1. مقام عبودیت در فرازی از زیارت اربعین می خوانیم: السَّلاَمُ عَلَی صَفِی اللَّهِ وَ ابْنِ صَفِیهِ السَّلاَمُ عَلَی الْحُسَینِ الْمَظْلُومِ الشَّهِیدِ؛ سلام بر بنده خالص، و فرزند بنده خالص خدا، سلام بر حسین مظلوم شهید. عبودیت از ویژگیهای امام حسین(ع) و پیروان آن گرامی است. تا فردی به مقام بندگی خالص خدا نرسد، هرگز نمی تواند به سوی کمال حرکت کند. خداوند در قرآن فرموده: (وَ الصَّافَّاتِ صَفًّا)1؛ یعنی قسم به آن نفوسی که از روی حقیقت و صمیم قلب در حضور من در مقام اطاعت و بندگی خالصانه صف کشیده، مرا برای خود، مراد و مقصود قرار داده، به غیر از من به هیچ چیز دیگری التفات نمی کنند. و در جایی دیگر بندگی خالصانه را منشأ علم و رحمت الهی قلمداد کرده، می فرماید: (فَوَجَدا عَبْداً مِنْ عِبادِنا آتَیناهُ رَحْمَه مِنْ عِنْدِنا وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْماً)2؛ [موسی(ع) و همراهش] بنده ای از بندگان ما را یافتند که رحمت و موهبت عظیمی از سوی خود به او داده، و علم فراوانی از نزد خود به او آموخته بودیم. این آیه نشان می دهد که برترین افتخار هر انسانی آن است که بنده خالص خدا باشد و این مقام عبودیت است که انسان را مشمول رحمت الهی می سازد و دریچه های علوم را به قلبش می گشاید. در حقیقت جوهره علم الهی از عبودیت و بندگی خدا سرچشمه می گیرد. اساساً رمز دستیابی امام حسین(ع) به مقامات والا، عبودیت و تسلیم محض خدا بودن آن حضرت بود. همان چیزی که در هر زیارتی به آن شهادت می دهیم و حتی خود حضرت همواره به آن افتخار می کرد، نمونه اش این روایت است: امام حسین(ع) به همراه انس بن مالک به کنار قبر مادربزرگش حضرت خدیجه(ع) آمدند. امام در کنار قبر آن بانوی اسلام گریه کرد، سپس به انس فرمود: مرا تنها بگذار! انس می گوید: به کناری رفتم و از دید آن حضرت پنهان شدم. آن حضرت به نماز و ذکر و دعا مشغول شد. وقتی که مناجاتش به طول انجامید، نزدیک آمدم، شنیدم که این گونه نجوا می کرد: یا رَبِّ! یارَبِّ! اَنْتَ مَوْلاهُ فَاْرْحَمْ عَبیداً اِلَیک مَلْجاهُ؛ پروردگارا! پروردگارا! تو مولای او هستی، به بنده ای که پناهگاهی به جز تو ندارد، رحم کن. یا ذَالْمَعالی! عَلَیک مُعْتَمَدی طُوبی لِمَنْ کنْت اَنْتَ مَوْلاهُ؛ ای خدایی که دارای شکوه و عظمتی! پشتیبانم تویی. خوشا به حال آن کس که تو مولای او هستی. طُوبی لِمَنْ کانَ خادِماً اَرِقاً یشْکو اِلی ذی الْجَلالِ بَکواهُ؛ خوشا به حال کسی که خدمتگزار و شب زنده دار است و گرفتاریش را فقط به خدای بزرگمنش خویش عرضه می دارد. وَ ما بِهِ عِلَّه وَ لا سَقَمٌ اَکثَرَ مِنْ حُبِّهِ لِمَوْلاهُ؛ هیچ گونه بیماری و ناراحتی ندارد که بیشتر از محبت به مولایش باشد. اِذا اِشْتَکی بَثَّهُ وَ غُصَّتَهُ اَجابَهُ اللَّهُ ثُمَّ لَبَّاهُ؛ هرگاه غصه و ناراحتی اش را با خدایش در میان می گذارد، خداوند او را پاسخ داده و اجابت می کند. اِذا اِبْتَلی بِالظَّلامِ مُبْتَهَلاً اَکرَمَهُ اللَّهُ ثُمَّ اَدْناهُ3؛ هرگاه به گرفتاری مبتلا گردد، در تاریکی با التماس و ناله خدایش را می خواند و خداوند او را گرامی داشته و به خود نزدیک می گرداند. اگر ما نیز طالب قُرب الهی هستیم و می خواهیم مؤمن حقیقی و واقعی باشیم و ادّعای پیروی از مکتب آن حضرت را داریم، باید در هر حال تسلیم فرمان حق باشیم؛ حتّی اگر بر خلاف خواسته و سلیقه ما باشد. با نجوای زیارت اربعین تعهد کنیم که از این پس با پیروی از آن گرامی خدا را خالصانه بندگی کنیم. 2. تحمّل غم و اندوه برای اصلاح جامعه السَّلاَمُ عَلَی أَسِیرِ الْکرُبَاتِ وَ قَتِیلِ الْعَبَرَاتِ؛ سلام بر آن اسیر [غم و اندوه و] مصائب سخت [عالم] و کشته آب چشمان. امام(ع) همواره سنگ صبور جامعه و در معرض آزارهای روحی و جسمی بوده و مشکلات را به جان می خرد و همواره رهبران الهی و پیروان واقعی آنان بیشترین فشار روحی، صدمات روانی، غم و اندوه را تحمل می کنند. امام صادق(ع) فرمود: إِنَّ أَشَدَّ النَّاسِ بَلَاءً الْأَنْبِیاءُ ثُمَّ الَّذِینَ یلُونَهُمْ ثُمَّ الْأَمْثَلُ فَالْأَمْثَل4؛ رنج و ناراحتی انبیا شدیدتر از دیگران است. از آن پس، کسانی که پشت سرشان می آیند و سپس هر که شبیه تر باشد. همچنانکه گفته اند: آن که در این بزم مقرب تر است جام بلا بیشترش می دهند در روایت سلمان نیز نشانه های مؤمن آمده است که: فَعِنْدَهَا یذُوبُ قَلْبُ الْمُؤْمِنِ فِی جَوْفِهِ کمَا یذُوبُ الْمِلْحُ فِی الْمَاءِ مِمَّا یرَی مِنَ الْمُنْکرِ فَلَا یسْتَطِیعُ أَنْ یغَیرَه5؛ مؤمن در اثر مشاهدۀ منکرات و بی بند و باریها و نداشتن توان مقابله و تغییر وضع موجود، [چنان در فشار روحی قرار می گیرد که] قلبش آب می شود، هم چنانکه نمک در آب ذوب می شود. معمر بن خلاد می گوید: در محضر حضرت رضا(ع) از آسایش و راحتی در عصر امام قائم(ع) سخن به میان آمد، حضرت فرمود: أَنْتُمُ الْیوْمَ أَرْخَی بَالًا مِنْکمْ یوْمَئِذٍ قَالَ: وَ کیفَ؟ قَالَ: لَوْ قَدْ خَرَجَ قَائِمُنَا(ع) لَمْ یکنْ إِلَّا الْعَلَقُ وَ الْعَرَقُ وَ الْقَوْمُ عَلَی السُّرُوجِ وَ مَا لِبَاسُ الْقَائِمِ(ع) إِلَّا الْغَلِیظُ وَ مَا طَعَامُهُ إِلَّا الْجَشِب6؛ شما امروز راحت تر از هنگام ظهور قائم خواهید بود. عرض کردند: چگونه؟ حضرت فرمود: زیرا اگر قائم ما خروج کند جز زحمت و مشقت نخواهد بود، و مردم باید همواره بر زین اسبان سوار شوند [و جهاد کنند]، و لباس قائم(ع) درشت و خشن و غذایش خشک خواهد بود. 3. بخشیدن هستی خود برای نجات جامعه وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیک لِیسْتَنْقِذَ عِبَادَک مِنَ الْجَهَالَه وَ حَیرَه الضَّلاَلَه7؛ خداوندا! او خون پاک قلبش را در راه تو بذل کرد [و جانش را فدا نمود] تا بندگانت را از جهالت و حیرت و گمراهی نجات دهد. از مهم ترین محورهای زیارت اربعین، بیان فلسفۀ قیام عاشورا است که در یک جملۀ کوتاه تمام مقصود حضرت اباعبدالله(ع) بیان گردیده است. امام صادق(ع) در این فراز به صراحت تمام عرضه می دارد که امام حسین(ع) تمام هستی خود را فدا کرد تا بندگان خدا را از بند جهالت، تاریکی و گمراهی رها کرده و به سوی نور و کمال هدایت رهنمون کند. این همان هدف نهایی تمام پیامبران(ع) و فرستادگان الهی در طول تاریخ بوده است که در قیام عاشورا به اوج خود رسید. انقلاب ارزشها در تاریخ می خوانیم: بعد از بعثت رسول گرامی اسلام(ص) اصول و ارزشهای جاری در جامعه که علیه مصالح دنیا و آخرت مردم بود، به ارزشهای انسانی و الهی تبدیل شد. خرافه پرستی به حقیقت یابی، و جنگ و خونریزی و ناعدالتی به قسط و عدل و مساوات بدل گردید و انسانهای در ظاهر پایین درجه، به افرادی مورد اعتماد و دارای منزلت اجتماعی والایی تبدیل شدند. تمام قوانین و ملاکهای ظاهری و مادی جای خود را به معیارهای ارزشمند و متعالی داد. پیامبر رحمت(ص) حتی به کارگزاران خویش تأکید می نمود که در تبدیل و تغییر روشهای غلط و رسوم جاهلانه نهایت تلاش خود را به عمل آورند. هنگامی که معاذ بن جبل را به سوی یمن می فرستاد، به او فرمود: ای معاذ! آثار جاهلیت و رسوم باطل را بمیران و سنتهای متعالی اسلامی را در میان مردم ترویج کن! آن گرامی، در آخرین فرازهای پیام حج خود، به انقلاب ارزشها و حرکت به سوی زیباییها و کمالات تأکید ورزید و فرمود: ألا کلُّ شَیءٍ مِنْ أمْرِ الْجاهِلیه تَحْتَ قَدَمی موضوعٌ8؛ بدانید تمام باورها و رسمهای ایام جاهلیت را زیر پای خود نهاده و باطل اعلام می کنم. امام حسین(ع) نیز انقلاب تاریخی خود را انقلاب ارزشها معرفی کردند و فرمودند: إِنِّی أَدْعُوکمْ إِلَی اللَّهِ وَ إِلَی نَبِیهِ فَإِنَّ السُّنَّه قَدْ أُمِیتَتْ فَإِنْ تُجِیبُوا دَعْوَتِی وَ تُطِیعُوا أَمْرِی أَهْدِکمْ سَبِیلَ الرَّشاد9؛ من شما را به سوی خدا و رسول دعوت می نمایم؛ زیرا سنت ارزشمند پیغمبر خدا(ص) از بین رفته است. اگر شما دعوت مرا بپذیرید و امر مرا اطاعت کنید، من شما را به راه هدایت راهنمایی می کنم. امام حسین(ع) همانند جدش رسول خدا(ص) چراغ روشنی بخش در تاریکیهای جهل و نادانی بود و همانند شمعی خود را فدا کرد تا مردم در پرتو نور او به ارزشهای اخلاقی دست یابند. چنانکه قرآن پیامبر اکرم(ص) را چراغ روشنی بخش در تاریکیهای جهل و نادانی معرفی می کند و می فرماید: (یَا أَیهُّا النَّبیِ إِنَّا أَرْسَلْنَاک شَاهِدًا وَ مُبَشِّرًا وَ نَذِیرًا * وَ دَاعِیا إِلیَ اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِرَاجًا مُّنِیرًا)10؛ ای پیامبر! ما تو را گواه فرستادیم و بشارت دهنده و انذارکننده! و تو را دعوت کننده به سوی خدا به فرمان او قرار دادیم، و چراغی روشنی بخش! پیامبر(ص) نیز امام حسین(ع) را چراغ روشنی بخش هدایت معرفی کرده و فرمود: اِنَّ الْحُسَیْنُ مِصْبَاحُ الْهُدَی وَ سَفِینَه النَّجَاه11؛ همانا حسین(ع) چراغ هدایت و کشتی نجات است. 4. ذلت و خواری دشمنان امام حسین(ع) وَ أَشْهَدُ أَنَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ مَا وَعَدَک وَ مُهْلِک مَنْ خَذَلَک وَ مُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَک؛ و گواهی می دهم که خدای متعال وعده ای که به تو داده است، البته به آن وفا می کند و آنان که تو را خوار [و مضطر] گذاشتند، همه را هلاک کند و قاتلانت را عذاب سخت چشاند. از دیگر پیامهای زیارت اربعین جاودانگی حماسۀ عاشورا است و این در حقیقت حکایتگر یک پیام غیبی و تحقق وعده الهی است که حضرت زینب(ع) نیز در خطبه ای که در مجلس یزید قرائت کرد، به آن اشاره نمود. آن گرامی در سخنان خویش از آینده دردناک یزیدیان پرده برداشت و فردای درخشان حماسه آفرینان عاشورا و پیروزی همیشگی مرام حسینی را نوید داد و به یزید این چنین نهیب زد: فَکد کیدَک واسعَ سَعیک وناصِب جُهدَک فَوَاللَّه لا تَمحو ذِکرَنا و لا تُمیتُ وَحینَا و لا تُدرِک أمرَنا و لا تَدحَضُ عَنک عارَها وهَل رَأیک إلاّ فَنَد؟ و أیامُک إلاّ عَدَدٌ؟ و جَمعُک إلاّ بَدَدٌ؟ یومَ ینادی المُنادی: ألا لَعَنه اللَّه عَلَی الظالمینَ12؛ [ای یزید!] هر نیرنگی که خواهی بزن، و هر اقدامی که توانی بکن و هر کوشش که داری، دریغ مدار! سوگند به خدا که نمی توانی نام ما را محو کنی و نمی توانی نور وحی ما را خاموش نمایی. تو نمی توانی عظمت امر ما را درک کنی و ننگ این ستم را هرگز از خود نتوانی زدود!؟ آیا غیر از این است که رأی، [طرح و نقشه های] تو سست و مدت حکومت تو اندک و جمعیت تو پراکنده است؟ آن روزی که منادی فریاد می زند: آگاه باشید، لعنت خدا بر گروه ستمکاران باد. یادگار رسول خدا(ص) در آن موقعیت حساس و تاریخی - که هیچ سخنور ماهری؛ حتی قادر به تعادل در گفتار نیست- چنان با اعتماد به نفس عمیقی خبر از آینده داد و پیش بینی دقیقی کرد که ما بعد از صدها سال نتایج آن را به وضوح مشاهده می کنیم. آری، امروزه این پیام زیارت اربعین تحقق یافته و پیش بینی حضرت زینب(ع) به وقوع پیوسته و در واقع وعده الهی تحقق یافته، دشمنان امام حسین(ع) خوار و رسوا گشته و عظمت نام و یاد و حماسه حسینی(ع) تمام عالم را فرا گرفته است. ای که در کرب و بلا بی کس و یاور گشتی چشم بگشا و ببین خلق جهان یاور توست از دیگر پیامهای زیارت اربعین: مشمول لطف و کرم الهی، مقام شهادت، پاکی نسل، میراث دار انبیا، منصوب شدن به امامت از سوی خدا، مدافع اسلام و اندیشه های الهی، لیاقت و شایستگی رهبری، نصیحت امت با دلسوزی، و مهرورزی می باشد. پینوشتها: 1) صافات / 1. 2) کهف/ 65. 3) مناقب آل ابی طالب، محمد بن شهر آشوب مازندرانی، نشر علامه، قم، 1379 ق، ج 3، ص225. 4) کافی، محمد بن یعقوب کلینی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1388 ق، ج 2، ص 252. 5) مستدرک الوسائل، محدث نوری، مؤسسه آل البیت، قم، 1408 ق، ج 11، ص 372. 6) مسند الإمام الرضا(ع)، شیخ عزیز الله عطاردی خبوشانی، مؤسسه طبع و نشر آستان قدس رضوی، ج 1، ص 219. 7) در بعضی از نسخه ها مثل کامل الزیارات این عبارت اینگونه آمده است: بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیک لِیسْتَنْقِذَ عِبَادَک مِنَ الضَّلَالَه وَ الْجَهَالَه وَ الْعَمَی وَ الشَّک وَ الِارْتِیابِ إِلَی بَابِ الْهُدَی ... کامل الزیارات، ابن قولویه، ص 228. 8) سیره ابن هشام، ابو محمد عبد الملک بن هشام حمیری، دار القلم، بیروت، ج 4، ص250. 9) بحار الأنوار، محمد باقر مجلسی، مؤسسۀ الوفاء، بیروت، 1403ق، ج 44، ص 340. 10) احزاب/ 45 و 46. 11) مدینه المعاجز، سید هاشم بحرانی، مؤسسۀ المعارف الاسلامیه، قم، 1414ق، ج 4، ص 51. 12) بحار الانوار، علامه مجلسی، ج 45، ص 133؛ و مقتل خوارزمی، موفق بن احمد خوارزم، نشر مفید، قم، ج 4، ص 646.
1. مقام عبودیت
در فرازی از زیارت اربعین می خوانیم: السَّلاَمُ عَلَی صَفِی اللَّهِ وَ ابْنِ صَفِیهِ السَّلاَمُ عَلَی الْحُسَینِ الْمَظْلُومِ الشَّهِیدِ؛ سلام بر بنده خالص، و فرزند بنده خالص خدا، سلام بر حسین مظلوم شهید.
عبودیت از ویژگیهای امام حسین(ع) و پیروان آن گرامی است. تا فردی به مقام بندگی خالص خدا نرسد، هرگز نمی تواند به سوی کمال حرکت کند. خداوند در قرآن فرموده: (وَ الصَّافَّاتِ صَفًّا)1؛ یعنی قسم به آن نفوسی که از روی حقیقت و صمیم قلب در حضور من در مقام اطاعت و بندگی خالصانه صف کشیده، مرا برای خود، مراد و مقصود قرار داده، به غیر از من به هیچ چیز دیگری التفات نمی کنند.
و در جایی دیگر بندگی خالصانه را منشأ علم و رحمت الهی قلمداد کرده، می فرماید: (فَوَجَدا عَبْداً مِنْ عِبادِنا آتَیناهُ رَحْمَه مِنْ عِنْدِنا وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْماً)2؛ [موسی(ع) و همراهش] بنده ای از بندگان ما را یافتند که رحمت و موهبت عظیمی از سوی خود به او داده، و علم فراوانی از نزد خود به او آموخته بودیم.
این آیه نشان می دهد که برترین افتخار هر انسانی آن است که بنده خالص خدا باشد و این مقام عبودیت است که انسان را مشمول رحمت الهی می سازد و دریچه های علوم را به قلبش می گشاید. در حقیقت جوهره علم الهی از عبودیت و بندگی خدا سرچشمه می گیرد.
اساساً رمز دستیابی امام حسین(ع) به مقامات والا، عبودیت و تسلیم محض خدا بودن آن حضرت بود. همان چیزی که در هر زیارتی به آن شهادت می دهیم و حتی خود حضرت همواره به آن افتخار می کرد، نمونه اش این روایت است:
امام حسین(ع) به همراه انس بن مالک به کنار قبر مادربزرگش حضرت خدیجه(ع) آمدند. امام در کنار قبر آن بانوی اسلام گریه کرد، سپس به انس فرمود: مرا تنها بگذار! انس می گوید: به کناری رفتم و از دید آن حضرت پنهان شدم. آن حضرت به نماز و ذکر و دعا مشغول شد. وقتی که مناجاتش به طول انجامید، نزدیک آمدم، شنیدم که این گونه نجوا می کرد:
یا رَبِّ! یارَبِّ! اَنْتَ مَوْلاهُ
فَاْرْحَمْ عَبیداً اِلَیک مَلْجاهُ؛
پروردگارا! پروردگارا! تو مولای او هستی، به بنده ای که پناهگاهی به جز تو ندارد، رحم کن.
یا ذَالْمَعالی! عَلَیک مُعْتَمَدی
طُوبی لِمَنْ کنْت اَنْتَ مَوْلاهُ؛
ای خدایی که دارای شکوه و عظمتی! پشتیبانم تویی. خوشا به حال آن کس که تو مولای او هستی.
طُوبی لِمَنْ کانَ خادِماً اَرِقاً
یشْکو اِلی ذی الْجَلالِ بَکواهُ؛
خوشا به حال کسی که خدمتگزار و شب زنده دار است و گرفتاریش را فقط به خدای بزرگمنش خویش عرضه می دارد.
وَ ما بِهِ عِلَّه وَ لا سَقَمٌ
اَکثَرَ مِنْ حُبِّهِ لِمَوْلاهُ؛
هیچ گونه بیماری و ناراحتی ندارد که بیشتر از محبت به مولایش باشد.
اِذا اِشْتَکی بَثَّهُ وَ غُصَّتَهُ
اَجابَهُ اللَّهُ ثُمَّ لَبَّاهُ؛
هرگاه غصه و ناراحتی اش را با خدایش در میان می گذارد، خداوند او را پاسخ داده و اجابت می کند.
اِذا اِبْتَلی بِالظَّلامِ مُبْتَهَلاً
اَکرَمَهُ اللَّهُ ثُمَّ اَدْناهُ3؛
هرگاه به گرفتاری مبتلا گردد، در تاریکی با التماس و ناله خدایش را می خواند و خداوند او را گرامی داشته و به خود نزدیک می گرداند. اگر ما نیز طالب قُرب الهی هستیم و می خواهیم مؤمن حقیقی و واقعی باشیم و ادّعای پیروی از مکتب آن حضرت را داریم، باید در هر حال تسلیم فرمان حق باشیم؛ حتّی اگر بر خلاف خواسته و سلیقه ما باشد. با نجوای زیارت اربعین تعهد کنیم که از این پس با پیروی از آن گرامی خدا را خالصانه بندگی کنیم.
2. تحمّل غم و اندوه برای اصلاح جامعه
السَّلاَمُ عَلَی أَسِیرِ الْکرُبَاتِ وَ قَتِیلِ الْعَبَرَاتِ؛ سلام بر آن اسیر [غم و اندوه و] مصائب سخت [عالم] و کشته آب چشمان. امام(ع) همواره سنگ صبور جامعه و در معرض آزارهای روحی و جسمی بوده و مشکلات را به جان می خرد و همواره رهبران الهی و پیروان واقعی آنان بیشترین فشار روحی، صدمات روانی، غم و اندوه را تحمل می کنند.
امام صادق(ع) فرمود: إِنَّ أَشَدَّ النَّاسِ بَلَاءً الْأَنْبِیاءُ ثُمَّ الَّذِینَ یلُونَهُمْ ثُمَّ الْأَمْثَلُ فَالْأَمْثَل4؛ رنج و ناراحتی انبیا شدیدتر از دیگران است. از آن پس، کسانی که پشت سرشان می آیند و سپس هر که شبیه تر باشد. همچنانکه گفته اند:
آن که در این بزم مقرب تر است
جام بلا بیشترش می دهند
در روایت سلمان نیز نشانه های مؤمن آمده است که: فَعِنْدَهَا یذُوبُ قَلْبُ الْمُؤْمِنِ فِی جَوْفِهِ کمَا یذُوبُ الْمِلْحُ فِی الْمَاءِ مِمَّا یرَی مِنَ الْمُنْکرِ فَلَا یسْتَطِیعُ أَنْ یغَیرَه5؛ مؤمن در اثر مشاهدۀ منکرات و بی بند و باریها و نداشتن توان مقابله و تغییر وضع موجود، [چنان در فشار روحی قرار می گیرد که] قلبش آب می شود، هم چنانکه نمک در آب ذوب می شود.
معمر بن خلاد می گوید: در محضر حضرت رضا(ع) از آسایش و راحتی در عصر امام قائم(ع) سخن به میان آمد، حضرت فرمود: أَنْتُمُ الْیوْمَ أَرْخَی بَالًا مِنْکمْ یوْمَئِذٍ قَالَ: وَ کیفَ؟ قَالَ: لَوْ قَدْ خَرَجَ قَائِمُنَا(ع) لَمْ یکنْ إِلَّا الْعَلَقُ وَ الْعَرَقُ وَ الْقَوْمُ عَلَی السُّرُوجِ وَ مَا لِبَاسُ الْقَائِمِ(ع) إِلَّا الْغَلِیظُ وَ مَا طَعَامُهُ إِلَّا الْجَشِب6؛ شما امروز راحت تر از هنگام ظهور قائم خواهید بود. عرض کردند: چگونه؟ حضرت فرمود: زیرا اگر قائم ما خروج کند جز زحمت و مشقت نخواهد بود، و مردم باید همواره بر زین اسبان سوار شوند [و جهاد کنند]، و لباس قائم(ع) درشت و خشن و غذایش خشک خواهد بود.
3. بخشیدن هستی خود برای نجات جامعه
وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیک لِیسْتَنْقِذَ عِبَادَک مِنَ الْجَهَالَه وَ حَیرَه الضَّلاَلَه7؛ خداوندا! او خون پاک قلبش را در راه تو بذل کرد [و جانش را فدا نمود] تا بندگانت را از جهالت و حیرت و گمراهی نجات دهد.
از مهم ترین محورهای زیارت اربعین، بیان فلسفۀ قیام عاشورا است که در یک جملۀ کوتاه تمام مقصود حضرت اباعبدالله(ع) بیان گردیده است. امام صادق(ع) در این فراز به صراحت تمام عرضه می دارد که امام حسین(ع) تمام هستی خود را فدا کرد تا بندگان خدا را از بند جهالت، تاریکی و گمراهی رها کرده و به سوی نور و کمال هدایت رهنمون کند. این همان هدف نهایی تمام پیامبران(ع) و فرستادگان الهی در طول تاریخ بوده است که در قیام عاشورا به اوج خود رسید.
انقلاب ارزشها
در تاریخ می خوانیم: بعد از بعثت رسول گرامی اسلام(ص) اصول و ارزشهای جاری در جامعه که علیه مصالح دنیا و آخرت مردم بود، به ارزشهای انسانی و الهی تبدیل شد. خرافه پرستی به حقیقت یابی، و جنگ و خونریزی و ناعدالتی به قسط و عدل و مساوات بدل گردید و انسانهای در ظاهر پایین درجه، به افرادی مورد اعتماد و دارای منزلت اجتماعی والایی تبدیل شدند. تمام قوانین و ملاکهای ظاهری و مادی جای خود را به معیارهای ارزشمند و متعالی داد. پیامبر رحمت(ص) حتی به کارگزاران خویش تأکید می نمود که در تبدیل و تغییر روشهای غلط و رسوم جاهلانه نهایت تلاش خود را به عمل آورند.
هنگامی که معاذ بن جبل را به سوی یمن می فرستاد، به او فرمود: ای معاذ! آثار جاهلیت و رسوم باطل را بمیران و سنتهای متعالی اسلامی را در میان مردم ترویج کن! آن گرامی، در آخرین فرازهای پیام حج خود، به انقلاب ارزشها و حرکت به سوی زیباییها و کمالات تأکید ورزید و فرمود: ألا کلُّ شَیءٍ مِنْ أمْرِ الْجاهِلیه تَحْتَ قَدَمی موضوعٌ8؛ بدانید تمام باورها و رسمهای ایام جاهلیت را زیر پای خود نهاده و باطل اعلام می کنم.
امام حسین(ع) نیز انقلاب تاریخی خود را انقلاب ارزشها معرفی کردند و فرمودند: إِنِّی أَدْعُوکمْ إِلَی اللَّهِ وَ إِلَی نَبِیهِ فَإِنَّ السُّنَّه قَدْ أُمِیتَتْ فَإِنْ تُجِیبُوا دَعْوَتِی وَ تُطِیعُوا أَمْرِی أَهْدِکمْ سَبِیلَ الرَّشاد9؛ من شما را به سوی خدا و رسول دعوت می نمایم؛ زیرا سنت ارزشمند پیغمبر خدا(ص) از بین رفته است. اگر شما دعوت مرا بپذیرید و امر مرا اطاعت کنید، من شما را به راه هدایت راهنمایی می کنم.
امام حسین(ع) همانند جدش رسول خدا(ص) چراغ روشنی بخش در تاریکیهای جهل و نادانی بود و همانند شمعی خود را فدا کرد تا مردم در پرتو نور او به ارزشهای اخلاقی دست یابند. چنانکه قرآن پیامبر اکرم(ص) را چراغ روشنی بخش در تاریکیهای جهل و نادانی معرفی می کند و می فرماید: (یَا أَیهُّا النَّبیِ إِنَّا أَرْسَلْنَاک شَاهِدًا وَ مُبَشِّرًا وَ نَذِیرًا * وَ دَاعِیا إِلیَ اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِرَاجًا مُّنِیرًا)10؛ ای پیامبر! ما تو را گواه فرستادیم و بشارت دهنده و انذارکننده! و تو را دعوت کننده به سوی خدا به فرمان او قرار دادیم، و چراغی روشنی بخش!
پیامبر(ص) نیز امام حسین(ع) را چراغ روشنی بخش هدایت معرفی کرده و فرمود: اِنَّ الْحُسَیْنُ مِصْبَاحُ الْهُدَی وَ سَفِینَه النَّجَاه11؛ همانا حسین(ع) چراغ هدایت و کشتی نجات است.
4. ذلت و خواری دشمنان امام حسین(ع)
وَ أَشْهَدُ أَنَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ مَا وَعَدَک وَ مُهْلِک مَنْ خَذَلَک وَ مُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَک؛ و گواهی می دهم که خدای متعال وعده ای که به تو داده است، البته به آن وفا می کند و آنان که تو را خوار [و مضطر] گذاشتند، همه را هلاک کند و قاتلانت را عذاب سخت چشاند.
از دیگر پیامهای زیارت اربعین جاودانگی حماسۀ عاشورا است و این در حقیقت حکایتگر یک پیام غیبی و تحقق وعده الهی است که حضرت زینب(ع) نیز در خطبه ای که در مجلس یزید قرائت کرد، به آن اشاره نمود. آن گرامی در سخنان خویش از آینده دردناک یزیدیان پرده برداشت و فردای درخشان حماسه آفرینان عاشورا و پیروزی همیشگی مرام حسینی را نوید داد و به یزید این چنین نهیب زد: فَکد کیدَک واسعَ سَعیک وناصِب جُهدَک فَوَاللَّه لا تَمحو ذِکرَنا و لا تُمیتُ وَحینَا و لا تُدرِک أمرَنا و لا تَدحَضُ عَنک عارَها وهَل رَأیک إلاّ فَنَد؟ و أیامُک إلاّ عَدَدٌ؟ و جَمعُک إلاّ بَدَدٌ؟ یومَ ینادی المُنادی: ألا لَعَنه اللَّه عَلَی الظالمینَ12؛ [ای یزید!] هر نیرنگی که خواهی بزن، و هر اقدامی که توانی بکن و هر کوشش که داری، دریغ مدار! سوگند به خدا که نمی توانی نام ما را محو کنی و نمی توانی نور وحی ما را خاموش نمایی. تو نمی توانی عظمت امر ما را درک کنی و ننگ این ستم را هرگز از خود نتوانی زدود!؟ آیا غیر از این است که رأی، [طرح و نقشه های] تو سست و مدت حکومت تو اندک و جمعیت تو پراکنده است؟ آن روزی که منادی فریاد می زند: آگاه باشید، لعنت خدا بر گروه ستمکاران باد.
یادگار رسول خدا(ص) در آن موقعیت حساس و تاریخی - که هیچ سخنور ماهری؛ حتی قادر به تعادل در گفتار نیست- چنان با اعتماد به نفس عمیقی خبر از آینده داد و پیش بینی دقیقی کرد که ما بعد از صدها سال نتایج آن را به وضوح مشاهده می کنیم. آری، امروزه این پیام زیارت اربعین تحقق یافته و پیش بینی حضرت زینب(ع) به وقوع پیوسته و در واقع وعده الهی تحقق یافته، دشمنان امام حسین(ع) خوار و رسوا گشته و عظمت نام و یاد و حماسه حسینی(ع) تمام عالم را فرا گرفته است.
ای که در کرب و بلا بی کس و یاور گشتی
چشم بگشا و ببین خلق جهان یاور توست
از دیگر پیامهای زیارت اربعین: مشمول لطف و کرم الهی، مقام شهادت، پاکی نسل، میراث دار انبیا، منصوب شدن به امامت از سوی خدا، مدافع اسلام و اندیشه های الهی، لیاقت و شایستگی رهبری، نصیحت امت با دلسوزی، و مهرورزی می باشد.
پینوشتها:
1) صافات / 1.
2) کهف/ 65.
3) مناقب آل ابی طالب، محمد بن شهر آشوب مازندرانی، نشر علامه، قم، 1379 ق، ج 3، ص225.
4) کافی، محمد بن یعقوب کلینی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1388 ق، ج 2، ص 252.
5) مستدرک الوسائل، محدث نوری، مؤسسه آل البیت، قم، 1408 ق، ج 11، ص 372.
6) مسند الإمام الرضا(ع)، شیخ عزیز الله عطاردی خبوشانی، مؤسسه طبع و نشر آستان قدس رضوی، ج 1، ص 219.
7) در بعضی از نسخه ها مثل کامل الزیارات این عبارت اینگونه آمده است: بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیک لِیسْتَنْقِذَ عِبَادَک مِنَ الضَّلَالَه وَ الْجَهَالَه وَ الْعَمَی وَ الشَّک وَ الِارْتِیابِ إِلَی بَابِ الْهُدَی ... کامل الزیارات، ابن قولویه، ص 228.
8) سیره ابن هشام، ابو محمد عبد الملک بن هشام حمیری، دار القلم، بیروت، ج 4، ص250.
9) بحار الأنوار، محمد باقر مجلسی، مؤسسۀ الوفاء، بیروت، 1403ق، ج 44، ص 340.
10) احزاب/ 45 و 46.
11) مدینه المعاجز، سید هاشم بحرانی، مؤسسۀ المعارف الاسلامیه، قم، 1414ق، ج 4، ص 51.
12) بحار الانوار، علامه مجلسی، ج 45، ص 133؛ و مقتل خوارزمی، موفق بن احمد خوارزم، نشر مفید، قم، ج 4، ص 646.
- [سایر] آیا اربعین امام حسین علیه السلام بعد از 40 روز در کربلا بوده است یا نه؟ اگر نبوده است پس فلسفه زیارت اربعین در بیستم صفر چیست؟
- [سایر] آیا اربعین امام حسین ( علیه السلام ) بعد از 40 روز در کربلا بوده است یا نه؟ اگر نبوده است پس فلسفه زیارت اربعین در بیستم صفر چیست؟
- [سایر] چرا فقط برای امام حسین(ع) اربعین می گیریم؟
- [سایر] لطفا در باره اربعین امام حسین (ع) توضیح دهید.
- [سایر] چگونه به سبب زیارت اربعین، پیوند نهضت حسینی با نهضت مهدوی محقق میگردد؟ شرح چگونه به سبب زیارت اربعین، پیوند نهضت امام حسین علیه السلام با نهضت امام زمان علیه السلام محقق میگردد؟ منتظران حقیقی در این مورد چه وظیفهای دارند؟
- [سایر] آیا اهل بیت امام حسین علیه السلام در اولین اربعین به کربلا آمده اند، یا دومین اربعین؟ نظر علمای بزرگ را نیز بیان کنید؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] با توجه به ازدحام جمعیت جهت زیارت اربعین؛ آیا زیارت اربعین اختصاص به خود روز اربعین دارد یا ایام قبل و بعد از اربعین را نیز شامل میشود؟
- [سایر] اربعین گرفتن برای امام علی(ع) مشکلی دارد؟ یا بدعت حساب میشود؟ آیا حدیثی با این مضمون وجود دارد که اربعین گرفتن جز برای امام حسین(ع) جایز نیست؟
- [سایر] می خواستم بپرسم که آیا کاروان اسرا ء در روز اربعین همان سال اول شهادت امام حسین به کربلا رسیدند یا سال بعد
- [سایر] ویژگیهای بزرگ اخلاقی اباعبدالله را بیان کنید؟
- [آیت الله سبحانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام)مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله بروجردی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدالله عَلَیْهِ السَّلَام مشّرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطهی عذری نتواند آن امام را زیارت کند، چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه نذر کند به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت امام حسین(علیه السلام) مشرف شود، اگر به زیارت امام دیگری برود کافی نیست و هرگاه به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او نیست.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلا به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام) مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر بواسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر نذر کند به زیارت یکی از امامان مثلا به زیارت حضرت ابی عبدالله علیه السلام مشرف شود چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطه عذری نتواند ان امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست
- [آیت الله نوری همدانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی ازامامان مثلاً به زیارت حضرتِ اَبا عَبْدِاللهِ (علیه السّلام ) مشرف شود ، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست واگر به واسطة عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر نذر کند که به زیارت یکی از ائمه:، مثلاً به زیارت حضرت ابا عبدالله علیه السلام مشرف شود، چنان چه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست، و اگر به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند، چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر خود زن و مرد بخواهند صیغه عقد غیر دائم را بخوانند، بعد از آن که مدّت و مهر را معیّن کردند، چنانچه زن بگوید: (زَوّجْتُکَ نَفْسی فی المدَّةِ المعلُومَةِ عَلَی المَهْرِ المعْلُومِ)، بعد بدون فاصله قابل توجهی مرد بگوید: (قَبِلْتُ التَّزویجَ فی المدةِ المعلومَةِ عَلَی المَهرِ المعلُوم) یا (قَبِلْتُ التَّزْویج هکذا) یا (قَبِلْتُ التَّزْویج) یا (قَبِلْتُ) صحیح است و اگر دیگری را وکیل کنند و اوّل وکیل زن به وکیل مرد بگوید: (مَتَّعْتُ مُوَکِّلَتِی مُوَکِّلَکَ فی المدةِ المعلُومَةِ عَلَی المهرِالمعلومِ)، پس بدون فاصله وکیل مرد بگوید: (قَبِلْتُ لموکِّلی هکذا) (یا به شکلهای دیگر که اشاره شد)، صحیح میباشد.
- [آیت الله سبحانی] خوردن خاک و گِل حرام است، ولی خوردن کمی از تربت پاک حضرت سیّدالشهداء امام حسین(علیه السلام) که از قبر شریف اخذ شود (کمتر از یک نخود) به قصد شفاء اشکال ندارد و همچنین گل داغستان و گل ارمنی که برای معالجه می خورند در صورتی که علاج منحصر به آن باشد جایز است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] خوردن خاک و گل حرام است، ولی خوردن کمی از تربت پاک حضرت سیدالشهداء امام حسین(علیه السلام) (کمتر از یک نخود) به قصد شفاء اشکال ندارد و همچنین گل داغستان و گل ارمنی که برای معالجه می خورند در صورتی که علاج منحصر به آن باشد جایز است.