در قرآن کریم، نظام آفرینش را خداوند به عهده دارد. اگر فرض شود که همه جامعه انسانی مرد باشند، از ‌چنین فرضی، عدم آن لازم می‌آید، زیرا اگر همه مرد باشند دیگر همه‌ای در کار نخواهد بود، برای این که اگر ‌مردی در کار نباشد زن به تنهایی نمی‌تواند مبدأ پیدایش نسل باشد، بنابراین جامعه نیاز به زن و مرد دارد و ‌هر دو، رکن این نظام انسانی هستند، این از یک سو، و از طرف دیگر اگر آنها که مَردند زن، و آنها که زنند مرد ‌می‌شدند، باز هم این مشکل و سؤال مطرح بود که: چرا تفاوت وجود دارد.‌ منطق قرآن کریم درباره کار خدا این است که، خدای سبحان به احدی ستم نکرده و نمی‌کند: ) ولا یظلم ربّک أحداً)،(1) (وما ربّک بظلّام للعبید)(2).‌ نه تنها خدا ستم نمی‌کند بلکه، اوّلاً، قائم بالقسط است و ثانیاً، چون قائم بالقسط است مردم را به ‌قسط و عدل دعوت می‌کند و ثالثاً، معیار قسط و عدل را هم به مردم ارائه می‌دهد، در تبیین نکته اول ‌می‌فرماید: ) شهد اللَّه انّه لا اله الّا هو والملائکة وأُولوا العلم قائماً بالقسط)(3).‌ یعنی خداوند چون قائم به قسط است کار او شهادت می‌دهد که شریک ندارد و چون در جهان، قسط و ‌عدل و هماهنگی هست، نشانهٔ آن است که بیش از یک مبدأ در عالم نیست، زیرا اگر بیش از یک مبدأ در ‌عالم بود قسط و عدلی در جهان به عنوان هماهنگی خلقت یافت نمی‌شد. ( شهد اللَّه انّه لا اله الّا هو ‌والملائکة وأُولوا العلم قائماً بالقسط ) آنگاه ملائکه و اولوالعلم هم که قائم به قسط هستند شهادت به ‌وحدانیّت می‌دهند. در زمینه مطلب دوم می‌فرماید: خداوند مردم را به قسط و عدل امر کرده است.‌ ) قل أمر ربّی بالقسط)(4).‌ مطلب سوم آن که معیار تشخیص قسط و عدل را همراه انبیا برای مردم فرستاده است. ) لقد أرسلنا رسلنا بالبیّنات و أنزلنا معهم الکتاب والمیزان لیقوم النّاس بالقسط)(5).‌ از جمع عقل و نقل استفاده می‌شود که در نظام آفرینش، ستم وجود ندارد. بنابراین هیچ کسی ‌نمی‌تواند بگوید که به من ظلم شده است، نه زن می‌تواند بگوید در نظام هستی به من ستم شده و نه مرد ‌می‌تواند بپندارد که در نظام هستی به او برتری داده شده است.‌ ‌( آیةالله جوادی آملی ،زن در آئینه جلال و جمال، صفحات 388 389.)‌ ‌(1) سوره کهف، آیه 49.‌ ‌(2) سوره فصلت، آیه 46.‌ ‌(3) سوره آل عمران، آیه 18.‌ ‌(4) سوره اعراف، آیه 29.‌ ‌(5) سوره حدید، آیه 25.‌
در قرآن کریم، نظام آفرینش را خداوند به عهده دارد. اگر فرض شود که همه جامعه انسانی مرد باشند، از چنین فرضی، عدم آن لازم میآید، زیرا اگر همه مرد باشند دیگر همهای در کار نخواهد بود، برای این که اگر مردی در کار نباشد زن به تنهایی نمیتواند مبدأ پیدایش نسل باشد، بنابراین جامعه نیاز به زن و مرد دارد و هر دو، رکن این نظام انسانی هستند، این از یک سو، و از طرف دیگر اگر آنها که مَردند زن، و آنها که زنند مرد میشدند، باز هم این مشکل و سؤال مطرح بود که: چرا تفاوت وجود دارد.
منطق قرآن کریم درباره کار خدا این است که، خدای سبحان به احدی ستم نکرده و نمیکند:
) ولا یظلم ربّک أحداً)،(1) (وما ربّک بظلّام للعبید)(2).
نه تنها خدا ستم نمیکند بلکه، اوّلاً، قائم بالقسط است و ثانیاً، چون قائم بالقسط است مردم را به قسط و عدل دعوت میکند و ثالثاً، معیار قسط و عدل را هم به مردم ارائه میدهد، در تبیین نکته اول میفرماید:
) شهد اللَّه انّه لا اله الّا هو والملائکة وأُولوا العلم قائماً بالقسط)(3).
یعنی خداوند چون قائم به قسط است کار او شهادت میدهد که شریک ندارد و چون در جهان، قسط و عدل و هماهنگی هست، نشانهٔ آن است که بیش از یک مبدأ در عالم نیست، زیرا اگر بیش از یک مبدأ در عالم بود قسط و عدلی در جهان به عنوان هماهنگی خلقت یافت نمیشد. ( شهد اللَّه انّه لا اله الّا هو والملائکة وأُولوا العلم قائماً بالقسط ) آنگاه ملائکه و اولوالعلم هم که قائم به قسط هستند شهادت به وحدانیّت میدهند. در زمینه مطلب دوم میفرماید: خداوند مردم را به قسط و عدل امر کرده است.
) قل أمر ربّی بالقسط)(4).
مطلب سوم آن که معیار تشخیص قسط و عدل را همراه انبیا برای مردم فرستاده است.
) لقد أرسلنا رسلنا بالبیّنات و أنزلنا معهم الکتاب والمیزان لیقوم النّاس بالقسط)(5).
از جمع عقل و نقل استفاده میشود که در نظام آفرینش، ستم وجود ندارد. بنابراین هیچ کسی نمیتواند بگوید که به من ظلم شده است، نه زن میتواند بگوید در نظام هستی به من ستم شده و نه مرد میتواند بپندارد که در نظام هستی به او برتری داده شده است.
( آیةالله جوادی آملی ،زن در آئینه جلال و جمال، صفحات 388 389.)
(1) سوره کهف، آیه 49.
(2) سوره فصلت، آیه 46.
(3) سوره آل عمران، آیه 18.
(4) سوره اعراف، آیه 29.
(5) سوره حدید، آیه 25.
- [سایر] آیا جنبش فمینیستی از جهت مبارزه با ظلم در حق زنان، ارزشمند نیست؟
- [سایر] اینکه گفته شده هیچکس به مقام شهدای کربلا نمیرسد، آیا معنایش این است؛ حتی زنانی که همراه کاروان امام حسین(ع) حضور داشتند نیز به مقام آن 72 شهید نمیرسند؟ (البته میدانم که بعضی زنان هم در این واقعه شهید شدهاند، منظورم سایر زنان (اکثریت) است). اگر اینطور باشد و آن زنان به مقام شهدای کربلا نرسند، که برنده مردان هستند!، چون مسلماً آن زنان هم آمادگی و شجاعت و ایمان لازم برای شهادت در رکاب امام حسین(ع) را داشتهاند. لطفاً اصل سؤال را پاسخ دهید، چون همه میدانند که مقام آن زنان بسیار بالا است، اما سؤال این است که آیا به مقام شهدای کربلا میرسند؟
- [سایر] مذمتهای زنان در نهجالبلاغه، چگونه با مقام شامخ همسر امیرالمؤمنین قابل جمع است؟
- [سایر] ظلم چیست و چه گناهانی ظلم هستند؟
- [سایر] آیا روایت ابوسعید خدری در مورد سرزنش حضرت زهرا(س) از سوی زنان قریش و ناراحتی و گریه ایشان صحیح است. اگر صحیح است، آیا گریه از سرزنش زنان با مقام حضرت زهرا در تضاد نیست.
- [سایر] ظلم چیست و چه گناهانی ظلم هستند؟
- [سایر] نظر قرآن در مورد اینکه آفرینش آسمانها و زمین بزرگتر از آفرینش انسانها است چیست؟
- [سایر] آفرینش حضرت آدم(ع) یا آفرینش انسانیت. کدامیک مورد پذیرش است؟
- [سایر] نشانه های قدرت خدا در آفرینش چیست؟ چند نمونه از قدرت خدا در آفرینش را ذکر کنید.
- [آیت الله بهجت] 2) بر فرض لزوم تبعیّت از شوهر، آیا این تبعیّت، ظلم و خیانت به زن و هم چنین جامعه ای که هزینه ای سنگین جهت تحصیلات زنان متحمّل شده نخواهد بود؟
- [آیت الله مظاهری] یکی از گناهان بزرگ در اسلام ظلم است و عقلًا و شرعاً گناهی بزرگتر از ظلم نداریم، و از نظر قرآن و روایات اهلبیت(سلاماللهعلیهم) ظلم اقسامی دارد: الف) ظلم به خداوند متعال، و کفر و شرک و کفران نعمت از مصادیق بارز این قسم است، چنانکه مخالفت با خدای متعال و ظلم به بندگان او از مصادیق خفیّه این قسم است. ب) ظلم به بندگان خدای متعال بلکه به مخلوقات او، و از مصادیق بارز آن تجاوز به جان و مال دیگران است که به آن حقّالنّاس گفته میشود و پروردگار عالم از ذرّهای از آن نخواهد گذشت. ج) ظلم به بندگان در جهت آبروی آنها، و از مصادیق بارز آن غیبت، تهمت، استهزا و سرزنش است و در روایات آن را از رباخواری بدتر دانسته است، در حالی که رباخواری در اسلام جنگ با خداست. د) ظلم به دیگران در جهت عرض و ناموس آنها، و در اسلام و نزد متشرّعه بلکه نزد همه مردم، این قسم قبیحتر از اقسام گذشته است.
- [آیت الله اردبیلی] اگر مراوده و معاشرت عالمان با ستمگران و سلاطین جور، موجب تخفیف ظلم آنها شود، باید ملاحظه کنند که آیا ترک معاشرت اَهمّ است زیرا ممکن است معاشرت موجب سستی عقاید مردم شود و موجب هتک اسلام و مراجع اسلام شود یا تخفیف ظلم، پس هر کدام اَهمّ باشد، به آن عمل کنند.
- [امام خمینی] اگر سکوت علمای اعلام باعث شود که مردم به آنها بدگمان شوند و آنها را متهم کنند به سازش با دستگاه ظلم، واجب است اظهار حق و انکار باطل اگر چه بدانند جلوگیری از محرم نمیشود و اظهار آنها اثری برای رفع ظلم ندارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] در جماعتی که مردان و زنان شرکت دارند اذان و اقامه نماز جماعت را باید مرد بگوید، ولی در جماعت زنان اذان و اقامه زنان کافی است.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر سکوت علماء اعلام باشد که مردم به آنها بدگمان شوند وآنها را متهم کنند به سازش با دستگاه ظلم ، واجب است اظهار حق وانکار باطل ، اگر چه بدانند جلوگیری از محرّم نمی شود واظهار آنها اثری برای رفع ظلم ندارد . مراتب امربه معروف ونهی ازمنکر:
- [امام خمینی] اگر مراوده و معاشرت علمای اعلام با ظلمه و سلاطین جور، موجب تخفیف ظلم آنها شود، باید ملاحظه کنند که آیا ترک معاشرت اهم است- زیرا ممکن است معاشرت موجب سستی عقاید مردم شود، و موجب هتک اسلام و مراجع اسلام شود- یا تخفیف ظلم، پس هر کدام اهم است، به آن عمل کنند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] خوردن ماهی های کوچک زنده اشکال دارد، مگر برای درمان در مقام ضرورت.
- [آیت الله اردبیلی] بر مسلمانان لازم است روابط اجتماعی خود را از اموری همچون غیبت، تهمت، حسد، تکبّر، تجسّس، دروغ، تملّق، خدعه و مکر، رشوه، سوء ظن، فتنهانگیزی، خیانت، نفاق، استهزا، تضییع حقوق یکدیگر و ظلم و از هرگونه معصیت پاک گردانند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اعانت ظلمه و کسانی که با دین و احکام دین، ضدیت و معاندت دارند و همراهی نمودن با آنها در ظلم و ستم، تجاوز به حریم دین و حرام است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] سبْحان ربی الاْعْلی و بحمْده: پاک و منزه است خداوند بلند مقام من و او را سپاس می گویم.