و تفریط، سهل‌انگاری مضرّ یا سخت‌گیری بی‌مورد به جامعه بشری ارزانی داشته است. حجاب اسلامی همچون حجاب مورد توصیه پاپ‌ها، به معنای حبس زن در خانه یا پرده‌نشینی و دوری از شرکت در مسایل اجتماعی نیست؛ بلکه بدین معناست که زن در معاشرت خود با مردان بیگانه، موی سر و اندام خویش را بپوشاند و به جلوه‌گری و خودنمایی نپردازد تا در جامعه، غریزه آتشین جنسی تحریک نگردد؛ بلکه در محیط خانواده، این غریزه به صورت صحیح ارضا گردد. پی ‌نوشت: 1. روم، آیه 30. 2. اعراف، آیه 27. 3. شهید مطهری، جهان‌بینی توحیدی، ص 75. 4. جلیل ضیاءپور، پوشاک باستانی ایرانیان از کهن‌ترین زمان، ص 17 - 26 و ص51، 54، 56.. 5. جلیل ضیاءپور، پوشاک زنان ایران، ص 64 - 194. 6. فرهت قائم‌مقامی، آزادی یا اسارت، ص106؛ تورات، باب استر، آیه 1. 7. ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج1، ص552. 8. ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج2، ص78 و برتراند راسل، زناشوئی و اخلاق، ص135. 9. یسنا، ص53، پندهای 5 - 8؛ به نقل از: آموزشهای زرتشت پیامبر ایران؛ رستم شهرزادی، آموزش گات‌ها، انجمن زرتشتیان، آبان 67. 10. )سدره( از نه پاره پارچه سفید و نازک دوخته شده و در زیر پیراهن، چسبیده به بدن پوشیده شود. سدره که در اوستا (ستره) نامیده شده، به معنای آن نیز هست. علمای اسلام نیز برای بیان حکم حجاب از واژه ستر استفاده کرده‌اند. )کُشتی(، کمربند باریکی است که از پشم گوسفند بافته شده و باید پیوسته آن را بر روی سدره به کمر بندند؛ مؤبد موبدان، رستم شهرزادی، دین و دانش، انجمن زرتشتیان تهران، سال 1357. 11. خرده اوستا، فصل آفرینگان دهمان. 12. سالنمای 1372، چاپ انجمن زرتشتیان تهران، ص10. 13. وشنوه‌ای، حجاب در اسلام، ص59، به نقل از السیرة الحلبیه، ج2، ص49. 14. عبدالرسول عبدالحسن الغفّار، المرأه المعاصره، چاپ سوم، ص40. 15. ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج12، ص66 . 16. ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج12، ص62 . 17. همان، ص63. 18. تورات، سفر تثنیه، باب 22، فقره 5. 19. تورات، کتاب اشعیاء نبی، باب سوم، فقره 16 - 26. 20. تورات، سفر اعداد، باب 5، فقره 18. 21. تورات، کتاب روت، باب دوم، فقره 8 - 10. 22. تورات، کتاب امثال سلیمان نبی، باب ششم، فقره 1 - 10 و 20 - 26. 23. همان مدرک، باب سوم، فقره 15. 24. تورات، کتاب اشعیاء نبی، باب 47، فقره 1 و 2. 25. تورات، کتاب غزل‌های سلیمان، باب 4، فقره 1. 26. تورات، سفر پیدایش، باب 38، فقره 14 و 15. 27. ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج12، ص34. 28. همان، ص31. 29. همان، ج1، ص492. 30. همان، ص30. 31. همان، ج12، ص28. 32. راب اماکهن، گنجینه‌ای از تلمود، ص186، میشناکتوبوت 6 :7. 33. ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج 1، ص 439. 34. شایان ذکر است که اکنون مسیحیت، ازدواج را برای تمام مسیحیان مقدس می‌شمرد و تنها آن را برای پاپ و اسقف‌های کلیسا ممنوع می‌داند. 35. انجیل، رساله پولس بتیطس، باب دوم، فقره 1 - 6 . 36. انجیل، رساله پولیس به تیموناؤس، باب دوم، فقره 9 - 15. 37. انجیل، رساله پطرس رسول، باب سوم، فقره 1 - 6 . 38. انجیل، رساله اول پولس رسول به قرنتیان، باب یازدهم، فقره 1 - 17. 39. همان، باب چهاردهم، فقره 34 - 36. 40. انجیل، رساله پولس رسول به تیموناؤس، باب سوم، فقره 11. 41. انجیل متی، باب اول، فقره 28 - 30.و باب هجدهم، فقره 8 - 10. 42. دکتر حکیم الاهی، زن و آزادی، ص 53. 43. مهذب، زن و آزادی، ص 65. 44. ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج 13، ص 498 - 500، با اندکی تصرف و تلخیص. 45. براون و اشنایدر، پوشاک اقوام مختلف، ص 116. 46. سوره نور (24)، آیه 31. 47. احزاب، 59. 48. احزاب، آیه 32. 49. سنن ابی‌داوود، ج2، ص383. 50. مجلسی، بحارالانوار، ج103، ص243. 51. ناسخ التواریخ، ج2. 52. همان، ص163. 53. مجلسی، همان، ج103، ص258. 54. نهج‌الفصاحه، ص143. 55. شیخ حر عاملی، وسایل الشیعه، ج14، ص141و138.
پوشش و عفاف از آن جهت که یک امر فطری است و برای حیات اجتماعی انسان ضرورت دارد، در ادیان و مذاهب الاهی دارای جایگاه خاصی است. تمام ادیان آسمانی، حجاب و پوشش را بر زن واجب و لازم شمردهاند و جامعه بشری را به سوی آن فراخواندهاند؛ زیرا حیا و لزوم پوشش به طور طبیعی در نهاد زنان به ودیعت نهاده شده و احکام و دستورهای ادیان الاهی هماهنگ و همسو با فطرت انسانی تشریع شده است.
بر اساس اصل لزوم هماهنگی و تناسب آفرینش و قانونگذاری،1 خداوند لباس و پوشاک را در لابلای نعمتهای بیکرانش به بشر ارزانی داشت2 و اشتیاق درونی زنان به )حجاب( را با تشریع قانون پوشش مستحکم ساخت تا گوهرِ هستی )زن( در صدفِ پوشش صیانت گردد و جامعه از فرو افتادن در گرداب فساد و تباهی نجات یابد. بدون تردید جهان بینی و انسان شناسی هر فرهنگ و مکتب، نقش اساسی و مهمّی در انتخاب نوع و کیفیت پوشش دارد.3 بر اساس جهانبینی ادیان الاهی که انسان خلیفه خداوند و مرکز و محور جهان هستی است و رسالت کسب معرفت و تهذیب نفس و اصلاح جامعه را بر دوش دارد و حیاتش در جهان آخرت نیز ادامه دارد، باید جسم زن و چشم مرد پوشیده گردد تا غرایز شهوانی مهار و کنترل شود و استعدادهای معنوی و عقلانی بشر در پرتو رهیافتهای فطری و هدایتهای وحیانی شکوفا گردد. گرچه انتخاب لباس و پوشاک برآیند اندیشه و اراده آدمی است، ولی بر بینش و اراده انسانی نیز تأثیر میگذارد و میتواند به عنوان زمینهساز تعالی یا انحطاط فردی و اجتماعی نقش آفرینی نماید.
در آیین زرتشت، یهود، مسیحیت و اسلام - که این مقاله به بررسی آنها میپردازد - حجاب بر زنان امری لازم بوده است. کتابهای مقدس مذهبی، دستورات و احکام دینی، آداب و مراسم و سیره عملی پیروان این ادیان چهارگانه، بهترین شاهد و عالیترین گواه بر اثبات این مدعاست.
حجاب در آیین زرتشت
نخستین مردمی که به سرزمین ایران آمدند، آریاییها بودند. آنان به دو گروه عمده )مادها( و )پارسها( تقسیم میشدند. با اتّحاد مادها، دولت )ماد( تشکیل شد. پس از مدّتی پارسها توانستند دولت ماد را از بین ببرند و سلسلههای هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان را بنیانگذاری کنند. پژوهشها نشان میدهد که زنان ایران زمین از زمان مادها که نخستین ساکنان این دیار بودند، دارای حجاب کاملی، شامل پیراهن بلند چیندار، شلوار تا مچ پا و چادر و شنلی بلند بر روی لباسها بودهاند.4 این حجاب در دوران سلسلههای مختلف پارسها نیز معمول بوده است.5 بنابر این، در زمان بعثت زرتشت و قبل و بعد از آن، زنان ایرانی از حجابی کامل برخوردار بودهاند. برابر متون تاریخی، در همه آن زمانها پوشاندن موی سر و داشتن لباس بلند و شلوار و چادر رایج بوده است و زنان هر چند با آزادی در محیط بیرون خانه رفت و آمد میکردند و همپای مردان به کار میپرداختند، ولی این امور با حجاب کامل و پرهیز شدید از اختلاطهای فسادانگیز همراه بوده است.
جایگاه فرهنگی پوشش در میان زنان نجیب ایرانزمین به گونهای است که در دوران سلطه کامل شاهان، هنگامی که خشایارشاه به ملکه )وشی( دستور داد که بدون پوشش به بزم بیاید تا حاضران، زیبایی اندام او را بنگرند، وی امتناع نمود و از انجام فرمان پادشاه سر باز زد و به خاطر این سرپیچی، به حکم دادوَران، عنوان )ملکه ایران( را از دست داد.6
در زمان ساسانیان - که پس از نبوت زرتشت است - افزون بر چادر، پوشش صورت نیز در میان زنان اشراف معمول شد. به گفته ویل دورانت پس از داریوش، زنان طبقات بالای اجتماع، جرأت نداشتند که جز در تختِ روانِ روپوش دار از خانه بیرون بیایند و هرگز به آنان اجازه داده نمیشد که آشکارا با مردان آمد و رفت کنند. زنان شوهردار حق نداشتند هیچ مردی حتی پدر و برادرشان را ببینند. در نقشهایی که از ایران باستان بر جای مانده است، هیچ صورت زنی دیده نمیشود و نامی از ایشان نیامده است.7
تجلیّات پوشش در میان زنان ایران چنان چشمگیر است که برخی از اندیشمندان و تمدننگاران، ایران را منبع اصلی ترویج حجاب در جهان معرفی کردهاند.8
از آنجا که مرکز بعثت )اشو زرتشت( ایران بوده است و آن حضرت در زمینه اصل حجاب و پوشش زنان در جامعه خویش کمبودی نمیدیده است، با تأیید حدود و کیفیت حجاب رایج آن دوران، کوشید تا با پندهای، خود ریشههای درونی حجاب را تعمیق و مستحکم نموده، عامل درون را ضامن اجرا و پشتوانه استمرار و استواری حجاب معمول قرار دهد.
به پند و اندرزهای )اشوزرتشت( بنگرید تا تلاش وی برای تعالی و آموزش مبانی حجاب و بیان لزوم توأم نمودن حجاب ظاهری با عفّت باطنی، روشنتر شود؛ او میفرماید:
ای نوعروسان و دامادان!... با غیرت، در پی زندگانیِ پاکمنشی بر آیید... .ای مردان و زنان! راه راست را دریابید و پیروی کنید. هیچ گاه گردِ دروغ و خوشیهای زودگذری که تباه کننده زندگی است، نگردید؛ زیرا لذّتی که با بدنامی و گناه همراه باشد، همچون زهر کشندهای است که با شیرینی درآمیخته و همانند خودش دوزخی است. با این گونه کارها، زندگانی گیتی خود را تباه مسازید. پاداش رهروان نیکی، به کسی میرسد که هوا، هوس، خودخواهی و آرزوهای باطل را از خود دور ساخته، بر نفس خویش چیره گردد و کوتاهی و غفلت در این راه، پایانش جز ناله و افسوس نخواهد بود.
فریب خوردگانی که دست به کردار زشت زنند، گرفتار بدبختی و نیستی خواهند شد و سرانجامشان خروش و فریاد و ناله است.9
گفتنی است که در دین زرتشت، لباس یا کیفیت خاصی برای حجاب زنان واجب نشده است؛ بلکه لباس رایج آن زمان که شامل لباس بلند، شلوار و سرپوش - یعنی چادر یا شنلی بر روی آن - بوده است، مورد تقریر و تنفیذ قرار گرفته است. هر چند که استفاده از سِدرِه و کُشتی - لباس مذهبی ویژه زرتشتیان - توصیه شده است.10 البته بر هر مرد و زن واجب است که هنگام انجام مراسم عبادی و نیایش، سر خود را بپوشاند. بنا به گفته مؤبد )رستم شهرزادی( پوشش زنان باید به گونهای باشد که هیچ یک از موهای سرِ زن از سرپوش بیرون نباشد. در خرده اوستا، به طور صریح چنین آمده است: )نامی زت واجیم، همگی سر واپوشیم و همگی نماز و کریم بدادار هورمزد؛11 یعنی همگان نامی ز تو بر گوییم و همگان سر خود را میپوشیم و آن گاه به درگاه دادار اهورمزدا نماز میکنیم(.
بر اساس آموزههای دینی، یک زرتشتی مؤمن، باید از نگاه ناپاک به زنان دوری جوید و حتی از به کارگیری چنین مردانی خودداری کند. در اندرز )آذربادماراسپند( مؤبد موبدان آمده است: )مرد بدچشم را به معاونت خود قبول مکن12(.
پوشش موی سر و داشتن نقاب بر چهره، پس از سقوط ساسانیان نیز ادامه یافته است. به این نمونه بنگرید: پس از فتح ایران، هنگامی که سه تن از دختران کسری، شاهنشاه ساسانی را برای عمر آوردند، شاهزادگان ایرانی همچنان با نقاب، چهره خود را پوشانده بودند. عمر دستور داد تا پوشش از چهره بر گیرند تا خریداران پس از نگاه، پول بیشتری مبذول دارند. دوشیزگان ایرانی خودداری کردند و به سینه مأمور اجرای حکم عمر مشت زده، آنان را از خود دور ساختند. عمر بسیار خشمناک شد؛ ولی امام علی(ع) او را به مدارا و تکریم آنان توصیه فرمود.13
حجاب در آیین یهود
همه مؤرخان، از حجاب سخت زنان یهودی سخن گفتهاند14. ویل دورانت میگوید: گفتوگوی علنی میان ذکور و اِناث، حتّی بین زن و شوهر از طرف فقهای دین ممنوع گردیده بود.... .دختران را به مدرسه نمیفرستادند و در مورد آنها کسب اندکی علم را به ویژه چیز خطرناکی میشمردند. با این همه، تدریس خصوصی برای اِناث مجاز بود.15 نپوشاندن موی سر خلافی بود که مرتکب آن را مستوجب طلاق میساخت.16 زندگی جنسی آنان، علیرغمِ تعدد زوجات، به طرز شایان توجّه ، منزّه از خطایا بود. زنان آنان، دوشیزگانی محجوب، همسرانی کوشا، مادرانی پُرزا و امین بودند و از آنجا که زود وصلت میکردند، فحشا به حدّاقل تخفیف پیدا میکرد.17
بدون تردید مبنای حجاب در شریعت یهود، آیات تورات بود که بر حجاب تأکید مینمود. کاربرد واژه )چادُر( و )برقع( که به معنای روپوش صورت است، در آن آیات، کیفیت پوشش زنان یهودی را نشان میدهد. تورات تشبه مرد و زن به یکدیگر را نهی نموده، میگوید:متاع مرد بر زن نباشد و مرد لباس زن را نپوشد؛ زیرا هر که این را کند، مکروه )یَهْوَه( خدای تو ست.18 بیحجابی سبب نزول عذاب معرفی شده است؛
خداوند میگوید: از این جهت که دختران صهیون متکبرند و با گردن افراشته و غمزات چشم راه میروند و به ناز میخرامند و به پایهای خویش خلخالها را به صدا میآورند بنابراین خداوند فَرْق سر دختران صهیون را کَلْ خواهد ساخت و خداوند عورت ایشان را برهنه خواهد نمود و در آن روز، خداوند زینت خلخالها و پیشانیبندها و هلالها را دور خواهد کرد و گوشوارها و دستبندها و روبندها را و دستارها و زنجیرها و کمربندها و عطردانها و تعویذها را و انگشترها و حلقههای بینی را و زخوت نفیسه و رداها و شالها و کیسهها را و آینهها و کتان نازک و عمامهها و برقعها را و واقع میشود که به عوض عطریّات، عفونت خواهد شد و به عوض کمربند، ریسمان و به عوض مویهای بافته، کَلی و به عوض سینهبند، زنّار پلاس و به عوض زیبایی، سوختگی خواهد بود مردانت به شمشیر و شجاعانت در جنگ خواهند افتاد و دروازههای وی، ناله و ماتم خواهند کرد و او خراب شده، بر زمین خواهد نشست.19
افزون بر موارد فوق، در کتاب مقدس، وجوب پوشاندن موی سر20 لزوم پرهیز از زنان فریبکار و بیگانه21، نهی از لمس و تماس22 و واژه چادر23، نقاب24 و برقع25 آمده است؛ به عنوان نمونه در مورد عروس یهودا میخوانیم: پس رخت بیوکی را از خویشتن بیرون کرده، برقعی به رو کشیده و خود را در چادری پوشید و به دروازه عینایم که در راه تمنه است، بنشست.26
در )تلمود( اصلیترین کتاب فقهی که به گفته ویلدورانت، اساس تعلیم و تربیت یهود27 است، نیز بر لزوم پوشاندن سر از نامحرمان، لزوم سکوت زن و پرهیز از هرگونه آرایش برای سایر مردها28، پرهیز از نگاه زن به مردان بیگانه، 29 اجتناب از نگاه مرد به زنان نامحرم30 و لزوم پرهیز از هر امر تحریکآمیز،31 تأکید شده است.
برابر حکم سختگیرانه تلمود، اگر رفتار زن فضیحتآمیز باشد، شوهر حق دارد او را بدون پرداخت مبلغ کتوبا(مهریه) طلاق دهد و زنانی که در موارد زیر به رفتار و کردار آنها اشاره میشود، ازدواجشان باطل است و مبلغ کتوبا (مهریه) به ایشان تعلّق نمیگیرد؛ زنی که از اجرای قوانین دینی یهود سرپیچی میکند و فیالمثل بدون پوشاندن سرِ خود، به میان مردان میرود، در کوچه و بازار پشم میریسد و با هر مردی از روی سبک سری به گفتوگو میپردازد. زنی که در حضور شوهر خود، به والدین او دشنام میدهد و زن بلند صدا که در خانه با شوهر خود به صدای بلند درباره امور زناشویی صحبت میکند و همسایگانِ او میشنوند که چه میگوید.32
برخورد حضرت موسی(ع) با دختران شعیب که به آنان فرمود تا پشت سر او حرکت کرده، از پشت سر، او را به منزل پدرشان هدایت کنند، و نیز سیره عملی یهودیان مبنی بر استفاده از چادر و برقع و روبند، تفکیک و جدا بودن محل عبادت زنان از مردان در کنیسه، ناشایسته شمردن اشعاری که در تمجید زیبایی زنان سروده شده است و ایراد خطابه توسط زنان از پشت پرده، بیانگر کیفیت شدید و سختگیرانه حجاب نزد یهودیان است.
حجاب در آیین مسیحیت
مسیحیت نه تنها احکام شریعت یهود در مورد حجاب را تغییر نداد، بلکه قوانین شدید آن را استمرار بخشید و در برخی موارد، قدم را فراتر نهاد و با سختگیری بیشتری وجوب حجاب را مطرح ساخت؛ زیرا در شریعت یهود، تشکیل خانواده و ازدواج امری مقدس محسوب میشد و طبق نوشته ویل دورانت، در سن بیست سالگی اجباری بود؛33 اما از دیدگاه مسیحیت قرون اوّلیه، تجرّد، مقدس شمرده میشد.34 بنابر این مسیحیت، برای از بین بردن زمینه هرگونه تحریک و تهییج، زنان را به صورت شدیدتری به رعایت کامل پوشش و دوری از هر گونه آرایش و تزیین فراخواند. برابر متون تاریخی، چادر و روبند، برای همگان - حتّی برای خاتونهای اشراف - ضروری بود و در اعیاد نیز کسی آن را کنار نمیگذاشت؛ بلکه با طلا و نقره و پارچههای زربفت آن را تزیین مینمودند و حتّی برای تفریح نیز با حجب و حیای کامل در مجالس انس و یا گردشهایی دور از چشم نامحرمان، شرکت میجستند.
انجیل در موارد فراوان، بر وجوب حجاب و پوشش تأکید و پیروانش را به تنزّه از اِعمال شهوت و عفاف فراخوانده است؛ در انجیل میخوانیم: همچنین زنان پیر در سیرت متقی باشند و نه غیبتگو و نه بنده شراب زیاده، بلکه معلمات تعلیم نیکو تا زنان جوان را خِرَد بیاموزند که شوهر دوست و فرزند دوست باشند و خرداندیش و عفیفه و خانهنشین و نیکو و مطیع شوهران خود که مبادا کلام خدا متهم شود35
در )کتاب مقدس( در مورد لزوم آراستگی به حیا و کنار نهادن آرایش ظاهری چنین آمده است: همچنین زنان، خویشتن را بیارایند به لباسِ مزّین به حیا و پرهیز؛ نه به زلفها و طلا و مروارید و رختِ گرانبها ...زن با سکوت به کمال اطاعت تعلیم گیرد و زن را اجازت نمیدهم که تعلیم دهد یا بر شوهر مسلّط شود؛ بلکه در سکوت بماند36
همچنین ای زنان، ... و شما را زینت ظاهری نباشد از بافتن موی و متحلّی شدن به طلا و پوشیدن لباس بلکه انسانیت باطنی قلبی در لباس غیر فاسد، روح حلیم و آرام که نزد خدا گرانبهاست زیرا بدین گونه زنان مقدسه در سابق نیز که متوکل به خدا بودند، خویشتن را زینت مینمودند.37
افزون بر موارد پیشین، )عهد جدید( نیز لزوم پوشاندن موی سر، به ویژه در مراسم عبادی،38 لزوم سکوت به ویژه در کلیسا،39 با وقار و امین بودن زن 40و نهی از نگاه ناپاک به بیگانگان را خاطرنشان ساخته، میگوید: کسی که به زنی نظر شهوت اندازد، همان دم، در دل خود با او زنا کرده است پس اگر چشم راستت، تو را بلغزاند، قلعش کن و از خود دور انداز؛ زیرا تو را بهتر آن است که عضوی از اعضایت تباه گردد، از آن که تمام بدنت در جهنم افکنده شود41
دستورات دینی پاپها و کاردینالهای مسیحی که بر اساس آن پوشاندن صورت الزامی و تزیین موی سر و آرایش آن و تنظیم آنها در آیینه و سوراخ نمودن گوشها و آویختن گلوبند، خلخال، طلا و دستبند قیمتی، رنگ نمودن مو و تغییر صورت ظاهری ممنوع بود، شدت بیشتری رانشان میدهد.42
در مورد سیره عملی زنان مسیحی، دائرة المعارف لاروس میگوید: دین مسیحی، برای زن، خِمار را باقی نهاد؛ وقتی وارد اروپا شد، آن را نیکو شمرد. زنها در کوچه و وقت نماز، خمار داشتند. در قرون وسطی، خصوصاً قرن نهم، خمار رواج داشت. آستین خمار، شانه زن را پوشیده، تقریباً به زمین میرسید. این عادت تا قرن سیزدهم باقی بود.43
ویل دورانت نیز در مورد سیره عملی زنان مسیحی چنین مینویسد: ساق پای زنان چیزی نبود که در ملأ عام و یا رایگان به چشم خورد.... البسه بانوان در مجالس تورنه، موضوع مهمّی برای روحانیون بود که کاردینالها، درازی جامههای خواتین را معیّن میکردند. هنگامی که کشیشان چادر و روبند را یکی از ارکان اخلاقیات عیسوی دانستند، به دستور زنها، چادرها را از مشمش ظریف و حریر زربفت ساختند... .44
تصویرهایی که از پوشاک مسیحیان و زنان اروپا به جا مانده، به وضوح حجاب کامل زنان را نشان میدهد.45
حجاب در آیین اسلام
بدون شک، پوشش زن در برابر مردان بیگانه، یکی از ضروریات دین اسلام است. قرآن کریم میفرماید: )و به بانوان باایمان بگو چشمهای خود را فروپوشند و عورتهای خود را از نگاه دیگران پوشیده نگاه دارند و زینتهای خود را، جز آن مقداری که ظاهر است، آشکار نسازند و روسریهای خودرا بر سینه خود افکنند و زینتهای خود را آشکار نسازند؛ مگر برای شوهرانشان، پدرانشان، پدر شوهرانشان، پسرانشان، پسران همسرانشان، برادرانشان، پسر برادرانشان، پسر خواهرانشان، زنان همکیششان، کنیزانشان و مردان سفیهی که تمایلی به زنان ندارند و کودکانی که از امور جنسی بیاطلاعند و پاهای خود را بر زمین نکوبند تا زینتهای پنهانشان آشکار شود و همگی به سوی خداوند توبه کنید ای مؤمنان؛ باشد که رستگار شوید(.46 افزون بر آن، در آیات دیگر، پوشیدگی کامل اندام،47 نیک و شایسته، با وقار و بدور از تحریک سخن گفتن و دوری از آرایشهای جاهلیت نخستین،48 توصیه شده است.
در روایات نیز پوشیدن جامه بدننما و نازک نزد نامحرم49، آرایش و استعمال عطر در خارج از خانه50، اختلاط فساد برانگیز زن و مرد51، دست دادن و مصافحه با نامحرم52و تشبه به جنس مخالف 53 منع شده است و مردان با غیرت،54 به هدایت و کنترل همسر و دختران، عفّت نسبت به زنان مردم55 و دوری از چشمچرانی توصیه شدهاند.
پس معلوم شد که تفاوت اساسی حجاب اسلامی با حجاب ادیان گذشته، در این است که اسلام وجوب پوشش زنان را متناسب با شئونات انسان، با تعدیل و نظم مناسب و به دور از افراط و تفریط، سهلانگاری مضرّ یا سختگیری بیمورد به جامعه بشری ارزانی داشته است. حجاب اسلامی همچون حجاب مورد توصیه پاپها، به معنای حبس زن در خانه یا پردهنشینی و دوری از شرکت در مسایل اجتماعی نیست؛ بلکه بدین معناست که زن در معاشرت خود با مردان بیگانه، موی سر و اندام خویش را بپوشاند و به جلوهگری و خودنمایی نپردازد تا در جامعه، غریزه آتشین جنسی تحریک نگردد؛ بلکه در محیط خانواده، این غریزه به صورت صحیح ارضا گردد.
پی نوشت:
1. روم، آیه 30.
2. اعراف، آیه 27.
3. شهید مطهری، جهانبینی توحیدی، ص 75.
4. جلیل ضیاءپور، پوشاک باستانی ایرانیان از کهنترین زمان، ص 17 - 26 و ص51، 54، 56..
5. جلیل ضیاءپور، پوشاک زنان ایران، ص 64 - 194.
6. فرهت قائممقامی، آزادی یا اسارت، ص106؛ تورات، باب استر، آیه 1.
7. ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج1، ص552.
8. ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج2، ص78 و برتراند راسل، زناشوئی و اخلاق، ص135.
9. یسنا، ص53، پندهای 5 - 8؛ به نقل از: آموزشهای زرتشت پیامبر ایران؛ رستم شهرزادی، آموزش گاتها، انجمن زرتشتیان، آبان 67.
10. )سدره( از نه پاره پارچه سفید و نازک دوخته شده و در زیر پیراهن، چسبیده به بدن پوشیده شود. سدره که در اوستا (ستره) نامیده شده، به معنای آن نیز هست. علمای اسلام نیز برای بیان حکم حجاب از واژه ستر استفاده کردهاند. )کُشتی(، کمربند باریکی است که از پشم گوسفند بافته شده و باید پیوسته آن را بر روی سدره به کمر بندند؛ مؤبد موبدان، رستم شهرزادی، دین و دانش، انجمن زرتشتیان تهران، سال 1357.
11. خرده اوستا، فصل آفرینگان دهمان.
12. سالنمای 1372، چاپ انجمن زرتشتیان تهران، ص10.
13. وشنوهای، حجاب در اسلام، ص59، به نقل از السیرة الحلبیه، ج2، ص49.
14. عبدالرسول عبدالحسن الغفّار، المرأه المعاصره، چاپ سوم، ص40.
15. ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج12، ص66 .
16. ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج12، ص62 .
17. همان، ص63.
18. تورات، سفر تثنیه، باب 22، فقره 5.
19. تورات، کتاب اشعیاء نبی، باب سوم، فقره 16 - 26.
20. تورات، سفر اعداد، باب 5، فقره 18.
21. تورات، کتاب روت، باب دوم، فقره 8 - 10.
22. تورات، کتاب امثال سلیمان نبی، باب ششم، فقره 1 - 10 و 20 - 26.
23. همان مدرک، باب سوم، فقره 15.
24. تورات، کتاب اشعیاء نبی، باب 47، فقره 1 و 2.
25. تورات، کتاب غزلهای سلیمان، باب 4، فقره 1.
26. تورات، سفر پیدایش، باب 38، فقره 14 و 15.
27. ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج12، ص34.
28. همان، ص31.
29. همان، ج1، ص492.
30. همان، ص30.
31. همان، ج12، ص28.
32. راب اماکهن، گنجینهای از تلمود، ص186، میشناکتوبوت 6 :7.
33. ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج 1، ص 439.
34. شایان ذکر است که اکنون مسیحیت، ازدواج را برای تمام مسیحیان مقدس میشمرد و تنها آن را برای پاپ و اسقفهای کلیسا ممنوع میداند.
35. انجیل، رساله پولس بتیطس، باب دوم، فقره 1 - 6 .
36. انجیل، رساله پولیس به تیموناؤس، باب دوم، فقره 9 - 15.
37. انجیل، رساله پطرس رسول، باب سوم، فقره 1 - 6 .
38. انجیل، رساله اول پولس رسول به قرنتیان، باب یازدهم، فقره 1 - 17.
39. همان، باب چهاردهم، فقره 34 - 36.
40. انجیل، رساله پولس رسول به تیموناؤس، باب سوم، فقره 11.
41. انجیل متی، باب اول، فقره 28 - 30.و باب هجدهم، فقره 8 - 10.
42. دکتر حکیم الاهی، زن و آزادی، ص 53.
43. مهذب، زن و آزادی، ص 65.
44. ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج 13، ص 498 - 500، با اندکی تصرف و تلخیص.
45. براون و اشنایدر، پوشاک اقوام مختلف، ص 116.
46. سوره نور (24)، آیه 31.
47. احزاب، 59.
48. احزاب، آیه 32.
49. سنن ابیداوود، ج2، ص383.
50. مجلسی، بحارالانوار، ج103، ص243.
51. ناسخ التواریخ، ج2.
52. همان، ص163.
53. مجلسی، همان، ج103، ص258.
54. نهجالفصاحه، ص143.
55. شیخ حر عاملی، وسایل الشیعه، ج14، ص141و138.
- [آیت الله سیستانی] میخواهم نظر اسلام و سایر ادیان الهی را راجع به خودکشی بدانم ؟
- [سایر] آیا دین صابئی و زردشتی بعنوان ادیان الهی پذیرفته شده یا نه؟ علت اختلاف نظر چیست؟
- [سایر] چه تفاوتی بین ادیان الهی وجود دارد؟
- [سایر] برای فرقه شناسی در ادیان الهی و غیر الهی مطالعه چه کتاب هایی پیشنهاد می شود؟
- [آیت الله اردبیلی] معاشرت مسلمانان با پیروان دیگر ادیان الهی (مسیحی، یهودی و زرتشتی)، از نظر شارع مقدّس چگونه است؟ آیا از غذاها و نان آنها میتوان مصرف کرد؟
- [سایر] شبهه: دین صابئی به عنوان یکی از ادیان الهی پذیرفته شده است پس چرا در این باره اختلاف نظر وجود دارد؟
- [سایر] اختلاف در ادیان الهی به چه شکلی می باشد؟
- [سایر] اکهارت توله در کتابهایش به شدت بر زندگی معنوی تأکید کرده است. وی در مواردی از خدا نام میبرد؛ آیا وی از نظر خداگرایی با ادیان الهی بخصوص با دین اسلام هم نظر است؟
- [سایر] وجود باورهای شبه مهدویت در ادیان غیر الهی چه توجیهی دارد؟
- [سایر] برتری اسلام به دیگر ادیان الهی و غیرالهی با توجه به اینکه همه ادیان بشر را دعوت به نیکی و عدالت و ... می کنند؟
- [آیت الله سبحانی] عکس برداشتن مرد از زن نامحرم حرام نیست مگر این که برای عکس برداشتن مجبور شود که دست به بدن او بزند و اگر زن نامحرمی را بشناسد در صورتی که آن زن با حجاب باشد، نباید به عکس بدون حجاب او نگاه کند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] انسان لازم نیست کفاره را فوراً ادا کند، ولی نباید آن را به قدری به تأخیر بیندازد که بگویند در انجام دستور الهی، کوتاهی و مسامحه کرده است.
- [آیت الله وحید خراسانی] لازم نیست نیت وضو را به زبان بگوید یا از قلب خود بگذراند بلکه اگر تمام افعال وضو را به داعی الهی به جا اورد کفایت می کند
- [آیت الله اردبیلی] اگر زن شغلی داشته باشد و بخواهد کاری انجام دهد که در مقابل نامحرم مراعات حجاب برای او ممکن نباشد، باید آن را ترک کند و شغلی را انتخاب کند که بتواند حجاب شرعی را رعایت نماید.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر شخصی در بین نماز بفهمد که پوشش لازم را دارا نیست، باید خود را بپوشاند و نمازش صحیح است ولی نباید پس از فهمیدن، بدون پوشاندن خود کارهای نماز را انجام دهد، همچنین اگر بعد از نماز بفهمد که در نماز پوشش لازم را نداشته نمازش صحیح است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] لازم نیست در موقع نیت معین کند که تیمم او بدل از غسل است یا بدل از وضو، همین اندازه که قصد اطاعت امر الهی را دارد کافی است، حتی اگر یکی را به جای دیگری نیت کند اما قصد او اطاعت امر واقعی الهی باشد صحیح است.
- [آیت الله اردبیلی] اصل لزوم حجاب برای زن از ضروریّات اسلام است، هر چند بعضی از جزئیات آن از ضروریات نیست؛ پس زن باید بدن و موی خود را از مرد نامحرم بپوشاند، بلکه احتیاط آن است که بدن و موی خود را از پسری هم که بالغ نشده، ولی خوب و بد را میفهمد و به حدّی رسیده که ممکن است به قصد لذّت نگاه کند، بپوشاند لکن پوشاندن صورت ودستها تا مچ اگر به قصد نشان دادن به مردها و لذّت بردن آنها نباشد لازم نیست، هرچند خوب است، ولی قدمهای خود را باید بپوشاند و بنابر احتیاط پوشش زنها باید به شکلی باشد که برجستگیهای بدن آنان نیز نمایان نباشد.
- [آیت الله اردبیلی] شیر دادنی که علّت محرم شدن است به دو چیز ثابت میشود: اوّل:خبردادن عدّهای که انسان از گفته آنان یقین پیدا کند. دوم: شهادت دو مرد یا چهار زن که عادل باشند، ولی باید شرایط شیر دادن را هم بگویند، مثلاً بگویند: (ما دیدهایم که فلان بچّه بیست و چهار ساعت از پستان فلان زن شیر خورده و چیزی هم در بین نخورده است) و همچنین سایر شرطها را که در مسأله 2954 گفته شد شرح دهند؛ ولی اگر معلوم باشد که شرایط را میدانند و در عقیده با هم مخالف نیستند و با مرد و زن هم در عقیده مخالفت ندارند، لازم نیست شرایط را شرح دهند.
- [آیت الله سیستانی] زن مسلمان نمیتواند به عقد کافر در آید ، چه دائم باشد چه موقت ، چه کافر کتابی باشد چه غیر کتابی ، مرد مسلمان هم نمیتواند با زنهای کافره غیر اهل کتاب ازدواج کند ، ولی صیغه کردن زنهایی که یهودی یا نصرانی هستند مانعی ندارد ، و بنابر احتیاط لازم عقد دائمی با آنها ننماید ، و امّا زن مجوسیه بنابر احتیاط واجب حتی بطور موقت نیز نباید مسلمان با او ازدواج نماید ، و بعضی از فرق از قبیل نواصب که خود را مسلمان میدانند و در حکم کفّارند ، مرد و زن مسلمان نمیتوانند با آنها به طور دائم ، یا موقت ازدواج نمایند ، و همچنین مرتد .
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر کسی عمداً پوشش لازم را در نماز رعایت نکند نمازش باطل است، خواه حکم پوشش نماز را بداند یا در آن شک داشته باشد، بلکه بنا بر احتیاط در صورت غفلت از مسأله، یا اشتباه در آن نیز نمازش باطل است.