برای اثبات اعجاز قرآن علما و مفسرین قرآن ابعاد و جنبههایی بر شمردهاند که از آنها تعبیر به وجوه اعجاز قرآن شده است.[1] معروفترین این وجوه عبارتند از: فصاحت و بلاغت قرآن، اخبار غیبی قرآن، اعجاز علمی، اعجاز تشریعی، عدم اختلاف و تناقض در قرآن، اُمی بودن آورندة آن و... غیر از این موارد برخی از علما و اندیشمندان علوم قرآنی[2] بخصوص متأخرین آنها یکی دیگر از وجوه اعجاز قرآن را (موسیقی قرآن) دانستهاند.[3] در توضیح آن گفته شدهاست، اسلوب بیان و سبک و شیوة نظم قرآن چنان است که نغمه آفرین و دارای آوای جان بخش و روح افزا است. هماهنگی حروف هر کلمه نسبت به حروف کلمات هم ردیف آن، چنان همساز و دمسازند که از آهنگهای وزین و نوای متین و افسونگر حکایت دارد. جمله بندیهای کوتاه و بلند قرآن به گونهای تنظیم یافته که با ألحان و نغمههای صوتی همگون میباشد و تا قاری و تلاوت کنندة قرآن با آهنگهای والای صوتی آشنایی نداشته باشد نمیتواند آن گونه که جمله بندیهای قرآن شکل یافته است، تلاوت نماید.[4] نوای زیبای قرآن برای هر شنوندهای، هر چند غیر عرب، محسوس است، چه رسد به این که شنونده عرب زبان باشد، لذا از همان روز نخست این جنبه برای عرب چنان زیبا و شکوهمند بود که آنها به ناچار اقرار کردند که کلام قرآن از توانایی بشر خارج است و تنها میتواند سخن خدا باشد.[5] استاد درّاز از قرآن پژوهان معاصر در این رابطه میگوید: وقتی آدمی میبیند که از این مخرجهای سخت جوش، چنین گوهرهای تابناکی با این ترتیب حروف و چنان آذین بندی بیرون آمده، التذاذی بیحساب میبرد و وجدی بی انتها به او دست میدهد. در این حروف گویی یکی مینوازد، دیگری طنین انداز، سومین نجواگر است و چهارمین بانگ برآورنده، پنجمین نَفَس را میلغزاند و ششمین راه نَفَس را میبندد و شما زیبایی آهنگ را در دسترس خود مییابید؛ مجموعهای گوناگون و هم ساز، نه تکرار مکرّر و نه یاوه دار، نه سستی و نه غفلت، نه تنافری در حروف و آواها.[6] از باب نمونه به این آیات توجه شود.قال اَفَرَأیتُم ما کُنتُم تَعبُدُونَ، اَنتُم و آباؤُکُم الاقدمون، فانهم عَدُوٌّ لی اِلّا رَبَّ العالَمینَ، الَّذی خلقنی فهو یَهدِینَ، وَ الَّذی هُوَ یطعمنی وَ یَسقینِ، و اِذا مَرِضتُ فَهُوَ یَشفینِ، والّذی یُمیتُنی ثم یُحیِین و الّذی اَطمَعُ اَن یَغفِرَ لی خَطیئَتی یومَ الدین...[7] (یاء متکلم) در کلمات یهدین، یسقین، یشفین و یحیین، به خاطر حفظ قافیه با کلماتی چون (تعبدون، الاقدمون، الدین و ....) برگرفته شدهاست. نویسندة توانا (مصطفی محمود) در این رابطه می گوید: قرآن، شعر یا نثر یا کلمات مسجّع نیست؛ بلکه ساخته ای است جدید، از الفاظی پشت سر هم آمده که از موسیقی باطنی پرده برداری می کند. موسیقی باطنی با موسیقی ظاهری تفاوت زیادی دارد. موسیقی ظاهری، توسط شاعر و از راه دو قسم کردن کلام به قسمت های متساوی و دارای قافیه، به وجود می آید. همانند: قال لی صاحبی لیعلم مأبی اتحبّ القتول اخت الرّباب در این بیت موسیقی از خارج عبارت به گوش می رسد و خود کلام موسیقی ندارد. اما در موسیقی باطنی (داخلی) قرآن، این گونه نیست. وقتی آیات والضُّحی و اللَّیلِ اذا سَجی[8] را تلاوت میکنی، میبینی که از تَقفیه (قافیه دار ساختن) و وزن و تشطیر (جزء جزء کردن) خالی است ولی در عین حال از هر حرف آن، موسیقی به گوش میرسد. همچنین است هنگامی که میگویی: الرَّحمانُ عَلی العَرشِ استوی[9] یا کلمات حضرت ذکریا که میگوید: قال رَبِّ اِنِّی وَهَن العَظم مِنّی وَ اشتَعَلَ الرَّأسُ شَیبا و لَم اَکُن بِدُعائِکَ رَبِّ شَقِیاً[10] و هزاران آیة دیگر که موسیقی از خود کلمات میجوشد، چنانکه انسان را متحیر میسازد و این خاصیت شگفت انگیز است که به مجرد تماس و ملامسه با گوش و قبل از تأمل عقل در معانی آن، خشوع را در نفس انسان، پدیدار میسازد.[11] معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. سعید رضایی، اعجاز نور، مرکز فرهنگی انصارالمهدی. 2. محمد هادی معرفت، علوم قرآنی، انتشارات موسسه فرهنگی التمهید. 3. محمد هادی معرفت، التمهید، جلد 5. پی نوشتها: [1] . برای آشنایی با این ابعاد می توان به کتاب علوم قرآنی، محمد هادی معرفت، موسسه فرهنگی التمهیدمراجعه کرد. [2] . از متقدمین مانند قطب الدین راوندی در التصویر الغنّی فی القرآن، ص 83-80. [3] . متأخرین و معاصرین علوم قرآنی همچون: استاد دراز، النباء العظیم، ص94-99؛ و دافعی، اعجاز القرآن، ص 188-216؛ و مصطفی محمود، محاولة لفهم عصری للقرآن، ص 445-447؛ و معرفت، در التمهید، ج5، و علوم قرآنی و کمالی، سید علی، شناخت قرآن، ص577-578. [4] . معرفت، محمد هادی، علوم قرآنی، انتشارات مؤسسه فرهنگی التمهید، چاپ اول، 1378، ص 358. [5] . همان، ص380. [6] . ر.ک: استاد دراز، النبأ العظیم، ص 94-99. [7] . شعراء/ 75-82. [8] . الضّحی/ 1 و 2. [9] . طه/ 5. [10] . مریم/ 4. [11] . ر.ک مصطفی محمود، القرآن محاولة لفهم عصری القرآن، ص 12-19؛ به نقل از تلخیص معرفت، محمد هادی، التمهید، ج 2، ص49 تا54. منبع: اندیشه قم
برای اثبات اعجاز قرآن علما و مفسرین قرآن ابعاد و جنبههایی بر شمردهاند که از آنها تعبیر به وجوه اعجاز قرآن شده است.[1]
معروفترین این وجوه عبارتند از: فصاحت و بلاغت قرآن، اخبار غیبی قرآن، اعجاز علمی، اعجاز تشریعی، عدم اختلاف و تناقض در قرآن، اُمی بودن آورندة آن و... غیر از این موارد برخی از علما و اندیشمندان علوم قرآنی[2] بخصوص متأخرین آنها یکی دیگر از وجوه اعجاز قرآن را (موسیقی قرآن) دانستهاند.[3]
در توضیح آن گفته شدهاست، اسلوب بیان و سبک و شیوة نظم قرآن چنان است که نغمه آفرین و دارای آوای جان بخش و روح افزا است. هماهنگی حروف هر کلمه نسبت به حروف کلمات هم ردیف آن، چنان همساز و دمسازند که از آهنگهای وزین و نوای متین و افسونگر حکایت دارد. جمله بندیهای کوتاه و بلند قرآن به گونهای تنظیم یافته که با ألحان و نغمههای صوتی همگون میباشد و تا قاری و تلاوت کنندة قرآن با آهنگهای والای صوتی آشنایی نداشته باشد نمیتواند آن گونه که جمله بندیهای قرآن شکل یافته است، تلاوت نماید.[4]
نوای زیبای قرآن برای هر شنوندهای، هر چند غیر عرب، محسوس است، چه رسد به این که شنونده عرب زبان باشد، لذا از همان روز نخست این جنبه برای عرب چنان زیبا و شکوهمند بود که آنها به ناچار اقرار کردند که کلام قرآن از توانایی بشر خارج است و تنها میتواند سخن خدا باشد.[5]
استاد درّاز از قرآن پژوهان معاصر در این رابطه میگوید: وقتی آدمی میبیند که از این مخرجهای سخت جوش، چنین گوهرهای تابناکی با این ترتیب حروف و چنان آذین بندی بیرون آمده، التذاذی بیحساب میبرد و وجدی بی انتها به او دست میدهد. در این حروف گویی یکی مینوازد، دیگری طنین انداز، سومین نجواگر است و چهارمین بانگ برآورنده، پنجمین نَفَس را میلغزاند و ششمین راه نَفَس را میبندد و شما زیبایی آهنگ را در دسترس خود مییابید؛ مجموعهای گوناگون و هم ساز، نه تکرار مکرّر و نه یاوه دار، نه سستی و نه غفلت، نه تنافری در حروف و آواها.[6]
از باب نمونه به این آیات توجه شود.قال اَفَرَأیتُم ما کُنتُم تَعبُدُونَ، اَنتُم و آباؤُکُم الاقدمون، فانهم عَدُوٌّ لی اِلّا رَبَّ العالَمینَ، الَّذی خلقنی فهو یَهدِینَ، وَ الَّذی هُوَ یطعمنی وَ یَسقینِ، و اِذا مَرِضتُ فَهُوَ یَشفینِ، والّذی یُمیتُنی ثم یُحیِین و الّذی اَطمَعُ اَن یَغفِرَ لی خَطیئَتی یومَ الدین...[7]
(یاء متکلم) در کلمات یهدین، یسقین، یشفین و یحیین، به خاطر حفظ قافیه با کلماتی چون (تعبدون، الاقدمون، الدین و ....) برگرفته شدهاست.
نویسندة توانا (مصطفی محمود) در این رابطه می گوید: قرآن، شعر یا نثر یا کلمات مسجّع نیست؛ بلکه ساخته ای است جدید، از الفاظی پشت سر هم آمده که از موسیقی باطنی پرده برداری می کند. موسیقی باطنی با موسیقی ظاهری تفاوت زیادی دارد. موسیقی ظاهری، توسط شاعر و از راه دو قسم کردن کلام به قسمت های متساوی و دارای قافیه، به وجود می آید. همانند:
قال لی صاحبی لیعلم مأبی
اتحبّ القتول اخت الرّباب
در این بیت موسیقی از خارج عبارت به گوش می رسد و خود کلام موسیقی ندارد.
اما در موسیقی باطنی (داخلی) قرآن، این گونه نیست. وقتی آیات والضُّحی و اللَّیلِ اذا سَجی[8] را تلاوت میکنی، میبینی که از تَقفیه (قافیه دار ساختن) و وزن و تشطیر (جزء جزء کردن) خالی است ولی در عین حال از هر حرف آن، موسیقی به گوش میرسد. همچنین است هنگامی که میگویی: الرَّحمانُ عَلی العَرشِ استوی[9] یا کلمات حضرت ذکریا که میگوید: قال رَبِّ اِنِّی وَهَن العَظم مِنّی وَ اشتَعَلَ الرَّأسُ شَیبا و لَم اَکُن بِدُعائِکَ رَبِّ شَقِیاً[10] و هزاران آیة دیگر که موسیقی از خود کلمات میجوشد، چنانکه انسان را متحیر میسازد و این خاصیت شگفت انگیز است که به مجرد تماس و ملامسه با گوش و قبل از تأمل عقل در معانی آن، خشوع را در نفس انسان، پدیدار میسازد.[11]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. سعید رضایی، اعجاز نور، مرکز فرهنگی انصارالمهدی.
2. محمد هادی معرفت، علوم قرآنی، انتشارات موسسه فرهنگی التمهید.
3. محمد هادی معرفت، التمهید، جلد 5.
پی نوشتها:
[1] . برای آشنایی با این ابعاد می توان به کتاب علوم قرآنی، محمد هادی معرفت، موسسه فرهنگی التمهیدمراجعه کرد.
[2] . از متقدمین مانند قطب الدین راوندی در التصویر الغنّی فی القرآن، ص 83-80.
[3] . متأخرین و معاصرین علوم قرآنی همچون: استاد دراز، النباء العظیم، ص94-99؛ و دافعی، اعجاز القرآن، ص 188-216؛ و مصطفی محمود، محاولة لفهم عصری للقرآن، ص 445-447؛ و معرفت، در التمهید، ج5، و علوم قرآنی و کمالی، سید علی، شناخت قرآن، ص577-578.
[4] . معرفت، محمد هادی، علوم قرآنی، انتشارات مؤسسه فرهنگی التمهید، چاپ اول، 1378، ص 358.
[5] . همان، ص380.
[6] . ر.ک: استاد دراز، النبأ العظیم، ص 94-99.
[7] . شعراء/ 75-82.
[8] . الضّحی/ 1 و 2.
[9] . طه/ 5.
[10] . مریم/ 4.
[11] . ر.ک مصطفی محمود، القرآن محاولة لفهم عصری القرآن، ص 12-19؛ به نقل از تلخیص معرفت، محمد هادی، التمهید، ج 2، ص49 تا54.
منبع: اندیشه قم
- [آیت الله سبحانی] بکارگیری آلات و ادوات موسیقی در تلاوت آیات قرآن، جایز است؟
- [سایر] منظور از مقام رب در آیات قرآن چیست؟
- [سایر] منظور از مقام رب در آیات قرآن چیست؟
- [سایر] منظور از ملاقات با پروردگار و یا لقاءاللّه در آیات قرآن چیست؟
- [سایر] منظور از رو سفیدی و سیاهی مردم در روز قیامت که آیات قرآن به آن اشاره می کند چیست؟
- [سایر] منظور از موسیقی مطرب ولهوی چیست؟ و راه تشخیص موسیقی مطرب و لهوی از غیر آن چیست؟
- [آیت الله خامنه ای] منظور از موسیقی مطرب ولهوی چیست؟ و راه تشخیص موسیقی مطرب و لهوی از غیر آن چیست؟
- [سایر] منظور از مطرب و لهوی بودن موسیقی چیست؟
- [سایر] در مقابل بعضی از آیات قرآن، کلمه سجده مندوبه آمده، در صورت امکان منظور از این سجده را ذکر کنید و ذکر مربوط به آن را بنویسید؟
- [آیت الله بهجت] خواندن قرآن، نوحه و عزاداری به صورت سبک های موسیقی (در دستگاه های موسیقی) جایز است؟
- [آیت الله اردبیلی] دادن قرآن به دست کفار و اهل کتاب به امید هدایت آنان و به منظور مطالعه و بررسی و درک آیات آن، در صورتی که در معرض نجس شدن و هتک و اهانت نباشد و واقعا بخواهند از آن استفاده کنند، مانعی ندارد.
- [آیت الله مظاهری] در حرمت غنا و موسیقی لازم نیست که محتوی نیز شهوتانگیز و طربانگیز باشد، بلکه اگر محتوای آن، حتّی اشعار حکمت آمیز و یا قرآن و مانند اینها باشد نیز حرام است. صفحه 413
- [آیت الله سیستانی] غنا حرام است ، و منظور از آن سخن باطلی است که با آوازی خوانده میشود که مناسب مجالس لهو و لعب باشد . و همچنین جایز نیست با این گونه صدا قرآن و دعا و مانند آن را بخوانند ، و بنابر احتیاط واجب سخنانی غیر از آنچه گفته شد نیز به این گونه صدا نخوانند . و همچنین گوش دادن به غنا حرام است و اجرت گرفتن بر آن نیز حرام است و ملک گیرنده نمیشود . و همچنین یاد گرفتن و یاد دادن آن نیز جایز نیست . و موسیقی یعنی نواختن آلات مخصوص موزیک نیز اگر به نحوی باشد که مناسب مجالس لهو و لعب است حرام است ، و غیر آن حرام نیست . و اجرت گرفتن بر نواختن موسیقیِ حرام ، نیز حرام است ، و ملک گیرنده نمیشود ، و تعلیم و تعلّم آن نیز حرام است . شرائط فروشنده و خریدار
- [آیت الله مظاهری] ساختن آلات موسیقی و فروختن و خریدن آنها، بلکه نگاهداری آنها، حرام است.
- [آیت الله سبحانی] نمازخواندن در جایی که موسیقی می نوازند، باطل نیست ولی گوش دادن به آنها حرام است.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر از چیزهائی که نماز آیات برای آنها واجب است بیشتر از یکیاتّفاق بیفتد، انسان باید برای هر یک از آنها یک نماز آیات بخواند، مثلاً اگر خورشید بگیرد وزلزله هم بشود، باید دو نماز آیات بخواند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر از چیزهایی که نماز آیات برای آنها واجب است بیشتر از یکی اتفاق بیفتد، انسان باید برای هر یک از آنها، یک نماز آیات بخواند؛ مثلاً اگر خورشید بگیرد و زلزله هم بشود، باید دو نماز آیات بخواند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر از چیزهائی که نماز آیات برای آنها واجب است بیشتر از یکی اتفاق بیفتد؛ انسان باید برای هر یک از آنها یک نماز آیات بخواند؛ مثلا اگر خورشید بگیرد و زلزله هم بشود؛ باید دو نماز آیات بخواند.
- [آیت الله سیستانی] اگر از چیزهایی که نماز آیات برای آنها واجب است بیشتر از یکی اتفاق بیفتد، انسان باید برای هر یک از آنها یک نماز آیات بخواند، مثلاً اگر خورشید بگیرد، و زلزله هم بشود، باید دو نماز آیات بخواند.
- [آیت الله بروجردی] اگر از چیزهایی که نماز آیات برای آنها واجب است بیشتر از یکی اتّفاق بیفتد، انسان باید برای هر یک از آنها یک نماز آیات بخواند، مثلاً اگر خورشید بگیرد و زلزله هم بشود، باید دو نماز آیات بخواند.